تعبیر خواب نردبان
اگر کسی در خواب دید از نردبان محکمی بالا می رود که در پله هایش نقصی نیست، ترقی می کند و در کارش به مدارج بالا می رسد. اگر پله های نرده بان شکست، زیانی است که در میانه راه به او می رسد. اگر نردبان چوبی بود، نشانه این است که کسی که از آن بالا می رود، آدم درستکاری است ولی تنزل و سستی را نیز خبر می دهد و اگر نردبان آهنی بود، بالا رونده از آن، آدم محتاطی است و نشان استحکام کارهای اوست.
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن نردبان به خواب مردم مصلح را، دلیل ظفر است بر دشمن و فاسق را دلیل منافقی.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر بر نردبان از گل و خشت می رفت، دلیل صلاح کار او است. اگر چوبین بود، دلیل ضعف دین است. اگر از سنگ وآهن بود، دلیل که بیننده قوت بیابد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که از نردبانی بالا رفت، دلیل بزرگی و منفعت است. اگر ببیند که از نردبان به زیر آمد، به خلاف این است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
fatemeh : سلام دیشب خواب دیدم که توی یک استادیوم هستم و انگار مسابقه بود و شب بود .
متوجه میشدم که مسابقه ست ولی دقت نمیکردم و داشتم توی واتساپ وضعیت میذاشتم.بعد چند لحظه که وضعیت واتساپمو پست کردم مادر نامزد سابقم بهم پیام داد و درباره وضعیت یه چیزی گفت منم ازش تشکر کردم فکر کردم که دیگه پیام نمیده ولی دیدم یه پیام دیگه داد گفت که فلان چیز رو توضیح بده،یادم نیست درباره چی بود ولی حس میکردم بخاطر پسرش از من توضیح میخواد و ناراحته بخاطر پسرش.منم جوابشو دادم .
بعد رفتم سمت دستشویی و دستشویی پر بود ،همینطور که منتظر ایستاده بودم یهو شلوغ شد و همه میخواستن از دستشویی استفاده کنن.موقعی که نوبت من شد از در که رفتم داخل دیدم که دستشویی نیست و حمام هست و برای استفاده هم باید بالای نردبان بری.منم رفتم بالای نردبان ،یادم اومد که در رو نبستم .برگشتم در رو بستم ،خواستم برم بالا دیدم نردبان آهنیه،که پایه هاش انگار یکم وا رفته ،ولی من رفتم روی نردبان و از دفعه قبلی بالاتر رفتم و نور توی حمام مثل نور اول صبح بود .بعد به کمرم صابون زدم ،موقعی که خواستم خودمو تمیز کنم دیدم که چاق شدم و برا اینکه لباس هام کثیف نشه با یه لیف ابری خیس خودمو تمیز کردم.(ندیدم که چه موقع از نربان پایین اومدم)
موقعی که خواستم برم بیرون حس میکردم که یه مقداری از زمان حمام کردنم گذشته واسهال داشتم و الان که دستشویی کردم ،حالم خیلی بهتر شده.
ممنون واسه تعبیر.
فریبا هراتی
: سلام. عزم و اراده ی شما برای رسیدن به موفقیت و دسترسی به اهدافتان زیاد است و یک سری مسائل برای شما واضح و روشن نیست و باید آن مسائل تلخ را کنار بگذارید تا بتوانید به اهدافتان برسید. می خواهید شفاف سازی کنید و به خوبی همه چیز را درک کنید. شرایطی پیش می آید که شما موقعیت خودتان را بیشتر در کنترل خواهید گرفت و همه چیز برایتان شفاف سازی می شود. شما احساس می کنید که قسمتی از زندگی تان از کنترل خارج شده و دیگر نمی توانید احساسات شدید خودتان را کنترل کنید و باید حتمال این احساسات منفی را دفع کنید و حالا خواهید توانست با جدایی از نامزدتان کنار بیایید و موقعیتتان را به خوبی درک خواهید کرد. شما از غم رها خواهید شد و احساس می کنید که زندگی تان پربارتر شده و قویتر می شوید. شروعی تازه خواهید داشت و از نگرانی ها رها می شوید. تشکر از همراهیتون.
Paryy : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم که از یک نردبان که به دیوار تکیه داشت داشتم بالا میرفتم نردبان چوبی بود وقتی بالا رفتم یکی از اقوام ما که مرد محترم است پنجره را باز کرد و دست منو گرفت واز پنحره به خانه رفتم برگشتم نردبان را دیدم که شکسته ومعیوب بود به خودم گفتم خدایا من چطوری از این نردبان بالا آمدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما درگیر فعالیت های مخفیانه ای هستید و سعی می کنید که خودتان را در زندگی با رفتاری سیاستمدارانه بالا ببرید و از طریقی که دیگران متوجه نشوند، به اهدافتان برسید. شما قادر خواهید بود که فرصت جدیدی برای خودتان خلق کنید و کسی که دستتان را گرفته هم در این راه به شما کمک می کند. ولی کاری که در شرف انجامش هستید بسیار ریسکی است و بعدا که به اعمال خودتان فکر می کنید از این که ممکن بود شکست بخورید و اتفاق بدی برایتان بیافتد، خواهید ترسید. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام.خدا قوت.خواب هوشنگ همسرم.تو فضایی قرار دارم که پدر و مادرم هستند(البته هر دو به رحمت خدا رفته اند.)ظاهراً داره سفر می ریم.مسیر شبیه مناطق شمالی کشور است.در مسیر جایی می رسیم که شبیه جاده ایی که پلی داشته و احتمالا ریزش کرده یا اینکه پایان مسیر است.مادرم بالای تپه می شینه ،نمی دانم من و احتمالا چند نفر دیگه چطوری از اونجا ادامه مسیر می دیم و ظاهرا در سطح بالا با اتوبوس است یا با قطار دارم می گم مثلا اینجا فلان جا است.تا اینکه به جایی می رسیم و آنجا اتراق می کنیم،در یک لحظه نگران می شم و می گم مادرم اونجا مونده و بریم اون نجات بدیم و بیارم.تو این لحظه خواهر بزرگم را می بینم همراهم هست و دراز کشیده و با چهره ایی سیاه خودش را به خواب زده (شبیه مرده ها )می گه من نمی آم.در این لحظه متوجه می شم که اون که اونجا مونده پدرم است و مادرم همراه ما است.با مادر مسیر پیاده را در مسیر جنگلی بر می گردم و از همان اول در جنگل به فکر پیدا کردن چوبهای می شم که باید از اون نردبان بسازم .ابتدا یک چوب مناسب برای نردبان می بینم،کمی سنگین بود ولی برای نردبان خیلی مناسب بود و بعد لنگه دیگه را هم می بینم .لحظه ای برای زود رسیدن میان بُر می خواستم بزنم ولی دیدم جلوی ما زمین آب داره.بر می گردم همراه مادر به مسیر اصلی که به پدر برسیم.فضا عوض می شه خودم و پدر و مادر را در فضای دیگه ای می بینم و آینه ایی که به آن می نگرم و یکی از دندونهام که قبلا قدری خراب بود خیلی زیبا برایم باز سازی شده بود.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. شما می خواهید که زندگی تان از هرج و مرج بیرون بیاید و از شما کسی سو استفاده نکند و به موفقیت برسید. احساس شما این است که موفقیت شما محدود است و نمی توانید به هر چه که می خواهید برسید.اما به هر حال سعی می کنید که به خواسته هایتان برسید. خواهر شما هیچ کار خاصی برای پدرو مادرتان نمی کند و ابراز می کند که خودش به اندازه کافی مشکل دارد ولی همسر شما به فکر این است که برای پدر و مادرشان خیرات بدهد و آنها را به آرامش روحی بیشتری برساند. پدر و مادر شما از شما راضی هستندو اشتباهات شما را بخشیده اند. تشکر از همراهیتون.
maria : آهان راستی تو خوابم رفتیم قد و وزنمونو اندازه بگیرن.و بیشتر تمرکز رو قد بود و قد من چندسانت بیشتر گفتن و من خوشحال بودم
فریبا هراتی
: مقام و احترام شما بالاتر خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
maria : سلام عزیزم خسته نباشین.
من دیشب خواب دیدم که یه سالنی رفته بودیم مثل جشن ملی و اینا بود اونجا یه پسری بود اولش فکر میکردم که از خواستگارای قدیمم بوده بعد دیدم پدرم با مادر اون شخص دعوا میکنه و من رفتم جداشون کردم و بعد فهمیدم اون پسر مثلا نامزدمه پسره دستمو گرفت و با محبت عمیقی منو تو آغوشش کشید و غرق تو محبت و حرفای عاشقانه باهم میرفتیم.بعد دیدم رفتیم یجایی همه خانوما بودیم و مدرسه بود و ما امتحان و درس داشتیم و من اونجا دنبال سرویس خواب برای بچه ی نداشتم خخخ میگشتم بخرم.بعد اومدیم حیاط من گفتم وای دلم شنا میخواد یهو گفتن بیا اینم استخر یکی از خانوما با یه بچه پریدن تو آب شنا کردن من دیدم آب سرده و رنگشم خوشم نیومد آبی تیره بود من نپریدم و یه بچه بغلم رفتم روی یه نردبونی و تماشای اونا کردم.نردبون فقط به یه بنر تکیه داده بود کلی بالای سر نردبون نشستیم و بعد گفتم دیگه بریم یه نردبون استیل کنارم بود یه خانومیم سر اون نشسته بود گفت بزار بچه رو من ببرم پایین بعدش تو هم بیا ازین نردبون بیا پایین.گفتم چه فرقی میکنه اونم به یه بنر تکیه داده .نردبون من چوبی بود ولی ضخیم.بعدش من بدون هیچ خطری ازون نردبون اومدم پایین.بچه مال من نبود پایین که رسیدیم گفتم برو پیش مامانت اونم دویید رفت.
)من متاهل هستم بچه ندارم.دنبال کار هستم.و به بچه هم فکر میکنم.)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما گشایش کار پیدا می کنید و پدر شما در حالی که نگران است که کار خوبی برایتان پیش بیاید، در عین حال برایتان ذوق می کند و تشویقتان می کند. زمان آن رسیده که شما درسهایی که از زندگی آموخته اید را امتحان پس بدهید و خودتان را آزمایش کنید. دنیا به شما رو می آورد و اعتماد به نفستان بالا خواهد رفت. کاری به شما واگذار می شود و شما قبل از اینکه سر کار بروید، به این فکر می کنید که بهترین توانایی خودتان را برای رسیدن به موفقیت انجام دهید و از خودتان مایه بگذارید. شما اجازه نمی دهید که احساسات سرد و منفی به کار شما وارد شود و در صدد هستید که نردبان های ترقی را طی کرده و در زندگی به بالا بروید. جایگاه شما در کارتان قویتر خواهد شد. شما بسیار با سیاست رفتار خواهید کرد. بعد از مدتی هم مسئولیت شما عوض خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
Mira : سلام وقتتون بخیر قسمت اول خوابم رو یادم نمیاد اما قسمت دوم خوابم رو خاطر دارم ولی می‌دونم از هم جدا بود خواب دیدم توی شهر روی نردبانی هستم که خودش هم در حال پرواز بود پدرم هم یک پله پایین تر از من ایستاده بود ( ایشون در قید حیات نیستند ) و از من میپرسید چیزی میخوای برات بخرم و من هم مدام جواب میدادم فقط تورو میخوام به شوخی به من گفت پس برم بگیرم و یک پله پایینتر رفت که با گریه و خواهش برگشت نردبان همینطور پرواز کرد تا تو یه جاده خاکی سر یه دو راهی زمین نشت و فک میکنم اونجا راهم از پدرم جدا شد یادم نیست که ایشون هم از نردبان پیاده شدن یا نه ادامه خواب رو ندیدم چون با صدای تلفن بیدار شدم ممنون میشم راهنماییم کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از نظر معنوی مقام بالایی دارید و روحتان دارد متعالی تر می شود. از نظر ایمان از پدرتان هم یک درجه بالاتر هستید و البته پدرتان هم شخصیت با ایمان و صالحی داشته ( روحشان شاد) و روحش آزاد است. اما عمر شما به این دنیاست و عمر او به دنیای آخرت است. شما درک بسیار بالایی خواهید داشت و بلند پرواز و مثبت اندیش هستید. تشکر از همراهیتون.
صادق صفرزاده : سلام خانم چند وقت پیش خواب دیدم در حال ساختن نردبانی بلند تر از حد معمول هستم بطوری که نردبان خمیده می شد وشکم بر می داشت در این حال قسمت هاییکه خم می شد را قطعه ای اهن جوش می دادم و تقویت می کردم ممنون هستم از اینکه تعبیر می فر مایید
فریبا هراتی
: سلام. شما با سخت کوشی و تلاش به دستاوردهای بالایی می رسید و با عزم و اراده ی آهنین در کارتان پیش خواهید رفت و زیر بار سختی ها شانه خم نخواهید کرد. شما می خواهید به اوج موفقیت برسید. تشکر از همراهیتون.
salam : با سلام و روز به خیر
در خواب دیدم که پدرم به من تلفن کردند و گفتند متوجه شده ام که فلفل به من نمی سازه، من که قبلا هم در بیداری خودم بهشون گفته بودم این موضوع رو، حرفشان رو تایید کردم و بعد از مدتی خیلی نگران شدم که خدای نکرده برای سلامتشان مشکلی پیش بیاد و تصمیم گرفتم بروم دیدنشان.
با فرزندان و همسر و برادرم راه افتادیم که برویم در راه ناگهان متوجه شدم همسرم افتاده اند. گویا شخص غریبه ای که گویا کارگر بودند یک نردبان چوبی خیلی بلند را میخواستند جابجا کنند و آن نردبان به همسرم برخورد کرده و ایشون افتاده بودند. من که خیلی خیلی ناراحت شده بودم مرتب سعی میکردم آن آقا را صدا کنم و بهشون بگم چرا این کار رو انجام داده اند ولی ایشون اصلا به من توجه و نگاه نمیکردن.
با نگرانی پیش همسرم رفتم ایشون از من پرسیدند چی شده؟ من گفتم من نمیدونم شما باید بگین چی شده. و به قدری کمرشان درد گرفته بود که نمی توانستند از زمین بلند بشن و دستشون رو به طرف من دراز کرده بودن که کمکشون کنم از زمین بلند بشن.
ممنون میشم تعبیر خواب را بفرمائید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید برای دفع شر صدقه بدهید چون کسی برای پیشبرد مقاصد خودش و از روی سیاست و دروغ گویی باعث خواهد شد که همسرتان احساس عدم حمایت در شغل و کارش را داشته باشد و تا مدتی احساس استیصال کند و این خبر پدرتان را به شدت عصبانی خواهد کرد که عصبانیت برای پدرتان خوب نیست. ولی صدقه قطعا دفع شر می کند و این خواب هشداری برای شماست. تشکر از همراهیتون.
Samin : سلام ديشب خواب ديدم توي يك جا با ارتفاع بلند هستم و يك خانمي كه نفسش گرفته بودو دستگاه اكسيژن زدم بهش به سختي با چند نفر و كنترل خيلي سخت بود واسم، بعد گفتم من ميرم پايين بعد از همون نردبوني كه روش بودم (محكم بود جنسش نميدونم دقيق اهن الومينيوم اينا بود) اومدم آهسته پايين
فریبا هراتی
:
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
یسنا : خانم هراتی عزیز ممنون از تعبیر شما ، با تشکر از شما، ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز همانطور که در تعبیر خوابتان هم گفتم این ریسک کردن شما تبعاتی دارد که ممکن است به خاطرش سقوط کنید. اگر شما بخواهید با بازار روز کورس گذاشته و سعی کنید از آن جلو بزنید، شاید سیر نزولی هم داشته باشد و از آن عقب بیافتید. پول شما در بانک دست نخورده مانده است و نه کسی آن را می دزدد نه می خورد. با 4 تا دانه بالا و پایین سکه هم، شما نه خیلی پولدار می شوید و نه خیلی فقیر. بنده هم فقط از روی شواهد خوابتان تعبیر آن را می نویسم و علم غیب ندارم. یعنی نه من، هیچ احدی علم غیب ندارد که بخواهد با قاطعیت به شما بگوید چه کنید یا چه نکنید. اما شریک زندگی شما شوهرتان است و اگر از او پنهان کاری کنید، او هم متعاقبا در جایی دیگر از شما پنهان کاری خواهد کرد و این یعنی پایه های زندگی خودتان را متزلزل کرده اید آنهم به خاطر 4 تاسکه و این غیر منطقی است. پس به نظر من چه سود کنید و چه ضرر، بگذارید همسرتان کنارتان باشد و با مشورت او جلو بروید. طلای قسطی دادن فامیلتان هم به این دلیل نیست که شیفته و کشته مرده شماست. برایش سود داد و آن سودی که شما می خواهید از خرید یکباره سکه ببرید، او ریز ریز بابت بهره پولتان از چنگتان در خواهد آورد طوری که اصلا نفهمید که به جای 4 تومن 5 یا 6 تومن به او داده اید و حواستان هم نیست! تشکر از همراهیتون.