تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
مایا : با سلام و درود و عرض احترام . این خواب را روز پنج شنبه ۱۳شهریور دیدم . رفته بودم ارایشگاه چون روز عروسیم بود از آرایشگاه برگشتم چادر سفید سرم بود یه خانمی هم باهام بود ولی نشناختمش ایشون یه چادر گل گلی سرش بود بعد اومدم سمت خونه قبلیمون وقتی رسیدم در خونه اون خانم گفت بیا بریم همه منتظرت هستن (جایی رو مثل خونه باغ گرفته بودیم برای جشن عروسی ) بعد بهش گفتم شما برو من برم چادرم رو عوض کنم بعد میام اومدم تو خونه دیدم خونه خیلی تمیزه و برادرم داره خونه رو طی میکشه و موهاشو دم اسبی کرده در صورتیکه در واقعیت موهاش کوتاهه و همه وسایل خونه سفید بود و همینطور کاشیهای سرامیکی برق می زد من رژ و رژ گونه نارنجی داشتم چسبیده بودم به پرده اتاق کمی رژم به پرده تور سفید مالیده شد . ممنون از تعبیرتون زنده باشید
فریبا هراتی
: سلام. احترام متقابل. شما می خواهید با سیاست رفتار کنید و به موفقیت برسید. سعی می کنید که خونسرد و آرام باشید و البته تا اندازه ای مغرور و بخودتان خواهید بالید. فکر شما راحت خواهد شد. نگرانی هایتان از بین می رود. برادرتان افکارش را متمرکز می کند و همه ی مشکلاتتان را می شویید می رود. سعی کنید که آرامتر رفتار کنید و نخواهید که خیلی برون گراتر از همیشه باشید. تعادل در کارها بهترین روش برای رسیدن به خوشبختی است. تشکر از همراهیتون.
مهسان بزرگمهر : سلام خانم هراتی.من دیشب خواب دیدم که توی خونه قبلیمون پشت پنجره بودم و نظاره گر این بودم که از خیابون جلوی خونه مون چندین عروس پیاده با ساز ودهل و با حالت رقص رد میشدن،یک عروس پشت سر بقیه بود و دیر تر اومد،کسی از جمعیت داد زد و بهش گفت الان لباست منفجر میشه،عروس هم با ترس شروع به دویدن کرد و کمی بعد انفجار رخ داد و تیکه های بدنش توی هوا پخش شد.من هیچ کدوم از عروس ها رو نمیشناختم و فقط پشت پنجره داشتم نگاه میکردم و فوق العاده ترسیده بودم و سریع رفتم برای خواهرم تعریف کردم.ممنون میشم تعبیرشو بگید
فریبا هراتی
: سلام. لطفا برای دفع شر صدقه بدهید. مردم زیادی با سختی و مصیبت مواجه می شوند و به غصه و عزاداری و اعتراض می پردازند و کسی هست که از فرط ناراحتی ممکن است در آستانه ی طغیان و انفجار احساسی باشد. او از اینکه در زندگی اش از او سو استفاده کرده اند به شدت شاکیست و فریاد اعتراض برمی آورد. تشکر از همراهیتون.
Fntfpa : سلام.من خواب دیدم و توی خواب لباس عروس پوشیده بودم.همین.تعبیرش چیه؟
یه خوابی مادرم دیده اونم بگم براتون؟پسرداییم سه ماه پیش فوت کرد و 14 ساله بود.مادرم خواب دید رفته خونه داییم و اونجا بهش گفتن زنداییم میخواد ازدواج کنه و مادرم با تعجب میگفت اینکه یه بار ازدواج کرده چرا دوباره...همه ناراحت بودن هم مادر زنداییم و هم داییم ولی کسی چیزی نمی گفت.حتی مادرم اشک روی صورت داییم دید ولی چیزی نمی گفت.یهو زنداییم اومد و شروع کرد به پوشیدن پیراهن سفیدی که عورتش مشخص بود و پاها و جاهایی که باید از نامحرم پوشیده باشه هم معلوم بود و مادرم با دیدنش جا خورد.همون لحظه پسر داییم که فوت کرده با حالت گریه و زجه به مادرم میگفت عمه نزار مادرم این کارو کنه و تورو خدا نزار این کارو کنه و هی خواهش میکرد و حرفش تکرار میکرد
فریبا هراتی
: سلام. شما یا به ازدواج فکر می کنید و می خواهید رفتاری با کرامت داشته باشید یا فکرتان به خاطر مسئله ای ناراحت است. چون این خواب بسیار مختصر بود خواب مادرتان هم با حق کسر خواب مجزا تعبیر می کنم ولی منبعد در یک کامنت به هیچ وجه دو خواب ثبت نکنید چون اینکار خلاف مقررات سایت است و خدای نکرده شما را مدیون سایت خواهد کرد. روح پسرداییتان شاد. زن دایی شما به خاطر پسرش بسیار غصه می خورد و شدیدا احساس بدبختی می کند و دیگر هیچ چیز برایش مهم نیست و آرزوی مرگ می کند. روح پسر او به این خاطر ناراحت است. یک مسلمان واقعی می داند که هرگز کسی که پاک و با ایمان فوت کند، هرگز روحش نمی میرد و در دنیای آخرت در آرامش و راحتی به سر می برد و می تواند به خانواده اش در دنیا سر بزند. شما نباید این مرحوم را مرده حساب کنید. روح او زنده است و در کنار خانواده اش است و از بی تابی مادرش به شدت غصه می خورد. با زندایی تان از حضور روح پسرش در کنار او صحبت کنید و مراقب او باشید تا افکار خودکشی به سرش نزند. تشکر از همراهیتون.
H : سلام من دو شب پیش خواب دیدم مامانم عروس شده و حتی من هم آرایشش کردم یه کم اما داماد مشخص نبود کیه اصلا کسی ب عنوان داماد ندیدم منظور این خواب چی هست ،
فریبا هراتی
: سلام. مادر شما فکرش به خاطر مسئله ای ناراحت می شود و شما یا به او کمک می کنید که با سیاست تر رفتار کند و یا خودتان هستید که باعث ناراحتی او شده اید. اما هیچ دلیل خاصی وجود ندارد که او از شخص دیگری ناراحت شده باشد. تشکر از همراهیتون.
milad : سلام ، من خواب دیدم که توی مراسم عروسی ۲ نفر از دوستام هستم که هردو پسر هستن یکی از اونها در واقعیت میشناختم ولی اون یکی رو توی خواب میشناختم . اون فردی رو میشناختم در واقعیت اومد و به من کلید یه خونه رو داد و قرار شد که من برم چیزی رو واسه اون خونه بخرم و بزارم اونجا . اواخر مجلس که داشتن عروس و داماد میرفتن دم در اونجا بودم که اون دوستی که نمیشناختم توی واقعیت با عروسش امدن و کلی از من تشکر کردن که حواسم به کارای مجلسشون بود و اون دوستم هم اومد و کلید گرفت از من و گفت که خودم کلید خودم رو گم کردم لطفا فعلا این کلید رو به من بده. من دیگه داشتم میرفتم که دیدم ماشین عروس و داماد داران حرکت میکنن به سمت خونه اشون و مهمانها هم دنبالشون که از جلو در یه اتاق رد شدم یه نفر پای تلفن بود یهو او شخص گفت عمه داماد فوت کرده مربوط به اون دوستی بود که تو خواب میشناختم و گفت که این دومین خبر بد که تا الان اومد این عروسی شومه و بد شگونه و یه عده زیادی که اکثرشون مسن بودن داشتن فرار میکردن و من هم با اون افراد می دویدم یاد میاد که پیرمردی جلوم با واکر میدوید . ممنون میشم تعبیرشو به من بگید مرسی از سایتون
فریبا هراتی
: سلام. شما به خاطر مشکل دوستتان سعی می کنید که به او کمک کنید و امکانات کافی برای رسیدن او به موفقیت را در اختیار او بگذارید. اما دوست شما دمدمی مزاج است و شخصیتی دوگانه دارد. او ممکن است بخواهد بر خلاف فرهنگ و سنت هایش اقدامی را انجام دهد و از انجام هدف اولیه اش پشیمان شود. در آنصورت شما که برای او و موفقیتش از خودتان مایه گذاشته اید و قبول کرده اید که وقت و انرژی تان را برای او صرف کنید، متضرر خواهید شد. پس شما باید عاقلانه و خردمندانه تصمیم بگیرید و به هیچ مانعی اجازه ندهید که سر راهتان بایستد. باید با عزم و اراده و استقامت زیاد سعی کنید که از این ماجرا دور باشید و در نقشه ی او سهیم نشوید. تشکر از همراهیتون.
Saraaa : سلام خانم هراتی خواب دیدم عروسی یه نفریه که درواقعیت درحال جداییه و لباس عروس تنشه و ارایش زیاد داشت مادرشوهر الانشم میگفت داماد پسره خوبیه.کفش های من نباتی بود وزیبا،کفشهارو در اوردیم و رفتیم تو تالار داشتم شکلات میخوردم که دیدم یه بادکنک گوشه ی سالنه من برداشتمش بردم دادم یه پسر بچه ایی که داشت با حسرت به دختری که بادکنک داشت نگاه میکرد وقتی مراسم تموم شد مادرشوهر الان عروس یه چادرسفید داد به مامانم گفت بده سرش کنه که مامانم خواست بندازه سرعروس چپ چپ نگاه کرد دامادگفت نمیخاد.اومدیم بیرون دیدم کفشام نیس انگار یکی اومده بود برداشته بود یا دزدیده بود خیلی دنبالش گشتم گریه ام گرفته بود از نبودن کفشم به مامانم میگفتم حیف بود و مدام به این فکر میکردم که عروس اگه جدا شده باشه از شوهرش پس عده اش که هنوز نگذشته چطور ازدواج کرده باز
دخترم و مجردم
فریبا هراتی
: سلام. شما شاهد خواهید بود که این کسی که در حال جداییست با دعوا و مشکلاتی مواجه می شود و مادر شوهر او البته حق را به پسر خودش می دهد. شما نگرشی تمیز و زیبا نسبت به ازدواج دارید ولی بعد از اینکه زندگی اینها را دیده اید، به این فکر می کنید که واقعا ازدواج تضمینی برای ماندگاری عشق و زندگی نیست. ازدواج گاهی مثل بادکنکی توخالیست که جاه طلبی ها و آرزوهای پوشالی انسان را بزرگ نمایی می کنند و آن را زیبا جلوه می دهند ولی بنگ!!! به یکباره می ترکد. شما دیدگاه قبلی تان را نسبت به ازدواج از دست می دهید و یا اعتماد به نفستان کم شده و فکر می کنید که جایگاه قرص و محکمی در رابطه با ازدواج نمی توان پیدا کرد. مادر این آقا می خواهد که عروسش با پسرش آشتی کند ولی عروس او نمی خواهد که با همسرش آشتی کند و از هم جدا می شوند. تشکر از همراهیتون.
محسن : سلام. من به یه خانمی علاقه داشتم، ولی به علت تعارض اخلاقی با نفر دیگه ای ازدواج کردم. دیشب خواب دیدم تو یه مراسم عقد بودم و خانواده و فامیل حضور داشتند، با یه خانمی ازدواج می کردم (ولی نمی شناختم)، بعد یه جای دیگه با اون خانمی هم که علاقه داشتم عقد کردم (البته تو هیچکدوم جزییات عقد رو ندیدم، فقط می دیم مردم هستن و منم می گم عقد کردم). بعد با خودم می گفتم با اون خانمی که نمی شناسم مراسم عروسی روانجام می دم، یه دفعه یه جای در رو باز کردم دیدم اون خانمی که قبلا بهش علاقه داشتم با خانوادش مراسم عروسی گرفتن و بمن گفتن چرا نمیای پس، مگه بهش علاقه نداشتی، منم می خواستم بگم من می خوام با اون یکی مراسم برگزار کنم نمی شد، چون مردم تو عروسی بودن، منم می رفتم به مادر و فامیل می گفتم نذارید اون یکی خانم بفهمه، من می خوام با اون مراسم برگزار کنم، خلاصه نشد و مراسم رفت جلو، بعد دیدم تو مراسم یه عده مست هستن و می رقصن، به منم می گفتن بیا برقص، منم جوراب و کفش تو پام نبود، می گفتم برام جوراب بیارید. یکی دو جا تو خواب می دیدم با فامیل تو اتوبوس هستم، یادم نیست چرا، فکر کنم می رفتیم به این مراسم ها
فریبا هراتی
: سلام. شما به کسی دیگری متعهد می شوید در حالی که قلبتان پیش همان خانم اولی است. انتخاب اول شما به خاطر ازدواج شما با کسی دیگر، ناراحت شده و غصه می خورد و انتظار نداشته که شما به او پشت کنید. شما مدتی ممکن است اعتماد به نفستان را از دست بدهید یا احساس کنید که گرمی و امنیت لازم را در زندگی تان بدست نیاورده اید. عده ای به خاطر این تصمیم شما، کنترل رفتار و زندگی شان را از دست می دهند و توقع دارند که شما هم مانند آنها غصه بخورید. ( عملا وقتی که دو نفر با هم ست نیستند، بهتر است که همان اول از هم جدا شوند تا اینکه با هم ازدواج کنند و یک عمر با هم اختلاف و دعوا داشته باشند). شما می خواهید در زندگی تان تطبیق پذیر باشید و کاری را انجام دهید که همه انجام می دهند و از فرهنگ خانوادگی تان و خانواده تان حمایت کنید. تشکر از همراهیتون.
Mona : سلام.تو خواب دیدم رفتم یه خونه اونجا فامیلای مدری بودن یکی از دختر عموم احساس کردم داره عروسی میکنه وخوشحاله و یکی دیگه از زن عموهام و دختر همین رن عموم لباسش رو جلو همه زنها براش عوض کردن و ارایشش کردن اونا هم میخندیدن و خوشحال بودن و ارایش کرده بودن و داشتن دختر عموم که عروس بود رو به همه زنا نشون میدادن لباسش باز بود جوری که قسمتی از سینه ها و بازوهاش مشخص بودن امد پیشم گفت لباسم خوشکله منم بهش گفتم یکم دامن لباست کوتاه اونم بهم گفت تو حسودی میکنی چون لباسم قشنگه منم گفتم نخ کی گفته من اصلا از این لباسا خوشم نمیاد اشاره به باز بودن مدل ورنگ لباس میکردم البته تین دخترعموم که عروس شده بود و جوون تر درواقعیت ازدواج کرده.بعد رفتم یه گوشه داشتم نگاهشون میکردم که یکی دیگه از دختر عموهام بهم گفت یه رازی بهت میگم به کسی نگی و بعد گفت که سینه عروس پروتز و اصلا مال خودش نیست.منم تعجب کردم و زدم بیرون که دیدم شوهرم تو ماشین و پسرم هم تو ماشین خواب بود .البته ماهمه لباس سیاه پوشیده بودیم به غیر از همون عروس و زن عموم و دختر زن عموم وه با عروس بودن.
فریبا هراتی
: سلام. دختر عموی شما با مشکلی جدی در زندگی اش مواجه شده است. او یا به بیماری سختی مبتلا شده و یا در حال طلاق است و با همسرش به شدت اختلاف دارد. زن عموی شما هم نمی تواند نگرانی اش را از این بابت مخفی کند و بسیار غصه می خورد و ابراز ناراحتی می کند. دختر عموی شما نیاز به حمایت دارد و دستش کوتاه است و نمی تواند خودش از پس مشکلات خودش بربیاید. او سادگی و خامی از خودش به خرج داده و کم عقلی کرده است. در زندگی واقعی او اصلا هیچ قدرت و اختیاری ندارد و یا هیچ حس عشق و احترامی برای او قائل نیستند. او نمی تواند احساس خوبی از زندگی اش داشته باشد. شما نسبت به این جریانات تا مدتی بی اطلاع بوده اید ولی بعد از متوجه شدن آن برای او ناراحت می شوید. تشکر از همراهیتون.
سویل : سلام وقتتون بخیر یه موضوع عاطفی برام پیش اومده بود از خدا خواستم که بهم بفهمونه یه جوری ولی به علت مشغله ای که خودم دارم زیاد بهش فکر نمیکردم دیشب خواب دیدم یه لباس عروس زیبا تنم بود دست داماد هم توی دستم بود با یه دسته گل سه تا پله جلوی در ورودی سالن عروسی بود منو داماد وارد سالن شدیم جلوی در ورودی مامانم مارو از زیر قران رد کرد و اسپند دود کرده بودن من تو اون لحضه که فیلم برداد هم فیلم میگرفت با چنگال سالاد ماکارانی خوردم هم به همسرم دادم همه فامیل هامتو سالن بودن نشسته بودن من الان تصویر داماد یادم نمیاد و اصلا نمیدونم کی بود
با خودم گفتم پسر مورد علاقم واقعا میاد من بگیره انگار یکی از عالم غیب بهم گفت به واسطه ذکر لا اله الاّ الله که خود پسره نذر کرده همون لحظه از خواب بیدارشدم
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما به ازدواج فکر می کنید و می خواهید که رفتاری با کرامت و پاک داشته باشید. می خواهید که در پناه خدای بزرگ و با توکل به او و به دور از چشم زخم حسودانتان، زندگی موفقی را شروع کنید. شما سعی خواهید کرد که درست رفتار کنید و اهدافتان را دنبال کنید. همه ی نگرانی های شما به کمک یک دوست رفع و رجوع خواهد شد. این حالت بی نظمی زندگی تان از بین می رود و طول عمر و ثروت و رفاه خواهید داشت. توکل به خدای بزرگ کنید و سعی کنید که با نمازتان روزی صد بار ذکر لا اله الا الله را بگویید. خدای مهربان با شماست. تشکر از همراهیتون.
محمدی : سلام و عرض ادب. یکی از دوستانم خواب دیدن که عروسی خواهرم بوده که البته الان مجرده و دوستم میخاسته منو ببره عروسی که متوجه میشه یکی از ابروهای من از وسط قاچ خورده یعنی دو نصف شده و خون میاد.و دوستم توی خواب مونده بوده که حالا چه جوری منو با اینوضعیت ببره عروسی خواهرم
فریبا هراتی
: سلام. عرض ادب متقابل. خواهر شما نسبت به انجام کاری متعهد می شود که احتمالا شما با آن مخالفیدو احساسی منفی نسبت به آن دارید. شاید خواهرتان با انجام این کار با مشکلی موجه شود. شما از کار خواهرتان شگفت زده شده و تعجب می کنید و دوستتان نمی خواهد که شما احساس بدی نسبت به خواهرتان پیدا کنید. تشکر از همراهیتون.