تعبیر خواب ائمه اطهار (ع)
اگر کسی در خواب ببیند که به زیارت حضرت امام رضا (ع) رفته و در حال طواف حرم است، زندگی وی با برکت و نعمت همراه خواهد شد.
اگر حضرت امام زمان (ع) را در خواب دید، و آن حضرت با خوشروئی و ملاطفت برخورد کرد، آن شخص نسبت به اعمال دینی، مراقبت های لازم را معمول می دارد. اگر خلاف آن دید، حضرت از وی ناخشنود است و در امر دین مسامحه کار است.
اگر کسی خود را در حال زیارت هر یک از امام زادگان علیم السلام دید، اگر مجرد باشد، به زودی ازدواج خواهد کرد و صاحب فرزندانی صالح خواهد شد و اگر متاهل باشد، درامر دین کوشاست. دیدن و رضایت امامان معصوم علیهم السلام، نشانه رضایت خداوند است.
تعبیر خواب امام علی (ع)
ابن سیرین می گوید: هر که در خواب حضرت امیرالمومنین علی (ع) را دید، در صورتی که خوش رو باشد، علم و کرامت و شجاعت و سخاوت خواهد یافت. اگر حضرت را زنده در شهری ببیند، انصاف و تقوی در آنجا حکمفرما باشد و ظلم و ستم از آن دیار رخت بربندد.
تعبیر خواب حضرت فاطمه (س)
اگر زنی حضرت فاطمه سلام الله علیها و یا هر یک از بانوان شاخص را در خواب دید، چنانچه آن بانوان در خواب با وی با خوشرویی و ملاطفت برخورد کردند، نشانه آن است که وی در حفظ عفت و تقوای خود کوشا است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mehrsa : سلام وقتتون بخیر خسته نباشید این خواب رو زنداداشم دیدن : سلام خواب دیدم جمعیتی بود یه تکه پارچه دیدم حدود یک متر در دو متری.همه اونو دیدند فکر کردیم تکه ای از لباس حضرت زهراست.اما گفتند این رو سر قاتل حضرت زهرا بوده که من فکر کردم پس امام زمان از روی این پارچه میدونه قاتل مادرش کیه.بعد حضرت زهرا رو دیدم که نشسته و دستهاشو گذاشته زیر پیشانیشون و شدیدا گریه میکنه و میگه چهار تا بچه هام کو چیکن و ناراحت بچه هاشون بود.من میدونستم ایشون شهید شدند و الان نگران بچه هاشون هستند و با خودم فکر کنم حتما امام زمان انتقامشون رو میگیره.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواب شما دو تعبیر دارد. اول اینکه در جایی به اسم حضرت زهرا س، تزویر و ریا به کار برده می شود و مردم را گول می زنند و او از اینکه هنوز که هنوز است شیعیانِ فرزندانشان را ، آزار می دهند، ناراحت است. منظور از بچه های او قوم او هستند که به او ایمان دارند و نه فرزندان خودشان. امام زمان ع اما حی و حاضر هستند و راست و دروغ را از هم تشخیص می دهند و وای به حال کسانی که ظلم را در بین مردم رواج بدهند. تعبیر دوم این است که عده ای از شیعیان حضرت فاطمه س به دست کفار شهید خواهند شد. تشکر از همراهیتون.
Reza : سلامت باشین. رضا، 37 ساله، مجرد. یه آقایی بود با قد متوسط، موهای کوتاه و کم پشت، ته ریش که بعضی سفید بودند با اضافه وزن. ایشون یه جورایی گره گشایی میکردن. من و یه جوون دیگه باهاش بودیم. آقا داشت گره یه دختر جوان که متاهل بود رو باز میکرد. به مرحله ای رسید که آنالیزش میکرد و از ما پرسید که خوابی دارید که براتون تعبیر کنم؟ من جواب منفی دادم. دفعه بعد هم باز قرار بود به همراه همون جوون، با اون آقا بریم سراغ گره گشایی شخصی دیگر (ما کاری نمیکردیم). از مادرم پرسیدم خوابی نداری که تعبیرش رو برات بیارم. مادرم چون نمیخواست کسی از خوابش چیزی بفهمه اون رو به صورت برگه ای باریک مستطیل شکل روی دفتر یا کتابی چسبوند و بهم داد. خواب، تایپ شده به خط نستعلیق به رنگ مشکی در برگه زمینه سفید به طول و عرض نوشته بود. جمله ای کوتاه بود که اولش در مدح حضرت علی بود و آخرش چنین چیزی بود: "تو نور 2 چشمان علی (یا "علیا"). از مادرم با بهت پرسیدم که منو میگه!؟ که یعنی من نور چشم های حضرت علی هستم؟ اونم با سر تکون دادن تایید کرد.
فریبا هراتی
: سلام. شما شاید در پس زمینه ی ذهنتان کمک گیری از دعانویسان و امثال اینها وجود دارد. هر چند که ایشان کلا از شیاطین و اجنه برای رسیدن به خواسته هایشان کمک می گیرند و خودشان می گویند که موکلانی از جن دارند و هر چند که در قرآن کریم آمده است که عده ای از مردم از روی نادانی از شیاطین و اجنه کمک می گیرند و حداوند به واسطه ی این اجنه، انسان ها را می آزماید تا بداند که چه کسانی به خداوند توکل می کنند و چه کسانی از اجنه کمک می گیرند. پس این کار بسیار گناه بزرگی است و مطلقا سراغ اینکارها برای حل مشکلاتتان نروید. همیشه به خداوند توکل کنید و به ائمه اطهار متوسل شوید نه به جن ها. مادر شما در قضاوت خودش نسبت به مسئله ای در رابطه با شما اشتباه کرده و حالا نیاز به راهنمایی دارد. او احساس می کند که سر موضوعی خطا و اشتباهی از او سر زده و الان گیر کرده و نمی داند چطور باید از این فکر راحت شود. برای او اعتماد کردن به افراد دوروبرتان برای مشارکت و تعهد در مورد خاصی سخت است. او از حضرت علی ع کمک می خواهد و متوسل به ایشان می شود و او را قسم به نور دو چشمانش (( شما ) که مثل نور دو چشمان مادرتان هستید که بدون شما دنیا برایش تاریک است )) و به خاطر اینکه شما شیعه ی با ایمان حضرت علی ع هستید او را قسم می دهد که راهنمایی و گشایش کاری برایش فراهم شود که از این بی اعتمادی و ترس بیرون بیاید و دوباره در مورد کسی که قبلا قضاوت اشتباه کرده، فکر بد نکند. تشکر از همراهیتون.
لیلاگنج نما : سلام علیکم ضمن تشکر از لطفتون و عذر خواهی بابت زود فرستادن خوابهای قبلی چون خواب پیامبربرای خواهرم بودوهمش نتیجه رو میپرسید من حواسم پرت شد که قانون سایت رو رعایت کنم. و انتظار اینو ندارم هردوبخش خواب رو یک خواب برای من حساب کنیدهمون دوخواب محسوب بفرمایید............خواب مربوط خودم: پارسال خواهرم خواب مولا صاحب الزمان عج رو دیده بودند که خواهرم رو سیری دادند به حرم حضرت عبدالعظیم و گفتمانهایی با خواهرم داشتند...و من بعدش کمی به فکر رفتم و خیلی دلم شکست که لابد اوضاع من خیلی جالب نیست که آقا حتی توی خواب هم چندسالیه به من سر نزدند.....عصر خوابیدم دیدم پدرم همونطور که در بیداری همیشه سرجنگ باما داشت توی خواب هم ازشدت عصبانیت میخواست منو بکشه (پدرم الان از ما و مادرم جداشده و تجدید فراش کرده)و من توی خواب فرار کردم رفتم اتاق بالا تا عصبانیتش تموم بشه....مامانم اومد بالا منو دلداری داد گفت ولش کن تو که میشناسیش دیوونه است...سربه سرش نذار یه دفعه با چاقو یا ساتوری می افته به جونتون بلایی سرتون میاره من بیچاره میشم هاااا....من گفتم مامان من هیچچچچچی بهش نگفتم الکی داغ میکنه از من بدش میاد اینطوری میکنه......بعد یکدفعه دیدم ازبیرون خونه توی کوچه ی تنگ آقا امام زمان عج دستار و لباس کامل سفید برتن کرده سوار اسب سفیدشون خیلی آرام آرام وارد خونمون شدنددرب خونمون نیمه باز بود و اسبشون درب خونه رو باز کردومن هم صدای سم اسب رو که خیلی گوش نواز بود میشنیدم و حتی پشمهای پایین پای اسبشونو که کرم رنگ بود دیدم ....آقا بااسبشون داشتند میرفتند به سمت اتاقی که پدرم توش ایستاده بود وداشت تند تند غرغر میکرد و ازشدت عصبانیت قرمز شده بود و فریاد میکشید به این نیت که با پدرم صحبت کنند که پدرم با من اینجوری رفتار نکنه و میخواستند پدرمو آروم کنندو درحالیکه دیدم آقا همچنان که روی اسب میرفتند به سمت اتاق پدرم چهره ی افسرده از رفتار پدرم داشتند و سرشان را به نشانه ی تاءسف تکان میدادند که یعنی من این مرد رو چه جوری نصیحت کنم تا دست از اینکاراش برداره ...چرا هرکاری میکنم این سر به راه نمیشه ولی همچنان امیدوار هم بودند شاید این بار هم صحبتشون با پدرم نتیجه بده... خونه ای که تو خواب دیدم خونه ی خودمون در بیداری نبود خونه ی یکی از دوستانم که سید حسینی بودند رو دیدم که انگار خونه ی مابود و توش زندگی میکردیم ......آیا این خواب تعبیری داره؟؟؟
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. چون شما به این فکر می کردید که امام زمان ع به خواهرتان توجهی بیشتر از شما دارد، او به خوابتان آمده که بدانید همانطور که دل شما عاشق و متوجه به ایشان است، او هم نظر محبت نسبت به شما دارد و نمی گذارد که پدرتان به شما آسیبی برساند. در واقعیت هر کاری که ما در بیداری انجام می دهیم و خیال می کنیم که کسی از آن خبر ندارد، همه را خداوند مهربان می بیند و هر وقت که به استیصال برسیم خدای مهربان درهای رحمتش را به روی ما می گشاید و امام زمان ع فرستاده ی خدای مهربان به سمت شماست که به آرامش برسید و بدانید که حامی شما خداست و نه پدرتان. امام زمان دوست و یاور شما و از پدرتان هم به شما نزدیک تر است و از اینکه شما ناراحت باشید ناراحت می شود. پس هرگز فکر نکنید که او به شما توجهی ندارد. تشکر از همراهیتون.
محمد حسین : سلام بانو.بنده خواب دیدم به خانه ای وارد شدم.یک دختر کوچولو یک بسته قرص به من داد.(فک کنم خانه ی یکی از همسایگانمان بود).وارد یکی از اتاق های خانه که شدم دیدم دو نفر با عبای سفید و چهره ی نورانی در اتاق دراز کشیده هستند.نمیدانم چگونه اما فهمیدم که یکی از ان ها امام حسین(ع) است.ناخوداگاه گریه افتادم و سلام و درود بر اقا فرستادم.ایشان هم خیلی مهربانانه منو نزد خودشون خواندند.بر کنار بالین ایشان رفتم ایشان دست خود را باز کردند و من در اغوش ایشان توی خواب خوابم برد با لذت تمام.همان موقع چندین نفر مرا صدا میزدند که بیا با تو کار داریم اما بنده بهشان گفتم بروید میخواهم در اغوش امام بخوابم.و اما فرد نورانی دیگری که کنار امام در بستر بودند خیلی ارام و بی سخن بودند.نمیدانم چرا اما بنده به لطف خداوند خواب ائمه ی اطهار و یا حرمشان را زیاد میبینم.
فریبا هراتی
: سلام. شما راه حل مشکلاتتان را خواهید یافت و با دیگران به مهربانی و رئوفت برخورد می کنید و دنیا به شما رو می آورد. امام حسین ع حالا از شما راضی هستند ( بر خلاف دفعه ی قبل که نمی خواستند شما را ببینند- حالا کار خیری انجام داده اید که توبه ی شما را پذیرفته اند). امام حسین ع محب شما هستند و شما با عشق و محبت ایشان و دعای خیرشان در حق شما به آرامش و سعادت خواهید رسید. هیچ چیز برای شما با ارزش تر از رضای خداوند و رضایت امام حسین ع از شما نیست. التماس دعا و تشکر از همراهیتون.
ملیکا : سلام من توی خواب دیدم مجلسی بود که همه لباس سفید پوشیده بودند و نشسته بودند به جز خانمی که لباس مشکی پوشیده بود و وسط آن ها نشسته بود که آن خانم حضرت زهرا(س) بود که یک دفعه دختر بچه ای به طرفش دوید که اون دختر بچه حضرت رقیه بود و با حالت گریه میدوید به سمت حضرت زهرا و ایشونم دویدن به طرف حضرت رقیه و بعدش انگار حضرت زهرا با موتور من به خانه رساند و وقتی چهرشون دیدم مشکی بود که درختای خشک داخل اون سیاهی بود این خواب دوشنبه صبح دیدم
این خواب چه معنی میده؟
فریبا هراتی
: سلام. حضرت زهرا س و حضرت رقیه س باعث امید خیلی از مردم می شوند و حاجات آنها را با دعای خیر و نیکوی خودش مستجاب می کنند ولی مردم به ایشان ظلم می کنند و امیدهای او را ناامید می کنند و کسی به حرف او با دقت گوش نمی کند. حضرت زهرا س از خیلی از مردم راضی نیست. شما به او متوسل می شوید و خیلی زود به اهدافتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
mina : سلام عزیزم روز بخیر
شب گذشته خواب میدیدم جایی هستم مثل بیابان که پر از خیمه و آدم بود در واقع احساس میکردم وسط واقعه کربلا هستم یک دفعه نظرم به کسی جلب شد جوانی بسیار قد بلند و تنومند .انقدر بلند که برای دیدنش باید سر به آسمان بلند میکردم و ایشان لباس جنگی به تن داشتن و سیمای بسیار مصمم و جدی و فکر میکنم در جاهایی از لباس ایشان رنگ سبز هم میدیدم و من دائم میگفتم ایشان حضرت ابوالفضل هستند و فقط خیره به ایشان تماشا میکردمشان .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. بله خودشان را دیده اید که مقامی بالا نزد خداوند دارند و احترام و عزت ایشان بسیار است و در راه خداوند آماده ی خدمت و جانفشانی است. شما باید در حاجاتتان به ایشان توسل کنید تا برایتان دعا کنند. چشمتان روشن. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.تو خواب دیدم روبروی حرم حضرت ابوالفضل العباس تو بین الحرمین ایستادم و کنارم پسر خالم ایستاده تو بغلم هم یه نوزاد پسر که قنداق پیچ شده بود با قنداق سفید بود که احساس میکردم اون بچه من منتظر مادر و خالم بودم که رفته بودن زیارت قرار بود اونا که آمدن بچه رو بگیرن تا ماهم باهم بریم زیارت داخل حرم.(من متاهل هستم و الان با پسر عموم ازدواج کردم و یه پسر هم دارم و نمیدونم این خواب چه معنی میده).ممنون
فریبا هراتی
: سلام. برای اینکه بنده بتوانم تعبیر دقیقتری از خوابتان بگویم لازم است که بنویسید که چه زمانی این خواب را دیده اید. چون از شواهد خواب به نظر می آید که خواب مربوط به گذشته است. به هر جهت شما به خاطر رسیدن به حاجتتان متوسل به حضرت عباس ع شده اید و حاجتتان را هم گرفته اید. و به شما گفته شده که صاحبت فرزند پسری هم می شوید که امروز هم دارید. اگر این خواب مربوط به گذشته نیست، و جدیدا خواب را دیده اید، شما و همسرتان مجددا برای رسیدن به خواسته هایتان به حضرت عباس ع متوسل می شوید و قطعا گشایش کار خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.
ناشناس : سلام عزیزم ,خواب دیدم که امام محمدباقر ع وپسرم که حدوداتوی خواب5 یا6 ساله بودروبروی هم به فاصله چندقدم دردودایره روشنایی ایستاده اند وامام محمدباقریک کاغذ سفید رنگی مثل برگه دفتر به پسرم دادوچیزی به پسرم گفت مثل به تو ای کودک یا یه همچین چیزی ,باتشکرازشما
فریبا هراتی
: سلام. بودن پسرتان در دایره به عالی بودن، کامل بودن و جاودانگی و کمالی اشاره می کند که خدای بزرگ به پسرتان هدیه خواهد داد و خدای بزرگ از پسرتان حمایت خواهد کرد و دانش و معرفت او زیاد خواهد شد. پسر شما به برکت هدایت خداوند و به دعای امام محمد باقر ع که نظر لطفی به پسرتان دارد، شروعی تازه خواهد داشت و شانس و شادی و موفقیت به زندگی او خواهد رسید. مسیر زندگی پسرتان عوض خواهد شد و حالات احساسی و روحی او بهتر خواهد شد. او به سعادت خانوادگی و کمال، آرامش و عشق می رسد و قلب او رئوف و پاک است. تشکر از همراهیتون.
مصطفی : خیلی معذرت می‌خوام جا انداختم یه مطلبی رو من با ماشینم تصادف کرده بودم و واقعا خراب بود. خیلی معذرت می‌خوام اسباب دردسر شدم. مطلب مهمی رو جا انداختم
فریبا هراتی
: تصادف شما همان گناهانی است که کرده اید و وجهه ی شما خراب شده! شما خودتان هم می دانید که گاهی احساس گناه کرده اید چون وقتی آدم به خدا ایمان نداشته باشد ممکن است گاهی( نه همیشه) به خاطر رفاه خودش هر کاری می کند و اهمیتی نمی دهد که دیگران ضرر کنند یا خیر چون به عاقبتی اعتقاد ندارد که در آن مجازات یا تنبیه شود ( این مسئله عمومیت ندارد خیلی از کافران هستند که رفتارشان انسانی و عادلانه است ولی با این وجود قطعا پیش می آید که به دلیلی مرتکب گناهی شوند و اگر گناه هم بکنند نمی ترسند که مجازات شوند) .
مصطفی : سلام خدمت خواهر گرامی و دلسوز
من این روزها زیاد مزاحم شما میشم چون مرتب در دعا و نذرو نیاز هستم و می‌دونم حاجتمو گرفتم ولی چه کنم که حاجت من عشقیه بی تابم
من اصلا آدم اعتقادی و با ایمانی نبودم تا اینکه عاشق دختری شدم که پدرش مخالف سر سخت ازدواج دخترش با من بود و مادرش رو که دیگه نگو دخترش رو تهدید به خودکشی کرده و گفته میکشم خودمو اگر با مصطفی ازدواج کنی. منم چون امام رضا وقتی خواهرم رو که سرطان داشت و دکترها جواب کرده بودن شفا داد چسبیدم به امام رضا و ازش خواستم حاجتمو بده یه شب به امام رضا گفتم برگمو بده بیام پیشت خوابیدم خواب دیدم امام رضا گفت برگه تو رو دادم ماشینتو درست کردی بیا پیشم. منم رفتم پیشش ولی به همه گفتم میرم شمال روم نمیشد بگم کارم به اینجا کشیده همه مسخره کنن بگن تو کافر اونجا چیکار می‌کنی. تو مشهد بودم مثله آواره ها و کارتن خوابها نشستم تکون نخوردم فقط حرف زدم تو دلم
تا که فرداش بچه خواهرم بهم زنگ زد گفت دایی خواب دیدم رفتیم خونه دختره خواستگاری بابای دختره گفت برید مشهد زیارت بیاید حله. گفتم دایی من الان مشهدم که شاخ درآورد.
به هر حال شما چندین مرتبه خواب های منو تعبیر کردید و هر بار هم بهم گفتید حاجت روا شدید. خوشحالم که این دختر منو برد پیش امام رضا و امام رضا منو وصل کرد به ائمه اطهار. الان نماز هامم دارم میخونم ولی خبری از دختره نیست
معذرت می‌خوام طولانی شد آبجی خیلی ببخشید.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. اینکه امام رضا ع به شما گفته اند که برگه ات را دادم ماشینت را درست کردی بیا پیشم به این معنی است که امام رضا ع دست رد به دوستی شما نمی زنند و به شما خوشامد می گویند که با او در ارتباط باشید. ولی شما باید اول ماشینتان را درست کنید بعد بروید پیش او یعنی اول باید مغزتان را کنترل کنید، کنترل زندگی تان را به دست بگیرید، حاجتتان را بگیرید و بعد بروید پیش او. ماشین شما در خواب جاه طلبی ها و آرزوهای شماست که شما به واسطه ی آن کنترل زندگی تان را به دست می گیرید. شاید خانواده ی این دختر شما را به خاطر اتئیست بودن و بی ایمانی طرد کرده باشند و اگر بدانند که شما خدا را پیدا کرده اید نسبت به ازدواج شما موافقت کنند. دختری که از او خواستگاری کرده اید قطعا تعاریفی از شما و عقایدتان به خانواده اش کرده است و مثلا گفته که اهل دین نیستید و آنها مخالفت کرده اند. انشالله شما با درست فکر کردن و منطقی رفتار کردن خواهید توانست به اهدافتان برسید. اما جدای مسئله عشق و خوابتان یک مسئله دیگر هست که دلم نمی آید به شما نگویم. شما خداوند را از راه های علمی و احساسی می توانید کشف کنید. راه های علمی آن نیاز به مطالعه و دقت و راهنمایی بسیار دارد. اما راه های احساسی آن نزدیک ترین راه ها به شماست. حقیقت خدا می دانید چیست؟ خدا عشق است. مهربانی است. لطف است بخشش و رئوفت است. هر کسی جز این در ذات و در رفتارش باشد از خدا نیست از شیطان است. خداوند امر کرده که حتی به دشمنتان که به شما پناه آورده پناه دهید! که کسی را بیشتر از ظلمی که به شما کرده تنبیه نکنید! که ناحق نگویید مال مردم نخورید دزدی نکنید... شما نباید با نگاه کردن به کسانی که جز این رفتار می کنند و ادعای ایمان دارند بگویید که هر که از خداست اینطور ظالم است. کسانی که با رفتارشان مردم را نسبت به خداوند بد بین می کنند و ایمان آنها را سست می کنند در مقابل خداوند مسئول هستند و خدای بزرگ مجازات سنگینی برایشان در نظر گرفته. اگر شما می دانستید که خداوند چقدر دوست داشتنی و رئوف و بزرگوار و بی نیاز اما در عین حال عاشق بندگانش هست ، اصلا عاشق کسی جز او نمی شدید. و در عین حال هر چیزی در کائنات با قانون علمی پیش می رود. معجزات خداوند برای نشان دادن قدرت او به مردم و جذب آنان به سمت خودش است ولی در طبیعت قانون است که حکمفرماست. اگر شما گوشت را بخواهید بپزید 4 ساعت زمان می برد. اگر 1000 بار ذکر بگویید و 700 رکعت نماز بخوانید که این گوشت نیم ساعته بپزد، چنین نخواهد شد!! پس خرافه را با دین قاطی نکنید. چیزهای منطقی از خدا بخواهید. شناخت خانواده ی این دختر از شما زمانبر است و با به حرم رفتن و زیارت امام رضا اینطور نیست که فردا این دختر را با لباس عروس به شما تحویل دهند و بگویند بفرما این هم حاجتت!! یا بگویید چون آمدم زیارت کردم فردا باید یک خانه بزرگ و ماشین به من بدهی خدا وگرنه با تو قهرم. با خدا معامله نکنید. همینطوری اش هم تا خرخره به خداوند بدهکاریم.... همه ی ما. قدر او را بدانید. در پناه خدای مهربان باشید.