تعبیر خواب زبان
اگر کسی دید که بدون عداوت و دعوا و مرافعه ای زبان او را بریدند، یا نقصی بر آن وارد شد، در دفاع ازحق، زبانش واقعیت را بیان نمی کند و کتمان حق می کند. اگر دید دارای دو زبان است، خداوند به او علم عطا می کند. اگر خودش زبانش را در خواب برید تا حرف نزند، در بیداری توبه می کند که سخن باطل نگوید. اگر دید شخص صاحب نامی زبانش را در دهان او گذاشت، با گفتار از او پشتیبانی می کند و مکیدن زبان کسی که همین صفات پسندیده را دارد، تاویلش کسب علم و دانش از او است.
اگر کسی دید زبانش لال شده، در امر دین و دنیا به خرابی و فساد روی می آورد. اگر دید که لکنت زبان دارد، در امر دین مشکل خواهد داشت و اگر زبانش در خواب به کام چسبیده بود، قرض و دین خود به کسی را منکر می شود. اگر دید زبان زنی را برید، راز بسیار مهمی از او فاش می شود. اگر دید زبان او پهن شده، به وقت لزوم نمی تواند از حق خویش دفاع کند.
اگر دید زبانش ورم کرده و بزرگ شده، به او سود و منفعت می رسد. اگر دید که زبانش موی در آورده، به سبب زبان خود گرفتار محنت و اندوه می شود. اگر دید که زبانش بیش از حد دراز شده، با سخنان خود موجبات رنجش دیگران را فراهم می آورد. اگر دید زبانش پاره پاره شده، بی دلیل، به کسی تهمت و افترا می زند. اگر دید که زبانش دو شاخه شده، در میان مردم به نفاق و دورویی حرف می زند. اگر ببیند که اصلا زبان در دهان ندارد، جایی که باید از خویش دفاع کند عاجز می ماند و سکوتی زیان بار انتخاب می کند.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که زبانش بریده و ناقص گردید، بی آن که با کسی خصومت داشت، دلیل است که کتمان حق کند. اگر ببیند که زبانش در طول یا درعرض زیاد شد، دلیل که به وقت حجت، زبان او روان باشد و بر خصم ظفر یابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که او را دو زبان است، دلیل است که حق تعالی او را علم و دانش روزی کند. اگر ببیند که از دست خود زبان را ببرید تا سخن نگوید، دلیل که از باطل گویی توبه کند و خاموشی اختیار کند. اگر ببیند کسی زبان دردهان او نهاد، دلیل که او را قوتی و حجتی بود از کسی در سخن. اگر ببیند که زبان کسی می مکید، دلیل که از آنکس علم و دانش حاصل کند.
جابر مغربی می گوید: اگر کسی ببیند که زبانش گنگ شده بود، دلیل بر فساد دین و دنیای او کند. اگر ببیند که درویشی را زبان ببرید، دلیل که چیزی به درویش دهد و زبانش از خود کوتاه نماید. اگر ببیند زنان را زبان ببرید، دلیل که پرده و ستر او دریده شود. اگر ببیند زبانش با کام گرفته بود، دلیل که حقی یا وامی را منکر گردد.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند زبان او قوی و ستبر بود، دلیل است مناظر و سخنور باشد و بر خصم غلبه کند. اگر ببیند زبان او دراز است، دلیل که درشت سخن و بدگوی باشد و مردمان را به زبان رنجاند. اگر ببیند زبانش گردیده بود، دلیل است بیچاره و بیمار شود.
اگر ببیند که زبانش ریش بود، دلیل که بر کسی بهتان گوید، یا بر کسی گواهی به دروغ گوید. اگر ببیند زبان او موی برآورده بود، دلیل که از بان خویش، در رنج و بلا افتد. اگر ببیند زبان او آماس کرده بود، دلیل است به سبب گفتارش به ثروت و مال می رسد، بر قدر آماس زبان.
اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر کسی ببیند زبان او دراز شده بود، دلیل که کسی او را دشنام دهد. اگر کسی ببیند زبان او آویخته بود و به دو شاخ گشته بود، دلیل که در میان مردم منافقی کند. اگر ببیند که در اصل زبان هیچ نداشت، دلیل که از شغل همه فرو ماند و دشمن بر او چیره شود. اگر ببیند سر زبانش بریده بود، چنانکه هیچ سخن نتوانست گفت، دلیل که شغل او بیشتر بر دست وکیلش برآید.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن زبان به خواب بر شش وجه است:
- حکمت،
- ریاست،
- ترجمان،
- حاجت،
- دلیل،
- سخن گفتن به زبان های مختلف.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Lara : سلام خانم هراتی خواب دیدم جایی نشستم و یک سینی بزرگ پر از زبان انسان بریده گزاشتن جلوی من و یکی از دختر عموهام به عنوان پذیرایی برای خوردن من زیاد خوشم نمیومد ولی میدونستم باید بخورم بعد یهو دیدم تو یه مسیری دارم به عدهای از دوستان میرم من و چند نفر دیگه کیف همونو لبه سنگی جا گذاشتیم برگشتم و گفتم ای وای کیفمو که خیلی هم شیک بود جا گزاشتم برم بردارم و بریم ممنون از پاسخگوییتون
فریبا هراتی : سلام. شما سعی می کنید که آدمهایی که نمی توانند از خودشان دفاع کنند را درک کنید اما بعضی وقتها عقلتان به جایی قد نمی دهد و نمی توانید مسائل را به خوبی متوجه شوید. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام من و همسرم۲۳ سال هست که باهم ازدواج کرده ایم و سه فرزند داریم و تقریبا هم قد هستیم خواب دیدم که ایشان قد بلند و خوش اندام و زیبا شده اند طوری که من به در کنار او بودن افتخار می کنم ولی وقتی حرف می زند متوجه می شوم که او زبان در دهان ندارد ولی از لثه ی کنار لپش یک زبان کوچک دارد که گاهی برجستگی آن در لپش دیده می شود . ولی خوب صحبت می کند ولی اول من ناراحت می شوم و وقتی در گوشه ی خلوت از او می پرسم که چرا قبل از ازدواج این موضوع را به من نگفته می گوید فکر کردم می دانستی وقتی نگاهش می کنم آن قدر دوستش دارم که دستی در موهایش می کشم و می بوسمش و می گویم ایرادی ندارد و در آن حال متوجه حضور فرزند کوچکم می شوم که انگار حرف های ما را شنیده. ( ظاهر همسرم در خواب خیلی با واقعیت فرق می کرد )
فریبا هراتی : سلام تعبیر خوابتان این است که هزار ماشالله رابطه ی شما و همسرتان عالیست. او در نظر شما بسیار با ارزش و با اهمیت است و مقام بالایی برای او قائل هستید. او راستگوست و در مقابل شما هرگز زبان بد و سخنی به کار نمی برد که شما ناراحت شوید و حرف شما به صحبت او، ارجحیت دارد و سر است. یعنی او به آنچه که شما به او می گویید بیشتر از انچه که خواسته ی خودش است اهمیت می دهد. او بسیار عاشق شماست و شما از افکار او احساس آرامش می کنید. امیدوارم تا همیشه و تا ابد الاباد در کنار هم خوشبخت باشید. تشکر از همراهیتون.
forouzan : سلام . خواب دیدم همسرم در کنارم بود و یهو زبانش از ته افتاد مثل وسیله ای که قابل نصب هست از دهانش افتاد و دوباره اون گرفت بزاره سرجاش و من متعجب از خواب پا شدم. "من آقا هستم"
فریبا هراتی : سلام. همسر شما از حرفی که می زند به شدت ناراحت و پشیمان می شود و سعی می کند که حرفش را پس بگیرد. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام .دیشب خواب دیدم جایی بودم.پیرزنی را دیدم که اول صدایش را شنیدم.که به من گفت:مادرت گفته زهرا امسال میره سر زندگی خودش(ازدواج) من هم نگاهش کردم که سر پا ایستاده بود و زیر درختی بود.دستی هم به برگهای درخت میزد.اول من پیرزن را با چادری سیاه پشت به خودم دیدم.که وقتی حرف میزد جلوی دهانش را میگرفت. یک لحظه دهانش را باز کرد روی زبانش مار سفیدی با چشمان سیاه بود.جا خوردم .کمی ترسیدم و برایم عجیب بود.سریع از پیش آن زن رفتم.و توی راه هم خزندگان دیگری مثل مار روی خاکها بودن.که رنگ خاک هم گرفته بودن.از روی آنها میپریدم و فرار میکردم...ممنون خانم هراتی بزرگوار
فریبا هراتی : سلام. امیدوارم مادر شما برای گشایش بخت شما به دعانویسان مراجعه نکرده باشد و از ایشان کمک نگرفته باشد. جنانچه اینطور باشد، او مرتکب گناه بزرگی شده. پیرزن با مار در زبان و چشمانی سیاه به جادو و هیپنوتیزم کردن کسی به خاطر رسیدن شما به ثروت و موفقیت اشاره می کند ولی در قرآن کریم توسل به جنیان حرام شمرده شده. در آیه 6 سوره ی جن می فرماید: : یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ). حتی اگر جادوگران اخباری را به شما بدهند که درست باشد ولی چون توسل به شیطان گناه کبیره ای محسوب می شود شما در زندگی تان با مشکلات زیادی مواجه خواهید شد و آن خزندگان سر راهتان اشاره به همین امر دارد که شما سعی می کنید از آنها فرار کنید. اگر مادرتان توسل به جنیان نکرده، ممکن است کسی به او پیشنهاد بدهد که اینکار را بکند و شما نمی دانید و خیال می کنید که دعانویسان آدمهای با ایمان و مومنی هستند. تشکر از همراهیتون.
آهنگ : باسلام وعرض ادب بانو جان،این خوابوده سال پیش دیدم اما هنوز یادمه وخیلی دلم میخواد تعبیرشو بدونم،آن وقتها دوسالی بود پدرم فوت کرده وخودمم شوهر کرده بودم؛توخواب دیدم یک جایی مثل بیمارستان بودولی خلوت ،پدرم تو سالن روی صندلی نشسته بود رفتم تو یک اتاق بدن خودمو دیدم تکه تکه تو یک نایلون بزرگ گذاشته شده بود قشنگ سرم وقسمتهای جداجدا شده جسد خودمو دیدم تو اون پلاستیک،برگشتم تو سالن روی یک تخت برادرمو که اون موقع ۲۳سالش بود بستری شده ومریض حالش بد بود من پدرمو صدا زدم التماس میکردم بیاد حال برادرم خوب نبودتو ذهنم میفهمیدم پدرم از برادرم ناراحته ونمیاد ولی اونقدر التماس وفریاد کردم تا اومد ولی همینکه نزدیک تختش شد یکدفعه برادرم نیمخیز شد وسرفه کردودرد داشت،زبانش که رنگی بین قهوه ای و زرد بود از دهنش افتاد پایین ومن وحشتزده از خواب پریدم؛با سپاس
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. روحشان شاد. شما در آن زمان احساس می کردید که از نظر احساسی تکه تکه و از هم گسیخته شده اید؛ قدرتی ندارید و کاری از دستتان بر نمی آید؛ و نمی توانید درست تصمیم بگیرید. برادر شما مرتکب اشتباهی شده بوده که می ترسیده. برادرتان در باره ی کسی حرف بدی زده بوده ( احتمالا در باره ی پدرتان) و حالا جرات نداشته که با او از نزدیک مواجه شود. حرفی برای گفتن نداشته. اما به التماس های شما پدرتان او را بخشیده بوده. تشکر از همراهیتون.
Lia : با سلام. خواب خانم فامیل را دیدم ک در واقعیت بهم خیلی اسیب زده و در کشور دیگری زندگی میکنه. دیدم رفتم خونه این خانم و هسر و برادرش هم اونجا هستن. اونها بمن ی کتاب زبان میدن اما بزبان اون کشور نیست و من همش میگم چرا این کتاب بزبان این کشور اموزش نمیده.(در واقعیت خودم زبان اون کشور رو بلدم ) چرا فارسی نوشته. اما فارسی هم ننوشته بود. انگار یهودی یا زبان دیگه ای بود ک با الفبای فارسی نوشته شده بود.
فریبا هراتی : سلام. همسر و برادر این خانم حرف شما را زده اند و معتقدند که شما قدرت درک آن خانم را ندارید. شما هم فکر می کنید که آنها بسیار خسیس و بخیل هستند و ادای آدمهای متمول و مرفه را در می آورند. تشکر از همراهیتون.
نیلوفر : سلام، خواب دیدم انتهای زبانم نزدیک حلقم دو زبان دیگر بصورت ورم کرده و گوشتی و بصورت افقی کنار هم دارم که اون آخریه قاچ خورده بود و در آینه نگاه میکردم که چرا زبانم قاچ خورده خونی هم نمیومد ولی همش سعی میکردم بهم بچسبونمش و امتحانی سوره قرآن میخوندم اما نمیتونستم کلمات رو درست ادا کنم و نگران بودم که چطوری نماز بخونم نمازم اینجوری درست نیست و در ذهنم فکر میکردم که از آقایی که مهمان خونمون بود و همه بهش مراجعه میکردن برای حل مشکل و دورش دایره وار جمع شده بودن کمک بگیرم و مشکل زبانم رو حل کنم فک کنم یکی از امامان بودن و نیمه شب نزدیک اذان صبح بود در خواب اما همه بیدار بودن و چراغها روشن بود، زبانم کمی درد میکرد که باعث شد نگاهش کنم در آینه و ببینم قاچش رو. ممنونم.
فریبا هراتی : سلام. داشتن زبان اضافه به این اشاره می کند که شما می خواهید زیاد صحبت کنید و نظراتتان را بیان کنید ولی در مورد کسی حرف منفی می زنید و گناه می کنید. زبان قاچ خورده به عدم صداقت شما در مورد موضوعی اشاره می کند و اینکه حتی ممکن است به خودتان دروغ بگویید و قلبا بدانید که حقیقت چیست ولی باز از یک موردی که اشتباه است دفاع می کنید. زمانی که همه در ناراحتی ها به ائمه ی اطهار متوسل می شوند و دعا می کنند، شما دعایتان به همین دلیل بد صحبت کردن و نیز عدم صداقتتان زیاد مستجاب نخواهد شد. برای همین است که نمی توانستید کلمات را درست ادا کنید. از اشتباهتان توبه کنید و روی چیزی که مطمئن نیستید اصرار نکنید که درست است! تشکر از همراهیتون.
نگین حسینی : سلام.من خواب دیدم به آینه نگاه میکنم و یک پای حشره در زبانم میبینم وقتی دست میبرم آن را بردارم یک سوسک از زبانم خارج میشه.و خیلی میترسم و خیلی فریاد میزنم.
فریبا هراتی : سلام. شما می خواهید راجع به مسئله ای صحبت کنید که شما را خیلی آزار می دهد ولی باید سعی کنید که در رابطه با چیزی که به شما مربوط نیست حرف نزنید تا مرتکب گناه نشوید. کسی شما را تحریک می کند که حرف بدی بزنید و بعد از آن احساس گناه و عذاب وجدان کنید. پس سعی کنید که تا لازم نشده سکوت کنید. تشکر از همراهیتون.
آرام : سلام و عرض ادب
با سپاس
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما در خلوت خودتان به او فکر می کنید و اینکه هیچ گونه امکانی برای رسیدن به همدیگر را در شرایط حاضر ندارید. شما نیاز به عشق و محبت بیشتری در زندگی تان دارید و تمایل دارید که او از نظر احساسی شما را حمایت کند. اگر عشق شما نسبت به او دوجانبه است، او هم دقیقا همین افکار و شرایط را نسبت به شما دارد. تشکر از همراهیتون.
Seyamak : سلام و عرض ادب. لطفا خوابم نمایش عمومی نشود.
فریبا هراتی : سلام. عرض ادب متقابل. شما برای عملی کردن اهدافتان، ممکن است بسیار تند و تحکمی با دیگران صحبت کنید و از اینکه نظراتی مخالف شما بدهند، بشدت ناراحت می شوید. شما می خواهید حرف، حرف شما باشد و کسی در مقابل شما حرف نزند و اعتراضی نکند. شما می خواهید به بهانه ی حمایت از دیگران، نظراتتان را در کار به ایشان تحمیل کنید و مردم ممکن است از شما به خاطر مقامتان بترسند. شما قدرت و اقتدار بالایی در مقابل عده ای از مردم دارید و این باعث می شود که از وجود شما دچار استرس و نگرانی شوند و شما باید سعی کنید که کمی منعطف تر و محجوبانه تر با مردم تعامل کنید و رک و پوست کنده نظراتتان را به ایشان تحمیل نکنید. زورگویی شاید در ظاهر باعث موفقیت شما بشود، اما اجر و قرب شما نزد خداوند کم خواهد شد و از احترام شما هم پیش مردم کاسته می شود. تشکر از همراهیتون.