تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
shabnam : سلام خانم هراتی،۱۳بدرتون مبارک باشه
خواهرم، پدر مرحومم رو تو خواب خیلی شاداب و سرحال دیده که با یه لحن لوتی وار بهش ادرس داده بیاد تهران کارش داره ، خ جمهوری ،اسم کوچه و پلاک و ساختمان رو مو ب مو میگه که خواهرم ازخواب پا میشه ازذهنش میپره ویه واحد اپارتمان تو طبقه سه یا چهار تو تهران واسمون خریده که نزدیک میدان ازادی هست و از پنجره اش یه پارک دیده میشد و بهمون گفت به کسی نگین!
میخواستم بدونم پدرمم از ما میخواد تهران بریم؟
( من و خواهرم خیلی مشتاقیم تهران بریم، چون سرعت پیشرفتتمون چند برابر میشه اما با این هزینه ها نمیتونیم)
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. همینطور برای شما. روحشان شاد. دعای خیر پدرتان پشت سر شماست. شما به ثروت خواهید رسید و زندگی آزادانه ای خواهید داشت و چشم انداز مثبتی در زندگی تان پیدا خواهید کرد که فکرتان راحت می شود و به آرامش می رسید. اما فعلا وقتش نیست و نباید از این موضوع صحبت کنید تا انشالله زمانش برسد و ایده ای که پدرتان برای شما دارد عملی شود. اما اگر امکان خرید آپارتمان و مهاجرت را دارید، پدرتان نوید موفقیت تان را داده و تصمیم شما را تصدیق کرده است. تشکر از همراهیتون.
Bahar : سلام وقتتون بخیر عزیزم من خواب دیدم که ما خونه جدیدی خریدیم و اونجا تازه ساکن هستیم بعد من تو کابینتای جدید دنبال یکی از وسایلای شیرینیپزیم میگشتم بعد پیداش کردم ولی سخت دستم بهش رسید..توی خواب از اینکه خونمونو عوض کردیم و نو شده خوشحال بودم درصورتیکه خونه فعلیمون هم خوبه واصلا قدیمی نیست!
بعد توی خواب داشتم قبل شام با مادرم و خواهرم حرف میزدیم راجعب بیماری عفونت خواهرم ک متوجه شدم احمد (مردی ک دوسش دارم ولی باهم نیستیم) هم تو خونه ماست و قراره باما شام بخوره ولی تو اتاق وایساده بود و انگار خجالت میکشید بیاد اینطرف پیش ما...بعدش منو خواهرم غذامونو ازتو فر دراوردیم یخورده هم بغل غذا تیره شده بود ولی نسوخته بود و خواستیم بخوریم ک مامانبزرگم هم یدفه اومد وسط خواب و باما شروع کرد ب صحبت ولی من همش حواسم پیش احمد بود هی زیرچشمی نگاش میکردم و کنجکاو بودم ک چرا اینجاست!
دلیلش چیه که من چندوقته دارم خوابای مربوط ب این مردو میبینم و همش تو فکرمه؟اینکه همش تو خواب میبینمش یا تو خواب دنبالشم دلیل خاصی داره؟
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد و زندگی تان متحول خواهد شد. شما به این فکر می کنید که چطور زندگی تان را شیرین کنید و رفتاری زنانه تر و با نشاط تر داشته باشید. احمد هم به شما فکر می کند ولی نگران است که او را قبول نداشته باشید و شما به آینده تان فکر می کنید. شما می خواهید بسیار خردمندانه رفتار کنید. او به شما فکر می کند و بعد از اینکه شما هم او را در خواب دیدید، این افکار در ذهنتان تجدید می شود و شما هم خواسته ناخواسته باو فکر می کنید و این روند تکرار می شود. تشکر از همراهیتون.
ابراهیم : با سلام و احترام. پنج روز پیش، یکشنبه 99.01.10 خواهرم در رویا اینطور دیده است که به همراه مادرم در حرم حضرت رضا راه می رفته اند، و او دستش را محکم انداخته بوده دور شانه مادرم. در اینحال صدای پدرم (پدرمون فوت شده اند) را می شنود که بلند می گفته اند: "این خانه را از آقای هنرمند براتون خریدم". (آقای هنرمند از دوستان خیلی قدیمی خانوادگی ماست و از خواهرم پرسیدم در ذهن شما آقای هنرمند چه شخصیتی دارد؟ گفت: انسان خوبی که کار همه رو راه می انداخت) حرم حضرت رضا خلوت بوده و خواهرم و مادرم می رفته اند تا برسند به اون خانه ای که پدرم گفته براتون خریدم. و به آن خانه می رسند که بزرگ بوده و قسمتی از فرشها و مبلهای آنتیکش رو می بیند و به مادرم میگوید: "حتی از فرشهای قبلیمون هم زیباتر است" و لوسترهایش هم دیده میشده.
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. روح پدرتان شاد. حضرت امام رضا ع شفیع و یاور مادر و خواهر شماست. پدرتان برای مادر و خواهرتان دعا کرده که خدای مهربان روحیه ای شاد و افکاری عالی و عاقبتی خوش برای ایشان فراهم کند تا عمرشان طولانی باشد و در آخرت هم شفاعت امام رضا ع را کسب کنند. عاقبت ایشان از زندگی دنیایی شان هم بسیار بهتر و زیباتر خواهد بود. خواب روز 4 و پنجم ماه تعبیرش بسیار به تاخیر می افتد و عمر ایشان طولانیست. تشکر از همراهیتون.
Yasi : سلام روزتون بخیر خانم هراتی عزیز یه مدت توی خواب دنبال خونه میگردم که بخرم البته دو ماه قبل توی بیداری هم دنبال خونه بودم نمیدونم ارتباطی داره یا نه چند شب پیش خواب دیدم باهمسر سابقم رفتیم یه خونه ببینیم سوار آسانسور شدیم رسیدیم به طبقه مورد نظر همه رفتن بیرون من اومدم برم بیرون انگار سطح آسانسور پایین تر بود و یه تیکش کنده شده بود پای من گیر کرد و من خیلی آروم خوردم زمین و چیزیم نشد بلند شدم به نظرم اون آسانسور خیلی خطرناک بود بعد رفتم داخل پذیرایی ۳ قسمت بود مثل دوبلکس ولی هر قسمت با دو تا پله جدا شده بود وفکر میکنم دو تا بالکن داشت که خیلی خاک گرفته بود که من فکر میکردم اگر من بخرمش حسابی میشورمش و نمی زارم انقدر کثیف باشه ولی فکر کردم پذیرایی پله داره و مادرم که خیلی پیره اگر بیاد نمیتونه از این پله بره و از طرفی گفتم خب یه قسمت از خونه دستشویی و همه چیز هست نیاز نیست بده و بیاد خلاصه دو دل بودم و صاحب اون خونه هم آشنا بود با همسر سابقم در مورد کار کابینت صحبت کرد و من اولش خوشحال شدم که چه خوب میشه اگر با هم همکاری کنن که متوجه شدم همسرم خودش تو این شغل هست و از ما پنهان کرده و من خیلی ناراحت شدم خانم هراتی عزیز آسانسور و خونه خریدن و بچه توی خواب من تازگی ها زیاد تکرار میشه
ممنون از تعبیرهای خوبتون
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد که می خواهید این ایده ها را عملی کنید. می خواهید روحیه تان را متحول کنید و چشم انداز تازه ای در زندگی تان داشته باشید. می خواهید از نظر مالی امکانات بهتری داشته باشید و مشکلات و نگرانی های مالی تان رفع شود ولی نمی خواهید که خطا و اشتباه و گناهی از شما سر بزند که مجبور شوید بعدا تقاص پس بدهید. همسر شما باعث می شود که شما افکار جدیدی به سرتان بزند و اهداف جدیدی داشته باشید. دوست دارید در زندگی تان پیشرفت کنید. تشکر از همراهیتون.
Mahtabnoori : سلام و عرض ادب
من خواب دیدم مردی که بهش علاقه دارم واسم خونه خریده و قراره ازدواج کنیم و من توی اون خونه بودم. خود اون مرد اونجا نبود. خونش طبقه بالای خونه خودمون بود و من مدام فکر میکردم این خونه کِی اومده روی خونمون که من ندیدمش. خونش یه سالن دراز داشت و یه طرفش پنجرههای خیلی بزرگ و ته سالن یه آشپزخونهی خیلی کوچیک بود با کابینتهای رنگ و رو رفته و کهنه. روی دیوار ته سالن هم فقط یه تلوزیون بود و چندتا گلدون که من مدام گلدون هارو میچیدم هرجا تا خونه قشنگ تر بشه و بعدا بریم بقیهی وسایل رو بخریم بیاریم بچینیم اما هرچی نگاه میکردم خونه رو دوست نداشتم. تا اینکه رفتم کنار مادرم نشستم و دوتایی توی خونه رو نگاه میکردیم و به مامانم میگفتم که میخوام به شوهرم بگم من نمیخوام تو این خونه زندگی کنم. درضمن این رو اضافه کنم که در عالم بیداری با مردی که بهش علاقه دارم هیچ رابطهای ندارم و حتی مدتی هست که ندیدمش اما مدام ذهنم درگیر هست که اون هم منو دوست داره یا نه.
سپاس از تعبیرتون❤❤❤
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. زندگی شما متحول خواهد شد. ایده های جدیدی به ذهن این آقا رسیده و دوست دارد از شما حمایت کند. درک او بالاست، اما از لحاظ مالی شرایط او برای بخشیدن گرمی و رفاه به شما بسیار کم است و امکانات مالی او اصلا قوی نیست و شاید هیچ وقت هم نتواند این امکانات قوی را برای شما فراهم کند. بنابر این او به این فکر می کند که با این شرایط شما حاضر خواهید بود که او را به همسری انتخاب کنید و فقط با عشق زندگی تان را زینت دهید؟ اما ذهنیت شما این را نمی خواهد و می دانید که این چیزی نیست که شما بخواهید. شاید برای همین است که اصلا به رویتان نمی آورد که از شما خوشش می آید. تشکر از همراهیتون.
آرتمیس : با درود و عرض ادب
امروز خواب دیدم در حیاط خانه زمان کودکیم هستم و خانه و حیاط خیلی بزرگتر از قبل بود به نظر دو تا خونه از سمت راست و دوتا از سمت چپ به این خونه اضافه شده بود حیاطش مثل باغ بود و کارگرها داشتند به امور حیاط و درختان و باغچه رسیدگی می کردند و خیلی تمیز بود و من داشتم تو حیاط آواز میخوندم بطوریکه بیشتر مردم سرشون رو از پنجره بیرون اورده بودند و صدای من رو گوش می دادند بعد ی اقای جوان آمد و من رو برد جایی که کاغذ طلایی کف اونجا ریخته شده بود بعد از من خواستگاری کرد . ممنون از تعبیرتون
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. شما به این فکر می کنید که دوران کودکی تان خیلی بهتر از الان بوده و امنیت و آرامش آن زمانتان بسیار بیشتر از امروز بوده است. شما در آن زمان زمینه ی رشد و موفقیت تان بسیار قوی بوده است و توانسته اید به اهدافی که دوست داشتید برسید و گشایش کار پیدا کرده بودید. گذشته را با امروز مقایسه می کنید و آن زمان احساس شادابی و موفقیت بیشتری نسبت به امروز داشته و با نشاط تر بوده اید. تشکر از همراهیتون.
sanagol : سلام وقتتون بخیر
لطفا به جواب خواب من هم پاسخ بدین
لطفا خوابم نمای داده نشه
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما تمایل دارید که امیدهایتان به حقیقت بپیوندد و به خواسته ها و تمایلاتتان در آینده برسید. پیشرفت غیر منتظره ای در کشمکش ها و خواسته ها و آرزوهایتان خواهید داشت. شما می توانید بسیار مجرب تر برخورد کنید و به اهداف و آرزوهای بزرگتان برسید. کافیست تا تلاش کنید و اهدافتان را عملی کنید. شما هم گشایش کار خواهید داشت و هم به ثروت خواهید رسید و گرمی و امنیت در زندگی تان خواهید داشت. منوط به اینکه علاقه ی شما و کسی که دوستش دارید دو جانبه باشد، بعید نیست که با همین شخص که دوستش دارید هم ازدواج کنید. در غیر اینصورت تمایل شما به ازدواج با او، باعث شده که او را به عنوان همسر رویایی تان ببینید و الزاما اشاره به این نمی کند که قطعا با او ازدواج خواهید کرد. تشکر از همراهیتون.
سپیده : سلام من دختری مجرد هستم خواب دیدم خونمون هستم ولی خونه کمی بزرگتر شده و مبل جدید خریدیم که در حال جابه جایی دکوراسیون خونه بودیم که خانمی زنگ زد به مادرم و گفت سوره انعام و بخونم تا ازدواج به طلاق نکشه که یهو خودم جایی دیدم که داشتم میدویدم چون یه دزد افتاده بودم دنبال یه خانمی که یه نوزاد بقلش بود و میخواست نوزاد و بدزده من و یه خانم دیگه بچه را از خانمی که بچه بقلش بود گرفتیم که کمکش کنیم که یهو دیدم اون خانمی که بچه بقلش بود بازیگر معروف خانم ریما رامین فر بود و بچه رو ازش گرفتیم و فرار کردیم بعد حس کردم اونجایی که بودیم صحن امام رضا ع است . لطف میکنید تعبیر کنید.
فریبا هراتی
: سلام. روحیات شما عوض می شود و ایده های تازه ای به ذهنتان می رسد. شما وارد روابط جدیدی با دیگران می شوید و برایتان خواستگار خواهد آمد. کسی سعی خواهد کرد که موفقیت شما را بدزدد و علیه شما کاری بکند که این ازدواج سر نگیرد. این شخص شاید در ظاهر دوست شماست ولی برایتان نقش بازی می کند و به شما حسادت می کند. شما باید نذر امام رضا ع کنید و سوره ی انعام را بخوانید تا انشالله خوشبخت باشید و کسی زندگی تان را خراب نکند. این که شما بچه را گرفته و فرار کرده اید به این تعبیر است که شما به هدفتان می رسید و از سختی ها فرار خواهید کرد و نجات پیدا می کنید و دست کسی که برایتان فیلم بازی می کند و موذیانه زندگی تان را می خواهد خراب کند هم برایتان رو خواهد شد. متوسل به امام رضا ع شوید تا دعای خیر او شر دشمنانتان را از زندگی تان دفع کند. تشکر از همراهیتون.
Zahra : سلام . فقط یادمه که خواهرشوهرم زنگ زد به همسرم و باهاش صحبت کرد راجع به خانه ای که می خواست بخره و گفت تو چند مترش رو می خواهی و شوهرم به من نگاه کرد ،من گفتم نه نه هیچی بگو هیچیش رو نمی خواهیم . ولی او مِن مِن کرد و بعد جواب داد ۵ متر و قطع کرد و من بسسییار عصبانی شدم و داد میزدم و می گفتم من از اون خوشم نمیاد و ... تو به من پول نمی دی و اون وقت به او ۱۰۰ میلیون میدی ( انگار خونه متری ۲۰ میلیون بود ) و...آخه این ۵ متر به چه درد ما می خورد و ... بعدا هیچ کاریش نمی تونیم بکنیم.و ... همسرم داشتند رانندگی میکردند و بعد رسیدیم جلوی در خانه، انگار خونمون خانه قبلی ما بود ( خانه قبلی زمان مجردیم ) او هم داد زد و من می گفتم هیس همسایه ها می شنوند و بعد من یک فامیل دورمون رو دیدم که انگار همسایمون بود و صدای همسرم و شنید و رفت داخل خانه اش که انگار متوجه ما نبوده بعد در پارکینگ و باز کردیم و رفتیم بالا داخل خانه و من هنوز غر می زدم و ناراحت بودم ...
فریبا هراتی
: سلام. خواهر شوهرتان ایده ای در ذهنش دارد که می خواهد آن را عملی کند و می خواهد بداند که همسر شما چقدر با ایده ی او موافق است. شما دوست ندارید که همسرتان در کار او دخالت کند. اما همسرتان می خواهد که خواهرش مسیر زندگی اش را عوض کند و حواسش را جمع کند. شما از اینکه همسرتان برای خواهرش اعتبار قائل باشد و بخواهد به او کمک کند عصبانی می شوید. خواهر شوهرتان نیاز به حمایت دارد. همسر شما سعی می کند که کارها را کنترل کند و همانطور که شما در زمان مجردی تان نیاز به کمک داشتید الان خواهر او هم نیاز به کمک دارد. تشکر از همراهیتون.
somaye : سلام اين خواب از يك اقا، خواب ديدم يك خونه اي رفتيم كه توي كوچه پس كوچه بود و من واسطه ي خونه بودم و يك نفر ديگه هم واسطه بود و اين خونه رو ميخاستيم نشون عموم بديم( عموم مجرده) و عموم گفت بايد صبر كنيم حاج اقا هم ببينه ( حاج اقا پدر مرحومش كه پدربزرگمه) و حاج اقا هم پسنديدن و چك هاشو نوشتن.
فریبا هراتی
: سلام. شما ایده ای به ذهنتان می رسد که برای عملی کردن آن باید با محدودیت ها و شرایط بغرنجی سروکله بزنید و خیلی راحت نمی توانید این هدف را عملی کنید؛ یا شما به عمویتان پیشنهاد می کنید که برای این که به امنیت برسد و زندگی اش متحول شود، با کسی آشنا شده و ازدواج کند و این شخص را به او معرفی خواهید کرد. عموی شما ایده و نظر شما را ( چه در مورد کار یا در مورد ازدواج ) می پسندد و سعی می کند که خردمندانه و از روی عقلانیت تصمیم بگیرد و در نهایت؛ او برای حرف شما اعتبار قائل خواهد شد و با پیشنهاد شما موافقت می کند. تشکر از همراهیتون.