تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
علی : سلام و عرض ادب
ما بیست و دو سال قبل منزلمان را فروختیم و به خانه کنونی مان آمدیم، در حدود یک ماه اخیر بارها و بارها خواب دیدم آن منزل را نفروخته ایم و
در منزل قبلی مان هستم و بعضا پدر و مادرم هم آنجا هستند و در خواب میدانستم که ما هر دو خانه را داریم و گاهی در خواب به خودم میگویم من اگر ازدواج کنم (به فکر ازدواج هستم ولی قسمت نمی شود) میتوانم با همسرم در همان خانه قبلی مان زندگی کنم.
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. اینکه به صورت مداوم خانه ی قبلی تان را در خواب مشاهده می کنید، در تعبیر، گویای تمایل شما برای ساخت خانه و خانواده و ایدئولوژی های خانوادگی تان است. شما می خواهید همان امنیت و گرمی و عشقی را که خانواده تان به شما دادند را دوباره خودتان بسازید. البته شما از روحیات امروز و برنامه های امروزتان هم راضی هستید. شما دوست دارید که همسرتان هم به روحیات و اعتقادات و ارزش های سنتی شما پایبند باشد. تشکر از همراهیتون
آیلا : باسلام و عرض احترام .چند ماه پیش خواب دیدم پسری که به طور مجازی با هم در ارتباطیم و به هم علاقه مندیم ، منو یک هفته ای گذاشته بود خونشون که در شهر دیگریست تا با مادر و خواهرش آشنا بشم .اونجا من قصد داشتم انگار یه دامن بدوزم و حس میکردم خواهرشم بلده و با خودم میگفتم هر چی من بلدم انگار اونم بلده .بعد گوشه اتاق یه رگال بود و کلی لباسای نو ولی مدل قدیمی آویزون بود و من از بین اونا 2 مدل انتخاب کردم که مثل اونا بدوزم یکی پشمی و آبی پر رنگ و دیگری نسبتا مجلسی و اونم آبی و هر دو آستین بلند بود .بعد انگار با خواهرش قرار بود بریم بیرون و مامانشم بیاد که بریم و با هم آشنا بشیم .حس میکردم مامانشم دوستم داره .بعد خواهرش گفت ساعت ۴ عصر میریم ( انگار صبح بود ) و من خوشحال شدم که تا اون موقع فرصت دارم برم حمام و آماده بشم و تو خواب با خواهرش خیلی صمیمی و راحت بودیم . بعد با خواهرش انگار تو پشت بام همون خونه شون بودیم و اون روی یک تایر لبه ی پشت بام باهاش راه میرفت و نزدیک بود بیفته که زود اومد پایین و من براش ترسیدم ولی خودش خندید و منم به حالت شوخی خندیدم . یکی دو تا غریبه هم اونجا بودند که یه بطری روغن که درش باز بود و روی درش هم روغن بود روی زمین گذاشته بودند و من جابجا کردم که نریزه . در ادامه دیدم در شهر خودم در خانه ای که برای وراث هست و فعلا پلمپ شده وارد شدم و همگی فامیل در اتاقها و حیاط سر سفره بودند و من دست و صورتم رو شستم و رفتم در حیاط سرسفره که خانواده ما اونجا نشسته بودند و بابای خدابیامرزم هم سر سفره بود . ممنون میشم خوابم رو تعبیر کنید .
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. تعبیر خوابتان این است که دوست پسر شما سعی می کند که شما را با اخلاق و فرهنگ خانواده ی خودش آشنا کند. شما هم تمایل دارید که ایشان را بهتر بشناسید. شما می خواهید رفتاری داشته باشید که مطابق با فرهنگ او باشد و خردمندانه و آرام، دلسوز و فداکار و خونسرد و خوش اخلاق رفتار کنید. می خواهید احترامتان بالا برود و جای امنی برای خودتان در زندگی داشته باشید. رفتاری با پرستیژ و زندگی متمولانه داشته باشید. خانواده ی او هم احتمالا از فرهنگ شما خوششان می آید چون شما و دوست پسرتان هردو سبک زندگی سنتی را از سبک مدرن بیشتر می پسندید و بعضی باید ها و نبایدها برایتان در زندگی تان اهمیت زیاد دارد. شما حتی نسبت به خانواده ی او مقید تر و دقیق تر و صرفه جوتر هستید. نگرانیهای شما رفع خواهد شد و خانواده ی شما از شما حمایت خواهند کرد. روح پدرتان شاد. او هم نظرات شما را تصدیق می کند. تشکر از همراهیتون
غزاله : سلام خانم هراتی عزیز.دیروز بمن خبردادن پولی از ارث مادرم برام میخوان بریزن ومن به فکر این بودم ک قسط خونمون رو بدم.شب خواب دیدم قرار بود بریم یک خونه بخریم.بزرگ و قدیمی.گفتم منو مامانم این سبک میپسندیم.حالا میگفتن متعلق به مرحوم دایی مادربزرگم(مادرِمادرم)بوده.بعدمادربزرگ مرحومم(مادر پدرم) قبل ازاینکه ما وارد بشیم بیرون اومد.خوشحال بودوگفت این خونه خیلی بزرگه دو قسمت مجزا داره.بعد منو مادرم که فوت شدن و پدرم و دایی هام و چند نفر دیگه رفتیم ببینیم.افرادی توی خونه بودن.خونه ی معمولی نبود.عجیب بود.چند طبقه داشت.یک طبقه فقط چندتا حمامو دستشویی واستخر مدلهای مختلف داشت.اونجا از اقوام دوری ک فوت شدن هم یاد کردیم.ولی بنظرم زیاد خونه ی باکلاسی نیومد.موقع خروج،شوهرخالم ک مهندس ساختمانه اومد گفت خوب نبود؟گفتم نه نقشه ش خوب نیس.مهندسساز نیس.با تشکر.
فریبا هراتی
: سلام. روح امواتتان شاد. شما به این فکر می کنید که قدیمی تر ها، دلشان بزرگ بود و دست و دلبازتر و سخاوتمند تر بودند. یا اقلا برای نزدیکانشان با دست و دلبازی و سخاوت زیاد رفتار می کردند. همه در کار هم دخالت می کردند، سنت گرا بودند ولی در عین حال، خیرشان هم به هم می رسید و اگر کمکی از دستشان بر می آمد برای اقوام و خویشاوندانشان دریغ نمی کردند. اما به هر جهت علیرغم نکات مثبتی که در زندگی قدیمی تر ها وجود دارد، شما طرز فکر مدرنتر را ترجیح می دهید. می خواهید زندگی تان روی برنامه ریزی و اصول درست پایه گذاری شود و نه اینکه همه در کار هم دخالت کنند. تشکر از همراهیتون
امیرحسین : سلام
پنهان بماند؛متشکرم
امیرحسین : بله،متوجهم
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خواب شما این است که خیلی کار می کنید و بین عقل و دلتان به صورت مداومی کشمکش وجود دارد و سعی می کنید که خردمندانه رفتار کنید و افکارتان را متمرکز کنید تا شاید بتوانید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید. تنش های احساسی شدیدی به زندگی شما راه پیدا کرده و در نهایت در خواب دیگرتان، همه شما را بالاجبار تنها خواهند گذاشت تا شما خودتان برای زندگی تان تصمیم بگیرید. من قبلا هم به شما عرض کردم که این زندگی شماست و اجازه ندهید برایتان تصمیم گیری کنند ولی گویا متاسفانه اینکار را نکردید و الان حسرت می خورید که اگر افکار خودتان را عملی کرده بودید، اینطور نمی شد. هر قدر شما بیشتر تسلیم نظرات دیگران شوید، قدرت و اراده ی خودتان برای اخذ تصمیمات درست در زندگی تان کمتر خواهد شد. شنیدن پیشنهادات و نظرات دوستان و خانواده همیشه خوب است ولی تصمیم نهایی را باید خودتان بگیرید وگرنه دیگران به عقلانیت شما مهر تایید نمی زنند و تا پیرمرد هم بشوید می خواهند راه و چاه زندگی تان را مطابق با افکار ایشان تنظیم کنید! خواب شما شامل 2 حق خواب بود و تشکر از همراهیتون.
Mahy : سلام عزیزم. روز بخیر. ۱۶ امماه صبح، خواب دیدم میخوام برم خونه شوهرم سرکوچه با ی خانم همسایه مشغول صحبت بودم ک دیدم شوهرممنو دید و داره میاد ببینه دارمچی میگم با اون خانوم. منم سریع حرفمو عوض کردم و نحوه تقسیم یاد دادن به بچه ها رو ب اون خانم یاد دادم و شروع کردم توی دفتربا خودکار آبی نوشتن. تقسیم ۶ بر ۳ رو نوشتم و با رسم دو دسته سه تایی خط، توضیح دادم. بعد رفتم خونه شوهرم، خیلی کهنه بود دیوار و کف خونه مثل خونه های روستایی به رنگ کاهگل بود و نور و پنجره نداشت، بدون فرش و وسیله. چندتا آقا هم تو خونه با شوهرم زندگی میکردن ک از اومدن من خوشحال نبودن. با خودمگفتم بهش میگم خونه بهتری بگیره ک حداقل نور داشته باشه اینجا خیلی بد وتاریکه.بعدش دیدم انگار دانشگاه هستمو یه کتاب بزرگ با تعداد برگه های زیاد دستمه ک من نوشته بودم و گردآوری کرده بودم. انگار ماحصل کارام بود. رفتم پیش یکی از مسئولین دانشگاه و گفتم من تازه یکسال هست اومدم اینجا چرا این کتاب اینطوریه و سخت می گیرید.کتابو دادم دستش اونم بررسیش کرد و با صمیمیت گفت خوبه مشکلی نیست و دوتا عدد رو ک من حساب کرده بودم دوباره ضرب و جمع کرد یکیش دورقمی و یکی سه رقمی بود اگر اشتباه نکنم ۱۳۳ بود. منم کمکش میکردم. اونطرف اتاقِ این آقا هم شوهرم با چندتا مرد منو زیر نظر داشت. کلا همه جا منو زیر نظر داشت. ممنون.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. تعبیر خوابتان این است که شما سعی می کنید که شخصیتی تاثیرگذار و قوی و روشنفکر از خودتان نشان دهید و همسرتان به شدت دچار استرس شده و دلش شور می زند که همه چیزش را از دست بدهد. ذهن او مستاصل است و حسابی غصه می خورد و هیچ چاره ای برای حل مشکلاتش پیدا نکرده است. شما خردمندانه به مشکلاتتان نگاه می کنید و در مجموع، کارها به نفع شماست. شما باید سعی کنید که حساب کتاب کارهایتان را با دقت انجام دهید. در این تحول تازه ای که پیش روی شماست، بر موانع غلبه می کنید و با استقامت و سخت کوشی به موفقیت می رسید. همچنین شما باید با توجه به فرامین پروردگار رفتار کنید و علیرغم اینکه می توانید برنده ی کامل ماجرا باشید، خارج از انصاف رفتار نکنید و از معنویات دور نشوید تا خداوند هم با شما باشد. همسرتان بشدت دلشوره دارد. تشکر از همراهیتون
حسین مزروعی : سلام و عرض ادب چون شب کار هستم همیشه بعداز نماز صبح میخوابم تو خواب دیدم ورشکسته شدم ودر کانکس زندگی میکنم ولی نمیدونم کانکس برای خودم هست یا اجاره کردم وقتی از سر کار میام میبینم کانکس را از جا در آورده و شکسته اند خانم آمد پیشم وگفت سه فقره چک به مبلغ هفتاد میلیون آورده بودن که برای ده سال پیش بود که با سودش شده دویست ده میلیون داشتن کانکس را میبردن که نمیدونم چطور وکجا پول جور شده داده بود چک ها رو گرفته بود خانم گریه زاری هم نمیکرد با روی خوش برای تعریف میکرد تا ازش پرسیدم چطور پول جور شد از خواب پریدم البته با صدای تلفن ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما بشدت تحت فشار قرار گرفته اید و با وجودی که عزم و اراده تان برای رسیدن به موفقیت بالاست و شخصیتی سخت کوش دارید، فکر می کنید که نزدیک است که احساسات درونی تان را بروز بدهید چون خسته هستید و مقاومت گذشته را ندارید. زیر فشار کاری تان دارید له می شوید و نزدیک است که افسردگی بگیرید. خانم شما از ابتدای زندگی تان آنقدر برایتان اعتبار قائل بوده که می دانسته همیشه تلاش خواهید کرد تا بتوانید در کنار او زندگی خوبی بسازید و از زندگی تان لذت ببرید. اما الان شما آنقدر مسئولیت پذیر شده اید و سعی و تلاش می کنید که اصلا خودتان لذتی از زندگی نمی برید و او این احساس شما را عاشقانه درک می کند ولی علیرغم تمام سختی ها بشدت برای شما اعتبار قائل است. می داند که می تواند روی شما حساب کند و شما هم نباید ناامید و شکننده رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
حسین مزروعی : سلام چون شب کارم بعد نماز صبح میخوابم تو خواب دیدم توکانکس زندگی میکنم از بیرون آمد کانکس از جا در آمده ی گوشه انداخته بودن
خانم با ناراحتی آمد گفت هفتاد میلیون چک قدیمی آورده بودن شده بود دویست ده میلیون داشتن خانه رو میبردن تا راضی شد پول گرفت بیخیال شد رفتن چک هارو گرفته بود همسرم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم شما خوابتان را واضح ننوشته اید و برای من که در ذهن شما نیستم روشن نیست که خط دوم خوابتان یعنی چه. اگر تمایل دارید خوابتان تعبیر شود باید لطفا خوابتان را درست از اول بنویسید. بنویسید که کانکس شما اجاره ای بوده یا خیر. دوم منظورتان از اینکه 70 میلیون شده 210 میلیون چیست؟ ارزش خانه بالاتر رفته بوده؟ چه کسی چک قدیمی آورده بود؟ چه کسی خانه را می برد؟ چه کسی پول را گرفت و بی خیال شد؟ یعنی اخرسر کانکس را بردند یا نبردند؟ حق خواب شما به شما عودت می شود. تشکر از همراهیتون.
Nasssrin : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
دیشب ساعت ۳-۴ خواب دیدم با مامانم و برادرم تو یه خونه هستیم که بیرونش یه دزد میخواست بیاد توخونمون من خیلی ترسیده بود خیلی در خونمون خیلی محکم نبود همش به برادرم میگفتم اینو باید محکم میکردی دزده راحت میتونم بیاد تو خونه همه چیمونو بدزده برادرم اومد در و محکم کرد ولی خیلی ترسیده بودم و بعدش خوشحال کهنجات پیدا کردیم ، من همش این خوابم رو به مدلهای مختلف میبینم و اینکه خونمون توش، درش یا پنجره محکم نیست یا اصلا در و دیوار نداره همش یا دزد میخواد بیا یا یه نفر که میخواد مارو بکشه ممنون میشم برام تعبیر کنید
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما نگران هستید که هویت و یا اعتبارتان را بدزدند یا ارزش کارتان را نادیده بگیرند و یا نگران هستید که کسی بخواهد کنترل زندگی تان را از چنگتان درآورد. اگر مجرد هستید دزد می تواندبه خواستگار سمجی هم اشاره داشته باشد که هر جور شده سعی می کند به قلبتان راه پیدا کند و از شما بله بگیرد. برادر شما در خوابتان می تواند سمبلی از عزم و اراده ی شما برای حفظ امنیت و امکانات رفاهی زندگی تان باشد. تشکر از همراهیتون
سارا : سلام و عرض ادب
خواب دیدم تو خونه قدیمی مادر خدابیامرزم هستیم و انگار طبقه پایین مامان مستاجر بود ویه زن جوانی بود که انگار قبلا زن برادر من بوده و از برادرم یه دختر بچه داره بعد دیدم تو یه خونه غریبه کلنگی هستیم تو یه اتاق خالی که اون خانم جوان اونجا با بچشش زندگی می کردکه انگار خونه برادرش بود به مادرم گفتم مامان شرایطشون خیلی بده مامان خدابیامرز گفت این بچه هدیه خدا برای ماست گفتم مامان میرم باهاش حرف می زنم تا کمکش کنم ولی وقتی باهاش حرف زدم اصلا خوشش نیومد و من و از اتاق بیرون کرد مامان تو خیابون منتظر من بودولی من داشتم دنبال کفشام می گشتم اول فکر کردم کفشلم و دزدیدن خلاصه از تو یه پلاستیک مشکی یه جفت کفش اسپرت سرمه ایی که پشتش خوابیده بود در اوردم بعد دیدم انگار تو یه اتاق بزرگ دور یه میز بزرگ که باخانواده خواهرشوهرم همگی جمعیم و انگار می خواستیم بریم جاییی منتظر بودن همه جمع بشن من با مادرم زودتر راه افتادیم انگار می خواستن برن رستوران دیدم تو یه خبابون خیلی پهن وشیک که درختاش پراز شکوفه بودو ساختمونهای خیلی مجلل داشت بودیم انگارفصل بهار بودبقیه رواز دور دیدم که وارد یه ساختمون خیلی شیک شدم همش حواسم به مامان بود ویواش یواش به اون ساختمون که دیدم رستورانه مامان و پشت یه میز نشوندممی خواستم با موبایل با بقیه تماس بگیرم کجا هستن و گارستونها برای مامان شراب می ریختن که مامان تست کنه بببینه کدوم و می خ اد بهشون گفتم مامان نمی خوره یه دفه صدای خنده و صحبت پدر شوهر خدابیامرزم و شنیدم من و مامان با خوشحالی به طرفش بر گشتم گفتم بابا تواینجایی ولی پدر شوهرم نبود یکی بود که هم صدا و قیافش شبیه پدر شوهرم بودمی خواست کنار ما بشینه پیشونی اون اقارو بوسیدم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. روح مادرتان شاد. مادر شما تمایل دارد که برادرتان ( اگر مجرد است) ازدواج کند و یا به انجام کاری متعهد شود که زندگیش هدفمند باشد. مادرتان می خواهد برادرتان به تعهدات خودش ( هر چه که هست) پایبند باشد و برای کسی سختی و مشقتی به وجود نیاورد. هدف برادرتان ( بچه) ممکن است کار خیری باشد که مادرتان از ثواب آن ذینفع شود. اما شما در عین حال نمی توانید در کار برادرتان دخالت کنید. شما روحی زیبا دارید. تصمیمات تازه ای مطرح هستند که شما نیاز به حمایت روحی و پشتیبانی دیگران و یا دعاهای خیر مادرتان دارید تا بتوانید از زیر بار فشار این تصمیمات بیرون بیایید. تحولی تازه در راه است و سخت کوشی های شما نتیجه ی مثبتی برایتان خواهد داشت. روح پدر شوهرتان شاد. شما سعی می کنید که خردمندانه فکر کنید و از نظرات خردمندانه ی اشخاصی که سعی می کنند راهنماییتان کنند، استقبال خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
saraa hoseini : سلام.جهت یادآوری قهر نیستم با عشقم.دیشب اول خواب دیدم تصویری بهم زنگ زده خودم داشتم تو خونمون قران میخوندم اونم سرگرم بود به کتابی ک نمیدونم چی بود.بعد دیدم خودش تو ویلاشون در لواسونه.در واقعیت دارن ولی خیلی کوچیکه اون خونه چیزی ک تو خواب دیدم خیلی خونه بزرگی بود.صحنه بعد دیدم من و برادرم تو ویلا لواسونه اوناییم عشقم مارو برده بود اونجا(در واقعیت از نزدیک داداشم و عشقم هم و ندیدن)دیدم این ویلا انقد بزرگه ک...ویوی قشنگی هم داشت.پدرش و دیدم وسط حال نشسته بود و دیدم دوست پسرمم من و اصلا مخفی نکرد از پدرش و تعجب کردم منم راحت سلام کردم و باباشم باهام احوالپرسی کرد.تو دلم گفتم چ راحت برا اولین بار من و نشون باباش داد.بعد دیدم سفره صبحانه انداخت عشقم و من و برادرم نشستیم با عشقم باهم تو خونشون صبحونه خوردیم.صبحونه نون سنگگ بود و عسل و خامه و پنیر و سرشیر.من یک لقمه بزرگ سرشیر و عسل گذاشتم با نون سنگگ خوردم.عشقمم بهم یه تیکه نون سنگگ داد مجدد.صحنه بعد مجدد دیدم خونمون بودم.ک یه پیام از عشقم اومد ک فقط یک شماره بود ک اصلا یادم نمیاد عددش و و تنها عددی ک تو ذهنم مونده 26 هست.و بعد دیدم مجدد باهام تماس گرفت و اسمش افتاد رو گوشیم.جوابش و دادم و خیلی بیشتر از همیشه تحویلم گرفت تو حرفاش و گفت اومدم بیرون تا شب راه برم و با توام حرف بزنم.و وقتی ک خونمون بودم دیدم با لبخند مادرم اومد گفت که داداشت گفته خونه ی محمد اینا بودید؟گفتم اره.لبخند رضایت داشت مادرم ک بالاخره ما رفتیم اونجا.بعد گفتم فقط خاله(خواهر مادرم)امروز ناهار اونجاس گفته ما باهم فامیلیم رفته ناهار خونه اونا(واقعا نمیدونم خالم برا چی ناهار رفت خونه اونا :)) )و بعدش شروع کردم آش رشته خوردن و بیدار شدم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. تعبیر خوابتان این است که دوست پسر شما به شما فکر می کند و می داند که شما شخصیتی با ایمان دارید و توکلتان به خدای بزرگ است. او هم شخصیتی خردمند دارد و سعی می کند که دانش و آگاهی خودش را برای بهبود شرایط زندگیش افزایش دهد. تحولات مثبتی در زندگی او در جریان است. دوست شما قلبی بزرگ دارد و روحیه ی او عالیتر خواهد شد و شاید حتی به تمول و ثروت بیشتری هم برسد و شما شاهد موفقیت های او باشید. او تصمیم دارد که شروعی تازه را با شما آغاز کند و از شما حمایت کند. شما عزم و اراده تان را برای بهبود ارتباط تان با او تقویت کرده اید و شاید در واقعیت برادرتان هم از حضور او با خبر شود. 26 در تعبیر به کارما معنی می دهد و این یعنی شما تقاص و پاداش کارهایتان را در دنیا خواهید دید و اگر خوبی کنید به شما خوبی بر می گردد یا اگر بدی کنید، در همین دنیا تقاص آن را خواهید دید. احتمالا دوست پسر شما معتقد است که شما شخصیت خوبی دارید و لیاقت خوبی ها را هم دارید و برای همین ارتباط خودش را با شما تقویت خواهد کرد و سعی می کند که راهی برای حل مشکلات تان پیدا کند تا بتوانید با هم ازدواج کنید. خاله ی شما نسبت به دوست پسرتان مطلع می شود و نسبت به او کنجکاوی خواهد کرد ( یا شک کرده که شما ارتباطی دارید وکنجکاو شده است "یا خواهد شد"). انشالله رشته ی کار دستتان می آید و به خواسته هایتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون