کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب اسلحه

یوسف نبی علیه السلام می گوید: دیدن شمشیر، چاقو و سلاح، دلیل بر این است که به شما قوت و یاری خواهد رسید.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

35 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

b

b : سلام روز بخیر ..
خواب دیدم شخصی دوتا تفنگ برام اورده . یکی کلت بکد و یکی دیگه مسلسل. البته ازین شیک و پیک ها نبود ولی گویا حسابی کاری بود .
من یکم به ظاهر توجه کردم و ازش پرسیدم این کارم میکنه؟ که کلت رو برام آزمایش کرد و باهاش یک شلیک زمینی انجام داد .
ممنون از وقتتون

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۰:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تفنگ در خوابتان نمادی از غرور و قدرت شماست و یا اینکه شما به دنبال حمایت و پشتیبانی در کارتان هستید. احتمالا به شما پیشنهاد همکاری از جانب کسی می شود که دقیق چابک است و نیز کسی که تند و فرز کار می کند ولی دقت عملی ندارد. شما دقت عمل را به سرعت در عمل ترجیح می دهید. تعبیر دوم این است که شما می توانید خشمتان را کنترل کنید و زود از کوره در نمی روید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۵:۰۵
علیرضا

علیرضا : سلام مجدد . دوشب پیش خواب دیدم که یه آسانسور هستش و این آسانسور توی ساختمون خاصی نبود انگار تو فضای باز بود تو به صحرا شاید ، منم یه همراه داشتم که در ظاهر پسر داییم بود و پشت من سمت راست می ایستاد و همراهیم میکرد . من دکمه آسانسور رو زدم و در باز شد دیدم رفتیم طبقه منفی چهار و در باز شد . بیرون که اومدم دیدم وارد شهری شدم که کاملا خرابه هستش ولی مردم توی شهر بودن و انگار داشتن عذاب میکشیدن . ولی دیدم دست خودم یه اسلحه مثل مسلسل هستش و همراهمم انگار حالت بادیگاردمو داشت در عین حال که از دیدن مردم در اون حالت ناراحت بودم و فضای شهر اسفناک و ترسناک به نظر می اومد ولی من اصلا ترسی نداشتم توی شهر قدم میزدم که دیدم موجودات غول پیکری دارن مردم رو اذیت میکنن تقریبا شاید بالای ۱۰ متر ارتفاع داشتن و مثل ۸ پا بازو داشتن و داشتن مردم رو آزار میدادن و انگار میکشتن . اما باز هم ترسی نداشتم به پشتوانه اسلحه ای که دستم بود و بعد بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۵:۲۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مورد یک موقعیتی در زندگی بیداریتان فکر می کنید که کارتان کاملا درست است و اصلا به خودتان شک ندارید ولی در واقع باید این تلنگر خوابتان را جدی بگیرید و به پیامد کارهایتان فکر کنید. شما در دنیا احساس ناامنی نمی کنید و احساس می کنید که همراه شما در خواب، دلسوز شماست. خواب شما به شما هشدار می دهد که اگر از قدرت خودتان در راه اشتباه استفاده کنید و خیالتان هم راحت باشد که جایتان امن است و فکر کنید که هیچ وقت به خاطر بعضی از کارها مجازات نخواهید شد، به جهنم خواهید رفت و با مجازاتی روبرو می شوید که قدرت تحمل و ثبات و پایداری در برابر آن را نخواهید داشت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۰۴:۱۱
Eliya

Eliya : سلام بانو ،چندشب پیش خواب دیدم یکی ازاقوامم که به تازگی به من خیلی نزدیک شده و ابراز محبت میکنه ،درخواب با روسری و پوششی که روی دهانو بینی اش را پوشانده بود درهییت یک زن کماندو ،اسلحه ی بزرگی دردست داشت وسعی میکرد از فاصله ی نزدیک مرا هدف گلوله ی خودقرار دهد من البته ترسیده بودم ودائما درپشت اسبابی که درآنجا قرار داشت خودم را پنهان میکردم وایشان مرتب به سمت من گلوله شلیک میکرد ولی هیچ کدام از گلوله هایش به من اصابت نمیکرد وبه خطا میرفت ومن مرتبا باصدای بلند به اومیگفتم نزن نزن ودرهمین حال ازخواب بیدارشدم.باتشکرازشما لطفا تعبیر بفرمایید.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۲۰:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اگر منظورتان از فامیل شما، یک خانم است و نه کسی که به شکل یک خانم به شما نزدیک شده، تعبیر خوابتان این است که او سعی می کند که افکار و کلامش را از شما بپوشاند و نظر واقعی و نیت واقعی اش را نسبت به شما مخفی می کند. او از نزدیکی به شما اهدافی دارد که نمی تواند به آن اهداف برسد. شما نباید گول ابراز محبت صمیمانه ی او را بخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۳۴:۰۰
reza

reza : سلام وقت تون بخیر.
یه نفر به من یه کلت کمری داد که یه نفرو بکشم انگار توی یکی از اتاقهای خونمون بودم بعد داشتم کلت سر هم میکردم که دیدم یه نفر از در وارد شد و یه مسلسل دستش بود وبه سمت من گرفت و شلیک کرد هفت هشت تیر به سمتم شلیک کرد اما به خودم نگاه کردم دیدم اصلا زخمی نشدم و با خودم فکر میکردم که اون نفری که اسلحه به من داده قراره همین مردو بکشم بعد گفتم که من آدم کش نیستم یه تیر هوایی شلیک کردم که بگم بهش شلیک کردم و بعدش با دست اشاره میکردم که فرار کنه حالا می ترسیدم مامور صدای شلیک شنیدن الان میان و میگرفتم بعد داشتم اسلحه رو با وسایل خونه جاسازی میکردم تا از خونه خارج کنم

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۰۷:۵۰:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. می گویند نکوب به درب کسی با انگشت، که می زنند دربت را بامشت!! خوابتان گویای این است که اگر نیت بدی در مورد کسی داشته باشید، قبل از اینکه بخواهید این نیتتان را عملی کنید خداوند بدترش را سرتان خواهد آورد. پس هرگز قضاوت ناروا نکنید و برای کسی نقشه نکشید. حالا که خداوند شما را از خطرات مصون و محفوظ نگه داشته، به شکرانه ی این محبت خداوند، شما هم از عمل و صحبت ناحق امتناع کنید و با سیاست و خرد، با مردم تعامل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۷:۲۶
امیر

امیر : سلام و عرض ادب
خواب دیدم پسر عمه ام یک کلت کمری بهم دادبه قیمت 700هزار تومن که در این حین پلیس سررسید و اون فرار کرد و اسلحه رو زمین افتاد که پلیس گفت مال منه و من حاشا کردم بعد پلیس گفت این اسلحه دسته اش سیاه اینو برای خودت بردار و ی کلت دسته قرمز برام تهیه کن منم با خودم گفتم باید پول دوتا کلت بدم و بعد بین پدر و مادرم دراز کشیده بودم و در موردقضیه کلت و پلیس حرف میزدیم که انگار چیزی شبیه پلاسیتک روی ما بود مثل سقف که پسرم امد و روی اون پلاستیک و با زدن ضربه روی اون نذاشت ما حرفمون تمام کنیم
بعد از اینهم پدرزن و مادرزنم و مادرمادرزنم دیدم که روی یک میز بزرگ چوبی رفته بودن

ممنون از زحمات حضرت عالی

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۲:۱۲:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. زندگی شما به کمال خواهد رسید و از زندگی تان لذت زیادی خواهید برد. باید سعی کنید که شور و شوق بیشتری برای پیشبرد اهدافتان داشته باشید و تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید. شما با غرور و قدرت بیشتری رفتار می کنید و سعی می کنید که بین احساسات و منطق تان تعادل به وجود بیاورید. پسر شما از افکار و احساسات شما با خبر است و شما نمی توانید با ظاهرسازی، احساستان را از او مخفی کنید. پدرزن و مادرزنتان سعی می کنند که خردمندانه تر و با سیاست تر با شما رفتار کنند و شرایط را بهتر و درست تر ارزیابی و قضاوت کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۷:۲۴
ponehh

ponehh : سلام خانم هراتی ایام به کام
دیشب خواب دیدم یه پسر خیلی خوشگل و‌خوشتیپ‌و‌قدبلند که فکر کنم قاتل بود اومد تو اتاقم ویه اسلحه دستش داشت منم رو تختم دراز کشیده بودم همون لحظه یه اسلحه دستم گرفتم مدام به طرفش شلیک‌میکردم ولی اسلحه م خالی بود پسره هم هر چی شلیک میکرد اسلحه ش خالی بود میدونستم باید تسلیم شم ‌چون هیچ راه فراری نداشتم زمانیکه بهم رسید با ترس و‌حشت از خواب پریدم

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۹:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با موقعیت یا پروژه ای مواجه می شوید که در عین حال که انجام آن برای شما جذابیت دارید ولی به خاطر غرورتان یا ترستان از شکست، نمی خواهید این پروژه را بپذیرید هر چند که مرتب وانمود می کنید که این پروژه هدف و ایده آل شماست. شما هنوز توانایی های خودتان را درک نکرده اید و البته کسی هم که پروژه را به شما معرفی می کند، تعارف الکی می زند و می داند که شما نمی توانید آن را بپذیرید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۳۱:۴۱
Mona

Mona : سلام.خسته نباشید تو خواب دیدم انگار تو حیاط خونه قدیمی خودمون هستیم که خالم و دخترش یک چرخ خیاطی که متعلق به خالم هست و( تو بیداری هم این چرخ رو داره )نشستن و دارن یک سری پارچه گل گلی و یه سری هم ساده میدوزند که تو این بین یک خانمی هم برای خالم یه پارچه میاره و ازش میخواد براش بدوزه تو خواب خالم انگار ناراحت بود و غمگین بعد یکدفعه رفت از تو آشپزخونه کارد بزرگ اورد و چند تا مرغ رو گرفت دستش و چند تا مرغ هم دست دخترش بود که همه مرغاپرشون سفید بود خودش میخواست همه رو سر ببره که بپزه حدودا ۶ تا مرغ بود بزرگ و چاق بودن مرغا بعد نمیدونم پسرش از کجا پیداش شد و یک تفنگ از این بزرگا دستش بود و شروع کرد سمت من شلیک کردن منم از دستش فرار کردم رفتم تو اتاق و اون هم به صورت رگباری شلیک کرد ولی همه خوردن تو دیوار بعد نمیدونم تو اتاق چطور یه در دیگه بود که از اون اتاق به اتاقای دیگه راه داشت منم رفتم تو اون اتاقا تا ببینم چه خبره.ولی هنوز از اون اتاق هم میتونستم ببینمشون.

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۰۰:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خاله ی شما می خواهد برای آینده برنامه ریزی کند و همه ی ترسهایش را از بین ببرد. او می خواهد که شاد و با نشاط باشد و تمام مولفه ها و عناصری را که باعث خوشحالی او می شوند به هم پیوند بزند. اما او به خاطر مشکلات مالی فکرش ناراحت است. او می خواهد کاری کند که زندگی اش به تعادل برسد و بچه هایش به سعادت خانوادگی برسند و احساس خوشبختی کنند. پسر خاله تان احتمالا از شما خوشش می آید و تمایل دارد که از شما خواستگاری کند. شاید شما زیاد تمایلی به ازدواج در شرایط حاضر نداشته باشید یا او را زیاد نپسندید و بخواهید به موقعیت های دیگر فکر کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۳:۵۰
shahila13

shahila13 : سلام،ببخشید که من کوتاه نوشتم عادتم در تعریف کردنه.اصلاح کردم خوابم رو.
ممنون از تعبیرتون
داخل خونه بودیم کنار رودخونه، سه مرد غریبه با اسلحه خانوادمو گروگان گرفتن دستای افراد خانوادم همه بالا بود،یکی از پسرا (x) اومد منو برد یه اتاق دیگه من با کمال میل رابطه برقرار کردم اروم شد، بعد به دونفردیگه گفت اسلحتونو بزارید زمین ولی در هنوز بسته بود دختر برادرم به پلیس زنگ زده بود، گارد ویژه اومد.
من به اون پسرx گفتم برو پلیسا میرسن ولی بی خیال نشسته بود و نمیرفت، تا پدر اون پسرکه متوجه شده بودمثل سوپرمن بالباس سوپرمن اومد، پدرش فراریشون داد مخفیانه داخل روخونه افتادن ، با لباس خرس سفید( سه نفر توش قایم شدن که از دست پلیس فرار کنن)، اونا تو رودخونه رفتن انگار میخواستن برن یه کشور دیگه ولی اون پسر راضی نبود بره من تا یه جایی همراهیش کردم.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۱۴:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای افکار تازه ای به ذهنتان می رسد و احساساتی می شوید. خانواده ی شما احساس قربانی شدن در شرایط موجود یا احساس بی قدرتی می کنند و حق انتخابی در رابطه با مشکلاتی که در زندگی تان وجود دارد، ندارند. آنها احساس استیصال می کنند و نظرشان انگار برای شما مهم نیست. شما می خواهید که به خواسته ی خودتان برسید و ارضای روحی شوید و خیالتان راحت شود. خانواده ی شما نگران امنیت شما هستند. کسی که قبلا میخواسته با شما دوست شود، دلش می خواهد خردمندانه رفتار کند و به نظر بیاید که مثل یک قهرمان است و می تواند هر مشکلی را برای شما حل کند و زندگی تان را متحول کند. اما او به خاطر ظاهر بدش از زندگی تان رفته و زندگی او متحول شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۹:۳۹
shahila13

shahila13 : با سلام، خواب دیدم تو یه خونه بودیم کنار رودخونه سه مرد با اسلحه خانوادمو گروگان گرفتن دستای افراد خانوادم همه بالا بود، یکیشون اومد منو برد یه اتاق دیگه من با کمال میل رابطه برقرار کردم اروم شد، بعد به بقیه گفت اسلحتونو بزارید زمین ولی در هنوز بسته بود دختر برادرم به پلیس زنگ زده بود، گارد ویژه اومد من به اون گفتم برو ولی بیخیال نشسته بودپدرش که متوجه شده بود مثل سوپر من با لباس سوپرمن اومد، منم گفتم برو، پدرش فراریشون داد مخفیانه داخل روخونه افتادن ، با لباس خرس سفید( توش قایم شدن)، اونا تو رودخونه رفتن انگار میخواستن برن یه کشور دیگه ولی اون پسر راضی نبود بره من تا یه جایی همراهیش کردم.
در واقعیت اون پسر شبیه یه پسر بود که میخواست باهام دوست شه ولی چون قیافش خشن بود من ازش ترسیدمو باهاش دوست نشدم

پاسخ
لینک۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۴۲:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای افکار تازه ای به ذهنتان می رسد و احساساتی می شوید. خانواده ی شما احساس قربانی شدن در شرایط موجود یا احساس بی قدرتی می کنند و حق انتخابی در رابطه با مشکلاتی که در زندگی تان وجود دارد، ندارند. آنها احساس استیصال می کنند و نظرشان انگار برای شما مهم نیست. شما می خواهید که به خواسته ی خودتان برسید و ارضای روحی شوید و خیالتان راحت شود. خانواده ی شما نگران امنیت شما هستند. برادر شما برای دخترش و شما حکم قهرمان زندگی تان را دارد و مسئولیت های زیادی را به خاطر خانواده اش به دوش می کشد. او فراتر از انتظار شما حاضر است برای خانواده اش زحمت بکشد. او قادر است مشکلات زندگی شما را حل کند و زندگی تان را متحول کند. تحولی کاملا بزرگ در زندگی تان رخ خواهد داد . درضمن شما بیش از حد خوابتان را خلاصه کرده اید و از دختر برادرتان صحبت می کنید ولی منظورتان این است که آن پسر در پوست خرس رفته!!! چندین بار خوابتان را خواندم تا متوجه شوم. اگر به خاطر خلاصه نویسی در تعبیر اشتباه به وجود بیاید اصلاح خوابتان را به عنوان کامنت به هیچ وجه قبول نخواهم کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۵۸:۳۲
shahila13

shahila13 : با سلام، خواب دیدم تو یه خونه بودیم کنار رودخونه سه مرد با اسلحه خانوادمو گروگان گرفتن دستای خانوادم همه بالا بود، یکیشون اومد منو برد یه اتاق دیگه من با کمال میل رابطه برقرار کردم اروم شد، بعد به بقیه گفت اسلحتونو بزارید زمین ولی در هنوز بسته بود برادرزادم به پلیس زنگ زده بود، گارد ویژه اومد من به اون گفتم برو ولی بیخیال نشسته بودپدرش که متوجه شده بود مثل سوپر من با لباس سوپرمن اومد، منم گفتم برو، پدرش فراریشون داد مخفیانه داخل روخونه افتادن با لباس خرس سفید، اونا تو رودخونه رفتن انگار میخواستن برن یه کشور دیگه ولی اون پسر راضی نبود بره من تا یه جایی همراهیش کردم.
در واقعیت اون پسر شبیه یه پسر بود که میخواست باهام دوست شه ولی چون قیافش خشن بود من ازش ترسیدمو باهاش دوست نشدم

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۵۵:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. ((در نوبت هستید)) و باید این خواب سومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۵۰:۴۹
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.