کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب عقرب

عقرب یا کژدم در خواب دشمنی است که آماده صدمه زدن به شخص است و اگر کژدم را در حال حمله کشت، بر دشمن پیروز می شود. اگر کسی خواب ببیند که عقربی را خورد، دشمن او نسبت به زنش خیانت می ورزد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن کژدم در خواب بر سه وجه است:
  1. دشمن،
  2. حاسد،
  3. سخن چین.

محمد ابن سیرین می گوید: دیدن کژدم به خواب، دلیل بر دشمنی ضعیف است. اگر ببیند کژدم او را بگزید، دلیل که دشمنی او را سخنی سخت گوید، چنانکه غمگین شود. اگر دید کژدمی را بکشت، دلیل که بر دشمنی ظفر یابد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر دید کژدمی داشت و مردم را می گزید، دلیل که بَدِ مردم را بگوید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

88 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

فاطمه

فاطمه : یادم رفت بگم فکر کنم عقربها قهوه ای روشن بودن

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۴۸:۲۶
فاطمه

فاطمه : سلام،وقت به خیر
من امروز۷صبح خواب دیدم خونه دوست داداشمیم که البته تا حالا اینکارو نکردیم،بعد یادم نیست چی شد که یه مدفوع بود که بهش دست زدم انگار چیزی ازش جدا کردم دستم کثیف شد،اونجا تو خونشون یه سینک داشتن که دستمو شستم،یادم نیست
بعد دیدم برام عیدی پول گذاشتن که زیادم بود یه پولی هم بود که ۷و۸درست کرده بودن مثل باد بزن وسطشم ربان بسته بودن
ولی من با خودم گفتم پولارو برنمیدارم،فقط یکی تا شده رو برمیدارم که ناراحت نشن،بعد دوست داداشم با ماشینش میخواست مارو برسونه،که همه سوار شدن ولی من دیرتر اومدم و به ماشین نرسیدم،اونا میخواستن برن انبارگردانی برای محل کارمن،ودنبالشون رفتم ولی گمشون کردم،یه ماشین سفید و خوشگل بود،بعد دیدم رسیدم دوباره دم خونشون و دخترشون میگه چیه گم کردیشون و من ناراحت شدم و گریم گرفت گفتم نه و رفتم وخواستم یه ماشین سوار شم درحال حرکت سوارم شدم ولی دوباره پیاده شدم و سوارمینی بوس شدم و دیدم تو اونجا هیچ کس ماسک نداره و نزدیک همن من از کیفم ماسک برداشتم و زدم ولی از ترس پیاده شدم
بعد دیدم تو یه محله قدیمی دارم میرم یه کوچه ک دو طرفش پر انبار بود و زمین پر از عقرب بود،انگار با انبارگردانی اومده بودن بیرون و من میترسیدم و سعی میکردم دور از عقربا باشم ولی اونا نزدیک میشدن،بعد یه عقرب بهم حمله کرد و تا نزدیک صورتم پرید ولی چیزیم نشد،بعد مادرمو دم یکی از انبارا دیدم و گفتم چرا منتظرم نشدین و اون گفت منتظر شدیم نیومدی
بعد دیدم با یه خونه ای هستیم که من و مادرم و برادرم،بعد به مامانم گفتم به شوخی داداشمو اذیت کنیم(چون از یه مدل ادا درآوردنایی بدش میاد) بعد با یه خنده کوچولو و صدای آهنگ شروع کردیم رقص و ادا درآوردن که بیدار شدم

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۴۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما راجع به مسائلی در باره ی روحیات و یا شخصیت دوست برادرتان صحبت می کنید. شما به خاطر بعضی شرایط احساس شرم می کنید و یا فکر می کنید که بعضی از جاها و یا جنبه های زندگی خودتان را دوست ندارید و دلتان می خواهد که اشتباهات گذشته تان را بشویید برود. شاید در مقابل زندگی آنان، احساس می کنید که زندگی خودتان خوب نیست. شما شروعی تازه خواهید داشت و می توانید به موفقیت های زیادی در زندگی تان برسید. اما این موفقیت ها را پس می زنید و برای خودتان زیاد اعتبار قائل نیستید که بتوانید رابطه ی خوبی با دوست برادرتان یا خانواده اش ایجاد کنید. دوست برادرتان سعی می کند که از روحیات و افکار خانواده ی شما با خبر شود ولی شما از او فاصله می گیرید و تمایلی هم ندارید که خانواده ی او از شما حمایت کنند چون نگران هستید که وجهه تان خراب شود یا به هر جهت، سعی می کنید که خود واقعی تان را زیاد به آنان نشان ندهید. شما باید سعی کنید که خودتان را عوض کنید و تغییرات تازه ای در زندگی تان ایجاد کنید تا از حرفهای سوزناک و کلمات مخرب و افکار منفی خلاص شوید و بتوانید شرایط مالی خوبی هم برای خودتان ایجاد کنید. شما سعی می کنید که بی خیال باشید و زندگی را سخت نگیرید و شاید اینکارتان باعث ناراحتی برادرتان شود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۷:۲۷:۰۶
zahram

zahram : باسلام و عرض ادب خدمت شما
خواب دیدم که توی اتاق خوابمم ودوتاخواهرام وهمسرخواهرم و شوهرخالم هم تو اتاقن،بعدش دیدم که خواهرکوچیکم دست ب موهای شوهرخالم میزنه و مرتب میکنه تودلم گفتم انگاراز دستش ناراحت نیس چجوررفتارمیکنه گفتم همچین رفتارمیکنه که اون جرات میکنه واینجوری رفتارمیکنه بعد دیدم باهم ازاتاق رفتن بیرون و تنهاخواهروهمسرش تواتاق هستن و دارن تختمو جابجاوتمیزمیکنن ولی پایه کف تخت رودرست نمیزاشتن خم‌‌‌‌شدم درستش کم که دیدم ی تکه نون هس جاروبرقی کشیدم بعددیدم کنارهای تخت آشغال هستش گفتم خودم تمیزکنم دیدم ی چیزی بودانگاری قورباغه کوچک بودش بازباجاروبرقی کشیدم دیدم ی عقرب مرده هستش اونم تمیزکردم همیجورکه داشتم جارومیکشیدم دیدم چندتاسوسک اومدن از زیرموکت بیرون بعدش عقرب بزرگ دیدم جاروانداختم دیدم عقرب بزرگ‌رفتش رو سوسک بزرگتره دادزدم دامادمون رفت بادستش برداشت من دویدم به اتاق بچه ها ودیدم همه خواهرزاده وبرادرزاده هام خونمونن بعدش از خواب بیدارشدم

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۰۸:۵۶:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به خاطر مسئله ای فکرتان ناراحت شده و احتمالا از شوهر خاله تان و افکاری که دارد ناراحت هستید و از اینکه خواهر کوچکتان بخواهد از افکار شوهر خاله تان طرفداری کرده و یا به نظرات او احترام بگذارد بدتان می آید. شما با خواهر و شوهر خواهرتان نگرانی هایتان را در میان می گذارید و انها می خواهند به شما کمک کنند که فکرتان راحت باشد. شما سعی می کنید کارها و نگرشتان را ترو تمیز کنید و خودتان را از شر افکار و عادات منفی و قدیمی خلاص کنید. سعی می کنید که حفظ ظاهر کنید و حرفهای نیشدار و کلمات تلخ و بدی را که به شما گفته شده و یا توسط خودتان گفته شده است را دور بریزید. شاید در ظاهر تلاش می کنید که همه چیز را خوب جلوه دهید ولی مشکلات اصلی هنوز حل نشده اند و مثل این است که آشغالها را زیر فرش باقی بگذارید. شما به جنبه های نامطلوب زندگی تان فکر می کنید و سعی دارید که زندگی و افکارتان را دوباره ارزیابی کرده و برای بهبود آن تلاش می کنید. جیزی به شدت فکرتان را ناراحت کرده و ممکن است به خاطرش بخواهید دعوا کنید ولی باز حفظ ظاهر می کنید و سکوت می کنید. شما اجازه نمی دهید که کسی بخواهد با زور اخلاق شما را عوض کند و یا به شما ضربه بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۲۹:۲۹
هادی حسنی

هادی حسنی : سلام
وقتتون بخیر من در این مدت یک بار خواب دیدم که ۶ تا عقرب را له کردم و کشتم چند روز پیش هم خواب دیدم که یک عقرب سوار بر روی یک گنجشک آمد ودر خانه مان افتاد و چند روز بعد خواب دیدم که دو عدد عقرب بزرگ داشتند وارد خانه مان می شدند که من عقرب ها را دو دستی گرفته بودم و نگه داشته بودم که وارد خانه نشوند که عقرب ها دمشان را بر روی دستم می کشیدند نیش بزنند که نمی تونستن و من از خواب پریدم
ماجرا این طور هست که برای خواهرم خواستگار اومده و من به شدت مخالف اون خانواده هستم و اصلا از اون خانواده خوشم نمیاد به دلایل بسیار متاسفانه پدر و مادرم حرف هایم را قبول نکردن و بله گفتن
ممنون میشم خوابم را تعبیر نمایید
باتشکر

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۲۰:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. قبل از تعبیر خوابتان باید به اطلاعتان برسانم که شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در هر کامنت هستید و نباید خوابهای مشابه به هم را تحت یک کامنت و یکجا ارسال کنید. اینکار خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن می کند. چیزی که تعبیر را می سازد، حواشی و زوایا و جزییات خوابتان هستند و نه صرفا عقربی که دیده اید! اما به صورت کلی تعبیر خوابتان این است که شما احساس می کنید که در موقعیتی قرار گرفته اید که احساسی مخرب، حرفهای سوزناک، کلمات تلخ یا افکار منفی را که موجب شکست خواهرتان می شود را درک می کنید ولی کسی حرفتان را باور ندارد. بنابراین شما سعادت و خوشبختی را که اینگونه بخواهد به خواهرتان برسد را نمی خواهید. ممکن است خواستگار خواهرتان متولد آبانماه باشد و یا تحولی بزرگ را در زندگی خواهرتان ایجاد کند که شما نمی پسندید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۵۸:۲۴
hajar

hajar : سلام،این خواب رو از زبون همسرم میگم...( تو خواب بودی یه عقرب مشکی بزرگ نیشت زد جیغ زدی پاتو نیش زده بود من کشتمش جای نیشش روپات مکیدم

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۶:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ مرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۶:۵۵
Vahideh

Vahideh : سلام عزیزم
پریشب خواب میدیدم تو اتاقم هستم

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۳۵:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. شما متاسفانه علیرغم مهربانی و کرامتی که دارید، با لحن بدی صحبت کرده اید و قدرت را از کلامتان ابراز کرده اید و تا اندازه ای شاید کلفت گویی و تندخویی از خودتان بروز داده اید و این حالت مورد اعتراض زن برادرتان واقع می شود. شما سعی می کنید که اشتباهاتتان را اصلاح کنید. شما به خاطر مسائل پوچ و بی ارزشی که قبلا مطرح شده، ناراحت شده اید و هر چند که منظور بدی نداشتید ولی با لحن بد، حرفهای نیشدار و کلمات تلخی را ادا کرده اید که مثلا گویای این باشد که خرد و عقلانیت شما زیاد است! ( مثلا شاید گفته اید که فلان کار را این مدلی نباید انجام داد و راه درستش اینطور است... ولی لحنتان بد بوده). این احساسات منفی فکرتان را ناراحت کرده و سعی کرده اید که خردمندانه مشکلاتتان را حل کنید. اما از جهتی حالت زندگی نرمال خودتان را هم داشته اید و در حالی که عذاب وجدان داشتید که درست رفتار کنید، به روی خودتان هم نیاورده اید که دارید بد صحبت می کنید. شما احساس تنهایی می کنید و همانطور که خودتان می گویید این حس حسادتی که به شما دست می دهد، واقعا اشتباه است. خوابتان 1057 کاراکتر و 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۳ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۳۴:۰۷
Sare

Sare : سلام. خواهرزادم که دختری ۱۴ساله‌ست خاب دیده؛ روی حفاظ توری(فلزی) سقف حیاط خلوت جایی که زیرش اجاق گذاشته شده، دو لونه بزرگ بود مثل لونه‌های عقاب(پرندگان). تو یک لونه دو عقرب نارنجی مایل به قرمز خیلی بزرگتر از اندازهای واقعی و دم یکیشون خیلی بزرگتر بود و تو یک لونه دو مار نسبتا کوچیک و باریک بودن. کاری به هم نداشتن و کاری به ما نداشتن و ماهم نمیترسیدیم.

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۶:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و اشخاصی که در زندگی تان از گذشته وجود داشته اند؛ برای رسیدن به وضعیت اجتماعی بالا؛ سعی کرده اید از خصلت های غریزی و نه چندان خوشایندی استفاده کنید و سعی می کنید این عادات و خصلت ها را از دیگران مخفی نگه دارید. بعضی از این اشخاص که احتمالا متولد ماه آبان هستند، منفی باف و بد بین هستند و احتمالا با بیان حرفهای سوزناک و تلخ و ضربه به دیگران استفاده می کنند تا به اهدافشان برسند. اما باید سعی کنند که از این هیجانات و اضطراب های درونی دوری کرده و از خصلت های قدیمی خودشان خلاص شوند. همچنین در زندگی شما اشخاصی هستند که شخصیت هایی خلاق، زیبا، احساساتی، خوش سلیقه، حسابگر، انحصار طلب، راحت طلب، خوش شانس و شاید حسود دارند و شاید اگر کسی را دوست نداشته باشند، بی رحم و بی عاطفه رفتار کنند و در اینصورت قابل اعتماد نیستند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۰:۵۳:۳۲
رعنا

رعنا : خواهشمندم نوشته پنهان بمونه.
درود و عشق بر شما. خیلی تعبیر قشنگی بود.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۵:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. اگر او متولد نوامبر است کژدم اوست و شما نمادی از شخصیت کفتار سپید رنگ هستید. توانمندی صرفا به زور بازو نیست. بله شما بسیار توانمند هستید و البته سازگاری می کنید. او شاید حرفهای تلخی را به زبان می آورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۷:۵۳
رعنا

رعنا : عرض ادب و احترام بانوی دوست‌داشتنی. دیشب خواب یک کژدم و یک کفتار رو دیدم. کفتار، یکپارچه سپیدرنگ بود(پوستش براستی زیبا بود) و بیشتر به سگ‌های پوزه‌دراز می‌نمود که در کشورهای اروپایی دیده میشن. اما می‌دونستم کفتاره و بسیار مضطرب بود، مدام دندان‌هاش رو به ما و کژدم نشون می‌داد و خور می‌کرد. هردوی این‌ها خیلی کوچک بودند و روبروی هم می‌خواستند بجنگند. من دلم نمی‌خواست این‌دو بجنگند و می‌خواستم جداشون کنم اما بیشتر نگران کفتار بودم و تلاش می‌کردم کمکش کنم. با یه مرد دیگه که گمان کنم همسرم بود خم شده بودیم جلو و تماشاشون می‌کردیم. خیلی کوچک بودند، اندازه یک دست. کژدم ۳بار کفتار رو نیش زد و من هر ۳بار نیشش رو از بدن کفتار دراوردم. البته با ترس که نکنه کفتار بهم آسیبی برسونه. همسرم راهنماییم می‌کرد که چگونه انجامش بدم. به‌گونه شگفتی کفتار نمی‌خواست به کژدم اسیب بزنه و نزد، بلکه ترسیده بود و تلاشش برای رهایی خودش بود. پیشاپیش سپاس از تعبیر

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۵۴:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما و همسرتان در عین حال که همدیگر را بشدت دوست دارید؛ گاهی ممکن است از هم لجتان بگیرد و بخواهید روی همدیگر را کم کنید! هیچ کدام از شما، تلاش نمی کنید که مشکلاتتان را بزرگ کنید و یا مسائل منفی را که به خاطرش عصبانی شده اید را خیلی به رخ همدیگر بکشید. همسرتان با وجودی که قویتر از شماست و می تواند خیلی بد باشد، آرامتر از شماست و شما اگر در موقعیتی قرار بگیرید که برایتان دردناک باشد، ممکن است حرفهای سوزناک و کلمات تلخی را به زبان آورده و یا حداقل اینکه افکار منفی را نسبت به همسرتان در ذهنتان نگه می دارید ولی زود سعی می کنید که اشتباهاتتان را جبران کنید. شما شما تلاش می کنید که از خود قدیمی تان و اشتباهات و خصلت های منفی گذشته دوری کنید. ممکن است شما متولد آبانماه یا نوامبر باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۴۱:۵۰
IRAN

IRAN : سلام خواب دیدم با دخترخالم در مورد ازدواجش حرف زدم گفتم غصه نخور رفتم خونشون کیف لپتاپم بردم بعد فهمیدم یه عالمه عقرب سفارش دادند میخوان بریزند تو کیف من جیغ کشیدم و کیفم و برداشتم با حالت ناراحتی و قهر رفتم از تراس بپرم پایین گفتم تو لیاقتت فامیل پدرته نه من که برات خیر میخوام بعد دوباره از درخروج رفتم از آسانسور برم دیدم عقرب مرده افتاده از پله ها رفتم خونمون مادر گفت دلسوزی بعد رفتم بیرون سبزی بخرم قیمت کردم سبزی خوردن پاک شده کیلویی ۴۲ هزار تومان گفتم چقدر گرون نخریدم اتوبوس اومد دیدم پره ولی خانوما از قسمت درب جلو همه چسبیده بودند منم به سختی در رو گرفتم به حالتی که حدود ۵ نفر خارج از اتوبوس بودیم و اتوبوس در حال حرکت ایستگاه بعد خلوت شد و رفتم تو اتوبوس فامیلمون با نوه ش که دختر بچس اومد من رفتم عقب اتوبوس اونم اومد عقب نشست سلام علیک کردیم بعد دیدم از پنجره رو به رویی ما یه لابستر نارنجی بزرگ که تو خواب میگفتم عقرب اومد تو همه جیغ کشیدیم پرید از این پنجره و از پنجره ای که سمت من بود خارج شد گیاهی رو نیش زد و گیاه از بین رفت به یه خانم گفتیم خدا رحم کرد به تو نیش نزد بعد با فامیلمون از اتوبوس پیاده شدم دیدم لباس عروس آستین حلقه ای و نگین دار تنمه و خیلی زیبا شده بودم رفتیم یه جا که گویا فامیلمون مهمونی دعوت بود نوشو من دادم به پسرش یهو دیدم پسرشم لباس عروس پوشیده تور هم انداخته سرش بعد مهمونا که از اونجا میومدند بیرون تعجب میکردند من لباس عروس پوشیدم منم گفتم مدل شده بودم همه نگام میکردند یکی گفت یکم بهت بزرگه هیچی نگفتم بچه رو که دادم دویدیم همه مردم نگاه میکردند که یه عروس با کفش کتونی سفید و موهای جمع شده داره تو خیابون میدوه گفتم از کوچه پس کوچه ها برم کسی منو نبینه از یه خونه رد شدم انگار خونه حضرت رسول بود یا چیزی شبیه تکیه آب پاشی کرده بودند و سبز بود وقتی رد میشدم به امام حسین قسمشون دادم از در دیگش که در اومدم دیدم یه کوچه باغ خلوته زنگ زدم به دوستم و پسر خالش اومدند با ماشین گفتم منو یه جور برسونید در خونمون کارگر و آدمم هی رد میشد منم با لباس عروس معذب بودم یه خانوم اومد از دوستم چسب نواری خواست منم باز کردم چسب رو یکم به دست من چسبید جدا کردم از دستم بعد از کوچه رفتیم رو به بالا سرویس بهداشتی بود دوستم رفت دستشویی منم باهاش رفتم مراقب باشم یه پسر هیکل سعی داشت وارد دستشویی بشه من مانع شدم و یه خانم مسوول اونجا اومد فرستادش جای دیگه همینطور که میرفتیم لباس خواب توری رو زمین بود دوستم برای من یک برداشت گفت با لباس عروست ست میشه دم در خونه رسیدیم لباسمو درآورم لباس دوستمو پیراهن صورتی بود پوشیدم که از خواب بیدار شدم ممنون از تعبیر

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۰۰:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید دختر خاله تان را راهنمایی کنید که نسبت به ازدواجش یا نسبت به تعهداتی که دارد چطور می تواند به موفقیت برسد و سعی می کنید که از افکار و تجارب خودتان با او به اشتراک بگذارید؛ ولی احساس می کنید که در موقعیتی قرار گرفته اید که برایتان دردناک و مضر است. او و خانواده اش نسبت به شما احساس خوبی ندارند و با کلمات تلخ و حرفهای سوزناک و یا افکار منفی شان ذهن شما را خراب می کنند و به شما آسیب می زنند. شما باید سعی کنید که اخلاق و رفتارتان را عوض کنید و برای هر کسی دلسوزی بیجا نداشته باشید. ارتباط شما و دختر خاله تان به سمت منفی به پیش می رود. شما می خواستید که به نفع او کار کنید ولی باید به موقع تشخیص بدهید که چه به نفعتان است و چه به ضررتان. پس بیشتر از این او را راهنمایی نمی کنید. شما می خواهید زندگی خودتان را هم متحول کنید. با تمام احساستان سعی می کنید که همرنگ جماعت شده و خودتان را به تقدیر بسپارید. شما پشتکار و سرسختی زیادی از خودتان برای رسیدن به اهدافتان نشان می دهید ولی از اینکه بخواهید به دیگران متکی و وابسته باشید، پرهیز می کنید. شما روابط شخصی خودتان را هم مورد ارزیابی قرار می دهید و احساس می کنید که در حمایت از خودتان دستتان کوتاه است و شاید احساس ناراحتی و کم ارزشی می کنید. شما سعی می کنید که افکارتان را مرتب و جمع و جور کنید و سبک زندگی ساده و فعالی داشته باشید. پسر فامیلتان هم ناراحت است و احترام او پیش دیگران کمتر از گذشته می شود. شما نمی خواهید که نگرانیهایتان را برای کسی مطرح کنید ولی احساس می کنید که در موقعیتی دست و پا گیر، به دام افتاده اید. متوسل به امام حسین ع می شوید تا مشکلاتتان تمام شود. شما شخصیتی مهربان و دست به خیر دارید و اگر از دستتان کمکی برای کسی بربیاید، از انجامش دریغ نمی کنید. خودتان هم گشایش کار پیدا می کنید و اوضاع به نفعتان به پیش خواهد رفت. دوست شما شخصیتی مهربان دارد و برایتان دعا می کند که همسر خوبی داشته باشید و خوشبخت شوید. شما هم از دوستتان الگو می گیرید و مثل او رفتاری شاد و شیرین و دلنشین خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۴۱:۰۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.