تعبیر خواب دزد
دیدن دزد در خواب، میهمان ناخوانده غریبه یا دوست و یا مسافری است که به خواستگاری دختر خانه می آید. ترس از دزد در خواب، تعبیرش شادی و خوشحالی است که به زودی با شنیدن خبری از آن مهمان ناخوانده یا دوست یا مسافر خواهد شنید.
تعبیر خواب دزدی (تاراج، غارت، چپاول)
اگر در خواب ببینیم که دزد پول های ما را غارت و چپاول کرد، از غم و غصه رهایی می یابیم. اگر ببینیم که پول های دیگری را می دزدند، آن شخص از اندوه رهایی می یابد. اگر چپاول به جز پول، ربودن وسایل آسایش یا کار کسی باشد، رسیدن ناراحتی به آن شخص تعبیر می شود.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر ببیند مال و نعمت کسی را به تاراج برد، دلیل که آن کس را غم و اندوه و زیان رسد، به قدر آن که از وی برده بود.
جابر مغربی می گوید: اگر ببیند لشگر اسلام دیار کفر را غارت کردند، دلیل که کافران را مصیبت رسد. اگر بیند لشگر کفر دیار اسلام را غارت کردند، دلیل که اندوهی به اسلام رسد.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن غارت به خواب بر چهار وجه است:
- جنگ کردن،
- زیان مال،
- غم و اندوه،
- نرخهای ارزان.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
عسل صادقی : سلام خانم هراتی عزیز . دیشب ساعت ٢ شب خواب عجیبی دیدم . منو دختر داییم از کنار دو تا اپارتمان خیلی بزرگ عبور میکردیم . من بهش گفتم من قبلا یه بار اون تو اومدم می خواستم حونه اجاره کنم اون موقع ها ارزون بود . بعد یه دفعه خودمون و دیدم که داریم از طبقات میریم بالا واسه دزدی تو اون خونه طبقه ۴ یا ۵ , تونستیم بریم تو خونه . کسی هم نبود . رفتیم غذا گرفتیم بخوریم . یادمه برنج بود ولی خورشش یادم نیست . همش میترسیدم یکی بیاد من بیشتر استرس داشتم . بعد که غذا خوردیم به دختر داییم گفتم بیا بریم اصلا چرا اومدیم خیییلی استرس داشتم . واسه پوشیدن کفشم اذیت شدم انگار گیر میکرد پام نمیرفت بالاخره پوشیدم با هر بدبختی.بعد شروع کردیم از پله ها اومدن پایین . انقد که با سرعت پایین میومدم فکر کنم چندتا پله یکی میپریدم . همشم نرده رو گرفته بودم . رسیدیم به پارکینگ طبقه همکف بعد فهمیدیم در خروجی طبقه اول بود ولی ازونجایی که طبقه اول حرف زدیم پشت یه واحد فکر کردم برگردیم ما رو میگیرن . تو همون پارکینگ چند تا در دکوری بود که فقط واسه عبور نور بود . رفتم سمت یکیشون همون هم با کمال تعجب باز بود خیلی راحت رفتیم بیرون خیالم خیلی راحت شد .ارامش گرفتم
فریبا هراتی
: سلام. شما احساس می کنید که یک سری اهدافتان را درک نکرده اند و انتظارات مالی تان را نادیده گرفته اند و احساس محروم بودن می کنید و دنبال غذای احساسی و حمایتی خارج از سیستم حمایتی امروزتان هستید. از سختی به صورتی الهی و باتوکل به خدای بزرگ خارج خواهید شد و نگرانی هایتان بی مورد است. تشکر از همراهیتون.
behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم،امیدوارم حالتون خوب باشه
من گاهی وقتها به پیج شما سر میزنم و بدون اینکه خوابی بنویسم تعبیر خوابهای دیگران رو‌که شما به به زیبایی تعبیر کردید میخونم لذت میبرم ،یک بار خانمی خوابی نوشته بود و شک در زنده بودن برادش داشت و شما در اخر بهشون گفتید برادرتون فوت شده و بدون درد با یک انفجار فوت شده،ولی من ظهر در اخبار متوجه شدم که احتمال زنده بودن تعدادی از افراد کشتی سانچی وجود داره چون تماسهای مشکوکی از سمت کره شمالی به ۱۳تا از اعضا خانواده سانچی گرفته میشه و با توجه به صداهایی که در جعبه سیاه از کاپیتان شنود شده خدارا شکر احتمال زنده بودنشون وجود داره ،من این خبر رو در پیج نفت انلاین خوندم
بعد از این خبر خوابیدم و خواب دیدم که در یک خوابگاه هستم و یک تماسی به جایی میگیرم و با سگم بازی میکنم و اون تماس به کشور کره بود فکر میکنم و یک مردی رو به نگرانی انداخت ولی من فقط داشتم با سگم بازی میکردم و صدای بازی و خر خر سگم بود(فکر کنم این قسمت رو به خاطر اخبار سرنشینان سانچی دیدم)
بعد این خوابم تغییر کرد و خیلی پیچیده شد چون من یک جا خودم بودم و‌یک جا تبدیل به یک شخصیت دزد میشدم،خواب دیدم یک مرد با همسرش و ۲بچه اش که یکیش ۲ساله بود به یک طلا فروشی حمله میکنه و‌کلی سگه میدزده و زمانی که میخواست سوار موتور بشه با بچه هاش و‌همسرش من در قالب اون شخص بودم که بچه ها رو وسط نشوندم و در حال فرار یک موتور با ۲ تا سرنشین به دنبالمون افتاد ،به سختی تونستیم از دست اونها در بریم و انگار بچه ۲سالم در این تعقیب گریز مرد و ما روی یک پل هوایی رفتیم و پل به صورت پله های مار پیچ و خلیلی بلند بود،اینجا از زن و بچه جدا شدم و اونها دیگه نبودن ولی من اون پله ها رو میدویدم رو به پایین ،چند نفر رو کشتم و به شدت تلاش میکردم که گیر نیوفتم چون تقاص قتل و دزدی مرگ بود،بعدش توی یک اتاق رسیدم که برای خروج اجازه نداشتیم چون دنبال قاتل و دزد بودن و اون شخص من بودم ولی تصویرم رو کسی نمیشناخت ،رو به در پشت به جمعیت ایستادم و خودم رو عادی گرفته بودم که به محض اجازه خروج سریع فرار کنم،یک مردی با انداختن نور چراغ یا لیزر به صورتم من رو شناسایی کرد ولی به روی خودش نیورد و فقط من رو تعقیب میکردن(۲نفر بودن)از اون مکان که خارج شدیم متوجه شدم جلوتر از من میرن ولی از من غفلت نمیکنن و من عادی پشت سرشون حرکت کردم و میخواستم موقع گرفتن تاکسی ادرس متضاد مسیر خودم بگم که اونها زودتر سوار بشن و‌من رو گم کنن که نشد و در جایی رسیدیم که هم صحبت شدیم و یک‌مغازه کفش فروشی بسیار لوکس بود و بوتهای خیلی شیک داشت و من اینجا انگار خانم شده بودم و‌داشتم توی دلم میگفتم من دیگه قاتل شدم و‌عاقبتم مرگه و خرید این بوتهای زیبا دیگه تاثیری توی زندگیم نداره و‌قیمت یکیشون رو نگاه کردم ۶۰۰تومن بود که به اون ۲تا اقا گفتم چقدر گرون هستن و در ادامه سوار ماشین تاکسی شدم و فکر کردم اون ۲تا مرد رو تونستم از دستشون فرار کنم چون یک ماشین پلیس دیدن و داشتن باهاش صحبت میکردن و من از این فرصت استفاده کردم و فرار کردم ،توی ماشین نمیدونستم کجا برم و‌خونه کدوم دوست قایم بشم ،اینجا متوجه شدم تبدیل شدم به خودم (یعنی بهناز)و اون قاتل دزد تبدیل شد به یکی از دوستهای دخترم و یک مرد جوون سمت راستم و دوستم سمت چپم نشسته بود و من وسطشون بودم و اون ۲تا اقا که تعقیبم‌میکردن در یک ماشین کناری در حال حرکت ما رو دیدن و منو دوستم با اینکه رو ازشون میپوشوندیم ولی اونها ما رو دیدن و دیگه امیدی به نجات و فرار نداشتم ،در اینجا به دوستم گفتم :تو قتل انجام دادی و تو باید مجازات بشی و من فقط داشتم کمکت میکردم که فرار کنی و نباید من رو با خودت نابود کنی و من باید زندگی کنم ولی دوستم راضی نمیشد که تنهایی جرمش رو قبول کنه و من میخواستم به اون اقا که سمت راستم بود ماجرا رو تعریف کنم و اون با دوستم صحبت منه و‌تصمیم بگیرن که دوستم خودش رو به پلیس معرفی کنه و من رو هم با جرم خودش یکی ندونه (من احساس میکردم باید زندگی کنم و اینجا نباید من قربانی گناه و‌اشتباه دوستم باشم و همینجور امیدی به فرار هم نداشتیم در این حالت از خواب بیدار شدم(در کل خوابم اولش یک مرد دزد طلا و سکه بود که من در قالب اون مرد رفتم و اون مرد شدم و بعدش اخر خواب در تاکسی به ۲نفر تبدیل شدم من و دوستم و اینجا خودمو پاک بدون گناه دیدم که تمام ماجرا به دوستم بر میگشت و من فقط داشتم با طناب اون مجازات میشدم و هم دستش میشدم انگار اگر خودش رو معرفی میکرد من مجازات نمیشدم ولی اگر پلیس میگرفتمون با هم مجازات میشدیم) خانم هراتی عزیزم من اصلا فیلمهای اکشن و جنایی نگاه نمیکنم و فقط فیلمهای رمان و عاطفی میپسندم و اینجور خوابی دیدن برام عجیب بود چون موقع بیداری تپش قلب و هیجان بالایی داشتم
پیشاپیش ممنونم از تعبیر زیباتون و خیلی ببخشید که طولانی شد ،شبتون خوش
فریبا هراتی
: سلام عزیزم. حقیقت امر این است که ایشان خیلی اصرار داشتند که برادرشان زنده است ولی منطق من این را نمی تواند بپذیرد. اول این که کشتی در دریای چین غرق شد. کره جنوبی به کشتی سانچی نزدیک تر است تا کره شمالی. چرا آنها باید بروند به کره شمالی؟! دوم اینکه کره شمالی با ایران خوب است مشکلی نیست که بخواهد ایران را تهدید کند. سوم اینکه کشتی چینی که به سانچی زده بود، از ترس حرارت بالا جرات نزدیکی به کشتی سانچی را نداشت. حالا این وسط از کره شمالی که فاصله اش خیلی از سانچی بیشتر است چطور خودشان را سریع به سانچی رسانده اند و مردم را دزدیده اند ( علیرغم حرارت بالا) بعد برده اند آنطرف!! اصلا برای چه باید اینکار را بکنند. اینها خیلی هاشان جوان و تازه فارغ التحصیل شده بودند و آمده بودند آموزش. دانشمند هسته ای که نبودند که به درد کره شمالی بخورند. در اخر هم من چطور می توانم به کسی به صرف این که می گوید برادرم زنده است امید الکی بدهم و بعد به او بگویند مرده؟ اگر کره شمالی با ایران دشمنی داشت می شد یک درصد این فرضیه را قبول کرد. به هر حال من امیدوارم آنها زنده باشند من واقعا این آرزو را دارم اما چیزی که برایم قابل درک نیست را نمی توانم تایید کنم. تعبیر خوابتان این است که می خواهید به موفقیت و خوشبختی برسید و اهداف خیلی بالایی برای خودتان در نظر گرفته اید و گاهی احساس فداکاری برای دیگران می کنید و گاهی احساس دلسوزی به حال خود و ذهنتان این خواب طولانی را برای فرار از بار سنگین شخصیت مبارز شما تجسم کرده است. خیلی جالب است که جز به جز آن هم یادتان است ولی تعبیر خاصی ندارد که بگویم معنایی دارد بلکه حالت روحی شما را بیشتر نشان می دهد. تشکر از محبت و همراهی شما.
Eli : سلام خانم هراتی عزیز....امروز صبح خواب دیدم که نیمه شبه و من از خواب بیدار شدم چون متوجه شدم که دزد میخواد وارد خونه بشه... ترسیده بودم خونه تاریک بود ....در واقعیت خونه ما در قسمت سقف سرویس بهداشتی دارای یه پنجره روشنایی هست ....من در خواب دیدم که دزد قصد داره از اونجا وارد خونه بشه و چراغ قوه انداخته بود اما نور چراغ قوه به جای سرویس بهداشتی ، هال رو روشن کرده بود و نورش از حد چراغ قوه بیشتر بود... تقریباً به اندازه پروژکتور بود نورش... درب سرویس بسته بود اما من حس میکردم که عنقریب دزده میاد پایین....اما دزد رو ندیدم....من زود گوشیمو برداشتم که همسایه مونو خبر کنم اما از هول و ترس نمیتونستم هی میخواستم شماره شو پیدا کنم هول کرده بودم یه بار هم ضربه زدم به دیوار مشترک بین خونه ما و همسایه که بلکه اونا متوجه بشن و به کمکم بیان اما بی فایده بود چون هول نمیذاشت این کارو درست انجام بدم...بعد متوجه شدم خودمم هر جا میرم یه دایره بزرگی از نور باهامه و گفتم واااا چراغ گوشی من که روشن نیست این نور از کجاست.؟!!!!.....اومدم توی اتاق خواب خودم....دیدم که این نور مال چراغ قوه گوشیمه که به خاطر انعکاس روی آینه بزرگی که روی دیوار اتاقم نصب شده بود اونقدر زیاد شده بود. و تصویر خودمو با گوشی و نور داخل آینه دیدم( در واقعیت روی دیوار آینه ای نصب نیست) نهایتاً با ترس دزد از خواب پریدم....ممنون میشم مثل همیشه تعبیر زیبا و دقیق شما دوست مهربونم رو بدونم.... زنده و سلامت باشید
فریبا هراتی
: سلام. شما به آگاهی معنوی و تولدی دیگر خواهید رسید. کسی می خواهد به خواستگاری شما بیاید ولی شما می ترسید. او می خواهد مسائل خاصی را در مورد شما بداند و از احساسات عمیق و طرز فکر شما و بینش شما در زندگی با خبر شود ولی برای اینکار او اول باید خانواده شما را بشناسد . رفتار شما معرف شخصیت شماست و با توجه به شما می توان طرز فکرتان را راحت فهمید. شما بی شیله پیله و شفاف هستید و روابط و شخصیتتان چیزی ندارد که بخواهید مخفی اش کنید. انشالله خوش خبر باشید. تشکر از همراهیتون.
غزل : سلام خانم هراتی
خواب دیدم در جایی بودم که پر از انبارهای مختلف بود و هرکدام برای کسی بود دوستم امد و به من گفت که شب قبل دزد امده و همه انبارها را زده است من و پدرم با ترس به سمت انبار خودمان رفتیم و دیدم که مال مارا نزده و وسایل همانجاست دوستم امد و گفت خیلی شانس اوردید تمام انبارها را زده اند فقط مال شما به تنهایی را فراموش کردند در خوابم در انبار وسایل ارزشمند زیادی داشتیم.البته درواقعیت هم در شهرستان درجایی یکسرس وسایل داریم که برایمان با ارزش است و مجبور شدیم ان ها را رها کنیم.
با تشکر از شما
فریبا هراتی
: سلام. شما اجازه نمی دهید که مسائل منفی، انرژی شما را از بین ببرد و بنابر این به آرزوها و اهدافتان خواهید رسید. تشکر از همراهیتون.
مهرداد : سلام. روز بخیر.
من اصولا سالی 2 یا 3 بار خواب میبینم و بجز یک صحنه، همه را فراموش میکنم اما در دو شب متوالی، دو خواب مختلف دیدم که خواب شب دوم را برای شما مینویسم.
"در حال رانندگی در بزرگراهی در نزدیکی منزل بودم. خانم و دخترم در ماشین بودند. آنها را در حاشیه بزرگراه پیاده کردم تا به منزل بروند. قبل از پیاده شدنِ آنها، یکی از بانوان فامیل که با همسرم اختلاف و قطع رابطه دارد را با بچه کوچکش کمی آنطرف تر دیدم که منتظر تاکسی بود و به همسرم موضوع را گفتم. آنها پیاده شدند و من برای انجام کاری به محل دیگری حرکت کردم. هنوز پنجاه متر از آنها دور نشده بودم که جیغ و فریاد زیادی را از پشت سر شنیدم و در آینه ماشین ازدحام خودروها را دیدم. ترمز زدم و متوجه شدم که همسر و دخترم را دزدیدند. با چوب در وسط اتوبان ایستادم تا به محض رد شدن خودروی دزدها، به آن حمله کنم. اما هیچ دزدی رد نشد."
سپس من با استرس فراوان از خواب پریدم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما یک کار بزرگ در دست دارید و سعی می کنید در زندگی پیشرفت ثابتی داشته باشید و از نردبان ترقی بالا بروید و در نتیجه وقت و زمان لازم را صرف خانواده تان نمی کنید. متعاقب بی توجهی شما، متاسفانه شما یک بحران هویتی را تجربه می کنید یا از نوعی فقدان در زندگی تان رنج می برید. کسی سعی می کند موفقیت شما را بدزدد یا اعتبار کاری را که انجام داده اید از شما بگیرد و شما احساس می کنید که با شما ناعادلانه رفتار شده و از این جهت احساس درماندگی می کنید. این خواب هشداری به شماست که خانواده تان را به کارتان ارجح بدانید و سعی کنید به آنها هم برسید و خیلی با آنها مدارا کنید تا اشتباه نکنند و فکر نکنند که برای شما مهم نیستند. همانطور که خانم فامیلتان هم حس می کند که شوهرش برایش ارزشی قائل نیست و اینکه خود را درمانده می داند. تشکر از همراهیتون.
majid : سلام خسته نباشین
خواب دیدم از طبقه پایین (زیر زمین ) خونمون صدا میاد رفتم دیدم یکی اون پایین هست یه پسر نوجوونی بود اصلا قیافش به دزد نمیخورد ولی من گرفته بودمش ولی بعدش از دستم در رفت .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما در جایی از گوشه ای از دهنتان و در خلوت خودتان احساس گناه یا خجالت می کنید و احساس می کنید که آزادی ندارید و محدود شده اید. شما نمی توانید آزادانه نظرتان را ابراز کنید ولی دست از تنبیه و سرزنش خودتان بر می دارید. تشکر از همراهیتون.
Narges : سلام خانم هراتی عزیز...دیشب خواب دیدم خونمون دزد اومده همسایه ها دیدن که بالای دیوارمون وایساده و رفته خونمون قرانمو نو بااز کرده و مثلا خرابش کرده و یکاری کردهن بعد من و مامانم میریم خونه همسایمون میگن آره دیشب دزد و دیدن همسایع ها خونتون،ما ترسیده بودیم‌و من میگم قرانم ک چیزی نشده و کسی ندزدیده، میپرسم چرا اینکارو کردن؟ میگن بخاطر اینکه تو قران زیاد میخونی اونا دشمن قرانن بعد من بهشون میگم چ ربطی داره آدم باید ایمان داشته باشه به خدا و قدرت خدا پس قدرت خدا کجا هس به من میگن تو واقعا اعتقاد داری؟ منم با تموم غیرتم میگم معلومه اعتقاد دارم اونا میگن والا ما که از بچگی بدبخت بودیم الانم همین هست منم همش میگم من اعتقاد دارم خوب میشه و اینا...من دیشب ختم قرانم و ب نیت امام حسین تموم کرده بود خانم هراتی
فریبا هراتی
: سلام. آفرین به شما و التماس دعا. ممکن است کسی به خواستگاری شما بیاید که شرایط خوبی دارد از هر جهت ولی ایمان ندارد و او می خواهد شما را از راه خدا منحرف کند. و شما باید حواستان باشد که به خاطر مادیات ایمانتان را نفروشید. مردم شما را دست می اندازند و ایمانتان را مسخره می کنند ولی این بدبختی آنان به خاطر این است که به خداوند تکیه نکرده اند و خودشان را اسیر افسردگی و ناامیدی کرده اند. شما نباید با این حرفها تحت تاثیر قرار بگیرید. خدا از هر چیزی به شما مهربان تر است و حمایت و قدرت او برای شما کافی است. تشکر از همراهیتون.
Sadaf : سلام صبح بخیر
من خواب دیدم که با ماشینم رفتم در دانشگاه و اونجا دیدم چند نفر خانم بی حجاب هستند و من ماشین روشن و کلید داخلش بود گفتم به ی نفر حواست باشه به ماشین تا بیام
بعد رفتم به اون خانم بی حجاب گفتم که خانم ما مسلمانیم و شیعه نباید بی حجاب باشیم و خودم هم مقنعه سرم بود و گفتم مثل من درسته زیاد با حجاب آنچنانی نیستم ولی ببین مقنعه سرم هست
بعد برگشتم دیدم ماشین نیست و انگار دزدیده بودن اول ناراحت شدم ولی تو دلم گفتم ماشینم پیدا میشه و یه پسر بچه دیدم که تلفن دستش هست گفتم بده دستم زنگ بزنم به پلیس ۱۱۰و زنگ زدم ۱۱۰و حرف زدم با پلیس
ولی یه دفعه دیدم یه پسر دیگه اومد گف که ماشینت پیش ما هست و دیگه مطمعن شدم که پیش اونه و برم بیارمش
و دوتا بچه ام دیدم کنارم هستن واومدم زنگ بزنم همسرم که گوشی خونه برداشتم همسرم پشت خط بود خودش و من اومدم حرف نزنم قطع کنم شوهرم ناراحت شد گف تو باید به من بگی تو عالی هستی پوستت زیبا و این تعریفها رو گف بگو
و من همین ها را بهش گفتم و اون خوشحال شد
ببخشید طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. شما سعی می کنید که کنترل زندگی تان را به دست بگیرید و به اهداف خودتان برسید و طرز فکری خردمندانه و آگاهانه داشته باشید. اما بیشتر از اینکه به بهبود شرایط زندگی خودتان فکر کنید، می خواهید که نشان دهید که از دیگران بهترید یا دیگران از شما بدترند. و این طرز فکر به ضرر شما تمام می شود. هیچ وقت سعی نکنید تا کسی را دیدید بگویید این فلان کارش غلط است و فلان رفتارش ایراد دارد. سرتان به کار خودتان باشد و حواستان را به زندگی خودتان بدهید تا نبازید و کنترل زندگی تان را از شما ندزدند. خوابتان هشداری می دهد که برای اینکه بهتر باشید نباید الزاما بدیهای دیگران را به رخ بکشید تا بهتر بودن خودتان ثابت شود. بلکه سعی کنید که واقعا خوب باشید!! و به کار کسی کار نداشته باشید تا خدا هم گشایش کار برایتان فراهم کند و حق الهی شما به شما برگردد. همسرتان هم از اینکه شما برایش دلبری کنید خوشش می آید و اینکه شما نشان دهید که از هر جهت خوبید ولی همانطور که گفتم نه با ابراز ایراد دیگران!! بلکه با بهتر کردن عملکرد خودتان. رفتارتان را خوب کنید و فکرتان را خوب کنید، خود بخود مزیت شما به دیگران پدیدار می شود. تشکر از همراهیتون.
Sadaf : خانم هراتی عزیز متشکر از تعبیر خوابتان
میتونه اون انتقاد که گفتی از گذشته باشه
وایا دیدن اینکه ماشین رو پیدا کردم یعنی می توانم کنترل زندگی ام را به دست بگیرم اخه چون من از شرایط زندگی خودم خبر دارم میگم
با تشکر
فریبا هراتی
: بله تشخیص آن با خودتان است که مربوط به گذشته است یا الان. انشالله من که همیشه خوب برایتان تعبیر کرده ام و گفته ام که درست می شود. ضمنا دوست خوبم دقت داشته باشید که قوانین جدید سایت در هنگام ثبت نام شما را مطلع کرده است که هر سه کامنت شمابرای تان حکم 1 خواب محسوب می شود! دیروز شما در تعبیر خواب جماع 2 کامنت نوشتید و الان در اینجا یک کامنت اضافه و این حق یک خواب را از شما کسر کرده است. لطفا مراقب باشید تا حق خوابتان از بین نرود.
سارا : سلام وقت بخیر
خواب دیدم با مادرم تو یه اشپزخونه که انگار پشت میوه فروشی بود هستم پشت سر مادرم انگار هندونه ها رو گذاشته بودن ولی زیاد دیده نمیشد ولی به نظر من اینطوری بود اشزخونه خیلی الکی بود مثلا زیر سینک ظرفشویی بجای کابینت پارچه بود وکنار سینک هم ابگرمکن بشکه ایی بزرگ قدیمی بود بعد دیدم از زیر سینک صدا میاد پارچه رو کنا زدم دیدم یه سیاهی پرید پشت ابگرمکن یه سیب قرمز به طرفش پرت کردم وقتی از پشت ابگرمکن رفت طرف دیگه کابینت وپشت وسایل خودش و قایم کرده بود یه ادم ریز نقشی بود ولی صورتش و ندیدم لباسش هم راه راه کرم ونارنجی بوددوباره یه سیب قرمز دیگه به طرفش پرت کردم خیلی ترسیده بودم از ترس از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. کسی می خواهد شما را گول بزند و به شما ابراز علاقه کرده و محبت و گرمی به شما هدیه دهد ولی این شخص آدم خوبی نیست. ابراز علاقه جسورانه و شجاعانه ای به شما خواهد کرد و آدمی است که اجتماعی و خوش برخورد است ولی فقط به فکر خودش است و شما عشق او را نمی خواهید. تشکر از همراهیتون.
نازی : سلام سالها پیش یه همکلاسی داشتم از بچه ها دزدی میکردبرا همین کارش از مدرسه اخراج شد.
الان خواب دیدم با اون همکلاسیم به خونه زنی رفتیم در واقعیت زن صاحب خونه رو نمیشناسم اون زن در راه خدا مارو به خونش راه داده بود یهو متوجه شدم همکلاسیم دستشو کرد تو کیف زنه پولشو بدزده که دختر صابخونه فهمید و اومد. همکلاسیم گفت این زن فالگیره وباهاش رفت تو اتاق فالشو بگیره وقتی بیرون اومدن همکلاسم شگفت زده گفت فالش عالیه منم تحریک شدم واز اون زن خواستم برامنم بگه اون زن شروع کرد به گفتن فال بهش گفتم بچه دار میشم؟ گفت یه چیزی تو دلته باید جراحی بشه یهو درحالی که داشت صحبت میکرد عین تو فیلمها تصویر پخش میشد یه مرد چاق روی تخت که روی شکمش شلنگ ودستگاه بیمارستان وصل بود و از درد داشت فریاد میزد زنه گفت بعداز جراحی این شخص متوجه شدیم جنین روزبه روز کوچیکتر میشه جراحیش کردیم وحالا دیگه نمیتونه بچه دارشه از اتاق که بیرون اومدم متوجه شدم دوستم از فرصت استفاده کرده و کلی لباس وپول زنه رو گذاشته تو کوله پشتیش ودزدیده خیلی ناراحت یکی یکی وسایلو در میاوردم و غر میزدم رفتم تو کیفم کلی پول زیاد داشتم درآوردم گفتم چرا دزدی میکنی بیا این پول ببر تا اومد برداره پولو از جلوش برداشتم گفتم نه تو لیاقت نداری وتمام وسایلی که دزدیده بود رو دادم خواهرم به اون زن پس بده
فریبا هراتی
: سلام. شما حاضر نیستید که برای رسیدن به خواسته هایتان دیگران بدبخت شوند زیرا می دانید که در این صورت با خدای بزرگ طرف هستید و از این جهت، اگر در زندگی همیشه به عدل خداوند ایمان داشته باشید، خداوند برایتان گشایش کار فراهم خواهد کرد. اما اگر به زور و فال و دعا نویسی یا دروغ و ناحقی رو بیاورید، مثل همان مردی که در خواب دیدید که عمل می شد، خداوند قابلیت های مثبتتان را از شما می گیرد و تا ابد به خواسته هایتان نخواهید رسید. پس ایمانتان را قوی نگه دارید و به خدا توکل کنید. او هست می بیند و عدالت را رعایت می کند. او را باور کنید. تشکر از همراهیتون.