تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مهسان بزرگمهر : سلام خانم هراتی.من دیشب خواب دیدم که توی خونه قبلیمون پشت پنجره بودم و نظاره گر این بودم که از خیابون جلوی خونه مون چندین عروس پیاده با ساز ودهل و با حالت رقص رد میشدن،یک عروس پشت سر بقیه بود و دیر تر اومد،کسی از جمعیت داد زد و بهش گفت الان لباست منفجر میشه،عروس هم با ترس شروع به دویدن کرد و کمی بعد انفجار رخ داد و تیکه های بدنش توی هوا پخش شد.من هیچ کدوم از عروس ها رو نمیشناختم و فقط پشت پنجره داشتم نگاه میکردم و فوق العاده ترسیده بودم و سریع رفتم برای خواهرم تعریف کردم.ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. مردم زیادی با سختی و مصیبت مواجه می شوند و به غصه و عزاداری و اعتراض می پردازند و کسی هست که از فرط ناراحتی ممکن است در آستانه ی طغیان و انفجار احساسی باشد. او از اینکه در زندگی اش از او سو استفاده کرده اند به شدت شاکیست و فریاد اعتراض برمی آورد. تشکر از همراهیتون.
H : سلام من دو شب پیش خواب دیدم مامانم عروس شده و حتی من هم آرایشش کردم یه کم اما داماد مشخص نبود کیه اصلا کسی ب عنوان داماد ندیدم منظور این خواب چی هست ،
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما فکرش به خاطر مسئله ای ناراحت می شود و شما یا به او کمک می کنید که با سیاست تر رفتار کند و یا خودتان هستید که باعث ناراحتی او شده اید. اما هیچ دلیل خاصی وجود ندارد که او از شخص دیگری ناراحت شده باشد. تشکر از همراهیتون.
کیمیا کیانی : سلام خانم هراتی عزیز من خواب دیدم که جشن عروسی برادر همسایمون هست و من خونه اجیمم و بابام اینا گویا مسافرت بودن و بعد بدون اینکه به ما چیزی بگن مستقیما رفتن خونه همسایمون بعد همسایمون داشت گلهای بزرگی دم در میگذاشت و به نظر طبقه پایین بود خونه همسایمون درصورتی که من گرگان بودم(خونه آجیم) ولی خونه همسایمون تهران است ولی اونجا به نظر طبقه پایین خونه آجیم بود چون خواهر زادم شیرینی براشون میبرد ولی من از پنجره که بیرون رو نگاه کردم انگار طبقه پایین خونه تهران بود تعبیرش چی میشه؟
فریبا هراتی
: سلام. برادر همسایه ی شما با مشکلی مواجه شده و نیاز به حمایت دارد. خانواده ی شما به آنها فکر می کنند و دلشان برای آنها می سوزد. شاید بخواهند که به ایشان کمک کنند. اگر در واقعیت خانه ی آنها طبقه ی پایین نیست، از نظر سطح اجتماعی و درامدی متضرر شده اند. اگر رقص و آواز هم برقرار بوده ممکن است خدای نکرده سلامتشان به خطر افتاده باشد. تشکر از همراهیتون.
Mersana : سلام. وقتتون بخیر. تو خواب دیدم که زن دادشم لباس عروس پوشیده یعنی عروسیشه با برادرم که الان همسرشه، برادرم یکم جلوتر بود برگشت منتظر خانومش بود زنداداشم هم مادرش و برادرش کنارش بودن داشتن همراهیش میکردن و برادر زن داداشم کت و شلوار سرمه ای و پیراهن مشکی پوشیده بود وداداش من لبخند رضایت داشت ومن به خودم گفتم عروسی قبلیشون اینا خوشحال نبودن ولی این دفعه خوشحالن به خودم گفتم انگار مشکلاتشون حل شده. ممنون از لطفتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. انشالله نسبت به هم احساس تعهد بیشتری خواهند داشت و برادرتان هم شخصیتی حمایتگرایانه تر نسبت به خانمش در مقایسه با گذشته، دارد. اگر جشن ندیده اید و صرفا لباس عروسی و صحنه ای که ذکر کرده اید را مشاهده کرده اید، مشکلاتشان حل شده و نسبت به هم متعهد تر شده اند. تشکر از همراهیتون.
Saraaa : سلام خانم هراتی خواب دیدم عروسی یه نفریه که درواقعیت درحال جداییه و لباس عروس تنشه و ارایش زیاد داشت مادرشوهر الانشم میگفت داماد پسره خوبیه.کفش های من نباتی بود وزیبا،کفشهارو در اوردیم و رفتیم تو تالار داشتم شکلات میخوردم که دیدم یه بادکنک گوشه ی سالنه من برداشتمش بردم دادم یه پسر بچه ایی که داشت با حسرت به دختری که بادکنک داشت نگاه میکرد وقتی مراسم تموم شد مادرشوهر الان عروس یه چادرسفید داد به مامانم گفت بده سرش کنه که مامانم خواست بندازه سرعروس چپ چپ نگاه کرد دامادگفت نمیخاد.اومدیم بیرون دیدم کفشام نیس انگار یکی اومده بود برداشته بود یا دزدیده بود خیلی دنبالش گشتم گریه ام گرفته بود از نبودن کفشم به مامانم میگفتم حیف بود و مدام به این فکر میکردم که عروس اگه جدا شده باشه از شوهرش پس عده اش که هنوز نگذشته چطور ازدواج کرده باز
دخترم و مجردم
فریبا هراتی
: سلام. شما شاهد خواهید بود که این کسی که در حال جداییست با دعوا و مشکلاتی مواجه می شود و مادر شوهر او البته حق را به پسر خودش می دهد. شما نگرشی تمیز و زیبا نسبت به ازدواج دارید ولی بعد از اینکه زندگی اینها را دیده اید، به این فکر می کنید که واقعا ازدواج تضمینی برای ماندگاری عشق و زندگی نیست. ازدواج گاهی مثل بادکنکی توخالیست که جاه طلبی ها و آرزوهای پوشالی انسان را بزرگ نمایی می کنند و آن را زیبا جلوه می دهند ولی بنگ!!! به یکباره می ترکد. شما دیدگاه قبلی تان را نسبت به ازدواج از دست می دهید و یا اعتماد به نفستان کم شده و فکر می کنید که جایگاه قرص و محکمی در رابطه با ازدواج نمی توان پیدا کرد. مادر این آقا می خواهد که عروسش با پسرش آشتی کند ولی عروس او نمی خواهد که با همسرش آشتی کند و از هم جدا می شوند. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام. من به یه خانمی علاقه داشتم، ولی به علت تعارض اخلاقی با نفر دیگه ای ازدواج کردم. دیشب خواب دیدم تو یه مراسم عقد بودم و خانواده و فامیل حضور داشتند، با یه خانمی ازدواج می کردم (ولی نمی شناختم)، بعد یه جای دیگه با اون خانمی هم که علاقه داشتم عقد کردم (البته تو هیچکدوم جزییات عقد رو ندیدم، فقط می دیم مردم هستن و منم می گم عقد کردم). بعد با خودم می گفتم با اون خانمی که نمی شناسم مراسم عروسی روانجام می دم، یه دفعه یه جای در رو باز کردم دیدم اون خانمی که قبلا بهش علاقه داشتم با خانوادش مراسم عروسی گرفتن و بمن گفتن چرا نمیای پس، مگه بهش علاقه نداشتی، منم می خواستم بگم من می خوام با اون یکی مراسم برگزار کنم نمی شد، چون مردم تو عروسی بودن، منم می رفتم به مادر و فامیل می گفتم نذارید اون یکی خانم بفهمه، من می خوام با اون مراسم برگزار کنم، خلاصه نشد و مراسم رفت جلو، بعد دیدم تو مراسم یه عده مست هستن و می رقصن، به منم می گفتن بیا برقص، منم جوراب و کفش تو پام نبود، می گفتم برام جوراب بیارید. یکی دو جا تو خواب می دیدم با فامیل تو اتوبوس هستم، یادم نیست چرا، فکر کنم می رفتیم به این مراسم ها
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی دیگری متعهد می شوید در حالی که قلبتان پیش همان خانم اولی است. انتخاب اول شما به خاطر ازدواج شما با کسی دیگر، ناراحت شده و غصه می خورد و انتظار نداشته که شما به او پشت کنید. شما مدتی ممکن است اعتماد به نفستان را از دست بدهید یا احساس کنید که گرمی و امنیت لازم را در زندگی تان بدست نیاورده اید. عده ای به خاطر این تصمیم شما، کنترل رفتار و زندگی شان را از دست می دهند و توقع دارند که شما هم مانند آنها غصه بخورید. ( عملا وقتی که دو نفر با هم ست نیستند، بهتر است که همان اول از هم جدا شوند تا اینکه با هم ازدواج کنند و یک عمر با هم اختلاف و دعوا داشته باشند). شما می خواهید در زندگی تان تطبیق پذیر باشید و کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند و از فرهنگ خانوادگی تان و خانواده تان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
zahra : سلام خانم هراتی خسته نباشید، عیدتون مبارک
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما فکرتان ناراحت است و به اینکه چرا تا به حال به خواسته هایتان نرسیده اید فکر می کنید. رفتار شما گویای ناراحتی تان است و در باره ی افکارتان صداقت ندارید و شاید احساس واقعی تان را از دیگران مخفی می کنید. خواهرتان احساس می کند که نمی تواند نقشش را در زندگی به خوبی اجرا کند. فکر خواهرتان مشغول و درگیر است و او باید سعی کند که قویتر بحث کند و منطقی تر صحبت کند. شاید با همسرش مشکلی داشته باشد. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.تو خواب دیدم رفتم یه خونه اونجا فامیلای مدری بودن یکی از دختر عموم احساس کردم داره عروسی میکنه وخوشحاله و یکی دیگه از زن عموهام و دختر همین رن عموم لباسش رو جلو همه زنها براش عوض کردن و ارایشش کردن اونا هم میخندیدن و خوشحال بودن و ارایش کرده بودن و داشتن دختر عموم که عروس بود رو به همه زنا نشون میدادن لباسش باز بود جوری که قسمتی از سینه ها و بازوهاش مشخص بودن امد پیشم گفت لباسم خوشکله منم بهش گفتم یکم دامن لباست کوتاه اونم بهم گفت تو حسودی میکنی چون لباسم قشنگه منم گفتم نخ کی گفته من اصلا از این لباسا خوشم نمیاد اشاره به باز بودن مدل ورنگ لباس میکردم البته تین دخترعموم که عروس شده بود و جوون تر درواقعیت ازدواج کرده.بعد رفتم یه گوشه داشتم نگاهشون میکردم که یکی دیگه از دختر عموهام بهم گفت یه رازی بهت میگم به کسی نگی و بعد گفت که سینه عروس پروتز و اصلا مال خودش نیست.منم تعجب کردم و زدم بیرون که دیدم شوهرم تو ماشین و پسرم هم تو ماشین خواب بود .البته ماهمه لباس سیاه پوشیده بودیم به غیر از همون عروس و زن عموم و دختر زن عموم وه با عروس بودن.
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما با مشکلی جدی در زندگی اش مواجه شده است. او یا به بیماری سختی مبتلا شده و یا در حال طلاق است و با همسرش به شدت اختلاف دارد. زن عموی شما هم نمی تواند نگرانی اش را از این بابت مخفی کند و بسیار غصه می خورد و ابراز ناراحتی می کند. دختر عموی شما نیاز به حمایت دارد و دستش کوتاه است و نمی تواند خودش از پس مشکلات خودش بربیاید. او سادگی و خامی از خودش به خرج داده و کم عقلی کرده است. در زندگی واقعی او اصلا هیچ قدرت و اختیاری ندارد و یا هیچ حس عشق و احترامی برای او قائل نیستند. او نمی تواند احساس خوبی از زندگی اش داشته باشد. شما نسبت به این جریانات تا مدتی بی اطلاع بوده اید ولی بعد از متوجه شدن آن برای او ناراحت می شوید. تشکر از همراهیتون.
پرنیان : سلام خانم هراتی عزیز، مادرم نه سال که به رحمت خدا رفتن دیشب خواب دیدم توی خونه ی دوران کودکیم نشسته بودم روی زمین ک مادرم اومدن دور تا دور من شروع به رقصیدن کردن و گفتن تو با فلانی(اسم دوست پسرم گفتن)عقد میکنی و با برادرم شروع ب رقص و شادی کردن من گفتم زیاد مطمعن نیستم ک بخام باهاش ازدواج کنم مادرم گفتن دیگه وقت واسه این حرفا نیس عقد میان شما بسته شده
فریبا هراتی
: سلام. روحشان شاد. انشالله خبر خوش خواهید شنید و اخباری که مادرتان به شما داده اند به احتمال قوی محقق خواهد شد. صحت خوابتان را می توانید از زندگی برادرتان بیشتر مطمئن شوید. اگر برادرتان در بیداری خوشحال و راحت است خواب تعبیر درست دارد وگرنه تعبیر آن برعکس است. اما به صورت معمول اخباری که اموات خصوصا در شب عید به شما بدهند صحت دارد. تشکر از همراهیتون.
سویل : سلام وقتتون بخیر یه موضوع عاطفی برام پیش اومده بود از خدا خواستم که بهم بفهمونه یه جوری ولی به علت مشغله ای که خودم دارم زیاد بهش فکر نمیکردم دیشب خواب دیدم یه لباس عروس زیبا تنم بود دست داماد هم توی دستم بود با یه دسته گل سه تا پله جلوی در ورودی سالن عروسی بود منو داماد وارد سالن شدیم جلوی در ورودی مامانم مارو از زیر قران رد کرد و اسپند دود کرده بودن من تو اون لحضه که فیلم برداد هم فیلم میگرفت با چنگال سالاد ماکارانی خوردم هم به همسرم دادم همه فامیل هامتو سالن بودن نشسته بودن من الان تصویر داماد یادم نمیاد و اصلا نمیدونم کی بود
با خودم گفتم پسر مورد علاقم واقعا میاد من بگیره انگار یکی از عالم غیب بهم گفت به واسطه ذکر لا اله الاّ الله که خود پسره نذر کرده همون لحظه از خواب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به ازدواج فکر می کنید و می خواهید که رفتاری با کرامت و پاک داشته باشید. می خواهید که در پناه خدای بزرگ و با توکل به او و به دور از چشم زخم حسودانتان، زندگی موفقی را شروع کنید. شما سعی خواهید کرد که درست رفتار کنید و اهدافتان را دنبال کنید. همه ی نگرانی های شما به کمک یک دوست رفع و رجوع خواهد شد. این حالت بی نظمی زندگی تان از بین می رود و طول عمر و ثروت و رفاه خواهید داشت. توکل به خدای بزرگ کنید و سعی کنید که با نمازتان روزی صد بار ذکر لا اله الا الله را بگویید. خدای مهربان با شماست. تشکر از همراهیتون.