تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
bahare : شب جمعه در خواب دیدم که به همراه دو فرزندم ( همسرم با ما نبود) در خانه بسیار بزرگی هستم که میدانم آن خانه از آن من است و به تازگی مالکش شده ام ، در خواب از بزرگی و زیبایی خانه مبهوتم، طبقه پایین خانه سرتاسر آشپزخانه است ، سه تا یخچال داشت در هرکدام را باز میکردم پر از مواد غذایی بود ، یک عالمه سبد ميوه پر از سیب سبز،و گلابی آنجا بود ،که خودم از زیاد بودنش تعجب کرده بودم،دیدم سه در آهنی وجود دارد که من هر سه را قفل زدم تا کسی وارد خانه ام نشود، به حیاط رفتم آنقدر بزرگ بود که استخر و باغ داشت، استخر با لوله بسیار بزرگی که آبی بسیار زلال ازش خارج میشد در حال پر شدن بود باغ سرسبز بزرگی در انتهای حیاط بود، برگشتم به خانه نگاه کردم رنگی آبی آسمانی داشت و در دل می گفتم باید چند خدمتکار بگیرم. فقط به گمانم باید موزاییک های کف حیاط به روز نبود و باید. عوض میشدند،
ممنونم خانم هراتی بزرگوار.
فریبا هراتی
: سلام. زندگی شما متحول خواهد شد و ایده ی تازه ای به ذهنتان می رسد. شما به ثروت می رسید و رفاه و امنیت کاملی خواهید یافت و درک شما بالاتر خواهد رفت. منابع دست نخورده ی زیادی دارید و از شما حمایت خواهد شد. صحت و سلامت و عشق و ثروت زیادی خواهید یافت. شما به این راحتی ها کسی را هرگز در دلتان جا نمی دهید و دلتان را به روی دیگران قفل کرده اید تا گول کسی را نخورید. شما می خواهید احساسات مثبت و شروعی تازه داشته باشید. ثروت و روابط مالی زیادی خواهید داشت. امیدهای زیادی در سر شما وجود دارد که می خواهید انها را عملی کنید و به آرمانهای بلندتان برسید. دل شما خوش است و خوشبین هستید. شما می خواهید فرمانروای زندگی خودتان باشید و در انجام کارهایتان اختیار تمام داشته باشید. شما می خواهید مولفه های مدرنتری را برای ساختار زندگی تان به کار ببرید و از عقاید قدیمی و سنتی اجتناب کنید؛ خصوصا در روابط احتماعی تان با دیگران. تشکر از همراهیتون.
bahare : سلام،عید بر شما مبارک.
شب جمعه در خواب دیدم که به همراه دو فرزندم ( همسرم با ما نبود) در خانه بسیار بزرگی هستم که میدانم آن خانه از آن من است و به تازگی مالکش شده ام ، در خواب از بزرگی و زیبایی خانه مبهوتم، طبقه پایین خانه سرتاسر آشپزخانه است ، سه تا یخچال داشت در هرکدام را باز میکردم پر از مواد غذایی بود ، یک عالمه سبد ميوه پر از سیب سبز،و گلابی آنجا بود ،که خودم از زیاد بودنش تعجب کرده بودم،دیدم سه در آهنی وجود دارد که من هر سه را قفل زدم تا کسی وارد خانه ام نشود، به حیاط رفتم آنقدر بزرگ بود که استخر و باغ داشت، استخر با لوله بسیار بزرگی که آبی بسیار زلال ازش خارج میشد در حال پر شدن بود باغ سرسبز بزرگی در انتهای حیاط بود، برگشتم به خانه نگاه کردم رنگی آبی آسمانی داشت و در دل می گفتم باید چند خدمتکار بگیرم. فقط به گمانم باید موزاییک های کف حیاط به روز نبود و باید. عوض میشدند،
ممنونم خانم هراتی بزرگوار.
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت که هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است، و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید. درنوبت هستید..
غ ش : سلام وقت بخیر
من به تازگی از همسرم جدا شدم و در مدت عده هستم. خیلی مسخره ازهم جداشیدیم هنوز همو دوست داریم و منتظره برگشتش هستم. در خانه ای اجاره ای و تنها زندگی میکنم.
باتوجه به زندگیم، خواب دیدم:
توی خونم نشسته بودم یهو کلید انداختن تو در اومدن تو یک پیرمرد و دو پیرزن، و گفتن 3دنگ خونه سهم همسرت رو خریدیم، تو توی سه دنگ سهم خودت زندگی کن ما توی سه دنگ خونه سهم خودمون، من خیلی تو خواب حرص خوردم و ناراحت شدم.
ممنون از شما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همسر شما احتمال قوی برنخواهد گشت و او می خواهد اختیار خودش را داشته باشد و آزادی ها و ثروت خودش را داشته باشد و اختیارش را به شما نمی سپرد. پیرزن اشاره به دنیا می کند که اگر همسرتان به ثروتی رسیده، دنیا به او رو آورده و حمایت مالی شما را لازم ندارد و تجارب کافی و عقل هم کسب کرده ( پیرمرد). تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام روزتون بخیر
خواب میدیدم که دختربرادرم خونه فعلیش که خونه نسبتا خوب و جای خوب تهران فروخته و رفته یه جای دیگه خریده ما به اتفاق خانواده مادریش رفتیم خونشون و باورمون نمیشد یه خونه خریده بود جای خیلی بدی کلی باید مسیر بدی و پیاده میرفتی تا به خونه میرسیدی و بعدشهم خونه خیلی بد و غیر قابل تصور بود و ما تعجب کرده بودیم که چرا یه همچین خونه ای و خریده
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دختر برادرتان ایده ای در سرش دارد که می خواهد آن را عملی کند که خیلی فکر بدی است یا روحیه اش خیلی خراب است و احساس موفقیت نمی کند. برای رسیدن به هدفش او مجبور است که خیلی سختی بکشد و زمان بگذارد و از خودش مایه بگذارد تازه وقتی هم که به هدفش رسید کل این فکر و ایده ی او بسیار بدردنخور به نظر می رسد یا خدای نکرده زندگی و روحیه ای خیلی خراب و بد دارد. تشکر از همراهیتون.
Ommolbanin : سلام شهره هستم خواب دیدم مایو پوشیدم و خیلی جوون و خوش هیکل و زیبا هستم با چهره پر از انرژی و برنزه( در آفتاب اینطور شدم البته خودم سبزه هستم)با موهای مشکی و صاف تاکمرم که از وسط فرق گرفتم .از خونه مون که ویلایی دوبلکس یا سوبلکس بزرگ سفیدرنگی ( کل بنا بیرون و درون سفید هست با وسایل نو و خونه تمیزیه ) از پله ها ی محکم که بجای نرده هم دیوار داره و سفید رنگ ( سنگی نیست مثل خونه های سفید سواحل خیلی گرم هست) دوان دوان از پلها میام پایین که برم ساحل، پیش دوستانم ، هوا گرم روشن و عالیه، البته چون مایو پوشیدم یه چادر مشکی سرم کردم که از کمر نگهش داشتم و ساک ساحل هم دستمه ولی صورتم و موهای صافم که تکون می خوره مشخصه و مایوم هم معلومه، این خونه تو شهر ساحلی شلوغیه که همه جاش مغازه های رنگارنگ لباس و صنایع دستی و خوراکیه و همه مردم راحت و آزادن. از در خونه اومدم بیرون یهویی می بینم پسر جوانی که باهاش نامزد کردم با ماشین کروکی که سقف نداره و قرمزه همزمان رسیده و به من می گه منو میرسونه کمی باهم حرف میزنیم و من سوار ماشین میشم چند متری از میون بازار و شلوغی و سراشیبی و سنگفرش آجری خیابون نرفتیم که من یادم میاد بایستی کاری انجام میدادم پیاده میشم و اون پسر همونجا منتظر میمونه بعد نیم ساعت بر می گردم و از تاخیرم خیلی شرمنده بودم یهویی می بینم دو ستانم هرکدوم جلو یه مغا زه مشغولن، ولی او پسر دیگه شبیه یکی از دوستانم شده بناممحبوبه که به ماشین تکیه داده بود و داشت تخم آفتابگردون سفید رنگ می خورد و زیر پایش پر از پوست شده بود، از او معذرت می خوام و می گمببخشید خیلی منتظرتون گذاشتم ، دو ستم به من نگاهی کرده و بقیه تخمه هارو از دستش میریزه و دستهاشو به هم می ماله و میگه حالا سوار بشیم و بریم، ولی از صورتش معلومه خیلی دوستم داره. نمیدونم سوار شدم یا نه ، ( البته این دوستم بالای ۵۰ سالشه و مجرد هست)ساعت ۷ از خواب بیدار میشم( البته من در عالم واقع همیشه چنین آب و هوا و جا و خونه ای رو دوست داشته و دارم)
خانم هراتی عزیز از تعبیرهای بسیار زیباتون واقعا متشکرم
فریبا هراتی
: سلام. دوست خوبم قبل از تعبیر خوابتان خواهش می کنم سعی کنید با توجه به حجم بالای کاربران خوابتان را کوتاه بنویسید تا مجبور نشوید ساعت ها در انتظار بمانید و من هم مجبور نشوم که صدها صفحه فقط بخوانم حالا تعابیر و تایپ خوابها جای خود!! شما احساس می کنید که زندگی راحتی دارید و در مغرض نمایش هستید. اعتماد به نفستان بالاست و فکرتان راحت و عزت و احترامتان زیاد است. شخصیت شما اجتماعی و دوستانه است و کار جدیدی به شما پیشنهاد شده یا می شود که باعث شادی شماست. ثروت و فراوانی بیشتری به زندگی تان راه می یابد ولی فرصت وقت کشی نخواهید داشت.تشکر از همراهیتون.
Malihe : سلام عید شما مبارک ممنون از تعبیر خوابتون نتونستم اصلاح کنم خوابم رو مجبور شدم دوباره بفرستم(سلام وقت بخیر
جاری من ک با من همسایه ی رو به رو هست خواب دید خانواده ی همسر من ب ما ی منزل بزرگ و زیبا دادن و ایشون از این فرق ناراحت شدن
و وسط خونه ی ستون دیده که با خودش گفت هر وقت منو دید ب من بگه که من ستون رو بردارم.))
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. منظور او این است که شما خیلی سخت کوش هستید و او می خواهد که شما کمتر بکوشید و بیشتر به خودتان برسید. یا منظور او این است که هر وقت خواستید حرف خودتان را به پیش ببرید و به حرف پدر شوهر و مادر شوهرتان توجه نکنید. تشکر از همراهیتون.
Mitra : سلام خواب دیدم که همراه خونواده م تو جاده ایم به نظر نزدیکای روستای پدریم بود میرسیم به جایی که شبیه شهرکه من به خواهرم گفتم اینجا همون جاییه که بت گفتم کوچه هاشو دوست دارم(توی واقعیت هیچوقت اون مکانو ندیدم) بعد میگم نمی دونم اسمش چیه همزمان یه دختر بچه ۵الی۶ ساله رو میبینیم بش میگم اینجا اسمش چیه میگه مازندران(البته منظور استان مازندران نبود فقط تشابه اسم بود-شوهر خواهرم مازندرانیه)که یه تابلو با همون اسم هم میبینم بعد دختره انگار همراهمون میشه یه گوشی دستشه که انگار تو اینستاست و یه مرد نوشته این دختر(یعنی همون دختری که پیش ماست)گمشده هر کی پیداش کنه ارث خوبی بش میدم ظاهرا دختره حافظه شو از دست داده بود بعد میریم تو یه خونه که خونه ی همون دختره ست خونه بزرگ و خوب بود و روی دیواراش یه روکش طلایی مانند بود ولی یه قسمتش خراب بود خونه قشنگیم بود همینطور که دارم تو خونه رو میگردم انگار قراره ما اونجا زندگی کنیم یه قسمت بزرگ میبینم که کابینت انگار هست ولی وقتی به آشپز خونه ش میرم هیچ کابینتی نداشت.و یه چیزم که بش فکر میکردم این بود که چرا پدر دختره برنمیگرده تو خونه تا دخترشو پیدا کنه.
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید به موفقیت برسید و دوران خوشی داشته باشید . سرمایه ای به دستتان می رسد که مسیرزندگی تان را عوض می کند و باعث می شود احساس خوشبختی کنید. شما ایده ی جدیدی هم به ذهنتان می رسد که با این سرمایه، آن ایده را عملی می کنید و به موفقیت خواهید رسید. هیچ مخفی کاری و رازی بین شما و خانواده تان وجود ندارد. تشکر از همراهیتون.
2020 : با سلام
مادرم خواب دیدند که در خانهای بودند (خانه خودمون نبوده، جایی که نمیشناخته) مشغول حیاط شستن با شلنگ بودند و کل حیاط را میشستند و دوستشون هم تو حیاط داشتند داخل کوزههایی بزرگ (تعداد زیاد) گل میکاشتند ...
فریبا هراتی
: سلام. مشکلات کسی به دست مادرتان حل می شود و نگرانی های مربوط به روابط عمومی کسی با کمک مادرتان حل و فصل می شود. دوست مادرتان هم با مهربانی با دیگران برخورد می کند و در دلشان دوستی و محبت قرار می دهد. تشکر از همراهیتون.
نسرین :
من با آقایی در ارتباط هستم..رابطه ما نسبت به قبل کم رنگ شده..ایشون دلیلش رو این بیان کردن که مناسب منو زندگی من نیستن و با حضورشون باعث میشن من موقعیت های خوب زندگیم رو از دست بدم (موقعیت تحصیلی و زندگی من بهتر از این آقا هست) .. چون ایشون شرایط مناسب ندارن..ولی من فکر میکنم دلیل اصلی این نیست.
در خواب دیدم که وارد ی مجتمع شدم و خونه این آقا در این مجتمع بود..در پارکینگ منتظر بودم که این آقا بیان و با هم جایی بریم (خونشون طبقات بالا بود)..همین طور که روی پله ها ایستاده بودم بند کفش هام رو می بستم (کفشم سفید رنگ و اسپرت و بند دار بود)...خونه ای که در پارکینگ بود (منفی شصت) انگار به یکی از نزدیکان من تعلق داشت..داخل خونه رو نگاه کردم..یک آقای سید (از سران کشور که اسم نمی برم...و فوت شدن) با یک جعبه شیرینی بزرگ وارد ساختمون شدن
و به من گفتن که لباسم مناسب نیست..من ی مانتوی بلند مشکلی پوشیده بودم با ی روسری بزرگ رنگ رنگی.. که به اون آقا گفتم مانتوی من بلنده و هیچ اشکالی نداره ظاهر من..ایشون از پله ها بالا رفت و وارد منزلش شد..آقایی که منتظرش بودم پایین اومد و با دوتا دخترش از ساختمون بیرون رفتن تا ماشینشون که بیرون تو کوچه بود رو بشورن و تمیز کنن.. و من همچنان منتظر ایستاده بودم..وارد خونه منفی شست شدم و خانوادم و فامیل و کلی آدم دیگه اونجا بودن و منم همچنان سر پا دم در ایستاده بودم و پارکینگ رو نگاه می کردم...بعد از ی مدت اون آقا با دختراش از بیرون اومد و گفت کارش تموم شده و می تونیم بریم.. که من دیگه ناراحت شده بودم و گفتم بیرون نمیام... و البته هر کسی که تو خونه ی منفی شصت بود مخالف بیرون رفتن من بود!
فریبا هراتی
: سلام. شرایط مالی این آقا به آن بدی ها هم که شما نوشته اید نیست و در واقع ثروت و سرمایه ی زیادی دارد و درک و بینش او هم زیاد است. او سعی می کند که برای دخترانش آینده ی خوبی فراهم کند و فکر می کند که باید تمام نکاتی که ممکن است باعث شود که او نتواند به خوبی کنترل زندگی اش را مطابق با میلش داشته باشد، را از بین ببرد. شما بیشتر از او در قید و بند حفظ رابطه تان هستید ولی او به دخترانش و آینده ی آنان بیشتر از شما اهمیت می دهد. شما رفتارتان نسبت به عملکرد این آقا خیلی درست نیست و آرزوهای جورواجوری در سرتان دارید و منطقی فکر نمی کنید و اگر بخواهید به مقام بالایی در زندگی تان برسید باید نحوه ی رفتارتان را با این آقا عوض کنید. شما نمی توانید امروز این موضوع را درک کنید که چه اشکالی در رفتارتان هست. کسانی که در خانه منفی شصت زندگی می کنند بسیار نسبت به عشق و ازدواج بدبین هستند و معتقدند که شما با او ازدواج کنید خوشبخت نخواهید شد. تشکر از همراهیتون.
Niloofar : سلام روزتون بخیر ... خواب دیدم که با خانوادم به یک خانه ی جدید نقل مکان کردیم ... ی آپارتمان لوکس توی ی ساختمون خیلی لوکس ..طبقه ی همکف این ساختمون بودم توی لابی و چند تا از دوستان رو دیدم که انگار همسایه شدیم باهاشون و سلام احوالپرسی کردیم...خیلی خوشم میومد از اون خونه و داشتم کیفشو میکردم ... بعد دیدم که جلوی در این ساختمون لوکس هستم و دارم ماشینمو پارک میکنم ..حین پارک کردن دقیقا جلوی درب ساختمون عقب عقب رفتم و به یک مانع خوردم بعد دیدم جای مناسبی واسه پارک نیست اینجا و رفتم ی پارکینگ کوچیک که روبروی ساختمون بود و ماشین های کمی هم توش پارک بودن اونجا پارک کردم ...از ماشین پیاده شدم و با همون دوستان که سلام احوالپرسی کرده بودم ایستادیم کنار ماشین صبحانه خوردن (فکر کنم صبحانه بود مطمئن نیستم ولی ایستادیم به ی غذای کوچک خوردن ) و کنار ظرفای غذا یک ماشین حساب هم میدیدم ولی باهاش کار نکردم فقط کنار ظرف بود ...ممنون میشم تعبیرش رو بگید ...
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شرایط زندگی شما متحول خواهد شد و ایده ی جدیدی به ذهنتان می رسد که به موفقیت بیشتر و رسیدن به ثروت بیشتر برای شما منجر خواهد شد. شما به آرامش و رفاه می رسید و فقط به خاطر مشکلاتی که در گذشته داشته اید گاهی ناراحت می شوید . شما باید برای اینکه خوشبختی را حس کنید افکار منفی قدیمی را دور بریزید و شروعی تازه داشته باشید. باید حساب کتاب زندگی دستتان باشد باید برای زندگی و مشکلات آینده برنامه ریزی کنید و با دقت فکر کنید و نه اینکه بی فکر و بی خیال زندگی و خرج کنید. تشکراز همراهیتون