کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب حیوانات

لوک اویتنهاو میگوید :تعبیر دیدن حیوانات در خواب خوشبختی، ثروت و رفاه در بیداری است. اهلی کردن حیوانات، نشانه رسیدن به بهره و سود است. غذا دادن به حیوانات، رضایت از کار و زندگی در بیداری و دیدن حیوان خشک شده، به معنی این است که شما خود را برای هیچ و پوچ نگران کرده اید. دیدن حیوانات وحشی به معنی مواجهه با مشکلات و دیدن حیوانات خانگی به معنی رسیدن به آسایش است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

136 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

ava

ava : سلام من چندوقتیه خوابای حیواناتو میبینم که منو بغل میکنند اول خواب یک بره سفید رو دیدم که تا منو دید بغلم کرد و اینقد ناز بود گفتم با خودم ببرش به عنوان حیوون خونگی مراقبش باشم و دوباره خواب یک سگ خیلی بزرگ سفید رنگو دیدم که تا منو دید صاحبشو ول کرد و اومد بغلم کردو تو بغلم دراز کشید صاحبش خیلی حسودیش شدو سگ و از من جدا کردو سگ از غصه زیاد دوری من ، درجا مریض شد و از دنیا رفت و دوباره خواب یه خرگوش سفیدو دیدم که تا منو دید عاشقم شدو پرید بغلم صاحبش میگفت تابه حال ندیده که خرگوشش اینطوری به یک غریبه علاقه پیدا کنه همشون هم خیلی با محبت به من نگاه میکردن و خیلی دوست داشتنی بودند

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۴۴:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت هستید و نمی توانید همه ی خوابهایی را که تحت عنوان حیوانات دیده اید یکجا در یک کامنت ارسال کنید. مفهوم هر خواب با خواب دیگر متفاوت است و زوایای خواب در تعبیر موثر هستند و نباید هر چه دیده اید را نادیده بگیرید و فقط به نوع حیوانی که دیده اید بسنده کنید. تعبیر خواب اول شما این است که شما شخصیتی بی آزار و مهربان دارید و خالص و آسیب پذیر و بی گناه هستید ولی در عین حال خیلی راحت فریب می خورید و ممکن است قربانی شرایط مختلف در زندگی تان شوید. خوابهای بعدی تان را در صورت تمایل در هر روز فقط یک خواب ارسال کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۲:۲۴
محمد قاسمی

محمد قاسمی : سلام وقت به خیر.
خواب دیدم یک مردی اومد یه الاغ به من داد الاغه با طناب بسته شده بود من طناب رو به زور میکشیدم تا الاغ رو با خودم ببرم یه مقدار که جلو رفتم الاغه تبدیل شد به شیر ماده همچنان به زور طناب رو کشیدم تا شیر رو با خودم ببرم شیر داشت طناب رو پاره میکرد ناگهان اون مرد که الاغ رو بهم داد اومد طناب رو از من گرفت یک دفعه شیر به موش تبدیل شد یک موش سفید بزرگ بود و زیبا من موش رو دستم گرفتم و با خودم بردم.

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۵:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که کسی شما را با یک خانم لجباز و یکدنده که بسیار زحمت کش و مطیع ولی در عین حال خیره سر است آشنا می کند ولی این خانم بعد از مدتی شروع به ابراز قدرت می کند؛ می خواهد رهبری کارها را به دست بگیرد، پرخاشگری کند و تسلط خودش را به شما اثبات کند و شما سعی می کنید که ارتباط تان را با او همچنان حفظ کنید و او را رام خودتان کنید. کسی که بار اول شما را با هم آشنا کرده، بلد است که چطور با او تعامل کند که این خانم بترسد و کوتاه بیاید و به حرفتان گوش کند! تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۱:۱۸
نیلوفر

نیلوفر : سلام، خواهر کوچکم امروز چند دقیقه بعد از اذان صبح خواب دیده که یطرف اتاق من دراز کشیده و چرت میزده و وقتی که چشماشو باز کرده دیده کنار تخت من یه شیر نر قهوه ای بزرگ که یال های زیادی داشته آروم روی زمین خوابیده و چسبیده بوده به تخت من، انگار نگهبانی میداده و خواهرم وقتی شیر رو دیده خیلی ترسیده و تعجب کرده و خییلی آروم از اتاقم اومده بیرون که شیر رو بیدار نکنه، در حد چند قدم بیشتر تا در فاصله نداشته اما فک کرده خیلی راه طولانی ای داره میره و در حال دویدنه اما در حال دو نبوده، منم بیرون دم در اتاقم بودم و میخواستم وارد اتاقم بشم و خیلی معمولی بودم و ترس و تعجبی نداشتم. ممنون.

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۱۱:۵۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. کسی در زندگی شماست که شخصیتی قوی، مسلط، خویشتندار و شجاع دارد و می تواند به خوبی از شما حمایت کند، محافظه کار و خانواده دوست است و به شما وابسته است ولی آزاری برای شما ندارد. تعبیر دوم این است که خودتان چنین شخصیتی دارید و عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۲۲:۲۱
نیکو

نیکو : سلام وقتتون بخیر.خوابم زیاد بود ولی این مقدار یادمه که یه جای بزرگی بودم ویه کسایی که انگار داور بودن بهم گفتن که باید با حیوانی که بیماری اختلال هشت ضلعی داره مبارزه کنم ،منم لباس سفید پوشیده بودم ،همه اونایی که اونجا بودن سفید پوشیده بودن .آماده میشدم برا مبارزه که بیدار شدم.ممنون ازتون

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۱۱:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مسئله ای در زندگی بیداری شما وجود دارد و می خواهید به کمال برسید و بدانید که قدرت شما تا چه اندازه می تواند در موفقیت شما تاثیر گذار باشد و اختیارات شما تا چه اندازه جایز هستند. شما نوعی کشمکش درونی با خودتان دارید و نمی توانید تشخیص دهید که ایده آلهای خودتان و ارزش های خودتان صحیح هستند و یا ایده آلها و ارزشهای دیگران درست هستند و باید تابع دیگران باشید. شما باید به بینش و شهود خودتان اعتماد کنید. این زندگی شماست!!! اجازه بدهید که صاحب زندگی خودتان باشید و چشم و گوش بسته هر چه دیگران بخوردتان دادند را نپذیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۱۵:۵۷
نیکو

نیکو : سلام وقت بخیر.خواب دیدم تو یه دشتم دور تا دورم حصار هست بیرونه حصار دو تا پلنگ دیدم یکی از پلنگ ها به یه حیوون دیگه حمله کرد و پای عقبشو کند و خورد بعد من خیلی ترسیدم خواستم فرار کنم توجه پلنگه بهم جلب شد خودشو داخل حصار کرد و بهم حمله ور شد همون لحظه یه گراز سیاه اومد و پلنگه رو پرت کرد اونور کلی باهم جنگیدن و باز پلنگه به من حمله ور شد و من فرار میکردم که یه مار رو خارج از حصار دیدم که اومد داخل حصار و با پلنگ جنگید، ولی باز هم پلنگه به من حمله ور شد که دوباره گراز سیاه با سرش کوبید به پلنگ و از خواب بیدار شدم.ممنون

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۴۲:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما هر چند که شاید تنها باشید و دوستان زیادی نداشته باشید یا احساس ایزولگی کنید، اما از شر آدمهایی که به ظاهر با پرستیژ و متمول و در باطن وحشی صفت و بیرحم هستند، در امان هستید. این گونه اشخاص، باعث می شوند که مردمی که با آنان در تعامل هستند، استقلال عملشان را از دست بدهند و مستاصل و عاجز از این باشند که بتوانند به سمت اهدافشان پیشرفت کنند. کسی بد ذات ولی با ظاهری متمول تلاش می کند که به شما نزدیک شود؛ یا خطری در کمین شماست و از موفقیت ها ی آینده تان بیش از حد مطمئن هستید. چالشها و مشکلاتی برایتان در راه است که شما درک درستی از آنها ندارید. کسی از خانواده ی شما که بسیار در ناز و نعمت به سر می برد و نسبت به خطرات و آدمهای غریبه بسیار بدبین است از شما حمایت می کند تا بتوانید در مقابل سختی های زندگی پیروز باشید. رنگ مار در تعبیر موثر است که شما متاسفانه ننوشته اید ولی به اینصورت که توضیح داده اید، نمادی از خطراتی است که می تواند خارج از این حوزه ی امنی که برای خودتان فراهم کرده اید؛ وجود داشته باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۱:۱۲
رعنا

رعنا : با آرزوی شادمانی و آرامش برای شما. دیشب دیدم با خانواده ام دور همیم، بدون همسرم. خانه پدرم درگون شده بود: خانه بسیار شیک‌تر، مبلمان و وسایل خانه بسیار لوکس‌تر، اعضای خانواده‌ام بسیار زیباتر و مهربان‌تر. مادرم جوان‌تر و شاداب‌تر شده بود، و همه‌کس و همه چیز شیک‌ بود و دلنشین. می‌خواستیم شام بخوریم و شمع‌های بلند و پرنوری روی میز بود. من در خونه رو که به خ باز میشد گشودم و یک شیرنر لاغر با یال قهوه‌ای سوخته رو با فرزندش دیدم که مانند ۲تا گربه مظلوم گوشه خ نشسته بودند و آرام بودند. خیلی دوست داشتم برم سمتشون و نازشون کنم. ولی ترسیدم. برگشتم تو و به مادرم گفتم: به اینا ارامش‌بخش زدید؟ پاسخشون آری بود. گفتم این چه کاریه که کردید؟! اینا طبیعتشون وحشیه و باید در زیست‌بومشون باشن نه اینجا! دوباره درو باز کردم، این‌بار یه ببر گنده که پایین تنه‌اش درشت‌تر بود و اون‌هم اهلی شده بود و خیلی خطرناک نبود دیدم، دوید سمتم. من شتابزده درو بستم، دستش لای در گیر کرد ولی نتونست بیاد تو. بار سوم که در رو گشودم یه گرگ سیاه و سپیدکه سرش بزرگ بود و گرگ، اما پایین‌تنه اش دایی‌ناسور، دوید سمتم و اومد تو خونه. من ترسان دور میز بیضی‌شکل می‌دویدم. خانواده‌ام تلاش می‌کردند کمکم کنند. دیدم گرگ دیگه ۴پا نیست و روی ۲پا ایستاده مانند ادمیزاد. سرش کماکان بزرگ بود. رودر رو شدیم و من خواهرم رو کشیدم با خودم و دوان دوان از در رفتیم بیرون تو خ. گرگ با من کار داشت و به دیگران آزاری نمی‌رسوند. روزتون پرنور

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۵:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خواب شما این است که تحولات تازه ای در زندگی خانواده ی شما ایجاد شده و اوضاع به نفع آنان به پیش می رود. شما می خواهید برای زندگی تان تصمیماتی بگیرید که شاید نیاز به مشورت با خانواده تان دارید. تعاملات خانواده ی شما با اشخاصی با پرستیژتر خواهد بود و سطح مالی شان نسبت به گذشته بهبود پیدا می کند. آنان امیدوار هستند که اوضاع همیشه به نفعشان به پیش برود. پدر شما بیشتر مطیع مادرتان است و محافظه کارتر و متمولتر از گذشته شده. مادرتان با انرژی تر و شادتر از گذشته است و شخصیتی تجملگرا و قوی و مهربان دارد. شما به مادرتان اجازه نمی دهید که از همه ی کم و کیف زندگی شما با خبر باشد و بعضی از مسائل را از او مخفی می کنید. خودتان علیرغم زیبایی ظاهری تان شخصیتی با رمز و راز و مغرور با اعتماد به نفس دارید و می توانید در بالا و پایین های زندگی تان آرامشتان را حفظ کنید و با وقار و راحتی زیاد، خودتان را با موقعیت هایی که در آن قرار می گیرید، منطبق می کنید. ولی اگر با کسی خصومت داشته باشید؛ می توانید خیلی آبزیرکاه و پرخاشگر شوید. هر دو جنبه های مثبت و منفی در وجود شما هست و سعی می کنید که خویشتندار باشید و رفتارتان را کنترل کنید ولی مسئله ای در زندگی شما وجود دارد که شما از مواجهه با آن می ترسید چون نمی خواهید که اثری منفی روی زندگی تان بگذارد. شما نگرش های دمده ای نسبت به بعضی مسائل دارید و وقتش رسیده که از خط فکری گذشته و اهداف قدیمی تان دست بکشید. شما نمی خواهید استقلالتان را از دست بدهید و شاید می ترسید که دیگر مانند گذشته مفید نباشید. چیزی که از آن می ترسیدید، برگشته تا گریبان شما را بگیرد. شاید شما باردار هستید! تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۸:۰۷
رعنا

رعنا : عرض ادب بانو، خداقوت. مادرم هم اکنون خواب دیده من بهش زنگ می‌زنم ومیگم: مامان برو خونه خواهرم و بچه‌اش رو نگه دار، اون می‌خواد بره جایی(خواهر من مجرده و بچه نداره) مادرم میره خانه خواهرم که بزرگ و حیاطدار بوده. فرزندی بسیار زیبا داشته با موهای مشکی. مادرم یک آن بچه رو میذاره زمین، حواسش پرت میشه و یهو می‌بینه که بچه نیست. میره ۴-۳ تا اتاق رو دنبالش می‌گرده و در اتاق سوم پیداش می‌کنه که داشته ۴دست‌وپا راه می‌رفته. صحنه عوض میشه و مادرم در خانه پدربزرگ مرحومش در روستا بوده، برادران مادرم (دایی‌های من) اونجا بودند و رفت‌وامد میکردند که ما در واقعیت باهاشون در ارتباط نیستیم. ناگهان عمه مادرم درحالیکه پوشاک و چادرمشکی به تن و چهره‌ای جوان‌تر داشته، درمانده و شوک‌زده روی زانوانش میشینه و میگه: ننه‌ام مرد! مادرم در خواب آگاه نبوده که مادربزرگش سال‌هاست فوت کرده. ناراحت میشه و باخودش میگه برم مشکی بپوشم. میره توی صندوق‌خونه دنبال رخت سیاه، که ناگهان گوساله ای وارد میشه. کمی میگذره و یک گوسپند هم بهشون می‌پیونده. هر دو قهوه ای‌رنگ بودند. لطفا تعبیر بفرمایید. ممنون از وقت و شکیبایی شما

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۶:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خواب مادرتان این است که شما می دانید که خواهرتان رفتاری نابخردانه انجام می دهد و از مادرتان می خواهید که خودش را از لحاظ روحی با خواهرتان نزدیک کند و متوجه شود که او به چه فکر می کند و هدفش چیست. مادرتان می داند که خواهرتان دوستان زیادی دارد و با عده ی زیادی خارج از محیط خانه در ارتباط است. خواهر شما هدفی دارد که راجع به آن با کسی حرف نمی زند و مرموزانه رفتار می کند. اگر مادرتان یک لحظه از خواهرتان غافل شود، سر نخ را گم می کند ولی بعد متوجه می شود که خواهرتان انتخابی اشتباه دارد و از روی غریزه رفتار می کند. او کسی را با استانداردهای پایین که از نظر اجتماعی از خودش خیلی پایینتر است را انتخاب کرده و این شخص برای خواهرتان خیلی احترام قائل است و او را بزرگتر و شایسته تر از خودش می داند. مادر شما از این جهت که این شخص در حد و اندازه ی شما نیست ناراحت می شود و سعی می کند که خردمندانه رفتار کند. اما از اینکه این شخص با فرهنگ و شخصیت خانوادگی شما جور در نمی آید، ناراحت است و فکر می کند که عقلش به جایی قد نمی دهد که چطور باید خواهرتان را متقاعد کند که از این شخص فاصله بگیرد. او غصه می خورد و با خواهرتان قهر می کند. اما خواهرتان نشان می دهد که بسیار بی تجربه است و نابالغانه رفتار می کند. کسی مطیع خواهرتان است که خیلی عامیست و اصلا فکرش درست کار نمی کند. اما محافظه کار و دنیاپرست است مثل خود خواهرتان. در کل آدم بدی نیست ولی فکرش را بکار نمی اندازد و خانواده دوست هم هست ولی نمی تواند انتظارات بالای مادر شما را برای خواهرتان فراهم کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۹:۲۵
سروناز

سروناز : سلام خانم هراتي نازم، لطفا مخفيش كنيد

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۲۳:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مبارک باشد انشالله. او بواسطه ی این آشتی، احساس ارزش و خوش شانسی بیشتری می کند و سعی می کند که رابطه تازه ای را با شما شروع کند. اما همزمان، احساس ایزولگی و تنهایی را تجربه کرده است. او شخصیتی مهربان و خردمند و کاردان دارد و هر دوی شما باید خوب روی کاری که انجام می دهید فکر کنید و دقت و حوصله ی زیادی را در تعامل با هم بخرج دهید. شما باید با سیاست با او رفتار کنید و محافظه کارانه ولی مثبت اندیش با او تعامل کنید. باید زود نشکنید، زود ناامید نشوید، و نکته ی کلیدی خوابتان در تمام بخش های آن این است که باید صبورانه و با تفکر و دقت و حوصله به پیش بروید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۴ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۵:۰۹
Hoshang

Hoshang : سلام.خدا قوت.عید مبارک.خواب بسیار طولانی بود.در فضایی که شبیه خونه خودم و گویا خونه یکی از اقوام بود.هم اعضای خانواده خواهر خانمم و به خصوص یکی از دخترهاش، در صحنه های خواب بودند و هم دختر یکی از دوستانم.اتفاق های زیادی روی داد ولی خاطرم نیست.ولی دو صحنه از خواب خاطرم است.دخترم چند شلوار لی را اتو زده روی میز اتو قرار داده بود و صحنه ایی که متوجه می شم،چند حیوان کوچک که شبیه میمون های کوچک بودند، می دونستیم اینها علفخوار نیستند ولی خانمم یک بسته بزرگ گلهای محمدی خشک شده را برای اونها انداخت و اونها می خوردند،من و دخترهام می خواستیم این مواد را به آنها بدیم که خانمم می گفت نه من خودم اینکار را می کنم.اولش حس خوبی نسبت به اینها داشتم ولی در آخر از اونها متعجب بودم. (تو خواب نام این حیوانات خونگی که در قفس بودند را می دونستم ولی الان نه).

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۳۶:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. همینطور برای شما. دختر شما سعی می کند که سخت بکوشد و رفتار درست و برازنده ای داشته باشد ولی اشخاصی که با او تعامل دارند ( شاید دختر دوستتان یا فامیل)؛ با موذیگری می خواهند منافع خودشان را بدست بیاورند و خانم شما با رفتاری سیاستمدارانه، با آنان تعامل می کند که شر و آزاری به دخترتان نرسانند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۱۱:۴۱
silvia

silvia : سلام،امروزصبح سه شنبه خوابی دیدم که فقط دوتا از صحنه هاش بیادم مونده! اول خودمو دیدم که رژلب میزدم اما اصلا رنگشو یادم نیست چون بلافاصله تصویرخودمو دیدم که لبام بیرنگه و رژ ندارم،توی این صحنه چندتا پسرجوان ناشناس هم بودن که یکیشون دستمو گرفت،دقیق یادم نیست ولی فکر کنم اونا حسی بهم داشتن! صحنه آخرهم دیدم توی خیابون از یه خودروی سواری پر از بچه های موجودات آبی شبیه به شیرهای دریایی ولی اون نبودا، ساختارشون شبیه اونا بود،زیاد بودن چون بچه بودن افتاده بودن روی همدیگه،بعدیکی یکی پیاده میشدن،خودروی بعدی هم پراز توله های شیر یا ببر یا پلنگ بود،دقیق یادم نیست کدوم! اوناهم پیاده شدن و یکیشون پرید توی بغل یه مرد جوونی که کنار من توی پیاده رو ایستاده بود،من با دیدن این صحنه هم احساس تعجب کردم هم ترس که مبادا اون حیوون کوچولو چنگی بزنه به آقاهه!

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۰۳:۳۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما تمایل دارید که با احساس و شور و شوق بیشتری حرف بزنید ولی نمی توانید خود واقعی تان را مخفی کنید و بیشتر اوقات نظرات شما یا بیان احساسات تان صادقانه است. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت بالاست و گشایش کار می یابید. شما دوست ندارید که در مورد بیان بعضی مسائل مثل باقی مردم عجولانه حرف بزنید و عجولانه قضاوت کنید چون نمی خواهید که برای کسی سوء تفاهمی پیش بیاید. از اینکه دیگران هم بخواهند عجولانه قضاوت کنند خوشتان نمی آید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۶:۰۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.