تعبیر خواب بیمارستان
لوک اویتنهاو میگوید: اگر خواب بیمارستان دیدید، دوستانتان نیازمند کمک شما خواهند شد. اگر خود را در درون بیمارستان ببینید، خبرهای غمگین خواهید شنید. اگر خواب ببینید در بیمارستان بستری هستید، نشانه آن است که باید با دقت و هوشیاری از بیماری مسری فرار کنید. اما اگر خواب ببینید برای عیادت شخصی به بیمارستان می روید، نشانه آن است که از حال یکی از نزدیکان خبرهای بدی خواهید شنید.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
الهه : سلام خانم هراتی روزتون بخیر. امروز خواب دیدم که روی پام (از پاشنه تا رویه پا) دچار یه آسیب شده که انگار از زیر پوست پام قرمز شده باشه یا یه مقدار کم کبود به خاطرش رفتم بیمارستان بستری شدم اما چیز خاصی نبود و داشت خوب میشد ولی گفتن بینی من نیاز به عمل داره بعد انگار یه مقدار کم خون های لخته کوچیک کوچیک از حلقم دادم بیرون بعد انگار که دیگه نیازی به این عمل نبود و مرخص شدم. توی یک شهر کوچیک بودم شهر اجدادیم استهبان. بعد همینجوری دید میزدم اینجا که مغازه هاش چیز خاصی ندارن رفتم توی یک سوپری خیلی بزرگ گفتم حالا باز بهتر شد اما باز خیلی خوب نیستن. مابقی خواب در رابطه با زن عموم بود که خیلی یادم نمیاد انگار یک چیزی میخواستیم بدیم زن عمو که خوب در نیومده بود بعد انگار زن عموم یک چیزی داد به ما یه چیزی شبیه محصول حیاط.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما احساس می کنید که تعادلتان را در زندگی برای حفظ استقلال و خودمختاری تان تا اندازه ای از دست داده اید و از اینجهت دچار استرس شده اید. مسئله ی مهمی نیست که فکرتان را به خاطرش ناراحت کنید؛ ولی باید رویه و روند خودتان را نسبت به انجام بعضی از کارها، تغییر بدهید. استرس و نگرانیهای شما دفع خواهد شد. شما قبلا حرفهای بدی زده اید که حالا به خاطرش پشیمان هستید. شما سعی می کنید که مطابق با فرهنگ خانوادگی تان و ارزشها و سنت های زندگی تان؛ کارهایتان را به پیش ببرید. ولی بعد به این فکر می کنید که باید شیوه ی زندگی تان را کمی تغییر بدهید. ذهنتان خسته است و ایده های زیادی در سر دارید و به انتخاب های پیش رویتان نگاه می کنید تا ببینید باید چه کار کنید. سبک زندگی و یا طرز فکر شما و زن عمویتان خیلی هماهنگ نیست. زن عمویتان هر چه از اجتماع محل زندگیش یادگرفته، همانگونه با شما رفتار می کند. تشکر از همراهیتون
الهه : قسمت آخر خوابم اینطور بود که انگار یک چیزی میخواستیم بدیم زن عمو که خوب در نیومده بود بعد انگار زن عموم یک چیزی داد به ما یه چیزی شبیه محصول حیاط.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما در مجموع شامل 799 کاراکتر ( منهای قسمت اخر خوابم اینطور بود که) و دو حق خواب است. لطفا یک حق خواب شارژ کنید. در نوبت هستید تشکر.
الهه : سلام خانم هراتی روزتون بخیر. امروز خواب دیدم که روی پام (از پاشنه تا رویه پا) دچار یه آسیب شده که انگار از زیر پوست پام قرمز شده باشه یا یه مقدار کم کبود به خاطرش رفتم بیمارستان بستری شدم اما چیز خاصی نبود و داشت خوب میشد ولی گفتن بینی من نیاز به عمل داره بعد انگار یه مقدار کم خون های لخته کوچیک کوچیک از حلقم دادم بیرون بعد انگار که دیگه نیازی به این عمل نبود و مرخص شدم. توی یک شهر کوچیک بودم شهر اجدادیم استهبان. بعد همینجوری دید میزدم اینجا که مغازه هاش چیز خاصی ندارن رفتم توی یک سوپری خیلی بزرگ گفتم حالا باز بهتر شد اما باز خیلی خوب نیستن. مابقی خواب در رابطه با زن عموم بود که خیلی یادم نمیاد انگار که یک محصولی از حیاط برامون آوردن جایگزین چیزی خیلی مبهمه این قسمت برام.
فریبا هراتی
: سلام. لطفا در صورتی که فکر می کنید خوابتان فقط شامل یک حق خواب است خوابتان را بازنویسی کنید تا در کل مجموع کاراکترهای خوابتان بیشتر از 750 نشود. حق خواب شما به شما عودت داده شد. تشکر.
Afsiiiii : سلام وقت بخیر حق خواب پرداخت کردم من امروز نزدیک ساعت ۶صبح خواب دیدم در خانه یکی از اقوام هستیم و خواهرم چند عکس پدرم که در بیمارستان روی تخت است را به من نشان میدهد ولی پدرم در عکسها بیهوش نبود و چشمانش باز بود دلیل اینکه چرا در بیمارستان بود را در خواب نمیدانستم خوابم خیلی کوتاه بود و بلافاصله بیدار شدم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که گناهان پدرتان آمرزیده شده و خداوند دعاهای او را مستجاب خواهد کرد. پدر شما آگاهانه و با بینشی قوی؛ تصمیم گرفته است که به خدای بزرگ در کارها توکل کند تا فکر و ذهنش به آرامش برسد و انشالله مشکلاتش رفع شوند. تشکر از همراهیتون
فرشته : سلام.لطفا نمایش ندید.شنبه ۱۰تیر طولانی شد یه حق خواب دیگه پرداخت میکنم ممنون
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 1157 کاراکتر و 2 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگیتان از امکانات لازم برای رسیدن به موفقیت برخوردار هستید؛ ولی اعتماد به نفستان کم است و یا انگیزه ی کافی برای رسیدن به موفقیت را ندارید برای همین خیلی در پیشبرد کارهایتان تعلل می کنید و کارها را به تاخیر می اندازید. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و روی جسم و ذهنتان کار کنید تا شخصیت قویتری از خودتان بسازید. شما در گذشته برای رسیدن به پول و ثروت؛ فریب اشخاص تنگ نظر و بخیلی را خورده اید و فکر کرده اید که اینطوری شرایط مالیتان بهتر می شود. شما شخصیتی خالص و از خودگذشته و پاکدامن داشته اید که می خواستید زندگی خوب و مرفهی داشته باشید و خوش باشید ولی این انتخاب اشتباه شما منجر به این شده که شما تنها بمانید. شما برای اینکه خوشبخت باشید، باید نشان دهید که برای معیارهای خوب انسانها اعتبار قائلید و نه اینکه فریب ظاهر و ثروتشان را بخورید. شما اهمیتی به اینکه روحتان را قوی کنید و از اشتباهاتتان درس بگیرید؛ نشان نداده اید. شما احترامتان و پاکی تان و آرامشتان را دست کم گرفته اید و اگر بخواهید شروعی تازه داشته باشید؛ باید قدر خودتان را بدانید و بخواهید با کسی آشنا شوید که روحی پاک و دلسوز و معنویتی قوی و شخصیتی از خودگذشته داشته باشد و نه صرفا یک جیب پر پول. تشکر از همراهیتون
حمیده : سلام استاد عزیز حوالی اذان صبح خواب دیدم در بیمارستان هستم و برای مرخص شدنم علاوه بر شرایط عمومی همه باید یک فرم دستی هم پر کنم و خیلی روی ترخیص من دقت می کردند و من فرم‌ها را امضا کردم و تحویل دادم (در واقع در حال جابجایی کاری در اداره هستم و باید اسنادی را امضا کنم که امیدوارم بعداً برایم دردسر نشود و مدتیست نگرانم و نمیدانم پست جدیدم را قبول کنم یا نه؟ و در آینده چه اتفاقی می افتد) در همین حال خودم را به شکل مردی دیدم که در یک مغازه فست فود در حال خوردن ساندویچ( مقدار زیادی گوشت چرخ شده بسیار خوشمزه و تازه را پختند و به صورت کباب لای نان همبرگری) می خورم و تلفنی به یکی از اعضای خانواده می گفتم اگر دوست دارد برای او هم ببرم.
لطفاً تعبیر بفرمایید.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید اقدامی انجام دهید که مشکلاتتان تمام شود و به آرامش برسید ولی باید دقت کنید ببینید در شرایط حاضر، چه چیزی در زندگی تان کم است و اینکه آیا این اقدام شما، خواسته های شما را محقق خواهد کرد یا خیر. شما دارید مرتکب اشتباه می شوید. به سلامت خودتان اهمیت نمی دهید. تصمیمات عجولانه ای می گیرید. با قبول کردن این پست، شما سخت می کوشید و فشار و استرس زیادی روی شما قرار خواهد گرفت ولی از زندگی تان راضی نخواهید بود، حتی اگر دیگران حسرت شما را بخورند و دوست داشته باشند جای شما باشند! تشکر از همراهیتون
جواد : با سلام لطفاً نمایش داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که انشالله نگرانیهای شما تمام خواهد شد. خواهر دوم شما و دختر خواهرتان سعی می کنند که برای حل مشکلات مشترک شان اقدام کنند. دختر خواهرتان می خواهد بزرگسالانه تر از گذشته رفتار کند. خواهرتان که نوزاد کوچک داشته، می خواهد شروعی تازه داشته باشد و به هدفش برسد ولی شاید درست صحبت نمی کند. شما از خودتان حمایت می کنید و به ثروت و کمال خواهید رسید و استقلال بیشتری بدست می آورید. شما نگران هستید که بگویند حق کسی را خورده اید و اعتبارتان پایین بیاید. ولی از ارزش و اعتبار شما کاسته نخواهد شد و متضرر نمی شوید. خوابتان شامل 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Niloofar : سلام خواب دیدم ک در حال رفتن ب بیمارستان مهر هستم ک باید مریض با آمبولانس جابجا کنم ولی بنظرم اومد مریض مرده ک ی اتوبوس اومد برای جابجایی پرسنل بیمارستان منتظر من بودم ک برسم دیدم ک اوما با اتوبوس بیمار جابجا کردن من اتوبوس دیدم ک رفت سر را راه باهاشون حرف زدم اما سوار نشدم و بیمارستان خودمون دیدم ک از پله ها پایین میومدم احساس کردم ک وضع بیمارستان خوب نیست و دارند راجب تعدیل نیرو حرف میزنند بعد خواب دیدم ک ی چتر خریدم بارون میومد ازدستفروش ولی چتر خراب بود باز نمیشد کامل دوباره خواب دیدم ک با ۲ آقا دوباره از همون دستفروش چتر خریدم چتر اونا سالم باز باز چتر من باز نمیشد انگار یادم رفته بود ک از اون آقا چتر خریدم تو همون روز قبلا ک یهو یادم اومد و بهش گفتم ک دوباره ب من چتر خراب دادی و اون آقا منو نگاه میکرد انگار تو فکر رفته یا یادش نمیومد ک بهم دوبار چتر فروخته
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب اولتان این است که شما رفتار بی ملاحظه ای از خودتان بروز می دهید که باعث ایجاد مشکلات بزرگی برای خودتان و دیگران می شود. شما سعی می کنید که مثل همه ی پرسنل بیمارستان رفتار کنید ولی نمی توانید عملکردی مشابه دیگران و در راستای افکار آنان داشته باشید. شما در کارتان نوعی شکست را تجربه می کنید و ممکن است نگران هستید که کارتان را از دست بدهید. بخش دوم خوابتان خواب جداگانه ایست که متاسفانه چون فقط یک حق خواب شارژ کرده اید، و علیرغم درخواست بنده برای تمدید شارژ، خوابتان را تمدید نکردید، از تعبیر آن معذورم. در صورت تمایل به تعبیر می توانید آن را جداگانه بعدا ارسال کنید. تشکر از همراهیتون.
فریبا هراتی
: سلام مجدد. تعبیر بخش دوم خوابتان این است که شما سعی می کنید که از کسی که توانایی مشاوره و راهنمایی شما را ندارد، راهکاری یاد بگیرید که بتوانید به امنیت عاطفی برسید و از مواجهه با مشکلات خودداری کنید. ولی نصیحت این شخص برای کمک به شما کارساز نیست چون این شخص، از مشکل واقعی شما بی خبر است. چیزی که می تواند به شما امنیت عاطفی ببخشد، این است که عزم و اراده تان را جزم کنید که منبعد بشدت قوی و مستقل و خودمختار در کارتان رفتار کنید. اگر بخواهید به رفتار قبلی تان ادامه بدهید، باز برایتان مشکلاتی ایجاد می شود که نمی توانید از پس آن برآیید. این شما هستید که باید مسئولیت عملکرد خودتان را بپذیرید. باید قویتر و خودجوش تر و خودمختارتر رفتار کنید و نه اینکه بنشینید که دیگران به شما بگویند که چه بکنید و چه نکنید. تشکر از همراهیتون
ارغوان بهاری : سلام وقت بخیر،۷ام مهر خواب دیدم شوهرم توو بیمارستان بستری هس انگار می گفتن به دلیل عارضه قلبیه که بعداً مشخص شد مشکل ریه بوده که بعد از 61روز بالاخره مرخص می شدو حال عمومیش بهتر بود، باهاش حرف می زدم که بشدت نگرانتم .برادر و خواهرش برای عیادتش اومده بودن بیمارستان که خواستم پذیرایی کنم جعبه شیرینی خالی بود و تموم شده بود منم مجبور شدم شکلات تعارفشون کنم ،با برادرش خوش و بش کردم ولی اصلا باخواهرش کلامی هم حرف نزدم و بحساب نیاوردمش(در اصل با خانواده همسرم ارتباطی ندارم )
فریبا هراتی
: سلام. همسر شما به خاطر مسئله ای دچار استرس شده و حرفش را به زبان نمی آورد و از این جهت احساس خفگی می کند. او دعا می کند که این مشکل رفع شود و همینطور هم خواهد شد و همسرتان شروعی تازه را آغاز خواهد کرد و مشکلش تمام خواهد شد. خواهر و برادر همسرتان از این جهت نگران همسرتان هستند ولی شما هیچ احساسی به آنان ندارید و دیگر نمی خواهید با ایشان ارتباطی داشته باشید و از خواهر او بیشتر از برادرش ناراحت هستید. با این وجود سعی می کنید که رفتار بدی از خودتن بروز ندهید . تشکر از همراهیتون
zohur68 : سلام خانم هراتی عزیز،لطفا نمایش داده نشه.
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجتی دارید که زیاد نسبت به تحققش خوشبین نیستید. اما با این وجود، شما می توانید به دستاوردهای بالایی در زندگی تان برسید و اعتبارتان بالاتر برود. اما ایمان شما نسبت به تحقق اهدافتان زیاد نیست و این باعث می شود که شما انرژی منفی به سمت خودتان بفرستید و فکر کنید که قطعا شکست خواهید خورد. شما احساس می کنید که در جنبه ای از زندگی تان گیر افتاده اید و کسی وقت و انرژی شما را می دزدد و یا کارها و موفقیت های شما را به اسم خودش جا می زند. اگر منفی بافی نکنید و ایمانتان قوی باشد، شیطان نمی تواند به شما غلبه کند و قطعا در اینصورت قادر خواهید بود که با سختی های زندگی تان مقابله کنید. خوابتان شامل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون