کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب وضو

اگر کسی خواب دید که با آب زلال و پاکیزه ای وضو می گرفت، به آرزوهایش می رسد و اگر در غیر این صورت و با آب کثیف وضو می گرفت، تعبیرش بر عکس است.

امام صادق (ع) می فرماید: اگر ببیند وضو می گرفت و کسی به وضو گرفتن او نگاه می کرد، دلیل که بیننده به دست او توبه کند.

ابراهیم اشعث می گوید: اگر بیماری در خواب ببیند وضو به نیت نماز می گیرد، از بیماری شفا می یابد و اگر وامداری ببیند از زیر بار دین بیرون می آید. اگر در خواب ببینید که وضو می گیرید اما آب کدر و تاریک و گل آلود است، مشکلاتی برای شما پیش می آید و درمانده می شوید. به طور کلی دیدن وضو ساختن در خواب نیکو است.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که وضوی نماز ساخته بود و ناگاه او را غایط (مدفوع) پدید آمد، دلیل که در کار خود بیچاره شود.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

84 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

aminhoseini

aminhoseini : سلام خواب دیدم با آب چشمه اصلی شهرمان میخواستم وضو بگیرم ، تا کمر رفتم داخل حوض آب چشمه و مشغول وضو گرفتن شدم آب تمیز بود فقط داخلش کاه بود و من هم گفتم اشکال نداره کاه که تمیزه و وضو گرفتم و مقداری هم کاه به بدنم چسپید و چند نفر داشتند من را تماشا میکردند و بهشان گفتم از روش وضو گرفتن من تعجب نکنید مهم این است که اعضای وضو خیس و تمیز شوند .

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۱۱:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و نسبت به مسائلی خوشبین و امیدوار باشید. اما در نهایت که می دانید شهرتان سرشار از صفا و آرامش و پاکیست، از مشکلات مردم که زندگی شان پوچ و بی ارزش شده ناراحتید و خودتان هم کمی احساس پوچی و ناراحتی می کنید. شما تلاش می کنید که تمیز زندگی کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۵۰:۳۴
Anwr1360

Anwr1360 : سلام خانم هراتی دیشب خواب دیدم ممنونم تعبیرکنیدفقط مخفی باشه

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۳۳:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید اهدافتان را عملی کنید و احساس مثبتی نسبت به تغییر شرایط تان دارید و خوشبین هستید که همه چیز خوب به پیش می رود. شما می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید و شروعی تازه داشته باشید. وجهه ی خوبی پیدا می کنید، سعی می کنید از ارتکاب به گناه دست بکشید ولی به یکباره افسار از دستتان در می رود و در راه اشتباهی قدم می گذارید که با ظاهری که از خودتان نشان می دهید در تضاد است. با دست پیش می کشید و با پا پس می زنید!! مثلا توبه می کنید که درستکار باشید ولی در عمل همچنان به اشتباهات گذشته تان ادامه می دهید و این باعث می شود که به خواسته تان نرسید. اگر در بیداری دارید چنین کاری انجام می دهید خوابتان هشداری به شماست که درست رفتار کنید و یا مراقب باشید که در آینده مرتکب اشتباهی نشوید وگرنه خواسته و آرزویتان محقق نخواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۱۳:۱۷
گلی

گلی : سلام خانم هراتی عزیز چقدر دقیق گفتید مشکلات این آقا روحیست همونکه تو قسمت اتیش برام تعبیر کردین

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۴:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. این انتخاب خودتان است. من حاضر نیستم با کسی در این شرایط ازدواج کنم ولی شما تصمیمات خودتان را دارید.

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۹:۲۸
گلی

گلی : خانم هراتی اون خانم که فرستاد دنبالم چاقو هیکلیو قد بلند بود فک کنم یادم رفته اینو بنویسم

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۵۶:۵۸
گلی

گلی : سلام امروز ۷ جمادی الثانی ساعت ۱۰ صبح خواب دیدم رفتم محل کار خواستگارم در زدم یواش و بعد پشیمون شدم میخواستم یه جا قایم شم بعد دیدم یه خانم قد بلند که انگار همکارش بود فرستاده دنبالم گفت آقای فلانی گفتن بیا تو انگار تو اتاقشون با دوربین راهرو منکه ندیدم تو خواب ولی بیرونو چک میکردن و منو دیدن و من رفتم یه جا نشستم اون رفته بود دسشویی و اومد بیرون با لبخند منم با لبخند بهمدیگه نگاه کردیم انگار خوشحال بود منو میدید یا برگشتم با لباس سیاه هم شلوار هم بلوز و صورتش درخشنده و سفید تر شده بود از واقعیت و بعد گفت باباتو نیاوردی(دیشب خواهرم گفت اگه ازدواج با این پسرو میخوایی باید با بابا بیای و یه صیغه محرمیت بخونید اونا یه شهر دیگه ان ولی این پسره که خبر نداره من بهش جواب منفی دادم رفت ولی من پشیمونم دلم میخواد بگم بله با خواهرم داشتم صحبت میکردم دیشب در موردش اون این پیشنهادو داد این پسرو دوست خواهرم که یه آقاست بهم معرفی کرده منم گفتم نه )بعد انگار وضو گرفته میخواست بره نماز بخونه میبینم دوتا زنجیر (مثه زنجیر پلاک شهدا درواقعیت پدرشون شهید شده اون زنجیرها تو خواب مانند زنجیر پلاک شهید بود )از پشت که رفت دیدم روبرو که بود ندیده بودم به گوشاش آویز کرده بود مثه گوشواره بعد من میبینم تو اتاق یه آقا و اون خانمه همکارشم هست من شلوارمو نصفه پایینه ولی اونا توجهی ندارن دنبال دسشویی میگردم میرم در حین رفتن شلوارمو میکشم بالا تعدادی دسشویی هست که در ورودیش یه گونی اویزونه به عنوان پرده تو یکیشون که انگار قسمت اقایان و خانماست و من نمیدونم کدومش اقایان یا خانماست چیزی ننوشتن میبینم یه قسمتی یه خانم و اقا توشه انگار بغل همن با کت چرم قهوه ای هردو من میرم یه قسمت دیگه و انگار الان شلوارمو کامل کشیدم بالا بعد میبینم وارد یه حیاط میشم کافی شاپم داره و یه دسشویی پیدا میکنم میرم که تو حیاطه و شلوارمو بهتر میکشم بالا (در واقعیت کمر شلوارم همیشه شله میاد پایین باهاش مشکل دارم ) بعدم میگم تا اون میاد باید کفشامو پاک کنم کفشام یکم روش خاکیه یه کفش سیاه دارم یکم حالت مردانه دارن( درواقعیت) بعد انگار پسر همین واسط ازدواجمو میبینم میگه برام سیب زمینی سرخ کرده بخر میگم باشه میگه نه خودم خیلی خریدم گفتم پس چته قیمت سیب زمینی هایی که میخواست دیدم الان یادم نی (خانم هراتی من این پسره خواستگارم بود ردش کردم الان پشیمونم هی میخوام بهشون بگم بیان دو دلمم ) تو واقعیت دسشویی داشتم اما تنبلی کردم نرفتم خوابم برد یعنی بیدار شدم رفتم دسشویی مثانه ام داشت میترکید ممنونم از تعابیرتون

پاسخ
لینک۱۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۳۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تعبیر خوابتان این است که شما دوست دارید دوباره خودتان بروید دنبال او ولی نگران هستید که اینکارتان بد باشد. او بسیار متمول است و رفتاری جدی و بشدت مذهبی و سنت گرایانه دارد و نگران است که نکند نتواند به خاطر مشکلات دیگری که دارد، وظائف خودش را به عنوان یک همسر، بخوبی ایفا کند. او خودش هم می داند که شما احتمالا پشیمان می شوید که به او پاسخ نه گفته اید. بخشی از خوابتان که مربوط به دستشویی و کش شلوارتان است، به خاطر ذهنیت شما در بیداری، به خوابتان هم کشیده شده است و تعبیری ندارد. اما شما باید با دوست خواهرتان که این آقا را به شما معرفی کرده است، تماس بگیرید و از او بخواهید که اگر می تواند به این آقا دوباره اعلام کند که شما پشیمان شده اید. اینکه این آقا در خواب به شما گفته است پدرت را آورده ای؟ به این معنی است که او معتقد خواهد شد که شما سر عقل آمده اید. همینطور دوست خواهرتان تمایل دارد که شما خردمندانه تر رفتار کنید و خیلی ساده لوحانه به ماجرا نگاه نکنید. شما از اینکه اشتباه فکر کرده اید کمی ناراحت هستید ولی هنوز برای جبران اشتباهتان فرصت دارید و دیر نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۱۵:۳۴
فرينا

فرينا : سلام خواب دیدم تو بازار هستیم گفتم برم مسجد بازار نماز بخونم دیدم دارم با الکل صنعتی وضو میگیرم فهمیدم با الکله ولی ادامه دادم مامانم هم اومد چادر نماز رو برداشتم شنیدم مادرم بلند گریه میکنه برگشتم دیدم چادر سر کرده و طاقباز دراز کشیده میگه خدایا اشتباه براش خواستم منو ببخش براش چیز دیگه میخوام فکر کنم منظورش من بودم - ممنون

پاسخ
لینک۱۵ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۰۴:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید نیازهای عاطفی و فیزیکی تان برآورده شوند ولی حاضر نیستید که از اشتباهات گذشته تان دست بکشید و توبه کنید. برای شما داشتن سبک زندگی راحت و مرفه که مست دنیا شوید و هیچ مشکلی نداشته باشید یک ایده آل بالاست و به خاطر این ایده آل، حاضر می شوید که از بعضی از خصلت های معنوی چشم پوشی کنید. مادرتان از اینکه برای شما آرزو کرده که خیلی مرفه و متمولانه زندگی کنید ولی نخواسته که همسر آینده تان با ایمان و خردمند باشد، ناراحت است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۳:۵۵
Mahdi

Mahdi : با عرض سلام و خسته نباشید
خواب دیدم توی یک مغازه شیرینی فروشی دارم با شیرینی خشک که حالت مربایی و عسلی دارد وضو میگیرم و تمام اعمال وضو رو به ترتیب و واضح توی خواب دیدم. بعد از اینکه هر قسمت از بدنم رو شیرینی میزدم و با دست میکشیدم حالت جامد بودن شیرینی از بین میرفت و همون قسمت که با دست میکشیدم خیس میشد. بجز مسح سر که وقتی با شیرینی عسل مانند با دست کشیدم حالت چسبندگی رو روی موهای سرم احساس کردم. در حین وضو چند نفر غریبه با حالت خندان به من نگاه میکردند.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۰۰:۲۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نگرانیهایتان را می شویید می رود و زندگی تان سرشار از سورپرایزهای خوشایند خواهد شد. عملکرد شما برایتان نتیجه ای شیرین و سرشار از احساسات مثبت به همراه خواهد آورد. تمایل شما برای رسیدن به زندگی متمولانه محقق خواهد شد ولی در عین حال باید سعی کنید که همه ی سعی و تلاشتان برای امور دنیایی نباشد و خودتان را محدود به افکار چسبنده ی مادی نکنید. خبرهای خوش خواهید شنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۵۴:۴۴
نرجس

نرجس : سلام بانوجانم. انشاالله که سلامت باشید. عزیزم خوابی دیدم که یک بخشش رو به یاد دارم. اینکه با مادرم و افراد دیگر به یک پاساز رفتم که عمدتا وسایل گران‌قیمت مثل ظروف مسی و قلم‌کاری و پارچه‌های ترمه میفروختن. انتهای پاساژ نگهبانی روی صندلی نشسته بود. پیر و چروکیده. او دم در آخرین مغازه نشسته بود که وقتی نزدیک شدم دیدم مغازه نیست بلکه اتاقیست فرش شده و من لباسی آستین بلند با دامنی پوشیده بودم از ترمه و به رنگ آبی. گمانم در وسط فرش میرقصیدم. البته رقص من فقط شامل چرخشی بود بی‌پایان.در اتاق مادرم هم بود و سایرینی که به یاد ندارم. پیرمرد هم دید داشت. با صدای بلندی پرسید این دختر قصد ازدواج نداره؟ یکی از همراهانم که دختری بود که چهره‌اش رو به یاد ندارم گفت اگه نرجس بشنوه اینو گفتی دق میکنه! (که یعنی کسی چون تو به او نظر داره) ناگهان صدای اذان ظهر آمد و من از رقص دست کشیدم و پیرمرد به جای وضو با آب، با گِل وضو گرفت و صورتش تماما گلی شد و فقط چروک‌های صورتش پیدا بود. ناگهان دیدم از اتاق کناری پیرزنی پیرتر و با صورتی چروکیده‌تر و زشت و اخمو از تخت‌خوابی بلند شد و با یک حرکت خودش را به پیرمرد، که گویا شوهرش بود، رساند و دست پیرمرد را گرفت و روبه روی او ایستاد و او را به رقص غربی وادار کرد. به این صورت که یک دستش را دور کمر شوهر حلقه کرده و دست دیگر را در دست شوهرش بالا گرفته بود و تکان میداد.پیرزن هم صورتش گلی بود کاملا اما انگار قبل از گلی شدنش را هم دیدم. با دیدن پیرزن خیلی ترسیدم، هم از اخمش و زشتی چهره‌اش و اینکه عصبانی به نظر میرسید و هم از اینکه بخواهد انتقام نظربازی شوهرش را از من بگیرد.فرار کردم. به اتاقی دیگر رفتم که آینه کنسولی در آنجا بود و مادربزرگ مامانم( که فقط یک بار او را در کودکی دیده‌ام) را دیدم که همراه خاله‌ام و زنی دیگر روی رخت خواب های سفیدی خواب بودن. روی ملحفه و بالش و زیرش و حتی اطراف خانم بزرگ ما پَرهای سفیدی پراکنده بود. انگار داشت بیدار میشد از خواب و زیر لب چیزهایی میگفت.اتاقش با نور لامپ زرد روشن شده بود.صدای اذان ظهر هنوز میامد. رفتم تا دم آینه و برگشتم. نمیدونم در اتاق چکار داشتم یا یادم نمیاد.با اینکه ماندنم در اتاق لحظه ای بیشتر نبود اما برگشتنی جای خانم بزرگ را خالی دیدم و حالا فقط خاله‌م و زنی دیگر که یادم نیست چه کسی بود خواب بودن.بانوجان، ممکنه بعضی از قسمتهای خواب رو پس و پیش تعریف کرده باشم. نمیدونم تاثیری در تعبیر داره یا نه. اما شک دارم که شاید بعد از برگشتنم از اتاق خانم بزرگ، چهره اون پیرزن رو گِلی و در حال رقص با شوهرش دیدم.خیلی ممنونم از توجه و زحماتتون.

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۷:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. شما می خواهید خواسته های فیزیکی و احساسی تان فراهم شود و ارزش و اعتبار زیادی برای خودتان قائلید. شما سعی می کنید که خلاقیت به خرج بدهید و عملکرد مقتدرانه و قدرتمندی داشته باشید، در ارتباط با دیگران قرار می گیرید و اطلاعات خودتانرا در زمینه های مختلف تقویت می کنید تا بتوانید باعث شفا و آرامش زندگی دیگران باشید و گاهی با سیاست رفتار می کنید و اگر لازم باشد، بلد هستید که با رفتاری سیاستمدارانه اشخاصی را وادار کنید که به حرفتان باور کنند حتی اگر خیلی هم صحبت تان عادلانه نباشد. یا شاید خودتان گاهی اوقات فریب بخورید ولی سعی می کنید که در کل، هارمونی و آرامش را به زندگی خودتان و دیگران راه دهید. شما می خواهید مهربانانه، خردمندانه و آگاهانه رفتار کنید. شما باید سعی کنید که واقعا خردمندانه رفتار کنید تا وجهه ی بدی پیدا نکنید و مرتکب گناه نشوید!! ( شاید کاری به شما پیشنهاد شده و جانب حمایت از کسی را گرفته اید که او گناهکار است و دارید با اینکار، برای خودتان گناه می خرید). وقتش رسیده که حواستان را بشدت جمع کنید و دقت عمل داشته باشید. ( شاید کسی به شما پیشنهاد رشوه بدهد). در اینصورت شما به ثروت می رسید ولی چه ثروت بدی!! قبول این ثروت برایتان بسیار گران تمام می شود و شر و سختی به زندگی تان راه می یابد. مبادا گول بخورید. شما ریشه هایی پاک و خردمند و بیگناه دارید و نباید به گناه آلوده شوید. به ذات واقعی خودتان فکر کنید! شما فقیر و بی پول نیستید و حرامخوار هم نیستید. کاش خرد و عقلانیت ریشه هایتان ( مادر بزرگتان ) را لحظه ای از خودتان دور نکنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ اسفند ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۹:۱۴
Zahra

Zahra : سلام.برای دکتری می خونم واسترس زیادی داشتم سه شب قبل دیدم که میخواستم برم زیارت ونگران بودم که نرسم به اتوبوس باتمام قوام میدویدم ومیپریدم کوچه ای بودکه کمی شیب پایین داشت ولی اونجوری تندکه میخواستم نمیشد.رفتم داخل یک ساختمان خیلی بزرگ وچندطبقه میخواستم وضو بگیرم ولی جایی رو پیدانمیکردم مردی گفت بیا آب از من بخروباهاش وضو بگیروبااصرار کارت بانکی اش رو بهم دادمن خودم کارت بانکی داشتم که توش پرپول بود.دایی ام کمکم میکرد طبقات روباسرعت پایین می‌رفتم دررابستیم انگار ساختمان هم تخلیه شده بود همه تو اتوبوس نشسته بودند ماهم سریع سوار شدیم اتوبوس بسیار شیک و تمیز و بلندی بود انگار وسایل زیادیاجالباسی با لباسهای زیادهم جلو درش بودتوراه مردی از گرما پوست کله اش و کندو زیرش همون کله معمولی بود و می‌گفت اآخیش مردم از گرماافتاب روسرش بود. و اینکه استادم و می‌دیدم که می‌گفت با اینکه بچه داره چقدر سریع میدوه آخه همه جا دخترم هم باهام بود.

پاسخ
لینک۲ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۲۴:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما متوسل به ائمه ی اطهار شده اید ( یا باید بشوید) که انشالله امتحانتان را با موفقیت بگذرانید و قبول شوید. شما خودتان هم تمام تلاشتان را می کنید که در امتحانتان موفق شوید. شاید استرس زیاد دارید و کمی احساس بی ثباتی و عدم کنترل را در زندگی تان تجربه می کنید. اما نگرانیهای شما بی مورد است. با توسل به ائمه اطهار، شما گشایش کار پیدا می کنید و نگرانیهایتان را می شویید می رود. خیالتان راحت خواهد شد و به اهدافتان خواهید رسید. البته گذراندن این دوره ی دکتری کار راحتی نیست و گاهی احساس می کنید که مغزتان جوش آورده یا پوستتان کنده شده ولی علیرغم همه ی این استرسها؛ شما خیلی زود در کارتان پیشرفت می کنید و انشالله با موفقیت این دوران را سپری خواهید کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ شهریور ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۱۹:۴۳
saina

saina : سلام، وقتتون بخیر، لطفا خوابمو نمایش ندید ممنون،

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۱:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. برادر شما می خواهد به آرامش و رفاه برسد و انرژی مثبتی در زندگی او جاری شود. او تلاش می کند که اشتباهات گذشته ی خودش را شسته و شروعی تازه داشته باشد. برای او صرفا حل و فصل شرایط سخت مادی اقدام نمی کند بلکه برای او آرامش روح و اعصابش بسیار مهم هستند و دلخوش به عشقیست که خدای بزرگ به او ابراز می کند. برادرتان در نظر داشته که برای زندگی خودش اقدامی انجام داده و پروژه ای را تقبل کند که زندگی او به تعادل بیشتری برسد. او از مرحوم مادرتان - روحش شاد؛ التماس دعای خیر کرده که امورات زندگی او با دعاهای مادرتان بخوبی بگذرد ولی تلاش اصلی برادرتان برای این است که ارتباط قلبی قویتری را با خدای بزرگ بسازد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۴:۳۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.