تعبیر خواب عروس
اگر کسی در خواب دید خودش یا دیگری عروس به خانه آورده و او عروس را می شناسد، به بزرگی می رسد اما اگر عروس را نشناخت، عمر او رو به اتمام است. دیدن جشن عروسی همراه با رقص و پایکوبی مصیبت است.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Afsaneh : سلام ممنون از تعبیر خوابتون من نزدیکای سحر خواب دیدم انگار عروسی دخترم هست فقط احساس میکردم نه عدوس رو میدیدم ونه مراسمی فقط داخل مینبوس بودیم وداشتیم میرفتیم جاریم ودخترش یه صندلی مونده به اخر جلوی من نشسته بودن ومن از بالا بااونا حرف میزدم اونا کوچیک بودن اومدیم خونه ومن به شوهرم میگفتم وای فراموش کردم برای عروس دوا ی اردو روغن ( کاچی) درست کنم ویادم رفته از عطاری بگیرم بعد گفتم حالا میرم میگیرم وفردا صبح درست میکنم ( در اینجا اذان صبح گفت وبیدار شدم نمازم خواندم بعد دوباره خوابیدم ودوباره خواب دیدم ) دخترام تو خونه دارن بالباس زیبا میرقصن وپسرم از در حال اومد داخل در حالی که دهن ودندونش خونی بود رفتم گفتم چیشده گفت با فلانی دعوام شده یه قسمت خیلی کم از لباسش هم خونی بود ( البته اونکه توخواب پسرم میگفت باهاش دعواش شده الان تو زندان هست) البته خوابم تکه های دیگه ای هم داشت که الان یادم نیست ممنون میشم خوابم تعبیر کنید باتشکر
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. دختر شما به انجام کاری متعهد می شود که شما از او در این رابطه حمایت می کنید و این کار باعث موفقیت وخوشحالی شما می شود و احساس می کنید که مقام شما از جاریتان بیشتر شده و به موفقیت بیشتری در زندگی نسبت به او رسیده اید. دوست خوبم جهت اطلاع شما بر طبق قوانین سایت لازم به ذکر می دانم که شما فقط مجاز به ثبت یک خواب در 24 ساعت هستید و اگر چندین خواب در شبهای متفاوت یا در یک شب ببینید فقط مجاز به ثبت یک کدام از آنها هستید. چنانچه در خوابتان یکسره چند خواب ببینید اما یک خواب محسوب می شود اما اگر بلند شوید و دوباره بخوابید یک خواب نیست. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت به شما اطلاع رسانی شده. چون فردا سایت تعطیل است من خواب دومتان را هم با حق کسر یک خواب دیگر تعبیر می کنم چون در غیر اینصورت شما و بنده مدیون سایت و کارمندان آن خواهیم بود. تعبیر خواب دومتان این است که دختران شما رفتارهایی زیبا دارند و اگر رقصشان به آرامی بوده، در زندگی شان هارمونی و هماهنگی به وجود می آید اما اگر رقصشان تند بوده، دلیلی باعث عدم آرامش آنان خواهد شد و فکرشان را ناراحت می کند. پسر شما حرف بدی از دهانش خارج شده و به استرس دچار خواهد شد و احتمالا به خاطر مسائلی در خصوص کسی که با او دعوایش شده، تنش و اضطراب کمی را تجربه خواهد کرد. باید برای دفع شر از خواب دومتان صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
آسمان : سلام خانم هراتی، تشکر
فریبا هراتی
: سلام. در تعبیر تاثیری ندارد عزیزم.
آسمان : سلام. ببخشيد بفرمایید. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. روحیات و افکار شما عوض خواهد شد. وجهه ی خوبتری خواهید یافت و ایده های تازه ای در ذهنتان نقش می بندد. شما با همان اصول و قوانین و دیسیپلین گذشته تان مردم را می پذیرید و با ایشان تعامل می کنید. دنیا به شما رو می آورد و ثروت و شادی خواهید یافت. شما سفید بخت شده و شخصیتی مثبت خواهید یافت هر چن که الان کمی غصه می خورید و فکرتان ناراحت است ولی ناامید نیستید. مادرتان هم مثل شما نگران آینده ی شماست. اما باید به بی بی حکیمه س متوسل شوید و از همان منزل خودتان زیارت او را بخوانید و از ایشان بخواهید که برایتان به درگاه خدای بزرگ دعا کنند. او محب شماست و انشالله حاجت روا خواهید شد. تشکر از همراهیتون.
masumehh : سلام.(من و دوست پسرم کات شده رابطمون)دیشب اول خواب دیدم که تو خواب آشتی شدیم و اونا قراره شب که پنجشنبه هم بود تو خواب بیان برای مراسم نامزدیمون.من میدیدم یک آرایشگاه هم نوبت گرفته بودم و سومین عروس نوبت من بود.خانم آرایشگر دو عروس دیگه رو آماده کرد و داشت بعد از ظهر میشد منم استرس گرفته بودم پس من و کی میخاد آماده کنه.عروس قبل از خودم و که آماده شده بود میدیدم میگفتم چقد ناز شده.چه تل سفید خوشگلی براش گذاشته.خدا کنه منم به همین نازی بشم.ولی نوبت من شد اون آرایشگره رفت و یکی دیگه گفت بیا آمادت کنم منم گفتم نه من اون آرایشگر و میخام.بزارین زنگ بزنم دوست پسرم که اگه امشب نمیان یوقت ،من یه روز دیگه نوبت بگیرم.زنگ زدم دوست پسرم گفتم کجایی.گفت به به سلام عزیزم.سلاااام عروسسسک.انقد من و تحویل گرفت که.منم تو خواب میفهمیدم که با هم یک مدت جدا بودیم و از اینکه اینقد قشنگ حرف زد باهام تو دلم گفتم خداروشکر همه چی خوب داره میشه و اونم انقد مهربون شده.منم به زور بهش گفتم سلام عزیزم.گفت دارم از سر کار برمیگردم.گفتم امشب قرار بود بیاین خونمون که.چی شد؟؟من چیکار کنم؟گفت نمیدونم باید برم خونه ببینم کی میشه بهت خبر میدم اگه شد امشب میایم اگه نشد یه شب دیگه.از درون که خوشحال بودم ولی همش بهش میگفتم صد در صدش کن خبرتو چون من باید قبلش برم آرایشگاه آماده باشم.اووونم میگفت اوووه .گفتم نه نمیشه.خلاصه دیگه نفهمیدم آخر خوابم چی شد چون رفت خونه که خبر بده که شبش که پنجشنبه بود میان یا یه شب دیگه میان.ولی در کل تو خواب میدیدم داره کم کم انگار خدا بخاد درست میشه همه چیز و از این موضوع خوشحال بودم ولی از اینکه نمیدونستم دقیقا چه روزی آخرش میاد استرس گرفته بود من و.
و آخرش دیدم رفتم یه جا دسشویی و میگن اینجا جن هست و منم از ترس داشتم سکته میکردم و با این حال باز هم رفتم دسشویی .هم دسشویی میکردم هم اطراف و میدیدم که جن یوقت نیاد.از دسشویی هم که بلند شدم یه هو حالم بهم خورد و معدزت بالا آوردم و سریع دستم و نگه داشتم و ریخت تو دستم.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. شما از جهتی تمایل دارید که واقعا با هم آشتی کنید ( که البته بعید هم نیست) و شما سعی می کنید که اگر اینبار این رابطه ی شما درست شد، سیاستمدارانه برخورد کنید و مراقب باشید که افکارتان را درست و تمرکزتان را بالا ببرید و وجهه ی خوبی از خودتان نشان دهید. اما از جهتی احساس می کنید که دیر شده و به اینکه دوست پسرتان برگردد مشکوک هستید. او هم به شما فکر می کند و مردد است که برگردد یا خیر چون شاید برای ازدواج با شما او هم به حمایت خانواده اش نیاز دارد. شما می خواهید از غم رها شوید ولی به کسانی که بد شما را می خواهند یا به انرژی های منفی و حسادت ها فکر می کنید. شما از غم رها خواهید شد و مشکلاتتان را دور می ریزید ( یا برای کسی درددل می کنید و احساس سبکی می کنید) ولی در عین حال احساس می کنید که تا اندازه ای به خاطر شرایطی که پیش آمده، به شما توهین شده و احترامتان کم شده است . تشکر از همراهیتون.
haniyeh : سلام . وقت بخیر
پریشب خواب دیدم با یک آقایی که تا حالا ندیده بودم عقد کردم البته جشنی در کار نبود و یک عقد ساده بود . ولی چهره اش خیلی واضح بود . یادمه بعد از عقد خوشحال و راضی بودم از انتخابم و این که داشتم قدشو با پدرم و برادرام مقایسه می کردم طوری که همشون به ردیف ایستاده بودند و دیدیم که قد اون از همشون کمی کوتاهتره . ولی در پایان خوابم دیدم که از انتخابم پشیمون شدم و می خوام به همش بزنم و همش داشتم می گفتم که ما که هنوز عقد رسمی نکردیم وارد شناسنامه نشده و فقط عقد شرعی خونده شده پس میشه به همش زد و خوب شد که رسمی نشده
تعبیرش چیه به نظرتون ؟ ممنون میشم بگید . لطف میکنید.
فریبا هراتی
: سلام. کار یا پروژه ای به شما واگذار خواهد شد و هدفی جدید در زندگی تان پیدا می کنید که نسبت به آن متعهد خواهید شد. کار و مقام شما در مقایسه با برادر و پدرتان هم تراز با ایشان نیست و کمی از لحاظ موقعیت و قدرت از ایشان از رده ی پایین تری برخوردار است. بنابر این شما احتمالا از تعهد به انجام این کار پشیمان می شوید و دلتان می خواهد که شئونات اجتماعی شما مطابق با پدر و برادرتان بالا باشد. تشکر از همراهیتون.
مدیا : سلام خانم هراتی عزیز عروسی پسر عموم نزدیک هست و تواین مدت ذهن مشغول لباس و..برای عروسی هست دیشب خواب دیدم روز عروسیه و میخوایم بریم تالار ولی پیراهنی که قرار بود بدوزم رو ندوختم ویکی از لباس های قدیمی رو تنم کردم و رفتم تالار ولی وقتی رفتیم تالار انگار عروسی برادرم بود که مجرد هم هست ومن خیلی ناراحت بودم که چرا با لباس جدید نیومدم وی کفش بیرونی پام هست ی کفش کرم رنگ پاشنه بلند دارم که مجلسیه همش میگفتم چرا اونرو پام نکردم و موهام هم نامرتب بود خیلی ناراحت بودم تا اینکه مادرم برادر کوچکترم رو از قسمت مردونه صدا زد که بره کفشم رو از خونه بیاره وقتی آورد دیدم اون کفشی که میخوام نبود ی کفش سیاه نو بود که ظاهرا مال من هم نبود و یکم هم پاره بود و از در تالار اومدم بیرون دنبال کسی میگشتم که منو برسونه خونه هم کفشم رو عوض کنم هم موهام رو مرتب از طرفی نگران این بودم که عروس داماد برسن و من به عنوان خواهر داماد اونجا نباشم فقط ی نکته اینکه هنوز تالار خلوت بود و صدای آهنگی چیزی نمیومد ممنون میشم تعبیر بفرمایید تشکر
فریبا هراتی
: سلام. برادر شما فکرش به خاطر موضوعی ناراحت است و می خواهد نسبت به انجام کاری متعهد شود که شما برای این موضوع آمادگی ندارید. شما نمی دانید که در مقابل این احساس برادرتان چطور باید رفتار کنید و از روی عادت طبق رفتار همیشگی و قدیمتان برخورد خواهید کرد. می خواهید از برادرتان حمایت کنید ولی نمی دانید چطور ( احتمالا حمایت مالی). می خواهید فکرتان را مرتب کنید و نگرش های درستی برای این موضوع از خودتان ارائه دهید. انشالله خیر است ولی برای دفع ناراحتی صدقه بدهید. تشکر از همراهیتون.
محمد مهران فر : سلام من خواب دیدم که توی یک فضایی هستم کا تعداد زیادی آدم هم هستن که من نمیشناسمشون یک تالار عروسی نیم ساز هستش که هنز کامل نشده و وسطشو با زنجیر تقسیم کردن که بسازنش نمیدونم چه مراسمیه ولی مد برای شرکت در مراسم وارد تالار شدیم ولی یک لحظه ی کوتاه شروع به سینه زنی کردیم
فریبا هراتی
: سلام. شرایط زندگی شما متحول خواهد شد و شما به چیزی توجه می کنید که قبلا متوجه آن نبودید به جاه طلبی هایتان فکر می کنید و درکتان بالاتر خواهد رفت. شما سیستم باوری تان را عوض خواهید کرد و سعی می کنید که اهداف ناقص و نیمه کاره تان را بیشتر متوجه شده و به آنها فکر کنید. شما و عده ای دیگر همسو با هم برای اینکه اهدافتان نصفه نیمه مانده شکایت و ناراحتی خواهید کرد. شما می خواهید از روشها و روتین ها و ایده های قدیمی خلاص شوید. تشکر از همراهیتون.
مریم موحد : سلام
روزتان بخیر
یکی از دوستان صمیمی من در خواب دیده که لباس عروس به رنگ سیاه بر تنش کرده و من در یک گوشه ای ایستاده بودم و با تعجب نگاهش می کردم
فریبا هراتی
: سلام. او به خاطر مسئله ای فکرش بسیار ناراحت است و احساس طرد شدن و نفرت و کینه توزی به کسی زا کاری را خواهد داشت. تعبیر دوم این است که خدای نکرده کسی فوت می کند و او عزادار خواهد شد. برای دفع شر صدقه بدهید یا بگویید مرغ قربانی کنند و گوشتش را به فقرا ببخشید. تشکر از همراهیتون.
Fati : سلام وقت بخیر.دیدم جای عجیبی هستم یه پسر بچه معلول بود با مامانش من حتی دلم نمیومد نگاش کنم.بعدش نمیدونم چی شد من کت اون پسربچه رو بنظرم باید شسته میشد رو شستم با اب که مامانش اومد و با مهربانی و لبخند از دسم گرف که یعنی خودم انجامش میدم.پسر بچه رو نگا کردم عینگی بود و موهای بلوند داشت.حس گریه کردن بهم دست داد.بعدش دیدم تو یه مکانی هستم که هیچ کسی هم نیس نشسته ام و انکار شب حنابندونمه.نه داماد رو میشناختم و نه حسی داشم.منتظر بودم فعلا که مثلا مراسم شرو بشه ولی هیچ مراسمی ندیدم.تنم یه لباس قرمز و زیبا و بلند که مختص حنابندون بود تنم بود و کفشام مجلسی و روش کار شده بود.ارایش کرده بودم و تو اینه که نگا کردم بنظرم پیشونیمو رژ گونه بنفش زده بودم.کاملا ریلکس نشسته بودم و هیچ استرسی نداشتم.برادرم اومد و چن وسیله که انگار ارایشگر بهش داده بود بهم داد و گف که ارایشگر گفته مدادو دقیقا خط مژه ات بکش.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما از این که هدف تازه ای که برای خودتان در نظر گرفته اید خوب پیش نرود، فکرتان ناراحت است و امید ندارید که زندگی تان خوب شود. برای شما مشخص نیست که چه چیزی در جریان است و دلتان از این بابت گرفته است. شما می خواهید با پرستیژ و درست رفتار کنید ولی احساسات شدید و هیجان و شور و شوقی در وجودتان هست و روحتان مهربان است و افکاری مهربانانه در سر دارید. برادر شما می خواهد که شما خوب چشمانتان را باز کنید و شرایط تان را درک کنید. او می خواهد که به مسائلی که در زندگی تان می گذرد دقت بیشتری کنید. تشکر از همراهیتون.
Sanaz : سلام خسته نباشین
من دیشب خواب دیدم (ی روز قبل عقدم رو با عشقم ک الان باهم نمیحرفیم میدیدم) خیلی کار باید میکردم ک انجام نداده بودم .عجله داشتم و استرس ک جلو خانواده اونا هیچی کم و کسر نباشه از طرفی هم انگار با طرف قهر بودم.من رفتم ارایشگاه بعد اومدم بیرون گفتم برم پیشش ببینم چشه رفتم مغازش (ک تو خواب ی جای دیگه بود ) رفتم وقتی وارد شدم دفتم نشستم ی جا و رومو برگردوندم اونم سعی داشت باهام سر شوخی باز کنه و بحرفه من سعی میکردم محل ندم.همه شاد بودن ولی من همش استرس داشتم.اونم اولش ناراحت بود سر چیزی از من ولی منو که دید انگار یادش رفت میخندید من ازش دلخور بودم بعدش از خواب پریدم
فریبا هراتی
: سلام. خواب شما بیانگر روحیات شماست. شما به دلائل جدایی تان و عدم تعهدتان نسبت به هم فکر می کنید. احساس استرس شما برای کارهایتان مانع از این شده بوده که بتواند تمرکز درستی روی نوع رفتارتان با نامزدتان داشته باشید. از رفتار او هم ناراحت هستید و سعی کرده اید که با سیاست آرامشتان را حفظ کنید و بفهمید که چه در فکر او می گذرد. اما احساس می کردید که نمی توانید او را خوب درک کنید و روحیاتش انگار عوض شده بوده. شما با قهرتان می خواستید که او را جذب خودتان کنید و او اصلا این کار شما را جدی نمی گرفته. شما از اینکه همه شادند و شما غمگین ناراحتید. او هم از شما ناراحت است. تشکر از همراهیتون.