کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پیراهن

اگر کسی در خواب دید که پیراهن نو و سفید رنگی پوشیده، کار تازه ای به وی ارجاع می شود که از آن استفاده می برد. داشتن پیراهن نو و تمیز، نشانه داشتن موقعیت اجتماعی خوبی است که پیش رو خواهیم داشت و اگر پیراهنی چرک و کثیف باشد، تعبیرش بر عکس است. اگر کسی ببیند که پیراهنی نو از پارچه گران بها پوشیده، وضع خوبی خواهد یافت.

اگر ببینیم کسی پیراهن نو به ما هدیه کرد، کسی خدمتی بزرگ در حق ما می کند. دریدگی در قسمت جلوی پیراهن افشای راز است. برای خانم ها پیراهن محبوبیت و عزتی است که در خانواده و نزد شوهر خویش دارند. چنان چه در خواب ببینید که کسی پیراهنی به شما داد که از گرفتن آن خوشحال شده اید، خبری خوش دریافت می کنید و اگر آن پیراهن را نپسندید غمی به شما می رسد. در صورتی که پیراهنی را که نمی پسندید را نپوشید، غم و ناراحتی به وجود آمده، زیاد در حال و روز زندگی شما تعیین کننده و مهم نیست.

اگر در خواب ببینید که پیراهنی را پشت و رو پوشیده اید، مورد شماتت و سرزنش قرار می گیرید. اگر ببینیم جامه ای که پوشیده ایم، ظاهرش تمیز اما باطن و زیر آن چرک و کثیف است، از نظر اجتماعی آبرومند هستیم اما در باطن خصوصیات اخلاقی بدی داریم یا زندگی شخصی ما که از دید دیگران پوشیده است، با مشکلاتی مواجه است. وجود لکه ای کثیف بر روی لباس، تهمتی است که احتمالا به ما زده می شود.

لباس زرد و کثیف، معرف بیماری و ناراحتی است. پاره گی لباس افشای راز است. اگر رنگ لباس شما سیاه بود، عزت و اعتبار شما بالا می رود و اگر سرخ بود، نشانه شادی و خوشحالی است. رنگ سبز، سلامتی و ایمان و رنگ سفید خوشبختی و سفید بختی است. جنس لباس نیز معرف و بیانگر خصوصیاتی است که حوادثی را که در شرف وقوع هستند را شامل می شوند. لباس ابریشم، فریب و نیرنگ است و لباس از جنس پشم، گویای این است که مال و ثروتی به شما می رسد.

حضرت دانیال (ع) می گوید: جامه در خواب، کسب و کار مرد است. اگر جامه خود را نیکو ببیند، دلیل که کسب و کار او نیکو شود. اگر پادشاه یا بزرگی در خواب جامه خود سیاه ببیند، دلیل بر نیکویی حال او است.
اگر رعیت جامه خود سیاه ببیند، دلیل بر غم و اندوه است. جامه زرد، بیماری است و جامه سرخ در خواب، خرمی است و توفیق و طاعت. جامه سبز، حله بهشتیان و جامه سفید، بهبود و پیشرفت کار مردم است. اگر کسی ببیند جامه ای از پوست خر پوشیده است، دلیل که عز وجاه یابد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن در خواب ، اگر نو و فراخ باشد، بر شش وجه است:
  1. دیدن مردم،
  2. ستر،
  3. عیش خوش،
  4. ریاست،
  5. رامش و خرمی،
  6. بشارت.
  7. اگر کسی ببیند جامه خود را با قیچی ببرید، دلیل که چیزی به او رسد. اگر ببیند دزدان جامه او را بیرون کردند، دلیل که فساد در میان زنان وی افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

140 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Abbas

Abbas : باعرض سلام من دیشب خواب دیدم یه پیراهن سبز فیروزه ای هدیه گرفتم پدر مرحومم پیشم بود ولی یادم نیست پدرم به من هدیه دادن یا شخص دیگری پیراهن رو پوشیدم خیلی رنگ وطرحش دلچسب بود برام درحالی که دکمه های پیراهن رو درتنم می بستم بکی از دکمه ها یکی به آخر مونده از پایین پیراهن نخش دررفت ودکمه جداشد پیراهن رو درآوردم تا دکمه رو بدوزم ولی پدرم گفت نه ببرپیراهن رو عوض کن من با اصرار گفتم ولی یه دگمه رومی دوزیم ونیاز به عوض کردن نداره پدرم اشاره به جای دگمه های پیراهن درتنم کرد وگفت بببن جای دگمه ها بالا وپایبن هست ودیدم راست میگه دگمه های بالای یقه ام جابجا دوخته شده وچروک میشه پیراهن رو درآوردم وتا کردم ودرحال تاکردن افسوس میخوردم که چقدر رنگ فیروزه ای قشنگی داره وباید عوضش کنم درهمبن حین خودم رو دیدم که یک پالتوی بارانی کرم رنگ زیبایی درتنم نشسته وتا روی زانوهایم رو پوشونده خودم رو توی آیینه میدبدم واز تیپ بارانی پوشبده خودم خوشم میومد ودر نظرم بود این انگار هدبه پدرم بجای اون پیراهن بودوبعدش دراطاقی من وپدرم ویک کودک خردسال سر سفره ای نشسته بودیم وپدرم نان برشته خشکه تعارفم میکرد ومن کنار بخاری نشسته بودم واحساس کردم اون کودک سردش هست بلند شدم وکودک رو دعوت کردم بیاید کنار بخاری تا گرم بشه واون تعارف وتشکر میکرد وپدرم با روی خوش ولبخند به من نگاه میکرد ودیگه چیزی بیاد ندارم.

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۲۰:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سلام. روح پدرتان شاد. شما شخصیتی مهربان و پر انرژی دارید. روشنفکر، با ایمان و نیکوکار هستید. به صلح ذهنی و آرامش رسیده اید، بینش شما قویست و می خواهید در رفتارتان این شخصیت را به دیگران اثبات و ابراز کنید. ولی موردی پیش می آید که نمی توانید آنطور که باید و شاید تصویر خوبی از خودتان به دیگران ارائه دهید و به دلائلی اعتماد به نفس شما کم می شود و یا احساس ناامنی خواهید داشت. پدرتان می خواهد که شما سعی کنید که خیلی احساسی رفتار نکنید و نگرانیهایتان را بروز ندهید. و نیز او از شما می خواهد که خیلی زود به هر کسی اعتماد نکنید و زیاده از حد نسبت به مردم و تعاریفی که از شما می کنند، خوشبین نباشید. پدر شما همچنین از شما می خواهد که حالا که شما در شرایطی امن قرار گرفته اید، برای او خیرات نان بخرید و بین مردم فقیر پخش کنید تا او که تولدی تازه یافته و شروعی تازه را در آخرت آغاز کرده، از برکت و ثواب کار خیر شما بهره مند شود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۲ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۰۳:۲۱
Amir

Amir : با عرض سلام و خسته نباشیدخیلی ممنون از زحمتاتتون ]

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۰:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما سعی می کنید که رفتاری با فرهنگ و مطابق با الگوهای رفتاری خانواده تان داشته باشید و تصویر تازه ای از خودتان به دیگران نشان دهید. شما می خواهید خردمندانه رفتار کنید ولی نگاهی مادیگرایانه و منفعت طلبانه نسبت به زندگی دارید. فکر می کنید که عاقلانه است که صرفا به منافع خودتان به هر طریق ممکن که شده، حتی با فریب دیگران دست پیدا کنید. شما از ارتباط با کسانی که در کنارشان احساس آرامش نمی کنید، اجتناب می کنید و سعی می کنید که با اشخاصی تعامل کنید که بتوانید در کنارشان آرام و خونسرد باشید. شما می خواهید ارتباطات خوبی با دیگران ایجاد کنید و دوستان تازه ای بدست بیاورید. می خواهید خوش باشید و در خوشی ها افراط کنید. زندگی شما متحول خواهد شد و شما به گونه ای رفتار می کنید که کسانی که قبلا راجع به شما قضاوت و رفتارتان را مورد ارزیابی قرار داده بودند، حالا بخواهند که ارتباط بیشتری با شما داشته باشند! خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۴۰:۲۷
فرزانه

فرزانه : سلام در خواب دیدم که مامانم به عروسمون چند تا النگو طلا داد که به هر دو دستش انداخت و من هم یه پیراهن بلند زیبا برای خودم خریدم و پوشیدم به رنگ آبی با گلهای نخودی رنگ که خیلی دوسش داشتم و موهام خیلی پرپشت و زیبا و مرتب شده بود بخصوص جلوی موهام و زن عموم رو دیدم که اومد پیشم و سرمو نوازش کرد

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما از عروستان راضیست و برای او آرزوی خوشبختی و سعادت و سلامت و فرزندانی سالم و موفق و عشق و رفاه بیشتر دارد. شما رفتاری با کرامت و با پرستیژ و توام با آرامش از خودتان بروز می دهید؛ منافعتان را حفظ می کنید و افکارتان را منظم و دسته بندی می کنید. احترامتان زیاد خواهد شد، برای دوستان و خانواده تان عزیزتر می شوید و زن عموی شما طرز فکر شما را تحسین خواهد کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۸:۳۶
فرزانه

فرزانه : سلام شنبه در خواب دیدم که کسی که دوستم داره و بهم ابراز علاقه کرده اول منو از پشت کمی به خودش چسبوند بعد دستم رو گرفت و منو اروم دور خودم میچرخوند و نگام می‌کرد اون کت و شلوار قهوه ای روشن پوشیده بود و من پیراهن توری سفید بلند تنم بود

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۳۶:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که او می خواهد از شما حمایت و پشتیبانی کند تا هارمونی و آرامش را در زندگی تان تجربه کنید. او شخصیت حمایتگرایانه و محافظه کارانه، متمول و عملگرا، اصیل و باریشه دارد و خانواده دوست است و شما با فرهنگ و با کرامت و تا اندازه ای سنت گرا هستید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۲۸:۱۳
Lia

Lia : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی.ان شاالله که سلامت باشید عزیز گرامی. یکشنبه ۱۱رمضان خواب دیدم خواهرم با پارچه گن (ک کمربند برای محافظت کمر میدوزن)برای خودش پیراهن ماکسی دامن چیندار(بیربطی) دوخته.بهش میگم از کجا خریدی اما اون طبق معمول پنهانکاره و نمیگه. بعد رو دیوار خونمون بسمت کوچه یه عالمه کیف زنونه چیده شده معلوم نیست مال خواهرمه یا مردی که اون بیرونه.اون مرد میگه میره ازمون شکایت میکنه.بعد خواهرم میگه برای موفقیت از ی خانم فامیل ک بیسواد و بیربطه مشاوره بگیره.بعد زندایی من با ی پیراهن تیره گلدار اومد وسط و میرقصید. قبلا از تعبیر خوبتون تشکر میکنم. در پناه الهی باشید.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۰۰:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. خواهر شما سعی می کند که بسیار در روابط با دیگران، خویشتندار و رازنگهدار باشد و احساساتش را به کسی بروز ندهد و در عین حال رفتاری با پرستیژ ولی مرموزانه از خودش بروز می دهد و دلیل اینکارش را به شما نمی گوید. او می خواهد حریم خصوصی خودش را حفظ کند و افکار و تمایلات خودش را از دیگران مخفی می کند. کسی از خواهرتان ناراحت است و خواهرتان رفتاری نابخردانه در مقابل آن شخص بروز داده و در واقع خواهرتان مقصر است. زندایی شما شخصیتی برونگرا و مهربان دارد ولی به خاطر مسئله ای بشدت ناراحت است و شما شاهد رفتار او خواهید بود. احتمال دارد او از خواهرتان شاکی باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۵۲:۰۸
Manoosh

Manoosh : سلام خواب ديدم ، توي خوابم روي تختم خوابيده بودم ،به حالت خواب،چند قطره اشك از چشمم ميومد،يه صدايي انگار داشتم خواب ميديدم، بهم ميگفت ياد اذيتايي كه كرده بيوفت،چرا داري با اين آدم ازدواج ميكني،من با آقايي به نام امير سه سال توي رابطه بوديم و الان چند ماهي هست رابطه تموم شده،اون صدا اميرو بهم ميگفت،منظورش امير بود،توي همون خواب از خواب بيدار شدم اومدم توي آشپزخونه مامانمو ديدم كه بابام كنارش بود و داشت وسايل جهيزيه منو با خوشحالي ميشست،ولي وسايل نو نبود،يه جورايي انگار قديمي و زنگ زده بود،بعد اومدم توي پذيرايي جلوي آينه قدي ديدم كه يه پيراهن زرد توري و پوف دار با نگيناي درخشان تنم كرده بودم،انگار لباس مراسم نامزديم باشه نه عروسي،داشتم امتحانش ميكردم و توي آينه از ديدن خودم خوشحال بودم،توي خوابم امير نبود ولي ميدونستم قراره با اون ازدواج كنم

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۲۳:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در ضمیر ناخودآگاهتان نسبت به امیر احساس تعهد دارید و بخش هوشیار ذهن شما می خواهد که شما خردمندانه به کل ماجرا نگاه کنید و از خواب غفلت بیدار شوید. شما به شخصیت امیر عشق نمی ورزید چون او شما را آزار داده و شما دوست ندارید که با کسی زندگی کنید که اذیت تان کند. شما به تصویر خیالی خودتان از امیر، و به امیری که برای خودتان ساخته اید عشق می ورزید و تلاش دارید که او را مطابق با ذهنیت و آرزوی خودتان عوض کنید؛ در حالی انسانها، قادر نیستند که تمام ذهن و فکر و ایده هایشان را بخاطر دیگران تغییر دهند. مادر شما آرزو می کند که شما امنیت و گرمی و رفاه را در زندگی تان تجربه کنید ولی شما ناراحت و افسرده شده اید. شما شخصیتی سنت گرا، با فرهنگ، احساساتی و رفتاری خانمانه دارید که می خواهید نشان دهید حالتان خوب است و موفق هستید؛ ولی فکرتان ناراحت است. شما باید رفتاری داشته باشید که گویای اعتماد به نفس شماست و خودتان را حقیر ندانید، به شخصیت خودتان افتخار کنید و اگر او شما را همینطور که هستید، دوست دارد، آنوقت به شما برمی گردد. ولی تا زمانی که خودتان را ضعیف متصور شوید، فقط به ضرر خودتان کار می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۳:۴۳
Mhdse

Mhdse : سلام. یه خواب میخوام بفرستم دوتا حق خواب داره ولی من یه خواب خریدم،ارسال نمیشه، بخش خرید خواب برام نمیاره لطفا سایت رو برام باز کنید یه خواب دیگه بخرم.ممنون

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از شما یک حق خواب کسر کردم که بتوانید خوابتان را شارژ کنید و آن را ارسال کنید. یک حق خوابتان اینجا محفوظ است. هر وقت چنین شرایطی پیش بیاید باید خوابتان را ارسال کنید، و من برایتان کامنت می گذارم که شارژ کنید. تا زمانی که از گذشته حق خواب باقی داشته باشید نمی توانید خوابتان را شارژ کنید.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۲:۰۲
رضا

رضا : سلام. خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۵:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از آنجایی که تعبیر بخش اول خوابتان به خاطر اینکه سامیا را کم می بینید، اشتباه شده، فقط برای همین بخش از شما 2 حق خواب کسر شد. تعبیر این است که شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. شما سعی می کنید که عزم و اراده ی قویتری از خودتان برای رسیدن به اهدافتان بروز دهید و از تجاربی که در گذشته کسب کرده اید استفاده می کنید. شما برای رسیدن به خواسته هایتان اعتبار قائلید و حاضرید هزینه ی لازم برای رسیدن به موفقیت را هم پرداخت کنید. برای شما توافق و حفظ تعادل در زندگی تان بسیار با ارزش و زیبا جلوه می کند و سعی می کنید که در مشارکت در کارهایی که در دست دارید، تعادلتان را حفظ کنید و توافق و رضایت طرفین را بدست بیاورید. شما از خودتان انتظارات بیشتری دارید و می دانید که بیشتر از این که تا امروز برای خودتان اعتبار کسب کرده اید، قادرید که موفقیت ها و اعتبار بالاتری برای خودتان بدست بیاورید. قبلا اینقدر روی عزم و اراده ی خودتان محکم و استوار نبودید و باور نداشتید که بتوانید گشایش کار پیدا کنید و به موفقیت برسید. اما الان می دانید که می توانید کاملا در کارهایتان با توکل به خداوند به موفقیت برسید. باقی تعبیر همان است که قبلا عرض کردم. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۳:۱۴
رضا

رضا : این دفعه صرفا متن خوابم را فرستادم خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام مجدد. باز مجبور هستم که به شما اطلاع رسانی کنم که خلاصه کردن خوابهایتان به خاطر خودتان هم که شده!! بزرگترین اشتباه شماست. من تعابیر را از روی نوشته های شما بیان می کنم. الان در خواب اولتان برای من معلوم نیست که سامیا و شما همیشه با هم ارتباط دارید یا سالی یک بار هم یکدیگر را نمی بینید!! او می تواند بعنوان یک نماد در خوابتان باشد و یا تعبیر به خود او برگردد. اگر بخاطر اهمال شما در توضیح کامل خوابتان، در تعبیر اشتباه ایجاد شود بنده مسئولیت این اشتباه را نمی پذیرم و مقصر تمام و کمال خودتان هستید. با فرض به اینکه سامیا بعنوان یک فامیلی که مرتب با شما ارتباط دارد، در نظر بگیریم، ( جز این باشد تعبیر فرق می کند و من وظیفه ندارم تمام احتمالات را برای شما توضیح دهم این وظیفه ی شماست که با روشنگری مطلب تان را بنویسید). تعبیر این است که شما و سامیا ایده های زیادی در ذهنتان دارید و از نظر احساسی و ذهنی خسته هستید. شما به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. شما از تجارب گذشته استفاده می کنید و بهایی را هم که برای این انتخابهایتان، باید بپردازید را تقبل می کنید. شما دوست دارید که با خودتان مهربانتر باشید و خردمندانه تر رفتار کنید و همه ی خواسته هایتان را محقق کنید. سامیا قبلا به شما فکر کرده و از ارتباط با شما احساس مثبتی دارد ولی شما متوجه ی این احساس او نشده اید. شما هم تمایل دارید که هارمونی و هماهنگی بیشتری را در زندگی تان داشته باشید. مادر شما احساس مثبتی به سامیا دارد و شما از تعامل با او خوشنود هستید. شما تمایلی ندارید که هرج و مرج و آشفتگی به زندگی تان راه پیدا کند. در بخش دوم خوابتان شما شخصیتی رقابتی دارید و دوست دارید که نشان دهید که می توانید در نوع خودتان بهترین رفتار و تفکر و موقعیت اجتماعی را داشته باشید. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان بروز دهید و شادتر زندگی کنید. در بخش سوم خوابتان شما شخصیتی احساساتی و مهربان از خودتان بروز می دهید. رفتاری دوستانه و بینشی قوی دارید. با وفا هستید و یکی از بهترین دوستان هر کسی می توانید محسوب شوید. شما کمک رسان هستید و اگر کسی به فکرتان باشد، متقابلا به نیکی کردن به او فکر می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۵:۲۳
رضا

رضا : بنده هیچوقت خواب هایم را خلاصه نمیکنم و برعکس بقدری با وسواس و دقت آنها را مینویسم که گاهی نوشتنشان یک ساعت زمان میبرد ! راهنمایی ها که در قالب خواب ها هستند، ارزشمند ترین بخش زندگی ام هستند. هیچوقت آنها را خلاصه یا حذف نمیکنم، همیشه سعی کردم هر آنچه که یادم می ماند را با نهایت دقت بنویسم. واقعا نمیدانستم که در مورد آن پسر یعنی سامیا، باید بگویم که ما سالی یکبار هم همدیگر را نمیبینیم. از این بابت معذرت میخواهم و خواهش میکنم با توجه به این مورد تعبیر بفرمائید و هزینه اش را هم از حق خوابم کسر کنید. با تشکر.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۴:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این صحبت شماست که بنده کپی پیست کردم!!: ((چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، حالا می فرمایید خوابهایتان را هیچوقت خلاصه نمی کنید بلکه برعکس با وسواس کامل می نویسید!! بنده به کدام حرفتان باور کنم بخشی که در پرانتز نوشته اید یا حرف امروزتان؟؟ بنده بعنوان معبر می فهمم وقتی که یک خواب، یک خواب است و یا چند خواب است که ربطی به هم ندارند. شما حتی اگر در یک شب چند خواب ببینید، مجاز به ثبت تمام آنها نیستید و فقط یک خواب را می توانید بنویسید. برای خواب سامیا هم به این جهت که زیر این کامنت ها نباید خواب ثبت شود، باید دوباره در بخش دیدگاه آن را ثبت کنید تا بنده بتوانم تعبیر را عرض کنم. از جمله قوانین سایت این است که خواب های جدید نباید زیر کامنت های خوابهای قبلی ثبت شوند.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۴:۴۳
رضا

رضا : بد توضیح دادم سوتفاهم شد، منظورم این بود که چون خواب های زیادی میبینم، خلاصه آنها را در جایی دیگر مینویسم تا کلیات آنها را فراموش نکنم، سپس وقتی که میخواهم آنها را وارد سایت کنم با نهایت دقت و جزئیات براتون مینویسم و اما در مورد خواب هایم من همه بخش ها را (چه مربوط به هم باشند و چه نباشند) در یک خواب، یعنی بدون اینکه بیدار شوم میبینم، در این مدت یک سال و چند ماه که براتون مرتب خواب میفرستم این اولین بار است که چنین حرفی به من میزنید. من زیر بار تهمتی که به من میزنید نمیروم چون در نهایت صداقت خواب هایم را میفرستم، مشکل مالی هم ندارم که بخواهم چند خواب را در یک خواب بگنجانم برای کاهش هزینه شان.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : به قول خودتان بد توضیح دادید سوء تفاهم شد. من تهمت به شما نزده ام و نمی زنم. اما قوانین را بارها برای همه اعلام کرده ام و برای شما هم. همانطور که قبلا هم عرض کردم : ((اگر تاکنون اینکار را بارها کرده اید و بنده به اعتماد به شما، تصور کرده ام که یک خواب است، باید قطعا اطلاع رسانی کنید)) بنده هرگز نگفتم که شما قطعا اینکار را کرده اید. عرض کردم اگر کرده اید!!! لطفا درست بخوانید چه نوشتم.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۵:۰۲
رضا

رضا : خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۴:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبل از تعبیر خوابتان باید یادآور شوم که شما هرگز مجاز نیستید که چند خواب را در قالب یک خواب بگنجانید و آن را همزمان ارسال کنید!! این کار علاوه بر اینکه خلاف مقررات سایت است و شما فقط در هر روز مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه بیشتر، در شمارش کاراکترهای خواب هم اشتباه ایجاد می کند. و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن خواهد کرد. الان بخش اول خواب شما به تنهایی شامل 909 کاراکتر و دو حق خواب است. بخشی که کنکور داده اید، یک حق خواب و بخش آخر که کاملا به باقی خوابهایتان بی ربط است دوباره شامل یک حق خواب است. شما در این کامنت همه را در قالب یک خواب گنجانده اید که معادل 2 حق خواب و 1500 کاراکتر است و در حالی که 4 حق خواب برای تعبیر این خوابها لازم است!! اگر تاکنون اینکار را بارها کرده اید و بنده به اعتماد به شما، تصور کرده ام که یک خواب است، باید قطعا اطلاع رسانی کنید تا از شما به اندازه ی مجاز و عادلانه حق خواب کسر شود. در غیر اینصورت، اگر همین مبلغ ناچیز 13 هزار تومان برای یک حق خواب را هم بخواهید اینطور خواسته یا ناخواسته از حقوق کارمندان سایت کسر کنید، این کار شرعا و عرفا حرام و غیر مجاز است!! برای تعبیرتان در نوبت هستید. اگر همانطور که گفتم این کار را مکررا انجام داده اید و در هر خواب چندین خواب را گنجانده اید موظف هستید که در صورت بسته بودن سایت بعد از ساعت 17، به واحد پشتیبانی @yotaabcom اطلاع رسانی کنید، هزینه ی خوابها را تخمین بزنید و آنان به شما فیش واریزی معادل خوابهایتان خواهند داد تا بدهکار به سایت نباشید. تشکر.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۲:۴۱
رضا

رضا : سلام. از اینکه انقدر دید منفی به من دارید خیلی ناراحت شدم. من تا حالا نه چنین کاری کرده ام و نه چنین کاری خواهم کرد. وجدانم از مسائل مادی برایم مهمتر است. اصلا فکر نمیکردم با توجه به اینکه میدانید مورد توجه و حمایت خداوند و راهنمایی هایشان در قالب خواب هایم هستم، چنین تصوری نسبت به من داشته باشید. بنده هیچ خطایی نکرده ام. برای کمک به هزینه های کارمندان سایت، اگر اجازه میدهند از این به بعد در تلگرام خواب هایم را ارسال کنم. برای خودم هم بهتر است چون خواب های زیادی دارم که روی هم تلنبار شده اند.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۳:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نوشته بودید که (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، و با توجه به اینکه موضوعات خوابتان متفاوت بود بنا به صحبت خودتان اطلاع رسانی کردم که قوانین چگونه است. شما فقط در سایت می توانید خوابهایتان را ثبت کنید تا بعدا مثل الان که علیرغم صحبت خودتان که نوشته اید خلاصه نویسی می کنم و بعد امروز می گویید هرگز خلاصه نویسی نمی کنم، صحبت هایتان برای مدیر سایت مشهود باشد. ضمن اینکه شما در نوشتن خوابهایتان در تلگرام به کارمندان سایت کمک نمی کنید بلکه بخودتان کمک می کنید چون محدودیتی در ارسال و تعداد خوابها وجود ندارد، 7 روز هفته پاسخگویی انجام می شود و زمان پاسخگوییها هم کوتاه هستند. هزینه ی بالاتر تلگرام به همین دلائل است و نه اینکه خیال کنید که اعانه به کارمندان می دهید و لطفتان را می رسانید.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۱:۳۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.