تعبیر خواب موتور
دیدن موتور هر وسیله ای در خواب، نشانه حمایت دوستانتان از شما در مقابل مشکلات است. دیدن موتور از کار افتاده در خواب، نشانه این است که یکی از حامیانتان را از دست می دهید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مرجانه : سلام من دیشب خواب دیدم که تو خونهی قبلیمون بودم و یه دبه بیست لیتری تو حیات بود تقریبا نصفش بنزین یا نفت بود که شوهرم انگار اب ریخت توش یهو دبه تکون خورد ویهو اتیش گرفت و صدای بلند داش البته کسی اسیب ندید و انگار که اتفاق بدی نبود بعد انگار تو خیابون داشتم میرفتم که صدای یه اهنگ فک میکنم کردی بود به گوشم رسید من یه تسبیح دستم بودهمینجور که راه میرفتم تسبیح رو به حالت رقص اروم تکون میدادم بعد انگار دو سه تا از خاله هام کنارم بودن که از رو یه پل داشتیم رد میشدیم که یه موتور پارک شده بود ونمیدونم چرا من داشتم با خودم میبردمش و انگار کنار جاده تعدادی ادم خودشون رو تو پتو پیچیده بودن انگار که سردشون بود و ظهر بود و میخواستن چرت بزنن
فریبا هراتی
: سلام. شما بسیار با انرژی و پر حرارت هستید ( خواب می تواند مربوط به گذشته هم باشد و یعنی این اتفاقات در قبل رخ داده) و دلتان می خواهد که یک کاری که دوست دارید انجام شود، خیلی زود انجام شود ولی همسرتان خونسرد و ملایم است و این کار او در تضاد با خصلت اخلاقی شماست و به خواسته های شما بی اعتنایی می کند و باعث می شود که شما عصبانی شوید و پرخاشگری کنید. شما در زندگی روزمره تان خیلی وقتها تحت تاثیر و تحریک مسائلی که در اطرافتان هست زود عصبانی می شوید و اجازه می دهید که به ساز دیگران برقصید! می توانند شما را ناراحت کنند و باید تلاش کنید که عزت نفس و کنترل شخصی خودتان را بیشتر کنید و زود در مقابل هر چیزی عصبانی نشوید و عکس العمل نشان ندهید. شما می خواهید که خیلی زود به اهدافتان برسید و عجله دارید که مرفه تر و بهتر زندگی کنید. تحولی در زندگی شما در جریان است و می خواهید برای زندگی تان تصمیم مهمی بگیرید ولی باید مسئولیت پذیر تر باشید و به شرایط خوبتر و دقیقتر نگاه کنید. به جای اینکه بگویید من فلان چیز را می خواهم، باید فکر کنید که چطور می توانید به آن برسید! با عصبانیت و پرخاشگری نمی توانید زیاد موفق باشید. تشکر از همراهیتون.
عبدالله یزدانی : سلام. از زبان دوستم تعریف میکنم قبلا چند تعبیر براش کرده بودید: خواب دیدم دوست خانمم که باهاش قطع کردم و آون با کس دیگست فعلا، در زندگیش دو نفر هست و نه فقط آن شخص. ولی آن نفر دوم رو نشناختم و درخواب هم شخصش رو ندیدم ولی فهمیدم این اقای ناشناس با خانم در ماشین بودند در حالی که آن دوست پسرش که میشناسم موتور میراند و جلوتر ماشین میرفت. گه گاهی میایستاد و از موتور میامد پایین منتظر میماند. گویی با چاپلوسی یا واقعا از روی محبت کارهایی (مثل راهنمایی در بعضی مسائل) برای این خانم انجام میداد ولی این خانم نیازی به این خدمات نداشت واقعا و خودش اکتفا داشت. من تمام این صحنه ها رو از داخل ماشین خانم میدیدم مسیر راه و همه چیز. قبلا خوابی تعبیر کردید گفتید این خانم همزمان دلش پیش من و این اقا گیره. مرد ناشناس داخل ماشین ممکنه خود من بوده باشه؟ ممنون
فریبا هراتی
: سلام. خانم دوست شما، شخصیتی قوی و با اراده و مستقل دارد و عزم و اراده ی او برای رسیدن به موفقیت بالاست. آقایی که در خواب ناشناس بوده، وجهه ی دیگری از شخصیت خود این خانم است که مثل یک مرد قویست. کسی که با موتور جلو می رانده، عجولانه قضاوت و رفتار می کند و می خواهد بدون کمترین حس مسئولیت پذیری، زود به موفقیت برسد. تشکر از همراهیتون
لیلا رضایی : سلام. :لطفا خوابم مخفی بماند.
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که مدیر شما سعی می کند که آزادانه به ماجراجویی بپردازد و تمایل دارد که خیلی زود اهدافش را محقق کند ولی او در رابطه با بعضی مسائل، مسئولیت پذیر نیست و شما از او تبعیت می کنید چون فکر می کنید که خیرخواهانه و از روی مهربانی کارهایش را انجام می دهد. شما شخصیت حمایتگرایانه تری نسبت به او از خودتان بروز می دهید. مدیرتان می خواهد که شما رازدار او باشید و حرفتان را جایی مطرح نکنید. باورها و نگرشهای او قدیمیست و بعضی از جنبه های زندگی او شلوغ پلوغ است و از درهم برهمی عاطفی رنج می برد. اگر با آسانسور به سمت بالا حرکت کرده اید؛ او تلاش می کند که راه و روش زندگیش را بهتر کند ولی اگر به طبقات پایین رفته اید، او مرتکب گناه می شود و عملکرد او اشتباه است. مدیر شما از اینکه خودش از روی احساسات رفتار کرده و نه از روی منطق، خسته و ناراحت است. قبلا هم او احساساتی و بدون مسئولیت پذیری و عجولانه رفتار کرده و شکست خورده است و حالا باز هم می خواهد همینکار را تکرار کند. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Maryam : سلام خدا قوت، برادرمن بیدارمیشن، ممنون میشم مخفی بمونه،
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پدر شما از برادرتان می خواهد که از اختلافات گذشته دست بکشد و با همسرش آشتی کند. برادرتان می خواهد که پدرتان به او تضمین بدهد که با همسرش خوشبخت می شود. پدر شما باید بتواند خشم برادرتان و خانمش را نسبت به هم از بین ببرد و موجب شود که آنها بیشتر به هم عشق و دلسوزی نشان دهند. پدر شما وسطه می شود تا مشکلات خانم برادرتان و برادرتان از بین برود و بتونند آشتی کنند. برادرتان و همسرش باید با هم ملایمتر و نرمتر رفتار کنند و با هم مهربانتر باشند تا بتوانند آشتی کنند و نه اینکه با همه نرم و مهربان باشند!!! تشکر از همراهیتون
مینا : سلام خسته نباشین پنهان باشد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما خردمندانه فکر می کنید و می خواهید زندگی تان به تعادل و آرامش برسد ولی مجبور می شوید که برای رسیدن به خواسته هایتان ثبات و پایداری داشته باشید تا بتوانید کارهای دنیایی را با موفقیت انجام دهید و در هر زمینه ای باید تلاش زیاد برای رسیدن به خواسته هایتان داشته باشید. همه جا به نظر می رسد که مادیات حرف اول را می زند. روی شما عجولانه، غیر مسئولانه و با بدبینی قضاوت می شود، شما با کسی که متمول است آشنا می شوید و خرد و عقلانیت او را محک می زنید. او تمایلی به تشکیل زندگی مشترک نداشته و یا واقعا همسرش فوت شده. بسیار دقیق و با اراده است ولی به احساسات، کمتر توجه می کند و جنبه ی منطقی شخصیت او، بیشتر جلوه می کند. او از نظر اقتصادی موفق است و نگاه خوشبینانه ای نسبت به آینده دارد و فکر می کند که خیلی ها هستند که عاشق زندگی پر شور و شوق با او هستند و زیاد به شما و احساساتتان توجهی ندارد. تشکر از همراهیتون
مروارید : سلام. خواب دیدم پشت موتور مدل بالا با دوست پسرم که قهرم در واقعیت سوار هستم و میخوام جایی بریم سواری با موتور رو ندیدم و خواستیم حرکت کنیم موتور به مانعی برخورد کرد و موتور روی زمین افتاد و دوست پسرم از مردم ناشناس کمک میخواست که موتور رو از جاش تکون بدن ولی من اومدم موتور رو برداشتم و ی مسیر صاف کنارم بود براحتی عبور دادم بعدش دیدم با هم رفتیم خونه دامادشون دعوت بودیم و ی سفره کشیده بودند و پر از کاسه های ماست بود و دامادشون کاسه ماست را با خیار سبز و هویج رنده شده و سبزیجات قاطی میکرد مثل سوپ شده بود ولی من خوشم نیومد و توی دلم گفتم ما مهمونیم چیزی واسه ما درست نکردن ولی دوست پسرم گفت واسمون مرغ هم درست کردند بعدا میارن. ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما در حالی که سعی می کند که با پرستیژ و برونگرا و اجتماعی به نظر برسد، تمایل دارد که آزاد باشد و ماجراجویی کند و زیاد متعهد به انجام مسئولیت هایش نیست. او در واقع سعی می کند که از مسئولیت ها اجتناب و فرار کند و دنبال تمایلات خام عریزی خودش برود. او عجولانه تصمیم می گیرد و شما هم از او تبعیت می کنید. شما با مونعی مواجه شده و رابطه تان خراب شده ولی شما دوباره می توانید خودتان این رابطه را ترمیم کنید. او به شما قول می دهد که رفتارش را اصلاح کند و دنبال بهبودی و بازیابی رابطه اش با شماست. او خواهد گفت که منبعد بینشش را قویتر می کند و مراقب است که شما را ناراحت نکند و همه چیز دوباره خوب شود ولی شما خیلی به او اعتماد ندارید. او می ترسد و نگران است که شما را از دست بدهد و شما هم در صورتی که با او آشتی کردید، باید مراقب باشید که دوباره خام رفتار نکنید و منافع خودتان را نادیده نگیرید. تشکر از همراهیتون
Negar2 : سلام.دوستپسرم سوار موتور یه مرد غریبه بود که اونو به مقصدش برسونه و اون مرد غریبه همزمان یه مرد غریبه دیگه هم سوار موتورش بود.اون مرد تا یه جایی عشقمو برد ولی بعد بهش گفت که پیاده بشه چون باید اون یکی مرد غریبه رو برسونه چون اون براش مهمتره.در واقعیت چند سال پیش یه خانم متاهلی بود به اسم بیتا که به عشقم نظرداشت.من و عشقم سوار ماشین بیتا شدیم و بیتا رانندگی میکرد.عشقم صندلی پشت بیتا نشسته بود منم طرف راست عشقم.همینکه بیتا رانندگی میکرد برگشت با عشقم صحبت کنه که کم موند از جاده بزنیم بیرون.گفتم ای زن موقع رانندگی جلوتو نگاه کن وقت برا عیاشی زیاده که عشقم از حرفم خوشش اومد و پوزخند زد.جاده خاکی بود و همگی داشتیم می‌رفتیم یه محل.بیتا راه رو بلد نبود.از ماشین اومدیم پایین.بیتا‌گفت بزار نقشه جاده رو بفرستم به شوهرم ببینم اون بلده از کجا بریم؟
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این است که دوست پسر شما سعی می کند که با سرعت به اهدافش برسد بدون اینکه مسئولیت عملکردش را تقبل کند و از کسانی تبعیت و پیروی می کند که مثل خودش، مسئولیت ناپذیر هستند و می خواهند به ماجراجویی پرداخته و آزادانه خواسته هایشان را بدست بیاورند. ولی اینگونه اشخاص، برای دوست شما، رفیق نیمه راه هستند و دوستتان نباید به آنان اعتماد کند. شما و عشقتان اگر از اشخاصی مثل بیتا تبعیت کنید، در کارتان شکست خواهید خورد چون او بلد نیست کنترل زندگی خودش را با موفقیت بدست بگیرد و قطعا راهنمای خوبی هم برای شما نخواهد بود. تشکر از همراهیتون
Niloo : سلام. خواب دیدم با دوست پسرم رفتیم ۱جایی مسافرت تفریحی مثلا، که ۱جاده سرسبز بود که خیلیا یا دوچرخه میرفتن و خیلیا با موتور. رفتیم بگیریم گفتم با دوچرخه بریم گفت نه با موتور. سوار موتور شدیم، اینقدر تند میرفت که درست نمیتونستم مسیر ببینم و میگفتم حالا که می‌رسیم به آخرش، میگفت یهو شب میشه و میخوام برسونمت مسیر برگشت هم داریم. اخراش ۱جا خوردیم با موتور زمین. کلی حرص خوردم که دیدی افتادیم. و رفتم ۱گوشه نشستم. ۱مرغ کاغذی دیدم حرکت میکرد، بعد وسط یکسری کاغذ که سرم می‌ریخت ۱ مردی غیر دوست پسرم بود اومد و انگشتر واقعی دستم کرد
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید و بهمراه دوست پسرتان، تحولی مثبت را در زندگی تجربه کنید. بعضی ها سعی می کنند که تعادلشان را در روابط حفظ کنند و بعضی عجولانه قضاوت می کنند و می خواهند بدون کمترین میزان مسئولیت پذیری فقط خوش باشند و دوست پسر شما، جزو گروه دوم است. او فقط می خواهد خوش باشد و به همین دلیل شما احساس شکست خواهید کرد و متوجه می شوید که او به احساسات واقعی شما توجهی نمی کند. شما در قبال زندگی تان و فرهنگ و خانواده تان احساس مسئولیت می کنید. احتمالا با شخصی غیر از دوست پسرتان ازدواج خواهید کرد و یا به انجام کاری متعهد می شوید که از فکر رابطه با دوست پسرتان خارج خواهید شد. تشکر از همراهیتون
Ssss : سلام و عرض ادب.خواب دیدم با موتور سیکلت نامزد سابقم(موتور سیکلت نداره)تو خیابون دارم میرم و نامزدم سمت چپم پیاده باهام داره میاد.گاز میدادم صدای موتور بلند میشد ولی زیاد سرعت نمیگرفت.تقریبا صد متر جلوتر که رفتیم باقی مسیر به شکل خونه خونه و در هم برهم به اندازه های تقریبا یک متر یا دومتری جدول کشی شده بود و تاریک و ظلمات کامل بود.پشت سرم خانوادم بودن دامادمون(برادر آقایی که به هم علاقمندیم)واضح تر و بلندتر از همه بود و کامل کچل بود و لباس سفید تنش بود.من مسیرو که دیدم برگشتم و به سمت خانوادم رفتم.ولی نامزدم مسیرو ادامه داد رفت داخل تاریکی.حین برگشت صندلی موتور مثل صندلی دوچرخه شده بود و خیلی بلند بود و پاهام به زمین نمیرسید که پیاده شم.از خانمایی که تو پارک کنار خیابون نشسته بودن خواستم کمکم کردن صندلیو آوردم پایین و پیاده شدم.تشکر
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید مثل نامزد سابقتان آزادانه به ماجراجویی بپردازید و خیلی زود به اهدافتان دست پیدا کنید بدون اینکه مسئولیت بعضی رفتار یا کارهایتان را بعهده بگیرید. دوست دارید که خودتان را جای او بگذارید تا بتوانید دلیل کارهای او یا حس و حال او را درک کنید. دوست دارید که او، مثل شما که آهسته و از روی احساس به پای او راه می آمدید، حالا او به پای شما راه بیاید و از نظر احساسی وابسته به شما باشد. شما البته حرف های اینچنینی زیاد می زنید و در باره ی احساساتتان غلو می کنید ولی در عمل، چنین رفتاری از شما سر نمی زند. شما با محدودیت ها و موانع زیادی برای تحقق اهدافتان مواجه هستید و خیلی خودتان را در قید و بند می گذارید. مشکلات زیادی برایتان پیش می آید و نمی دانید که عاقبت رابطه تان با هم به کجا خواهد کشید ولی هیچ امیدی هم برای بهبود آن نمی بینید. شما به دامادتان و شخصیت او فکر می کنید و کرامت و پاکی او را مد نظر می گیرید. بنابراین به سمت خانواده تان برمی گردید و از فکر کردن راجع به نامزد سابقتان بیرون می آیید. شما قادر خواهید بود که تعادل و آرامش را در زندگیتان ایجاد کنید و مسیر تازه ای را برای خودتان انتخاب می کنید در حالی که نامزد سابقتان از خاطر شما و از زندگی تان محو می شود. تشکر از همراهیتون
Shiva : سلام مجردم خواب دیدم در حال موتور سواری بودم و البته بسیار مسلط. و یک گروه پنج نفره پسر نوجوان رو ک هر کدوم سوار موتور خودش بود رو راهنمایی میکردم( همه غریبه بودن) من سوار موتور خودم و جلوتر از همه میرفتم وبا چیزی شبیه بی سیم با اونا صحبت میکردم مثلا توی بزرگراه میگفتم ضمن زیاد کردن سرعت مواظب ماشینهای روبرو باشید(من اینجا بسرعت میرفتم والبته شب بود وبا چراغهای کنار خیابون روشن شده بود ودیدم یک کامیون بزرگ از سمت روبرو آمد واز کنارم رد شد جاده دو طرفه بود) پسرا هم با فاصله از من و همچنین از هم دیگه پشت سرم میامدن بعد وارد محله ی قدیمی وکوچه پس کوچه شدم(اینجا ودر ادامه خوابم تا به آخر روز بود وهوا روشن) میدونستم بقیه نمیتونن تو این کوچه ها راهو پیدا کنن ایستادم و به بقیه اطلاع دادم ک خودشونو به من برسونن تا با هم از اینجا رد بشیم تو این فاصله تو دستم چن تا خرما بود ک ازشون میخوردم بسیار شیرین بودن زن غریبه ای از خونه های همون کوچه ها اومد پیشم چادر ساده رنگی سر کرده بود گفت ماموری؟ گفتم نه،گفت داشتی با بی سیم صحبت میکردی گفتم دارم چن پسر رو برای مسابقات موتورسواری تمرین میدم با این وسیله باهاشون صحبت میکنم بعد گفتم خرما میخوای گف آره بهش چن تا دادم اما هر چی بیشتر میدادم خود بخود توی دستام خرما بیشتر میشد گفتم بازم میخوای گف آره من هم بهش دادم اینقدر تو دستام خرما زیاد شد ک توی دوتا دستام هم دیگه جا نمیشد نزدیک بود بریزه ولی همه رو نگه داشتم بعد دوتا از پسرا به من رسیدن و با دوتای دیگه ک عقبتر بودن تماس گرفتم واونا هم جواب دادن ولی آخری وپنجمی ک عقبترِ همه بود جواب نداد فهمیدم اتفاقی براش افتاده مدت کمی بعد خبر رسید تصادف کرده من و چهار پسر برگشتیم دیدم توی ی گوشه از کارخانه ریسندگی نخ ازش نگهداری میکنن چون مدارک شناسایی همراهش نبود نبردنش بیمارستان. ی زن راهبه مهربون وخنده رو با لباس راهبه ای اما رنگ روشن داره ازش پرستاری میکنه پسرِ با دیدنمون لبخند زنان گف حالش خوبه بعد به دس و پاش اشاره کرد دیدم دست وپای چپش هردو شکسته و گچ گرفتن(پانسمان شده) من در فکر جایگزین کردن پسرِ دیگه ای جاش بودم توی کارخونه نخها در قسمت بالای کارخونه از نقاط مختلف رد میشدن ودر ی قسمت دیگرش و تقریبا پایینتر روی قرقره های بزرگی پیچیده میشن رنگ نخها خیلی سفید بودن.(درواقعیت هرگز موتور سواری نکردم) عذرخواهی از اینکه متن خوابم طولانی شد. با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید خیلی زود به اهدافتان برسید و همه ی حواستان را جمع می کنید که تعادلتان را در زندگی حفظ کرده و به خواسته هایتان برسید. بینش شما قویست و مراقب رفتار خودتان هستید. شما شاید تصمیمات عجولانه ای می گیرید و شتابزده عمل می کنید ولی مراقب هستید که در حق کسی تعدی و ظلم نکنید. شما در سختی ها و در مواجهه با مشکلات، با تمرکز و دقت مسئولیت های سنگینی را که به عهده دارید را به خوبی انجام می دهید و در شرایط بغرنج و زمانی که با محدودیت ها مواجه شوید، سعی می کنید که روشنفکرانه به انجام وظائفتان بپردازید و قضاوت سریع نکنید. شما صبور هستید ولی هرگز به کم قانع نیستید و البته صبرتان بسیار زیاد است. شما شخصیتی رقابتی دارید و از اینکه برای رسیدن به خواسته تان صبور باشید، لذت می برید! این دوران هم برای شما شیرینی خودش را دارد. شما به دستاوردهای بالایی در زندگی تان می رسید و شیرینکام خواهید شد. شاید در زمینه ی مسائل مادی و کارهای سخت زمینی هرگز کم نیاورید ولی گاهی روحیه تان را می بازید و خسته می شوید. شما سعی می کنید که مثل گذشته و به عادت قدیم، ارتباط تان را با معنویت تقویت کنید. می دانید که اگر خدای بزرگ شما را به خاطر اشتباهاتتان خیلی سریع نبخشد، اما مراقبتان هست و از تربیت و پرورش شما دست نکشیده تا زمانی که متوجه ی اشتباهاتتان شده و قلبا توبه کنید. شما شاید از نظر احساسی شکست بخورید و نتوانید ارتباط تان را با کسی که دوست دارید حفظ کنید یا نتوانید مستقلا روی پای خودتان ایستاده و تصمیمات درستی برای پیشبرد اهدافتان اتخاذ کنید اما متوجه ی نقطه ضعف هایتان در عملکردتان می شوید و سعی می کنید که اشتباهات تان را ترمیم و اصلاح کنید. تشکر از همراهیتون.