تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مهدخت : با سلام و احترام
من دیشب خواب دیدم، با چادر سفید گل گلی از خونه اومدم بیرون و من و خواهر کوچیکم رفتیم دم در یه ساختمان دو طبقهٔ بزرگ که تو بیداری آشنا نبود. بعد دیدم اونجا یه عروسی بزرگی گرفتند و جمعیت زیادی بود. بعد پیش خودم گفتم طبقهٔ بالایی اینجا، آقای فلانی و خانمش (همسایهٔ قبلی ما) مینشستند، نکنه رفتند ازینجا، بعد تو این فکر بودم که یه خانم مسنی بهم گفت بله، اینجا آقای... مینشست. خانمش اصلأ اهل زندگی نبود و هیچ وقت خونه نبود، آخر هفته میومد خونه که مثلاً بگم منم هستم. بعد گفت اینا اینجا مستأجر بودند و پنج شنبه هفتهٔ پیش ازین جا رفتند و بعد از خواب بیدار شدم (لازم به ذکره که این آقا و خانمش وقتی همسایهٔ ما بودند روابطشون با هم اصلا خوب نبود و رفتند دو تا کوچهٔ پایین تر ما خونه خریدند که البته این خونه ای که تو خواب دیدم شبیه خونهٔ ایشون نبود)
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما اعتماد به نفستان بالاست و همه از شما تعریف مثبت می کنند و شما به خودتان افتخار می کنید. خانم و اقایی که می فرمایید اختلافشان با هم بالا گرفته و با مشکلات زیادی مواجه هستند. احتمالا زندگی شان به هم خواهد خورد ولی شما به موفقیت خواهید رسید. تشکر از همراهیتون
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
امیدوارم که حالتون خوب باشه،یاد شما رو زمان نیایشهام هیچ موقع فراموش نمیکنم
من خواب دیدم یک مرغ ماهی خوار خیلی بزرگ به خونه ما اومده و من خیبی ازش ترسیدم وفرار میکنم و انکار به خاطر من وارد خونه شده بود توی اتاق رفتم و در رو بستم واز منقار خیلی بزرگش که خیلی بهمن نزدیک میشد ترسیده بودم در اینجا از خواب پریدم و بلافاصله خواب رفتم و دیدم که ازدواج مجدد انجام دادم و توی یک خونه جدید هستم ،خونه خیلی بزرگ بود و اتاقهای خیلی بزرگی داشت،تعدادشویادم نیست ولی وسایل خونه به شیکی خونه پدرم نبودن و من به مامانم گفتم لباسشویی و ظرفشویی ندارم که مادرم گفتن برات میفرستم همون لباسشویی و ظرفشویی خودم از ازدواج قبلیم که الان مادرم دارن ازش استفاده میکنن چون جنسشون خوب بود بعد بهش گفتم میز ناهار خوریمونفرست چون به ست خونه نمیاد،شوهرم رو دیدم اسمش محسن بد(هم نام یک خاستگار گذشتم) ولی چهرش و ظاهرش ان نبود ،یک پسر لاغر با قد کوتاه بود و من توی خواب خیلی احساس ارامش داشتم از وجودش به هم احترام میگذاشتیم،توی خواب به جسه اش نگاه کردم و گفتم من شوهر درشت اندام قد بلند میخواستم ولی چقدر این پسر رو دوست داشتم.یک جا بیرون رفت با دوستش و گفت زود بر میکردم و برگشت و موهاش رو خیلی درست میکرد در واقع به موهاش میرسید،یک جا حلقه ازدواجش رو داد دست دوستش و دوستش با وسیلع ایی مثل چوب با حلقه بازی میکرد و من ناراحت شدم و گفتم مارت اصلا درست نیست و شوهرم توی خواب حلقه رو پس گرفت و احساس کردم ۳تا حلقه هستن که در انگشت گذاشت توی خواب یک مرد همسایه بود که به من نظر بدی داشت و من همش به شوهرم میگفتم تو خونه نباشی این مرد همسایه و یکی دیگشون ممکنه بیاد و به من تجاوز کنه و استرس این مسئله رو گرفته بودم و امنیت در خونه رو چک میکردم(در خواب شب اول ازدواجک بود )کل سر و بدنم رو رنگ زدم وشستم و با لیف بدنم رو میشستم و ،در قسمتی از خواب توی یخچال خونم رو نگاه کردم و دیدم پر از کباب کوبیده و بادمجان سرخ شده هست که خیلی خوشمزه بودن و به دوستم هم دادم که بخوره،انگار غذای عروسیم بود یک جای دیگه با دوست پسرم ایران نیست و چند با باهاش سفر رفتم که هم اسم همون پسری بود توی خواب که همسرم شده بود با اسانسور به پایین رفتیم و دوباره به بالا برگشتیم و توی اسانسور من رو بوسید و من فکر کردم شاید همین شوهرم شده و اگر لین نباشه من یک خانم متاهل هستم و نباید اجازه میدادم ببوسم،موقع پیاده شدن از اسانسور اون همراه با استثانسور یک طبقه پایین رفت و دوباره بالا برگشت که کشس متپجه نشه ما با هم در اسانسور بودیم
پیشاپیش مننونم از تعبیر زیباتون و معذرت میخپام که طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. توانایی شما برای کشف ضمیر ناخودآگاهتان بالاست. شما با اعتماد به نفس، دور اندیش، موقع شناس و با ثبات هستید. شما به انجام کاری یا به کسی مجددا متعهد خواهید شد و می خواهید که گذشته را فراموش کنید و اشتباهات قبلی را بشویید برود و از تجاربتان استفاده کنید. می خواهید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و به پیش بروید. شما گشایش کار می یابید و به خوبی کارتان را در حد توانتان به پیش می برید. سعی می کنید که درست فکر کنید و کارتان را بازیچه قرار ندهید. شما سعی می کنید که کارتان را خوب انجام دهید تا موفق باشید و کسی حقوقتان را پایمال نکند. می خواهید افکارتان را تازه کنید و نگرانیهایتان را بشویید برود. از لحاظ مالی بسیار غنی خواهید بود. شما در بالا پایین های زندگی تصمیم می گیرید که دوست تان که خارج است را فراموش کنید و یا او را جدی نگیرید. تشکر از همراهیتون.
فرينا : سلام عزيزم روز بخير
يه آقايي پول ما رو خورده و ما حكم جلبش رو گرفتيم و دنبال كاراش هستيم تا پولمون رو بده
ديشب خواب ديدم رفتم خونه اين آقا ،خانمش خانم خيلى خوب بود و با ما رفتار خوبى داشت و از همه چيز بى خبر بود، ما هم ماجرا رو به خانمش نگفتيم، يه پسر دارن اين آقا كه توى خواب همش بغل من بود خانمش ناراضى بود، بهم ميگفت كه شوهرش از صبح تا شب همش نقشه ميكشه ديدم روى شيشه ماشين و اينور اونور خونه نقشه هايي كه كشيده كپيشون همه جاچسبيده بود مثل نقشه خونه يا نقشه هاى هندسه بود ، يكدفعه اون آقا با يك عده مرد اومد خونشون و بدون اينكه منو ببينه من يواشكى پسرش رو برداشتم رفتم خونه همسايه، خانمش هم ناراحت بود كه اين هميشه بى خبر مهمون مياره، داشتم ميرفتم خونه همسايه از پله هاى همسايه ميخواستم برم پايين كه ترسيدم گفتم اين پسر از دستم نيفته ، همسايه رو صدا زدم پسر رو دادم بهش ديگه نديدم از پله برم پايين ممنون ميشم تعبير اين خواب رو بهم بگيد كه طبق اين خواب ما موفق ميشيم؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. او برای رسیدن به موفقیت برنامه ریزی کرده است و در مقابل شما قدرت و زور بیشتری از خودش نشان می دهد و ظاهرا برگ برنده دست اوست. ولی شما هم تا نیمه ی راه پیش رفته اید و نتیجه ی پروژه را در دست دارید و سعی می کنید که حمایت کافی برای خودتان به دست بیاورید. ولی بیشتر از این از خوابتان مشخص نیست. تشکر از همراهیتون.
Sahar : سلام روز بخیر
خواب دیدم خونمو تروتمیز میکنم و منتظر مهمونم ولی خونم خونه الانم نبود جای دیگه ای بودم ک از خونه الانم بزرگتر بود و شیکتر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما روحیه تان را قویتر و بهتر از امروز می کنید و مثبت اندیش نشسته اید و منتظر اتفاقات خوب هستید و می خواهید که دوستان بهتری در زندگی تان پیدا کنید و شرایط زندگی تان بهتر شود. تشکر از همراهیتون.
mmar : سلام خانم هراتی ، وقتتون بخیر. صبح بعد از نماز، خواب اتفاقاتی رو دیدم که صحنه واضح ترش این بود که انگار قصد داشتم ی آپارتمان قدیمی رو بخرم که مشاور املاک و ی همکار خیلی قدیمی که نماینده مالک بود اونجا حضور داشتن و میگن واحد ۴۸ من تنها سوار آسانسور قدیمی میشم ولی فقط ۲ تا دکمه داشت و من تعجب می کنم یکی از دکمه ها رو میزنم و آسانسور چند طبقه میره بالا تو اون طبقه پیاده نمیشم فقط یادم می افته که اسانسور خیلی اومده بالا ومن مسیر رو می بینم در اسانسور رو می بندم بدون دیدن اپارتمان و از ترس اسانسور ( در واقعیت هم بسیار از اسانسور می ترسم) از همون طبقه میام پایین پیش اونها و بعد قرارداد رو امضا می کنم البته اتفاق های بعدش هم بود که ی همکار دیگه ام رابطه عاطفی منو می خواد بهم بزنه با ی آقای سن بالا و اون آقا بهم ی انگشتر عقیق بیضی نارنجی میده و میگه منو ول کن و برو و انگشتر رو دست چپ ام می کنم و میرم ( اگه دو تعبیر متفاوت نیازهست فقط صحنه اول رو لطف کنید تعبیر بفرمایید- با سپاس فراوان)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما می خواهید از یک روش قدیمی برای رسیدن به ثروت استفاده کنید و ایده ای را می پذیرید. که در صورت قبول این ایده، دور دور شماست اوضاع به نفع شماست و شما به موفقیت و ثروت خواهید رسید. خواست خداوند این است که شما به نشاط و سرزندگی برسید و جسم و روح و ذهنتان در آرامش باشد. شما اما نگران هستید که این ایده را بپذیرید یا خیر و شما در نهایت توافق می کنید که مسئولیت این ایده و موقعیت را بپذیرید. همکار دیگر شما می خواهد رای شما را بزند و می گوید که این کار یا ایده به درد نمی خورد. ولی شما با قبول این تعهد موقعیت پیدا می کنید که افق های دیدتان را گسترش دهید و به علایق جدید و سمت و سوهای جدید در زندگی فکر کنید. شما طبیعتی اجتماعی و برون گرا و متواضع دارید. شما می توانید اگر از این کار خوشتان نیامد کار مورد علاقه تان را بعدا از همان طریق پیدا کنید. ( اگر وسط خواب بیدار نشدید و دنبال هم دیدید، یک خواب هستند و در تعبیر من هم اشکال بوجود نمی آید). تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید
خواب دیدم رفتم خونه ی دختر خالم ( در واقعیت باهم رفت وامد نداریم و خونشونو تا حالا ندیدم ) وارد یه اتاق شدم که اتاق شوهرش بود ویه در به حیاط پشتی خونه داشت در و باز کردم دیدم دیوار حیاط قناصه وکفش شیب داره و دور تادور حیاط، دیوار خونه ها خیلی بلنده بر گشتم داخل اتاق شوهرش دیدم یه لب تاب روشن روی زمینه و یه پارچه روش انداخته سریع اومدم بیرون گفتم اگه شوهرش منو اینجا ببینه خیلی بده . در یه اتاق دیگه باز بود که نامرتب بود ورختخواب ها پهن بود . یه اتاق دیگه بود که یه تخت توش بود وپسر بزرگش روی اون خواب بود و تازه بیدار شده بود من سریع حجابمو گرفتم که منو نبینه وگفتم این خونه چقدر اتاق داره که صدایی گفت ۴ تا اتاق داره در ضمن خونه کهنه وقدیمی بود وسایلش هم همینطور . ممنون از لطف وتوجه تون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی دخترخاله شما به شدت مادیگرایانه است و او و همسرش نمی خواهند که مطلقا راجع به کارهایشان و منابع درامدشان با کسی صحبت کنند. همسر او ارتباطات مخفی با کسانی دارد که تمایلی ندارد کسی از او با خبر باشد. به شدت از خودشان محافظت می کنند و درامد مخفی دارند که کسی از آن با خبر نیست. از لحاظ شرایط زندگی هم روابط خیلی خوبی با هم ندارند. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام. وقت بخیر. خواب دیدم رفتم خونه خواهرشوهرکوچکم اما در خونه خودشون ساکن نبود وازاین بابت خوشحال بود، سلام وروبوسی کردیم، ومیگفت خداروشکر اومدم توی یه خانه حیاط دار، فعلا خانواده پدرشوهرم مشهد هستند وما خونه اونا ساکنیم وقراره یاهمینجا رو با خونه خودمون عوض کنیم و1ونیم میلیاردهم سر بدیم ویا جای دیگری رو بخریم. (دربیداری خونه نوساز وخوب وحیاط دار دارند) یک لحظه در ذهنم تصویر خانه خودشون اومد که چراغها خاموشه وتاریکه وخونه نامرتب هستش به خودم گفتم پس برای همین بوده که اثاثش رو در خونه خودش درست نچیده بود وهمه نامرتب وسط خونه پخش وپلابوده وبه خونش نظم نمیداده، علاقه ای به اونجاموندن نداشته. در این خونه جدید که سبک خونه های قدیمی بود، آشپزخانش داخل ساختمان نبود ومیومدی داخل حیاط وبعد میرفتی داخل یه زیرزمین واونجا آشپزخانه بود، یه لحظه مادرشوهرم رو در گوشه ای تاریک دیدم گفت بیابریم خونه ما، من حرفی نداشتم ولی دیگه مادرشوهرمو ندیدم، خواهرشوهرم مهمونای زیادی داشت که نمیشناختم اونها رو، واز طرف خانواده خودش فقط من مهمونش بودم. مقدار زیادی دم پخت شوید با یه عالمه گوشت پخته بود ومن تعجب میکردم ازاین ولخرجیش! یه بشقاب پر از گوشت وشوید پلو روهم به من داد.موقع غذاخوردن خیلی حس خوبی نسبت به خواهرشوهرم بهم دست داد(دربیداری ما اصلا رابطه ای نداریم، وهمو دیر میبینیم) بعدازاتمام غذامقداری ظرفها رو خودش شست چندین بشقاب چرب روهم من کمکش شستم. بعد ازتن یه مرد که نمیدونم کی بود چندین پیراهن که روهم پوشیده بود واز عرق شوره زده بود دراوردم ودر سینک ظرفشویی شستم.یه اقای بازیگر شوخ طبع در عالم خواب شوهرم بود که درهمین حین از راه رسید وبا مهمونای خواهرشوهرم شروع به سلام وخوش و بش کرد. بعد دیدم یه عالمه بند رخت توی همون زیرزمین که آشپزخانه اش بود بسته بود وروش لباس پهن کرده بود، باخودم گفتم چرا لباسها روتوی حیاط پهن نکرده تا آفتاب بخوره!؟ منم به همین خاطر همونجا لابلای لباسها، لباسهایی (لباسها مال خودم نبودندوانگار همش مال خواهرشوهرم بودند) که شسته بودم رو جا دادم وپهن کردم که توی اونها یه لباس زیر صورتی رنگ مربوط به دختر7ساله اشم بود که من شسته بودم وخودم با دیدنش تعجب کردم که من شستم!ممنون. خانم هراتی عزیز سوالی دارم که شاید پاسخش رو شما بدونید، من با مادرشوهر وخواهرشوهربزرگم دعواو مشکلات وقهر طولانی داشتم وهم اکنون فقط با مادرشوهرم آشتی کردم وبا این خواهرشوهرکوچکم اختلاف وناراحتی نداشتم گرچه طرفدار خانوادش هست ولی ظاهرا باهام خوبه وبی حرمتی بهم نکرده، برام سواله پس چرا چند وقته ایشون به خوابم میاد ومیادجلو سلام وروبوسی میکنه در حالیکه یاچهرش سیاهو وزشته یا در تاریکی مشغول نمازه وناراحته، یعنی ایشون بامن دو رو بودند وکاری کردند که احیانا پشیمانندو من نمیدانم؟ بسیار ممنونم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. خواهر شوهر شما می خواهد روابط خودش را با پدر و مادرش قویتر کند و اجتماعی تز از قبل برخورد کند. اینکه او را در سیاهی دیده اید، دلیل بر وجود مشکلات و مسائلی دارد که قبل از این در زندگی او وجود داشته و از خوابتان معلوم نیست که دلیلش چه بوده. شوید پلو به این اشاره می کند که او سعی می کند مثبت اندیش باشد و منفی بافی نکند و سعی می کند که سردیها را کنار بگذارد. او در گذشته اشتباهاتی کرده که رفتار بدی داشته و شستن رخت در واقع شستن گناه اوست و اینکه او می خواهد شروعی تازه داشته باشد. همینطور شستن ظرفها به برنامه ریزی برای آینده اشاره می کند و اینکه او می خواهد طرز فکر مثبتی داشته باشد. من نمی توانم برای شما از چیزی بگویم که در خوابتان نیست. اینکه چهره او سیاه است شاید به دلیل این مسئله باشد که سعی می کند که رازی را بپوشاند ولی نماز او نشان دهنده ی ایمان اوست و نباید او را خبیث بدانید. شما کارتان را به خدای بزرگ بسپارید که اگر کسی در حق شما بدی کند، تقاص آن را خداوند به او خواهد داد. تشکر از همراهیتون.
Raha : سلام روزتون بخیر و شادی خواب دیدم متوجه نشدم که تو یه کشور دیگم دیدیم خانه هایی رو مردم به طرف دریا هل میدن میندازن تو اب بعد که مقداری حساس شدم رفتم جلوتر دیدم مردم کشور ترکیه خانه های قدیمی رو که به نظر من خیلیم جدید بود و اجرهای خیلی تمیز داشت میگفتم اینا رو میندازیم به اب دریااب دریا خودش میبره و ما جاش خونه های جدید ومدرن میسازیم
وقتی خونه ها رو با اون بلندی مینداختن تو اب دریا میرفتن تو اب تا کم تو اب بودن خونه رو هل میدادن اب هم کم کم کمک میکرد تا جایی میبردن که انگار ابشار بود خونه میافتاد کلا پایین بعد همه شاد بودن ولی من اصلا نمیفهمیدم چرا اخه خانه به این تمیزی دست نخورده ای
و اینکه چند تا اسکله خانه اهن تو اب بود مثل خانه نساخته و همه خیلی زحمت میکشیدن و میرفتن خونه جدید بسازن واسم خیلی این کارشون جدید و امروزی بود
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی شما دچار هرج و مرج خواهد شد و نسبت به موضوعی عصبانی خواهید شد. مردم سعی می کنند که افکار قدیمی شان را جایگزین افکاری مدرن کنند و تمام پایه های اخلاقی و روحیه شان را از نو بنا کنند. احساسات آنان عوض خواهد شد. این خواب به تغییرات اصولی در زندگی مردم اشاره می کند. تشکر از همراهیتون.
سارا : سلام وعرض ادب
خواب دیدم انگار تو خونه باغیمون که هنوز نیمه کارست مهمان دارم ودایی و زن دایی شوهرم با تعدادی دیگه اونجا بودیم اقایون داشتن تو تلوزیون فوتبال می دیدن وما هم انهارو نگاه می کردیم بعد دیدم با زن دایی شوهرم کنار حیاط نشسته بودیم دیدم قسمت بالای حیاط بالاتر از پایین حیاط هست گود برداری شده بود وبا قسمت پایین حیاط هم سطح شده بود بعد زن دایی شوهرم گفت می خوام برم دستشویی گفتم بیا خیالت راحت اون هفته دستشویی رو شستم خیلی تمیز ه در دستشویی رو که باز کردم دیم تو کاسه دستشویی مدفوع کردن ونشوستن وخیلی کثیفه شروع به شستن کردم گردو خاک توالت و شستم ولی مدفوع کاسه توالت پاک نمی شد بعد دیدم خواهرم و شوهر خواهرم و دوتا پسرش امدن تو توالت رو فرشی و از این چیزا بشورن من بهشون گفتم برو بیرون اعصابم خورد میشه اینجا که جای
روفرشی شستن نیست کاسه توالت خیلی کثیفه بعد دیدم دادمادمون دوتا حوله ابی و سفید نمدار انداخته رو کاسه توالت که مدفوعا به اصطلاح خیس بخوره و تمیز بشه وهی در مورد شوهرم که چه طوری باید خرج کنه حرف می زدن بعد دیدم یکی از خانماه هنرپیشه انگار تو خونه ما نظافت می کرد ومن بهش غر می زدم چرا توالت انقدر کثیفه مگه تمیز نمی کنی چرا باید توالت انقدر کثیف باشه اونم بهش بر خورد بعددیدم یه تعدادی هنرپیشه ها امدن دور ما وتولد اون خانم که انگار ب ای ما کار می کردو با یه کیک تبریک گفتن
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما راجع به مسائل اقتصادی و افکار مالی تان با دیگران ص حبت خواهید کرد و آقایان فامیلتان با هم حالت رقابتی دارند و هر کدام می خواهند از دیگری در زندگی بیشتر پیشرفت کنند. در قامیل شما بزرگتر ها که تجارب بیشتری دارند افتاده تر رفتار می کنند و عاقلتر و موفق تر عمل می کنند. خانم دایی همسرتان مشکلاتی در زندگی دارد که سعی می کند برای شما درددل کند. البته قبلا کسان دیگری مشکلاتشان را سر شما خراب کرده اند و دردل کرده اند و هنوز شما نتونسته اید مسائل و مشکلات آنان را حل کنید. خواهرتان هم به همراه شوهرش سعی می کنند که ظاهر سازی کنند که کارها خوب به نظر برسد ولی این کار آنان شما را عصبانی می کند چون با ظاهرسازی نمی توان عمق مشکلات را از بین برد. داماد شما می خواهد خودش را فداکار و از خودگذشته نشان دهد و مشکلات دیگران را درک کند و کم کم باعث حل این مشکلات شود. در خانواده ی شما کسی هست که خیلی فیلم و نقش بازی می کند و تظاهر به خوب بودن و حل اختلافات می کند ولی در واقع اهمیت چندانی به مشکلات دیگران نمی دهد. شما از این آدمهایی که نقش بازی می کنند خوشتان نمی اید ولی به زودی زندگی خود این خانم هنرپیشه ( که فیلم بازی می کند) متحول خواهد شد و خودش هم با مشکلاتی مواجه می شود که آنوقت خواهد فهمید که بی تفاوت بودن در مقابل نگرانی های دیگران چه مزه دارد. تشکر از همراهیتون.
Mehdi : سلام خانم هراتی
همسر من خواب دیده خونمونو جابجا کردیم و رفتیم به یک خونه خیلی قدیمی تو پایین شهر کف حیاط خونه از سیمان بود که سیمانشم کنده کاری شده بود ودیوارهای خونه ریخته شده بود و ما از روی ناراحتی که چرا خونمونو جابجا کردیم تو سر خودمون می زدیم به خصوص خود من خیلی ناراحت بودم و حتی حاضر نبودم سرویس محل کارم بیاد اونجا منو سوار کنه
فریبا هراتی
: سلام. شما از روشهای فکری قدیمی و باورهای اشتباهی پیروی می کنید که موجب می شود به دردسر بیافتید و مشکلات زیادی را برای خودتان به وجود می آورید. از درهم برهمی عاطفی رنج می برید و احساس بی حرمتی خواهید کرد. خواب شما هشداری است که راهی که برای زندگی تان پیش گرفته اید بسیار اشتباه است. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.