کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اجاق گاز (تون، فر)

اجاق‌ یا فر گرم‌ به‌ منزله‌ باروری‌، مثمرثمر بودن‌ و یا مثبت‌ اندیشی‌ است‌ در حالی ‌که‌ اجاق‌ سرد و خاموش‌ تعبیری‌ برعکس‌ دارد. دیدن اجاق گاز روشن در خواب، نشانه آن است که با پادرمیانی شما، اختلاف و اندوه از بین می رود.

دیدن و افروختن اجاق در خواب برای دختران و پسران جوان، نوید آغاز یک زندگی شیرین خانوادگی و یا کار پردرآمد است. داشتن فر نو در آشپزخانه به ازدواج به زنی با شخصیت و مدیر و مدبر و یا ایجاد تحولی مثبت در روابط بیننده خواب با همسرش تعبیر می شود. اگر ببینید که فر آشپزخانه را می فروشید، از همسرتان جدا می شوید. اگر در خواب ببینید که فر کهنه خود را یک فر نو عوض می کنید، زن خود را طلاق می دهید که زن دیگری بگیرید.

اگر در خواب ببینید فر کهنه خود را تعمیر می کنید، کاری در جهت رضای همسر خود انجام می دهید و بالاخره اگر در خواب دیدید که از همان فر کهنه و قراضه آشپزخانه خود راضی هستید از همسر خود خشنود می شوید. برای زن خانواده، افروختن اجاق گویای این است که با تدبیر و خرد امور خانواده را بر مسیر درستی قرار می دهد. تون حمام، تون دکان نانوایی و اجاق خانه، حتی فرگاز همه تعبیرش یکی است.

اگر در خواب ببینیم تون یا اجاق خاموشی داریم، تعبیرش این است که می توانیم کاری برای ایجاد گرمی در زندگی انجام دهیم و اگر خواب ببینیم که آن را روشن می کنیم، در آینده نزدیک کاری می کنیم که دل گرمی به همراه می آورد و موجب سرور و شادی می شود. چنانچه مردی این خواب را ببیند که خانواده ای با خصوصیات شناخته شده نداشته باشد، خواب او می گوید که وجودش سبب گرمی و روشنی کانون خانواده دیگری می شود.

بعضی معبران نوشته اند که تون، زاد و ولد فرزندان خانواده است و چنانچه کسی ببیند اجاق خانه اش روشن است، فرزندانی صالح و برومند خواهد داشت و نوه هائی سالم و خوب خواهد یافت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

42 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آروینا

آروینا : با سلام و احترام
دو نفر از بچه های خوابگاه منو اذیت کردند ودر واقعیت، من به خدا واگذارشان کردم ،خواب دیدم نفر اولی اومد تواتاق و ایستاده بودو یک کاغذ دستش بود وازمن هی سوال می پرسید ومن به تمام سوالهاش جواب میدادم وبه نفر دومی گفتم ، هر لقمه ای که شما دو تا از من خوردین یا من به شما دادم حرام شما بشه.وبعد دیدم نفر دوم از پله ها اومد پایین و گفت دایی ام گفته کارمن درست نمیشه وناراحت بود و نفر اولی را دیدم رفت آشپزخانه روی اجاق گاز غذاش که تو دو تا یا سه تا یادم نیست قابلمه روحی کوچک بود( شعله روشن اجاق گازشو دیدم ). گرم کرد واز آشپزخانه رفت بیرون. بعد من اومدم داخل آشپزخانه مسوول خوابگاه داشت با فندک ،سعی میکرد اجاق گاز را برای من روشن کنه روی اجاق گاز فویل آلومینیومی بود وانگار هرشعله ای قسمت آلومینیومش یک سوراخ بود که یک فلز که حکم شعله داشت وماباید اونو روشن میکردیم اومده بود بیرون .یعنی سرپیچ گرد نبود ومسوول خوابگاه نمیتونست روشن کنه میرفت سراغ شعله بعدی امتحان کنه شعله فندک را می دیدم وبعد از خواب بیدارشدم، ممنون میشم تعبیرش رو بفرمائید با تشکر.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۸:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. نفر اولی که شما را ناراحت کرده پشیمان است و می خواهد شروعی تازه داشته باشد و شما او را ببخشید. مسائلی که برای شما با ارزش است، برای آن دو نفر با ارزش نیست و آنها نمی خواهند که این مسئله ی دخالت در کار شما تا ابد، وبال گردنشان باشد و به آن اهمیت نمی دهند ولی برای شما همیشه این موضوع مهم است. شما این دو نفر را به خاطر کاری که نسبت به شما کرده اند، نبخشیده اید و نفر دوم تاوان کارش را پس خواهد داد چون از کرده ی خودش پشیمان نیست. ولی نفر اول را خداوند بخشیده است. شما منبعد فقط به اندازه ای که دوست داریدو صلاح می دانید با دیگران صمیمیت و مهربانی نشان خواهید داد و سعی می کنید که مسائل جدید زندگی تان را هم با هر کسی در میان نگذارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۱:۲۸
Bahar

Bahar : خانم هراتی گرامی پوزش می خواهم
باتشکر فراوان این پیغام برای خودتان هست و از سایت حذف شود.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۱۵:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بهار عزیز من روزانه صدها خواب دریافت و تعبیر می کنم و اصلا به خاطر نمی آورم که شما در چند خواب اخیرتان چه دیده اید که بخواهم نتیجه گیری روی خوابتان بکنم. ضمن اینکه هر کلید واژه ای چندین تعبیر می تواند داشته باشد منوط به این که فضای خوابتان چه بوده و چه چیزهای دیگری در کنار مثلا شومینه دیده اید. اما عقلانیت حکم می کند که کسی که می خواهد برای زندگی اش برنامه ریزی کند بر اساس منطق و مستندات زندگی اش برنامه ریزی کند و نه بر اساس فرضیات و خیالات! اگر این آقا از شما خواستگاری کرده بود، شما می توانستید روی او فکر کنید. ولی کسی که با شما زیاد صمیمی نیست... و اصلا حرفی از خواستگاری نزده شما برای خودتان آسمان ریسمان می بافید که چون بخاری دیده اید او می آید؟؟؟ لطفا اینطوری برای آینده تان برنامه ریزی نکنید. واقع گرا باشید. ببینید امروز چه دارید، هدفتان چیست، امکاناتتان چیست، برنامه تان چیست... و روی اینها آینده تان را بسازید. اگر او از شما خواستگاری کرده بود یا اقلا دوست پسرتان بود باز چیزی برای فکر کردن داشتید اما الان اصلا این افکار شما از نظر من صحیح نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۹:۰۵
Bahar

Bahar : با سلام خدمت خانم هراتی گرامی
خوابی دیدم که می خواهم به مسافرت بروم ولی دقیق نمیدانم کجا و در حال پیچیدن وسایلم هستم خیلی ها هم مانند من مسافر هستند من دوتا ساک کوچک سرمه ای دارم و به خانمی که روبرویم بود و ایشان غریبه بودند میگفتم من وسایلم زیاد هست این جا نداره بعد یک زیپ پایین ساک بود اونو برام باز کرد گفت نگاه کن ببین چقدر جاداره که یکباره دیدم ساک چندین برابر شد و لباسهایم را یکی یکی داخل آن میگذاشت یک بلوز هم دیدم کمی به سبز مغز پسته ای میزد... همه را داشت میگذاشت فضا آنجا سرسبز( مانند پارک و یا مانند موسسه ای که جلوی ساختمات فضای سبز داشته باشه ) و هوا هم مثل الان کمی سرد بود من لباس گرم پوشیده بودم یک قسمتی از آنجا را رفتم دیدم همه جا پر از چمدان مشکی هست کمی چمدانها را کنار زدن دیدم بخاری آنجا هست و فضای گرمی هم بود که یک مقوایی بلندی روی بخاری روشن بود با خودم گفتم این نباید روی بخاری باشه آتیش میگیره... بعد دیدم می خواهم عیادت کسی بروم فکر کنم بیمارستان بود می خواستم سوار ماشین بشوم ولی جور نمیشد که من سوار بشوم خودم از ماشین پیاده میشدم آخر سوار یک ماشین شدم که راننده اش یک پسرجوان غریبه ای بود یک طوری بود که همه میخواستند من سوار ماشینشون بشم که من فوق العاده شیک با لباس مشکی سوار یک ماشین شدم اون پسر جوان هم اول برای من یک دسته گل خرید به من داد فکر میکنم خودم هم داخل گل فروشی رفتم...
خانم هراتی گرامی توی این چند ماهه خیلی خواب بخاری و شومینه میبنم و یا اجاق گاز که غذا درست میکنم ربطی به این رابطه دارد؟؟ قبلا شومینه خاموش بود ولی امروز روشن دیدم ....
با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۵۰:۲۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که زندگی تان را متحول کنید ولی نمی دانید که عاقبت کارتان چه می شود و از آینده تان خبری ندارید. شما منیت به خرج نمی دهید و خود بزرگ بینی نمی کنید. اما تجارب زیادی دارید و در شرایط مختلف می دانید که چطور رفتار کنید. شما سرزنده و امیدوار و مثبت اندیش هستید. شما افکار منفی را از سرتان پاک می کنید و سعی می کنید که روی هدف خودتان تمرکز کنید. شما در شرایطی نیستید که بخواهید مشکلات دیگران را حل و فصل کنید. با این وجود سعی می کنید که با مردم مهربان باشید کما اینکه آنها هم برای شما پرستیژ و احترام قائلند چون رفتار شما محترمانه است. دوست خوبم هوا سرد است و ذهن شما تصویری از واقعیت را در خوابتان تداعی می کند. وقتی که شما می خوابید و شومینه می بینید طبیعی است که آن را گرم ببینید. پس به احتمال قوی این بخش خوابتان بازتاب افکار و احساس شما در بیداریست. ولی اگر تعبیر داشته باشد، به دلگرمی و احساس امید اشاره می کند. شما شاد خواهید بود و زندگی راحتی خواهید داشت ضمن اینکه دل و جرات شما برای پیشروی به سوی اهدافتان بالاست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۴۳:۲۳
شهربانو مستعلی

شهربانو مستعلی : سلام خسته نباشید خواب دیدم که یک اجاق تک ساده کوچک جلوی در خانه مادربزرگم برای فروش گذاشتیم من و شوهرم منتظر مشتری هستیم بعد مشتری زیاد میاد هر کسی میاد اول به بزرگی خونه نگاه میکنه بعد به اجاق و اجاق بااینکه قدیمی بود و خاموش بود خیلی مشتری داشت و همین مشتری ها ما رو به ناهار دعوت میکنن من راضی نیستم که به دعوت اونا فرمولی همسرم چیزی نمیگه و منم بخاطر اون قبول میکنم و به ناهار می رم ودر ادامه میبینم به یک داروخانه رفتم و اونجا کار یه دختر کوچک راه میندازم یه وسیله ای ازمن میخواد که خودم لازم داشتم ولی بااین حال دوتا ازون وسیله داشتم و اونی که بهتر بود رو بهش میدم و مشتری های اون داروخانه همه کارای منو زیر نظر دارن بخصوص مردا ولی من بخاطر اینکه متاهل بودم و همسر داشتم به هیچ کس اهمیت نمیدم و حیا و احترام خودمو نگه میدارم و کارم و که انجام دادم اونجا می رم ولی مردای اون دارو خونه که مشتری بودن آدمهای بد و بی حیایی نبودن با تشکر از تعبیرتون...

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۴۹:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر بزرگ شما روحی بزرگ و دلی گرم و با صفا و سرشار از عشق داشته و همه عاشق این دل گرم و با صفا می شوند و متوجه روح بزرگ او می شوند و این خصلت او در سینه و قلب و روح شما هم باقی مانده و به این دلیل مردم از شما حمایت و پشتیبانی و تعریف و تمجید می کنند. شما در راه خدای بزرگ به دیگران کمک می کنید و موقعی که می خواهید بذل و بخشش کنید چیزی را در راه خداوند می بخشید که خوبتر است و نه اینکه چیزهای خوب را برای خودتان نگه دارید و چیزهای بدردنخور و آشغال را به دیگران ببخشید. به خاطر همین شما گشایش کار می یابید و هر وقت کارتان گیر کند خداوند سریع کارتان را راه می اندازد. شما البته به خاطر اینکه پاداش بگیرید اینکار را نمی کنید و عشق شما به خداست که باعث این خوش قلبی شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۷:۳۴
ناری

ناری : سلام وقت بخیر خسته نباشید.
خواب دیدم دوستم بهم میگه پدرش یکی از همکاراش رو معرفی کرده بیاد خواستگاری من. تاریخ تولد خواستگار رو از دوستم سوال کردم بهش گفتم چندسال از من بزرگتر هست.
در ادامه خواب سوار تاکسی شدم. موقع پیاده شدن یادم رفت کرایه بدم چندقدم رفتم و برگشتم و کرایه م که 2000ت بود رو دادم. یه اقایی که اصلا نمیشناسمش هم پیاده شدن و 4تا 500ت رو گذاشتن روی برف پاکن ماشین. امتحان داشتم رفتم داخل متوجه شدم رفرنس امتحان رو اشتباه خوندم و کلی گریه کردم.
در ادامه خواب داداش و زن داداشم دیدم. زن داداشم در حال روشن کردن اجاق گاز بود. من اومدم یکی از شعله های همون اجاق رو روشن کنم استینم گیر کرد داخل حلقه سه پایه شعله ای که روشن بود و به سختی استینم رو دراوردم و دستم نسوخت. با کبریت سوخته روی گاز با شعله ای که زن داداشم روشن کرده بود یه شعله رو روشن کردم. فک کنم زن داداشم دوتا روشن کرده بود. من یه دونه رو روشن کردم.
با سپاس

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۶:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کار خوبی به شما پیشنهاد می شود ولی شما باور ندارید که بتوانید به خوبی از پس انجامش بربیایید. شما نگرانی های گذشته تان را با خودتان به همراه می آورید در حالیکه باید گذشته را در گذشته رها کنید و سعی کنید که شروعی تازه داشته باشید. نباید اجازه دهید که خاطرات تلخ قدیمی شما را ناراحت کند. اعتماد به نفس شما کم است و خودتان را دست کم می گیرید. شما فکر می کنید که در مقابل خانم برادرتان توانایی و انگیزه تان برای موفقیت در زندگی کمتر است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۱۰:۰۷
ناری

ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم یک شیر اب بالای اجاق گاز بود. روی اجاق گاز کمی کثیف بود. از اون شیر اب روان و تمیزی روی اجاق گاز سفید کوچک و تمیز قدیمی میریزه.و به راحتی اب سطح اون اجاق رو تمیز و اب میریخت پایین از اجاق. من و چند نفر ناشناس روی میز نشسته بودیم کلی پوست خیار ریخته شده بود روی میز یه مقداری از پوست خیارها خوردم اون چندنفر هم میخوردن.در واقعیت خوردن پوست خیار رو دوست دارم. گرسنه بودم و بعدش خورشت و برنج داخل بشقاب خوردم.
در ادامه خواب یه کشمش تمیز دستم بود فک کنم خوردم داخل مغازه ای شدم گردو پوست کنده تمیز داشت میخواستم گردو بخرم. بعد ازون من و دوستم از خیابون رد شدیم وارد فروشگاه مانتوفروشی شدیم فروشگاه کلی لباس داشت روی یکی از مانتوها دست گذاشتم بسیاررنگی و قشنگ بود اما نخریدم بیشتر رنگهاش قرمز بود و درحالت کت و دامن داشت.گفتم مناسب اداره نیست.
با سپاس

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۲۳:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما راجع به مسئله ای با دوستانتان رک و پوست کنده صحبت و تحلیل می کنید و در ابتدا کمی عصبانی هستید ولی احساسات پاکی به زندگی شما وارد می شود و انرژی مثبت ناشی از دوستانتان، عصبانیت و ناراحتی شما را می شوید می رود. روابط شما با دوستانتان قویتر خواهد شد و از همدیگر حمایت خواهید کرد. شما می خواهید به رفاه و ثروت برسید و رفتاری عالی داشته باشید ولی سعی می کنید که منبعد زود هیجانی نشوید و مجرب و عاقلانه برخورد کنید، زود جوش نیاورید و عصبانی نشوید. سعی می کنید که خودخواهی نکنید و فقط فکر خودتان نباشید و در عین حال سیاستمدارانه تر برخورد کنید تا بتوانید با مردم بهتر تعامل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۵:۵۹
ناری

ناری : سلام وقت بخیر
خواب دیدم ر حال خوردن نان و پنیر با چای بودم. دونفر مهمان اومده بودن خونه مون.پدرم خانه نبود و ما منتظر ایشون بودیم داخل اشپزخانه رفتم و غذا بر روی اجاق گاز در حال غل زدن بود فک کنم اش رشته بود من اون رو هم زدم.
سپاس فراوان

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۲:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. اگر مهمان ناخوانده منزل شما بوده اند، برایتان خواستگار خواهد آمد و اگر نه، روابط شما با مردم بیشتر و بهتر خواهد شد. روزیتان زیاد می شود و شما گشایش کار پیدا خواهید کرد و رشته ی کار دستتان می آید. اگر حاجتی دارید نذر کنید که آش رشته بپزید و بین فقرا تقسیم کنید. ( به اندازه وسعتان). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۲۶:۲۳
Sara

Sara : خانم هراتی عزیز مادر همسر من خیلی جاها مانع پیشرفت ما شده و با گرفتن پول از همسرم ‌مخصوصا با دخالت‌های زیادشون و با گرفتن استقلال از ما باعث اختلاف عاطفی و روانی ما شدن ،ممنون

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۲۶:۵۴
Sara

Sara : سلام خسته نباشید خانم هراتی عزیز ،چند شب پیش خواب دیدم در منزل خود هستم ولی شبیه جای دیگه ای بود ،در خواب زنگ منزل ما زده شد ‌دختر خانم جوانی بود که نه زشت بود و نه زیبا چهره معمولی داشت،وقتی آمد داخل روی یک صندلی در آشپزخانه نشست و من تازه یادم آمد برای یادگیری آشپزی آمده تا من بهش آموزش بدم(در صورتی که در واقعیت من این شغل رو ندارم)بعد در حین کار من داشتم برنج میشستم تا بهش یاد بدم ،که مقداری از برنج ریخت تو سینک ظرفشویی وبعد در همین حال چند آشغال ریزه انگار تو برنج بود که من در نظرم گفتم فکنم این ها فضله موش هستن به خاطر همین بقیه برنجی هم که تو ظرف بود رو ریختم تو سینک وآب گرفتم شستم رفت ومقدار برنج خیلی زیاد نبود مقدارش ۲پیمانه بود،بعد در خوابم اومدم از بالای کابینت چیزی بردارم،انگار یه اجاق گاز تکی بود و زیر شعله آن خیلی کم بود مثل فندک،که در خواب به اون دختر خانم گفتم اینو مادر شوهرم بدون اینکه من بدونم روشن کرده و در خواب من اینو از بدجنسی ایشون میدونستم ‌گفتم این رو روشن کرده تا زندگی من رو به آتش بکشونه،چون روی گاز هم یک زود پز در بسته بود و فکنم داخلش آبگوشت بود من این رو توخواب به نظرم میومد چون ندیده بودم توشو ،سپس این دختر خانم برای کمک به من بلند شد دست به شعله گاز زد و یکدفعه شعله خیلی زیاد شد ‌من همش میترسیدم زودتر منفجر بشه ‌همش اون دختر خانم رو دعوا میکردم و توخواب بهش گفتم دیگه دست نزن تامن بگم شوهرم بیاد درستش کنه که از خواب پریدم ولی یادم میاد شعله گاز خیلی زیاد شده بود،خانم هراتی عزیز من با مادر همسرم سر گرفتن حقوق و اموال همسرم اختلاف شدید داریم میخوام بدونم اینکه من نمیدونستم در خواب ایشون یه اجاق روشن کرده بوده چه تعبیری دارد، واینکه این دختر شعله آتش رو بیشتر کرد و رفت چه تعبیری داره ،با معذرت از اینکه زیاد شد و ‌تشکر از تعابیر زیباتون.

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۷:۴۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست خوبم شما می دانید که من کاملا بی غرض و مرض صحبت می کنم و نیت خیر دارم و حرفم به صلاح شماست. پس لطفا خوب دقت بفرمایید که چه می گویم. شما بی تجربگی و خامی از خودتان نشان می دهید و می خواهید از خودتان حمایت کنید و در دلتان برای خودتان آسمان و ریسمان می بافید. مشکلات کوچک را برای خودتان بزرگ می کنید و محبت ها و خیر و صلاحی که مادر شوهرتان برایتان می خواهد را فتنه حساب می کنید. دختر جوان، جنبه ی نابالغ فکر شماست که دارید اشتباه می کنید!! روشن بودن اجاق خانه تان ، دعای خیر مادر شوهرتان برای این است که سلامت و موفق باشید و بتوانید با همسرتان فرزندان خوبی داشته باشید و ثروت و رفاهتان پابرجا باشد. اما شما به همه چیز سوءظن دارید. شما محبت او را به دشمنی او تعبیر می کنید و اینکه دختر به چراغ دست زد شعله زیاد شد اینرا می گوید که خامی و بی خردی شما باعث شر می شود!! دوست عزیز شما باید سعی کنید که آنقدر رئوف و مهربان و خردمند و عاقلانه رفتار کنید که همه مجذوب شما بشوند. اینکه مادر شوهرتان شما را ناراحت می کند، یک مقوله است و اینکه چرا از همسرتان پول می گیرد مقوله ای دیگر است. من از کم و کیف زندگی شما با خبر نیستم ولی به نظر من خیلی خواهرانه خدمتتان عرض میکنم دقت بفرمایید: هر قدر شما به مادر شوهرتان بیشتر محبت کنید و کمتر شکایت کنید، شوهرتان بیشتر عاشق شما می شود. شما فرض کنید که او تمام عمرش را نشسته خرج شوهرتان را مثلا داده تا او را بزرگ کرده حالا همسرتان هم به او کمک مالی کند. جای دوری نمی رود!!! فردا هم که شما پیر شدید بچه های شما، شما را حمایت مالی خواهند کرد. اما اگر قصاوت قلب به خرج دهید فردا کارما وتقاص کارتان را خداوند به شما پس خواهد داد. اینجا اشتباه از شماست. اگر مادر شوهرتان پولهای شما را می گرفت میرفت سفر اروپاو طلا می خرید و شما گرسنه بودید جای شکایت داشت. از حرفهای من نرنجید دوست عزیز. آینه چون نقش تو بنمود راست، خود شکن آینه شکستن خطاست!! موفق و موید باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۰۸:۱۴
ستایش

ستایش : سلام خانم هراتی عزیز. من خواب دیدم با خواستگار قبلی ام سوار ماشین بودیم و مسیری را طی می کردیم. بعد تلفن ایشان زنگ خورد. تلفن خیلی ساده و معمولی داشت و قرار شد که به بیمارستان برود من همینطور که جلو ماشین نشسته بودم دیدم چکمه ای شبیه چکمه های خودم به پا دارم کمی تعجب کردم و بعد زیپ چکمه هایم را بستم و از ایشان جدا شدم. در صحنه دیگر دیدم که برای خودم جهیزیه میخرم (در صورتی که من ازدواج کرده ام) ماشین لباسشویی و اجاق گاز که اجاق گاز به نظرم ساده و کوچک بود و ناراحت بودم که چرا این اجاق را خریده ام و با برادرم آن را روشن و خاموش می کردیم که امتحان کنیم. با خود می گفتم اجاق خوب دیگری می خرم من که پول دارم و این اجاق کوچک و قدیمی است. در صحنه دیگری دیدم که با همسرم در کوچه ای می رفتیم که به نظرم کوچه سرشور در شهر مشهد بود و می خواستیم به حرم برویم ولی مسیری را که طی می کردیم ناگهان چند پله بالا رفتیم و داخل دستشویی شدیم که پسری آنجا بود و ظاهرا ما را گیر انداخته بود من با خود گفتم ما که زن و شوهر هستیم. همسرم داخل همان دستشویی همینطور که ایستاده بود ادرار کرد تقریبا زیاد بود و من به او اعتراض کردم که چرا اینجا این کار را کرده که آب ندارد. بعد ظاهراً مادر آن پسر آمد و از ما بابت وارد شدن به دستشویی آنها توضیح می خواست که من برایش توضیح می دادم که ما قصد داشتیم به حرم برویم از کوچه سرشور و این مسیر را دنبال کردیم که سر از اینجا درآوردیم و آنها قانع شدند و به ما اجازه دادند که برویم و دیدم آن پسر با شیلنگ آنجا را می شوید که نجس نباشد. ممنون از حوصله شما.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۸:۲۴:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما وقتی شرایط امروزتان را با زندگی فرضی با خواستگار قبلی تان مقایسه کنید، متوجه می شوید که او خیلی هم از شما سر نبوده و زندگی امروز شما از او خیلی قوی تر و بهتر است و شما از اینکه همسری دارید که مثل خودتان از شما حمایت می کند خوشحالید و از لحاظ فرهنگی و اخلاقی به همسرتان خیلی بیشتر شباهت دارید تا با خواستگار قبلی تان. شما می خواهید زندگی تان را بهتر از قبل کنید، مشکلاتتان را از بین ببرید، برای آینده تان برنامه ریزی کنید و خلاصه جوری از خودتان مایه بگذارید و برای زندگی تان و ایجاد عشق و گرما در آن تلاش کنید که خیلی زندگی تان از قبل بهتر شود چون شما خمیره ی وجودی اینکار را دارید و لزومی ندارد که زندگی تان چیزی کم داشته باشد. باید نشان دهید که از خیلی جهات از خیلی ها سر هستید. شما و همسرتان ولی سر مسئله ای احساس می کنید که تفاهم ندارید و هر کدام از شما می خواهد مغز دیگری را شستشو دهد و کاری کند که دیگری متقاعد شود که او درست می گوید. شما بصورتی موقت احساس می کنید با محدودیت هایی مواجه می شوید و در شرایط بغرنجی قرار می گیرید. همسرتان جلوی دیگران و نه در خلوت، با شما حسابی درددل یا دعوا می کند و احساسات منفی خودش را بیرون می ریزد و شما از اینکه او حریم خصوصی تان را حفظ نکرده و جلوی کسی ابراز ناراحتی کرده از دست او ناراحت می شوید. ولی بعد، هر دوی شما متوجه اشتباهاتتان می شوید و شما او را می بخشید و نمی گذارید که لکه ی ننگی یا ایرادی روی زندگی شما باقی بماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۴:۱۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.