تعبیر خواب قیچی
اگر کسی در خواب دید با قیچی مشغول بریدن پارچه ای است، در قطع خصومت دو نفر مساعدت می کند و اگر کاغذ می برید، دانشمندی را از خود می رنجاند. اگر قیچی او کند بود، این کارها به کندی پیش می رود و اگر قیچی تیز بود، به سرعت عمل می کند.
قیچی در خواب نماینده یک نفر نیست بلکه معرف دو نفر است. مثل زن و شوهر یا خواهر و برادری فتنه انگیز و تفرقه انداز و موجب نفاق و جدایی. قیچی اگر در دست شما باشد این شما هستید که به کمک دیگری فتنه می کنید و نفاق به وجود می آورید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : با سلام و عرض ادب و احترام
امروز خواب دیدم ی پزشک زیبایی آقا با قیچی موهام رو کوتاه کرد البته اول چتری برام درست کرد بعد موهای سمت راست سرم رو شروع کرد به خرد کردن (تیکه تیکه زدن ) بعد دستش رو گذاشت قسمت پایین بدنم بهم گفت این احساس به خاطر حضور من هست یا همیشه است گفتم به خاطر حضور شماست خوشحال شد و خواست رابطه عاشقانه با من برقرار کند با اینکه طرف چپ سرم کوتاه نشده بود ولی در اینه که نگاه کردم همش یکجور بود دست کشیدم به موهام موهام پف کرد خوشم اومد بعد من و خواهرم با اون پزشک غذا خوردیم .ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض احترام متقابل. چاره ی حل مشکلات شما این است که به دیگران ( نزدیکانتان) اجازه ندهید که بیشتر از یک حد خاص در کارتان دخالت کنند. سپس منطقی فکر کنید و تمام کسانی که در زندگی تان با شما تعامل دارند را به قدر و اندازه ی خودشان، به خودتان نزدیک کنید و نه اینکه همه را یکجور قضاوت کنید. از لحاظ احساسی هم باید به همین صورت با مردم تعامل کنید و خیلی دوروبرتان را شلوغ نکنید. شما باید به منافع خودتان و آرامش خودتان فکر کنید و فکر نکنید که تنها می شوید. اینکه حس تنهایی داشته باشید یا خیر دست خودتان است و می توانید سرتان را خودتان گرم کنید. شما نیاز به شفای روحی و احساسی دارید و باید به کارها و انگیزه هایتان نگاه دقیقتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر و ایام ب کام خواب دیدم دوستم یکی از چادراشو اورده و میخاد بده ب ی خانم این خانم مثل این خانم جلسه ها بود تو ی اتاق خیلی خانمای دیگه تو اتاق نشسته بودن و میخاستن این خانم مشکلشونو حل کنه مثلا از اینا ک جادو جمبل تو زندگیش شده یا گیر و گرفتاری تو زندگیشون باشه میومدن ب این خانم بگن خانم گوشه اتاق رو صندلی نشسته بود خانمای دیگم دورش رو زمین دوستم اومد چادر تو خونه ای هم دستش خانمای دیگه گفتن نه الان نوبت ماست یکم سرو صداشد بعد دوستم گفت نه دیگه نوبت منه خلاصه سرو صدا خوابید و و مثل اینکه دوستم ب خانم جلسه ای گفته بود ک من شوهر نکردم و میخام ازدواج کنم شما میتونی کاری کنی شاید کسی برام جادویی کرده (تو واقعیت هر دومون مجردیم )خانمه گفت چادرتو پهن کن رو زمین و اون چادرشو پهن کرد (یچادر تو خونه ای گل گلی زمینه مشکی با گلای توطوسی رنگ ریز )بعد بهش میگفت کجا رو قیچی کنه (حدود 5تا ده سانت چادر قیچی میزد ) دوجاشو ک خانمه گفت متوجه نمیشد و من قیچی رو گرفتم و براش قیچی زدم بیشتر قیچی هام تو قسمت پایین چادر میگفت بزن و بعد اینکه چندین جاقیچی زد تموم شد دیگه دوستم چادرشو جمع کردو اومدیم تو دلم گفتم این بلاخره یکارهایی میکنه ازدواج کنه دیگه نوبت خانمای دیگه شد من اومدم بیام خونمون (درواقع خونمون مجتمع ای هست سنگ شده و همون بلوک اوله)تو خواب هم مجتمع خیلی بزرگتر بود از واقعیت ولی همه اجری بود بلوک اول خونه مابود رفتم تو بلوک اول خونمونو پیدا نکردم فککردم بلوک اشتباه اومدم بعد اومدم از ی سرباز واستاده بود پرسیدم بلوک اول کدومه گفت اون بلوک اول این بلوک دومه تعجب کردم ک اون بلوک اوله چرا خونه ماتوش نبود گفتم شاید این سرباز اشتباه میکنه رفتم تو بلوک دوم و دنبال خونموم گشتم ی خونه فکر کردم خونمونه رفتم توش خونه دوتادر داشت تو خونه کوله پشتیم نمیدونم خودم انداختم زمین یا افتاد یهو رو زمین قالیچه دست بافت مامانمو تو اتاقشون دیدم گفتم ع این برا ماهست ک برداشتمش و از خونه اومدم بیرون و دوباره رفتم همون بلوک اوله درست دیدم عع خونمون اینجاست پس همین اینجابلوک اول بوده اون یکی بلوک دوم من رفتم بلوک اول درست دقت نکردم بودم دیگه داشتم میرفتم ک برم توخونمون ک بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما و دوستتان متاسفانه به حرفهای این دعانویسان که به اسم خداوند کار می کنند ولی در عمل به جنیان و شیاطین توسل می کنند و آنها را اجیر می کنند که برای مردم با جادو کاری انجام دهند باور می کنید. این اشخاص هیچ قدرتی ندارند و هرگز نمی توانند بخت کسی را ببندند یا باز کنند یا جادویی انجام دهند مگر اینکه شما باور داشته باشید که قدرت آنها از قدرت خداوند بالاتر است!! کسی که به خداوند ایمان داشته باشد می داند که هیچ جنی یا هیچ دعایی قدرت آرار دادن یا حل مشکل کسی را ندارد!! . آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! )دوست شما اگر می خواهد شوهر کند باید سعی کند که عقل و فراست داشته باشد و اجتماعی تر رفتار کند و با مردم تعامل بیشتری داشته باشد. قیچی زدن به چادر او بیشتر به این اشاره می کند که ارتباط او با دیگران قطع می شود و اینکار هایی که دعانویسان می کنند باعث خواهد شد که قهر خداوند برکسانی که به جنیان توسل می کنند، باشد و بیشتر گره در کار ایشان بیافتد. شما می خواهید به آرامش برسید و خواسته هایتان برایتان برآورده شود و از راه درست باید به آرامش برسید و نه از طریق جادو! شما با کسی که ثروتمند است ازدواج خواهید کرد و احساس خوشبختی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
فرزانه76 : سلام مامانم خواب دید خالم وشوهرش (معرف ازدواجم بودن و قطع رابطه ایم ی جور)اومدن خونمون که باد شدیدی اومد ی لحظه بعد شوهرم که لباس سفید تنش بود با عمه اش که ی سبد توش چاقو وقیچی بود دستش بود وباخوشرویی بهم گفت میخوای اینارو بهت بدم بعد شوهرم به خالم میگه مادرزنم چه رنگ موی خوبی زده(درواقع رنگ کرده)بعد انگاری داداشم مجرده،داشت داماد میشد وما عروس وخونوادشو پسند کرده باشیم وهعی مامانم با خالم میرفت بازار برای خرید دامادی داداشم من در حال طلاقم،
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم خوابهای شما نتیجه ی افکار و تصمیمات شما و وقایعی هستند که در زندگی تان اتفاق می افتند. زمانی که شما مصمم هستید که یک کار خوب انجام دهید و یا کسی می خواهد که برای شما حرکت مثبتی در زندگی تان انجام دهد، شما خواب می بینید و تعبیرش مثلا خوب است. ولی این به این معنی نیست که تا ابد الاباد دیگر هیچ اتفاق بدی قرار نیست بیافتد. من نه جادوگرم نه غیبگو و نه فالگیر!! خوابی که شما می بینید را بر طبق نوشته ی خودتان تعبیر می کنم. شاید شما وقتی که خواب خوبی دیده اید، دلتان گرم می شود که دیگر همه چیز درست شد و مراقب نیستید که جلوی بعضی از خطرات را بگیرید و یا به رفتارهای معمول و شاید اشتباه خودتان ادامه می دهید. تعبیر خواب علمی است که به شما می گوید چه در جریان است. اینطور نیست که من بگویم خوابتان بد است بلا سرتان بیاید یا بگویم خوابتان خوب است خوشبخت باشید!! تقدیر هر کسی را خودش در وهله ی اول رقم می زند و بعد هر چه که صلاح و خواست خداوند باشد همان می شود. شوهر شما می خواهد که رفتاری صلح آمیز داشته باشد ولی قصد جدایی و دشمنی و بریدن بعضی روابط را از زندگی اش دارد و می خواهد که این اختیار را به شما بدهد که انتخاب کنید که با چه کسی بروید و بیایید و با چه کسی قطع رابطه کنید. برادر شما شاید متعهد به انجام کاری می شود و یا می خواهد که در واقعیت با کسی ازدواج کند. زوایای خواب در تعبیر خیلی مهم هستند و شما بسیار خلاصه خوابتان را می نویسید 4 خط می نویسید و می خواهید کل زندگی و آینده تان را بدانید. این امکان پذیر نیست. تشکر از همراهیتون.
masuumee : سلام.من و عشقم رابطه چند ساله داشتیم و کات شده رابطمون.دیروز 18رمضان خواب دیدم که من و عشقم تو رستورانی نشسته بودیم.اول صحبتمون چهره ی دوست پسرمو به شکل چهره برادرم دیدم.یعنی طرف عشقم بود ولی چهرش برادرم بود.دیدم روسریمو در آوردم و بهم تذکر داد که این چه وضعیه بین مردا.بعد چهرش به چهره ی خودش تبدیل شد و باهم حرف میزدیم و عده ایی تلفنی مزاحمم میشدن.که عشقم بهم گفت جوابشونو نده کلا.همین حین دیدیم اون 3 نفر ک قصد اذیت منو داشتن اومدن تو رستوران.میدونستم منتظرم هستن تا من برم بیرون و بیفتن دنبالم.هرچی صبر کردم نرفتن آخری به دوست پسرم گفتم من سریع میرم.تا من بلند شدم اونام گفتن ما میخوایم بریم.که یه هو داد زدم چیه؟دنبال چی هستین؟از جونم چی میخواین؟گفتم کور خوندین ما ازهم جدا نمیشیم ما زن و شوهریم.باهمیم(تو خواب میدونستم زن و شوهر نشدیم.به اونا اینجوری گفتم یه هو)بعد یکیشون یک قیچی کوچیک در آورد گذاشت زیر گلوم که گلومو ببره.فریاد زدم تا عشقم بیاد کمکم.و عشقم اومد و با لگد قیچی رو پرت کرد اونور.نفر دوم قیچی خیلی بزرگی دستش بود و با اون قیچی بهم حمله کرد که گلومو پاره کنه باهاش.که دوست پسرم پرید روش و باهاش گلاویز شد و قیچی و ازش گرفت و من در کل چیزیم نشد سالم موندم و عشقم نجاتم داد و با اونا حسابی جنگید و کتکشون زد.
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما از حد مجاز طولانی تر است. دوست عزیز در تمام صفحات تعبیر خواب آمده است 10 خط موبایل!!! نه ده خط کامپیوتر. لطفا اطلاعاتی که در اختیارتان قرار داده می شود با دقت بخوانید بعد خوابتان را ارسال کنید. در نوبت هستید.
masuumee : شارژ کردم.لطف بفرمایید تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. شما و دوستتان احساس می کنید که زیر بار فشار تصمیمات و انتخاب هایی که در زندگی باید بگیرید، دارید له می شوید و نیاز به حمایت روحی دارید. او اخلاقیاتی مشابه برادر شما دارد و از اینکه افکارتان را با دیگران مطرح کنید خوشش نمی آید. از اینکه شما با دیگران هم ارتباط آزاد داشته باشید ناراضی است و می خواهد که در مرکز توجهات شما قرار بگیرد و شما مطابق میل او رفتار کنید. افکار منفی شما را تهدید می کند و شما نمی خواهید اسیر این افکار منفی باشید و می خواهید که نسبت به دوستتان متعهد باقی بمانید. شما نمی خواهید که ارتباطتان با دوستتان قطع شود و انشالله روابط شما و او خوب خواهد شد و او مانع این قطع ارتباط شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
مریم : سلام وقت بخیر
درمحیط کارم مسئله حل ناشدنی پیش اومدمجبور شدم کارم روترک کنم در اون ایام خواب دیدم که چهار عدد قیچی کوچک مثل قیچی اصلاح ابرو تو دامنم بود و نشسته بودم یکی از قیچی ها دسته آبی پررنگی داشت و لبه های فلزی این قیچی که رنگ دسته اش آبی بود انحنا داشت و کمانی یا هلالی شکل بود و من با این قیچی دو عدد از موی ابرو داداش کوچکم (که مجرده) از قسمت بیرونی ابرو بود رو قیچی کردم این دو عدد مو انگار از کل ابرو جدا و اضافی بودن ولی بقیه قیچی ها مث قیچی معمولی صاف و بدون انحنا بودن.. بعد زن داداشم(داداش بزرگترم) اومد پیشم اونم یه قیچی کوچک که برا اصلاح ابرو کاربرد دارن با دسته صورتی همراهش داشت و گفت این رو بابام برام گرفته و اون رو داخل جیب لباسش گذاشت لباسش مثل پیرهن مردانه درقسمت سینه جیب داشت.تشکر
امیدوارم تعبیر داشته باشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در آن زمان به این فکر می کردید که از تجاربتان با برادرتان در میان بگذارید و از صمیم قلبتان به او کمک کنید. شما در هر زمینه ای تجاربی کسب کرده اید و می خواهید به او یاد دهید که نباید دلش برای هر کسی بسوزد و به هر کسی صمیمیت و احساس زیاد نشان دهد. تمرکز شما روی موضوعات مختلفی است و شما می خواهید با قاطعیت از شر چیزهایی در زندگی تان خلاص شوید و پای بعضی از چیزها و یا آدمها را از زندگی تان ببرید. می خواهید به برادرتان یاد دهید که با کسانی که ناراحتش می کنند، جسورانه و گستاخانه رفتار کند. زن برادر شما هم می خواهد مانند شما هر کسی که دوستش ندارد را از زندگی اش دور کند هر چند که او فقط از روی احساس و مهربانی اینکار را انجام می دهد و نه از روی خردمندی و تفکر زیاد. تشکر از همراهیتون.
roksana68 : سلام خانم هراتی خوب هستید .نماز روزتون قبول باشه.خواب دیدم خواهر شوهرم قبلا موهامو کوتاه کرده بعد بهم میگه موهات یه زره نامرتبه قیچی رو بیار مرتبش کنم .(نمیدونم از طبقه پایین یعنی از خونه مادر شوهرم زنگ‌میزد یا همینجوری رودر رو بهم گفت )بعدش هم دیدم توی پیامک باهام خداحافظی میکرد اما خداحافظی یه جوری بود انگار برای همیشه بود .ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور برای شما. خواهر شوهرتان قبلا باعث شده که دوروبر شما خلوت شود و دوستان زیادی نداشته باشید یا احترامتان کمتر شود. الان می خواهد که خیالتان را راحت کند و فکرتان مرتب شود. او تصمیم دارد که در کارتان دیگر دخالت نکند . تشکر از همراهیتون.
Saghar : باسلام . من خواب دیدم که خونه پدرم هستم مامانم انگار مشغول خیاطی بود بابامم پیشش نشسته بود بعد میخواست بهم بگه که شوهرت زن گرفته منم خیلی عصبانی بودم بعد داد میزدم میگفتم بگو چیشده چی میخوای بگی؟ اونم بهم گفت که شوهرت زن گرفته یه قیچی پیشش بود گفتم الان این قیچی داخل شکمم میکنم خودمو میکشم داخل خواب خیلی عصبانی بودمو گریه میکردم حرص میخوردم. اومدم داخل حیاط درحالی که راه میرفتم فکر میکردم داشتم پایین موهامو قیچی میکردم از ناراحتی،و فکر میکردم که چکار کنم ازش مهریه بگیرم بعد میگفتم نه ولش کن نمیخوام.
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما می خواهد که برای بهبود زندگی شما تلاش کند و شما به امنیت و گرمی و حمایت پدر و مادرتان نیاز دارید. همسر شما نسبت به انجام کارهایی متعهد شده و به ثروت خواهد رسید. شما از نظر احساسی خودتان را تحت فشار می بینید و استرس زیادی به شما وارد شده و هر چیزی را با خشونت و تندی و بدون فکر و تامل پاسخ می دهید و اینکار باعث می شود که احترامتان کم شود و دوستانتان از دور شما متفرق شوند. باید روز رفتار خودتان کنترل بیشتری داشته باشید. تشکر از همراهیتون.
پرنیان : من موهای بلوند و یک دستی دارم تا روی شونه، خاب دیدم رفتم آرایشگاه برام قیچی زد، ولی بجای اینکه کوتاه بشن، موهام بلندتر شد تا روی کمرم و پرپشت و براق و درخشان و رنگش هم فندقی شد، فقط چتری هام کوتاه شده بودن(مجرد هستم)
فریبا هراتی
: سلام. شما از کسی برای حل مشکلاتتان نصیحتی می گیرید و او به شما می گوید که بعضی مسائل را از زندگی تان حذف کنید، و دور بریزید. اینکار باعث خواهد شد که فکرتان باز شود و احترام و عزتتان زیاد شده و روابط دوستانه ی قویتری با دیگران داشته باشید. شما باید سعی کنید که مرموزتر و خوددارتر باشید ، محافظه کارانه تر رفتار کنید، بیشتر به فکر امنیت مالی تان باشید و هر چیزی که به ذهنتان می رسد را زود به زبان نیاورید تا مطمئن شوید که فکرتان درست است یا خیر. تشکر از همراهیتون.
پرنیان : سلام وقت بخیر
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما ثبت نشده است. فقط سلام رسید. لطفا مجددا برای ثبت خوابتان اقدام کنید.
Zahra : سلام وقتتون بخیر خانم هراتی عزیز
(من و آقای همدیگر را دوست داشتیم ولی مادرشون راضی به این ازدواج نشدند من دوستشون دارم و خیلی دعا کردم که به ایشون برسم... در اخر، با دختری ک مادرشون در نظر گرفته بودن نامزد هستن الان، منم مجرد هستم)
دیشب( پنجشنبه) ساعت ۵_۶ صبح خواب دیدم اون اقا اومدن خونه ما و خیلی صمیمی بودن به من گفتند دارم میرم سفر یه قیچی بهم بده با خودم ببرم لازم دارم مادرم گفت یه قیچی نو داریم اونو بیار اون اصرار داشت که این قیچی را پس بیاره من گفتم نیازی نیست مال خودت باشه قیچی که ارزشی نداره ولی اون گفت نه از سفر برگردم حتماً قیچی رو بر می گردونم. بعد رفتن سوار ماشین بشن که برن سفر ، دم در به من گفتن روی میز اتاق من عینکشون رو جا گذاشتن من رفتم دیدم چهار تا عینک اونجاست دوتاش آفتابی دو تا عینک هم طبی (درصورتی که در واقعیت چشمشون ضعیف نیست ولی به نور افتاب حساس اند و همیشه عینک آفتابی میزنن ) گفتم اینجا ۴ تا عینکه کدوم رو میخوای ؟ گفت عینک آفتابی مشکی ام رو برام بیار من چهار تا عینک رو بهش دادم سه تا عینک رو برداشت یکی از عینک آفتابی ها را که مشکی هم بود و به من داد و گفت این رو پیش خودت نگه دار تا من برگردم.
ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او می خواهد که با قاطعیت و کنترل بیشتری، نامزدش را بسنجد و احتمالا تصمیم دارد که با او قطع رابطه کند و پایش را از زندگی خودش ببرد و قطع کند. این آقا نسبت به نامزدش بد بین است و احساس واقعی اش را نسبت به او بروز نمی دهد. می خواهد که مسائل را با دقت بیشتری بررسی کند و به تمام جوانب رفتاری نامزدش دقت کند. البته در صورتی که او با نامزدش قطع رابطه کند، نسبت به شما هم خیلی خوشبینانه نگاه نخواهد کرد و مسائلی وجود دارد که او متقاعد شده که به حرف مادرش گوش کند و شما را نادیده بگیرد. پس قطع ارتباط او با نامزدش به معنی این نیست که صد در صد شما را انتخاب خواهد کرد. این قطع ارتباط هم البته قطعی نیست. خواب شما بیشتر از نیت او می گوید و نه از نتیجه ی نهایی این نیت. تشکر از همراهیتون.
Zahra : عذر خواهی میکنم اونجا ک فرمودین نسبت به من خوشبینانه نگاه نمیکند منظورتون توو دنیای بیرون خواب هست که من رو انتخاب نکرد یا این هم قسمتی از تعبیر خوابم میشه؟
دلیل مخالفت مادر ایشون فقط این بود ک چون خودشون یزدی هستند و باید عروس یزدی داشته باشن و رسم ندارن با غیر یزدی وصلت کنن.
(ما شرکت داریم و ایشون هم خودشون شرکت دارن که سالهاست با هم کار میکنیم و بعد از تمام این موضوعهای پیش اومده همکاریمون به هم نخورده و در صورتی ک ایشون به راحتی میتونند کارهاشون رو به شرکت دیگه ایی جز ما بسپارند)
نمیدونم اینها تاثیری توو تعبیر داره یا نه
سپاس از شما
فریبا هراتی
: خواهش می کنم. توجه داشته باشید که وقتی می گویند ما یزدی هستیم باید با یزدی ازدواج کنیم، به خاطر اختلافات فرهنگی و رسوماتی که در خانواده ی ایشان وجود دارد، او نسبت به این موضوع که شما می توانید با فرهنگ و سنت های آنان کنار بیایید یا خیر، و یا اینکه خانواده ی او می توانند با فرهنگ و سنت های شما کنار بیایند یا خیر، خوشبین نیست!! منظور من این نیست که او به خوبی شما شک دارد ولی او خوشبین نیست که این تفاوت های فرهنگی، مشکلی بین شما به وجود نیاورد. منظور من این نبود که او به پاکی شما شک دارد. تشکر از همراهیتون.