تعبیر خواب ساختمان
اگر کسی در خواب ساختمانی نوساز از ملک خود دید که آماده بهره برداری و استفاده بود، کاری را به اتمام می رساند و از آن سود می جوید. اگر عمارتی نیمه کاره از ملک خود داشت، کاری را نیمه تمام گذارده و اگر عمارتش کهنه و قدیمی بود، به کارهای سنتی راغب است.
اگر درب ساختمانش بزرگ و وسیع بود، وسعت رزق و روزی است و اگر کوچک بود، معنی برعکس دارد. اگر عمارتی برای کارهای عام المنفعه درست می کرد، در کارهای خیر مشارکت می کند و اگر ساختمان تکمیل شده بود، خیر دنیا و آخرت را خواهد برد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن عمارت کردن درخواب بر چهار وجه است:
- صلاح این جهانی،
- خیر و برکت،
- کامرانی،
- گشایش کارهای بسته.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
حورا ۵۹ : سلام
ديروز صبح خواب ديدم از يكي از خيابوناي شهري رد ميشدم كه ساختمانهاى كاخ مانندي كه همگی از سنگهای سفید مرمر اعلا با نقشه های زیبا و بلندی که هر کدوم یه نقشه متفاوتی داشت ویکی از دیگری زیباتر بودن
واز زیبایشون دهنم باز بود و اینکه مردم این شهر از کی شروع کردن چنین ساختمونهایی رو درست کردن
ویکم جلوتر رفتم قصابی ویه تیکه گوشت در حد ۳ کیلویی گوسفندی تازه وخوشرنگ بدون استخون سفارش دادم وسه تا ماهی درشت دوتا رواورد وبرا سومی گفت اگه می خوای برات یه ماهی پرنده بزارم)باله هاش مثل پر بودن(گفتم نه همون معمولی رو بدید گفت پس ماهی مونده دارم کیلو ۳۰ تومن وتازه خوب ۴۰ تومنه گفتم همون تازه ی۴۰ تومنی رو می خوام ورفتم از تو فریزر مغازه یه درشتشو سوا کردم وپیش اون دوتا ماهی گذاشتم
ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تحولات مثبتی در زندگی تان در جریان است و شما به قدرت و اختیارات بالاتر، تمول و رفاه بیشتری خواهید رسید و روحیه تان عالی تر خواهد شد. تمایلات و نیازهای غریزی و احساسی تان فراهم خواهد شد و همیشه مرفه زندگی خواهید کرد. شانس به شما رو می آورد. شما جنبه ی آزادی را دارید و هرگز از موقعیتی که در آن قرار گرفته اید سوء استفاده نخواهید کرد. با مردم سطحی و بی تفاوت و غیر صادقانه رفتار نخواهید کرد و بلکه دور دور شما خواهد شد. اوضاع به نفعتان می شود و دوره ی تذهیب و مهیا شدن شما فرا رسیده است. درک و دانش و آگاهی های روحی و بینش شما قویتر خواهد شد. تشکر از همراهیتون
Bahareh : سلام وقت بخیر
من خواب دیدم که دوست پسر سابقم داره ساختمون میسازه،۲ طبقه ی نیمه ساخته که طبقه ۲ فقط ستونش ساخته بود و طبقه ی پایین دیوار هم داشت ولی کلا نما نداشت سیمانی بود،ولی ساختمون خیلی به درد نخور و زشت بود و حالت تمسخر امیز داشت با اینکه به ظاهر اونقد هم بد نبود،همه میگفتن این چیه داره میسازه حتما کلی هم هزینه کرده!
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر سابقتان می خواهد روی ذهن و جسمش کار کند و شخصیتی قویتر از خودش بسازد و زندگیش را عوض کند. اما رفتار او زشت و خشک و غیر قابل انعطاف است و بد اخلاق به نظر می رسد. او می خواهد زندگیش را بازسازی کند ولی رفتارش و نظراتش اشتباه است؛ در حالی که خودش خیلی برای موفقیت خودش اعتبار قائل است. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام
۱۲محرم۵:۳۰ صبح خواب میدیدم مخفی باشه لطفا
فریبا هراتی
: سلام. شما و پدر و مادرتان هر سه بخاطر مسئله ای نسبت به افکار و نظرات هم بدبین هستید و کمی از هم کینه به دل گرفته اید. شما تصمیم گرفته اید ( یا تصمیم می گیرید) که با حقایقی روبرو شوید و تکلیف مسئله ای را مشخص کنید. پدر شما می خواهد که شما مطابق با میل او رفتار کنید و تصمیم پدرتان با مواضع فکری شما و تجارب شما، سازگار نیست. شما می خواهید نشان دهید که قوی و مستقل و خودمختار هستید. ولی روش پدر و مادر شما در متقاعد کردن شما برای اینکه مطابق با میل آنان رفتار کنید؛ دیگر جوابگو نیست. شما فکر می کنید که باید راه دیگری برای متقاعد کردن آنان پیدا کنید چون مثل این است که شما و ایشان دارید به ناکجا آباد می روید و هیچ پیشرفتی در جهت همفکری شما وجود ندارد و دوست دارید که گزینه هایتان را دوباره ارزیابی کنید. با این وجود شما با آنان همراهی کرده و امیدوار هستید که شرایط مالی، احساسی و سعادت خانوادگی تان را بدست بیاورید. شما چشم انداز تازه ای در زندگی تان پیدا می کنید و متوجه می شوید که زمینه ی رشد و پیشرفت تان تدریجا" حاصل می شود و یکباره نمی توانید به همه ی خواسته هایتان برسید ولی خیلی جای رشد و پیشرفت دارید. درک شما خیلی بالاتر از گذشته خواهد رفت. پدرتان سعی می کند که از فرهنگ و سنت های خانوادگی خودش پیروی کند تا شما را متقاعد کند که باید به کاری که او از شما می خواهد متعهد شوید و مطابق با میل او رفتار کنید. ( روح امواتتان شاد). پدر شما دوست دارد که شما با کس ازدواج کنید که در کنارش احساس سفید بختی داشته باشید و یا به انجام کاری متعهد شوید که به واسطه ی آن رشد و پیشرفت زیادی را تجربه کنید. او معتقد است که شما هنوز درک درستی از این ندارید که چطور این خوشبختی عایدتان می شود. شما این شانس را به پدرتان می دهید که حرفش را بشنوید و نظراتش را در زندگی تان اعمال کنید و خواهید دید که شخص خوب و صادق و منحصر به فردی به زندگی تان می آید که پدرتان هم او را بسیار دوست دارد؛ یا شغلی را انتخاب می کنید که به نفع تان است. شما اما دوست دارید که برای دل خودتان هم کار کنید و از نظر احساسی هم آرامش خاطر داشته باشید و نه اینکه صرفا شرایط مالی و اقتصادی تان خوبتر شود ولی کارتان را دوست نداشته باشید. یا دوست دارید که با کسی ازدواج کنید که احساستان را درک کند و نه اینکه صرفا شخصیت موفقی در کارش داشته باشد. برای من خیلی عزیز و محترم هستید. خوابتان معادل 1550 کاراکتر و 3 حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم لطفا مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام خانم گل. او علیرغم اینکه روحیه ای مثبت و بی آزار دارد و شخصیتی قوی و متمول، اما احساس ایزولگی و تنهایی می کند و نمی تواند احساساتش را صاف و صادقانه مطرح کند. او سعی می کند که روی خودش کار کند و ذهن و جسمش را بهتر کند ولی بشدت افسرده شده. احترام و مقام او پیش خداوند بالاست و پاک و با کرامت است. ولی متاسفانه رفتارهای گناه آلود و اشتباه پدر و مادر شما، آنان را از مقام علی اکبر دور کرده و هرگز آنان جایگاه او را نخواهند داشت. گناه ظلمی که او متحمل شده، به گردن تمام کسانی است که از این ظلم حمایت کرده اند. تشکر از همراهیتون
Vahideh : سلام عزیزم
۱۸شوال خواب میدیدم داشتم مخفی باشه
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. تعبیر خوابتان این است که شما می خواهید عزم و اراده ی بیشتری از خودتان نشان دهید و در کارتان پیشرفت کنید و به تمول و رفاه بیشتری دست پیدا کنید. شما با اراده و با کرامت هستید و برادرتان شخصیتی جدی از خود بروز می دهد. شما رشد و پیشرفت می کنید و ارتباطات تان را با کسانی که باعث رشد و پیشرفت شما شوند؛ تقویت می کنید. ( ویدا باعث پیشرفتتان نمی شود). هر دوی شما روی کارهایتان خوب فکر می کنید و شخصیت هایی درستکار دارید. شما از برادرتان کم طاقت تر هستید و احساستان را راحت تر به زبان می آورید، اما برادرتان از شما لجبازتر است. بعضی از خصلت های برادرتان در حمایت از خودش، شبیه میلاد است. تشکر از همراهیتون
maryam : سلام وقتتون بخیر پنهان باشد.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به یکی از اهداف بزرگتان رسیده اید و بینش و درکتان نسبت به گذشته خیلی وسیعتر شده است. شما علیرغم موانع و مشکلاتی که در زندگی تان وجود داشت ولی هرگز ناامید نشده اید. روی خودتان کار کرده اید و از نظر احساسی و مالی شرایط به مراتب بهتری نسبت به گذشته برای خودتان ساخته اید ولی همچنان به خیلی از افکار و سنت های گذشته تان پایبند هستید. به همین جهت است که شاید خودتان متوجه نشوید که علیرغم تغییرات بزرگی که در زندگی تان کرده اید، و ظاهر مدرنترتان، اما به باورهای گذشته تان پایبند هستید. خواهر شما برنامه ای در نظر دارد تا در کارش پیشرفت زیادی حاصل شده و اعتبارش را بالاتر ببرد. شما هم تا اندازه ای این کار را کرده اید ولی او می خواهد همه ی هم و غم خودش را خرج کند تا قطعا به موفقیت برسد. شما در شرایط سخت و بغرنج روشنفکرانه مشکلاتتان را رفع کرده اید و نگاهی مثبت به آینده دارید. شاید از بیرون خشک و غیر قابل نفوذ به نظر برسید ولی از درون شکننده و احساساتی و شیرین و با محبتید. شما با اراده و قوی هستید و گشایش کار خواهید داشت. خوابتان شامل سه حق خواب بود. تشکر از همراهیتون
Mehrnika : با عرض سلام و احترام
خانم هراتی عزیز
خواب دیدم تو خونه ای هستم که در یکی از اتاقاش روی تخت بچه ای خوابیده(نمیدونم احتمالا پسرم بود) وروی تخت مورچه موج می د بیدارش کردم و سعی کردم رو تختی رو بتکونم تا مورچه ها برن اما فایده نداشت انگار لشکر مورچه ها اونجا بودن مثل یه دریا موج میزدن اخرش با یه حشره کش که تهش بود به اسپری کردم و روی تخت سفید شد انگار مورچه ها غیب شدن میدونستم ربختن زیر تخت،همسدم انگار از سفری یا راه دور برگشته بود براش ماجرای مورچه ها رو تعریف میکردم همونطور تو خونه ای که بسیار وسیع بود و اون بسمت دستشویی میرفت دنبالش بودم،ازش پرسیدم این دستشویی فرنگی رو کی برداشته و اایشون گفت مهم نبست اینجا دستشویی زیاد داره ،و اقعا زیاد بود خونه مال دهه پنجاه بود که در زمان خودش بسیار مجهز و مدرن بوده دستشویها بسیار بزرگ بودن و اتاقها هم همینطور ،من اونجاها رو حسابی تمیز کرده بودم و از تمیزی میدرخشیدن ،و همسرم انگار قدرتمندتر شده بود،من یه درو باز کردم و دنیای دیگه ای روبروم بود خونه ادامه داشت با اتاقهای بزرگتر و بیشتر و خاک گرفته ،برادرم زنگ زد و گفت میاد خونمون بهش گفتم مامانو بیاار اینجا هفتا اتاق داره بمونید همینجا و ودر ادامه داشتم قسمت مخفی خونه رو به خواهر و برادرام نشون میدادم میخواستم که باز هم دری جدید پیدا کردم و متعجب پیش میرفتم پنجره هایی بزرگ و یکدست بود پشت پنجره ها انگار دنیای دیگه ای بود ،مثلا یطرف خونه های پاریس بود شاید و ادمهایی که اونجا در رفت و امد بودن بور و سیاه پوست بودن با لبخندی به لب و ور پشت پنجره ای دیگه بازارچه بود کنار نیزارها و در ادامه دری دیگر پیدا کردم برادرم پیشتر رفت پله ای میخورد به سمت بالا و سالنی با صندلی های چرم قهوه ای انگار در مرور زمان سوخته بودن شاید و یا خاک گرفته یه سینما خانگی بود و من گفتم واای اینجا قصری بوده یه زمانی و صاحب اینجا سلطنت میکرده هر جا یدری بار میشه و پشت هر دری یدنیای جدید و به تنهایی ادامه داوم رسیدم به انتهای سینما و وارد لابی شدم دور تا دور لابی درهای شیشه ای قدیمی بود قطور و خاک گرفته همشو چک کردم که باز نباشه و قصر ما در امنیت بمونه بسته بود فقط در انتها سمت شمال لابی در باز بود و چند نفر کارتن خواب بیرونش بودن بین اونا یه سلبریتی دوست داشتنی بود که کشیدمش داخل و به بقیه گفتم از اونجا فاصله بگیرن ولی برای محافظت از اون قصر درندشت که هر دری به خیابانی جدید باز میشد نیاز به نگهبان داشتم به همین دلیل چند نفرو اجازه دادم بیان داخل شبارو رو اونجا باشن بهشون گفتم از این مرز لابی بیستر حق ندارید جلو بیاید فقط اینجا نگهبانی بدید.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما از نظر اجتماعی به ثروت و رفاه و امتیازات بالاتری در زندگی تان می رسید و موفقیت های زیادی بدست خواید آورد. امکانات مالی تان بسیار وسیعتر از گذشته خواهد شد ولی از نظر عاطفی بعضی از نیازهای فرزندتان را زیاد جدی نمی گیرید و او ممکن است فکر کند که شما او را نادیده می گیرید و یا فراموش می کنید که هست و یا انگار او برایتان مهم نیست. شما با همسرتان در اینباره صحبت می کنید و پسرتان این نگرانیهایش را از شما مخفی می کند ولی همچنان می ترسد که برایش وقت کم بگذارید و او را نادیده بگیرید. همسرتان اختیارات و قدرت بالاتری پیدا می کند . فرصت های جدید شغلی در اختیار شما قرار می گیرد تا مراحل جدیدی را در کارتان تجربه کنید و شاید با اشخاصی در کشورهای مختلف، همکاری کنید. نگرانیهای شما از ین می رود و چشم اندازهای متفاوت و موفقی را در زندگی تان مشاهده خواهید کرد. پیشرفت می کنید و با سخت کوشی و مقاومت به برتری و موفقیت در کارتان می رسید. شما تمایل دارید که خانواده تان در خوشبختی هایتان سهیم باشند. سبک زندگی تان لوکس و با پرستیژ و سرشار از خدم و حشم خواهد بود. اما شما ارتباطاتتان را فقط با کسانی مجاز می دانید که موجب رشد و پیشرفت شما در زندگی تان شوند برای هر کسی وقتتان را تلف نمی کنید. شما در کشورهای مختلف شناخته می شوید و شهرت زیادی به دست می آورید. به هر کسی هم اجازه ی ورود به زندگی تان را نمی دهید و همه نگاهی مثبت به شما خواهند داشت. تشکر از همراهیتون
ایران : سلام و عرض ادب سرکار خانم هراتی
دوستم یک ساختمان در حال ساخت دارند
چند وقت پیش خواب میبینه که تموم شده ولی دیوار طبقه چهارمش ریخته پایین
چند روز بعد از این خواب یکی از کارگرها از بالا افتاد پایین و فوت کرد حالا روند ساخت هم کند شده
چون تعریف شما را از من شنیده بود،از من خواست این خواب را برا شما ارسال کنم و راهنمایی بگیرم که باید چیکار کنند؟
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. دیوار تخریب شده ی طبقه ی چهارم در تعبیر فوت همین کارگریست که مجبور می شوید با ضرر و زیان احساسی و اقتصادی فوت او کنار بیایید. علاوه بر این، حریم خصوصی شما در امور مالی و اقتصادی تان شکسته می شود و شاید این شاید عامل مضاعفی برای کند شدن ساخت و ساز در واقعیت، باشد. احتمالا باید ضرر بیمه ی کارگر متوفی را به خانواده اش بپردازید. تشکر از همراهیتون
Suzaaan : سلام.من بخشی از خابُ فراموش کردم والان خدمتتون ارسال میکنم.بخشی از خاب گفتم«وقتی خاستم ازساختمان بیرون بیام خانمی از دختر خانمی با موهای بلند و زیبا و باز ک پشت بمن ایستاده بود درمورد ساعت پرواز حج سوال کرد ودخترگفت طبقه ۲همینجا پروازحج انجام میشه»بعد ازاین قسمت انگار ساختمان ۲ درداشت و در ۲ انتهای سالن بود ک ازش خارج شدم و مدتی گم شدم،وقتی متوجه شدم راهُ پیدا نمیکنم گفتم باید برم داخل ساختمان واز همون دری ک وارد شدم خارج بشم(این کارُ توخاب انگار انجام دادم ولی تصویرش یادم نیس)بعد مسیر کوتاه مارپیچ ک گفته بودم دیدم(البته یادم نیس این مسیر مارپیچی کِی دیدم،وقتی ازدر انتهای سالن خارج شدم یاوقتی برگشتم واز در ورود خارج شدم)بعد برادرمو پیداکردم و باقی خاب..معذرت میخام ک دوباره شد بخاطر فراموشی این بخش ممنون میشم اگ تاثیری توتعبیر داره بفرمائید
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر این بخش از خوابتان این است که شما ابتدا کاری را شروع می کنید و بعد پشیمان می شوید و بعد راه سخت را انتخاب می کنید و در نهایت می توانید با ثبات و پایداری، استقامت و اراده ی بالا از خودتان نشان داده و سخت بکوشید تا در انجام هدفتان موفق شوید. تشکر از همراهیتون
Sahar : سلام دیدم که من عروسم ولی داماد رو ندیدم انگار خونه ی خودمون بود ولی این شکلی نبود بعد همه نگاهم میکردن خیلی ازم تعریف میکردن ولی از این که چی تنم بود یا چیکار میکردم چیزی یادم نیست.بعد انگار مادرم که اصلا در واقعیت اون نبود(لبخند داشت و مهربون بود)منو کشید بیرون از جمع گفت باید بریم گفتم آخه عروسی بدون عروس(انگارمیخواستم برقصم)حیف.وایسادیم رو ساختمان که داشت فرو می‌ریخت.پشت بام خونمون گفتم الان میریزه کج شده بود یهوی مادرم گفت دوستم(پسر)الان میاد نجات میده.همون لحظه یه هلیکوپتر اومد و ما سریع پریدیم داخلش ندیدم که ساختمون خراب بشه ولی کج شده بودو نمیدونم مهمون ها داخل ساختمون بودن یا ن.همون شب دعای علقمه و احزاب و زیارت عاشورا خوندم که خدا گره از کارم باز کنه نمیدونم ربطی به دعایی که کردم داره یا نه(الان شرایط خوبی ندارم مدام در استرسم)
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر شرایطی که در آن قرار گرفته اید بشدت ناراحتید و غصه می خورید. می خواهید آرمانها و اهداف بالایی را که برای خودتان در نظر گرفته اید را محقق کنید. شما باید خردمندانه رفتار کنید و از افسردگی و ناامیدی خودتان را بیرون بکشید. این روش شما باعث می شود که دور از جان، سلامتتان به خطر بیافتد و اگر این اتفاق رخ دهد، سلامت همه ی خانواده تان هم به خطر می افتد. شما به خاطر رسیدن به یک خواسته، می خواهید کل زندگی و خانواده تان را فدا و قربانی کنید. مادر شما نمادی از خرد و عقلانیت شماست و این در تعبیر یعنی اگر خردمندانه فکر کنید، باید سعی کنید که عزم و اراده تان را جزم کنید که مستقلا و به صورت خودمختار و با رفتاری قوی (دوست پسر)، به فراتر از آنچه که آرزویش را دارید برسید. شما باید به خداوند توکل کنید و بگویید که هر چه که صلاح توست، همان بشود. آنوقت خواهید دید که از آنچه که متصور بودید، خوشبخت تر خواهید شد. تشکر از همراهیتون