کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1443 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

Ehsan

Ehsan : سلام و درود بر شما
خواب دیدم به خانه ی قدیمی پدری میرم از درب وارد میشم وارد اتاق ها که میشم وسایلی نمبینم خونه خالی بوده گرد و خاک همه جا رو گرفته و نیاز به نظافت داشت میرم شیلنگ آب بر میدارم کف همه اتاق هارو میشورم و آبکشی میکنم میرسم به حیاط، اونجا رو هم میشورم بعد میرم تو یکی از اتاق ها که پنجره ای فلزی و آهنی داره و رو به کوچه است نیاز به تعمیر داره درستش کردم و از این بابت خوشحال بودم بعد میرم تو حیاط میبینم کف حیاطمون از حالت موزاییک به شکل زمین خاکی شده مثل پیست موتورسواری و خیلی بزرگ شده و تعجب کردم

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۳:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید خانه و خانواده ای به سبک زندگی قدیمتان که پدرتان بنا کرده بود داشته باشید. اما در عین حال نمی خواهید که اشتباهات پدرتان و فرهنگی که با آن بزرگ شدید را تکرار کنید. دید شما امروز وسیع است و می خواهید زندگی بدون غم و غصه و رها از احساسات منفی و نگرانی های فکری داشته باشید. شما سعی می کنید مشابه پدرتان که صمیمانه می خواست خانواده اش را حمایت کند رفتار کنید ولی کاملا بهتر از او و بدون نقص و ایراد. اشتباهات پدرتان را تکرار نخواهید کرد و آزادی های بیشتری به خانواده تان می دهید که مثبت اندیش تر و امیدوار تر باشند. در رابطه با روابط اجتماعی تان هم سعی می کنید که جنبه ها و مولفه های مختلف را کنار هم نچینید و مثل او سخت نگیرید ولی این کارتان اشتباه است. چون اگر آزادی های زیادی در این زمینه برای خانواده تان مقرر کنید، مجبور خواهید شد با یک سری مشکلات دست و پنجه نرم کنید و کسانی با بی قید و بندی و عدم مسئولیت پذیریشان و برای اینکه زود به اهدافشان برسند، شاید تصمیم داشته باشند برای خانواده تان مانور بدهند! پس لازم است که بعضی وقتها قید و بندهایی مطرح باشد ولی به اندازه اش. نه زندانی کردن خانواده خوب است و نه بی قید و بندی و آزادی های بی حد و حصر. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۸ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۴۶:۲۰
فرينا

فرينا : سلام عزيزم روز بخير
يه آقايي پول ما رو خورده و ما حكم جلبش رو گرفتيم و دنبال كاراش هستيم تا پولمون رو بده
ديشب خواب ديدم رفتم خونه اين آقا ،خانمش خانم خيلى خوب بود و با ما رفتار خوبى داشت و از همه چيز بى خبر بود، ما هم ماجرا رو به خانمش نگفتيم، يه پسر دارن اين آقا كه توى خواب همش بغل من بود خانمش ناراضى بود، بهم ميگفت كه شوهرش از صبح تا شب همش نقشه ميكشه ديدم روى شيشه ماشين و اينور اونور خونه نقشه هايي كه كشيده كپيشون همه جاچسبيده بود مثل نقشه خونه يا نقشه هاى هندسه بود ، يكدفعه اون آقا با يك عده مرد اومد خونشون و بدون اينكه منو ببينه من يواشكى پسرش رو برداشتم رفتم خونه همسايه، خانمش هم ناراحت بود كه اين هميشه بى خبر مهمون مياره، داشتم ميرفتم خونه همسايه از پله هاى همسايه ميخواستم برم پايين كه ترسيدم گفتم اين پسر از دستم نيفته ، همسايه رو صدا زدم پسر رو دادم بهش ديگه نديدم از پله برم پايين ممنون ميشم تعبير اين خواب رو بهم بگيد كه طبق اين خواب ما موفق ميشيم؟

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۴:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. او برای رسیدن به موفقیت برنامه ریزی کرده است و در مقابل شما قدرت و زور بیشتری از خودش نشان می دهد و ظاهرا برگ برنده دست اوست. ولی شما هم تا نیمه ی راه پیش رفته اید و نتیجه ی پروژه را در دست دارید و سعی می کنید که حمایت کافی برای خودتان به دست بیاورید. ولی بیشتر از این از خوابتان مشخص نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۳۲:۱۷
mmar

mmar : سلام خانم هراتی ، وقتتون بخیر. صبح بعد از نماز، خواب اتفاقاتی رو دیدم که صحنه واضح ترش این بود که انگار قصد داشتم ی آپارتمان قدیمی رو بخرم که مشاور املاک و ی همکار خیلی قدیمی که نماینده مالک بود اونجا حضور داشتن و میگن واحد ۴۸ من تنها سوار آسانسور قدیمی میشم ولی فقط ۲ تا دکمه داشت و من تعجب می کنم یکی از دکمه ها رو میزنم و آسانسور چند طبقه میره بالا تو اون طبقه پیاده نمیشم فقط یادم می افته که اسانسور خیلی اومده بالا و‌من مسیر رو می بینم در اسانسور رو می بندم بدون دیدن اپارتمان و از ترس اسانسور ( در واقعیت هم بسیار از اسانسور می ترسم) از همون طبقه میام پایین پیش اونها و بعد قرارداد رو امضا می کنم البته اتفاق های بعدش هم بود که ی همکار دیگه ام رابطه عاطفی منو می خواد بهم بزنه با ی آقای سن بالا و اون آقا بهم ی انگشتر عقیق بیضی نارنجی میده و میگه منو ول کن و برو و‌ انگشتر رو دست چپ ام می کنم و میرم ( اگه دو تعبیر متفاوت نیازهست فقط صحنه اول رو لطف کنید تعبیر بفرمایید- با سپاس فراوان)

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۹:۲۳:۳۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما می خواهید از یک روش قدیمی برای رسیدن به ثروت استفاده کنید و ایده ای را می پذیرید. که در صورت قبول این ایده، دور دور شماست اوضاع به نفع شماست و شما به موفقیت و ثروت خواهید رسید. خواست خداوند این است که شما به نشاط و سرزندگی برسید و جسم و روح و ذهنتان در آرامش باشد. شما اما نگران هستید که این ایده را بپذیرید یا خیر و شما در نهایت توافق می کنید که مسئولیت این ایده و موقعیت را بپذیرید. همکار دیگر شما می خواهد رای شما را بزند و می گوید که این کار یا ایده به درد نمی خورد. ولی شما با قبول این تعهد موقعیت پیدا می کنید که افق های دیدتان را گسترش دهید و به علایق جدید و سمت و سوهای جدید در زندگی فکر کنید. شما طبیعتی اجتماعی و برون گرا و متواضع دارید. شما می توانید اگر از این کار خوشتان نیامد کار مورد علاقه تان را بعدا از همان طریق پیدا کنید. ( اگر وسط خواب بیدار نشدید و دنبال هم دیدید، یک خواب هستند و در تعبیر من هم اشکال بوجود نمی آید). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۵۳:۲۲
melika

melika : خیلی ممنون خانوم هراتی خدا خیرتون بده .

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۸:۳۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : تشکر.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۵۳:۵۴
melika

melika : سلام خانوم هراتی من دیشب با ناامیدی زیادی خوابیدم و دلم خیلی شکسته بود و از خدا خواستم یه جوری آینده رو بهم نشون بده چون بخاطر کار شوهرم چند روزه که خیلی اضطراب دارم تو رو خدا خوابمو زود تعبیر کنین،دیدم خونمون و عوض کردیم و تو خونه جدیده که بزرگتره کلا فرش شده و فکر کنم مبله بود و تو حال انگار با سه نوع فرش پوشیده شده بود که فرشایه هر قسمت با قسمت دیگه تقریبا فرق داشتو یه یخچال که کارکرده بود تو حال بودو آشپزخونه از بس پر کابینت و وسایل بود جا برا گذاشتن یخچال خودمون نبود که مجبور بودیم تو خال بزاریمش و احساس میکردم مامانم هم با من تو اون خونه هست و یه احساس ترسی تو وجودم بودکه نمیدونم مال چی بود یهو دیدم یه خانمی هم تو خونه هست که من نمیشناختمش و مامانم یکسره بهش میگفت مواظب فاطمه که منم باشه بعد دیدم همه رفتیم بخوابیم و زنو منو با خودش برد که کنارش بخوابم زنه خوابش برد که یهو گوشیش زنگخورد من بدون اینکه اون متوجه بشه گوشیو برداشتم و حرفایه اون طرف و که زنگ زده بودو گوش دادم پشت خطی که یه مرد جوون بودو من از صداش آروم شدم گفت حواست باشه نفهمن مواظبشون باش و متوجه نشد که اون زنه خودش گوشیو برنداشته و قطع کرد بعد من زنه رو بیدار کردم و بهش گفتم حبیب کیه چون اسم اون نفری که زنگ زده بود حبیب بود گفت به مامانت نگی اون پسر عموته ،البته من یه پسر عمو به اسم حبیب دارم که اصلا شاید بیست سالی باشه که به علت جدایی مادر پدرم باهاشون رابطه نداریم،و گفت گفته تو مواظب اونا باش که نفهمن من خودم میام دنبالشونو مراقبشون هستم من تو دلم احساس آرامش تقریبا کردم با مامانم از خونه آمدیم بیرون ولی انگار تحیاط خونه مامانم بود آمدیم تو کوچه و پشت پنجره وایستادیم یهو احساس کردم یه موشک و تو آسمون زدن ولی من اصلا موشکو اول ندیدم و احساس کردم بعدش به مامانم و آبجیم که باهام بودن گفتم یهو دیدم یه بالی مثل بال هواپیما از آسمون به طرفمون آمدو من جیغ زدم که مواظب خودتون باشین و همه به یه طرف رفتیم که بهمون نخورا کم کم تیکه هایه کوچیکتری میفتاد و ما به دورو بر میرفتیم که بهمون نخوره یهو دیدم دو تا ماشین دم حیاطمونه و دوباره اون ترسه تو وجودم آمد که نکنه یه اتفاقی بیفته و گفتم زودتر برم تو حیاطو برم دستشویی وضو بگیرم چون فکر میکردم موقع نمازه رفتم در دستشویی دیدم مامانم دو طرف ببخشید سنگ دستشو درخت کاشته و با خودم گفتم اگه برم شاید یه چیزی زیرشون باشه و منو نیش بزنه رفتم تو حمام که خودمو بشورم بعد برم برا نماز سرمو شستمو زیر آب دوش گریه میکردم و میگفتم مامانم بخاطر منه که اینقد غصه میخوره کاش ما تصادف نکرده بودیمو داداشم نمیمرد چون من وداداشم چند سال پیش تصادف کردمو داداشمو از دست دادم و از اون موقع رابطمون با بابام کلا قطع شد و تو خواب میگفتم کاش منصورمون زنده بود تا بابام بازم میامد و یهو صدایه یکی از همسایه هامونو که سیده شنیدم که داشت میگفت مریم که مامانمه پنج تا شتر خریده و علیشون که داییمه گفته مریم نفهمه من یواشکی شترهارو میفروشم و من حرسم گرفت که داییم داره زرنگی میکنه آمدم برم تو خونه نمازمو بخونم دیدم در حال یه جوجه تیغی هست بهش گفتم برو کنار که الان شوهرم میاد بهش تیغ نندازی یهو اون حرف زدو گفت اکه میخواستم به شوهرت تیغ بندازم اینجوری واینمیستادم و حالت ایستادنشون و تغییر دادو من خیالم راحت شدو رفتم تو خونه از خواب که پریدم داشتن اذان صبحو میدادن خانوم هراتی بعضی از حرفایی که تو خواب ردو بدل شده من دقیق یادم نیست و اونچه تو ذهنم بودو نوشتم در ضمن شوهر من پیمانکاره و آخر قراردادشهو من بخاطر اینکه خدای نکرده تو مناقصه بعدی برنده نشه استرس دارم چند وقتیه و غصه میخورم که بیکار نشه و البته چند روزی هم هست که یکی از نیروهاش داره اذیتش میکه و دلشکستگی من بخاط ایناست اینا رو گقتم شاید تو تعبیر خواب به دردتون بخوره،ببخشید که زیاد شد.ممنون

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۴:۵۸:۵۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست خوبم من دلشوره شما را درک می کنم. ولی شما هم مرا درک کنید که صدها کاربر هر روز می آیند خواب ارسال می کنند و وقت من کوتاه است پس شما هم لطفا تا نهایت ممکنه خوابتان را کوتاه بنویسید من اینطوری نمیرسم که همه خوابها را بخوانم. ضمن اینکه اینقدر طولانی نوشته اید که الان که میخواهم پاسختان را بنویسم 10 خط بیشتر از خوابتان را نمی بینم و در کادر جا نمی شود. شما افکار جدید و ایده های جدیدی دارید و زندگی تان متحول خواهد شد. موفقیت های بیشتری به دست خواهید آورد و دنیا به شما رو می آورد. خدا با شماست و از شما مراقبت می کند و مشکل مالی نخواهید داشت. مادرتان هم به ثروت زیادی می رسد و دایی تان می خواهد ثروت مادرتان را کنترل و یا حتی به روشی که دوست دارد مصرف کند. شما زیادی حساس هستید و هر چیزی را زیادی شخصی برداشت می کنید. باید خودتان را از آسیب های احساسی و عاطفی حفظ کنید و خیلی بی اعتماد نباشید. هیچ خطری متوجه شما نیست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۲۳:۵۵
رزیتا

رزیتا : سلام. وقت بخیر. خواب دیدم رفتم خونه خواهرشوهرکوچکم اما در خونه خودشون ساکن نبود وازاین بابت خوشحال بود، سلام وروبوسی کردیم، ومیگفت خداروشکر اومدم توی یه خانه حیاط دار، فعلا خانواده پدرشوهرم مشهد هستند وما خونه اونا ساکنیم وقراره یاهمینجا رو با خونه خودمون عوض کنیم و1ونیم میلیاردهم سر بدیم ویا جای دیگری رو بخریم. (دربیداری خونه نوساز وخوب وحیاط دار دارند) یک لحظه در ذهنم تصویر خانه خودشون اومد که چراغها خاموشه وتاریکه وخونه نامرتب هستش به خودم گفتم پس برای همین بوده که اثاثش رو در خونه خودش درست نچیده بود وهمه نامرتب وسط خونه پخش وپلابوده وبه خونش نظم نمیداده، علاقه ای به اونجاموندن نداشته. در این خونه جدید که سبک خونه های قدیمی بود، آشپزخانش داخل ساختمان نبود ومیومدی داخل حیاط وبعد میرفتی داخل یه زیرزمین واونجا آشپزخانه بود، یه لحظه مادرشوهرم رو در گوشه ای تاریک دیدم گفت بیابریم خونه ما، من حرفی نداشتم ولی دیگه مادرشوهرمو ندیدم، خواهرشوهرم مهمونای زیادی داشت که نمیشناختم اونها رو، واز طرف خانواده خودش فقط من مهمونش بودم. مقدار زیادی دم پخت شوید با یه عالمه گوشت پخته بود ومن تعجب میکردم ازاین ولخرجیش! یه بشقاب پر از گوشت وشوید پلو روهم به من داد.موقع غذاخوردن خیلی حس خوبی نسبت به خواهرشوهرم بهم دست داد(دربیداری ما اصلا رابطه ای نداریم، وهمو دیر میبینیم) بعدازاتمام غذامقداری ظرفها رو خودش شست چندین بشقاب چرب روهم من کمکش شستم. بعد ازتن یه مرد که نمیدونم کی بود چندین پیراهن که روهم پوشیده بود واز عرق شوره زده بود دراوردم ودر سینک ظرفشویی شستم.یه اقای بازیگر شوخ طبع در عالم خواب شوهرم بود که درهمین حین از راه رسید وبا مهمونای خواهرشوهرم شروع به سلام وخوش و بش کرد. بعد دیدم یه عالمه بند رخت توی همون زیرزمین که آشپزخانه اش بود بسته بود وروش لباس پهن کرده بود، باخودم گفتم چرا لباسها روتوی حیاط پهن نکرده تا آفتاب بخوره!؟ منم به همین خاطر همونجا لابلای لباسها، لباسهایی (لباسها مال خودم نبودندوانگار همش مال خواهرشوهرم بودند) که شسته بودم رو جا دادم وپهن کردم که توی اونها یه لباس زیر صورتی رنگ مربوط به دختر7ساله اشم بود که من شسته بودم وخودم با دیدنش تعجب کردم که من شستم!ممنون. خانم هراتی عزیز سوالی دارم که شاید پاسخش رو شما بدونید، من با مادرشوهر وخواهرشوهربزرگم دعواو مشکلات وقهر طولانی داشتم وهم اکنون فقط با مادرشوهرم آشتی کردم وبا این خواهرشوهرکوچکم اختلاف وناراحتی نداشتم گرچه طرفدار خانوادش هست ولی ظاهرا باهام خوبه وبی حرمتی بهم نکرده، برام سواله پس چرا چند وقته ایشون به خوابم میاد ومیادجلو سلام وروبوسی میکنه در حالیکه یاچهرش سیاهو وزشته یا در تاریکی مشغول نمازه وناراحته، یعنی ایشون بامن دو رو بودند وکاری کردند که احیانا پشیمانندو من نمیدانم؟ بسیار ممنونم.

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۲:۵۰:۲۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. خواهر شوهر شما می خواهد روابط خودش را با پدر و مادرش قویتر کند و اجتماعی تز از قبل برخورد کند. اینکه او را در سیاهی دیده اید، دلیل بر وجود مشکلات و مسائلی دارد که قبل از این در زندگی او وجود داشته و از خوابتان معلوم نیست که دلیلش چه بوده. شوید پلو به این اشاره می کند که او سعی می کند مثبت اندیش باشد و منفی بافی نکند و سعی می کند که سردیها را کنار بگذارد. او در گذشته اشتباهاتی کرده که رفتار بدی داشته و شستن رخت در واقع شستن گناه اوست و اینکه او می خواهد شروعی تازه داشته باشد. همینطور شستن ظرفها به برنامه ریزی برای آینده اشاره می کند و اینکه او می خواهد طرز فکر مثبتی داشته باشد. من نمی توانم برای شما از چیزی بگویم که در خوابتان نیست. اینکه چهره او سیاه است شاید به دلیل این مسئله باشد که سعی می کند که رازی را بپوشاند ولی نماز او نشان دهنده ی ایمان اوست و نباید او را خبیث بدانید. شما کارتان را به خدای بزرگ بسپارید که اگر کسی در حق شما بدی کند، تقاص آن را خداوند به او خواهد داد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۵ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۲۳:۴۱
Raha

Raha : سلام روزتون بخیر و شادی خواب دیدم متوجه نشدم که تو یه کشور دیگم دیدیم خانه هایی رو مردم به طرف دریا هل میدن میندازن تو اب بعد که مقداری حساس شدم رفتم جلوتر دیدم مردم کشور ترکیه خانه های قدیمی رو که به نظر من خیلیم جدید بود و اجرهای خیلی تمیز داشت میگفتم اینا رو میندازیم به اب دریااب دریا خودش میبره و ما جاش خونه های جدید ومدرن میسازیم
وقتی خونه ها رو با اون بلندی مینداختن تو اب دریا میرفتن تو اب تا کم تو اب بودن خونه رو هل میدادن اب هم کم کم کمک میکرد تا جایی میبردن که انگار ابشار بود خونه میافتاد کلا پایین بعد همه شاد بودن ولی من اصلا نمیفهمیدم چرا اخه خانه به این تمیزی دست نخورده ای
و اینکه چند تا اسکله خانه اهن تو اب بود مثل خانه نساخته و همه خیلی زحمت میکشیدن و میرفتن خونه جدید بسازن واسم خیلی این کارشون جدید و امروزی بود

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۰۶:۱۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. زندگی شما دچار هرج و مرج خواهد شد و نسبت به موضوعی عصبانی خواهید شد. مردم سعی می کنند که افکار قدیمی شان را جایگزین افکاری مدرن کنند و تمام پایه های اخلاقی و روحیه شان را از نو بنا کنند. احساسات آنان عوض خواهد شد. این خواب به تغییرات اصولی در زندگی مردم اشاره می کند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۴۸:۴۲
sogoljan

sogoljan : البته استاد چون اعداد برای شما مفهوم دارند فراموش کردم در متن خواب خانه بنویسم که مادرم سه تا اتاق داشتن به همین شکل و وضعیت. ممنونم

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۳۴:۵۹
sogoljan

sogoljan : سلام امیدوارم هر روز بهتر از دیروز باشین.خواستگاری که خیلی قبل پیش داشتمو خواب دیدم اما چون مال چند وقت پیشه تقریبا فراموشش کردم و فقط یادمه بهش گفتم اگر تو ماه هستی من خورشیدم. بعد جریانات زیادی دیدم ولی این یادمه که یه خونه بزرگ داشتم با یه پنجره بزرگ که نور خورشید تمام خونه رو روشن کرده بود مادرم دراز کشیده بود و تلویزیون نگاه میکرد من با خودم میگفتم من تو خونش آرامش نداشتم حالا ببین اون تو خونه من چقد راحته اگه هرچی بخوادم بهش میدم اما من هیچ اختیاری تو خونش نداشتم. یخچالم پر بود و میگفتم حتی اگه هرچی دشنمن دارم بیان خونم بازم خونه من جا داره و بزرگه و راهشون میدم. ناگهان مادرم خواست بره از خونه خودش چیزی بیاره من گفتم من میریم برات میارم تو بشین از تو یخچال خوراکی بردار بخور و فیلم ببین وقتی رفتم خونش دیدم در خونه خیلی کوتاهه و یه در بیشتر نداره و جنس خونه از کاه گله و از در بصورت نشسته و به سختی وارد شدم تو خونه هیچی نبود خواستم بشینم سرم به سقف میخورد خواستم دراز بکشم اما پاید پاهامو جمع میکردم و جا نمیشدم. با خودم گفتم ابن خونه فقط قد دونفر جا داره اونم بضورت نشسته و خمیده گفتم چطوری اینجا زندگی میکنه برای همینه از خونه من نمیخواد بره و طوری رفتار میکنه انگار خونه منم مال اونه خودمو از خونه ماردم کشیدم بیرون داشتم خفه میشدمو بقیه خوابم یادم نیست. ممنون از صبرتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۱۱:۱۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما روح بزرگی دارید و وجودتان سرشار از امید است. با سخاوت و مهربان هستید و منابع دست نخورده ی زیادی دارید که قابل استفاده هستند. شخصیت شما قوی است. مادر شما اما بسیار تحت فشار قرار دارد و مشکلات بسیار زیادی در زندگی او وجود دارد. این مشکلات از گذشته و حال و آینده خبر می دهد و در سه موضع زندگی او همیشه مشکلات وجود داشته اند. یا جسم و روح و ذهن او بی کفایت و ناکافی است. سقف آرزوهایش کوتاه و ناامید است و با دیگران از در دوستی وارد نمی شود و بخل می ورزد. او گوشه گیر و منزوی است و این روحیه ی او البته که برای شما تنگ و خفقان آور است. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۲ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۳۵:۴۳
Mehdi

Mehdi : سلام خانم هراتی
همسر من خواب دیده خونمونو جابجا کردیم و رفتیم به یک خونه خیلی قدیمی تو پایین شهر کف حیاط خونه از سیمان بود که سیمانشم کنده کاری شده بود ودیوارهای خونه ریخته شده بود و ما از روی ناراحتی که چرا خونمونو جابجا کردیم تو سر خودمون می زدیم به خصوص خود من خیلی ناراحت بودم و حتی حاضر نبودم سرویس محل کارم بیاد اونجا منو سوار کنه

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۱۸:۰۰:۵۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما از روشهای فکری قدیمی و باورهای اشتباهی پیروی می کنید که موجب می شود به دردسر بیافتید و مشکلات زیادی را برای خودتان به وجود می آورید. از درهم برهمی عاطفی رنج می برید و احساس بی حرمتی خواهید کرد. خواب شما هشداری است که راهی که برای زندگی تان پیش گرفته اید بسیار اشتباه است. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۴ تیر ۱۳۹۸ ساعت ۲۲:۵۶:۳۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.