کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اذیت و آزار

اگر خواب ببینید مورد آزار کسی قرار گرفته اید، دشمنان بر علیه شما به گفتگو نشسته اند. اگر ببینید کاری که انجام می دهید باعث آزار شماست، کارهایتان را با سرعت بیشتری انجام خواهید داد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

22 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آسمان‌

آسمان‌ : سلام، صبح خواب دیدم،. تشکر

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۱:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید که قوی باشید و بتوانید خیلی خوب روی پای خودتان بایستید، مستقل و خردمندانه رفتار کنید. مسئولیت و کاری به شما واگذار می شود که به خوبی از پس آن بر می آیید و در انجامش موفق خواهید شد هر چند که در طی جریان پیشبرد این کار، سختی های زیادی را متحمل می شوید. بعدا که مسئولیت های شما بیشتر شد، کار بزرگتری به شما واگذار می شود که انجامش سخت تر است و شما با چالش بزرگتری برای پیشبرد آن مواجه خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۲۵:۴۳
Amir

Amir : با عرض سلام خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ توی اتاقم هستم و پسر خاله هام و پسرداییام اومدن خونمون / بعد من ناراحت بودم که چرا همشون یهویی باهم اومدن خونه ی ما چون من داشتم درس میخوندم و اونا مزاحمم بودن / بعد من مجبور شدم اونارو بیارم توی اتاقم که هی دست به وسایل من میزدن...من میخواستم از اتاقم ببرمشون بیرون تا مزاحمم نباشن و مجبور شدم که از سر درسم بلند شم و بهشون بگم بیاین بریم توی شهر بگردیم...پسر داییمم میگفت منم فردا امتحان دارم اما براش مهم نبود...بعد که اونا داشتن هی اذیت میکردن یه تیکه از میزم جدا شد و من بیشتر عصبی شدم. بعد رفتم پیش بابامو در گوشش گفتم که من میخوام واسه ی رفع مزاحمت اینا ببرمشون بیرون همونجا هم چسب چوب میگیرم تا میزمو درست کنم...بعد رفتم دستشویی که آماده بشم برم که یکی از پسرخاله هام هی روی مخم میرفت و یهو در دستشویی رو از پشت بست و منم یهو قاتی کردمو شروع کردم به فوش دادن بهش...بعد خواهرم که اونجا بود دعواش کرد و میخواست بیاد درمو باز کنه...

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۴۹:۰۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسرخاله ها و پسر دایی شما سعی می کنند که از افکار شما با خبر شوند و آرامش فکری شما را به هم می زنندو در کارتان دخالت می کنند. شما سعی می کنید که دوستانه با آنها رفتار کنید ولی اجازه ندهید که روی کار شما تمرکز کنند. بین شما اختلاف به وجود می آید و شما عصبانیتتان را بروز می دهید ولی بعد به خاطر اینکه سیاست داشته باشید سعی می کنید که رابطه تان را ترمیم و حفظ کنید. شما می خواهید از غم فارغ شده و احساسات منفی را از وجودتان تخلیه کنید ولی پسر خاله ی شما مانع از این می شود که شما احساس آزادی داشته باشید . شما می خواهید از خودتان دفاع کنید و اجازه ندهید که کسی از شما سو استفاده کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۵۸:۱۹
Emirhossien

Emirhossien : با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما...
من خواب دیدم که ؛ بعد اینکه مشغول کاری بودم و کارم تموم شد به سمت اتاقم برمیگردم و میبینم که خواهرم رفته روی تختم دراز کشیده و میخواد بخوابه یا تازه از خواب بیدار شده‌...بعد من کف اتاق رو که نگاه کردم کثیف و ریخت و پاش شده بود...به خواهرم گفتم بره بیرون تا من به کارام برسم و بره تو اتاق خودش بخوابه...اما اون با خودخواهی و حرص دراری گفت نمیرم و منم از دستش بخاطر کاراش عصبانی شدم و داشتم حرص و جوش میخوردم و انگار حس میکردم که پدرم و اطرافیانمم پشت اون هستن و از شدت ناراحتی سر این مسائل با دست تو صورت خودم میزدم و عصبانی و ناراحت بودم...چون هم مزاحمم بود و هم اتاقمو کثیف کرده بود...یه چندتا ماژیک فسفری رنگ آبی هم کف اتاقم بود...
ممنون میشم راهنمایی کنید...
یه سوال دیگه هم داشتم اونم اینکه ؛ چرا این همه تعبیر واسه یه خواب تو سایتا هست؟؟ یه شخص باید کدومشو قبول کنه؟؟؟ همین بعضی مواقع باعث سر در گمی میشه...ممنون میشم اگه یه توضیح درباره ی این مسئله بدین...با تشکر...

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۳:۲۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما در کار شما دخالت می کند و می گوید من اگر جای تو بودم فلان تصمیم را می گرفتم و حواس شما را پرت می کند و فکرتان را به هم می ریزد و شما به او می گویید در کار من دخالت نکن و گوش نمی دهد. خانواده تان هم از نظر خواهرتان پیروی می کنند و می خواهند مثل آینه ی دق مقابل شما خود نمایی کنند و بگویند و تاثیری ماندگار روی شما بگذارند. تعابیری که در سایت های متفاوت مشاهده می کنید نظر معبران قدیم و جدید غربی یا ایرانی است که به عنوان رفرنس و منابع موجود تعبیر خواب، آورده شده اند. ولی شما نمی توانید با خواند تعابیر آنان خوابتان را درست تعبیر کنید. برایتان یک مثال می آورم. معبران قدیم معتقد بودند که مار در خواب دشمن است! پس اگر کسی مثلا خواب مار می دید دنبال یک دشمن می گشت که بخواهد تقصیر کارهایش را گردن او بیاندازد. مثل مار سبز را دشمنی زاهد می دانستند و مار مشکی را دشمنی خانگی. اما بنده مخالف این تعبیر هستم و معتقدم مار انرژی منفی است و شما اگر خودتان افکار منفی در سر داشته باشید، در حق خودتان دشمنی می کنید! مثلا اگر شما مرتکب گناه شوید، خواب می بینید که مار دستتان را نیش زده و این یعنی شما دست به کاری زده اید که اثر بدی در زندگی شما خواهد گذاشت. باید منطقی فکر کرد و همه ی بدیها را گردن این و آن نیانداخت. دشمن هر چیزی است که به شما ضرر می زند چه این دشمن یک فرد غریبه باشد و چه افکار اشتباه خودتان. مردم قدیم درک یک سری مسائل را نداشتند و بدی را به دشمن تعبیر می کردند. تعبیر خواب شناخت خیلی زیادی از فرهنگ و دین و جنبه های روانشناسی مردم می خواهد و غیب گویی و جادو جنبل نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۱:۲۸
Emirhossien

Emirhossien : کاملا ملتفت شدم...سپاس

پاسخ
لینک۱۰ شهریور ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۲۳:۰۰
khorshid

khorshid : سلام.دیشب ۳ خرداد خواب کارخونه ای رو که مدتی آزمایشی توش کار کردم و قبول نشدم رو دیدم که در واقعیت گاهی میاد تو ذهنم که چرا نشد.آدما و محیط هیچکدوم تو خواب شبیه اونجا نبود ولی من تصورم اینه که اونجا بود(قبلا یه خواب دیدم که مدیرعامل گفتن بیا دوباره کار کن،و تعبیرش این بود که احتمال داره که قبولم کنن)و با اینکه(در واقعیت من جزو امور اداری اونجا بودم) ولی تو خواب انگار جزو کارگرهای اونجا شده بودم و فقط کارگرارو میدیدم،و کارگرای زن و مرد اونجا بامن رفتار بدی داشتن و بی محلی میکردن،هیچکس ازم خوشش نمیومد و اذیت میشدم،و شب موقع خوابیدن که شد پیش اونا توی یه اتاقی زن و مرد رخت خواب انداختیم که بخوابیم رو زمین و فقط یه زنی از کارگرا که لاغرو سبزه بود باهام مهربونی کرد بخاطر تجربه کمم.و خونه ما طبقه پایین اون محیط کارم بود و کسی نمیدونست و دقیقا خونه خودمون در واقعیت بود که از راه پله طبقه بالاش داشتم میدیدم.و میدونستم اگه همکارام بفهمن خونه ما طبقه پایین اونجاست فکر میکنن خیلی پارتی بازی شده در حقم و بدشون میاد(در واقعیت دوست مدیر عامل اونجا فامیلمونه و مدیر عامل اینو وقتی متوجه شده که من ازونجا رفته بودم).و دیدم موقع رفتن یه ماشین سواری اومد دنبالمون انگار سرویس کارخونه بود،دیدم یکی از خاله هام جلو،رو صندلی نشسته پیش یه دختر جوان و منم رفتم پیش اونا نشستم ولی خالم چشماشو واسم کشید و خوشش نیومد که رفتم پیششون،منم گفتم دیگه چشم کشیدن نداره(زیاد خواب میبینم که اون کارخونه دارم کار حسابداریشو طبق روال واقعیش انجام میدم و چهره کارمندای واقعیشم میبینم).ممنونم

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۵۸:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دیدن کارگر در خوابتان بیانگر این است که نیاز دارید روی خودتان کار کنید و ذهنتان را کاوش کنید. شما باید روحیه تان را تقویت کنید و آمادگی بیشتری برای تعامل با مردم داشته باشید. شما نباید به کسی نشان دهید که می ترسید یا کار بلد نیستید. باید اعتماد به نفستان را قوی کنید و نشان دهید که می توانید مستقل و محکم به اهدافتان بچسبید ولی اگر خودتان را دست کم بگیرید و بگویید که بلد نیستم، اعتبارتان را از دست می دهید. شما نباید به کسی بگویید که پارتی شما کیست و نباید به خاطر این مسئله حس کنید که جایتان قرص و محکم است یا از دیگران سر هستید. احتمالا به شما گفته اند که آنجا کار نکنید چون فکر کرده اید که کارمندان آنجا نمی توانند به خاطر معرف شما، برایتان خطری ایجاد کنند و خیلی ساده و بی شیله پیله رفتار کرده اید و احساستان را مخالف با چیزی که در این تعبیر برایتان توضیح دادم، به آنها نشان داده اید. آنها هم جرات به خودشان داده اند که بگویند شما در کار ضعیفید، اعتماد به نفس ندارید، می توان بیرونتان کرد! باید خیلی قوی و معتمد به نفس باشید که هر جایی که کار می کنید، به شما احترام بگذارند و البته کارتان را هم خوب بلد باشید و نشان دهید که مسلط بر کارتان هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۷:۳۷
khorshid

khorshid : سلام دختر مجردم.خواب ديدم ظهر بود توي درياچه يا مرداب بزرگي يا جايي که آبش ثابت بود هستيم و گياهان زيادي اطراف اون راه آبي بود و جاي تفريحي و زيبايي بود و کنارش رستوران و کافه هايي بود که جلو دراشون صندلي هم چيده بودن مثه شهراي ساحلي به همراه مادرو عمم نشسته بوديم تو قايق کوچيکي که فکر ميکنم هم آب هم قايق تيره رنگ بودن ولي دقتي هم بهشون نکردم،و ميخواستيم با اون قايق بريم منطقه اي که خيلي بالاتر ازونجا بود که خريد کنيم و يه مراسم عروسي هم اونجا بريم و داشتيم بحث ميکرديم که تصميم بگيريم و من ميگفتم اونجا فلان غذا رو هم ميدن خوبه که بريم.بعد دوباره ديدم با فاميل با چند نفر از آشناهاي قديمي و چندين نفر غريبه توي يه سالن غذا خوري نشستيم رو ميز و غذا و ميوه ميخوريم و من اولش مونده بودم روي کدوم ميز بشينم و ميزي که ميخواستم بشينم با هيچکدوم صميمي نبودم و احساس تنهايي ميکردم و فقط به چهره ها نگاه ميکردم بعد عمم بلند شد که بره از سالن من يه کيسه کوچيک پر از ميوه که توش خيارو يه ميوه گرد ديگه بود دادم ببره با خودش انگار سهمش بود و دختر عموم هم که تو اون جمع نشسته بود يهو يه ميني بوس اومد دنبالش که ببرتش ولي اون آماده نبود که بره و انگار بهش گفته بودن چرا نيومدي يا دير کردي و دختر عموم به من گفت تو الکي بهشون بگو دختر عموم ميخواد طلاق بگيره واسه همين اينجوري شد و منم تعجب کردم و همون حرفو زدم تا بهش گير ندن.در واقعيت دختر عموم متاهله و بحثي بينمون پيش اومد و سر دروغي ازش دلخورم. و آقايي ناشناس هم روي ميز ديگه اي تو سالن نشسته بود بمن گفت اين وزنه رو بگير دستت ببينم چطوري ميزني منم وزنه رو که سياه و کوچيک بود گرفتم و با سختي بازو زدم و نميتونستم خوب آرنج دستمو بالا پايين کنم مرده گفت پس چطوري تو امتحان قبول ميشي يا شدي، تو که ضعيفي و منم گفتم نه حالا بعدا خوب ميزنم.بعد رفتم خيابون يه زن غريبه کنار خيابون نشسته بود پاشو گرفت زير پام که بيوفتم و هي اذيتم ميخواست بکنه منم زورم گرفت دوبار دنپايي پرت کردم طرفش به صورتش خورد ولي بازم لبخند ميزدو پررو بود و ديدم پسر خالم با اون خانم اومد انگار که همدست بودن و دور يه ميز نشسته بوديم و پسر خالم يه وسيله کوچيکي رو جلو چشمم نگه داشت و ميگفت چشمتو بکن بين اين وسيله با اينکه ميدونستم دارن آزار و اذيتم ميکنن ولي اول داشتم فکر ميکردم که اين کارو بکنم يا نه بعد با حرص گفتم من اين کارو نميکنم و رفتم سمت اون زن غريبه و انداختمش زمين و نشستم روش و کتکش ميزدم با دستام ولي اصلا روش تاثيري نميذاشت و بيخيال بود و دردش نميومد بعد جاي ديگه عمم رو ديدم اومد گفت اون وسيله فر موژه بود يا موژه مصنوعي بود زدي ازش؟خيلي خوب بود، منم گفتم نه ديگه نزدم و به موژم دست زدم و از قسمت پشت و بالا چشمو موژمو داشتم ميديدم که خيلي پر تر و مشکي تر از واقعيت شده بود انگار واقعا موژه مصنوعي گذاشته بودم چون بين مژه هام يکم از آثار چسب که بيرون زده بود مشخص بود.ممنون

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۳۰:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست عزیز از شما خواهش میکنم با توجه به حجم بالای خوابهایی که ارسال می شود سعی کنید خوابتان را کوتاه بنویسید بعد از حدود 100 تعبیر تازه باید 25 خط خواب شما را تعبیر کنم! خوابهایتان را نهایتا 6-7 خط ارسال کنید نه بیشتر. شما احساس می کنید که زندگی تان ثابت است و تغییر مثبتی در آن اتفاق نمی افتد. امید چندانی به موفقیت ندارید و نیاز به حمایت دارید. اما شما خودتان مهربانید و دیگران را حمایت می کنید. دختر عمویتان دوست ندارد فامیل در کارش دخالت کنند. شما باید خودتان را تمرین و ورز دهید تا در زندگی مقاوم باشید. احساس می کنید که دنیا به شما ظلم می کند. فامیلتان هم از شما حمایت کافی نکرده اند و دلتان را شکسته اند. شما دید وسیعتری نسبت به دنیا پیدا خواهید کرد و دوستان بیشتری پیدا خواهید کرد. همیشه دنیا به یک صورت نمی ماند. البته خودتان هم سعی می کنید که احساس منفی درون وجودتان را از دیگران مخفی کنید و نقطه ضعف دست کسی ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۵۹:۳۹
محمد حسین

محمد حسین : سلام بانو.پسر عمه ی من یک ماه تمام هست که این خواب تکراری رو داره می بینه که خیلی هم بهش فشار میاره و واسش واقعی هست جوری که نیمه شب وی را بیدار میکند.خواب میبینه که چهار تا روح(سه تا مرد و یک زن) که ناشناس هم هستند وارد مغازه اش میشوند و موکت مغازه را پاره میکنند.خودش را می بندند با طناب و سپس یکی از روح ها که زن هست با کفش از بالای یخچال وی را کتک میزند و در پایان اجناس مغازه اش را میدزدند حتی قفسه های مغازه اش را.تعبیرش چیه بانو خیلی پسر عمه ام اذیت میشه

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۴۶:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مسئله ای در گذشته برای پسر عمه ی شما اتفاق افتاده که گناه آلود بوده و او نمی خواهد آن مسائل را به یاد بیاورد. شاید مثلا در مورد عرضه ی کالایی که او به فروش آن اقدام کرده، بی انصافی یا گناهی را مرتکب شده باشد. کسی که از او چیزی خریده احتمالا متوجه شده که کالایی که گرفته با انتظاراتش وفق نمی کند. ( مثلا جنس چینی به کسی بفروشند و بگویند ساخت فرانسه است). خریدار کالا این نارضایتی را به صورت ناله و نفرین به سمت پسر عمه ی شما فرستاده است و می خواهد که زمینه ی کاری او با شکست مواجه شود. من نمی دانم که او در چه زمینه ای کار می کند ولی این خوابها، هشداری برای این هستند که دنیای باقی را واقعی حساب کنیم و فقط به این فکر نکنیم که هر چه که هست در این دنیاست و باید هر طور شده و از هر طریق، به سود بیشتری برسیم. تعبیر دوم این است که خدای نکرده پسر عمه ی شما به دعانویسان و یا کسانی که جنیان را اجیر می کنند که کارشان بهبود پیدا کند، معتقد باشد! این اعتقاد او را مغلوب شیاطین خواهد کرد و خیلی راحت می توانند به حیطه ی کاری او دسترسی پیدا کنند. برای رفع این مشکل پسر عمه ی شما باید در هر دو صورت توبه کند و اقلا یک بار دعای جوشن کبیر را بخواند و دیگر اشتباه گذشته اش را تکرار نکند. او باید قبل از خواب 7 بار ذکر نام حضرت فاطمه س را به این صورت بگوید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. این ذکر در دفع شیاطین بسیار مهم است. پسر عمه تان باید صدقه زیاد بدهد و منبعد اشتباه گذشته اش را تکرار نکند. در صورتی که اعتقاد او نسبت به دعانویسان و اجیر کردن جنیان قویست لطفا این مطلب را مطالعه کنید تا نظر قرآن را راجع به جادو بدانید : شما باید از ارتباط با جن ها و دعانویسان پرهیز کنید و اینکارها واقعا گناه است شر کارتان گردنتان را می گیرد و در نهایت به ضعف اعصاب یا دیوانگی خدای نکرده دچار می شوید. همانطور که در قرآن آمده هیچ برگی از درخت نمی افتد مگر اینکه خدا بخواهد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که به جادو ایمان دارند و قدرت آن را بالاتر از قدرت خدا می دانند. آیه 6 سوره جن می فرماید: یک عده از انسان ها و نوع بشر، به جای پناه بردن به خدا، به جن پناه می برند در صورتی که اجنه نمی توانند پناه آنها باشند. ( پس این کارهای دعا نویسان برای اجیر کردن اجنه برای موفقیت انسان ها در زندگی شان وعده ای دروغ و باطل است. هیچ قدرتی بالاتر از قدرت خدا نیست! ) در جای دیگری در قرآن در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ مگر خدا دوست دارد که کسی بد بخت شود؟ حقیقت این است که اگر جنیان به خودی خود می توانستند به انسان ها آسیب برسانند، احدی بر پشت زمین باقی نمی ماند زیرا شیطان از بدو خلقت انسان با او دشمنی داشت!! خداوند انسان ها را دوست دارد و عاشق آنان است زیرا از روح خود در بدن انسان دمید. تنها کسانی اسیر جادو جنبل می شوند و آسیب می بینند، که معتقد هسنند که قدرت شیاطین از قدرت خداوند بیشتر است. معتقد هستند که خداوند مهربان نیست و حامی بنده های خود نیست. معتقد هستند که خدا نمی بیند و نمی شنود و آنان را رها کرده تا شیاطین و اجنه بتوانند آنان را اذیت کنند. خداوند به واسطه چن ها، باور انسانها را نسبت به قدرت خودش آزمایش می کند. تا بفهمد که چه کسانی به او توکل می کنندو چه کسانی به اجنه!! این باور منفی انسانها، انرژی منفی دشمنانشان و اجنه را جذب کرده و آنان را آسیب پذیر و مغلوب می کند. اگر شما به خدای بزرگ و الرحم الراحمین ایمان داشته باشید و مطمئن باشید که عشق او شامل حال بندگانش است، هرگز آسیبی از هیچ جنی نخواهید دید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۵:۰۱
محسن

محسن : سلام و خسته نباشید
خواب دیدم دختر مورد علاقه ام دکترا گرفته و استاد دانشگاه است و یه تسبیح گرفته دستش که مهرهای کمی بزرگتری داشت (سایز ۳۳ تا نه ۱۰۰) و میگفت به یه خانم دیگه ای کمی بزرگتری از خودش بود و سنش بالاتر به نظرم شبیه خودش
محسن (من رو ) رو باید اذیت کنم
ممنون

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. درک دختر مورد علاقه تان بسیار بالاست و خیلی ها از او یاد می گیرند. او به آگاهی معنوی بسیار قوی و بالایی رسیده و پتانسیل رشد و توانایی های او بالاست. اما با این وجود او کمی دمدمی مزاج است و گاهی با تصمیماتی که می گیرد سازگار نیست و بکنم نکنم .... راه می اندازد. او شاید تصمیم بگیرد که کمی سربه سر شما بگذارد ولی در کل او به راحتی و تسکین و رضایت زیادی از زندگی اش خواهد رسید و بسیار خردمندانه رفتار خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۰۷:۱۰
ستاره

ستاره : خانم هراتی خواب دیدم تو یه مدرسه‌ام انگار بعد میبینم انگار سه‌ تا پسر دبیرستانی اونجا توی حیاتش منو ادیت میکنند یعنی انگار مسخرم میکنم و با لفظ اذیتم میکنند... که بعد من تهدیدشون میکنم و میگم اگه یکبار دیگه فقط یکبار دیگه ادیتم کنید و مسخره...بخدا قسم به پسر داییم که ریس اموزش و پروش هست میگم که برا همیشه اخراجتون کنه( خانم هراتی عزیز توی واقعیت پسر دایی بابا ریس اموزش و پرورش شهرمونه که تازگی بازنشسته شده) و بعد اونا دیگه هیچی نمیگن و این احساسو کردم که پشیمون شدن و دیگه کار باهام ندارن ...و از خواب پریدم...ممنون از تعبیرتان

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۹:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما لازم است که در زندگی تان درسهایی بیاموزید که بتوانید عزت نفستان را تقویت کنید. شما در موقعیتی در بیداریتان ، نادرست رفتار یا عمل می کنید، کارهاتان را جدی نمی گیرید، اعتماد به نفستان کم شده و احساس می کنید که قربانی شرایط هستید. شما سعی خواهید کرد که برای رسیدن به خواسته هایتان ایستادگی کنید و اجازه ندهید که هر کسی اطرافتان رئیس بازی درآورد و نبابد برای شما مهم باشد که دیگران راجع به شما چه می گویند. اگر به خودتان احترام بگذارید و خردمندانه رفتار کنید، دیگران هم به شما احترام خواهند گذاشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۸:۴۹
ستاره

ستاره : خانم هراتی خواب دیدم تو یه مدرسه‌ام انگار بعد میبینم انگار سه‌ تا پسر دبیرستانی اونجا توی حیاتش منو ادیت میکنند یعنی انگار مسخرم میکنم و با لفظ اذیتم میکنند... که بعد من تهدیدشون میکنم و میگم اگه یکبار دیگه فقط یکبار دیگه ادیتم کنید و مسخره...بخدا قسم به پسر داییم که ریس اموزش و پروش هست میگم که برا همیشه اخراجتون کنه( خانم هراتی عزیز توی واقعیت پسر دایی بابا ریس اموزش و پرورش شهرمونه که تازگی بازنشسته شده) و بعد اونا دیگه هیچی نمیگن و این احساسو کردم که پشیمون شدن و دیگه کار باهام ندارن ...و از خواب پریدم...ممنون از تعبیرتان

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۵:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که شما آن را هنگام ثبت نام در سایت اخیرا مشاهده فرمودید، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بسیار بالای تعابیری که فرستاده می شود، هر کاربر فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت است. در صفحه پرداخت قسمتی که که تیک می زنید قوانین رو قبول دارم بالای اون قسمت قوانین نوشته شده. و یک خواب شما امروز تعبیر شد. لطفا مجددا خواب خود را پس فردا ارسال کنید. سایت روزهای دوشنبه و پنج شنبه تعطیل است . تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۴:۱۵
نیلوفر

نیلوفر : با سلام و وقت بخیر
من خواب دیدم استاد سابق عرفانم(علی)به خونه مامانم اینا زنگ زده و مامانم و او راحت و بدون تعارف باهم حرف میزنند،او اصرار داشت مادرم گوشی رو بده من،مادرم میگفت نمیشه داره به بچش رسیدگی میکنه،بچشو بغل کرده و ... اما او دست بردار نبود،آخر سر مادرم گوشی رو به سمت من گرفت و گفت صحبت میکنی?من گفتم نه بعد انگار علی رو توو خونه مادرم اینا دیدم و با مادرم حرفم شد سر اینکه نمیخوام با علی حرف بزنم،بعد علی گفت مشکل چیه?منم که عصبانی شده بودم گفتم مشکل شمایی که دست از سر من برنمیداری و باعث جنجال و کدورت میشی که یهو ناراحت شد و رفت توو حموم که لباس عوض کنه و بره،منم دنبالش رفتم و گفتم مگه تو یه کاری نکردی که همه چی بین ما تموم شه?پس حالا چی میگی?و از این حرفا،او هم شلوارش رو دراورد و شلوار دیگه ای میخواست بپوشه و جواب منو از شدت ناراحتی نمیداد..
سپاس

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۴۰:۵۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. وقتی که شما به او بی توجه باشید، او مجبور می شود نقش خودش را در رابطه با شما عوض کند و از این عاشق نمایی دست بکشد و برود پی زندگی خودش! ولی تا زمانی که احساس کند که شما به او توجه دارید، مزاحمتان خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۶:۱۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.