کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ali Jafari

Ali Jafari : سلام خانم هراتی متشکرم خواب دیدم خانه قبلی مادربزرگ پدریم(در عالم واقعی خونشون این نیست)طبقه دومش خیلی بزرگتر و مجلل تر شده بودظاهراً این خونه رو برادر زن عموم به آنها فروخته بود،در واقعیت برادر زن عموم از دنیا رفته،زمان حیاتش انسان متواضع و مدیر یکی از صنایع بود،پیش خودم میگفتم ببین این خونه که یک مدت هم خالم اینها و اقوام شوهر خالم توش زندگی میکردند باعث شد برادر زن عموم و خالم اینا که از دوتا فرهنگ مختلف هستن با هم آشنا بشن،توی یک مقطع زمانی این خونه طبقه دومش دست من افتاده بود،سالن بسیار بزرگی داشت و دیوارهای یکی از اتاقهاشو هم برداشته بودند و سالنش بزرگتر شده بود و قالیهای قشنگش یادمه،همکارم بهم می‌گفت این خونه باید خیلی قیمت داشته باشه ولی من میگفتم اسکلت خونه قدیمیه و موقع زلزله دوامی نداره، مهمونهای آشنایی هم تو خونه بودن که یادم نمیاد کی بودن.بعد یه مقطع زمانی دیگه شد که انگار خونه دیگه دست من نبودو مادرم به من گفت می‌دونی دخترعمه پدرت طبقه پایین واجاره داده به فلانی،اسمش قشنگ بود گفتم بنظرم می‌شناسمش، و دختر ایشون(دخترش در عالم واقعی دکتر هست) هم که مالک طبقه دومه،طبقه دوم رو اجاره داده به فلانی،اسم اونم قشنگ بوداون رو هم بنظرم میشناختم.دوباره پیش خودم گفتم اینا(مستأجران طبقه اول و دوم) که همدیگه رو نمیشناسن بواسطه این خونه با هم آشنا میشن.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۴۳:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح برادر زن عمویتان شاد. او اعتقادات و یا ایده ای در سر داشته که بر مبنای آن اعتقادات و روحیات، زندگی خاله و اقوام شوهر خاله شما و یا حتی هر کسی که با او در تعامل بوده، بهتر شده و همه ی شما تحولی مثبت را در زندگی تان تجربه کرده اید که به خاطر قبول ایده های این آقا و تصدیق روحیات او بوده است. درک شما از مسائل بالاتر رفته و می دانید که شاید نتوان بر مبنای این اعتقادات در همه ی شرایط زمانی، پیشرفت کرد و بخشی از این اعتقادات سنت گرایانه و یا دمده شده و پایه و اعتبارشان سست شده است ولی با این وجود، آموزه و روحیات او بعد از فوتش هم راهگشای خیلی از مردم است و دیگران هم از اعتقادات او پیروی می کنند و از او تبعیت می کنند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۶:۴۰
Amir

Amir : سلام من چند وقت پیش داشتم با دختر داییم صحبت میکردم درباره اینستاگرام چون ازش خوشم میمومد توی چت بهش گفتم من قصد ازدواج دارم و از تو خوشم اومده و نمی‌دونم شاید اون لحظه شوکه شد با هرچی بهم گفت من تو رو مثل داداش خودم می‌دونم.
اما چند وقت پیش خواب دیدم که من خونه بودم و اون تنها و بدون داییم اینا اومد خونمون و به من نگاه کرد و خندید و انگار که فقط واسه من اومده بود خونه ی ما تعبیر این خواب چیه.

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۰۹:۴۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. او این کار شما را برای داییتان تعریف نکرده است که از او اینطور خواستگاری کردید ولی در خلوت خودش به شما فکر می کند و از این صحبتی که با او کرده اید، از شما ناراحت نیست بلکه احساس محبتی نسبت به شما دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۵:۳۴
dian

dian : از کوچه ی قدیمی رد شدم پنجره ی اتاقی که رو به کوچه بود باز بود ، متوجه شدم وسایلشون رو جمع کردن ، رفتم داخل گفتم ظاهرا میخواید از این خونه برید . من میخرمش ، گفت فروختیم به کسی . گفتم ادرسش رو بدبد برم بنگاه که من بخرمش .گفت چرا میخای بیای اینجا ؟ زیرش زندانه . میگن زندانی های زیادی زیر این خونه ان . منم دیگه ازدواج کردم میخام از اینجا برم .( در صورتی که کسی که الان تو اون خونه ست شوهر داره ولی تو خواب با بچه ش تنها بود یه زن دیگه هم که مهمونش بود با بچه ش توی اون خونه بود ) داشتن ازم پذیرایی میکردن ، یهو خونه لرزید و زلزله شد منم با لباس تو خونه ای زدم بیرون . درو به زور باز کردم بچه ها رو فرستادم تو کوچه و خودم تو راهرو موندم و بعد رفتم لباسامو پیدا کردم پوشیدم . صابخونه گلایه کرد که جون خودت عزیزتربود. یهو دختر داییم رو تو کوچه دیدم که باردار بود و دوست صابخونه بود و باهاش سلام علیم گرمی کرد . با شک و دودلی که آیا این خونه رو بخرم یا جن داره از خواب بیدار شدم

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۹:۰۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما به شرایط بغرنج و محدودیت هایی که در گذشته داشته اید فکر می کنید و دلتان می خواهد جای کسی باشید که در آن خانه زندگی می کند. شما حسرت داشته های او را می خورید در حالی که او در زندگی اش احساس اسارت و محدودیت کرده و خاطرات تلخی از زندگی اش دارد. تکان های شدید روحی و استرس های زیادی به زندگی این شخص وارد آمده که شما یک لحظه اش را هم نمی توانید تحمل کنید. اگر دختر دایی تان در واقعیت باردار و یا دوست صاحب خانه نیست، شما به این فکر می کنید که این شخص به خاطر اصالت و آبرویی که دارد سعی کرده که نگرانی ها و غصه هایش را از دیگران مخفی کند و حرفی راجع به آن نزند. جن داشتن آن خانه به انرژی منفی و دعواها و اتفاقات خیلی بدی که در صورت عملی کردن افکارتان به زندگی تان وارد خواهد شد، اشاره می کند. یعنی اگر بخواهید جای این خانم باشید خودتان هم احساس بدبختی خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۸:۴۴
E

E : سلام.(لطفاحذف خواب).ممنون

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۰:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحیات شما عوض خواهد شد. زندگیتان متحول می شودو ذهن و جسم شما زا قبل بهتر خواهد شد. روح مادرتان شاد، او در آرامش به سر می برد و شما مراقب هستید که مادرتان با دعاهای خیر شما در آرامش باشد. شما ایده های زیادی در سر دارید که می خواهید عملیشان کنید و می خواهید به رفاه و امتیاز و برتری بیشتری برسید. برادر شما به سرعت در زندگی اش پیشرفت خواهد کرد و به تمول و ثروت خواهد رسید. شما باورتان نمی شود که بتوانید این حجم از موفقیت را به یکباره بدست بیاورید و از قبول مسئولیت های خیلی سنگین فرار می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۹:۳۸
ایلیار

ایلیار : با سلام و خسته نباشید
خواب دیدم من و مادرم و دخترم که 14سالشه خونه قدیمی پدرم هستیم که الان وجود خارجی نداره. میدونستیم که خونه داره خراب میشه و اکثر وسایلو برده بودیم. من یه نگاهی به خونه کردم و گفتم زود باشین دلره خراب میشه. دست دخترمو گرفتم رفتم بیرون و دیدم مادرم انگار دنبال چیزی میگرده یا میخواد چیز بدرد بخوری نمونده باشه. گفتم بیا دیگه که دیدم داییم که شش ماه قبل فوت کرده دست مادرمو گرفت و میاره بیرون. و وقتی اونا اومدن بیرون یه قسمت از خونه ریخت. و من نگاهی به خونه کردم و گفتم بیشتر از این نمیریزه دیگه.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۱:۳۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما معتقد هستید که رویکرد قدیمی و سنت گرای پدر و مادر شما به خاطر بعضی از مسائل اشتباه است و موافق نیستید که باید به صورت کلی از الگوی زندگی مادرتان و پدرتان پیروی کنید. شما می خواهید که مدرنتر از گذشته فکر کنید هر چند که همه ی مسائل مربوط به گذشته اشتباه نبوده است ولی اقلا بخشی از آن باید عوض شود و شما رویکرد تازه ای نسبت به زندگی گرفته اید. مادر شما هم با شما خواهی نخواهی همراهی خواهد کرد. روح دایی تان شاد. عمر مادرتان طولانیست و او انشالله سلامت و در کنار شما خواهد زیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۹ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۳۱:۲۶
نینا

نینا : سلام روزبخیر حدود ساعت هفت و نیم صبح خواب دیدم که تو اتاق خونه هستم که مثلا مال خودمون بود ولی در واقع پنجره هاش شبیه خونه مادرشوهرم بود من تو اتاق بودم و لباس تنم همون لباس تو بیداریم بود و دو دیوار اتاق پنجره های آهنی شیشه ای داشت که پنجره سمت راست اتاق بیرون رو نگاه میکردم دیدم اون دورا داره باد و خاک و طوفان میشه و ابرها دارن طوفانی میشن پنجره رو که یکم باز شده بود کیپ کردم و چک کردم محکم شن اومدم به پسرم گفتم آماده شو یجا پناه بگیریم که پسرم عین خیالش نبود و رفت دستشویی ولی کم کم اوضاع بیرون خوب شد و طوفان تموم شد از پنجره دیوار روبروکه نگاه کردم انگار دقیقا دو سه متر بیرون پنجره یه نانوایی بود و چند نفر تو صف نان بودن و داشتم فکر میکردم اول صبی برم نون تازه بگیرم یا نه البته دقیق یادم نیست اول کدوم پنجره رو نگاه کردم با تشکر

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۴۷:۳۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما به شرایط پیش رویتان نگاهی مشابه مادر شوهرتان دارید و شرایط را مانند او ارزیابی می کنید. سعی می کنید که خودتان را از مشکلات و خطرات احتمالی اجتماع دور نگه دارید و در دعوا و مخاصمه های دیگران دخالتی نداشته باشید. خودتان را از خطرات دور نگه می دارید و در کار کسی دخالت نمی کنید. مسائل احساسی زودگذری در جریان است که ربطی به شما ندارد. امکان رسیدن به ثروت بیشتر در زندگی تان بوجود می آید و شما می توانید اگر بخواهید، شروعی تازه داشته باشید و غنی تر و راحت تر زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۳:۳۵
محمدرضا

محمدرضا : سلام خانم هراتی
خاله بنده خواب دیدن تو یه خونه ای هستن که برای ما بوده خیلی بزرگ بوده و مراسمی بوده همه فامیلا هستن سیاه پوشیدن بنده و خواهرم هستیم ولی مادرم و دوتا برادرام نیستن
با تشکر

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۴۵:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و روحیه ی شما قویتر می شود و تحولی مثبت خواهید داشت. همه ی فامیل به شما حسادت می کنند به جز مادر و برادرانتان. زمان تعبیر خواب در تعبیر می تواند مهم باشد که ذکر نکرده اید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۵۳:۱۵
پر

پر : سلام روزتون بخیر، دیشب خواب دیدم در خانه جدیدی که متعلق به من هست، حضور دارم و افراد خانواده چه آنها که با ایشان قطع رابطه کرده ام و چه پدر مرحومم همگی در خانه جدید من هستند، کسی تلفن کرد و گفت من یک روحانی هستم و احوال منو پرسید و بعد من به قسمت حمام رفتم و بعدا متوجه شدم دوش گرفته بودم چون حمام خیس بود ولی خودم رو برهنه ندیدم، یک دفعه شوهرخاله‌ام از بخشی بیرون آمد و گفت در دستشویی صابون نبود و او از یک دستشویی دیگر خانه که صابون داشته استفاده کرده در حالی که دستشویی رو من در قسمت دیگر خانه می‌دانستم و در واقع دستشویی اصلی جای دیگری بود،من گفتم صابون هست و پدر مرحومم هم گفتند بله تعداد زیادی صابون هست و در ظرف سفید رنگ بزرگی را باز کردند که پر از صابون‌هایی به رنگ بین صورتی و نارنجی بود، پدرم صابون ها را از داخل یک کیسه مشمایی درآوردند و ریختند توی همان ظرف سفید پلاستیکی، من چون حمام کرده بودم داخل آن ظرف آب بود ولی صابون ها خشک بودند، پدرم تعداد زیادی صابون برداشتند تا خیس نشوند من هم آب ظرف را خالی کردم تا صابون های مانده خیس نشوند، پدرم گفتند قبلا ایشان یک بار آب ظرفی را خالی نکرده بودند و یک لیتر و نیم آب صابون درست شده بود، خلاصه صابون های من خیس نشدند، من فکر می‌‌کردم خانه همین قسمت ها را دارد که متوجه شدم بخش‌هایی دارد که من خبر نداشتم، دستشویی سمتی را که شوهرخاله‌ام استفاده کرده بود دیدم که خانه ام تعداد زیادی دستشویی دارد، کثیف نبودند ولی به طور منظم کنار هم ساخته نشده بودند، یکباره با تعجب روبرویم دیدم که خانه ام حیاط خلوت دارد و در آن تنوری هست و من در خواب خوشحال شدم از بودن تنور در خانه ام، همان جا کلی افراد دیدم که در حیاط خلوت من داشتند قلیان می‌کشیدند یا نشسته بودند یکی‌شان منو دید خواست فرار کند که من با خونسردی پیش خودم گفتم همه را میفرستم میروند از خانه ام.(خانم هراتی عزیز دیروز تولد پدر مرحومم بود و من خیلی ناراحت بودم چون داشتم تصمیم بزرگی می گرفتم در مورد ادامه دادن یا ندادن به دوست داشتن پسری که عاشقش هستم، بسیار گریه کرده بودم از خدا طریق هدایت میخواستم ولی در واقع دلم میخواست و میخواهد خدا اجازه بدهد که من و ایشان به‌هم برسیم، گفتم شاید توضیحات تکمیلی مفید باشد) من بسیار غمگینم و بسیار دعایم کنید، ممنون

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۲۱:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحیه ی شما عوض خواهد شد و زندگی تان تحولی بسیار مثبت پیدا خواهد کرد. ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد. روح پدرتان شاد. اگر به کسی از ائمه ی اطهار متوسل شده اید، باید بدانید که دعای خیر او پشت سر شماست و آنچه که برای شما پیش خواهد آمد به صلاح و نفع و خیر شماست. شما اشتباهات گذشته تان را شسته اید و شروعی تازه خواهید داشت. پدرتان می خواهد که شما تمام خاطرات تلخ گذشته را بشویید برود و احساس گناه و ناراحتی را دور بریزید. شما باید با مردم تعامل کنید و مهربان باشید و نگران هیچ چیزی نباشید. امکانات مالی شما زیاد خواهد شد و دوستان زیادی پیدا خواهید کرد که با شما درددل کنند و شما در پس زمینه ی ذهنتان، خاطرات تلخی دارید که گاهی به خاطرشان غصه می خورید یا کسانی بوده اند که از شما بد گفته یا با حرفهایشان شما را ناراحت کرده اند. فرصت های عالی جدیدی برای موفقیت و پیشرفت شما پیش خواهد آمد. دوست عزیز خوابتان از دوست پسر شما هیچ چیز نمی گوید ولی اگر کسی را دوست دارید و علاقه ی شما به او دو جانبه است، در رسیدن به او یا از دست دادن او، عجله نکنید. صبور باشید ولی اگر او دوستتان ندارد یا شما را به نحوی ناراحت می کند، غصه ی گذشته را نخورید. در مورد عشق قطعا انسان احساساتی می شود ولی مسئله ی یک عمر زندگیست!!! منطقی فکر کنید و عشق هیچ کسی را گدایی نکنید. خودتان را به خدای بزرگ بسپارید و او قطعا آینده ی خوبی برای شما در نظر گرفته است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۰۲:۴۵
Zahra

Zahra : سلام.خانه بزرگ و سرسبزی داشتیم که مجبور بودیم از اونجا بریم ولی من دوست نداشتم.رفتیم یک خانه را ببینیم دوازده تا اتاق داشت که خانواده پرجمعیتی توش زندگی میکردندولی ترتمیزنبودو کثیف بودو من اصلا خوشم نیومد.از دخترشان بسیارتشکرکردم که پوشک مدفوعی را برای من نگه داشته بود و گرفتمش بندازمش بیرون.وازآنجافرارکردمو میدویدم جوهای کم عمق و وسیع،پرآب زلالی شده بودوازشون سرریزشده بودتوخیابون،پاهام کمی خیس میشد.اونها از ما خوششون اومد و اومدن تا خونه مارو ببینند خونه ما ویلایی و بسیارترتمیز و بزرگ وتوش پرازوسایل وعروسکهای شیک تزئینی بودوپدرم کاری کرده بودکسی نتونه چیزی بدزده.بعدکسی می‌گفت درخت های آویشن بسیار زیادی در اینجاستکه چون خیلی فشرده وزیادندهیچکس تعداددرستش رانمیدونه صورت خواهرشوهرم تاریک بودوداغون خیلی باهام حرف میزدمیگفت آلعباس ومیشناسی و.

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۸:۱۰:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما در دنیا بسیار متمول و سرشار از آرامش زندگی خواهید کرد و بعد از 120 سال که عمرتان تمام شود و از این دنیایی که سال به دوازده ماهش همه اش سختی است و مردم دنیا در آن زجر می کشند، بخواهید به دنیای آخرت بروید، جایگاه شما در بهشت هایی خواهد بود که از فرط سرسبزی و رفاه و تمول اصلا قابل قیاس با دنیا نخواهد بود. شما به برکت تربیت خانوادگی و دعاهای خیر پدر و مادرتان، به چنان تمول و ثروتی در بهشت خواهید رسید که همه ی خواسته ها و آرزوهایی که در این دنیا دارید، و ایده آلهای بالایی که برای خودتان در نظر گرفته اید، همه را بهترش را در آخرت خواهید داشت و هم در دنیا متمول و مرفه زندگی خواهید کرد و همه در آخرت چون شما قلبتان پاک است و احساس مثبت و خوبی در زندگی شما جریان خواهد داشت. اما شوهر خواهرتان گناه کار است و اگر خودش را عوض نکند، از بهشتیان نخواهد بود بلکه از کسانی خواهد بود که اهل اعراف هستند و از بهشتیان تقاضای دعا و بخشش می کنند و او از شما تقاضا خواهد کرد که دعا کنید تا حضرت عباس ع شفیع او باشد تا خدای بزرگ او را ببخشد. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۲۱ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۳۶:۵۱
zahra

zahra : درود بر شما خانم هراتی گل
خواب دیدم دو تا خونه خریدم یکی بزرگ و یکی کوچیکتر بود بعد خیلی دوسشون داشتم و بقیه با کنجکاوی زیاد هر چی میپرسیدن خونه هات چه شکلی هستن دوست نداشتم بهشون بگم میگفتم دوتا خونه مثل بقیه خونه ها .دختر خاله ام اومد با جاه طللبی بهم گفت برو از خونه هات در یه جایی تعریف کن بعد من از سادگی حرفشو باورکردم انجام دادم که بعد متوجه شدم نباید اون کارو میکردم چون برا خونه ها انگار مشکل پیش اومد و من اومدم با ناراحتی بهش گفتم واسه چی بعم گفتی برم اون کارو انجام بدم.و در همون شب مادرم همزمان با این خواب من خواب دیده بود من با صاحبخونمون حرفمون شده و من با عصبانیت بهش گفتم تو همین آپارتمان یه خونه میخرم .لطفا اگه خواب مادرم به این خوابم مربوط میشه معنیش تعبیر کنید و دو خواب کم کنید در غیر این صورت نمیخواد .
پایدار باشید.

پاسخ
لینک۱۴ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۵:۰۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عزیزم. ایده ها و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد و روحیه تان عوض خواهد شد. شما دوست ندارید راجع به افکار و آرزوهایتان با کسی صحبت کنید. شما نباید حرف دلتان را به هر کسی بگویید تا شما را ناامید نکنند و یا چشمتان نزنند یا شما را اشتباه راهنمایی نکنند. شما فقط یک حق خواب باقی داشتید و خواب مادرتان تعبیری متفاوت دارد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۲۲:۲۱
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.