کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب سقوط

اگر کسی خواب ببیند از جایی سقوط کرده و آسیب دید، با سختی مواجه می شود ولی اگر دید که هیچ آسیبی به او نرسید، برایش کاری پیش می آید که زحمت فراوان در آن کار وجود دارد اما بیننده نهایتا به افتخار و ثروت می رسد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

59 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Amir

Amir : سلام/خسته نباشید/ من خواب دیدم اینکه متن خوابم هم پنهون بمونه...
با آرزوی سلامتی براتون...

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۰۱:۵۴:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما به شما هشدار می دهد که نباید ریسک کنید و در عین حال که درکتان بالاست و یا شخصیتی روشنفکر دارید ولی ریسک کردن قطعا به ضرر شما تمام می شود. این خواب همینطور می تواند هشداری به شما برای این باشد که در واقعیت هم بیشتر مراقب خواهرزاده تان باشید تا بعدا دچار استرس نشوید. خواهرزاده ی شما در خواب الزاما به خود او تعبیر نمی شود و ممکن است نمادی از ایده های شما باشد که شما تازه می خواهید کاری را شروع کنید که در زندگی تان به تعادل بشتر برسید ولی اگر خردمندانه رفتار نکنید و ریسک کنید، ممکن است سقوط کرده و با شکست در کارتان مواجه شوید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۰ فروردین ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۵۸:۵۶
بهارک

بهارک : سلام.خسته نباشین.لطفا نمایش داده نشه.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۶:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما با دوگانگی ها و تضادهایی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه هستید و شک می کنید که کارتان درست است یا خیر و دو دل می شوید. اما وقتی که تصمیم می گیرید که هدفتان را عملی کنید، بد شانسی می آورید و کنترل احساستان از دستتان در می رود و به شکست فکر می کنید. شما گاهی مبارزه می کنید که به موفقیت برسید و گاهی شکست را می پذیرید و سازش می کنید و سعی می کنید که با آن کنار بیایید. اما در نهایت، با تکیه به خودتان و حفظ استقلال تان در زندگی به موفقیت خواهید رسید و آرامش زیادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. شاید فکر کنید که از بعضی از جنبه های زندگی تان جا مانده اید ولی یک دوست به شما کمک می کند که ذهنتان روشنتر شده و راه درست را پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۱:۵۷
forouzan

forouzan : سلام و درود بر شما، خواب دیدم در جاده کوهستانی در حال دوچرخه سواری بودم یهو به یک پیچ شیب دار به سمت راست رسیدم و سعی کردم که از جاده خارج نشم ولی از کنار جاده به دره سقوط کرده و در حین سقوط از خواب پاشدم

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۷:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما با چالشی در زندگی تان مواجه هستید و می خواهید کنترل و تعادل را در زندگی تان حفظ کنید. سعی می کنید که منطق تان را از دست ندهید و از مسیر زندگی تان منحرف نشوید. خواب شما هشداری به شماست که ذهنتان افسرده و یا خسته است و نیاز به آرامش بیشتری دارید. برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۰:۲۵
غزاله

غزاله : سلام خانم هراتی عزیز. خواهر شوهرم ۳۷ سالشه تازه نامزد کرده. نامزدش آمریکا زندگی میکنه. خواب دیدم بالای پشت بوم خونه ی مادرم نشستیم هوا هم خوب بود‌ من رفتم پایین چیزی بیارم. برگشتم دیدم نیستن. از شوهرم پرسیدم گفت پسره از پشت بوم پرت شد پایین‌ مرد. خواهرم هم سکته کرد مرد. خیلی عادی میگفت.ولی من اونقدر ترسیدم و گریه زاری میکردم.خیلی خوابم واقعی بود فکر میکردم بیدارم. بعد میخواستم به همه خبر بدم با خودم گفتم مادرشوهر پدرشوهرم رفتن سفر فعلا بهشون نگم (در واقعیت هم رفتن سفر) ولی فکر کنم به خواهر خودم خبر دادم. با تشکر.

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۵۵:۲۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. احتمالا رابطه ی خواهر شوهرتان و نامزدش بهم خواهد خورد و خواهر شوهرتان در این مورد احساس ناتوانی می کند و شوکه خواهد شد. از اینجهت روحیه ی او افسرده می شود. شما بهتر است به کسی چیزی نگویید تا خود او برایتان بعدا تعریف کند. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۶ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۲:۳۵
ava

ava : دوستم(دختر) با سرعت زیاد داشت ماشینو میروند ترسیده بودم و پرت میشم پایین ، وقتی داشتم سقوط میکردم از بالا به زمین نگاه کردم میدونستم با اون ارتفاع و سرعت بیوفتم حتما میمیرم همونطور که سقوط میکردم شروع به فکر کردم دیدم اگه یه قسمت که شبیه دود کش بود و بگیرم میتونم سرعت و شتابمو کنترل کنم دودکشو گرفتمو پریدم رو قسمت های دیگه که به زمین نزدیکترم میکرد خیلی ریلکس بدون زخم و دردی به زمین رسیدم خانمی گفت خیلی خوششانسی اگه اونور سقوط میکردی میوفتادی روی میله های بزرگ که از توش بخار خیلی داغ میاد و میسوختی همون لحظه یه گربه هم سقوط کردو نیمه جون افتاد زمین بعدا داداشم زنگ میزنه میگه چرا به من نگفتی همچین چیزی شده گفتم یادم رفت زیاد جدی نبود داداشم میگه سقوط کردن ازون ارتفاع جدی نیست؟ برای خودم چون سالم بودم دیگه اون قضیه اهمیت زیادی نداشت

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۹:۱۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خواب شما هشداری به شماست که از تصمیمات عجولانه ی دوستتان پیروی نکنید. او نمی تواند زندگی خودش را هم کنترل کند و اطاعت شما از او باعث می شود که از جایگاه و مقامی که دارید پایین افتاده و احترام و عزت تان کم شود. شما به خاطر عبادات تان، این که به خداوند امید دارید، به خاطر مهربانی و شخصیت گرمتان و به خاطر اصالتی که دارید در پناه خدای بزرگ از شر خطرات مصون خواهید ماند ولی اگر خودخواهانه به منافع خودتان فکر کنید، خطر شکست شما حتمی خواهد بود. برای دفع شر بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. به دوستتان هم بگویید که برای سلامتی خودش یک مرغ را بگوید قربانی کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۱ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۰:۵۳
مریم

مریم : سلام خانم هراتی ...من دیشب خواب دیدم با دوست صمیمیم باهم رفتیم بالا کوه یکدفعه سقوط کرد من با عجله رفتم پایین نجاتش بدم یهو کوه مثل آتشفشان شد مواد مذاب و دود من نتونستم کمکش کنم اما من ناامید شدم اما یهو دیدم خودش بلند شده و خودش را نجات داده ..‌‌.به مامان باباش هم زنگ زدم اومدن اما اینجاهاش یادم نیست دقیقا چی شد ...خانم هراتی دوستم این روزا دار برای ازدواج فکر میکنه خانوادش مجبورش کردن جواب بله بده اما خودش پسررو دوست ندار و خوشش نمیاد و همش میگه خدا نجاتم بده منم نگرانشم..میشه تعبیرخوابم را بفرمایید؟

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۸:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که دوست شما با چالش بزرگی مواجه می شود و نمی تواند در زندگی اش پیشرفت کند. انفجار آتشفشان در خوابتان بیانگر این است که دوست شما قادر به کنترل احساساتش نیست. او اماده ی انفحار است و پیامد آن ممکن است به شکست و سقوط او منجر شود و به او آسیب زیادی وارد کند. شما باید سعی کنید که مراقب او باشید تا خردمندانه رفتار کند. اگر او را دوست ندارد می تواند به پدر و مادرش بگوید که اگر وادارش کنند که سر عقد برود، همانجا جلوی همه به جای بله ، نه خواهد گفت و آبروی آنها نیز می رود. اگر دوستتان قاطعانه برخورد کند هیچ قانون و زوری نمی تواند او را وادار به این ازدواج کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۱۸:۳۳
Saleh

Saleh : سلام پدر و شوهرخاله من با هم چند ماه پیش دعواشون میشه سر یکی از رفیقای مشترکشون و دعوای فیزیکی دارن باهم و الان با هم حرف نمیزنن.پریشب پدرم خواب میبینه که تو کوه هستن و شوهرخالمم همونجاس و با هم حرف نمیزنن.پدرم ماهی میگیره وبعد شوهرخالم بهش میگه اونطرف تر که آب عمیق تره ماهی بیشتری داره انگار اونجا یه پرتگاه هم هست.شوهرخالم به پدرم میگه میای دستمو بگیری که بتونم برم ماهی بگیرم پدرم هم دستشو میگیره و میاد بابام رو میکشه پرت میزنه تو همین حالت خودش هم با بابام پرت میشه ولی بابام بخاطربلندبودنش خودشو نگه میداره به کوه وپرت نمیشن اون لحظه و شوهرخالمم ازش آویزونه بعد که دیگه انگار میوفتن وچیزیشون نمیشه شوهرخالم به بابام میگه آخ هیچیت نشد دوباره نتونستم کاریت کنم؟بابامم میگه اع حالا اینجوریه هنوز رو اون قضیه ای؟ پس بچرخ تا بچرخیم ببین چیکارت کنم

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۴۹:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شوهر خاله شما سعی می کند که مسائل عمیقتر و جدی تری را پیش بکشد تا پدرتان را بیشتر از قبل عصبانی کند ولی پدرتان باید عاقل باشد و گول او را نخورد چون در این صورت ممکن است کار به جاهای باریک بکشد و احترام و حرمت پدرتان کم شود و یا از جایگاه بالایی که دارد سقوط کند. شوهر خاله تان تلاش می کند که پدرتان را عصبانی کند و بهترین جواب برای او این است که پدرتان سکوت کند و او را محل نگذارد چون از قدیم گفته اند که جواب ابلهان خاموشیست. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۸ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۵۰:۵۵
مانا

مانا : سلام خاب دیدم با شوهرم و بچم توی ماشین داریم میریم خونمون
جاده خیلی پست و بلندی داشت و انگار برف هم توی جاده بود به شوهرم گفتم دخترم فرمون را ول کرده فرمونو بگیر توجهی نکرد خودم فرمونو گرفتم و ماشینو تا دم در خونه رسوندم دم در موتور داداشم پارک بود خاستم به موتر نخورم نمتونستم خوب ترمز کنم اول پامو گداشتم روی ترمز و موتورو از جلو ماشین بردم کنار بعد به شوهرم گفتم حالا ماشینو متوقف کن بعد بهم کلید داد بریم توی خونه از یه در دیگه که هیچوقت نمیرفتیم رفتم و هول کردم از پله ها تند تند رفتم پایین و سکوی بعدی باید می ایستادم ولی دیگه هول کردم رفتم پریدم و افتادم توی پارکینگ طبقه پایین اما خودمو مثل حالت پرش که گرفته بودم هیچیم نشد به شوهرم گفتم کاش از این در نمیرفتیم(در واقع تقصیر خودم بود) و گفتم شانس گفت وگرنه دست و پاهام شکسته بود

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۲۷:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در مسیر زندگی تان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهید شد و سردی روابط و احساسات سردی را در رابطه با همسرتان تجربه خواهید کرد. دختر شما سعی می کند که کنترل اوضاع را بدست بگیرد ولی توانایی او برای اینکار کم است. شما خودتان می خواهید کنترل زندگی را بدست بگیرید. از روشهایی که تا کنون در زندگیتان به کار نبرده اید؛ استفاده می کنید و دچار خطا و اشتباه می شوید. مهارتهای شما بخوبی همسرتان نیست و باید دقت کنید که هیچ کاری را که به آن تسلط کامل ندارید انجام ندهید. هر چه شما بیشتر بخواهید کنترل کارها را بدست بگیرید، همسرتان تنبل تر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۴۰۰ ساعت ۲۰:۰۸:۴۵
smamb

smamb : با سلام و خسته نباشید.خواب دیدم شب جلو در خونمون نشستم و با دوستم که تو خونه برادرمه طبقه دوم از پنجره حرف میزنم.یک آقا از اقوام که متاهله تو کوچه قدم میزنه با کنجکاوی اطرافو دید میزنه ببینه با کی صحبت میکنم.منم چند بار دوستمو صدا میکنم که خودشو نشون بده اون آقا ببینه با پسر صحبت نمیکنم.دوستم سرشو از پنجره آورد بیرون منو ببینه.روسری سفید با طرح طوسی روشن سرش بود که از بالای سرش گره زده بود یعنی گردنش باز بودو کاملا موهاش تو بود.یک بلوز بنفش تنش بود که سقوط کرد افتاد خیلی ترسیدم همین که رسید نزدیک زمین با پشت دست زدم بهش چرخید با باسن و ضربه کمتری افتاد تو پارکینگ و صدای ضربه ای که بهش وارد شدو شنیدم.اینکارم باعث شد کمتر آسیب ببینه.انگار نمیتونست راه بره ولی میگفت خوبم.بغلش کردم کوچک و سبک بود از پله ها بردم طبقه بالا خونه خودم.موهاش باز بود.مامانم تو راه پله با طعنه یه چیزی گفت که چرا بهش کمک میکنی.مامانم از دوستم خوشش نمیاد.خودمم در واقعیت از دوستم خوشم نمیاد و نمیدونم چرا داشتم کمکش میگردم.یه نیشگون از لای پاهای مامانم گرفتم که نگو میشنوه.ولی حس کردم شنید.دیدم عمم تو پذیراییه خونمه.دوستمو بردمش تو اتاق خواب دیدم مرحوم مادره پدرم که هیچ‌وقت ندیدمش تو اتاق خوابم روی تشک سفید که مال منه خوابیده و یک ملافه سفید کشیده سرش.مامانمم تو اتاقم با حالت طعنه آمیز به من که چرا دوستمو بردم اونجا و کمکش میکنم داره اتاق و کمدمو میگرده.دیدم کلی لحاف تشک رو زمینه که واسه خونه منه و دنبال یک لحاف تشک بودم که دوستمو که مصدوم بود بذارم روش. خانم هراتی دوستم با همسر و خانواده همسرش مشکل داره و این اواخر سومین باره که میبینم دوستم از جایی میفته و استخوناش میشکنه.ممنون از تعبیرتون

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۴۲:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. دوست شما ظاهرا زندگی خوبی دارد ولی روی زندگی اش کنترل ندارد. او احساس عدم امنیت می کند و کسی از او حمایت نمی کند. او سعی می کند که افکارش را از دیگران بپوشاند ولی احساس او برای دیگران مشهود است. او سعی می کند که مهربان باشد و نشان دهد که از خود گذشته و دلسوز است. او نمی تواند زندگی اش را طبق برنامه ی خودش پیش ببرد. اهداف او و دیدگاه کسی دیگر در تضاد با هم هستند و او خودش را تحت فشار می بیند. شما دلتان برای او می سوزد و نمی خواهید که زندگی اش خراب شود. او برای شما درددل خواهد کرد. شما از او برای مادرتان هم تعریف خواهید کرد. روح مادر بزرگتان شاد. او خیالش راحت است که شما خوشبخت هستید و روحش از زندگی شما با خبر است. مادر شما نمی خواهد که شما از رازهایتان برای دوستتان چیزی بگویید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۷:۳۸
زهرا

زهرا : سلام
خواب دیدم با خواهر و مادرم در ماشینی هستیم که مادرم راننده هستند. در جاده ای میریم که پستی بلندی داره و می‌ترسیم از پشت چیزی به سمتمون بیاد. یکدفعه مامانم کنترل ماشین از دستشون رها میشه و با ماشین در آب میفتیم. از ماشین پیاده میشیم و من از دست مادرم عصبانی هستم و میگم که چرا رفتیم تو آب. با این که ماشین تو آبه ما انگار تا حدود کمرمان در آبه. موقع بیرون آمدن از آب درحالیکه هنوز در آبم ترشح سبزی ازم بیرون میاد که خیلی خجالت میکشم بقیه بفهمن. زمانی که این خواب رو دیدم در حال تصمیم برای ادامه تحصیل بودم و مادر و خواهرم اصرار داشتند ادامه بدم و خودم بی میل بودم.

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۴:۱۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از مادرتان در راهی که پیش گرفته اید تبعیت می کنید و با بالا پایینهای زیادی در زندگی تان مواجه می شوید. نگران هستید که عواقب تصمیم گیریهایتان، مثبت نباشد و همه چیز به ضررتان تمام شود. مادر شما به خاطر مسئله ای احساساتی می شود و نمی تواند درست تصمیم بگیرد و البته شما آنقدر احساساتی نیستید که منطق تان را نادیده بگیرید. اگر سبز پررنگ بوده از شکست و خیانت می ترسید اما اگر کمرنگ بوده، گویای همان بی میلی شما نسبت به ادامه ی راهتان است و اینکه دوست نداشته اید هدفتان را دنبال کنید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۲:۳۲
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.