کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب پیراهن

اگر کسی در خواب دید که پیراهن نو و سفید رنگی پوشیده، کار تازه ای به وی ارجاع می شود که از آن استفاده می برد. داشتن پیراهن نو و تمیز، نشانه داشتن موقعیت اجتماعی خوبی است که پیش رو خواهیم داشت و اگر پیراهنی چرک و کثیف باشد، تعبیرش بر عکس است. اگر کسی ببیند که پیراهنی نو از پارچه گران بها پوشیده، وضع خوبی خواهد یافت.

اگر ببینیم کسی پیراهن نو به ما هدیه کرد، کسی خدمتی بزرگ در حق ما می کند. دریدگی در قسمت جلوی پیراهن افشای راز است. برای خانم ها پیراهن محبوبیت و عزتی است که در خانواده و نزد شوهر خویش دارند. چنان چه در خواب ببینید که کسی پیراهنی به شما داد که از گرفتن آن خوشحال شده اید، خبری خوش دریافت می کنید و اگر آن پیراهن را نپسندید غمی به شما می رسد. در صورتی که پیراهنی را که نمی پسندید را نپوشید، غم و ناراحتی به وجود آمده، زیاد در حال و روز زندگی شما تعیین کننده و مهم نیست.

اگر در خواب ببینید که پیراهنی را پشت و رو پوشیده اید، مورد شماتت و سرزنش قرار می گیرید. اگر ببینیم جامه ای که پوشیده ایم، ظاهرش تمیز اما باطن و زیر آن چرک و کثیف است، از نظر اجتماعی آبرومند هستیم اما در باطن خصوصیات اخلاقی بدی داریم یا زندگی شخصی ما که از دید دیگران پوشیده است، با مشکلاتی مواجه است. وجود لکه ای کثیف بر روی لباس، تهمتی است که احتمالا به ما زده می شود.

لباس زرد و کثیف، معرف بیماری و ناراحتی است. پاره گی لباس افشای راز است. اگر رنگ لباس شما سیاه بود، عزت و اعتبار شما بالا می رود و اگر سرخ بود، نشانه شادی و خوشحالی است. رنگ سبز، سلامتی و ایمان و رنگ سفید خوشبختی و سفید بختی است. جنس لباس نیز معرف و بیانگر خصوصیاتی است که حوادثی را که در شرف وقوع هستند را شامل می شوند. لباس ابریشم، فریب و نیرنگ است و لباس از جنس پشم، گویای این است که مال و ثروتی به شما می رسد.

حضرت دانیال (ع) می گوید: جامه در خواب، کسب و کار مرد است. اگر جامه خود را نیکو ببیند، دلیل که کسب و کار او نیکو شود. اگر پادشاه یا بزرگی در خواب جامه خود سیاه ببیند، دلیل بر نیکویی حال او است.
اگر رعیت جامه خود سیاه ببیند، دلیل بر غم و اندوه است. جامه زرد، بیماری است و جامه سرخ در خواب، خرمی است و توفیق و طاعت. جامه سبز، حله بهشتیان و جامه سفید، بهبود و پیشرفت کار مردم است. اگر کسی ببیند جامه ای از پوست خر پوشیده است، دلیل که عز وجاه یابد.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن در خواب ، اگر نو و فراخ باشد، بر شش وجه است:
  1. دیدن مردم،
  2. ستر،
  3. عیش خوش،
  4. ریاست،
  5. رامش و خرمی،
  6. بشارت.
  7. اگر کسی ببیند جامه خود را با قیچی ببرید، دلیل که چیزی به او رسد. اگر ببیند دزدان جامه او را بیرون کردند، دلیل که فساد در میان زنان وی افتد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

140 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

بهارک

بهارک : سلام وقتتون بخیر،دیدم در یک لباس فروشی خیلی بزرگ هستم و در آنجا از پیراهنی خوش اومد که رنگ خیلی خاص بود مثل رنگین کمان بود (صورتی پرنگش بیشتر بود)خواستم پرو کنم فروشنده گفت پاره هست ولی دوست داشتم امتحانش کنم در آخر پوشیدم و تو ذهنم گفتم فوقش پارگی رو میدوزم تو آینه خودمرو دیدم ،پارگی وسط لباس بود در رفتن درز دامن وبالا تنه گفتم میدوزم ولی دقت کردم دیدم بیشتر پوسیدگیه کنارش گذاشتم بعد خودم رو همراه خانواده ام دیدم داخل خیابان وتوی یه صحنه هم دیدم دارم سوار آسانسورمیشم آسانسور بیشتر شبیه انباری بود که دیوارهاش هنوز گج کاری نشده وآجرا معلوم .بعد به طرف بالا رفتم.اسانسور داخل همون لباس فروشی بود.

پاسخ
لینک۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۴۳:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان بروز دهید و رفتاری رمانتیک و سرشار از عشق و سادگی داشته باشید ولی این رفتار شایسته ی شما نیست و به ضررتان تمام خواهد شد. شما تصمیم می گیرید که رویابافی نکنید. می خواهید در زندگی تان بالا بروید پس اول باید فکرتان را درست کنید و نگرانیها و منفی بافی ها را دور بریزید. روی اعصابتان مسلط باشید و خودتان را خیلی خشک و قوی نشان ندهید چون از درون شما احساساتی و شکننده اید. بهترین رفتار این است که صداقت داشته باشید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۷:۵۵
فرزانه

فرزانه : سلام در خواب دیدم که مامانم به عروسمون چند تا النگو طلا داد که به هر دو دستش انداخت و من هم یه پیراهن بلند زیبا برای خودم خریدم و پوشیدم به رنگ آبی با گلهای نخودی رنگ که خیلی دوسش داشتم و موهام خیلی پرپشت و زیبا و مرتب شده بود بخصوص جلوی موهام و زن عموم رو دیدم که اومد پیشم و سرمو نوازش کرد

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۵۹:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مادر شما از عروستان راضیست و برای او آرزوی خوشبختی و سعادت و سلامت و فرزندانی سالم و موفق و عشق و رفاه بیشتر دارد. شما رفتاری با کرامت و با پرستیژ و توام با آرامش از خودتان بروز می دهید؛ منافعتان را حفظ می کنید و افکارتان را منظم و دسته بندی می کنید. احترامتان زیاد خواهد شد، برای دوستان و خانواده تان عزیزتر می شوید و زن عموی شما طرز فکر شما را تحسین خواهد کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۴۸:۳۶
فرزانه

فرزانه : سلام شنبه در خواب دیدم که کسی که دوستم داره و بهم ابراز علاقه کرده اول منو از پشت کمی به خودش چسبوند بعد دستم رو گرفت و منو اروم دور خودم میچرخوند و نگام می‌کرد اون کت و شلوار قهوه ای روشن پوشیده بود و من پیراهن توری سفید بلند تنم بود

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۱:۳۶:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که او می خواهد از شما حمایت و پشتیبانی کند تا هارمونی و آرامش را در زندگی تان تجربه کنید. او شخصیت حمایتگرایانه و محافظه کارانه، متمول و عملگرا، اصیل و باریشه دارد و خانواده دوست است و شما با فرهنگ و با کرامت و تا اندازه ای سنت گرا هستید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۸:۲۸:۱۳
Lia

Lia : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی.ان شاالله که سلامت باشید عزیز گرامی. یکشنبه ۱۱رمضان خواب دیدم خواهرم با پارچه گن (ک کمربند برای محافظت کمر میدوزن)برای خودش پیراهن ماکسی دامن چیندار(بیربطی) دوخته.بهش میگم از کجا خریدی اما اون طبق معمول پنهانکاره و نمیگه. بعد رو دیوار خونمون بسمت کوچه یه عالمه کیف زنونه چیده شده معلوم نیست مال خواهرمه یا مردی که اون بیرونه.اون مرد میگه میره ازمون شکایت میکنه.بعد خواهرم میگه برای موفقیت از ی خانم فامیل ک بیسواد و بیربطه مشاوره بگیره.بعد زندایی من با ی پیراهن تیره گلدار اومد وسط و میرقصید. قبلا از تعبیر خوبتون تشکر میکنم. در پناه الهی باشید.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۰۰:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. خواهر شما سعی می کند که بسیار در روابط با دیگران، خویشتندار و رازنگهدار باشد و احساساتش را به کسی بروز ندهد و در عین حال رفتاری با پرستیژ ولی مرموزانه از خودش بروز می دهد و دلیل اینکارش را به شما نمی گوید. او می خواهد حریم خصوصی خودش را حفظ کند و افکار و تمایلات خودش را از دیگران مخفی می کند. کسی از خواهرتان ناراحت است و خواهرتان رفتاری نابخردانه در مقابل آن شخص بروز داده و در واقع خواهرتان مقصر است. زندایی شما شخصیتی برونگرا و مهربان دارد ولی به خاطر مسئله ای بشدت ناراحت است و شما شاهد رفتار او خواهید بود. احتمال دارد او از خواهرتان شاکی باشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۵۲:۰۸
Manoosh

Manoosh : سلام خواب ديدم ، توي خوابم روي تختم خوابيده بودم ،به حالت خواب،چند قطره اشك از چشمم ميومد،يه صدايي انگار داشتم خواب ميديدم، بهم ميگفت ياد اذيتايي كه كرده بيوفت،چرا داري با اين آدم ازدواج ميكني،من با آقايي به نام امير سه سال توي رابطه بوديم و الان چند ماهي هست رابطه تموم شده،اون صدا اميرو بهم ميگفت،منظورش امير بود،توي همون خواب از خواب بيدار شدم اومدم توي آشپزخونه مامانمو ديدم كه بابام كنارش بود و داشت وسايل جهيزيه منو با خوشحالي ميشست،ولي وسايل نو نبود،يه جورايي انگار قديمي و زنگ زده بود،بعد اومدم توي پذيرايي جلوي آينه قدي ديدم كه يه پيراهن زرد توري و پوف دار با نگيناي درخشان تنم كرده بودم،انگار لباس مراسم نامزديم باشه نه عروسي،داشتم امتحانش ميكردم و توي آينه از ديدن خودم خوشحال بودم،توي خوابم امير نبود ولي ميدونستم قراره با اون ازدواج كنم

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۱۳:۲۳:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در ضمیر ناخودآگاهتان نسبت به امیر احساس تعهد دارید و بخش هوشیار ذهن شما می خواهد که شما خردمندانه به کل ماجرا نگاه کنید و از خواب غفلت بیدار شوید. شما به شخصیت امیر عشق نمی ورزید چون او شما را آزار داده و شما دوست ندارید که با کسی زندگی کنید که اذیت تان کند. شما به تصویر خیالی خودتان از امیر، و به امیری که برای خودتان ساخته اید عشق می ورزید و تلاش دارید که او را مطابق با ذهنیت و آرزوی خودتان عوض کنید؛ در حالی انسانها، قادر نیستند که تمام ذهن و فکر و ایده هایشان را بخاطر دیگران تغییر دهند. مادر شما آرزو می کند که شما امنیت و گرمی و رفاه را در زندگی تان تجربه کنید ولی شما ناراحت و افسرده شده اید. شما شخصیتی سنت گرا، با فرهنگ، احساساتی و رفتاری خانمانه دارید که می خواهید نشان دهید حالتان خوب است و موفق هستید؛ ولی فکرتان ناراحت است. شما باید رفتاری داشته باشید که گویای اعتماد به نفس شماست و خودتان را حقیر ندانید، به شخصیت خودتان افتخار کنید و اگر او شما را همینطور که هستید، دوست دارد، آنوقت به شما برمی گردد. ولی تا زمانی که خودتان را ضعیف متصور شوید، فقط به ضرر خودتان کار می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ ساعت ۲۱:۱۳:۴۳
Mhdse

Mhdse : سلام. یه خواب میخوام بفرستم دوتا حق خواب داره ولی من یه خواب خریدم،ارسال نمیشه، بخش خرید خواب برام نمیاره لطفا سایت رو برام باز کنید یه خواب دیگه بخرم.ممنون

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۹:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از شما یک حق خواب کسر کردم که بتوانید خوابتان را شارژ کنید و آن را ارسال کنید. یک حق خوابتان اینجا محفوظ است. هر وقت چنین شرایطی پیش بیاید باید خوابتان را ارسال کنید، و من برایتان کامنت می گذارم که شارژ کنید. تا زمانی که از گذشته حق خواب باقی داشته باشید نمی توانید خوابتان را شارژ کنید.

پاسخ
لینک۱۹ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۵:۰۲:۰۲
Rahar

Rahar : سلام وقتتون بخیر، من از خوابم یک قسمت هاییش برام واضحه که خدمتتون میگم. خواب دیدم یک جایی با دوستم دو تا شومیز سفید و مشکی خریدیم سایز سفید بزرگ بود و مشکی اندازه تر بود بعد از اون قرار بود یک سری سوال های امتحان رو از کسی بپرسیم. من سالهاست که از تحصیلم گذشته .پشت در یک کلاس که چند خانم و آقا داخلش ساکت نشسته بودن من بدون شلوار فقط وسیله هام رو جلوی پام گرفته بودم میرفتم داخل کلاس و میومدم بیرون . بیرون در کلاس آقایی بود که باهاش قطع ارتباط کردم یه تیشرت فیلی رنگ تنش بود که من بهش گفتم این تیشرت منه اونم بدون مقاومت گفت میخوای؟ از تنش دراورد داد به من .قیافش ناراحت بود من خیلی سریع از اونجا رفتم از پله ها داشتم پایین میرفتم تیشرت توی دستم بود چسبونده بودم به خودم ولی یه گرمای عجیب غریبی داشت

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۵۱:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس می کنید که زندگی تان بی هیجان و یکنواخت است و بیشتر فکر می کنید که زندگی تان منفیست و نه مثبت. شما اعتماد به نفستان کم است و هنوز خیلی مجرب نیستید و سوالات زیادی راجع به زندگی فکرتان را مشغول کرده. هنوز نمی دانید که چه نقشی باید در زندگی تان ایفا کنید و احساس می کنید که تنها هستید و از شما حمایت نمی شود. کسی که با او ارتباط داشتید، غرور و اعتماد به نفس خودش را مدیون شما می داند ولی به شما وابسته نیست اما شما به گرمای حمایت یک عشق در زندگی تان نیاز دارید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۴ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۹:۱۶:۳۹
رضا

رضا : سلام. خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۲۵:۲۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. از آنجایی که تعبیر بخش اول خوابتان به خاطر اینکه سامیا را کم می بینید، اشتباه شده، فقط برای همین بخش از شما 2 حق خواب کسر شد. تعبیر این است که شما از نظر ذهنی و احساسی خسته هستید و به انتخابهای پیش رویتان نگاه می کنید. شما سعی می کنید که عزم و اراده ی قویتری از خودتان برای رسیدن به اهدافتان بروز دهید و از تجاربی که در گذشته کسب کرده اید استفاده می کنید. شما برای رسیدن به خواسته هایتان اعتبار قائلید و حاضرید هزینه ی لازم برای رسیدن به موفقیت را هم پرداخت کنید. برای شما توافق و حفظ تعادل در زندگی تان بسیار با ارزش و زیبا جلوه می کند و سعی می کنید که در مشارکت در کارهایی که در دست دارید، تعادلتان را حفظ کنید و توافق و رضایت طرفین را بدست بیاورید. شما از خودتان انتظارات بیشتری دارید و می دانید که بیشتر از این که تا امروز برای خودتان اعتبار کسب کرده اید، قادرید که موفقیت ها و اعتبار بالاتری برای خودتان بدست بیاورید. قبلا اینقدر روی عزم و اراده ی خودتان محکم و استوار نبودید و باور نداشتید که بتوانید گشایش کار پیدا کنید و به موفقیت برسید. اما الان می دانید که می توانید کاملا در کارهایتان با توکل به خداوند به موفقیت برسید. باقی تعبیر همان است که قبلا عرض کردم. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۳:۱۴
رضا

رضا : این دفعه صرفا متن خوابم را فرستادم خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۵:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام مجدد. باز مجبور هستم که به شما اطلاع رسانی کنم که خلاصه کردن خوابهایتان به خاطر خودتان هم که شده!! بزرگترین اشتباه شماست. من تعابیر را از روی نوشته های شما بیان می کنم. الان در خواب اولتان برای من معلوم نیست که سامیا و شما همیشه با هم ارتباط دارید یا سالی یک بار هم یکدیگر را نمی بینید!! او می تواند بعنوان یک نماد در خوابتان باشد و یا تعبیر به خود او برگردد. اگر بخاطر اهمال شما در توضیح کامل خوابتان، در تعبیر اشتباه ایجاد شود بنده مسئولیت این اشتباه را نمی پذیرم و مقصر تمام و کمال خودتان هستید. با فرض به اینکه سامیا بعنوان یک فامیلی که مرتب با شما ارتباط دارد، در نظر بگیریم، ( جز این باشد تعبیر فرق می کند و من وظیفه ندارم تمام احتمالات را برای شما توضیح دهم این وظیفه ی شماست که با روشنگری مطلب تان را بنویسید). تعبیر این است که شما و سامیا ایده های زیادی در ذهنتان دارید و از نظر احساسی و ذهنی خسته هستید. شما به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید. شما از تجارب گذشته استفاده می کنید و بهایی را هم که برای این انتخابهایتان، باید بپردازید را تقبل می کنید. شما دوست دارید که با خودتان مهربانتر باشید و خردمندانه تر رفتار کنید و همه ی خواسته هایتان را محقق کنید. سامیا قبلا به شما فکر کرده و از ارتباط با شما احساس مثبتی دارد ولی شما متوجه ی این احساس او نشده اید. شما هم تمایل دارید که هارمونی و هماهنگی بیشتری را در زندگی تان داشته باشید. مادر شما احساس مثبتی به سامیا دارد و شما از تعامل با او خوشنود هستید. شما تمایلی ندارید که هرج و مرج و آشفتگی به زندگی تان راه پیدا کند. در بخش دوم خوابتان شما شخصیتی رقابتی دارید و دوست دارید که نشان دهید که می توانید در نوع خودتان بهترین رفتار و تفکر و موقعیت اجتماعی را داشته باشید. شما می خواهید تصویر تازه ای از خودتان بروز دهید و شادتر زندگی کنید. در بخش سوم خوابتان شما شخصیتی احساساتی و مهربان از خودتان بروز می دهید. رفتاری دوستانه و بینشی قوی دارید. با وفا هستید و یکی از بهترین دوستان هر کسی می توانید محسوب شوید. شما کمک رسان هستید و اگر کسی به فکرتان باشد، متقابلا به نیکی کردن به او فکر می کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۷:۱۵:۲۳
رضا

رضا : بنده هیچوقت خواب هایم را خلاصه نمیکنم و برعکس بقدری با وسواس و دقت آنها را مینویسم که گاهی نوشتنشان یک ساعت زمان میبرد ! راهنمایی ها که در قالب خواب ها هستند، ارزشمند ترین بخش زندگی ام هستند. هیچوقت آنها را خلاصه یا حذف نمیکنم، همیشه سعی کردم هر آنچه که یادم می ماند را با نهایت دقت بنویسم. واقعا نمیدانستم که در مورد آن پسر یعنی سامیا، باید بگویم که ما سالی یکبار هم همدیگر را نمیبینیم. از این بابت معذرت میخواهم و خواهش میکنم با توجه به این مورد تعبیر بفرمائید و هزینه اش را هم از حق خوابم کسر کنید. با تشکر.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۴:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. این صحبت شماست که بنده کپی پیست کردم!!: ((چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، حالا می فرمایید خوابهایتان را هیچوقت خلاصه نمی کنید بلکه برعکس با وسواس کامل می نویسید!! بنده به کدام حرفتان باور کنم بخشی که در پرانتز نوشته اید یا حرف امروزتان؟؟ بنده بعنوان معبر می فهمم وقتی که یک خواب، یک خواب است و یا چند خواب است که ربطی به هم ندارند. شما حتی اگر در یک شب چند خواب ببینید، مجاز به ثبت تمام آنها نیستید و فقط یک خواب را می توانید بنویسید. برای خواب سامیا هم به این جهت که زیر این کامنت ها نباید خواب ثبت شود، باید دوباره در بخش دیدگاه آن را ثبت کنید تا بنده بتوانم تعبیر را عرض کنم. از جمله قوانین سایت این است که خواب های جدید نباید زیر کامنت های خوابهای قبلی ثبت شوند.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۴۴:۴۳
رضا

رضا : بد توضیح دادم سوتفاهم شد، منظورم این بود که چون خواب های زیادی میبینم، خلاصه آنها را در جایی دیگر مینویسم تا کلیات آنها را فراموش نکنم، سپس وقتی که میخواهم آنها را وارد سایت کنم با نهایت دقت و جزئیات براتون مینویسم و اما در مورد خواب هایم من همه بخش ها را (چه مربوط به هم باشند و چه نباشند) در یک خواب، یعنی بدون اینکه بیدار شوم میبینم، در این مدت یک سال و چند ماه که براتون مرتب خواب میفرستم این اولین بار است که چنین حرفی به من میزنید. من زیر بار تهمتی که به من میزنید نمیروم چون در نهایت صداقت خواب هایم را میفرستم، مشکل مالی هم ندارم که بخواهم چند خواب را در یک خواب بگنجانم برای کاهش هزینه شان.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۵۳:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : به قول خودتان بد توضیح دادید سوء تفاهم شد. من تهمت به شما نزده ام و نمی زنم. اما قوانین را بارها برای همه اعلام کرده ام و برای شما هم. همانطور که قبلا هم عرض کردم : ((اگر تاکنون اینکار را بارها کرده اید و بنده به اعتماد به شما، تصور کرده ام که یک خواب است، باید قطعا اطلاع رسانی کنید)) بنده هرگز نگفتم که شما قطعا اینکار را کرده اید. عرض کردم اگر کرده اید!!! لطفا درست بخوانید چه نوشتم.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۳۵:۰۲
رضا

رضا : خواب دیدم که من و مادرم همراه سامیا(در واقعیت پسری از فامیل های مادری ام) به فروشگاهی رفته بودیم، قبلا هم از آنجا خرید کرده بودیم، خرید هایمان را در کوله پشتی ام گذاشتم. بعد از اتمام خرید در صف صندوق بودیم برای حساب کردنشان. وقتی نوبت مان شد خرید ها را یکی یکی از کوله ام در می آوردم تا حساب کنیم. وقتی حساب کردیم مادرم گفت که چه کم خرید کردیم و بیشتر خرید کنیم. به خرید ادامه دادیم. همراهی سامیا برایم خوشایند بود، بعدا که به لیست تماس های موبایلم نگاه کردم متوجه شدم او قبلا ۲ بار به من تماس گرفته است، من چون شماره اش را سیو نداشتم یا پاک کرده بودم نفهمیده بودم. یکی از خرید های مادرم نوعی دمنوش بود که میگفت خوب است و همانجا در لیوانش داشت مینوشید. در تاکسی بودیم که نمیدانم مادرم چه کاری داشت که پیاده شد، بعدا با همان تاکسی آمدیم و سر راه او را سوار کردیم. در تاکسی در راه برگشت وارد خیابانی میخواستیم بشویم که مادرم گفت آنجا شلوغ است، زد و خورد است(در خوابم هم واقعا همینطور بود) و از مسیر دیگری رفتیم. ادامه خوابم یادم نمی آید که بخش بعدی اش بود یا همراه بخش قبلی بود (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، من دوباره کنکور داده بودم و در مورد قبول شدنم نگران بودم، از خداوند درخواست کرده بودم که قبول شوم. در فروشگاه مرد فروشنده ای بود که قبلا هم ازش خرید میکردم، او گفت که پیراهنی بخرم، گفتم بر اساس نتیجه کنکورم رنگ لباسم را باید انتخاب کنم اما او نظرش این بود که بخرم و هر رنگی کلا بدرد میخورد. خانمی را دیده بودم که سگش را در خانه ما جا گذاشت و رفت. خودم را هم دیدم که کاسه ای را کنار کاسه دیگری گذاشتم، ۲ تا کاسه کنار هم بود.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۵۴:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. قبل از تعبیر خوابتان باید یادآور شوم که شما هرگز مجاز نیستید که چند خواب را در قالب یک خواب بگنجانید و آن را همزمان ارسال کنید!! این کار علاوه بر اینکه خلاف مقررات سایت است و شما فقط در هر روز مجاز به ثبت یک خواب هستید و نه بیشتر، در شمارش کاراکترهای خواب هم اشتباه ایجاد می کند. و خدای نکرده شما را مدیون سایت و کارمندان آن خواهد کرد. الان بخش اول خواب شما به تنهایی شامل 909 کاراکتر و دو حق خواب است. بخشی که کنکور داده اید، یک حق خواب و بخش آخر که کاملا به باقی خوابهایتان بی ربط است دوباره شامل یک حق خواب است. شما در این کامنت همه را در قالب یک خواب گنجانده اید که معادل 2 حق خواب و 1500 کاراکتر است و در حالی که 4 حق خواب برای تعبیر این خوابها لازم است!! اگر تاکنون اینکار را بارها کرده اید و بنده به اعتماد به شما، تصور کرده ام که یک خواب است، باید قطعا اطلاع رسانی کنید تا از شما به اندازه ی مجاز و عادلانه حق خواب کسر شود. در غیر اینصورت، اگر همین مبلغ ناچیز 13 هزار تومان برای یک حق خواب را هم بخواهید اینطور خواسته یا ناخواسته از حقوق کارمندان سایت کسر کنید، این کار شرعا و عرفا حرام و غیر مجاز است!! برای تعبیرتان در نوبت هستید. اگر همانطور که گفتم این کار را مکررا انجام داده اید و در هر خواب چندین خواب را گنجانده اید موظف هستید که در صورت بسته بودن سایت بعد از ساعت 17، به واحد پشتیبانی @yotaabcom اطلاع رسانی کنید، هزینه ی خوابها را تخمین بزنید و آنان به شما فیش واریزی معادل خوابهایتان خواهند داد تا بدهکار به سایت نباشید. تشکر.

پاسخ
لینک۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۶:۵۲:۴۱
رضا

رضا : سلام. از اینکه انقدر دید منفی به من دارید خیلی ناراحت شدم. من تا حالا نه چنین کاری کرده ام و نه چنین کاری خواهم کرد. وجدانم از مسائل مادی برایم مهمتر است. اصلا فکر نمیکردم با توجه به اینکه میدانید مورد توجه و حمایت خداوند و راهنمایی هایشان در قالب خواب هایم هستم، چنین تصوری نسبت به من داشته باشید. بنده هیچ خطایی نکرده ام. برای کمک به هزینه های کارمندان سایت، اگر اجازه میدهند از این به بعد در تلگرام خواب هایم را ارسال کنم. برای خودم هم بهتر است چون خواب های زیادی دارم که روی هم تلنبار شده اند.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۱۳:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما نوشته بودید که (چون خواب های زیادی دارم که بطور خلاصه نوشته ام تا یادم نرود بخاطر محدودیت های سایت برای بیان خواب ها)، و با توجه به اینکه موضوعات خوابتان متفاوت بود بنا به صحبت خودتان اطلاع رسانی کردم که قوانین چگونه است. شما فقط در سایت می توانید خوابهایتان را ثبت کنید تا بعدا مثل الان که علیرغم صحبت خودتان که نوشته اید خلاصه نویسی می کنم و بعد امروز می گویید هرگز خلاصه نویسی نمی کنم، صحبت هایتان برای مدیر سایت مشهود باشد. ضمن اینکه شما در نوشتن خوابهایتان در تلگرام به کارمندان سایت کمک نمی کنید بلکه بخودتان کمک می کنید چون محدودیتی در ارسال و تعداد خوابها وجود ندارد، 7 روز هفته پاسخگویی انجام می شود و زمان پاسخگوییها هم کوتاه هستند. هزینه ی بالاتر تلگرام به همین دلائل است و نه اینکه خیال کنید که اعانه به کارمندان می دهید و لطفتان را می رسانید.

پاسخ
لینک۲ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۵۱:۳۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.