تعبیر خواب سقوط
اگر کسی خواب ببیند از جایی سقوط کرده و آسیب دید، با سختی مواجه می شود ولی اگر دید که هیچ آسیبی به او نرسید، برایش کاری پیش می آید که زحمت فراوان در آن کار وجود دارد اما بیننده نهایتا به افتخار و ثروت می رسد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
ali sadeghi : سلام عرض ادب. خواب دیدم بل 3 تا از دوستان وارد اسانسور شدم که از ساختمان بیرون بریم در حین امدن سقوط کردیم و تو این فاصله من ترسید و وحشت زده میگفتم یا ابولفضل العباس و حتی اشهدمم میخواستم بخونم که ارام اسانسور ایستاذ من بیرون امدم که صدای جشن و بزن برقص بود نشستم روی صندلی و خوراکی میخوردم که نارگیل هم داشت و شیرین نبود اونقدر که انتظار داشم و در همین حین دختر بچه ای زیبا با موی بلند دیدم که لبخنذ زدم بهش و اون هم لبخند زد...
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما و دوستانتان از انجام کاری منصرف می شوید چون نگران هستید نتوانید در کارتان موفق شوید یا وظائفتان را درست انجام دهید. شما می خواهید واقعگرا باشید ولی به صورت موقتی موانع و بدشانسی را در زندگی تان تجربه می کنید. در چنین شرایطی باید توکل شما به خدای بزرگ باشد و متوسل به حضرت عباس ع شوید تا سختی ها از شما دور شوند. ( حتی دور از جان ممکن است سلامت تان در خطر باشد). شما شاهد ناراحتی ها و مشکلات مردمی خواهید بود که عزیزانشان را از دست داده و یا با مشکلات بزرگ دیگری مواجه شده اند. شما به موفقیت های غیر منتظره و ثروتی می رسید که با توجه به اینکه شاهد مشکلات مردم هستید، موفقیت هایتان برایتان شیرین و مطلوب به نظر نمی رسند. ولی به هر جهت رسیدن به سود و ثروت برایتان خوشایند است. برای دفع شر و رفع قضا بلا حتما صدقه بدهید یا بگویید که برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون
Amir : سلام/خسته نباشید/ من خواب دیدم اینکه متن خوابم هم پنهون بمونه...
با آرزوی سلامتی براتون...
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما به شما هشدار می دهد که نباید ریسک کنید و در عین حال که درکتان بالاست و یا شخصیتی روشنفکر دارید ولی ریسک کردن قطعا به ضرر شما تمام می شود. این خواب همینطور می تواند هشداری به شما برای این باشد که در واقعیت هم بیشتر مراقب خواهرزاده تان باشید تا بعدا دچار استرس نشوید. خواهرزاده ی شما در خواب الزاما به خود او تعبیر نمی شود و ممکن است نمادی از ایده های شما باشد که شما تازه می خواهید کاری را شروع کنید که در زندگی تان به تعادل بشتر برسید ولی اگر خردمندانه رفتار نکنید و ریسک کنید، ممکن است سقوط کرده و با شکست در کارتان مواجه شوید. تشکر از همراهیتون
بهارک : سلام.خسته نباشین.لطفا نمایش داده نشه.
فریبا هراتی
: سلام. شما با دوگانگی ها و تضادهایی در راه رسیدن به اهدافتان مواجه هستید و شک می کنید که کارتان درست است یا خیر و دو دل می شوید. اما وقتی که تصمیم می گیرید که هدفتان را عملی کنید، بد شانسی می آورید و کنترل احساستان از دستتان در می رود و به شکست فکر می کنید. شما گاهی مبارزه می کنید که به موفقیت برسید و گاهی شکست را می پذیرید و سازش می کنید و سعی می کنید که با آن کنار بیایید. اما در نهایت، با تکیه به خودتان و حفظ استقلال تان در زندگی به موفقیت خواهید رسید و آرامش زیادی را در زندگی تان تجربه خواهید کرد. شاید فکر کنید که از بعضی از جنبه های زندگی تان جا مانده اید ولی یک دوست به شما کمک می کند که ذهنتان روشنتر شده و راه درست را پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.
غزاله : سلام خانم هراتی عزیز. خواهر شوهرم ۳۷ سالشه تازه نامزد کرده. نامزدش آمریکا زندگی میکنه. خواب دیدم بالای پشت بوم خونه ی مادرم نشستیم هوا هم خوب بود من رفتم پایین چیزی بیارم. برگشتم دیدم نیستن. از شوهرم پرسیدم گفت پسره از پشت بوم پرت شد پایین مرد. خواهرم هم سکته کرد مرد. خیلی عادی میگفت.ولی من اونقدر ترسیدم و گریه زاری میکردم.خیلی خوابم واقعی بود فکر میکردم بیدارم. بعد میخواستم به همه خبر بدم با خودم گفتم مادرشوهر پدرشوهرم رفتن سفر فعلا بهشون نگم (در واقعیت هم رفتن سفر) ولی فکر کنم به خواهر خودم خبر دادم. با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. احتمالا رابطه ی خواهر شوهرتان و نامزدش بهم خواهد خورد و خواهر شوهرتان در این مورد احساس ناتوانی می کند و شوکه خواهد شد. از اینجهت روحیه ی او افسرده می شود. شما بهتر است به کسی چیزی نگویید تا خود او برایتان بعدا تعریف کند. تشکر از همراهیتون
Katusha : سلام وعرض ادب خانم هراتی بزرگوار؛من یک پسر ۱۲ساله دارم که تقریبا از وقتی ۷سالش بوده هر شب خواب میبینه روی پشت بام همسایه هست ویک مرد ناشناس میاد واونو هل میده میندازه پایین وتا میخوره زمین از خواب بیدار میشه ومیگه تو فاصله افتادن بدنش مورمور میشه ویا بعضی شبها به شکل دیگه ای از طناب آویزونه مثل تارزان ویهو دوباره سقوط میکنه.خلاصه این دو جور خواب رو میبینه وهمش هم از بلندی میافته وطی این چند سال خودمم بعضی مواقع شاهد بودم که یهو تو خواب تکون میخوره واز خواب بیدار میشه ومیگه از بلندی افتادم ؛خانم هراتی نازنین نمیدونم چه دلیلی داره پسرم مرتب از این خوابا میبینه الانم یک‌مدته میگه تعداد خواب دیدناش کم شده هرشب نیست ولی تو هفته یک بار حتما اتفاق میافته،آیا معنی خاصی داره؟اون مرد کیه؟ ربطی به حالات روانی داره یا سبک زندگی؟ممنون از راهنماییهاتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خواب اول پسرتان این است که او سعی می کند که مطابق با نورم و استانداردهای مردم، به اوج موفقیت برسد . او شخصیتی جاه طلب و سخت کوش دارد و تنها ترس و نگرانی او از این است که یک مسئله یا کار غیر قابل پیش بینی روی دهد که فرای کنترل او باشد و او به جای پیشرفت، به اوج ناامیدی و شکست سقوط کند. یا چشم زخم دنبال اوست و علیرغم اینکه او خیلی رفتار درستی دارد و می تواند به موفقیت برسد، نگران است که نگاه های بد و انرژیهای منفی دیگران مانع حفظ جایگاه موفق او در زندگی شده و شکست بخورد. شما باید با او صحبت کنید که او برای خودش زندگی کند و نه برای مردم! بخواهد که کاری را انجام دهد که خودش احساس می کند که در آن موفق است و آن کار را دوست داشته باشد و نه اینکه دنبال کاری برود که فقط از نظر مردم موفق محسوب می شود. برای سلامتی او هم سعی کنید که اول هر ماه بگویید که یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید تا قضا بلا از او دور باشد. اما تعبیر خواب دوم او این است که او احساس بلاتکلیفی در شرایط و موقعیتی را دارد و فکر می کند که جاپای قرص و محکمی ندارد و در عین حال که می خواهد خودش را مقید کند که عزم و اراده اش را بالا ببرد تا به موفقیت برسد، اما نمی داند که هدفی که برای خودش انتخاب کرده و به آن وصل شده، پایدار و ثابت است یا در آن شکست خواهد خورد. به او بگویید که اگر وابسته به مردم باشد، شاید پشتش را خالی کنند ولی اگر امیدش به پروردگار باشد و وصل به او باشد، خداوند هرگز پشتش را خالی نخواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
ava : دوستم(دختر) با سرعت زیاد داشت ماشینو میروند ترسیده بودم و پرت میشم پایین ، وقتی داشتم سقوط میکردم از بالا به زمین نگاه کردم میدونستم با اون ارتفاع و سرعت بیوفتم حتما میمیرم همونطور که سقوط میکردم شروع به فکر کردم دیدم اگه یه قسمت که شبیه دود کش بود و بگیرم میتونم سرعت و شتابمو کنترل کنم دودکشو گرفتمو پریدم رو قسمت های دیگه که به زمین نزدیکترم میکرد خیلی ریلکس بدون زخم و دردی به زمین رسیدم خانمی گفت خیلی خوششانسی اگه اونور سقوط میکردی میوفتادی روی میله های بزرگ که از توش بخار خیلی داغ میاد و میسوختی همون لحظه یه گربه هم سقوط کردو نیمه جون افتاد زمین بعدا داداشم زنگ میزنه میگه چرا به من نگفتی همچین چیزی شده گفتم یادم رفت زیاد جدی نبود داداشم میگه سقوط کردن ازون ارتفاع جدی نیست؟ برای خودم چون سالم بودم دیگه اون قضیه اهمیت زیادی نداشت
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما هشداری به شماست که از تصمیمات عجولانه ی دوستتان پیروی نکنید. او نمی تواند زندگی خودش را هم کنترل کند و اطاعت شما از او باعث می شود که از جایگاه و مقامی که دارید پایین افتاده و احترام و عزت تان کم شود. شما به خاطر عبادات تان، این که به خداوند امید دارید، به خاطر مهربانی و شخصیت گرمتان و به خاطر اصالتی که دارید در پناه خدای بزرگ از شر خطرات مصون خواهید ماند ولی اگر خودخواهانه به منافع خودتان فکر کنید، خطر شکست شما حتمی خواهد بود. برای دفع شر بگویید برایتان یک مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. به دوستتان هم بگویید که برای سلامتی خودش یک مرغ را بگوید قربانی کنند. تشکر از همراهیتون.
Saleh : سلام پدر و شوهرخاله من با هم چند ماه پیش دعواشون میشه سر یکی از رفیقای مشترکشون و دعوای فیزیکی دارن باهم و الان با هم حرف نمیزنن.پریشب پدرم خواب میبینه که تو کوه هستن و شوهرخالمم همونجاس و با هم حرف نمیزنن.پدرم ماهی میگیره وبعد شوهرخالم بهش میگه اونطرف تر که آب عمیق تره ماهی بیشتری داره انگار اونجا یه پرتگاه هم هست.شوهرخالم به پدرم میگه میای دستمو بگیری که بتونم برم ماهی بگیرم پدرم هم دستشو میگیره و میاد بابام رو میکشه پرت میزنه تو همین حالت خودش هم با بابام پرت میشه ولی بابام بخاطربلندبودنش خودشو نگه میداره به کوه وپرت نمیشن اون لحظه و شوهرخالمم ازش آویزونه بعد که دیگه انگار میوفتن وچیزیشون نمیشه شوهرخالم به بابام میگه آخ هیچیت نشد دوباره نتونستم کاریت کنم؟بابامم میگه اع حالا اینجوریه هنوز رو اون قضیه ای؟ پس بچرخ تا بچرخیم ببین چیکارت کنم
فریبا هراتی
: سلام. شوهر خاله شما سعی می کند که مسائل عمیقتر و جدی تری را پیش بکشد تا پدرتان را بیشتر از قبل عصبانی کند ولی پدرتان باید عاقل باشد و گول او را نخورد چون در این صورت ممکن است کار به جاهای باریک بکشد و احترام و حرمت پدرتان کم شود و یا از جایگاه بالایی که دارد سقوط کند. شوهر خاله تان تلاش می کند که پدرتان را عصبانی کند و بهترین جواب برای او این است که پدرتان سکوت کند و او را محل نگذارد چون از قدیم گفته اند که جواب ابلهان خاموشیست. تشکر از همراهیتون
مانا : سلام خاب دیدم با شوهرم و بچم توی ماشین داریم میریم خونمون
جاده خیلی پست و بلندی داشت و انگار برف هم توی جاده بود به شوهرم گفتم دخترم فرمون را ول کرده فرمونو بگیر توجهی نکرد خودم فرمونو گرفتم و ماشینو تا دم در خونه رسوندم دم در موتور داداشم پارک بود خاستم به موتر نخورم نمتونستم خوب ترمز کنم اول پامو گداشتم روی ترمز و موتورو از جلو ماشین بردم کنار بعد به شوهرم گفتم حالا ماشینو متوقف کن بعد بهم کلید داد بریم توی خونه از یه در دیگه که هیچوقت نمیرفتیم رفتم و هول کردم از پله ها تند تند رفتم پایین و سکوی بعدی باید می ایستادم ولی دیگه هول کردم رفتم پریدم و افتادم توی پارکینگ طبقه پایین اما خودمو مثل حالت پرش که گرفته بودم هیچیم نشد به شوهرم گفتم کاش از این در نمیرفتیم(در واقع تقصیر خودم بود) و گفتم شانس گفت وگرنه دست و پاهام شکسته بود
فریبا هراتی
: سلام. شما در مسیر زندگی تان با موانع و مشکلاتی مواجه خواهید شد و سردی روابط و احساسات سردی را در رابطه با همسرتان تجربه خواهید کرد. دختر شما سعی می کند که کنترل اوضاع را بدست بگیرد ولی توانایی او برای اینکار کم است. شما خودتان می خواهید کنترل زندگی را بدست بگیرید. از روشهایی که تا کنون در زندگیتان به کار نبرده اید؛ استفاده می کنید و دچار خطا و اشتباه می شوید. مهارتهای شما بخوبی همسرتان نیست و باید دقت کنید که هیچ کاری را که به آن تسلط کامل ندارید انجام ندهید. هر چه شما بیشتر بخواهید کنترل کارها را بدست بگیرید، همسرتان تنبل تر خواهد شد. تشکر از همراهیتون.
setare : خواب دیدم با مادرم و پسر خالم روی صخره های بلندی هستیم و خیلی به زحمت میتونستیم جابه جا بشیم مبلای خونمون هم روی صخره ها بودن پایین صخره داییم نشسته بود و داشت با لپ تاپ کار میکرد مادرم و پسر خالم تونستن ازونجا عبور کنن ولی من نتونستم تعادلمو حفظ کنم و دستمو به مبل گرفتم ولی جاش محکم نبود ازشون خواستم کمکم کنن اما کاری نکردن و من با مبلا افتادم زمین داییم هم که اون پایین بود اصلا سراغم نیومد و براش مهم نبود نحوه افتادن من با مبلا باعث شد که صدمه ای نبینم ولی من بازم منتظر بودم ببینم حالم چطور میشه و خونریزی داخلی کردم یا نه و توی خواب خیلی غمگین بودم ازینکه کسی کمکم نکرد و براش مهم نبود
فریبا هراتی
: سلام. انگیزه و جاه طلبی های شما برای رسیدن به موفقیت بالاست و به نقطه ی حیاتی در زندگی تان رسیده اید که نمی خواهید ریسک کنید و تعادل و کنترل تان را از دست بدهید. درک شما بالاست و می خواهید تصمیم بگیرید که تغییراتی را در زندگی تان ایجاد کنید. شما به رابطه ی خودتان با دیگران فکر می کنید و دوست دارید که نگرشهایتان و روابط تان را دوباره مورد قضاوت و ارزیابی قرار دهید. برایتان سخت است که شرایط امروز را تحمل کنید و نمی توانید انتظارات دیگران را برآورده سازید. برای شما تحمل این دوران راحت نیست و نگران هستید که چه پیش خواهد آمد. سطح فکر مادر و پسرخاله تان با دایی تان متفاوت است ولی در هر دو صورت، نه مادر و پسر خاله تان با شما هماهنگ هستند و نه دایی تان. این چالش برای شما بسیار سخت است و شما نمی توانید همه را راضی نگه دارید. درگیری تلخی بین شما و دوستانتان یا خانواده تان ایجاد می شود و از نظر احساسی حسابی خسته هستید و انرژی تان تخلیه شده است. دوست دارید دیگران شما را درک کنند ولی برای کسی مهم نیست. تشکر از همراهیتون
زهرا : سلام
خواب دیدم با خواهر و مادرم در ماشینی هستیم که مادرم راننده هستند. در جاده ای میریم که پستی بلندی داره و می‌ترسیم از پشت چیزی به سمتمون بیاد. یکدفعه مامانم کنترل ماشین از دستشون رها میشه و با ماشین در آب میفتیم. از ماشین پیاده میشیم و من از دست مادرم عصبانی هستم و میگم که چرا رفتیم تو آب. با این که ماشین تو آبه ما انگار تا حدود کمرمان در آبه. موقع بیرون آمدن از آب درحالیکه هنوز در آبم ترشح سبزی ازم بیرون میاد که خیلی خجالت میکشم بقیه بفهمن. زمانی که این خواب رو دیدم در حال تصمیم برای ادامه تحصیل بودم و مادر و خواهرم اصرار داشتند ادامه بدم و خودم بی میل بودم.
فریبا هراتی
: سلام. شما از مادرتان در راهی که پیش گرفته اید تبعیت می کنید و با بالا پایینهای زیادی در زندگی تان مواجه می شوید. نگران هستید که عواقب تصمیم گیریهایتان، مثبت نباشد و همه چیز به ضررتان تمام شود. مادر شما به خاطر مسئله ای احساساتی می شود و نمی تواند درست تصمیم بگیرد و البته شما آنقدر احساساتی نیستید که منطق تان را نادیده بگیرید. اگر سبز پررنگ بوده از شکست و خیانت می ترسید اما اگر کمرنگ بوده، گویای همان بی میلی شما نسبت به ادامه ی راهتان است و اینکه دوست نداشته اید هدفتان را دنبال کنید. تشکر از همراهیتون