کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب دفتر

لوک اویتنهاو میگوید : دیدن دفتر جهت تحریر در خواب به حقیقت پیوستن امیدهایتان تعبیر می شود.

در کتاب سر زمین رویاها آمده:
خواب دفترچه بانكی : یك زندگی طولانی در پیش دارید.
یك دفترچه بانكی پر از عدد : پولی را كه به خیال همه گم شده بود پیدا می كنید.
صورت موجودی صندوق : منفعتهای متعدد مالی
روی یك دفترچه بانكی چیزی می نویسید : پول بدست می آورید.
درمی یابید كه در یك دفترچه بانكی اشتباهاتی شده:مراقب دردسر باشید.
یك ترازنامه از روی یك دفترچه بانكی : به اشتباهاتی كه در طول زندگی گذشته خود كرده اید پی می برید.

خالد بن علی بن محد العنبری گوید: دیدن دفتر در خواب، بر سود و منفعت، رزق و روزی و علم دلالت میكند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

45 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

محمد

محمد : سلام.
من قبللا از دختری خوشم می اومد ولی بخاطر اخلاق نامناسبش منصرف شدم.دیشب خواب دیدم رفتم مغازه لوازم تحریر که دیدم صاحبش مادر همون دختره و باروی خوش از من استقبال کرد (در واقعیت بر خلاف دخترش خیلی خوش اخلاقه) و منم گفتم یه دفترچه کوچک روزانه برای خاطره و یاداشت برداری هستم و متوجه شدم که یه دختر خوشگل چشم سبز هم که گفت از بستگان شون هست توی مغازهشونه و میگفت همکلاس دختر دایی من بوده که در واقعیت ۴۰ سالشه و من بهش گفتم تو که بهت میاد کلاس سوم راهنمایی باشی چحوری با اون همکلاس بودی و بعدش دفتر چه رو خریدم و متوجه شدم که دسته کلیدم رو هم به مادر اون خانم داده بودم و اون کلیدها را جدا جدا بدون دسته کلید بهم برگردوند.با تشکر

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۲۹:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید خاطرات قدیمی تان را بیاد آورده و از تجارب قدمی تان استفاده کرده و آینده ی مثبت تری برای خودتان بسازید. کسی که قبلا با او ارتباط داشتید، الان خردمندانه تر از گذشته رفتار می کند و شاید از اینکه شما بخواهید با کسی دیگر ارتباط داشته باشید، حسادت می کند. او تلاش می کند که به شما بگوید که یاد گرفته، رشد کرده و حالا می خواهد شرایط را عوض کند. به هر جهت شما به او امتیاز و جایگاه و اختیار زیادی داده بودید و با او احساس سازگاری می کردید و حالا او این فرصت را به شما می دهد تا آزادی بیشتری داشته باشید؛ امکان رسیدن به خواسته هایتان برایتان فراهم شود؛ قدرت بیشتری داشته باشید و راه حل مشکلاتتان را پیدا کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ خرداد ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۴۹:۰۴
الهه اسدی

الهه اسدی : سلام. خواب دیدم مدیرعامل شرکتی که تا چند ماه پیش اونجا شاغل بودم به مدت چندسال دفترهای من رو که توشون نوشته بودم ورق میزد و اصرار داشت یکی رو برداره برای خودش و من بهش گفتم اگه میخواد از اون دفترها سفید شو دارم بهش بدم ولی اون محو دفتر شده بود و میخواست برش داره. سه شب پشت سر هم خواب مدیرعامل رو میدیدم که شب اخر این خواب بود. ضمنا من با دلخوری از اون شرکت اومدم بیرون و ازشون ناراحت هستم.

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۳۶:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. مدیر عامل شرکت سابقتان به رفتارهای شما و خاطراتی که در این مدت برای آنان آنجا باقی گذاشته اید فکر می کند و دلتنگ شماست. او تمایل دارد که شما می توانستبد با او همکاری کنید ( و یا شاید می گوید که کاش ارتباط قویتری با خود او بیرون از محیط کار داشته باشید) شما هم حاضرید شروعی تازه با آنان داشته باشید. احتمالا دلخوری شما از آنان یکجانبه است و مدیرتان از شما راضیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۴۸:۳۵
Hoda

Hoda : سلام قبل ازخواب به نیت

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۰۶:۴۳:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. متاسفانه باید عرض کنم که توضیحاتتان را خیلی بد نوشته اید! برای تعبیر خواب مهم است که من درک کافی از اینکه شما چه دیده اید داشته باشم.مثلا شکل زمین را ننوشته اید که چه جور جایی بوده؛ جایی نوشته اید ( که حرفهاخیرداشت پایینش). حرفهاخیرداشت یعنی چه؟؟کلمات را تعمدا به هم چسبانده اید که تعداد حروف کمتر شود و حق خواب کمتری بپردازید ولی به این فکر نکرده اید که من باید بفهمم چه می گویید تا بتوانم خوابتان را تعبیر کنم. اگر در تعبیر اشتباه شود و بخواهید اصلاح کنید، از شما این اصلاحیه بعنوان کامنت اضافه پذیرفته نخواهد شد. اینطور که شما نوشته اید، تعبیر این است که شما زمینه ی زندگی مشابه با دوست و دختردایی و خواهرتان نخواهید داشت. مادرتان برای شما متوسل به امام رضا ع شده و دعا کرده که شما شروعی تازه داشته باشید و رسول خدا ص و حضرت زهرا (فریده) برای خوشبختی شما دعا کرده اند. شما باید عزم و اراده تان را قویتر کنید و به خودتان متعهد باشید و در جهت خوشبختی خودتان تلاش کنید. خوابتان را برای هیچ کسی تعریف نکنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۵ تیر ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۰۹:۳۰
Hamid

Hamid : سلام خسته نباشید لطفا نمایش ندهید خوابم چند قسمت بود

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۱۲:۱۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. کسی سعی می کند در زندگی شما جادو را به کار ببرد تا به اهدافش برسد. به وسایل مختلف در دفترهایتان علامت گذاری می کنند یا در جایی دعا مخفی می کنند. ولی تمام این جادوها باطل هستند و اگر ایمانتان به خدای بزرگ قوی باشد هرگز هیچ جادویی در حق شما کارساز نخواهد شد. جادو فقط برای کسانی موثر واقع می شود که شیطان را قدرت بزرگی مانند خدا می دانند و کفر می گویند! خداوند به واسطه ی جنیان مردم را امتحان می کند که چه کسانی به خداوند و ائمه ی اطهار توکل و توسل می کنند و چه کسانی به شیطان و جنیان. برای دفع هر جادویی کافیست ذکر نام حضرت فاطمه س را هفت بار هر شب و هر روز بخوانید: یا فاطمت بنت محمد رسول الله. آیت الکرسی هم زیاد بخوانید و اگر فرصت دارید اقلا یک بار دعای جوشن کبیر را بخوانید تا همه ی جنیان و شیاطین از زندگی تان بیرون بروند. در آیه 6 سوره ی جن آمده که جنیان هرگز نمی توانند پناه انسان باشند پس توسل به ایشان کاریست باطل. یا در سوره بقره آیه 102 آمده که (عده ای از بنی اسرائیل از دو فرشته که در بابل نازل شده بودند، به اسم هاروت و ماروت که دعاهایی می آموختند، که بین زن و شوهران جدایی می انداخت، و جدایی نمی انداخت مگر آنکه خدا می خواست!! ) و این به این معنی است که حتی اگر جنیان بخواهند کاری کنند، موفق نمی شوند مگر اینکه خدا بخواهد! حالا جای سوال است که مگر خدا می خواهد؟ خداوند هرگز کسانی را که به او توکل کنند، تنها نخواهد گذاشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۷ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۷:۱۹
Sam sam

Sam sam : سلام،لطفا متن مخفی باشه،

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۸:۱۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. سعید از دوست شما خوشش نمی آید و شما درسهای زیادی از زندگی تان کسب کرده اید ولی سعید دوست دارد که شما شروعی تازه داشته باشید. شما می توانید در صورتی که تمام توجه و هم و غم تان را روی او بگذارید، شروعی تازه را با موفقیت کنار او تجربه کنید. شما بین سعید و دوستتان قرار گرفته اید و سعید به شما احساس دارد و دوستتان از او دور است و فقط دوست شما محسوب می شود ونه دوست سعید. ارتباط شما و سعید تقویت خواهد شد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۳۹:۵۰
Maryam

Maryam : سلام خانم هراتی ممنون از تعابیر خوبتون. لطفا خواب من رو نمایش ندید.

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۴:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با چالشی بزرگ در زندگی تان مواجه هستید. رازهایی هست که از آن با خبر شده اید و آقای ایکس خیال دارد که سرتان را حسابی کلاه بگذارد. او شخصیتی مصنوعی و دروغگو و بی عاطفه دارد و در حالی که وانمود می کند که می تواند شخصیتی تاثیر گذار روی دیگران داشته باشد، اصلا چنین قدرتی ندارد. او تعمدا برای شما مسائلی را تعریف می کند و یا خاطراتی را در قالب دفترچه در اختیارتان می گذارد که شما او را خردمند و فرهیخته بدانید و فکر کنید که او مظلوم و معصوم واقع شده و کسی در زندگی او نیست یا اشخاص کمی بوده اند که روی او تاثیر گذاشته اند. او تعمدا شما را با اطلاعاتی آشنا می کند که شما او را آنجور که خودش دلش می خواهد؛ متصور شوید!!! شما را دارد می فریبد و در نهایت به شما خواهد گفت که الان تو را انتخاب کرده ام و بعد از شما هم دفتری دیگر می نویسد و اسم شما را کنار طلایه و سپیده می گذارد تا نفر چهارمی را بفریبد. خواب شما 1236 کاراکتر و 2 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ آذر ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۰۶:۴۳
negar

negar : سلام،رفتم لوازم تحریر،دنبال دفتر خاطرات می‌گشتم برای خواهرزادم(چون تو بیداری قول دادم براش بخرم)اما فروشنده نداشت و بیشتر قفسه هاشون خالی بود اما مغازه شلوغ بود من رفتم جلو دفتر نقاشی برداشتم با خودم میگفتم می‌شینم نقاشی میکشم،مداد هم خریدم انگار دوتا مداد بود بایه پاک‌کن،انگار افتادن از دستم ،روی زمین دوتاپاکن کهنه خودموروزمین دیدم،دوباره مداداو پاکن که افتاده بودو برداشتم توی جامدادی گذاشتم،جامدادی مثل هدیه ی دوست قدیمی بوده سالها ندیدمش ،بعد دقت کردم دیدم اون نیست ونو هست،دیگه دیدم تو یه آشپزخونه دارم دوتا ماهی بزرگ و مزه دار میکنم و مواد درست کردم شکم پر کنم همه کاراشو کردم انگارلذت داشت، میخواستم بذارم توی فر یکم کثیف کاری شد،خواهربزرگم اومد چون معمولا اون تو بیداری آشپزی میکنه،بقیه شودادم اون انجام بده.که بذاره فر و اینا..

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۰۲:۲۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما تلاش می کنید که از جنبه هایی از تجارب و خاطرات قدیمی تان در زندگی تان استفاده کنید و خواهرزاده تان هم تمایل دارد که بعدا بتواند از تجاربش در زندگی استفاده کند ولی فعلا خاطرات و جنبه های خیلی مفیدی در ذهن و زندگی خواهرزاده تان وجود ندارد. شما می خواهید تصویر ذهنی تان را نسبت به مسائلی که ایده آل شما هستند، و احساسات درونی تان را بخوبی نشان دهید و نقشی هر چند موقتی، و تاثیری هر چند گذرا روی موقعیتی در زندگی تان بگذارید. شما احساس می کنید که نظراتتان زیاد در گذشته انگار مهم نبوده ولی می خواهید اشتباهات گذشته تان را پاک کنید و ذهنتان را بخوبی منظم کنید. شاید به ذهنیت دوست قدیمی تان فکر می کنید ولی اینبار می خواهید خودتان مطابق با برنامه های خودتان به پیش بروید. شما می خواهید تمایلات فیزیکی و احساسی تان براورده شوند ولی خودتان را سانسور می کنید و همه ی احساستان را آنطور که واقعا دوست دارید بیان نمی کنید چون فکر می کنید بعضی حرفها را نمی توانید به هر کسی بگویید. درک شما و احساس شما نسبت به گذشته خیلی بیشتر شده و باورهای خودتان را مورد سوال قرار می دهید. شانس و انرژی و ثروت بیشتری به زندگی تان راه می یابد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ ساعت ۱۴:۰۰:۰۷
Zahra

Zahra : سلام.انگارمجرد بودم تازه رفته بودم سرکاری جدید بعددراخر همه غذا میگرفتند از سلف و سریع می‌رفتندولی من تا آخرش میموندمو می‌دیدم که غذاهای جدیدمی‌آوردندهرکس یک نوع غذامیخوردولی من چند نوع غذاداشتم جایگاه های بزرگ برنج و تهدیگ زعفرانی قالبی زرشکی و از هر غذامقداری برمیداشتم‌. مردهایی باموهای تقریبا سفیدازم خوششون می‌ اومدانگارنشونم میکردندانگارجوان وتوچشم بودم و آنها راهنمایی ام میکردند.دراخردیدم مرغ وچلو آوردند در دفتری غذاهام رو میریختم درهرصفحه یک غذا(انواع برنج)بعدلای دفتردیدم مرغم نیست دوباره سریع رفتم سمت محله غذا (آنقدر بزرگ بود که انگار محله بود) واین دفعه یک سینی فلزی محکم برای خودم انتخاب کردم .دیگه داشتند می‌رفتند. و من تندتند برنج پرمیکردم در سینیم و از سینیهای بزرگ تهدیگ که داشتند می‌بردندتهدیگ پرمیکردم.ته دیگ برنج، نانی،زعفرانی.

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۰۷:۵۸:۰۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به خاطر مسئله ای سخت می کوشید و فعالیت زیادی انجام می دهید و احساس می کنید که همه ی انرژی تان از شما گرفته شده و نیاز به حمایت و پشتیبانی روحی دارید تا در صورتها و حالات مختلف راهنمایی بگیرید. شما نظرات مختلفی که در این خصوص از دیگران دریافت کرده اید را در ذهنتان محفوظ نگه می دارید و در نهایت گشایش کار خواهید یافت. خرد و عقلانیت تان را بیشتر از گذشته به کار می برید و از تمام تجاربی که در گذشته کسب کرده اید، بخوبی استفاده می کنید کما اینکه راهنمایی های لازم را در زمینه های مختلف از دیگران دریافت می کنید. شما به خوبی از خودتان حمایت خواهید کرد و پیشرفت زیادی از نظر اقتصادی خواهید داشت. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ خرداد ۱۴۰۱ ساعت ۱۲:۴۲:۳۹
فاطمه

فاطمه : سلام من خواب دیدم تو دانشگاه هستم نمره امتحانم ۱۶ شده یه نفر ۱۷ بود بقیه کمتر. استاد این درس (که تو واقعیت استاد من نبوده) بچه هایی که نمره هاشون بهتر بودو گفت یه جا جمع شن، من میدونستم هدفش از این کار نزدیک شدن به من هست و نرفتم و انگار مثل مدرسه زنگ اخر خورده بود و همه داشتن میرفتن خونه هاشون این اقا دویید دنبال من و دیدم یه جا انگار بیرون جایی شبیه کافی شاپ پشت یه میز روبروی هم نشستیم اون به من چند تا دفترچه کوچیک نقاشی هدیه داد که لابلاشون چند شاخه گل 'عروس' بود، ولی من بخاطر متاهل بودنش قبول نکردمشون. نمیدونم چطور شد باهاش رفتم خونه شون که دیدم پدرخانمش اینا اومدن خونه ش و وقتی داشت وارد خونه میشد دیدم انگار موهاشو تازه کوتاه کرده بخاطر همین رو گردنش مو بود و خانمش بخاطر اینکه موهارو نشسته آروم غرولند کرد.(تو واقعیت نقاشی میکشم).

پاسخ
لینک۴ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۳۹:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. درک شما نسبت به مسائل بالاتر رفته . شما ثابت کرده اید که شخصیتی بی گناه و بی ریا، معربان و آسیب پذیر دارید. می خواهید به پاکی معنوی برسید، خود قدیمی تان را خراب کنید و تولدی تازه داشته باشید. کسی که نمره اش 17 بوده، کسی است که از صمیم قلب و روحش خدای بزرگ را درک کرده و با او یکی شده است. کسی که ایمانش هرگز از بین نخواهد رفت. خرد و عقلانیت شما به شما پیشنهاد می کند که با اشخاصی تعامل کنید که از رده ی فکری و آگاهی و خردمندی خودتان باشند و رابطه ی دوستانه ای با ایشان داشته باشید. از همدیگر یاد بگیرید و الگو برداری کنید. خرد و عقلانیت شما می خواهد که شما تحولی تازه در زندگی تان ایجاد کنید. شما نسبت به برنامه هایی که برای زندگی تان طرح کرده اید احساس تعهد می کنید و حاضرید پول و وقت تان را صرف کنید و خلاقیت به خرج بدهید تا بتوانید نگرانیهایتان را دور بریزید و به کمک قدرت مالی تان، مشکلاتتان را حل کنید و اهدافتان را عملی کنید. ولی باید مثبت اندیش باشید و هرگز افکار منفی به ذهنتان راه ندهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۰۶:۵۵
smamb

smamb : با سلام و خسته نباشید.امروز صبح خواب دیدم با نامزدم و خواهرش با خوشحالی رفتیم خونه ی قدیممون خواستم زنگ بزنم دیدم روی ناودونه ایستاده. ی کنار زنگ با دوست دوران دبیرستانم با مداد یادگاری نوشتیم گفتم نگاه کنید دیدم دوستم نوشته مهد که بقیش معلوم نبود و دورش قلب کشیده که مضطرب شدم گفتم الآن نامزدم و خواهرش فکر بد میکن. دیدم عکس یه پیرمرد رو که پشت میز نشسته انگار تولدشه دوستم چسبونده بود به ناودون برداشتم دیدم پشتش کلی برگست که به حالت دفترچه با منگنه به هم وصله.برگه هارو ورق زدم چند برگ نوشته و صحنه دو زن نیمه برهنه با یک مرد بود و نامزدمو خواهرش نگاه میکردن.نگران واکنش نامزدم بودم.دیدم نامزدم تو دفتر صدبرگی که مال منه با ماژیک قرمز نوشت من خیلی دوستت دارم چون در حقیقت باعث آرامش و صبر منی و امضا کرد و برگرو کند تا کنه و به صورت نامه عاشقانه مثل سورپرایز بهم هدیه بده.منم وانمود کردم ندیدم.خیالم راحت شد و خوشحال شدم که با دیدن این دفترچه همچنان دوستم داره و نظرش عوض نشد.بعد همونجا با لباس مجلسی مشکی کلوش زیر زانو و کفش پاشنه بلند سفید جلوباز شروع به رقصیدن با آهنگ(اینجوری نگام نکن اینجوری صدام نکن اینجوری نزن به شیشه ی دلم میشکنه یا اگه میشکنیش تو اینجوری رهاش نکن)خیلی قشنگ و موزون میرقصیدم پشتم به نامزدمو خواهرش بود و انگار داشتم رقصم و کفش قشنگمو به رخ خواهرش میکشیدم و خودمو تو آینه میدیدم که خواهرم اومد و اونم رقصمو دید.در. طول یک هفته این سومین باره خواب خواهر نامزدمو میبینم.ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۷:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما نگران هستید که نامزدتان و خواهرش از روحیات و زندگی قدیمی شما و احساسات زمان بچگی و خامی تان، با خبر شوند یا نگرانی که دوستتان صحبتی بکند که نامزدتان روی شما قضاوت اشتباهی داشته باشد. اما اگر حتی شما در گذشته از روی خامی و اشتباه مرتکب خطایی هم شده باشید، نامزد شما به این توجه دارد که از زمانی که او به زندگی شما آمده، با او چطور بوده اید و او شما را دوست دارد چون به او آرامش می بخشید. بنابراین اگر شما هوای نامزدتان را داشته باشید و به او عشق کافی برسانید هیچ کسی چه سهوا چه عمدا نمی تواند محبت شما را از قلب او خارج کند. شما با رفتاری با پرستیژ و اجتماعی و نگرشی خانمانه و صحیح، نشان خواهید داد که جاپای قرصی در زندگی تان دارید و می توانید هارمونی و هماهنگی را در رفتارتان نشان دهید و نامزدتان هم بخوبی از شما حمایت خواهد کرد. خواهر او نسبت به رفتار شما کنجکاو است و احتمالا حرفتان را می زند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۲:۲۲:۱۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.