کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب زدن (حد زدن)

اگر کسی در خواب ببیند که او را حد می زنند، تعبیرش آن است که از کاری خطا، توبه می کند و از اعمال زشت دست بر می دارد. اگر کسی ببیند که خودش دیگری را حد می زند، تعبیرش این است که از سخنانی که می گوید، شخصی که مرتکب گناه و کج روی شده است تحت تاثیر قرار می گیرد و به راه راست هدایت می گردد.

اگر کسی ببیند کسی او را با دست می زند، از جانب آن شخص به او حمایت و پشتیبانی و یاری خواهد رسید. اگر کسی در خواب ببیند بدون اینکه گناهی داشته باشد ماموران حکومتی او را می زدند، به او سود خواهد رسید.
اگر بدون اینکه دست و پای او را به جایی ببندند با شلاق او را می زدند، اگر خون از جای ضربه ها جاری می شد و اندام وی خون آلود شده بود، مال حرام به دست می آورد و اگر بر پشت او می زدند و نمی دانست ضربه زننده کیست، امور دینی و دنیایش خوب خواهد شد و اگر ضربه زننده را می دید و می شناخت، پشت سر او غیبت می کنند و تا حد هلاکت برایش توطئه می کنند.

اگر کسی ببیند، کسی او را با کلوخ زد، و صدمه ای به او وارد نشد، از جایی بی گمان سود خواهد برد. اگر دید شخص معروفی او را می زد و این زدن حالت خصومت ندارد، بلکه می خواهد او را ادب کند، از آن شخص، به او سود مالی و یا سودی در جهت افزایش علم و دانش خواهد رسید.

    امام صادق (ع) می فرماید: زدن در خواب بر شش وجه است:
  1. شفاعت،
  2. مجادله،
  3. روشن شدن کار مشکل،
  4. سفر،
  5. شرف و بزرگی،
  6. مال حرام.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند که او را با تازیانه زدند، چنانکه اثر زدن بر او نمودار شد یا دست و پایش سخت ببستند و چنان زدند که خون از تن او روان شد، تاویل این جمله بد باشد و دلیل کند که کسی به زبان او را برنجاند و از آن غمگین شود.

محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند که او را تازیانه زدند، بی آن که دست و پای او را ببندند، اگر از تن او خون روان شد، دلیل که او را مال حرام حاصل گردد. اگر ببیند نشان خستگی از زخم پیدا گشت، دلیل کند که به قدر آن از کسی فایده ببیند.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند کسی تازیانه بر پشت او زد و از جای آن خون بیرون آمد، دلیل است که از آن کس مال حرام یابد، یا زننده را به گناهی متهم کند. اگر بر پشت خود زخم ببیند و نداند چه کسی او را زد، چنانکه پاره پاره گردید، دلیل که اهل خاندان او پراکنده گردند.
اگر ببیند کسی او را به چوب زد، دلیل که غمگین و مستمند شود به سبب مردی بد دین و منافق. اگر ببیند محتسب او را برد و بزد، دلیل که او را سلطان یا حاکم شغلی دهد و کارش نیکو گردد. اگر ببیند که کسی او را با کلوخی زد، دلیل که او را منفعتی حاصل شود. اگر مشت زد، دلیل که به قدر آن وی را رنج رسد از زننده. اگر ببیند کسی او را طپانچه زد، دلیل است که از کسی سخنی زشت شنود و آبروی او برود.

جابر مغربی می گوید: اگر ببیند که یکی وی را بزد و نداند برای چه زد، دلیل است که مال یابد و جامه نو پوشد و بهتر آن است که زننده را نشناسد و به وقت زدن دست و پای او بسته باشد. اگر ببیند که یکی وی را با چوب یا تازیانه بزد و دانست که شخصی معروف است، دلیل است که از او چیزی بدو رسد و بیننده را نیک نباشد.

اسماعیل بن اشعث می گوید: اگر ببیند که مرده ای او را می زد، دلیل است که از سفر منفعت یابد و یا چیزی که از دستش رفته باز به دستش آید. اگر ببیند که او مرده بود و او را می زدند، دلیل که او را در دین قوت است و بعضی از معبران گویند: وامش گذارده شود. اگر ببیند که مرده می زد و از آن زدن راضی بود، دلیل که حال آن مرده در آخرت نیک باشد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

37 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ahmad

Ahmad : سلام. من خواب دیدم که دو تا از دوستام که یکیشونم خیلی دوست دارم یه گناهی کردن که نمیدونم چیه و دارن میزنن که من رفتم ‌گفتم اینا دوستای منن و حق ندارید بهشون دست بزنید و خودم با دست پشت کمرشون میزدم. هم خودم خیلی ناراحت بودم هم اونا. آخرشم یکیشون یه دستبند نقره داشت گفت اینم در بیار بخاطر گناهم. خیلی ناراحت بودم که زدمشون. اونا هم خیلی ناراحت بودن

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۲:۴۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوستان شما می خواهند که تغییراتی در افکار و شخصیت شان به وجود بیاورند و تعدیلات آگاهانه ای در ارزیابی ها و رفتارشان به وجود بیاورند و شما می خواهید که نظرات شما را بپذیرند و یا افکارتان را به آنها تحمیل خواهید کرد. اما وادار کردن دوستتان به قبول به اجبار تفکرات شما، باعث خواهد شد که او آن عشق و شور و شوق آتشینی که در انجام تعهداتش نسبت به کارش داشته را از دست بدهد و یا از کارش استعفا دهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۵:۴۴
فاطمه۱۱

فاطمه۱۱ : سلام عزیزم طاعاتتون قبول حق
یکی از همکارام درواقع از پرسنلم هست که خیلی به من حسادت میکنه هی خودشو با من مقایسه میکنه و سنگ اندازی میکنه البته من جوری یاهاش برخورد کردم که در عین رفتار دوستانه دست از کاراش برداره و به کارش برسه و بنطر میاد تا حدودی هم بهتر شده
خواب دیدم باز بدون اجازه من داشت یه کاری انجام میداد که وقتی بهش گفتم چرا با من هماهنگ نکردی با حالت تمسخر گفت خودم صلاح دونستم و چندتا از دوستاشم پیشش بودن و اونا هم حالتی که منو مسخره کنن داشتن میخندیدن منم انگار که عصبانی بشم یکی یا دوتا سیلی زدم به صورتشو اون هیچ کاری نکرد یا نتونست کاری کنه ولی پیش خودم میگفتم حالا تو محیط کار نباید میزدمش

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۴:۳۱:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به شدت از او عصبانی هستید و خشم زیادی در وجودتان تلمبار شده. انتظار دارید که او مسئولیت پذیر تر باشد و او هم پشت سر شما با کسانی که مثل خودش هستند و به شما حسادت می کنند، صحبت می کند و توانایی های شما را زیر سوال می برد. بهترین کار این است که شما در رفتار خیلی دوستانه ولی در کار بشدت سخت گیر باشید و اصلا رفاقت و دوستی را مد نظر نگیرید تا از شما حساب ببرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۱۲:۳۲
نگار رضوانی

نگار رضوانی : خیلی ممنونم از تعبیرتون. بغض تو گلوم نشسته. دوماه و نیم پیش هم بعد از اینکه تو جلسه دوم اداره کار نیامدند. خوابی دیدم که اون هم خیلی شفاف و روشن بود و واقعا حس داشت ... خواب دیدم. با همون آقا میخوام برم یه جایی اما نمیدونم کجا ولی با ماشینم رفتم دنبالش، تمایلی به رفتن نداشتم به زور بود انگار.که نمیدونم کجا بود از یه جایی شبیه خونه خودش ولی یه خیابون دیگه اومد بیرون، من یه پیراهن صورتی تنم بود با یه روسری بزرگ تقریبا نارنجی، رسیدم دم خونه اش، اومد پایین بهم اشاره زد که خودش بشینه پشت فرمون، منم تعجب کردم که چطور جرات کرده جلوی اونهمه ادم اینو بهم میگه، ولی من پیاده شدم، حتا کفی ماشینمو درست کردم، که پدال گاز گیر نکنه به کفی، ولی در تعجب اون ادم رفتم عقب نشستم، اونم نشست پشت رل ماشین من و پاهامو از پشت گذاشته بودم رو صندلی شاگرد و اصلا به اون آدم توجه نمیکردم، هر چی حرف می‌زد، تو خواب همونطور که من صندلی عقب ماشین خودم نشسته بودم و لم داده بودم و پاهام به صندلی شاگرد گداشته بودم، اون حرف می‌زد و من فقط بیرون رو نگاه میکردم، یهو من بهش گفتم شما که خارج رفته بودی گفتی برای همیشه میرم، گفت نه بابا خارج کجا بود( درصورتیکه واقعا ایران نیست کشور استونی هست) گفتم پس چرا دادگاه اداره کار نیومدی،خندید گفت کی دادگاه اداره کار رو شرکت میکنه یهو دیدم از پهلوی صندلی ازون طرف راننده خودشو کشیده عقب و شروع کرد به خندیدن و تعریف و تمجید از منو خوشگلم خوشگلم گفتن و دست زد که سینه منو بگیره، من یهو جیغ زدم که دستتو بکش، و دستامو مشت کردم که بزنمش یهو برگشت سر جاش، من داد زدم گفتم خودت زن داری، با یه حالت ناراحت روبه رو رو نگاه کرد، گفت اون که هیچی، گفتم به من چه و دیگه از خواب بیدار شدم. بازم خیلی شفاف بود حتا بوی داخل ماشینم توی دماغم بود و حتا اینکه زدمش رو هم حس میکردم. ببخشید که طولانی شد ولی اونقدر این دوخواب شفاف بودن که مثل بیداری بودن. اخر مهرماه جلسه دادگاه دارم و نگرانم که بازهم نقشه جدید و تهمت های ناروای جدید داشته باشه. البته طلا که پاکه منتی به خاک نداره . به خدا سپردم خودم رو. ممنون میشم که تعبیر خواب دوماه و نیم پیش رو هم بهم بگید.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۵۷:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. استدعا می کنم. او سغی می کرده که شما را وادار به انجام کاری کند که به نظرتان عقلانی نبوده و مجبور به انجامش شده اید. شما شخصیتی برون گرا و اجتماعی و رفتاری مهربان دارید. او می خواسته اختیار افکار شما را به دست بگیرد و شما صرفا از او تبعیت کنید. او می خواسته سرتان را کلاه بگذارد و پولتان را بدزدد. شما خشمتان را به این رفتار او ابراز کرده و به او گوشزد می کنید که نمی تواند شما را گول بزند. نباید به او هیچ آوانسی بدهید و گولش را بخورید. ممکن است مصلحتی به ایران بیاید یا کسی را به وکالت از خودش به دادگاه بفرستد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۵۵:۳۰
نگار رضوانی

نگار رضوانی : با سلام. چند وقت پیش خوابی دیدم که خیلی خواب روشن و شفافی بود و روز هم بود ....خواب دیدم که، تو یه پیاده روی پهن و باز با دوستم که وکیلم هست، هستیم، (اواخر مهر جلسه حل اختلاف اداره کار رو دارم)
آقایی که ازش شکایت کردم (که باهاش کار میکردم و سر من کلاه گذاشتن و وقتی مطالبه حقم رو کردم بهم گفتن حقی نداری و کلا از ایران رفتند)، اومده بود، قدم میزد داشت میومد سمت ما، من به وکیلم گفتم:دیدی گفتم این برمیگرده، برای جلسه آخر مهر اومده، وکیلم گفت آره اومد منم گفتم میاد، داشت میومد سمت ما ولی من رومو برگردونم و با وکیلم نمیدونم که کجا رفتیم، در همین حین همون یکی از اقاهایی که تو محل کارمون بود و خیلی هم بهم نظر داره، کیف بدست از کنارمون رد شد و زیر زیرکی منو نگاه کرد اما من دیدم و رومو برگردونم و توجهی بهش نکردم . بعد دیدم اومدیم تو خونه، اما خونه ما این خونه نبود، یه خونه نورگیر بود، با پنجره های بزرگ، دیدم اون آقا با زن و بچه اش هم تو خونه ما هستن،به مامانم میگم مامان برای چی اینا رو راه دادی تو خونه، مامانم میگه اشکال نداره مامان، خیلی بدبختن اینا،گفتم یادت رفته تهمت هاشو؟ من رفتم تو پذیرایی، دیدم زنش با بچه اش دراز کشیدن، من رفتم و همش میزدم زنشو، چک میزدم تو صورتشو اون هیچی نمی‌گفت ،چشاشو می‌بست اخم می‌کرد هیچی نمی‌گفت، بچه اش نگاه می‌کرد، فقط تعجب کرده بود، من اونقدر چک بهش زدم،حتا نرمی پوست صورتش و تپلی تنش رو حس میکردم واقعا، انگار بیداری کامل بود، همه چی حس داشت ولی اون هیچی نمیگفت و شوهرش هم نیومد نجاتش بده
بعد اومدم تو حال، نمیدونم که کی بود کنارم ولی مامانم و خواهرام نبودن، منم روسری سرم بود، دیدم اون اقا که هیچی هم نگفت که اینهمه زنش رو زدم، اومده کنار کسی که کنار منه نشسته بود و خم شده که ببینه اون چیکار میکنه، جوری که باسنش رو گرفت سمت من، من بدم اومد، گفتم الان حتما میخواد بیشعور باد در کنه، ولی اینکارو نکرد،یادم نیست اومد باهام حرف بزنه یا نه، ولی من رومو ازش برگردوندم و پریز برق رو رو دیوار دیدم، و تصمیم گرفتم گوشیمو شارژ کنم که، از خواب بیدار شدم... خیلی خواب شفافی بود و همه چی روشن بود و همه چی حس داشت حتا ضربه هایی که با دستم به اون خانم میزدم رو در بیداری حس میکردم..... باید بگم که اون آقا به من بدهی داشت که نپرداخته بود و وقتی اداره کار شکایت کردم اون اقا به من مسیج زد و بهم توهین کرد و منو تهدید کرد که رفتم ازشون شکایت کردم و بخشی از بدهی که به من داشتن، غیر از حق و حقوق کارکردنم رو گرفتم با مصالحه کردن ولی در اون جلسه خودش و همسرش تهمت های ناروایی به من زدن و همسرش به من حمله کرد و تهمت های بسیار زشتی جلوی مامانم به من زد. بعد هم که از ایران رفتند و جلسات بعدی اداره کار رو شرکت نکردند و فقط جلسه اول رو بودن که اداره کار هم حق رو به اون داده بود ولی من بارها اعتراض کردم و منتظر جلسه اخر مهر ماه هستم. اون اقا و همسرش رو هرگز به خاطر تهمت های ناروایی که بهم زدن نمیتونم ببخشم و خود اون اقا رو بابت حقی که از من ضایع کرد هم همینطور. شاید خوابم تعبیری نداشته باشه اما از بس زنده و شفاف بود تمام جزییات خواب به یادم مونده . ممنون میشم اگر تعبیر داره برام تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۳:۰۱:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خشم زیادی در وجود شما نسبت به ایشان هست که حق هم دارید. شما آرزو داشتید که کاش می توانستید آنها را وادار کنید که شخصیت بد خودشان را عوض کنند و دوست دارید که دیدگاه ها و نظراتتان را به آنها تحمیل کنید. اما این احساس نامرادی و بی انصافی که در حق شما شده باعث شده که این خشم در وجودتان تلنبار شود. اما موضوعی که هست این است که اینها به دلیل زایل کردن حق شما در درگاه خداوند محکوم هستند و کارما، تقاص کارشان را به ایشان برخواهد گرداند. این آقا در خارج از کشور چنان به فقر و دست تنگی گرفتار خواهد شد که مادر شما آنها را بدبخت خطاب خواهد کرد و این آقا پیش شما شرمنده خواهد شد که رویش نمی شود به شما بگوید که به چه فلاکتی افتاده. هر کسی به کسی ظلم کند همین بلا سرش خواهد آمد. او سر شما را کلاه گذاشت و کسی حالا سر او را کلاه گذاشته است. ای کشته چرا کشتی تا کشته شوی زار- تا باز کجا کشته شود آنکه تو را کشت. لطفا در ادامه خوابهایتان را کمی خلاصه تر ارسال بفرمایید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۵۴:۵۱
ستاره

ستاره : سلام خانم هراتی ...اول بگم دیشب من داشتم در مورد پسری که دوست دارم با دو تا از دوستام توی واتساپ حرف میزدم که اونا ازم خواستن فراموشش کنم و منم گریه کردم و گفتم اره باید فراموشش کنم که بعد که خوابیدم خواب دیدم که یه قسمتش یادمه ..خواب دختر خواهرم رو دیدم(در واقعیت خواهرزادم کلاس پنجم یا شیشم دبستانه که زیباست و مودب و ما دوسش داریم و اونم مارو دوست داره و بهمون احترام میداره) که با مادرش از بیرون میومد و من خیلی ناراحت شدم و دعواش کردم که چرا هر جا مادرت میره باهاش میری چرا نمیمونی توی خونه خطرناکه بیرون و نمیدونم چی و اون هم ناراحت میشه و میگه من میرم باهاش و من عصبانی تر شدم و یه سیلی اروم و بگی نگی میزنمش و میگم تو اول مودب بودی نباید بری و بعد که همینجوری باهاش حرف میزنم میبینم انگار پیراهن تنش نازک تر شده بطوریکه من بدنشو میبینم و بعد انگار قدشم نسبت به قبلش بلندتر شده . و هی با زبان باهاش دعواش کردم که نره زیاد بیرون و نمیدونم چی و بعد از خواب پریدم...
ایا بنطرتون ربط داره به شب که من هی بادوستام در مورد پسره حرف زدم نمیدونم واقعا البته شبم اصلا به این فک نکردم که خوابشو ببینم

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۲:۰۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما به شما می گوید که یک بچه 12- 13 ساله هم اگر بخواهند او را خلاف نظراتش وادار کنند که کاری را انجام دهد، که از نظر او عقلانی نیست، قبول نمی کند! هر قدر هم که از نظر منطق شما کار او بعنوان مثال خطرناک باشد، با زور و تحکم حرف زدن با کسی، مانع از این می شود که حرفتان به پیش برود. دختر خواهر شما به مرور زمان احساس واقعی اش را بیشتر بروز می دهد و عاقلتر می شود و مقامش پیش شما بالاتر خواهد رفت. شما هم همینطور هستید. زمانی که با تحکم با شما صحبت کنند، لجبازی می کنید و به حرف کسی گوش نمی دهید. قدرت تشخیص شما نسبت به مسائل بالاتر خواهد رفت و احساس واقعی تان را بیشتر از گذشته بروز خواهید داد و احترام و درکتان بالاتر خواهد رفت. پس کاری را بکنید که عقل و منطق تان به شما می گوید و نه کاری که از رودرواسی دوستانتان با آنان بخواهید انجام دهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۲۷:۳۷
نازنین

نازنین : سلام و عرض ادب خدمت شما
امروز صبح خواستگارم خواب دیدن که من به منزلشون رفتم بدون اطلاع خانوادشون
همینطور مشغول حرف زدن با هم بودیم که یکدفعه مادر و دایی و خواهرشون اومدن و متوجه حضور ما شدن
ما هم ازشون خواستیم که تنها بذارن ما رو تا صحبت کنیم ولی باعث ناراحتی و بحث ودرگیری شده و خواستگارم هم عصبی شده و ‌دادو بیداد با خانواده و مادرشون...
بعد از خانوادشون هم از دست من ناراحت شدن منم از خودم دفاع کردم و یک دعوایی هم بین ما راه افتاد و نهایتا یک سیلی زد به من
منم شروع کردم به هق هق گریه کردن و شکایت از سیلی که خوردم
ولی بلافاصله منو بوسیدن و معذرت خواهی کردن ازم
ممنون میشم تعبیر رو بفرمایید

پاسخ
لینک۱۰ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۵۸:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به خواستگارتان فکر می کنید و می خواهید از زندگی او با خبر باشید. خانواه ی او هم تمایل دارند تا از روابط شما با خواستگارتان بیشتر با خبر شوند. خواستگار شما نمی خواهد که تا زمانی که خودش به خوبی شما را نشناخته خانواده اش از حضور شما با خبر شوند و شما هم البته همینطور فکر می کنید. او از اینکه شما با بی احتیاطی باعث شوید که خانوده اش از حضورتان با خبر شوند عصبانی می شود. شما هم البته انتظار ندارید که عواقب بد کارها متوجه شما باشد. خواب خواستگارتان بیشتر بیانگر دلشوره ی او از افشای رابطه ی شماست. اما او برای شما احترام و ارزش قائل است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ فروردین ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۹:۱۹
ستاره

ستاره : سلام خانوم هراتی لطفا پنهان باشه

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۳۲:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او در گذشته شما را آزار داده و شما نسبت به او کینه گرفته اید. حالا شما می خواهید زشتی های رفتار او را به او گوشزد کنید و او را مجاب کنید که در شخصیتش تغییراتی به وجود بیاورد. شما دوست دارید که بتوانید نظرات و دیدگاه های خودتان را به او تحمیل کنید. از ارزش و مقام او کم شده و شما هنوز با وجود همه ی اینها هنوز نمی توانید مثل او رفتار و مقابله به مثل کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۱۰:۲۶
IRAN

IRAN : سلام خواب دیدم مخفی باشه

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۱۶:۵۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواهر شما سعی می کند که کنترل زندگی شما را در موردی بدست بگیرد و تصمیمات عجولانه ای اتخاذ می کند که شما با او مخالفت می کنید. شما از اینکه دیگران در کارتان دخالت کنند خوشتان نمی آید و نمی خواهید که افکارتان را با دیگران مطرح کنید. سعی می کنید که نشان دهید که شاد هستید و فکرتان راحت است. برادرزاده هایتان با شما سر یک سری مسائل مخالف هستند و از شما ناراحتند. برادرتان سعی می کند که شما را کنترل کند و می خواهد که مطیع او باشید ولی شما به او اجازه نمی دهید که در کارتان دخالت کند. او مادرتان را هم ناراحت می کند و زندایی تان را هم به سمت مسیری که خودش دوست دارد هول می دهد و وادارش می کند که کاری را بکند که برادرتان می خواهد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۷ تیر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۷:۳۳
ساره

ساره : سلام خانم هراتی عزیز دیشب خواب دیدم بر صندلی یا سکویی بالاتر از همکارم که آقا هستن مقابلش ایستادم وبهش سیلی می زنم و اونم کتکم می زنه. چند روز پیش باهم بحث کردیم به خاطر حرفی که بهش زدم رنجید و منم فکرم ناراحته. ممنون می شم خوابمو تعبیر کنید.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۵:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مقام بالاتری نسبت به همکارتان خواهید داشت و به او می قبولانید که از او بالاترید ولی او قدر شما را نمی داند و نمی خواهد که از او برتر باشید. بله او ناراحت است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۲۹:۵۲
سمیه جهادی

سمیه جهادی : سلام وقت به خیر. خواب دیدم مرد ناشناسی بدون دلیل به من سیلی زد و بعد از اون به شدت دعوامون شد به طوریکه من می خواستم ازش شکایت کنم. ممنون

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۴۹:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما بی احتیاطی می کنید و احساس می کنید که مورد قدردانی و تقدیر واقع نشده اید. احساس می کنید که به شما خیانت شده و انگ به شما می زنند که مسئولیت پذیر نیستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۱۷:۳۸
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.