کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب بیهوشی

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر کسی ببیند بیهوش شد، چنانکه عقل او زایل شد، در کاری سرگشته و متحیر خواهد شد اما سرانجام کارش نیکو گردد.

    امام صادق (ع) می فرماید: بیهوشی درخواب بر دو وجه است:
  1. دشواری کارها،
  2. تحیر و سرگشتگی و فروماندگی و بیچارگی.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

24 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

asma

asma : سلام
دیشب برادرم برای خواهرم خواب دیده که خواهرم دوست پسرسابقش(علیرضا)با مادر و خواهرش دعوت کرده بوده خونمون
یک حالتی بوده تا اومدن سفره غذا انداختیم
بعد داداشم شلوارم خوب نبوده رفته دستشویی شلوارشو عوض کنه وقتی برمیگرده نمیدونه چی شده میبینه علیرضا سر خواهرمو از پشت زده به جایی بیهوش شده و پر از خون بوده و اونا فرار کرده بودن *(نکته: علیرضا از خواهرم بعد از ۴سال جدا شد و خواهرم در عشق یکطرفه نفر دیگری هست)

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۵۸:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. برادر شما هنوز در پس زمینه ی ذهنش از اینکه نتوانسته بخوبی از خواهرتان حمایت کند و نتوانسته نقش خودش را بخوبی در رابطه با خواهرتان در حمایت از او ایفا کند ناراحت است. او به این فکر می کند که علیرضا به زندگی تان راه پیدا کرده و به خواهرتان ضربه ی فکری و روحی زده و اعصاب او را خورد کرده و باعث شده که خواهرتان الان نتواند درست در زندگیش تصمیم بگیرد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۹:۱۱:۳۰
Katusha

Katusha : سلام وعرض ادب خانم هراتی بزرگوار. این خواب رو برادرم روز پنج شنبه هفته پیش دیدن که اینطوری بوده: خواب دیدم مادرم مرده ،تو بازار چندتا فامیل از اقوام پدریم رودیدم وتو آغوش هم گریه کردیم،یهو یک نور سفید زیبا از درونم زیاد شد و زد بیرون و بیهوش شدم،چشمامو که باز کردم وبه هوش آمدم تو خونه خودمون بودم اون موقع فهمیدم غیب شدم و تو خونمون ظاهر و بیدار شدم،بعدش از خواب پریدم.خانم هراتی جان از زحمتهای همه اعضای سایت مخصوصا شما خیلی ممنونیم زنده باشید وخدا ازتون راضی باشه وعاقبت بخیر شید.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۹:۳۹:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به دلائلی از خودتان رفتاری بی احساس و نابخردانه بروز می دهید. شاید سعی می کنید که استقلال عمل داشته باشید و خلاف میل مادرتان رفتار کنید. اینکار احتمالا باعث شادی فامیل پدری تان می شود ولی پیامد آن اینطور است که اعتماد به نفستان کم می شود و فکر می کنید که خلاف میل و خواسته های مادرتان رفتار کرده اید و هویت خودتان را از دست داده اید. این باعث می شود که شما فکر کنید که مورد توجه دیگران قرار نمی گیرید و مردم شما را نادیده می گیرند. شما تنها زمانی خودتان را کامل خواهید دانست، که هویت و شخصیتی که مادرتان سعی کرده شما را بر طبق آن بار بیاورد را از دست ندهید. تشکر از محبت و همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۱۲:۱۶
 Reyhan

Reyhan : سلام خانم هراتی عزیز انشالله که حالتون خوب خوب باشه دیروز خواب دیدم خونه یکی از آشناها هستیم و انگار حالم بده دراز کشیدم ولی نمیدونستم چمه.تو حالت ضعف بودم جوری که نمی تونستم حرف بزنم حس میکردم دارم بیهوش میشم فقط هوشیار بودم و تمرکز کرده بودم که بیهوش نشم تو اون حالت دیدم که یکی از فامیل انگار آقا بود به شوهرم می گفت حالش بده باید مراقبش باشی حالش خوب نیست به شوهرم گفت ببین از مچ پاش خون میاد بعد متوجه شدم از دو تا مچ پام به اندازه یه سر سوزن چند قطره خون اومده و پام خونی و ضعفم برا اونه ولی شوهرم انگار حواسش نبود یه جوری بیخیال بود و لبخند میزد دوباره دیدم همون آقا اومد به شوهرم گفت حالش خوب نیست الان حالش بد میشه و باز هم شوهرم بی خیال بود و بهش میگفت تو فکر نباش چیزیش نیست از حرفش دلم گرفت تو دلم گفتم چقدر بی خیاله من دارم بیهوش میشم بقیه متوجه شدن ولی شوهرم نه در لحظه آخر که می خواستم بیدار بشم یه پنجره دیدم که یک پرده سفید به بهش بود انگار باد ملایمی تکونش می‌داد.ممنون میشم تعبیرشو بفرمایید.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۱:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما خیلی به خودتان فشار می آورید تا مسائل زندگی تان را به تنهایی حل کنید. به دنبال حمایت و جهتی در زندگی تان هستید که نشانه ای از امید و آرامش روحی بیشتر و چشم انداز تازه ای داشته باشد. همسر شما به احساسات شما اهمیتی نمی دهد و اصلا متوجه ی این مسائل نیست. صبوری شما به او ثابت کرده که کار او خیلی هم بد نیست! ( نه اینکه شما خیلی صبور و متفاوت و برجسته تر هستید). شما بیشتر نگرانی هایتان را در خودتان می ریزید تا اینکه بروزشان دهید. درک او کم است ولی کم کم خبرهای خوشی در راه است و زندگی همیشه به این صورت نمی ماند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۶:۵۳
Mehrnika

Mehrnika : با سلام و احترام
تو خواب دیدم در سالن سینمایی تاریک مشغول اجرای یه نمایشنامه هستم و انبوه جمعیت پشت سرم بودند و برگه اخر رو که خوندم روی بگه اعداد و ارقام بود و همزمان مردم بع بیرون رفتن من هم با اقای کارگردان بیرون رفتم سربالای مثل پارکینگ بود

به ایشون گفتم اون خونه ما بود قبلا و خیلی قشنگ بود
ولی دیدم اونحا خونه ما نبوده و من اشتباه کردم بلافاصله گفتم اونجا نیست یه کوجه بالاتر و خونمون خیبی قشنگ بود
یه دفعه دیدم که اون اقا که خیلی مقتدر بود حالا بیهو ش بر زمین افتاده صداش کردم و به سمتش رفتم
غش کرده بود و دور لبش کمی اب دهانش جمع بود شبیه بچه های ۹ یا ۱۰ ساله شده بود با صورتی نعصوم و بجه گانه صداش کردم و بعد بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین
تو واقعیت خواستگار خواهرم هستن
و تو خواب انگار اصرار داشت که خواهرم بهش توجه کنه
ومن ایشونو پشت یه پنجره با شیشه های دودی گذاشته بودم و تمایلی نداشتم کسی ببیندش.
با تشکر فراوان

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۱۴:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احترام متقابل. شما سعی می کنید که کنترل و مسیر زندگی تان را دست خودتان بگیرید و به صورتی که نه خیلی رک و بی پرده باشد و نه خیلی واضح، نظراتتان را بگویید. برای شما اعتبار یک شخص خیلی مهم است و کسی که خواستگار خواهرتان است، احساس می کند که شما دارید آرامش او را از او می گیرید. او در مقابل شما احساس استیصال و درماندگی می کند و نمی داند چطور باید با نورم های شما هماهنگ باشد تا به او اعتبار بدهید. شما از خودتان تعریف می کنید و او پیش شما کم می آورد. او اعتماد به نفسش کم می شود و نمی داند چطور باید از خودش دفاع کند. شما نمی خواهید او را به عنوان خواستگار خواهرتان به کسی معرفی کنید و سعی می کنید که از دیگران مخفی اش کنید. شاید او را برای خواهرتان نمی پسندید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۴۱:۲۴
Minoo1370

Minoo1370 : سلا من خواب دیدم انگار یه فروشگاهه ک شوهرم کلی پول دادو کلی محصول خرید بعدش انگار داخل یه دفتر کنار میز بود من رفتم بیرون و چادر سفید سرم بود و شب بود و بیرون منتظرش مونده بودم تابیاد دوسه خانم چادر مشکیم از کنارم رد شد بعد انگار یه دزد اومد دستو دهن منو گرفت و یه خانم چادری لای در بود تا دزد میخواست بهم قرص بیهوشی بده ب اون دختر اسم بابامو کفتم و گفتم تو مغازست بگو بیاد کمکم و دزد قرص بیهوشی رو گذاشت تو دهنم و از خواب بیدار شدم....

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۱۹:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. ایده های زیادی در فکر همسرتان است که به آنها فکر می کند و می خواهد تا احتیاجات زندگی تان را فراهم کند. او شرایط خودش و موقعیت زندگی تان را مورد بررسی و قضاوت قرار می دهد و شما شخصیتی با کرامت و پاک دارید و در سختی ها به قضاوت او اعتماد می کنید. مسئله ای پیش می آید که بخواهند اعتبار و ارزش یا شخصیت شما را زیر سوال ببرند ولی شما نشان می دهید که اصالت و فرهنگ دارید و باید مراقب حرف زدنتان باشید تا شما را عصبانی نکنند و حرفی بزنید که شخصیت و اعتبارتان زیر سوال برود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۰۸:۱۹
سیما سحرابی

سیما سحرابی : سلام خانم هراتی عزیز
خواب دیدم تو اتاق داشتم با پسری که میشناسمش حرف میزدم
و اون بیهوش شد ،منم از ترس اینکه کسی نفمه باهاش بودم به هیچکس نگفتم ... و بعد بسیارآشفته بودم و گریه میکردم که من کشتمش اگه به کسی گفته بودم نجات پیدا میکرد و حس پشیمونی داشتم...
ممنون از شما

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۷:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او از اینکه مسئولیت عملکرد و کارهای خودش را به عهده بگیرد، طفره می رود و سعی می کند که احساسش را سرکوب و مخفی کند و شما هم نمی خواهید که دیگران بفهمند که شما موجب افسردگی او شده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۱:۳۲
نرجس

نرجس : سلام خانم هراتی عزیز.سال نو مبارک. خواب دیدم  در  خانه ای موقتا مقیم هستیم به مناسبتی مثلا تعطیلات . اتاقی داشتیم همراه با چند اتاق جداگانه که در اختیار دیگران بود و یک حیاط مشترک. اتاق ما دو قسمتی بود. قسمت دوم اتاق انگار یه کم بالاتر قرار داشت و دیواری حایل بین دو قسمت بود. اتاق چیده نشده بود اما خرت و پرتی در وسط جمع شده بود. وقتی وارد شدم،خاله ی مرحومم رو صدا کردم. کمی صداش رو بالا برد تا متوجه بشم در حال خواندن نماز است. نمیتونستم ببینمش چون در قسمت بالاتر اتاق، پشت دیوار بود. همونجا در قسمت پایین که ایستاده بودم،یک دفعه سرم سبک شد و بیهوش شدم و افتادم.افتادنم هیچ صدایی نداشت. مثل یک پر افتادم. چشمام هیچ جایی رو نمیدید اما کاملا حس میکردم و میشنیدم. حس کردم خاله م نمازش که تمام شد اومد پایین از کنارم رد شد و بی تفاوت گفت، باز که تو بیهوش شدی! و رفت بیرون در حیاط. اونجا صداش رو میشنیدم که با داییم حرف میزد و تقریبا شنیدم ماجرای بیهوش شدنم رو گفت. فکر کردم با هم برمیگردن میان سراغم. توو همین فکر که بودم دوباره سرم سبک و داغ شد و دوباره بیهوشتر شدم!! از خواب پریدم. میخوام ببینم خاله ی مرحومم ناراحته از من؟؟

پاسخ
لینک۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۲۰:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سال نوی شما هم مبارک. شما موقتان به مسئله ای فکر می کنید یا ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد و روحیاتتان عوض می شود. درک شما نسبت به دیگران بالاتر است و اجازه نمی دهید که زندگی شخصی تان را دیگران بدانندو در کارتان دخالت کنند. اما از لحاظ اجتماعی در فامیل یا همسایه ها شرایطی وجود دارد که فکرتان را ناراحت می کند. روح خاله تان شاد. شما به خاطر مسئله ای به شدت می ترسید و احساس خودتان را سرکوب می کنید و ترس هایتان را به زبان نمی آورد. دعای خیر خاله تان پشت سر شماست و او نمی خواهد که شما اینقدر بترسید و نگران باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۳۶:۰۲
Negar2

Negar2 : سلام شوهرخواهرم۵ماه پیش با خانم همکارش به خواهرم خیانت کرده بود.خواب دیدم شوهر خواهرم یه پست گذاشت اینستا.زنا و مردا همه تو جایی مثل آنتالیا کنار استخرها بودن و آهنگ ترکیه پخش میشد.انگار رفته بودن اونجا.بعد بیرون از اینستا جشن گرفته بودن.آهنگ پخش شد عده ای پاشدن پیراهنشونو دادن بالا و شکمهای بزرگشونو تکون دادن و رقصیدن.دخترخواهرم از هوش رفت و شوهر خواهرم دنبال برانکارد میگشت که ببرتش دکتر.اونجا خانم همکارشو دیدم که قایم شد شوهرخواهرم نبینتش ولی اون پیداش کرد و با مهربانی گفت:داری چیکار می‌کنی.پیش اون خانم یه قابلمه بود توش لوبیا و گوشت میپخت برا آش.شوهرخواهرم هم زد گفت:برنجشو کم ریختی اونم برا اینکه ضایع نشه گفت:اینارو میپزم بزارم فریزر بعداً آش بپزم. بعد شوهرخواهرم سریع رفت برانکار آورد دخترشو ببره دکتر.خواهرم اونجا بود با روسری قشنگ زرد

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۰۰:۱۵:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهرخواهر شما به خاطر شرایط موجود اجتماعی، عصبانی و ناراحت است و خشم و ناراحتی خودش و احساسات واقعی خودش را ابراز می کند. دختر خواهرتان از تغییراتی که دوروبرش اتفاق می افتد، می ترسد و نگران است و نمی داند که باید چطور با این مسائل مواجه شود. شوهرخواهرتان سعی می کند که او را در مواجهه با این مشکلات آماده کند و از او حمایت کرده و او را راهنمایی کند. خانم همکار شوهرخواهرتان، تمایلی ندارد که در این شرایط اجتماعی، دخالتی داشته باشد و دلشوره دارد. او می خواهد به صورتی زندگی کند که هیچ خطری متوجه ی او نباشد. شوهر خواهرتان معتقد است که هر چیزی بهایی دارد و این خانم هم باید برای رسیدن به خواسته هایش، بهای آن را بپردازد. پاسخ این خانم این است که در آینده او از منابع و امکانات خودش استفاده خواهد کرد ولی الان نمی خواهد که هیچ دخالتی در این موارد داشته باشد. خواهر شما در عین حال که فکرش ناراحت است ولی روشنفکر است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۰:۵۷
Mona

Mona : سلام .تو خواب دیدم تو خونه داییم بودیم و چند تا از خاله های دیگم هم بودن تو خواب احساس کردم دو تا از دختر خاله هام که خیلی با هم صمیمی هستن اصلا محل نمیزاشتن و همش داشتن از من فرار میکردن و نمیخواستن باهم صحبت کنن و انگار از دستم ناراحت بودن یکی شون رفت تو آشپزخونه که جلوش دوتا کاسه شله زرد بود و دیگری رفت تو ظرف شویی داشت ظرف می شست که احساس کردم ریش درآورد مثل مردا من تعجب کردم برگشتم تو سالن که همه بودن که یکی از خاله هام غش کرد و افتاد دخترش شروع کرد جیغ زدن ولی من و مامانم نگاه هم کردیم و می گفتیم داره ادا درمیاره یک هو مامانم به همه گفت بریم خونه خاله کوچیکم که همه مخالف بودن من رفتم به دختر خالم که مامانش غش کرده بود کمک کردم مادرش رو بیار داخل بعد من و مامانم تنهایی رفتیم خونه اون خاله کوچیکه و مامانم به من یه کیسه پر از ماهی فریز شده داد ماهی کو چیک و بزرگ که میخواستیم ببریم براش و یه سری چیزای دیگه.مرسی

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۹:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دخترخاله های شما نسبت به شما به دلائلی جبهه گرفته اند. یکی از ایشان سعی می کند برای آینده اش برنامه ریزی کند و در مقابل شما تندخویی خواهد کرد و دیگری به خوشی های امروزش سرگرم است و به شما توجهی نمی کند. خاله ی شما از نظر فکری احساس استیصال می کند و چیزی هست که عقلش به جایی قد نمی دهد و نمی داند باید چطور رفتار کند. مادرتان می خواهد از خاله ی کوچکتان حمایت کند و نگرش های تازه ای را در مورد حل مشکلات او به او ارائه دهد. مادرتان از قبل هم می دانست مشکل خاله ی کوچکتان چطور حل می شود ولی سکوت کرده بود و اجازه داده بود که ببیند که از طریق دیگری می تواند به خاله تان کمک فکری برساند یا خیر. شما به او هم کمک فکری می کنید و هم احتمالا کمک های مالی. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۹:۱۵
Zosati

Zosati : سلام من روز اول رمضان خواب دیدم، روزه ام و ازگرسنگی بیهوش میشم و میفتم، بعد خواب دوتاماهی کوچیک رو تو یه قسمتی از حمومون دیدم که تعجب کردم ایناازکجااومدن و چه جوری زنده آن، همه ی اینا و توی یه خواب دیدم، بعد دیدم مادربزرگم که فوت شدن بهم70هزارتومن کادو داد، منم از یه مغازه دودل بودم که لباس بخرم ولی درنهایت دودست لباس هرکدوم به قیمت400هزارتومن خریدم

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۲۸:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خودتان سختی می دهید و می خواهید خواسته هایتان را به خاطر روزه سرکوب کنید و احساسات خودتان را کنترل می کنید ولی درک و فهم شما نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت. روح مادربزرگتان شاد. دعاهای خیر او پشت سر شماست تا خوشبخت باشید و از زندگی تان لذت ببرید. شما رفتاری شایسته از خودتان بروز می دهید و به موفقیت های بسیار زیادی خواهید رسید. دور دور شماست و اوضاع به نفع شما خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۶ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۳:۴۰
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.