تعبیر خواب لباس
اگر کسی ببیند که لباسی بر تن ندارد، حرمت او بین مردم کم می شود، راز او آشکار می شود و ضعیف و هراسان خواهد شد. داشتن لباس نو و تمیز و زیبا، نشانه امنیت و بالا رفتن حرمت بیننده خواب است. اگر لباس فقیرانه ای به تن داشتید، زیان می کنید و به فقر مبتلا می شوید. اگر لباس کهنه را از تن خارج کنید، از غم و اندوه خلاص خواهید شد.
پوشیدن لباس زنانه در خواب برای مردان، رسیدن تهمت و از بین رفتن آبرو و مورد سوال و مواخذه قرار گرفتن است. پوشیدن لباس مردانه در خواب برای زنان، قبول مسئولیت ها و وظایف دشوار است. اگر ببینید چند دست لباس دارید، تکالیف و تعهدات شما زیاد خواهد شد. اگر ببینید لباس غواصی پوشیده اید، ریسک می کنید و به استقبال خطری بزرگ می روید.
پوشیدن لباس تنگ، تاویلش در فشار قرار گرفتن و لباس راحت و گشاد، فراغت خاطر یافتن از جهت اجتماعی و خانوادگی است. دیدن لباس عروسی، نشانه شرکت در کارهایی شادی بخش و هم صحبتی با دوستان صمیمی است. اگر لباس عروسی کثیف یا چروک باشد، رابطه شما با دوست صمیمی تان قطع خواهد شد. داشتن و پوشیدن لباس عزا، نشانه بد اقبالی و ناراحتی خاطر شما از جهت دوستانتان است.
تعبیر خواب آستین
لوک اويتنهاو می گوید: تعبیر خواب آستین بلند، افتخار و سرافرازی است. تعبیر خواب آستین کوتاه، ضرر و زیان است. تعبیر خواب آستین گشاد، خشم و عصبانیت است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن لباس درخواب هفت وجه است:
- دین پاک،
- توانگری،
- عز و جاه،
- منفعت،
- عیش خوش،
- عمل،
- عدل.
محمد ابن سیرین می گوید: اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت است.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی است. اگر ببیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد.
جابر مغربی می گوید: اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر ببیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر ببیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر ببیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص خواهد بود. اگر ببیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان پیدا کند.
تعبیر لباس خواب (پیراهن خواب)
اگر کسی در خواب ببیند که لباس استراحت پوشیده، دارای همسری مهربان است و اگر در لباس خواب، پارگی یا خللی به وجود آمد، تعبیر عکس آن است. مفقود شدن لباس خواب، دلیل بر ناراحتی و بگومگو بین زن و شوهر است. داشتن لکه های کثیف بر روی لباس خواب، نشانه خیانت همسر است.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن پیراهن خواب بر سه و جه است:
- زنی نیک،
- راحت و آسانی،
- رنج و اندوه و مصیبت.
تعبیر خواب لباس سفید بر تن داشتن
محمد ابن سیرین می گوید: تاویل لباس خواب، به زن بر می گردد. اگر ببیند پیراهن خواب او سفید و پاکیزه است، دلیل که عیالش دیندار است و مستور. اگر ببیند پیراهن خواب سیاه او است، دلیل که از عیالش اندوه و رنج به او رسد.
تعبیر خواب لباس سیاه بر تن داشتن
بعضی از معبران می گویند: لباس سیاه در خواب، برای حاکم یا پادشاه نیکو و برای رعیت، بد است. اگر لباس خواب را کبود ببیند، دلیل که او را به سبب عیال غم و اندوه و مصیبت رسد. اگر ببیند که لباس خواب اش چرکین و دریده است، دلیل که زن او چرکین و پلید و ناسازگار است. اگر ببیند لباس خواب اش بسوخت، دلیل که عیالش بمیرد.
تعبیر خواب لباس نظامی
اگر خواب ببینید حمایل نظامی بر لباس خود دارید، نشانه آن است که با رفتارتان تنها توجه افراد سبک سر را به خود جلب کرد. اگر خواب ببینید برای دختری حمایل نظامی خریده اید ، علامت آن است که با صداقت و رفتار معقولانه خود، شأن و مقامی به دست می آورید .
تعبیر خواب اونیفورم
درکتاب سرزمین رویاها آمده است :
خواب یك یك شخص اونیفورم پوش : شانس به شما روی خواهد آورد.
افسران اونیفورم پوش : ترفیع خواهید گرفت.
سربازان اونیفورم پوش : با مشكلات و ناراحتیهای بسیار روبرو هستید.
یكی از اعضاء خانواده تان اونیفورم پوشیده : افتخار و تشخص.
اونیفورم پوشیده اند : در قبال شجاعتتان پاداش خواهید گرفت.
اونیفورم می فروشید : دوستانتان از نفوذشان استفاده خواهند كرد تا به شما كمك كنند.
مردان كه در سر كار اونیفورم پوشیده اند : به شما پول زیادی خواهد رسید.
زنانیكه اونیفورم پوشیده اند : شما خیلی متكبرید.
زنانیكه اونیفورم نظامی بتن دارند : شما در سطحی نیستید كه بتوانید وظایفتان را انجام دهید.
خواب اونیفورم مستخدمین یا كارمندان را می بینید: دشمنانتان شكست خواهند خورد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
Mohsen : سلام خانم هراتی عزیز، من خانم هستم.
خواب دیدم داشتم تند تند اماده میشدم که برم سر کار(معلم هستم) ولی مانتومو که پوشیدم انگار کثیف بود و نمیخواستم بپوشمش، درش اوردم ولی انگار هیچ مانتویی نبود که بپوشم با وجود اینکه در واقعیت یه عالمه مانتو دارم، انگار یه مانتو ی نو رو پیدا کردم که مال خودم بود و هنوز مارکش روش بود و تمامش خز داشت و از جلو زیپ میخورد با وجود اینکه میدونستم هوا گرمه و ممکنه اذیتم کنه ولی باز پوشیدمش و با عجله زدم بیرون که به محل کارم برسم تو خیابون یه خانم بود که داشت سیگار میکشید من تند تند راه میرفتم و انگار فکر میکرد من نمیخوام باهاش همقدم بشم چون داره سیگار میکشه، اومد نزدیکم و گفت که مگه من چمه، منم گفتم کاری با تو ندارم فقط عجله دارم و باید به محل کارم برسم یه ربع دیر کردم، سوار تاکسی شدم و وقتی رسیدم مدرسه دانش اموزا نبودن و فقط همکارام بودن، ولی انگار اون مدرسه ی همیشگیم نبود و به یه مدرسه ی دیگه منتقل شده بودم داشتم به این فک میکردم که اونا چه فکری در مورد مانتوم میکنن که مناسب فصل نیست! اونجا یکی از دوستام که همکارمم هست دیدمو نشستیم به حرف زدن!
فریبا هراتی
: سلام. شما می خواهید رفتاری درست داشته باشید و از اشتباهاتی که در گذشته کرده اید پرهیز کنید. اما نمی دانید که دقیقا چطور باید رفتار کنید. شما در رفاه و امنیت به سر می برید و مسائل شخصی زندگی تان را به کسی نمی گویید و کسی از دلتان خبر ندارد. اما از نظر دیگران شاید شما قصی القلب و بی رحم و یا ظالم به نظر برسید. شاید دیگران فکر کنند که شما جایتان امن و گرم است و از شرایط دیگران بی خبرید و آنان را قضاوت می کنید. اما این در ماهیت شما نیست که اینطور بخواهید رفتار کنید. شما ناخواسته مورد قضاوت اشتباه قرار می گیرید که ناشی از رفتار خودتان است ولی غیر مغرضانه و غیر تعمدی!! زندگی شما متحول خواهد شد و افکار تازه ای به ذهنتان می رسد. شما باید بیشتر از هر چیزی به این فکر کنید که بتوانید مردم را بهتر درک کنید و هر جور که غرایز و عاداتتان از شما می خواهند، رفتار نکنید. نسبت به مردم درکتان را بالاتر ببرید و رفتارتان را متناسب با احساسات مردم کمی تعدیل کنید. تشکر از همراهیتون
Sepide : سلام من خواب دیدم انگار برگشتم به دوران ابتدایی یا راهنمایی. ولی انگار همین سن بودم. بعد دیدم با هم کلاسی هام داخل اتوبوسیم و یونیفرم تنمونه و میخایم بریم مدرسه بعد خودمو توی مدرسه دیدم که دنباله کلاسم بودم و نمیدونستم کلاسم کدومه. بعد دیدم انگار از طرف مدرسه دارم میرم یه مسابقه ای شرکت کنم. داخل یک پاساژ بزرگ بودم و انگار در هر مغازه یه کاری انجام میدادم و یک مرحله از مسابقه رو پشت سر میزاشتم. اون کارها خیلی به نظرم راحت بود در مقایسه با مسابقه و چیزی که میخام بعدش دریافت کنم. بعد رسیدم به یک فروشگاه بزرگ لباس. من بودم با یک نفر دیگه که شرکت کننده بود. یک خانمی اومد و بهمون توضیح داد باید چی کار کنیم. انگار وظیفمون این بود که لباس هارو مرتب کنیم. کلی لباس داخل فروشگاه بود. کاپشن شلوار لباس زیر کیف کفش همه چی ولی خیلی به هم ریخته بودن. داخل اتاق پرو ها کلی لباس بود که پرو شده بود و همونجا رها شده بود. من اول فکر کردم فقط باید یه تعداد رگالی که اون خانم بهش اشاره کرده رو مرتب کنم که تعداد کمی بودن. شروع کردم به مرتب کردن به همراه اون یکی شرکت کننده ولی به دلم نمیشست. لباس ها اکثرا ناقص و تک بودن. بعد دیدم زمانمون تموم شد و اون خانم اومد ولی گفت منظورش این نبوده و گفت شما قراره مدرک بگیرید پس باید کارتون رو درست انجام بدید. و دوباره شروع کرد توضیح دادن وظایف و گفت من دوباره بهتون نیم ساعت فرصت میدم و من باز هم متوجه نمیشدم دقیقا منظورش چیه و هی سوال میپرسیدم. انگار داشتیم به یه زبان دیگه حرف میزدیم. من در نهایت هم درست متوجه نشدم و با خودم گفتم اشکال نداره شروع میکنم کل مغازه رو مرتب میکنم ولی نگران زمان بودم. بعد اون خانم رفت و ما دوتا شروع کردیم. اون یکی شرکت کننده خیلی کمتر کار میکرد. من تند تند داشتم لباس ها رو در رگال مربوط به خودشون میزاشتم و از اتاق پرو در میوردم و مرتب میکردم و دنبال جاشون میگشتم ولی خیلی استرس داشتم خیلی لباس زیاد بود و گاهی هم با خودم میگفتم چقد این لباس قشنگه واسه خودم برش دارم. بعد رسیدم به رگال کاپشن ها. تعداد زیادی کاپشن سبز اونجا بود که انواع سبز کمرنگ پررنگ بینشون بود و به نظرم خیلی زیبا میومد. شروع کردم هر رنگ سبز رو کناره سایزبندیه خودش گزاشتم و مرتبشون کردم. استرس داشتم و همش نگران اومدنه اون خانم بودم و به نظره خودم انگار هیچ کاری نکردم و مغازه هنوز به هم ریختست ولی در نهایت که کاپشن ها رو مرتب کردم یه نگاه به کل مغازه انداختم و دیدم خیلی مرتب شده و اون یکی شرکت کننده هم خیلی زود دست از کارش کشید و رفت و من اونجا تنها بودم. با تشکر
فریبا هراتی
: سلام. شما درسهای زیادی هست که باید از زندگی بگیرید و نیاز به راهنمایی و هدایت دارید. شما برای رسیدن به اهدافتان حاضرید ماجراجویی کنید ولی فقط در حدی که جمعیت مجاز بداند و دوست دارید همرنگ جماعت شده و خودتان را به تقدیر بسپارید و روی مسیر زندگی تان کنترلی ندارید. شما دوست دارید که متعلق به یک گروه باشید و با مردم زندگی کنید و طبق باورهای آنان رفتار کنید. شما باید سعی کنید که بیشتر به خواسته ها و باورهای خودتان تکیه کنید و صرفا هر چه که همه گفتند که درست است را نپذیرید. سعی کنید که خودتان باشید. شما شخصیتی رقابتی دارید و به انتخاب های پیش رویتان در زندگی نگاه می کنید. می خواهید بهترین رفتار را داشته باشید و می خواهید باین بیاندیشید که در شرایط مختلف زندگی، چطور باید رفتار کنید. گاهی ساده باشید و گاهی با دیسیپلین.. گاهی سخت کوش باشید و گاهی آرام. ولی شما نگرشی سطحی دارید و با احساسات خودتان صادق نیستید بنابر این برایتان سخت است که تعمق کنید که چطور باید در شرایط مختلف رفتار کرد و ترجیح می دهید که همه چیز را دیکته شده به شما بگویند و صرفا شما آن را اجرا کنید. درک شما برای نظرات دیگران خیلی قوی نیست. اما با سخت کوشی می توانید مهارت هایتان را قوی کنید و عادت کنید که درست رفتار کنید. شما در نهایت یاد می گیرید که چطور به امنیت و گرمی در زندگی برسید. موفقیت شما در دستان خود شماست و هرگز نباید انتظار داشته باشید که دیگران شما را به موفقیت برسانند. دقت کنید، تمرکز کنید و سخت بکوشید. تشکر از همراهیتون.
Fateme : سلام وقتتون بخیر خواب دیدم نامزد هستم(درحال حاضر مجردم) وقراره جشن نامزدی بگیرم و لباسمو میپوشم ی بلوز با دامن بلند صورمه ای تیره رنگ پوشیدم که جلوی بلوز تا پایین دامن نگین کاری شده و نگین ها ب رنگ نقره ای هست و ب تنم قشنگ میومد یدفعه یاد ارایشگاه افتادم ک نرفتم هنوز دویدم تو کوچه ی ارایشگاه رفتم وقت نداشت یکی دیگه رفتم ارایشگرب نظرم اشنا بود بعد اونم مشتری داشت سه تا خانم چادری بودن گفتم تروخدا کار اینا تموم شد من دوساعت دیگه مراسمم هست ی کاری کن بعد کار اون خانما انگار باهم بودن زود تموم شد وارایشگره اومد سراغ من داشت با سشوار موهامو حالت میداد (موهام در واقعیت زیاد بلند نیست تا رو شونه ام هست تو خوابم همین قد بود )بعد ناخن مصنوعی گزاشته بودم ولی رنگ نداشت بعد خواهرم همونجا تو ارایشگاه نشست جلوم شروع کرد ب لاک زدن ناخن هام ک من گفتم نقره ای بزن لاک ناخنمو چون نگین های روی لباسمم نقره ای بود ست بشه بازم ممنونم از محبتتون
فریبا هراتی
: سلام. هدف و یا کاری به شما پیشنهاد می شود و شما سعی می کنید که نسبت به انجام این کار خودتان را متعهد نشان بدهید. می خواهید نشان دهید که منظم و مرتب و وظیفه شناس هستید و منیت ندارید و افتاده رفتار می کنید. می خواهید رفتارتان خالصانه و حمایتگرایانه نسبت به کارتان به نظر برسد و نشان دهید که خیلی مقید به اصول کاریتان هستید. شما به کارفرمایانتان یا کسانی که به شما کار و پروژه ای را واگذار می کنند، می خواهید نشان دهید که فکرتان راحت است و منافع آنان را بسیار در نظر می گیرید و می خواهید به نفعشان کار کنید در حالی که در عمل منافع آنها برایتان زیاد مهم نیست بلکه چیزی که خیلی برایتان مهم است این است که آنان شما را حامی خودشان بدانند و روی شما حساب کنند هر چند که ته دلتان حتی نسبت به این اشخاص بی تفاوت هم باشید ولی رفتارتان و عملکردتان را می خواهید خالص و قوی جلوه دهید. تشکر از همراهیتون.
dian : سلام. صبحتون بخیر. خواب دیدم یه مرد برام دست گل خوشگل اورد . بعد یه گلی که یاداور خاطرات بچگی هامم بود توش بود . گل مورد علاقه م بابونه است . فکر کردم بابونه هم توشه ولی نبود با این حال خیلی خوشم اومد و تشکر کردم تا اینکه دیدم یه شومیز که خیلی وقت بود دلم میخواد همچین چیزی بگیرم رو - رنگش گلدار سبزبود- بهم داد و گفت اینم برات خریدم. توی خواب خیلی خوشحال شدم و با خودم گفتم باورم نمیشه کسی چیزی رو بهم کادو بده که خیلی خوشم میاد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. احترام شما بالاتر می رود. شما را تحسین می کنند. عشق به زندگی تان راه می یابد. رفتاری مثبت اندیش و شاد و توام با آرامش از خودتان نشان خواهید داد. گشایش کار می یابید و احتمالا زندگی که از زمان بچگی تان دوست داشتید که داشته باشید را خواهید یافت. تشکر از همراهیتون.
فاطمه : سلام وقتتون به خير
من خواب ديدم با پسر هاي كه از اشناهامون هستند قرارگذاشتيم در يك رستوران كه همديگر رو ببينيم،(ايشون خارج از ايران هستند و امكان ملاقات حضوري نداريم).جايي كه قرار گذاشتيم يك رستوران بود اما هيچكس توش نبود و ايشون رو يك ميز تنها منتظر من بودندما چيزي هم نخورديم،درمورد نتيجه ي امتحانم ازم پرسيد و من تعجب كردم كه امتحان من يادش مونده!بعد از حرفامون خواستيم بريم جاي ديگه كه من خانم و دوتا از دختر هاش كه از دوستانمون هستند رو ديدم و دختر بزرگ اش هي با من حرف ميزد و فوحش هاي زشت ميداد و من خيلي خجالت ميكشيدم جلوي اون اقا،همش ميگفتم الان فكر ميكنه من بي ادبم.بعد خدافظي كرديم و من ميخواستم برم خونه يهو خيابان شلوغ شد و داشتند راهه مترو رو ميبستند يه نفر به من گفت بيا از اين راهه مخفي تا بسته نشده برو تو مترو ،من رفتم تو مترو و تا رسيدم به ايستگاه خونمون پياده شدم ديدم اون پسر هم از پله ي ديگه داره مياد بالا من قاييم شدم كه من رو نبينه چون لباسم عوض شده بود نميدونم چرا و لباسم انگار جلوش لخت بود.اون پسر كمي با جمعيت ايستاده بود و من وقتي ديدم رفته از پشت ديوار بيرون اومدمو رفتم،البته جلوي لخت لباسم رو با يه چيزي مثل بالشت پوشونده بودم.
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. پسر فامیل شما به این فکر می کند که با این شرایطی که امروز در زندگی شما وجود دارد، شما و خیلی از مردم دارید امتحان می شوید که نشان دهید چقدر مقاوم هستید و البته از او کاری برای شما بر نمی آید و شما هم نمی توانید کمکی به او بکنید ( از لحاظ روحی - مشورت یا...). دوست عزیز خوابتان را جوری بنویسید که گویا باشد. با پسر فامیلتان بیرون رفته اید بعد می گویید که خانم و دخترهایش...!! من نمی دانم شما راجع به همان آقای اول خوابتان حرف می زنید یا منظورتان پدر اوست. اما به هر جهت شما احساس می کنید که دنیا به کام شما نیست و دارد سخت می گذرد. می خواهید که خیلی سریع به اهدافتان برسید و زندگی تان سروسامان بگیرد. شما انشالله گشایش کار می یابید و اوضاع به نفع شما تغییر خواهد کرد ولی در عین حال نمی خواهید که افکارتان را رک و پوست کنده با دیگران مطرح کنید و از چیزهایی که نگرانتان می کند صحبت کنید و یا رفتار بدی از خودتان بروز دهید. شما نمی خواهید که کم و کاستی هایی که در زندگی تان دارید را برای کسی مطرح کنید و سعی می کنید که آبروداری کنید و با سیاست رفتار کنید. تشکر از همراهیتون.
Ghoncheh : سلام
من خواب دیدم یک بلوز سبز قشنگ با خال های ریز سفید و نو و دامن نو تنم بود خودم هم خیلی سر حال و زیبا بودم بعد با خواهرم وارد خانه شدم که مادرم و خانواده ام اونجا بودن و مهمان هم داشتیم خانه ام طبقه داشت و من داشتم طبقه بالا می رفتم و مادرم اومد و کفت این بلوزیت بهت خیلی میاد ولی بلوزم اون قبلی نبود یک بلوز سفید که یکم جلوش تور سفید داشت و حلقه آستین اول فکر کردم خیلی حلقه اش کوتاه که من حلقه اش می اوردم پایین که زیاد کوتاه نباشه جلو مهمان ها و بعد دیدم نه یکم آستین کوچک داره و قشنگ هست و احساس می کردم که خوبه
فریبا هراتی
: سلام. شما رفتاری مثبت و توام با آرامش و کرامت و صلح درونی خواهید داشت و اگر مهمانها غریبه و ناخوانده بودند برایتان خواستگار خواهد آمد. درک شما بالاتر می رود و آرامش بیشتری از خودتان نشان می دهید. در بیان خواسته هایتان شفافیت از خودتان نشان می دهید ولی توقع زیادی ندارید و نمی خواهید که خیلی دیگران را مجاب کنید که طبق توقعات شما رفتار کنند. اگر مهمان ها آشنا بودند، روابط فامیلی و دوستی شما با دیگران قویتر خواهد شد. مادر شما به شما افتخار خواهد کرد. تشکر از همراهیتون.
Neda : سلام خانم هراتی گلم ببخشید اینقدر مزاحمتون میشم گفتم الان خانم هراتی میگه من از دست این ندا چه کنم دست از سرم بر نمیداره:)))))ای من بمیرم دیگه خواب نبینم شما راحت شین؛))))))خوابم خیلی پراکنده بود فریبا جان ساعت ۳ یا ۳ و نیم نصف شب از خواب بیدارشدم بیشتر خواب رو هم فراموش کردم.خواب دیدم انگار وارد ی فروشگاه لباس شدم اکثر کت بود رنگی زرشکی و رنگهای دیگه فک کنم چرم بود البته درست یادم نیست.پدرخدا بیامرزمن هم نشسته بود .ی موکت پهن کرده بود نشسته بودتوی فروشگاه خیلی ارامش داشت پدرم(این روزها خیلی یادشون میکنم و فاتحه براشون میخونم‌و ایت الکرسی و صلوات .بخاطر استرسهام و ناراحتیهام خیلی با ایشون درد دل میکنم) فروشگاه خیلی بزرگ بود و کلی کارمند داشت دختر و پسر و اکثرا فقط کت داشت مثل چرم مشهد و چرم میش ولی فروشگاه خیلی بزرگ بود.با پدرم خیلی توی خواب حرف زدم ایشون هم با ارامش بهم جواب میداد.انگار ی جایی توی خوابم امتحان برگزار بود.ودیگه اینکه انگار دختر جوانی رو دیدم سفید رو با دندانهای سفید که دندانهای پاینش رو هم رو هم بود دختر زیبا بود احساس میکردم مثل منه و همین طوز که توی خواب نگاهش میکردم احساس کردم دندارنهای فک پاینم روی هم رفت من تعجب کردم و ناراحت شدم که دندانهای من روهم روهم نبود.دنبال نخ دندون میگشتم که بینشونو تمیز کنم حتی روی صدام هم اثر گذاشته بود.و بعدش گفتم برم دکتر نشون بدم دندونامو.قسمت دیگه ی خوابم انگار با ی سری خانم میخواستیم‌بریم جایی سوار اسانسور شدیم و اسانسور خراب بود دکمه های بالا و پایین رو میزدیم نهایت دکمه طبقه بالا رو زدیم و اسانسور کلی با تکون داشتیم میرفتیم به سمت بالا که از خواب بیدارشدم.ولی توی خواب که در اسانسور بودم خیلی نترسیدم میدونستم با تکانهای شدید اسانسور بازهم به بالا میرسم. ببخشید خوابم پراکنده بود همین قدر یادم بود.شما خیلی خیلی مهربونید خانم هراتی گلم
فریبا هراتی
: سلام. استدعا می کنم. انشالله همیشه سلامت و برقرار باشید عزیزم. شما برای رسیدن به گرمی و امنیت در زندگی و برای رسیدن به یک زندگی با دوام و ماندنی برای پدرتان درددل کرده اید و او صدای شما را می شنود و همراه شما به انتخاب هایی که پیش رو دارید توجه دارد که شما درست انتخاب کنید. اما شما نسبت به مسائلتان زیادی حساس شده اید و صبر ندارید و جبهه گرفته اید و شاید خدا یا تقدیر را مسبب مشکلاتتان می دانید و حرص و جوش می خورید. شما باید مراقب باشید که کفر نگویید و به خاطر بد اخلاقی ها و نامهربانی های مردم خدای بزرگ را مقصر جلوه ندهید. ضمن اینکه اگر خودتان هم اشتباهی در رفتارتان داشته باشید باید اشتباه خودتان را منصفانه برطرف کنید تا دیگران هم شما را بیشتر دوست داشته باشند و روابط بین خودتان و دیگران را اصلاح کنید. شما در زندگی تان پیشرفت خواهید کرد و این تنش ها و اضطرابات را پشت سر خواهید گذاشت. دنیا به شما رو می آورد و به موفقیت می رسید. شما هم خیلی مهربان هستید خانم گل. تشکر از همراهیتون.
Sara : با سلام .خواب دیدم تو یک پاساژ بودم. از یک مغازه رد شدم از یک بلوز و شلوار خاکی رنگ خوشم اومد .ولی گفتم بعدا میخرم.رفتم و برگشتم دیدم ازش یکی بیشتر نمونده .رفتم تو که پرو کنم .بلوز دو تا شلوار داشت یکی سایز خود بلوز که لارج بود یکی بزرگتر .در هر صورت پشیمون شدم و نخریدم و انگار جای دیگه رفتم و یک کت و شلوار خوشگل که سفید بود خریدم با خودم گفتم این بهتره و لاغرتر نشونم میده. پشت کت انگار بلند بود و چین داشت با کت هایی که در حالت معمول می شناسیم فرق داشت ولی در هر صورت به نظرم شیک بود.
فریبا هراتی
: سلام. شما به این فکر می کنید که چطور رفتار کنید که برای شرایط زندگی تان برازنده تر باشد. شاید کمی غرور به نظرتان در ابتدا بهتر جلوه کند. اینکه زیاد به کسی رو ندهید و بسته تر با دیگران باشید و کمتر حرف بزنید... ولی شما به جای این ترجیح می دهید که نشان دهید که به خوبی از شما حمایت می شود و قوی هستید و با کرامت و سفید بخت و عملکردتان و نگرشتان نسبت به مسائل خوشبینانه و مثبت اندیش است. شما می خواهید در هر شرایطی احساس امنیت و رفاه کنید. تشکر از همراهیتون.
Xanum : ببخشید این قسمتش الان یادم افتاد:یکی از همکارام شکلات میریخت تو کشوییم و دوستم که بهش اشاره کردم شال سفید سرش داشت و من با یه سگ که مخلوطی از سفید و سیاه بود بازی میکردم و با خودم میگفتم سگ نجسه اخه من چرا با این بازی میکنم و شکمشو قلقلک میدادم و اونم دستمو یکم گاز میگرفت اما دردم نمیومد و میگفتم اشکال نداره میشورم دستامو، فقط به صرف بازی گاز میگرفت(تابحال بازی نکردم و بدم میاد) یکی از اساتیدمونم اومده بود دفترمون و با یکی از همکارام حرف میزد و منم میخواستم برم باهاش حرف بزنم اما یه تیرویی مانع میشد که اخرش اون استادمون رفت و دوستم امد.
Xanum : سلام.وقت بخیر.خواب دیدم میخوام برم حل کارم ولی خواب موندم و دیرکردم باوجود دیرکرد رفتم و وقتی میخواستم برم یه بلوز بافت به رنگ زرد لیمویی داشتم که تو خواب خیلی خوشم میومد(واقعیت همچین بافتی ندارم) میخواستم بپوشم احساس کردم پوشیدم ولی وقتی نگا کردم دیدم بلوز بافت خاکستری روشن تنمه هرچقدر میخواستم زرد باشه نمیشد،رفتم سرکار که اونجا هم خیلی خوابم میومد یکی از دوستام با ارایش خوشگل و پالتو سبز روشن ملایم که بیشتر شبیه فیروزه ای بود و رژ لب صورتی ملایم که خیلی بهش میومد اومد گفت همینطوری اومدم بهت سر بزنم و هوا هم مثل هوای بهار روشن و افتابی بود.از خواب پا شدم دیدم هنوز صبح نشده و خداروشکر دیرنکردم سرکار.ممنون از زحماتتون
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. شما باید مراقب باشید تا در محیط کارتان بی فکری و خوش خیالی نکنید و ساده لوحی به خرج ندهید. شما سعی می کنید که نشان دهید که کسی هستید که از خودتان به خوبی حمایت می کنید و زندگی امنی دارید و خیلی باهوش و خردمند هستید ولی همکاران شما می توانند از رفتارتان بفهمند که شما شخصیتی درونگرا و مغرور دارید و از حرف زدن و قاطی شدن با دیگران اجتناب می کنید و سکوتتان را پای عقلانیت شما نمی گذارند بلکه پای محجوب بودن و خجالتی بودنتان می گذارند. همکار شما که پالتوی سبز داشته شخصیتی امیدوار و سرزنده و آرام و مثبت دارد و شرایط زندگی او خیلی خوب است و وجهه ی خوبی دارد سیاستمدار است و بیان و کلام او همراه با مهربانی است. او بسیار با انرژی و قوی و خردمند است و سعی می کند که رابطه اش را با شما به خوبی حفظ کند و روحیه ی شما را هم بالا می برد. همکار دیگرتان که شکلات به کشوی شما می ریخته مرتب به شما نهیب می زند که خوش باش و خوش بگذران و ازدواج کن و او هم فکرش پاک و با کرامت و خوش قلب است و شما در آنجا با کسی که هم وجهه ی مثبت هم منفی دارد هم آشنا هستید که می تواند برایتان خطرناک باشد و به شما آسیب بزند و بینشی قوی دارد ولی اینکار را نمی کندو آسیبی به شما نمی زند احتمالا او یک آقاست. شما نمی توانید استادانه و با مهارت با همکارانتان تعامل کنید ولی می توانید دوستانه با آنها رابطه برقرار کنید. تشکر از همراهیتون.