کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب شراب

شراب در اصل حرام است و نوشیدن آن در خواب خوردن مال حرام تعبیر می شود و اگر در حال نوشیدن، مقداری از شراب به روی لباس نوشنده هم ریخت، به بیماری مبتلا می شود. اگر کسی در خواب شراب را نه برای مستی بلکه برای انبساط خاطر نوشید، تعبیر آن، اقدام برای به دست آوردن مال حلال است.

مجلسی رحمه الله علیه تعبیر خوردن شراب را کسب مال حرام دانسته است.

محمد ابن سیرین می گوید: شراب هایی که به طعم تلخ و ترش و به بوی ناخوش باشند غم و اندوه می آورند و نیکو نیستند.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

82 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Amir ali

Amir ali : سلام خواب دیدم دو نفر از همکارانم با موتور آمدن دنبالم و با هم جایی رفتیم یکی از اونها ظرف دلستری به من داد.من هم اونو گرفتم و سر کشیدم و نگذاشتم قطره ی از اون بمونه یعنی ظرف را تکان میدادم که تا آخرین قطره اش را بخورم. وسط نوشیدن بودم که شک کردم ممکنه این شرابه و دو دل شدم که این شرابه یا نه. مزه بدی نداشت.خیلی شیرین یا تلخ نبود و مزه خوبی داشت. بعد رو کردم به اون همکارم و گفتم این شراب بود؟ اون هم گفت یعنی خودت متوجه نشدی. تا این را شنیدم به سمت سکویی دویدم(سکوهای قدیمی مانند وضو خانه مساجد ) تقریبا چهار سکو دیدم. انگشت کردم تو گلویم تا بالا بیارم که دیدم در یک سکو زیرش یک نفر ماهی گذاشته و خودش دستشویی رفته. رفتم به سمت سکویی دیگر ودیدم که آبی که مصرف میشه ( در سکوها از شیر آبی که به پایین میریزه )مثل یک نهری میشه و میره . از خواب پریدم

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۰۶:۵۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما خیلی زود به ثروت می رسید و از زندگی تان راضی خواهید بود. سلامتی و رفاه بیشتری خواهید داشت اما دلتان نمی خواهد که از راه نامشروع و خلاف به ثروت برسید. شما از هر جهت در زمینه ی مادیات و کارهای سخت زمینی، به موفقیت می رسید و نگرش های تازه ای به ذهنتان می رسد که موجب می شود در زندگی تان پیشرفت کنید. اما مراقب خودتان هستید که مرتکب اشتباه نشوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۷:۴۹
علیرضا

علیرضا : سلام و عرض ادب خواب شراب ندیدم ولی چون مشروب نبود اینجا نوشتم راستش نمیدونستم اصلا خابم راجب چیه ! خب خواب دیدم که یه جایی هستیم مهمونی مانند که تو یه سالن گرفته باشه خواب دیدم اومدم بیرون و رفتم در پارکینگ ( پارکینگ خرابه ای هم بود)و ابتدا از این طرف پارکینگ استراق سمع کردم و حرف های پسر عمم را با یکی که تو خواب حس میکردم خیلی ادم پولدار و مهمیه را شنیدم . صحنه بعدی ک دیدم خواب دیدم که خیلی شلوغ شد و همه اومدن که ماشینشونا بردارن و خدافظی کنند که یهو دختر عمه ام گفت برا چی سه تا یکو نیم لیتری مشروب اوردی با خودت منم عصبانی شدم و گفتم اوردم که اودرم دلم خواسته کی میخواد حرفی بزنه. ناگهان بابام که تو واقعیت خیلی با مشروب جور نیس و مخالفه پشتم در اومد و ازم حمایت کرد و بعدش هم به تعریف از یکی از شوهر عمه هام پرداخت . این یه مورد که دختر عمه ام میخواست ابروما تو جمع ببره ، خواب قبلی هم که موضوعش اسپند بود مامانم تو جمع اینکارا خواست بکنه اگه به هم ربط داره توضیح بدید لطفا. ببخشید طولانی شد

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۰۱:۲۹:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما می خواهید به آرامش برسید ولی فکر می کنید که شرایط خیلی مهیا نیست. پسر عمه تان تصمیم دارد برای رسیدن به ثروت اقداماتی را انجام دهد. شما هم همه ی شرایط سخت برایتان حل و فصل خواهد شد و همه ی مشکلاتتان به زودی ناپدید می شود. پدرتان از شما حمایت کرده و به شما افتخار خواهد کرد. من دسترسی به خوابهای گذشته شما ندارم. اما اینطور که نوشته اید، مادرتان هم شما را در جمع بالا برده و به شما افتخار می کند. انشالله وقتی به ثروت رسیدید و در زندگی تان پیشرفت کردید باید مراقب چشم زخم مردم باشید و صدقه زیاد بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۲۰:۲۱
فياضي

فياضي : خواب ديدم همسرم برام شراب ريخت و هنوز نخورده درگير پليس شديم

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۷:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. همسر شما می خواهد که شما به ثروت برسید و برایتان کسب درامد می کند. اما هنوز پولتان را خرج نکرده اید، شما را قضاوت می کنند. البته شراب و درگیری با پلیس تعابیر دیگری هم می تواند داشته باشد که منوط به شرایط زندگی شما و یا اجزای تشکیل دهنده ی خوابتان و مسائل جانبی خوابتان می تواند فرق داشته باشد. شما خوابتان را بسیار خلاصه نوشته اید و من از بیان 10 تعبیر مختلف که بتواند احتمالات جانبی را بیان کند معذورم. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۸:۵۴:۱۹
Vahideh

Vahideh : سلام
امیدوارم خوب باشی عزیزم
خواب میدیدم/الف/شب بود و ازجایی که مامان وبابا کارمیکردن اومدم بیرون.نزدیک خونه بودم و بادوستم پروین داشتم میرفتم سمت خونه.جفتمون سفیدپوش بودیم.متوجه شدم علی(همسر سابق)داره دنبالمون میاد.رفتیم تو مغازه‌ای که سطحش از زمین یک متری بالاتر بود.پروین نشست و با اینکه قدم خیلی از پروین بلندتره خودمو پشت پروین قائم کردم!علی اومد جلوی در مغازه و با حالت اشک و آه و اشتیاق گفت"وحیییده" /ب/تو اتاق خواب خونه سابقمون با لباسای سفید نشسته بودم و گوشی کشویی نوکیام دستم بود.(اولین گوشی‌ای که داشتم)مسیج علی اومد!نوشته بود"منتظرتم...اومدم خونهءعمو اینا.٢تا گوسفند اینجاست برای قربانی"(منظورش این بود که منتظره بهش برگردم.یکی از گوسفندها مال عموش بوده.مطمئن نیستم دومی هم مال عموش بوده باشه.شاید علی گرفته بوده که قربانی کنه برای برگشتن من!!)بعد باخودم فکرمیکردم به دوستم ویدا بگم علی مسیج زده.چون چند وقت پیش پرسیده بود/ج/میدیدم تو آشپزخونه خونه‌مون بودم جلوی سینک.و یه بطری بزرگ شراب دستم بود.که گویا یه مدت بود مونده بود.درش رو باز کردم یک ششمش یا کمتر تهش مونده بود.بوش کردم بوی خاص و تندی داشت.مامان و داداشمم تو هال بودن.باخودم گفتم یه جایی قایمش کنم،وقتایی که سرم درد میکنه یا حالم خوش نیست ازش بخورم راحت بخوابم!/د/تو باغی بودم که بخاطر فصل پاییز،خزون کرده بودن درختا.پالتوی مشکی تنم بود.رفتم اتوبان کنار باغ.اونجا مرد میان‌سال و لاغر و قد کوتاهی بود.یه میز جلوش بود و با لباسای سفیدی که دودی شده بودن ایستاده بود.انگار اون مرد استاد علی بود(در واقعیت چنین فردی وجود داره). علی هم پشت سرم بود و راه میرفت.در مورد اینکه علی میخواد من برگردم از استادش پرسیدم:مادرش قول داده بود خونه‌ای به نامم میزنه.منکه نمیخواستم،حرف بین خانواده‌ها بود.اما مادرش این کارو نکرد و کلی اذیت شدم.میدونید چقدرسخت بود شرایط من؟؟؟(یعنی من حق داشتم که برم،چون فشارها خیلی زیاد بود)استادش هم نگاهم کرد و آروم تایید کرد و گفت آره،شرایطت سخت بوده.(کلا علی حالت مجنون یا شیرین عقل پیدا کرده بود تو خوابم!!)
تمام خواب‌ها مال یک‌شبه و متصل به هم

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۰:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام عزیزم. تشکر. شوهر شما علاوه بر اینکه شیرین عقل است، استادش هم اهل جادو جنبل است و از این اشخاصی است که می خواهد کارهای ماوراطبیعه انجام دهد و با کمک جنیان و وکلایی از جن مثلا کائنات را درنوردیده و به مقام برسد! مبادا گول این جماعت بی مغز ریاکار و گناهکار را بخورید. شما و خانواده تان راجع به علی زیاد حرف نمی زنید اما به جای آن با دوستانتان صحبت می کنید. علی هم می خواهد همچنان نشان دهد که عاشق شماست. گوسفندانی که برای قربانی گذاشته در اصل اشاره به این دارد که او اشخاص ساده لوح را گول می زند و کسانی که فکرشان را به کار نیاندازند و مثل گوسفند فقط بخورند و بچرند، اسیر دست او می شوند و او آنها را قربانی منافع خودش می کند و از ایشان سو استفاده می کند. نه تنها او، اصالت فرهنگی او همینطور است که اینها ضعیف کش و گرگ صفت هستند. شما می توانید خیلی راحت از زندگی و آرامشتان استفاده کنید و خوش باشید. پاییز و خزان و ... هم اشاره به این دارد که آدمهای مستاصل و بینوا که گیر کرده اند به این آقای لباس دودی جن پرور رجوع می کنند. اینها اسمشان استاد نیست اینها نوچه های شیطان هستند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۲۳:۵۶:۲۷
Golnesa

Golnesa : سلام. وقتتون بخیر. ببخشید دیشب خواب دیدم با کسی که دوستش دارم یه جایی بودیم و داشتیم شراب درست میکردیم در واقع اون درست میکرد بعد انگار داشتن میگفتن قراره مسابقات درست کردن شراب برگزار شه و من برام جالب بود تو ایران قراره همچین مسابقاتی برگزار شه. داشتم فکر میکردم من و اونی که دوستش دارم هم شرکت کنیم ولی مردد بودم اون بلده شراب خوب درست کنه یا نه. در واقعیت ما هیچکدوم اهل مشروب نیستیم. بعد من تو کیفم آب زرشک درآوردم که بخورم ولی مقدار زیادیش ریخت برا همین خودم نخوردم دادم به اون خورد. اون نشسته بود و گفتم پاشو بریم دیگه گفت نمیتونم پام درد میکنه من دستش رو گرفتم بلندش کردم و زیر بغلش رو گرفتم تا راه بره اونم میلنگید و راه میرفت. بهش میگفتم همش نشین کار کن یه خورده به فکر خودتم باش راه برو. بعد با یه عده رو یه تپه ای بودیم همش حرف تاریخچه شراب درست کردن می زدن. بعد رفتم تو یه مراسمی که یادمه مذهبی نبود ولی انگار برا یه عده مقدس بود چون کلی ظرفای نذری آورده بودن چون داشتم با خودم فکر میکردم حالا مهم نیتشونه. من یه لیوان فالوده مانند برداشتم. چند تا خوراکی دیگه هم تعارفم کردن برنداشتم چون دلم کیک میخواست و چشمم دنبال کیک بود که برام بیارن ولی به من نرسید. داشتم نگاه میکردم کسی دیگه دوباره بیاره که دیگه بیدار شدم. اینا چون پشت سرهم بود با هم گفتم. ممنون

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۴۷:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما می خواهید به همراه کسی که دوستش دارید به ثروت رسیده و عشق و شادی را بدست بیاورید. او می خواهد سعی کند که رفاه و سعادت شما را فراهم کند و در این خصوص، شخصیتی رقابتی دارد. شما دلتان شور می زند که نکند او در این راه موفق نباشد و بیشتر دلشوره ی شما بیجا و الکی است اما دل این آقا کمی شور می زند که نتواند به موفقیت برسد. او نگران است که نتواند استقلال خودش را حفظ کند و نتواند به تنهایی روی پای خودش بایستد. شما به او کمک می کنید تا احساس قویتری داشته باشد ( به جای اینکه بخواهید بعدا به او دلداری بدهید به نفعتان است که از اول دل او را خالی نکنید). اشخاصی با شما تعامل دارند که همه به فکر رسیدن به ثروت هستند. عده ای به دیگران کمک می کنند تا مشکلات آنان حل شود هر چند که در ظاهر این کارها مذهبی نیست ولی خداپسندانه است و این کارهای خداپسندانه می تواند مثل عبادت، راه گشای مشکلات شما باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۲۳:۱۳
Zeinabiran

Zeinabiran : با سلام خدمت شما معبر گرامی معذرت خواهی میکنم پیام رو دقیق نخوانده بودم .لطفا متن پنهان بشه

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۰۹:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. خاله ی شما به ثروت رسیده و غنی می شود و تلاش می کند که پدرتان را هم به رفاه برساند تا سلامت و آرامش بیشتری پیدا کند. همینطور او از لحاظ معنوی قوی و یک دوست خوب محسوب می شود. خاله ی شما روی مسئله ای بشدت تمرکز کرده و می خواهد توجه بیشتری به آن مسئله داشته باشد. او از اینکه سانیا مورد بی مهری مادرش قرار گرفته ناراحت است. زن دایی تان به دخترش سخت می گیرد و دخترش از پس انتظارات و توقعات مادرش بر نمی آید. شاید خواهرتان می خواهد بگوید که ایرانیان اصیل اینطوری با جدیت بچه تربیت می کنند. شما می خواهید در زندگی تان تصمیم مهمی در زندگی تان بگیرید و به خاطر آن باید سعی کنید که توازن و تعادل را در جنبه های مثبت و منفی زندگی حفظ کنید. زندگی شما متحول خواهد شد و باید اگر گاهی سخت می گیریدو جدی رفتار می کنید در جای دیگر هم خوش رفتار باشید و ریلکس باشید ( تعادل داشته باشید). مادر شما نصایحی به شما می کند که شما آگاهتر شوید و بینش قویتری بدست بیاورید. شوهر خاله تان امیدوار است که شما خردمندانه رفتار کنید و به نصایح مادرتان گوش دهید. شما شخصیتی با فرهنگ دارید و از بچگی درست تربیت شده اید. خواهرتان برای پیشرفت در زندگی نیاز به حمایت و پشتیبانی و تشویق کسی دارد که او را به سمت جلو هول داده و تشویق کند که به پیش برود. شما می خواهید اشتباهات گذشته تان را بشویید برود و شروعی تازه داشته باشید. اما نمی خواهید که خواهرتان را با بیان بعضی از مسائل، احساساتی کنید و او را وادار کنید که رفتار بی فکری از خودش بروز دهد. شوهر خاله تان معتقد است که این حق شماست که به گرمی و امنیت مالی برسید. دختر دایی شما به خاطر اشتباهات پدر و مادرش مرتکب گناه نشده ولی ارتباط شما با او هم به خاطر رفتارهای دایی تان قطع خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۱۹:۳۵
Zeinabiran

Zeinabiran : با سلام خدمت شما لطفا متن پنهان شود

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۹:۴۰:۰۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت که در تمام صفحات تعبیر خواب ذکر شده است هر 750 کاراکتر معادل یک حق خواب است و خواب شما شامل 2186 کاراکتر و 3 حق خواب و از حد مجاز طولانی تر است. لطفا یک خواب شارژ کنید و بفرمایید تا تعبیر شود. فرموده اید مخفی باشد پس باید دوباره خوابتان را ارسال کنید چون برای من هم مخفی می شود. نوبت شما محفوظ خواهد بود. تشکر.

پاسخ
لینک۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۶:۴۶
سحرم

سحرم : سلام خانم هراتی عزبز متنم مخفی باشه )خیلی نگرانم خانم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۱۳ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۸:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما اشتباه بزرگی را مرتکب شده اید و نظر رئیس الانتان به کار شما بسیار منفی شده و شما هم خودتان تصدیق می کنید که اشتباه کرده اید. حالا او فکر می کند که لابد در محل کار قبلی تان هم اینطور رفتار کرده اید و از آنجا بیرون آمده اید. پسر رئیس الان شما نمی خواهد که منافع خودش را به خاطر شما به خطر بیاندازد. البته منافع شرکای آنان و کسانی که با ایشان در تجارت هستند هم تحت تاثیر اشتباه شما به خطر می افتد و همه متضرر شده اند. آنها انتظار دارند که شما باعث افتخارشان باشید و آنها را از نظر منافع بالاتر ببرید. به هر حال امیدوارم که بتوانید دلیل موجهی برای این اشتباه داشته باشید در غیر اینصورت ممکن است کارتان را از دست بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۱:۲۵
suzan

suzan : خانم هراتي عزيز شارژ مجدد

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۵۳:۳۲
suzan

suzan : سلام و عرض ادب خدمت خانم هراتى لطفاً نمايش داده نشه،

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۳۱:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. شما به دوست سابقتان فکر می کنید و او سعی می کند که ظاهری آرام داشته باشد و نسبت به شما خودش را بی تفاوت و بی حس و حال نشان دهد. اما فکرش ناراحت است. شما می خواهید تاثیری مثبت روی او داشته باشید و کاری کنید که او به شما احساس تعلق و وابستگی داشته باشد. او شخصیتی اصیل و با ریشه دارد ولی نمی خواهد که شما خودتان را خیلی به او نزدیک کنید مگر اینکه اول ثابت کنید که صلح دوست و مثبت اندیش هستید. او متمول و مرفه است ولی به شما اجازه نمی دهد که از همه ی افکار او و امکانات زندگی اش با خبر شوید. شما می خواهید که نسبت به او با سیاست رفتار کنید و اگر لازم شد هم حاضرید به او دروغ بگویید ( حتی مصلحتی). اما او نوعی دوگانگی و دمدمی مزاجی نسبت به شما پیدا کرده و دو دل است که شما را باور کند یا نه. برای او تصمیم گیری در باره ی شما سخت است. هم به شما بد بین است و هم خوشبین هم شما را می خواهد هم نمی خواهد ولی در هر دو صورت تمایلی ندارد که شما از افکار او فعلا با خبر باشید. او نمی خواهد که شما با دوستانش در ارتباط باشید بلکه تمایل دارد که به خودش رجوع کنید و با خودش مستقیما صحبت کنید. شما با موانع زیادی در رابطه با او مواجه هستید و برایتان وضوح و شفافیت کافی وجود ندارد که آخر کار چه خواهد شد. اگر کسی که از او به عنوان فامیلش یاد می کنید که استوری شما را نگاه می کند یک آقاست؛ مطلقا با او ارتباط نداشته باشید چون شاید بخواهند برایتان دام پهن کنند و به بهانه ای به او ثابت کنند که شما به او وفادار نیستید یا بخواهند از شما حرف بکشند و جور دیگری به او جلوه دهند. اگر شما او را دوست دارید با خودش ارتباط بگیرید فامیلش را از خودش صمیمی تر به خودتان ندانید چون او هر چه باشد عشقی نسبت به شما در قلبش احساس می کند ولی فامیلش چه؟ فکر می کنید عاشق شما هستند؟!! خواب شما 1300 کاراکتر و معادل دو حق خواب بود. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۲۰:۳۷
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.