کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب ائمه اطهار (ع)

اگر کسی در خواب ببیند که به زیارت حضرت امام رضا (ع) رفته و در حال طواف حرم است، زندگی وی با برکت و نعمت همراه خواهد شد.
اگر حضرت امام زمان (ع) را در خواب دید، و آن حضرت با خوشروئی و ملاطفت برخورد کرد، آن شخص نسبت به اعمال دینی، مراقبت های لازم را معمول می دارد. اگر خلاف آن دید، حضرت از وی ناخشنود است و در امر دین مسامحه کار است.

اگر کسی خود را در حال زیارت هر یک از امام زادگان علیم السلام دید، اگر مجرد باشد، به زودی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی صالح خواهد شد و اگر متاهل باشد، درامر دین کوشاست. دیدن و رضایت امامان معصوم علیهم السلام، نشانه رضایت خداوند است.

تعبیر خواب امام علی (ع)

ابن سیرین می گوید: هر که در خواب حضرت امیرالمومنین علی (ع) را دید، در صورتی که خوش رو باشد، علم و کرامت و شجاعت و سخاوت خواهد یافت. اگر حضرت را زنده در شهری ببیند، انصاف و تقوی در آنجا حکمفرما باشد و ظلم و ستم از آن دیار رخت بربندد.

تعبیر خواب حضرت فاطمه (س)

اگر زنی حضرت فاطمه سلام الله علیها و یا هر یک از بانوان شاخص را در خواب دید، چنانچه آن بانوان در خواب با وی با خوشرویی و ملاطفت برخورد کردند، نشانه آن است که وی در حفظ عفت و تقوای خود کوشا است.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

497 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

مهتاب

مهتاب : سلام وقت بخیر
صبح روز دوشنبه 6 اسفند ساعت 5:55 دقیقه صبح خواب دیدم نوری سفید وشفاف جلوی من توی هوا معلق بود و وارد بدنم شد.بعد از اون روی مهر اگه کلمه الله نوشته بود اون نوشته رنگی میشد به رنگ مشکی یا سبز.یا یه سری جاها اگه اشتباه نکنم من کلمه الله یا لا اله الا الله رو میدیدم بدون این که وجود خارجی داشته باشن و کس دیگه ای اونها رو ببینه.یعنی هیچ کس بغیر از خودم این کلمات رو نمیدید و اونها رو به رنگ مشکی یا سبز میدیدم.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۳۱:۱۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انرژی مثبت زیادی وارد وجود شما خواهد شد. درک و بینش شما وسیع می شود ایمانتان قوی تر می شود. خدای مهربان محب شماست و شناخت شما از خدای بزرگ بیشتر از باقی افرادی که می شناسید می شود. ویژگی های معنوی و صفات الهی در شما زیاد تر می شود و سرشار از صلح و آرامش و امید، شفا و سرزندگی خواهید شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۰۷:۴۵
مهتاب

مهتاب : ممنونم

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۵۰:۲۷
محمد

محمد : سلام خسته نباشید . خواهش میکنم این خواب را با دقت بخوانید
من یه جوون شدیدا افسرده هستم
دختری را دوس داشتم و جواب رد به من داد ، خیلی وقت پیش برای خواستنش از امام حسین به کربلا رفتم . دیشب نا امید از جواب نگرفتن از کربلام بعد سه ماه دو خواب متوالی دیدم. خواب اول این بود که این دختر موردعلاقم در پروفایل خود جمله ای عاشقانه از معشوق گذاشته بود. بلند شدم از خواب گریه کردم بعد خوابم برد
این بار در خواب دیدم در جایی دارم زیر دست و پای جماعتی لگد میشوم. من میگم کاروان حسین الان از راه میرسد. یهو جماعت محو میشوند . بلند میشوم . یک اسب سفید امام حسین سمت من میاید. دو بار گریه میکنم . اجازه سوارشدن به روی ان را به من نمیدهد. ولی بار سوم که شدید گریه میکنم و التماس میکنم به اسب که از امام بخواه این دختر را به من بدهد. در حالیکه چشمانم را میبندد مرا به جایی میبرد که امام حسین با اصحابش در حال سخنرانی است. چهره های بسیار مومن و خوشرو اونجا بودند . من متی چهره مبارک امام را دیدم . التماس کردم که سال بعد باز هم میام خدمتت . صد تا نذر براشون کردم .به زائراتون خدمت میکنم .فقط من رو به این دختر برسون. با لبخندی به من میگوید باشه فقط چند تقویم بخر بین مردم پخش کن . بعد باز مزا بیهوش میکند و اسبش مرا به جای اول برمیگرداند. من هنوز باور نکردم چنین خوابی دیدم
تعبیر این خواب چیست؟ به خصوص انکه دختر مورد علاقم جواب سلام من را هم اخرین بار نداد
منظور از تقویم چیست؟
چرا خواب اول پروفایل با دیدن خواب دوم این قد تفاوت دارد
از دیشب دیوونه شدم

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۴:۱۲:۳۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. تقویم در خواب بیانگر گذر زمان و اتفاقات گذشته است. اینکه به شما گفته اند که تقویم بخر و بین مردم پخش کن، یعنی از شرایط زندگی تان بعدا برای مردم بگویید که لطف خدای بزرگ به واسطه محبت امام حسین ع نسبت به شما، شامل حالتان شد و اینکه چنین خوابی دیده اید که نشان دهنده ی حادثه ای بزرگ و ملاقات خاص شما و امام حسین ع است و این خواب تاریخ مهمی در زندگی شماست. شما خوشحال می شوید و شادی به زندگی تان می آید و اخبار خوشتان را با دیگران تقسیم خواهید کرد. دختر مورد علاقه تان از شما خوشش خواهد آمد. امااینکه شما سوار اسب سفید شده اید یعنی خوشبختی دنیا و اخرت شما و رسیدن به حاجاتتان تنها به واسطه ی امام حسین ع صورت می پذیرد. اسب شما را به جای اولیتان برگردانده و پیاده کرده. شما به حاجتتان می رسید ولی دقت داشته باشید که اگر خوشبختی دارید به خاطر توسل به امام حسین ع است . هرگاه شما به خاطر این دختر خانم، مجبور شوید کاری انجام دهید که امام حسین ع از کار شما راضی نباشند، حمایت او را دیگر نخواهید داشت!! عشق اول شما باید خدا باشد و نه این دختر خانم. حمایتتان را از امام حسین دارید و نه این دختر خانم. کسی که توکل به خدای مهربان می کند هرگز افسرده و ناامید نمی شود. اما خدای نکرده انسانها به آدم بد می کنند!! مبادا در قلبتان عشق این دختر را بالاتر از عشق خداوند قرار دهید، که در این صورت دیگر نمی توانید حمایت امام حسین ع را داشته باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۵۶:۴۰
Leili

Leili : ممنون از اینکه وقت میگذارید.

پاسخ
لینک۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۶:۴۹
Leili

Leili : سلام خانم هراتی عزیزامیدوارم حالتون خوب باشه. چند سال پیش برای قضیه ازدواج مدام به حضرت امام حسین ع متوسل میشدم وزیارت عاشورا میخوندم مادرم هم همینطورخیلی شرایط سختی بود وبخاطر رفت وآمد خواستگارا واینکه حل نمیشد خیلی اذیت میشدیم مدتها بود متوسل میشدم اما حاجتم داده نمیشد والبته هنوزم بهش نرسیدم یک شب خواب دیدم من ومادرم توی یک زندانی هستیم که خیلی شرایط سختی داشت من ومادرم گوشه ای ایستاده بودیم در حالیکه زنبیلی در دست من بود اونجا کسانی بودن که همدیگه رااذیت میکردن این زندان تاریک بود ودرهای آهنی بزرگی داشت من سعی میکردم درها را باز کنم تا آزادبشیم دوتا در را به زحمت بسیار زیاد بازکردم وقتی در اول باز کردم فکر نمیکردم در دیگه ای جلو من باشه هر دری که باز میشد در دیگه ای هم بود خلاصه من وقتی دیدم اینطوریه از تلاش کردن نا امید شدم احساس کردم آزاد شدن از این زندان وباز شدنش از من ساخته نیست به مامانم گفتم فقط امام حسین ع هستن که میتونن مارا نجات بدهند توی همین لحظه یک آقایی با اسب سفید وعبای مشکی ودستار سبز ظاهر شدن ومارا دریک چشم بهم زدن من ومادرم را سوار اسب کردن وبطور معجزه آسایی نجات دادن ومن درحالیکه یک زنبیل تو دستم بود پشت ایشون روی اسب نشسته بودم.

پاسخ
لینک۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۲۵:۵۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما هرگز با تلاش خودتان نمی توانید به خواسته تان برسید. ولی حالا که به امام حسین ع متوسل شده اید، به شما خبر داده اند که به زودی حاجت روا خواهید شد. خواستگار دلخواه شما پیدا می شود و شما شوهر می کنید و به امنیت مالی خواهید رسید. تمام نگرانی ها و شرایط طولانی که خودتان را به ناچار در این شرایط می بینید تمام خواههد شد. سفید بخت می شوید و به همه آرزوهایتان می رسید. مبارک است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۴۷:۳۵
مر

مر : سلام پریشب خواب دیدم که در خانه قدیمیمان بودیم، من و خواهرم که چهار سال از خودم کوچکتر است داخل ایوان خانه ایستاده بودیم و تمام وقایع که در ادامه می گویم را تماشا می کردیم، آسمان پر بود از ابرهای خاکستری و متراکم به طوریکه هوا نیمه تاریک بود و نمی دانستیم چه ساعتی از شبانه روز است، باران سیل آسا می بارید، ناگهان ابرهای سیاه آسمان را گرفت و باران ادامه داشت، دوباره ابرهای سیاه رفتند و ابرهای خاکستری و متراکم همچنان بودند، ناگهان یک دست در آسمان رنگ سیاه به آسمان پاشید ، همه آسمان سیاه نشد و کمی از آسمان سیاه شد و رنگ‌ها همراه باران به زمین ریختند، دیدم که روی آب‌ها که در حیاط خانه مان جمع شده بود یک اسم نوشته شده، اینطور که یادم مانده ، اسم حجت اله و در ادامه آن انگار کلمه طاهری بود، در تمام این مدت مادرم داخل حیاط زیر باران نشسته بود و خواهر کوچکم بین حیاط و ایوان بازی می کرد، من و خواهرم که داخل ایوان بودیم، به خواهر کوچکم گفتیم که اینها مواد شیمیایی است و ضرر دارد و بیاید زیر ایوان، او هم آمد ، وقتی آمد دیدم که کنار یکی از چشم‌هایم چند دایره کوچک سیاه باقی مانده ، انگار از همان مواد سیاه بود که به آسمان پوشیده شد ،بعد با اشاره دست ، به مادرم فهماندیم که بیاید زیر ایوان، او هم دوید و آمد، و از ترس از خواب پریدم، در خواب همه ما خیلی جوان‌تر از سنی بودیم که الان داریم... ممنون می شوم که تعبیر کنید

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۰۲:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم لطفا همیشه خوابتان را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با خودش بنویسید. تعبیر خواب باران صحیح ترین صفحه برای تعبیر خواب شما بود نه ائمه اطهار. چنانچه منبعد در صفحه نامربوط به خوابتان آن را ثبت کنید، خوابتان حذف خواهد شد. شما به خودتان خواهید آمد و به گذشته نگاه خواهید کرد که چطور استرس و نگرانی های زیاد و سختی های زیاید به شما رسیده و چطور طول کشید تا مادرتان متوجه شود که دارند سرش را کلاه می گذارند! عده ای به اسم خدا، گناهان زیادی را مرتکب شده و باعث تیرگی حال و روز دیگران شدند. این خواب به شما می گوید که شما نسبت به آدمها بدبین خواهید شد و دیگر حرف هر کسی را زود باور نخواهید کرد. اما خدای مهربان خودش این اضطرابات و نگرانی ها را از آسمان خواهد شست و سختی ها تمام خواهد شد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۳۴:۰۸
robina

robina : با سلام و عرض ادب
من دیشب قبل از اذان صبح خواب دیدم بهمراه بعضی از اقوام تو صحن امام رضا هستم، دیدم شب از نیمه گذشت و من به خواهرم گفتم الان حرم خلوته بریم زیارت، من کل راه دلم شکسته بود و گریه میکردم، تا رسیدیم به خود حرم، البته اصلا شبیه حرم الان امام رضا نبود خیلی قدیمیتر بود و بیشتر به حرم امامزاده شبیه بود ولی من تو خواب میدونستم حرم امام رضا هست، تو کل مسیر که داشتیم میرفتیم خیلی خلوت بود انگار فقط من و خواهرم بودیم ولی نزدیک حرم چند نفر داشتن نماز میخوندن و دعا میکردن، دیدم در مقبره بازه ، کارمون که اونجا تموم شد من خواستم داخل مقبره رو ببینم که دیدم صورت و بدن حضرت کاملا بیرون قبر،داشتم به این فکر میکردم که بدنشون کاملا سالمه، یهو دیدم سرش رو بلند کردن و میخوان از اونجا بلند شن ، من از ترس با خواهرم فرار کردم (خواهرم اصلا چیزی ندیده بود و من بهش گفتم)ولی وسط راه دیدم کفشام رو جا گذاشتم به خواهرم گفتم برو برام بیار اون گفت من میترسم، دیدم مامانم رفت که بیاره، منم از کنجکاوی دوباره رفتم که دیدم امام رضا دارن کفشهای مردم رو مرتب میکنن، ولی انگار فقط خودم میدیدمشون و کسی دیگری متوجه ایشون نبود، من از ترس گفتم یا حسین زهرا( تکه کلام همیشگی من )، که دیدم امام رضا برگشت بهم گفت از اینجا برو تو جهنمی شدی، خواستم دلیلش رو بپرسم از خواب پریدم.
ممنون میشم تعبیر خوابم رو بفرمایید

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۳۰:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عرض ادب متقابل. تعبیر خواب شما این است که شما برای حاجت روایی تان و به خاطر اینکه دلتان شکسته به امام رضا ع متوسل شده اید و او آنقدر به شما محبت داشته که علایق واقعی خود را به شما نشان داده. از نظر امام رضا ع زیور آلات و آینه و طلا به درد نمی خورد. او می خواهد همان حرم ساده ی قدیمی خودش را داشته باشد اما مردمی که به زیارتش می آیند، به عشق او بیایند و از دوستان واقعی او باشند. حتی اینقدر به شما محبت داشته که حال و روز و روح خودش را هم به شما نشان داده شما چشمتان به جمال مبارک حضرت امام رضا ع آشنا شده ولی عوض اینکه ذوق کنید از او ترسیده اید!! این آرزوی هر مسلمان شیعه است که حتی یک لحظه صورت مهربان امام رضا ع را زیارت کند. که نگاه مهربان او را ببیند و با او صحبت کند شما از او فرار کرده اید!! آدم از امام رضا بترسد واقعا خجالت ندارد؟؟؟ امام رضا ع اینقدر رئوف هستند که حاجات مردم را برایشان از درگاه خدای بزرگ طلب می کنند و شما دیده اید که او کفش ها را مرتب می کند و این یعنی زندگی مردم را مرتب می کند و به آنها محبت می کند و اعتماد به نفس می بخشد. شما از او ترسیده اید!! به همین دلیل اگر از خدای مهربان به خاطر این نعمت که او را دیده اید شاکر نیستید بلکه فراری هستید.... قطعا حضرت را ناراحت کرده اید. لطفا سریعا از ایشان مغذرت خواهی کنید و صد بار زیارتشان را بخوانید شاید شما را ببخشند. دیدن او به مومنان آرامش می بخشد و شیاطین از وجود او فراری هستند. کارتان خیلی زشت بوده. خلوص قلبی تان به او کجا رفته؟ اصلا او را دوست دارید؟ از خداوند طلب بخشش کنید. تشکراز همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۲۴:۱۰
robina

robina : ممنون، اینکه من ترسیدم قطعا دست خودم نبوده و در عالم خواب اتفاق افتاده، من قبلا هم بارها خواب این دردانه ها رو دیده ام. مطمئنا ترس و فرار من آن هم در عالم خواب ،امام رئوف را ناراحت نکرده و نمیکند و ایشان به معنای واقعی بزرگوارن. من فقط برایم سوال بود که امامی تا این درجه مهربان، مرا از درگاهش راند و گفت تو جهنمی شدی و برو، آیا بابد به عنوان یه هشدار تلقی کنم این فرموده ایشان را؟ یا اینکه تعبیر دیگری دارد؟

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۶:۴۹:۲۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست خوبم این اتفاق دقیقا راجع به پدرم نسبت به من افتاد. من روح پدرم را در بیداری دیدم و ایشان تازه فوت شده بودند و من انتظار نداشتم که روحشان را با چشمان بیدار ببینم. با وجودی که عاشق پدرم هستم؛ آن لحظه شوکه شدم و ترسیدم. ته دلم حس ترس و فرار داشتم. 10 سال پدرم به خوابم نیامد. بعد از آن ایشان را دیدم که گریه می کردند و گفتند: آدم از پدرش می ترسد؟!! خیلی با او صحبت کردم تا از دلش بیرون آورم. بعد متوجه شدم این ترس در واقع ترس از پدرم نبود، نگرانی و ضعف روحیه من بود که باعث شده بود نتوانم درست فکر کنم. شما هم ترستان در خواب دست خودتان نبوده ولی ضعف روحیه تان را نمی توانید منکر شوید. چیزی هست که شما را نگران کرده و این نگرانی نشان دهنده ی این است که شما به صورت صد در صد احساس آرامش ندارید و امام رضا ع انتظار دارند که شما نگرانی هایتان را در برابر ایشان به دور بریزید!! خودتان را جمع و جور کنید به اعصابتان مسلط باشید و کاملا در کنار او آرامش داشته باشید چون او بسیار بسیار شما را دوست دارد و این که تو جهنمی شدی نهایت انزجارش را از ترس شما رسانده. مثل پدر من که عاشقم بود ولی از من به شدت دلگیر شد. الان روحیه من قوی است و اگر دوباره این اتفاق بیافتد خوشحال می شوم. اگر در وجود شما آرامش خاطر باشد، در خواب هم مضطرب نمی شوید. نگرانی هایتان را دور بریزید و به ایشان توسل جویید.

پاسخ
لینک۷ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۴۲:۱۳
nur

nur : سلام وقتتون بخیر
خواهر من زمانی که کوچیک بودن خواب حضرت عیسی مسیح رو میبینن ایشون از آسمون اومدن و روی یه تخته ی سبز اسمشون با رنگ سفید مینویسن«عیسا»، که خواهر من توی خواب بهشون میگن درستش«عیسی»هستش، لبخند میزنن و همون مسیرو برمیگردن سمت آسمون، خواهرم وقتی از خواب بیدار میشن خیلی تعجب میکنن که املای درست این کلمه رو بلد بودن آخه قبلش جایی به چشمشون نخورده بود و هنوز سنشون به مدرسه رفتن نمی خورد... با اینکه چندین سال از این خواب میگذره، ولی هنوز مثل روز اول جلوی چشمشونه و خیلی دوست دارن تعبیرش رو بدونن... ممنونم

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۰:۴۷:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. حضرت عیسی ع زنده هستند و در بین مردمان زندگی می کنند. توجه ایشان به خواهرتان نشانه ی قلب پاک خواهرتان است که حضرت عیسی ع محب اوست. خواهرتان در دعاهایشان باید همانگونه که متوسل به امامان می شوند به حضرت عیسی ع هم متوسل شوند چون او به خواهرتان نظر محبت دارد و خواهرتان به مقام و علمی خواهد رسید که انتظارش را هم ندارد. شخصیت خواهر شما نیکوکار و مهربان است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۲۴:۳۴
nur

nur : بله اعتقاد ماهم به زنده بودن ایشون هستش و ان شاالله با ظهور امام ایشون هم رؤیت خواهند شد، به امید اون روز که ان شاالله دور نباشه و ما باشیم... خدا رو شکر چه تعبیر خوبی... عاقبت همگی به خیر ان شاالله... سپاس از تعبیر زیباتون

پاسخ
لینک۱۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۴۴:۰۱
Soheil

Soheil : سلام.دیشب خواب دیدم تو یه شهر ویرانه بودم با دوستام داشتیم راه میرفتیم و ترس وحشتناکی بر همه جا حاکم بود
انگار چیزی توی دلمون افتاد که اخر زمان شده و اقا امام زمان قرار ظهور کنه
من به دوستام گفتم ولی توجهی نکردن
یه چند قدمی که راه رفتیم متوجه شدم که شمشیر تو دست من و یکی از دوستامه بعد بهش گفتم که من فکر میکنم اخر زمان شده و وقت ظهور اقاست که گفت نه اینجور نیست
بعد بهش گفتم که یکی از نشانه های ظهور اقا خاموشی خورشیده و همین که من اینو گفتم خورشید خاموش شد و باز برای لحظه کوتاهی روشن شد و باز کاملا خاموش شد
باز بهش گفتم ولی توجهی نکرد که یکهو صدایی از اسمون اومد که گفت به یاری امام زمان بشتابید و من اینبار هم بهش گفتم که نگفتم بهت اخر زمان شده و باز هم توجه نکرد و من راهمو کج کردم به سمت مقر اقا
بعد به یه دروازه خیلی بزرگ رسیدم و دیدم جلوی جمعی وایسادم که همه پشت دروازه منتظر باز شدن دروازه اند و متوجه شدم عصایی شبیه به عصای حضرت موسی(تداعی شد تو ذهنم) و فانوسی به دست دارم و در رو که باز کردن به همه گفتم که بلند بگید یا امام زمان
و همه تکرار کردن پشت سر من
و بعد رفتیم تو یه اتاق و من جلوی جمع وایساده بود که امام زمان با قدی فوق العاده بلند و لباس سفید و عمامه سبز اومد که برای ما سخنرانی کنه
که از خواب پاشدم
سپاس فراوان

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۹:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. انشالله سختی ها در دنیا رو به اتمام است و امام زمان ع هم ظهور خواهند کرد. اما برای درک ایشان شما باید ایمان قوی داشته باشید و بنده ی خوب خدا باشید. هر زمان که وقتش برسد خدای مهربان به شما قوت و انرژی خواهد داد که در راه امام زمان ع مبارزه کنید. شما از بندگان خوب خدای بزرگ هستید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۱۱:۰۲:۳۳
xanum

xanum : ممنون برا تک تک تعبیراتتون خانوم هراتی عزیز

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۴۵:۱۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : خواهش میکنم.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۵۹:۳۹
xanum

xanum : سلام فریبا خانوم گل
آدم لذت میبره خواباشو تعریف کنه تعبیراتون چقدر منطقی و خوبه و چقدر راهنمایی خوبی میکنین ادم با خیال راحت خواباشو میتونه تعریف بکنه...تقریبا سه ماه پیش بود اذر ماه.دیدم تو یه استخری هستیم (که اون استخر رو دوس دارم تو واقعیت)من و مامان و مامانبزرگم و خاله و دخترخاله ی مامانم و داداشم...اونجا بهم گفتن خوشبحالت اسمت برا مشهد مقدس درومده میری مشهد مامانم میگفت کاش مامانبزرگت یا داداشتم باهات بیاد تنها نرو،منم خیلی ته دلم دوس داشتم تنها برم اما گفتم اشکال نداره داداشمو میبرم...
بعدش یهو تو یه جایی شبیه موزه ظاهر شدیم که مربع بود تقریبا به اندازه ۵در۵ و کاه گلی بود و روی دیوار تابلوهایی از سکه ها زده بودن که روی یکیش شکل ملخ حک شده بود مامانم گفت اینم با خودت ببر گفتم سکه ی ملخ به چه دردم میخوره،که یهو چشمم به حوض آب تر تمیز افتاد که پیاله ی مسی تمیز بهش وصل بود با یه زنجیر طلایی رنگ نازک...کسی که مارو برده بود موزه گفت این آب از جبل الطارق میاد و امام جعفر صادق ع همیشه از این آب میخوردن،منم بمامانم گفتم بیا بخوریم تبرکه مامانم گفت تو بخور ما میریم زود برگرد من یه پیاله خوردم دومی رم خوردم دیدم دیر کردم خواستم برگردم گفتم حیفه سومی رو نخورم خواستم با دستم بخورم که گفتم دستم احتمال داره کثیف باشه آبم کثیف کنه با همون پیاله سر کشیدم اب از گوشه لبم زد بیرون از بس با عجله خوردم..بعد بدو بدو برگشتم سمت ماشینمون راننده ماشینمون بابام بود بعد انگار کتاب ادبیات دبیرستانمم بود به بابام گفتم اونو برداشتین گفتن اره بیدارشدم

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۲۷:۵۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما راجع به شرایط احساسی خاصی با خانواده تان صحبت می کنید و کار خیری انجام می دهید که برایتان ثواب زیارت امام رضا ع را می نویسند. شما به برکت این ثوابی که انجام داده اید، اجرتان را با خانواده تان تقسیم می کنید و از خدای مهربان می خواهید که به یمن این کار خوبتان، آرزوها و خواسته های خانواده تان خصوصا برادرتان را برآورده کند. شما احساس می کنید که زمانش رسیده که شرایط و تجارب تلخ و سخت گذشته را رها کنید و با ماهیتی جسورانه و پررنگ مسیر زندگی تان، که تا حالا طی می کردید را تغییر دهید. شما در زندگی تان خاطرات و استعداد ها و ارزش هایی را در ذهنتان حفظ کرده اید و موفقیت هایی کسب کرده اید که می خواهید آنها را به یاد داشته باشید. اما دوست ندارید خاطرات تلخ را به همراه خودتان به آینده ببرید بلکه می خواهید احساسات مثبت گذشته را همیشه به یاد داشته باشید. شما می خواهید همان سیره و روش امام جعفر صادق ع را در زندگی پیش بگیرید و بر مبنای علمی و با احساس مثبت، در زندگی به پیش بروید. شما در زندگی به تبعیت از پدرتان به پیش می روید و سعی می کنید همیشه مودب و خوش رفتار باشید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۰ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۵:۴۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.