کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب آوار

دیدن آوار خوب نیست نه برای زن و نه برای مرد. اگر کسی در خواب شاهد فرو ریختن آوار باشد خواب او از حادثه ای غیر مترقبه خبر می دهد و اگر ببیند آوار از جایی که می شناسد پایین آمد در محیط خانواده برخوردی نامطلوب خواهد داشت که به او لطمه وارد می آید و اگر جایی که آوار آمده نا آشنا باشد حادثه قطعی است لیکن سهم بیننده خواب از نتایج آن مختصر است. اگر آوار در خانه خودش باشد تنزل مقام می یابد و نزد مردم ارزش و اهمیت خود را ازدست می دهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

23 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

bahar

bahar : سلام بعد تعبیر خوابم پاک بشه

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۲۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. فکر شما ناراحت است و احساس می کنید که زندگی تان دچار هرج و مرج شده و نمی توانید رفتار درستی در شرایط مختلف داشته باشید. شما سعی می کنید که شخصیت خودتان را تغییر داده و عادات و شرایط قدیمی را تغییر بدهید و خودتان را با شرایط تازه ی پیش رو تطبیق بدهید. می خواهید شروعی تازه داشته باشید و افکار تان را متمرکز می کنید. شما با کسانی که باعث می شوند که مردم مواجهه و اضطراب زیادی را متحمل شوند، مخالفت می کنید و باید مراقب باشید که خط فکری تان را هر جایی مطرح نکنید. شما به زودی شاهد تغییرات بزرگی خواهید بود و افراد بسیار متمول و یا کسانی که آرمانها و ایده های بالایی برای خودشان ساخته اند؛ همگی با ناامیدی مواجه خواهند شد. شما مراقبید که خودتان و خانواده تان از خطرات مصون بمانید و انشالله همینطور هم خواهد شد. خوابتان شامل 2 حق خواب است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۹ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۴۵:۴۲
فاطمه

فاطمه : سلام،وقتتون به خیر
مادرم ۱۰ صبح شنبه خواب دیده زلزله اومده و همه جا خراب شده،خونه ما هم خراب شده و فقط یه دیوارش سالم مونده و وسایلمون هم سالم بود و یه فرش قرمز بود که یه کم روش خاک ریخته بود و روی وسایلمون هم خاک ریخته بود و من و مادر و خواهرم با مادربزرگ مرحومم کمک میکردیم داشتیم وسایلارو تمیز میکردیم  جمع میکردیم
مادرم با خودش میگفته چرا فقط یه دیوار ما سالم مونده
البته مادرم تو خ اب احساس خاصی هم نداشته
نه غم ، نه ترس ، نه استرس

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۰۲:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما شاهد این ماجرا هستید که تکان های شدیدی ثبات و بنیان زندگی خیلی از مردم را تهدید می کند و شما هم احساس می کنید که موقعیت تان متزلزل شده است. حس ناامنی و ترس و یا بی یاوری را تجربه خواهید کرد و هیچ چاره و راه حلی هم برای این موضوع وجود ندارد. شما شاید تا حدی خودتان را به خاطر بعضی کارها مقصر بدانید. در نتیجه شما احساس خواهید کرد که جنبه ای از زندگی تان دچار هرج و مرج شده و فکرتان ناراحت می شود. احساس بی حرمتی می کنید ولی به خاطر خصلت های مثبتی که داشته اید و نیز به خاطر دعاهای مرحوم مادربزرگتان، حریم خصوصی شما کاملا از بین نمی رود ولی شما از اینکه زمانی با بعضی از اشخاص ارتباط داشتید یا به آنها باور داشتید، شرمنده خواهید شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۱ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۰۶:۳۱
Maryam

Maryam : سلام، وقت بخير خداقوت. پريشب خوابي ديدم كه يه صحنه هايي ازش يادمه، يه كوچه قديمي با خونه هاي گلي و قديمي دورش بود و حالت شيب و سربالايي تندي داشت و من پايين كوچه بودم و انگار يه نَفَر از بالا هشدار داد كه مواظب باشم چون يه عالمه(حجم خيلي زيادي) خاك و خل و نخاله ساختمان از بالاي كوچه داشت به سمت پايين كوچه سرازير ميشد ولي من اروم بودم و خيلي راحت و با ارامش فرار كردم و خودمو به جاي امن رسوندم و اوارا به من اسيبي نرسوند، يه صحنه ديگه كه از خوابم يادمه از يه ديوار قديمي و گلي كه يه سوراخ داشت داشتم يواشكي داخل ساختمونشو نگاه ميكردم كه يه سري داشتن داخل اونجا كارميكردن اصلا يادم نيست چرا خودمو پنهون كرده بودم.و انگار در همه صحنه ها يكي ديگه هم باهام بود ولي اصلا يادم نيست كي بود و مطمئنم نيستم كه كسي باهام بود، فقط توضيحي كه دارم بدم اينه كه اين روزاازنظرروحي تعادل ندارم ويه دفعه خوب ميشم و يه دفعه هم حالم بد ميشه، ممنون از لطفتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۳۲:۱۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می دانید که از گذشته مسائل و مشکلاتی در زندگی تان بوده و با شرایط بغرنجی روبرو شده اید که این مسائل هنوز حل نشده اند و فکر می کنید که برای رسیدن به موفقیت باید با موانع و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کنید و کلا از اینکه به موفقیت برسید، ناامید هستید. اما در واقع این تصویر ذهنی شما اشتباه است. شما قادر هستید که خیلی راحت از مواجهه با مشکلات پرهیز کنید و ترس شما از شکست در زندگی تان بیهوده است. شما می توانید به عمق مشکلات و افکار و روحیاتی که از گذشته داشته اید فکر کنید و همیشه باهوش تر از آن بوده اید که خودتان را با مشکلات درآمیزید و همیشه بینش و خرد شما قوی بوده است. برای هر کسی ممکن است این حالت پیش بیاید که در مرحله ای از زندگی توانش بسیار کم شود. اولین کاری که شما برای سلامت روحی تان باید انجام دهید، این است که از نظر بدنی شرایط خوبی داشته باشید. شما باید شبی یک نصف استکان عرق بهار نارنج را با آب مخلوط کنید و بخورید. همینطور روزی 10 عدد بادام را با کمی عسل و آب میل کنید برای آرامش اعصاب بسیار بسیار موثر است. ورزش کنید و ویتامین های لازم به بدنتان برسانید. خواهید دید که فکرتان درست تر کار می کند و تعادل روحی تان را به دست می آورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۳:۰۹
ندا نقدی

ندا نقدی : جاهاای مختلف تودرتویی بود،
اخرسر من و دو تا خواهرهای کوچکترم رو دیدم و مادرم(فوت شده)
گویی خانه‌خواهرم (ن)بود، شبیه به دالانهایی بود در دل یک کوه، مابین راهرو و‌اتاق ایستاده بودم که دیدم
ناگهان یه بخش‌از دیوار راهرو شروع به ریزش ریز کرد،
خواهر‌‌ته‌تغاری رو بغل کردم و دست اون یکی رو‌گرفتم، بدوید بریم بیرون، دیوارها داره میریزه،بریم
مادرم درحال ظرف‌شستن بود،داد زدم مامان بیا، دیدم نمیاد،نگاه نمیکنه، دست از شستن کشید و‌ رفت داخلتر، که شایدچیزی برداره،من دادو فریاد که نهههههه برگرد،(در دل گفتم چرا هیچوقت حرفمو‌گوش نمی‌کنه)مامان نههههه نرو،که اعتنا نکرد، رفت و‌دیوارها و سقف ریخته شدن روی مادرم و من با گریه بیدارشدم
(دو‌خواهرکوچکترم جوانتر از سن‌کنونی دیدم)

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۴۵:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از شخصیتی خودتان و خانواده تان و از نقاط ضعف و قدرت ایشان بیشتر از گذشته با خبر می شوید. روح مادرتان شاد. شما می خواهید زندگی تان را متحول کنید و از خودتان حمایت کنید. ذهن شما و خواهرانتان خیلی روشن و آگاه نیست. خواهران شما رفتارهایی نابخردانه و اشتباهات ناخواسته ای از خودشان بروز می دهند و شما می خواهید از ایشان حمایت کنید تا با مشکلات مواجه نشوند. مرحوم مادرتان خودش را به خاطر خامی و ناپختگی خواهرانتان مقصر می داند. تکان هایی ثبات و بنیان زندگی خواهرانتان را تهدید می کند و شما مراقبید که امنیت آنان به خطر نیافتد ولی خواهرانتان در مشکلاتی که برایشان ایجاد می شود؛ مقصر هستند. شکست خواهرانتان در زندگیشان برای مادرتان به منزله ی شکست خود اوست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۷:۲۴
Negar

Negar : سلام.در واقعیت ما۶فرزند هستیم.خواب دیدم فقط من ،مادرم و برادر وسطیم در خانه قدیمیمون بودیم.برادرم از مادرم سهم الارثشو از خونه میخواست.مادرم گفت باشه خورد خورد یه ملیون یه ملیون میدم(در واقعیت ارثی نخواسته) بعد من با اینکه عادت بودم ،داشتم وضو می‌گرفتم.در اتاق بالا نشسته بودم متوجه شدم از دور یکی از ساختمانها کلا نشست کرد و به نوبت خیلی از ساختمانها نشست کرد .زود دویدم پایین که نشست‌ها رسید به خونه ی ما و دیوار حیاط ما هم مقداری نشست کرد .مادرم حیاط بود من و برادرم داخل خونه.من یه بالش بغل کرده بودم که اگه آوار ریخت رو سرم چیزی نشه.برادرم گفت الان از زمین نشست می‌کنه میریم داخل زمین ،تو بالش رو ،رو سرت گذاشتی؟ولی نه سقف ،نه دیوار و نه زمین، چیزی از خانه نشست نکرد فقط شاید کمی خانه جابه جا شده بود و هر سه سالم بودیم(آیا میخواد زلزله بیاد؟)

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۰۰:۵۷:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و برادرتان به باورهای قدیمی خودتان پایبند هستید و ثبات قدم دارید. برادر شما امیدوار است که فرصت های تازه ای در زندگیتان در دسترس او قرار بگیرد که بتواند خواسته هایش را محقق کند و مادرتان در راه تحقق آرزوهای او قدم بر می دارد ولی مادرتان برای برادرتان آنقدر اعتبار قائل نیست که مطمئن باشد که او یکباره می تواند به موفقیت های کلان دست پیدا کند. او تدریجا به برادرتان کمک می کند که پیشرفت کند. شما روشنفکرانه سعی می کنید که مشکلات گذشته تان را بشویید برود و از اشتباهاتتان درس می گیرید. می خواهید خیالتان راحت باشد و به آرامش برسید. سیستم باوری خیلی از مردم، نسبت به اعتقادات گذشته شان سست شده ولی شما فقط کمی نظراتتان را تغییر می دهید و به اصول و عقاید قدیمی خودتان پایبند هستید و زود عوض نمی شوید. خوابتان الزاما به زلزله مربوط نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۳۸:۰۸
Negar2

Negar2 : سلام.در واقعیت خونه ی قدیمیمون آشپزخانه حمام و دستشوییش در حیاط بود.خواب دیدم در خونه قدیمیمون در آشپزخانه بودیم من شیر آب رو باز کردم چیزی بشورم ولی آبگرمکن صدای عجیبی داد انگار میخواست منفجر بشه .یکی رفت جلو درستش کنه ولی صداش بیشتر شد .من گفتم همه فرار کنید بیرون الان منفجر میشه .همه فرار کردیم که آبگرمکن منفجر شد .من برگشتم دیدم هنوز آشپزخانه آوار نشده و ترک برداشته .پدرم و کسی که دوسش دارم رفتن داخل آشپزخانه .داد زدم نرید الان آوار میشه سرتون که همون لحظه آشپزخانه به کل فرو ریخت و پدر و کسی که دوسش دارم دقیقه ی نود خودشونو پرت کردن بیرون (همدیگه رو در واقعیت نمی‌شناسن) . انگار دستشویی هم خراب شد و من ادرار داشتم و میگفتم الان کجا برم

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۲۰:۳۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر روحیات قدیمی، یا باورها و اعتقادات قدیمی تان نسبت به مسائل، امنیت و گرمی و رفاه خودتان را به خطر می اندازید. شما یه شدت عصبانی می شوید و نمی توانید خشم و احساسات تان را کنترل کنید و اگر بخواهید به همین افکار قدیمی پایبند باشید و به خشمتان دامن بزنید، گرمی و آرامش و رفاهتان را از دست خواهید داد. پدر شما و کسی که دوستش دارید و تفکرات او هم مشابه پدرتان است، هر دو، از نظر مالی متضرر می شوند و احساس می کنند که آرمانهایشان محقق نشده. شما نمی دانید که باید استیصال و ناراحتی خودتان را چگونه از وجودتان تخلیه کنید چون کسانی که با ایشان درددل می کردید یا هم عقیده ی شما بودند، از اطرافتان دور می شوند یا سیستم باوری شان را عوض خواهند کرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۲۸:۳۰
Negar2

Negar2 : یعنی به خاطر عصبانیت من ،هم کسی که دوسش دارم ضرر مالی می‌کنه هم پدرم ضرر می‌کنه و هم خودم ؟ پدرم جدا از مادرم زندگی می‌کنه و ارتباطی باهاش ندارم چطور میشه به خاطر عصبانیت من ضرر مالی بکنه ؟

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۲۲:۴۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : اگر سلامت شما به خطر بیافتد هم پدرتان متضرر می شود و هم مادرتان. من از زندگی شما با خبر نیستم که بدانم پدرتان با شما هست یا نیست و این مسائل را باید قبل ار تعبیر خواب ذکر کنید. پدرتان می تواند نمادی از خرد و عقلانیت شما هم باشد. در اینصورت ضرر پدرتان به این تعبیر است که شما را بعنوان کسی که خرد و عقلانیت ندارد، خواهند شناخت.

پاسخ
لینک۹ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۴۲:۰۶
سوگندم

سوگندم : سلام،خدمت خانم هراتی عزیز ،خوابی را صبح دیدم .ممنون می شوم بعد از تعبیر حذف کنید

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۰:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همسایه تان تصمیماتی برای زندگی تان گرفته اید که به دلیل بالاپایین های اجتماعی نه شما و نه فامیلتان قادر نخواهید بود که این تصمیمات را عملی کنید. مادر شما از این بابت فکرش ناراحت می شود ولی از او حمایت خواهد شد. خواهر شما از اینکه پدر شوهر دخترش اخلاق خوبی ندارد فکرش ناراحت است. شما در زندگی تان به دستاوردهای بالا و بزرگی خواهید رسید و مسیر زندگی تان عوض خواهد شد. در زندگی تان پیشرفت می کنید و شرایط سخت برایتان حل و فصل می شود. احساساتی رفتار کردن قطعا به ضرر شماست پس باید منطقی فکر کنید. دختر خواهر شوهرتان هم یکی از مشکلاتش حل خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۳۴:۰۷
sh70

sh70 : سلام
خواب دیدم ر پشت بام یک خونه ایستاده بودم ماه از چهار طرف شمال جنوب مغرب مشرق ناپدید شد یعنی ۴ تا ماه دیدم که از این جهت ها ناپدید شدند
بعد یهو من و برادرم که روی پشت بام بودیم ساختمان شروع به لرزیدن کرد
اتش نشان ها اومدن هی به من و برادرم میگفتن بپرین رو پشت بوم خون بغلی
منم هی میگفتم مامان و بابام تو همین ساختمونن که داره میلرزه
اتش نشان ها هم هی داد میزدن شما برید ما نجاتشون میدیم
ما رفتیم رو پشت بوم خونه بغلی که یهو ساختمون اوار شد
من و برادرم برگشتیم روی همون پشت بوم که اوار شده بود دیدیم مامان و بابام خدارو شکر توی اتاق خوابشون روی تخت کنار هم دیگه ان فقط گریه میکنن و یکم اوار ریخته روشون و من و برادرمم گریه میکردیم و خوشحال بودیم که اونا زنده ان

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۲۶:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما احساس می کنید که زندگی تان همه جوره دارد از کنترل خارج می شود و هرج و مرج و سردرگمی در زندگی تان به وجود می آید. تکان های شدیدی زندگی شما را تحت تاثیر منفی قرار خواهند داد. ما شما و برادرتان سعی می کنید که روشنفکرانه برخورد کنید و تصمیمات درستی برای زندگی تان بگیرید. پدر و مادرتان هم علیرغم تمام مشکلاتی که در زندگی شان دارند، حامی هم و دوستان هم باقی خواهند ماند. این مشکلاتی که در زندگی با آنان دست و پنجه نرم می کنید، ختم به خیر خواهند شد. لطفا برای دفع شر به اندازه ی وسعتان صدقه بدهید انشالله اصلا هیچ مشکلی برایتان پیش نیاید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۴:۱۷
تینا

تینا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم که با خانواده برای سفر به یک مکان باستانی رفتیم قبل از اینکه به قلعه باستانی بریم چمدانم را در اتاقی که اجاره کردیم گذاشتم و گفتم میترسم گمش کنم. قلعه باستانی شبیه تخت جمشید بود وارد آن شدیم دیدم همه چیز در حال خراب شدن هست و بعد یک یا دو تا ستون خیلی بزرگ که مجسمه پادشاه بودند سقوط کردند و سقف بلای سر مان آوار شد البته ما فرار کردیم و بعد من و پدرم کمک کردبم تا همه از پله ها پایین برویم و از محوطه خارج شویم. وقتی به اتاق اجاره ای رسیدیم دیدم چمدانم نیست ناراحت شدم پدرم گفت زیر آوار مانده گفتم چمدان را با خودم نیاوردم داخلش روسری های نوام بود . بعد دیدم در یک ساختمان چند طبقه امروزی هستم آنجا هم خطر است ولی اینبار باید به سمت بالا بروم تا در امان باشم جمعیت روی پله ایستاده بودند و من با سرعت از کنار آنها میگذشتم و از پله ها بالا میرفتم .
متشکرم

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۴:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به گذشته ی خودتان و تاریخ و بنیان و اساس خودتان نگاه می کنید و تجارب خودتان را بر مبنای آن قرار می دهید و می خواهید از گذشته تان درس بگیرید. اما متوجه می شوید که آنچه که در گذشته شکل گرفته برای امروز کاربردی ندارد و شما نمی توانید با تکیه بر پایه های قدیم زندگی امروزتان را شکل دهید. سقف آرزوها و تمایلات و توقعات مردم عوض شده و شما باید مدرنتر فکر کنید و زندگی تان را بر مبنای اصولی که با نیازهای امروزتان توافق و سازگاری داشته باشد، بسازید. شما مجبور می شوید که یک سری تفکرات و اعتقادات قدیمی تان را رها کنید و باید شروعی تازه برای خودتان داشته باشید. هر قدر در زندگی درکتان را بالاتر ببرید و پیشرفت بیشتری داشته باشید و به ثروت بالاتری برسید، زندگی تان راحت تر خواهد بود و شما می خواهید در زندگی تان پیشرفت کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۱۳:۰۱
Zosati

Zosati : سلام من امروز صبح خواب دیدم که عروسی پسر... دعوت شدم و تو عروسی گارسون ها خانمایی بودن که کلی آرایش داشتن و با پارچه های زیبا به ماپذیرایی میکردن، بعدتوی خوابم خواب دیدم که ساختمان کناری منزلمون، ریخت پایین و آدم های داخلش رو باخودش کشید پایین ولی َساختمان خودمون چیزی نشد، ازپشت بام منزلمون دختردایی مادرم که طلاق گرفته هم هست با چشمان گریان اومد بالا، و درپشت بام یکی داشت نماز میخوند، توخواب ازخواب بیدارشدم وبرای پدرومادرم تعریف کردم، وبعدپسرعمم رو دیدم که به خواستگاریم اومده، ایشون دکتره و متدین، من راضی بودم ولی فهمیدم که زن داره گفتم نه من زن دوم نمیشم، ازخواب بیدارشدم خو‌شحال شدم که همسرم کنارمه، ممنونم از تعبیرتون

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۴۰:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که بلایی سر آن آقا خواهد آمد و همه برایش غصه خواهند خورد ولی در ظاهر، نشان می دهند که خودشان از این اتفاق راضی هستند. شما شاهد شکست اهداف اشخاصی خواهید بود که تمام موقعیت و مقامشان را از دست می دهند ولی خطری شما را تهدید نمی کند. دختر دایی مادرتان به اوج موفقیت خواهد رسید و خوشحال می شود و خدا را شکر می کند و دیگران هم برای او خوشحال خواهند شد. شما بعدا از این بابت آگاه می شوید و خوابتان را بعدا برای پدر و مادرتان تعریف خواهید کرد. پسر عمه ی شما شخصیتی متمول دارد ولی زیاد کار می کند و فرصت ندارد که بخواهد مثل همسر شما، برای کسی که به زندگی او می آید، وقت بگذارد. او تمایل دارد که با شخصیتی مثل شما ازدواج کند ولی شما از اینکه چنین شوهری داشته باشید بدتان می آید و خدا را شکر می کنید که او همسرتان نیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۲۲:۵۶
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.