تعبیر خواب ته دیگ
تعبیر دیدن ته دیگ در خواب بیانگر غم و اندوه است. این ته دیگ ها می تواند شامل ته دیگ همه غذاها مانند ماکارونی، برنج و... گردد. البته بایستی بدانید به گفته منوچهر مطیعی تهرانی تعبیر دیدن ته دیگ با تعبیر خواب ته چین متفاوت است.
اگر در خواب ببینیم که پلو پخته و بخشی بزرگ از آن ته دیگ شده، خبر از شکست و ناکامی مالی در کاری است که به آن امید زیاد داشتیم. ته دیگ در خواب، هر چه سیاه تر و کلفت تر باشد بدتر است.
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: ته دیگ ابتلا و غم پایان کارها است. اگر کار مهمی در دست انجام داشته باشید و به خواب ببینید که ظرفی پر از ته دیگ مقابل شما نهاده اند خواب شما خبر می دهد که در پایان آن کار گرفتار ملال و غم می شوید.
تعبیر خواب خوردن ته دیگ
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: ته دیگ غم مالی است نه عاطفی و احساسی و به زبان دیگر (کاسه کوزه ای) است که بر سر بیننده خواب شکسته و در پایان کار همه گناهان شکست و ناکامی را به گردن خورنده ته دیگ می افکند. چنانچه در خواب ببینیم ته دیگ از دیگ می کنیم و می خوریم با غم و غصه ای که اتفاق و دنباله اش به ما رسیده دست و پنجه نرم می کنیم.
تعبیر خواب ته دیگ برنج
منوچهر مطیعی تهرانی گوید: اگر در خواب ببینیم که پلو پخته و بخشی بزرگ از آن ته دیگ شده خبر ازشکست و ناکامی در کاری است که به آن امید زیاد داشتیم و داریم. چنانچه خانمی درخواب ببیند پلوی او ته دیگ شده به شوهرش زیان مالی وارد می آید و اگر خودش فعالیت مالی داشته باشد زیان متوجه بیننده خواب خواهد شد.
ته دیگ در خواب ما هر چه سیاه تر و کلفت تر باشد بدتر است.
اگر در خواب چلو را سفید و بدون ته دیگ ببینید خوب است.
تعبیر های مرتبط :
تعبیر خواب دیگ
تعبیر خواب برنج
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
anita : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر.. من دم صبح خواب دیدم داخل پاساژی که من مغازه دارم یه اتاقکی مثل انبار هست که کلیدش دست دو تا از خانمهای مغازه دار پاساژ بود.من از یکیشون که خیلی اصرار داشت برم یه چیزی بخورم کلید گرفتم و رفتم داخلش که دیدم تو یه سبد پارچه ای که مختص نون بود ته دیگ زعفرانی و روغنی برنج هست البته ظرف خورشت هم بود.من شروع به خوردن ته دیگ کردم و خیلی خوردم البته خورشت رو یادم نیس خوردم یا نه.. وسط خوردن ته دیگ اومدم بیرون در قفل شد من خیلی ناراحت شدم کلید رو دوباره از اون یکی همسایم گرفتم و چون کلید قبلی رو از داخل رو در گذاشته بودم به سختی تونستم در رو باز کنم دوباره نشستم ته دیگهای باقیمونده رو خوردم فقط یه خرده واسه همسایم گذاشتم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خانمهای معازه دار به شما نصیحتی می کنند که اگر گوش کنید شرایط اقتصادی تان خراب خواهد شد. شما نیاز به حمایت روحی و نصیحت دارید ولی نباید نصیحت هر کسی را قبول کنید. خصوصا که اگر این نصیحت را تا تهش گوش کنید و سماجت به انجام کاری کنید که به نفعتان نیست. چون ظاهر این کار فریبنده است ولی اگر این کار را انجام دهید در واقع به ته دیگ خورده اید و دیگر از روزی خوب خبری نخواهد بود. تشکر از همراهیتون.
Fatemeh7 : سلام خانم محترم. روزتون بخیر.
من دیشب خواب دیدم که توی یه سالن بزرگ و روشن هستم و یه آقا و خانم انگار که نذری باشه سر دیگی وایستادن ته دیگ میکشن توی ظرف میدن بمن و من ظرفها رو میدم به مهمانها.
اون آقا توی ظرفی ته دیگ میزاره باز (ته دیگ نان که نازک و روشن بود) ولی این دفعه بیشتر از بقیه ظرفها میزاره و میدن بمن. من میپرسم برای کیه این. خانمه میگه این برای خودته برو بخور.
چهره مادرم و چند نفر دیگه رو دیدم که وقتی دیدن ظرف من ته دیگ بیشتری داره کمی با حسرت نگاه کردن.
من میرم سر سفره میشینم و خیلی کم ازش شروع میکنم به خوردن که متوجه میشم سوسک ریز مرده (بخاطر پختن) زیر ته دیگه. اول میگم عیب نداره بزار این یه دونه سوسکو بردارم و ته دیگارو بخورم. اما یه دفعه متوجه میشم خیلی سوسک ریز مرده لابلای ته دیگان و حتی لای یکیشون سوسک قهوه ای بزرگتر که مرده بود دیدم. دیگه کلا چندشم شد و نخوردم.
ایشالله که خیر باشه. ممکنه خوابم رو تعبیر کنید؟ خیلی ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. در حالی که شما احساس می کنید که شرایط مثبت و خوب شده و انتظار اتفاقات مثبتی را در زندگی دارید، سهم مردم از زندگی شان فقر و دست تنگی و اقتصادی خراب است. همین سهمی هم که به مردم می رسد حاصل زحمت بسیار و تلاش برای پیروزی بر دشمنان این ملت است. عوامل منفی، جنبه های نامطلوب زندگی و دشمنانی که خواسته اند حیب این بندگان خدا را خالی کنند و برایشان مصیبت و سختی به همراه بیاورند، همه از بین خواهند رفت. شما شخصیتی خیر و مهربان دارید. درست است که شما نمی توانید آنطور که استحقاقش را دارید از دسترنجتان بهره ببرید اما در عوض دلخوش باشید که شر عوامل منفی و ناراحتی ها، از سر ملت دفع می شود. تشکر از همراهیتون.
روشن : سلام وقتبخیر،خواب دیدم رفتم خونه فامیل مادرم و عمم وبچه هاش و نوهاش هم اومدن اونجا، با نوه عمم رفتیم بالا ی دیس ته دیگ نان زعفرونی و خوش رنگ اونجا بود و من میگفتم نمیتونم خودم رو نگه دارم و از نان میکندم و میخوردم،و اونجا راجع به درس و نمره صحبت میکردیم. تعبیرش چی میتونه باشه
فریبا هراتی
: سلام. یک مسئله ی (احتمالا) مالی ختم به خیر خواهد شد و شما منتفع می شوید، تجربه کسب می کنید و اعتبارتان بالا می رود انشالله. تشکر از همراهیتون.
روشن : ممنونم
فریبا هراتی
: استدعا می کنم.
Maryam : سلام ، وقتتون بخير، خداقوتتون بده. پريشب خواب ديدم تو حياط خونه مامانم اينا(در شهرستان) با يكي از دوستام كه تصميم به مهاجرت داره وايساديم و دوستم داره در مورد مهاجرتش و برنامه ريزياش صحبت ميكرد و يه فلش سفيد كه به سمت بالا بود كشيدروي ديوار(موقع توضيحاتش ) و من بهش گفتم ديوارو خط نكش و بادستش پاكش كرد(انگار كه با گچ كشيده بود). يه دفعه يكي از همكارام نميدونم از كجا اومد و من بهش پيشنهاد اينكه سر يه كاري بره رو دادم و گفتم مسيرش خيلي آسونه و همكارم(اقا)قبول كرد و رفت وقتي برگشت خيلي راضي بود و گفت فقط يه مسير تاكسي خورد و ازاونجا هم پياده مسيري نبود و راحت رسيدم ، و بعدش برادرم رو هم ديدم و به اون هم همين پيشنهاد رو دادم و اونم از اينكه اينقدر راحت رفته بود و اومده بود راضي بود (كلا از اين كار هر دوراضي بودن)و وقتي برگشت فكر مي كنم يه نايلون خوراكي بهم داد كه همون موقع همكارم هم اومد كه اونم بهم خوراكي بده متوجه شد برادرم بهم داده گفت خوب ميگفتي كه برادرت برات خوراكي اورده من ديگه خوراكي نمي اوردم برات و من هم براي اينكه ناراحت نشه نايلون اون رو هم گرفتم و ازش تشكر كردم بعد ديدم توي يه بشقاب همكارم بهم به اندازه نيم دايره تقريبا بزرگ (ته قابلمه متوسط رو دور نظر بگيرين به اندازه نصفش)ته ديگ نوني كه خيلي طلايي و چرب و خوش رنگ بود و تهش هم برنج هاي دونه درشت و سفيد چسبيده بود برام گذاشت تو بشقاب و برادرم هم نصفه ديگه ته ديگ رو بهم داد(وقتي كنار هم توبشقاب گذاشتن يه دايره كامل شده بود)ولي نديدم ته ديگ رو بخورم يعني ديگه از خواب بيدار شدم.(توضيح اينكه همكارم تازه عقد كرده و دنبال درامد بيشتر براي هزينه ازدواجش هست(ازراه بورس)و برادرم هم كه هشت نه سال پيش مقداري زيادي پول ازش كلاهبرداري كردند كه هنوز پس نگرفته ، و الانم خداروشكر مشغول كار و زندگي هست ولي مبلغ تقريبا زيادي به من بدهكار هستند.و ايشون هم ازدواج كردند،و چند وقت پيش هم سر قضاياي مالي بينمون يه مقدار شكرآب شد،)وقتي از خواب بيدار شدم حسم به خوابم خيلي خوب بود ولي تعبير ته ديگ رو خوندم يه مقدار گيج و پكر شدم، ممنون ميشم تعبيرشو بفرماييد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست شما در مورد اهدافش که به درستی آنها اطمینان دارد با شما صحبت می کند و موانع موجود در رسیدن به اهدافش را بررسی می کند و شما می خواهید که او خوش بین باشد و از نگرانی بیرون بیاید. راهنمایی های شما به همکارتان و برادرتان کمک می کند که آنها در کارشان به موفقیت برسند و آنها هم متقابلا به سهم خودشان از شما حمایت خواهند کرد. هم برادرتان و هم همکارتان از اینکه شرایط بد اقتصادی باعث شده که ثروتشان ته بکشد و هزینه هایشان سنگین باشد، برایتان صحبت می کنند ولی شما می دانید که در واقعیت بالا بودن این هزینه ها برای آنها به معنی فقرشان نیست و اینکه ته دیگ را نخورده اید یعنی نظرشان را قبول نمی کنید. احتمالا برادرتان از اینکه دستش تنگ است برایتان صحبت کرده که رنگ ته دیگ چیز دیگری می گوید!! تشکر از همراهیتون.
نیلا : سلام خسته نباشین من مادربزرگم سیده چند روز پیش خواب دیده که تو خونشون سفره پهن کردن سه تا دیس برنج روش سوخته بوده توش بوده خورشت هم مثل آب خالی بود مهمون داشته میومده و اینکه سه تا لامپ روشن بوده که یهو دوتاش خاموش میشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احساساتی منفی در زندگی مادر بزرگتان در جریان است که باعث می شود دل سه نفر خانم خانه دار که زندگی موفقی دارند بسوزد و فکرشان ناراحت شود. ناامیدی و بدشانسی برای 2 نفر از آقایان فامیلتان اتفاق می افتد و فکرشان ناراحت می شود. لطفا به اندازه ی وسعتان مرغ یا گوسفند برای سلامتی کل خانواده قربانی کنید و گوشتش را درسته به فقرا ببخشید و اصلا هیچ از این گوشت نخورید و در راه قربانی هم تنبلی و سستی نکنید. حتی اگر وسعتان نمی رسد گوسفند قربانی کنید بگویید که سریعا 3 مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشند . تشکر از همراهیتون.
روشنا : سلام
مادر خانم من که یک زن سیده است تازه فوت شده، در خواب دیدم مادر خانمم و برار خانمم می‌خواستند نذری بدن، برادر زنم از من خواست یه ته دیگ بزرگ براشون درست کنم قابلمه بزرگ روی آورد گفت توی این میتونی درست کنی، اگه توی این خوب میشه درست کن، گفتم آره، یه ته دیگ بزرگ تخم مرغی درست کردم
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. مادر خانمتان می خواهد که شما برای شادی روح او به پسرش کمک کنید تا نذری بپزند و بین مردم فقیر پخش کنید. برادر خانمتان می خواهد که شما ته مانده ی خرج را خودتان پرداخت کنید و به اندازه ی وسعتان از خودتان مایه بگذارید که بتواند این نذری را برای مادرش تهیه کند و از شما کمک مالی می خواهد. تشکر از همراهیتون.
Reza : سلام خانوم هراتی.خسته نباشید. مادر بنده هرسال محرم نذری میده ولی امسال بخاطر کرونا نذری نداد. تو خواب دیدم مادرم از همون دیگ نذری که خالی بود یه تیکه ته دیگ نون داد. امکان داره خوابم و تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دوست خوبم از شما استدعا می کنم که فقط خوابتان را یکبار ثبت کنید و نه بیشتر. سرعت نت کم است تند تند روی ثبت کلیک نکنید. حذف خوابهای اضافه برای بنده هم با همین سرعت کم بسیار دردسرساز و وقت گیر است. تعبیر خوابتان این است که با شرایط موجود به نظر بعید می رسد که مادرتان بتواند نذری به صورت قبل دوباره پخش کند. ولی شما می توانید بصورت خشک مواد اولیه نذری را بین فقرا پخش کنید. شرایط اقتصادی هم رو به وخامت خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.
سهراب : سلام خانم هراتی خواب دیدم با دوستم رفتیم ی جایی دیگهای زیادی بود میخاستن نذری بپزنن من هم ی تراول پنجاه تومنی دادم برای نذری گفتم سهم من بعد اون آقا مسیولشون گفت بیاین فعلا ی کم تهدیگ بخورین و ی بشقاب تهدیگ و خورشت گذاشت جلوی همه و من یکم خوردم لطفا تعبیرشو بگین ممنونم
فریبا هراتی
: سلام. شما حاجاتی دارید که می خواهید برای رسیدن به این خواسته ها نذر کنید تا لذت و جشن و شادی به زندگی شما راه پیدا کند. اما در شرایط حاضر شما باید با رکود اقتصادی و مشکلات مالی کنار بیایید و صبور باشید تا انشالله شرایط زندگی تان بهتر شود. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام و خسته نباشید. خاله کن همیشه خواب هاد درست میبینه من پدر و ماردم پسر دایی دختر عمه هستند. خاله من خواب دیده که یک جایی در یک خانه ای بودند و مادرم هم بوده و دمی گوجه باهم درست کردند و خیلی ته دیگ سیاه و زخیم داشته یکی از عمو هام( که با ما خیلی بد است و ضرر مالی زیاد به ما زده) فقط او از آن غذا مقدار کمی خورده به اندازه یک بند انگشت ناخونک زده به غذا. یکی دیگر از عمو هام در یک گوشه قند میشکسته( آن عمو هم بعد از فوت پدر خیلی اذیت ما کرد و می کند ) یک دفعه پسر خاله کوچکم که بچه هست وارد خانه می شود با یک نایلون پر از کیک و شکلات و همان عمو که از غذا خورد کیک هم می خواهد و خاله هم به او یک کیک می دهد. سپس پدربزرگم( از طرف پدر) وارد می شود و به خاله ام می گوید که نمی خواهی یک فکری به حال زخم پای من بکنی(البته منظور زخم دیابتی بوده و خون نداشته).ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در زندگی تان شورو هیجان زیادی دارید و احساس می کنید که مال و ثروت شما را سوزانده اند و ضرر مالی زیادی به شما زده اند. با این وجود رابطه شما با عموهایتان خراب است ولی پدر بزرگ شما از اینکه بچه هایش همگی متفرق شده اند احساس خیلی بدی دارد. ( روح امواتتان شاد). زخم پای او در خواب به استرسی اشاره می کند که ناشی از عدم اختیار او برای پافشاری روی چیزی هست که او به آن معتقد است. هر کسی باید به وظائف خودش عمل کند و مشکلات را بین خودتان حل کنید. پدر بزرگتان نمی خواهد که خانواده اش از هم بپاشند. تشکر از همراهیتون.
mahtab : سلام .خواب دیدم خونه همسایمون بودم بعد آشپزخونشون را مرتب میکردم وسایلا و گاز و یخچال همه را جابه جا میکردم و مرتب و تمیز میکردم و غذا خورشت هم براشون درست کردم بعد رفتم به اتاق خانه یه نفر دیگه یه اقایی اونجا بود تو اتاقشون چند تا تشک پهن بود با پتو بهشون گفتم چرا تشک ها رو اینجوری انداختین بعد تشک ها رو جابه جا کردم و پتو ها رو برداشتم و جوری مرتب براشون پهنشون کردم و بعد اومدم خونه دیدم سفره پهن بود خواهرم غذا برنج درست کرده بود شوهر خواهرم که سرسفره نشسته بود خیلی از غذا تعریف میکرد بعد خواهرم تو اشپز خانه دو تا کاسه بزرگ ته دیگ درست کرده بود به من گفت ته دیگارو بیا ببر سر سفره منم بردم نشستم سر سفره بعد شوهر خواهرم یه ذره ازشون برداشت و جلوی من تعارف کرد.یه چادر که تو بیداری برای مادرم هست سرم بود و نمیدونم از چی ناراحت بودم. دیدم وقتی تعارفم کرد اول نمیخواستم بردارم اما بعد کمی
برداشتم و خوردم ..
فریبا هراتی
: سلام. شما مهربان و دلسوز هستید و دیگران را کمک می کنید که در زندگی هایشان به ارامش و امنیت رسیده و مشکلات مالی یا روحی شان برطرف شود. زندگی خودتان هم در ارامش و صلح و صفاست ولی از اینکه دیگران ندارند و غنی نیستند غصه می خورید. تشکر از همراهیتون