کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب تهمت

اگر در خواب ببینید که به شما تهمت زده شده، به شرف و بزرگی می رسید. اگر ببینید که شما به دیگری تهمت زده اید، به شرافت او معترف خواهید شد. برای دختران جوان، در خواب مورد اتهام قرار گرفتن خیلی خوب است چون در نجابت و پاکی شهرت خواهند یافت.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

41 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

آزاده

آزاده : سلام عزیزم.من خواب دیدم من و همکارم رو دستگیر کردند و چندتا خانم و آقا دورم بودند مورد اتهام در خصوص کارمون قرار گرفتیم که واقعا درخواب میترسیدم و مارو می آوردند و می بردند و درنهایت من تبرئه شدم و همکارم که یک آقاست محکوم شد.و بیدار شدم و دوباره که خوابیدم خواب دیدم سوار یک ماشین شاسی بلند سفید در حال رانندگی هستم و پدر مرحومم با لبخند جلو و خواهرم هم عقب نشسته بود و بعد پیاده شدیم و به خواهرم گفتم ماشین را پارک کند.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۲:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما و همکارتان به خاطر موضوعی نگران هستید و احساس محدودیت خواهید کرد. شاید شما سعی می کنید که احساسات تان را در قید و بند نگه دارید. در نهایت این آقا مسئولیت اشتباهاتش را می پذیرد و شما یاد می گیرید که باید در زندگی و کارتان تعادل را ایجاد کنید. خواب دوم شما به این تعبیر است که شما خواهید توانست کنترل زندگی تان را به بهترین وجه به دست بگیرید و با قدرت و پرستیژ بسیار و همراه با کرامت و آرامش، زندگی کنید. روح پدرتان شاد. او روحش زنده است و در کنار شماست و شاهد موفقیت های شما خواهد بود. خواهرتان از شما تبعیت می کند و شما می خواهید که او هم مثل شما باشد، از شما یاد بگیرد و به اهدافش رسیده و آرامش داشته باشد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۱۳:۰۱
فقط خدا

فقط خدا : سلام خانوم هراتی وقتتون بخیر من درخواب دیدم داخل حمام در حال حمام کردنم ناگهان زنی خیلی بی اجازه اومد داخل و بیرونم نمیرفت من خیلی بی توجه بدون نگاه کردن بهش رفتم زیر دوش که سریع برم بیرون اما اون هی تو گوشم میگفت بیا باهم باشیم کسی نمیفهمه اصلا جوابشو نمیدادم که ازم فاصله بگیره و احساس میکردم شیطانه همش تو دلم خدا خدا میکردم که این بره رفتم درو باز کردم رفتم بیرون دیدم چندنفر آقا پشت درن و انگار این زن ناشناس شوهر داشت که شوهرش خیلی جدی تو روم به من تهمت زد که تو قصد رابطه با زن منو داشتی ،من هاشا میکردم ترسیده بودم گفتم من حمام بودم که یهو این اومد به خانومش میگفتم بگو که خودت قصد بامن بودن داشتی و اصرار میکردی من قبول نکردم من اصلا تورو نمیشناسم اما اون حرفی نمیزد و خودش مظلوم کرده بود که تبرعه شه سکوت میکرد یک نفر آقا اونجا بود که داشت همه چی نگاه میکرد از دور نمیشناختم اومد جلو گفت من از تو شناخت دارم نترس خدای یوسف خدای توهم هست گفتم توروخدا شما کاری کن هرکاری کردم که بیگناهیمو ثابت کنم آخر اون زن اعتراف نکرد

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۴۶:۰۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما بعضی مسئولیت ها و مشکلات را تحمل می کنید و نیاز دارید که زودتر خودتان را خلاص کنید و فکرتان را آزاد کنید. شما می خواهید نگرانی هایتان را بشویید و بریزید دور و از ایده های قدیمی و نگرش های منفی رها شوید. عده ای سعی می کنند که شما را طعمه کنند و انگی را به شما ببندند. شما این امکان را بدست می آورید که مال حرامی را خیلی راحت در اختیار خودتان گرفته و خرج کنید اما به محض اینکه این اتفاق بیافتد، شما را به جرم دزدی می گیرند. حواستان باشد که چک یا امضا از طرف کسی ندهید چون دست آخر صاحب چک پولها را برداشته فرار می کند و شما می مانید و یک دنیا مسئولیت. البته اوضاع به نفع شما پیش خواهد رفت. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۸:۳۹
فاطمه

فاطمه : سلام

خواب دیدم تو خونه
لطفا متن خواب رو نشون ندید ..

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۲۵:۲۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که از نظر خواهرتان شما خودتان را وقف درس و تحصیلاتتان کرده اید و به آن متعهد هستید. شما می خواهید که راه زندگی خودتان را انتخاب کنید و آنجور که دوست دارید زندگی کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۱ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۵۵:۱۷
ناشناس

ناشناس : سلام خانم هراتی وقتتون بخیر
خیلی ممنون از تعبیر خوابتون

لطفا متن خواب نشان داده نشود.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۵۵:۴۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. مادر بزرگ شما به جهاتی از شما ناراحت است و معتقد است که شما شاید استحقاق محبت زیاد را ندارید چون وقت او را هدر می دهید و یا رفتار درستی ندارید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۶ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۱۳:۳۷
ناشناس

ناشناس : گاهی بعضی مواقع خواب ها میتونن هشداری برای ما در بیداری باشد ی جورایی انگار که بگن ببین اگه به این مدل رفتار ادامه بدین اینه عاقبتت گاهی هم ناشی از اختلالات هورمونی و مشکلات بیرونی پریشانی در خواب افزایش پیدا می‌کنه ولی برای من حداقل ثابت شد دنبال تعبیر خواب پریشان نرم چون پیامبر هم میگه نباید تعبیر بد یا دنبال افکار بد و بد یمن دونستن بود و حداقل کاری که میشه کرد دادن صدقه و دفع بلا هست باز هم ممنون بابت تعبیرتون من در بیداری مشکلی با مادربزرگم ندارم ولی در بیداری ازش معذرت خواستم و بهم گفت فکرت مشغول نکن و اتفاقا در بیداری خیلی هم بیشتر از بقیه نوه ها من دوست دارن و بامحبت تر میدونن

پاسخ
لینک۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۵۹:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : بله البته. الهی شکر.

پاسخ
لینک۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۱۸:۳۸
Lili

Lili : سلام من خواب دیدم کارمند یه شرکت بودم (تو واقعیت من اصلا سر هیچ کاری نبودم تا الان)یهو رییس شرکت ک یه خانم بود اومد گفت شما و اقای فلانی باید برید دادگاه شهود بدیدبرای بهبود وضعیتمون و من قبول کردم یهو دیدم چند نفر از کارمندای رده بالاتر اومدن اونجا متوجه شدم از دادگاه میانو شرکت دزدی کرده و مدیر میخواست کاری کنه ک بیفته گردن ما یهو مامورا ریختن تو شرکت ک منو یه اقایی دیگه رو ببرن من شوکه شده بودم ب رییس میگفتم من واقعیتو میگم بعد ک میخواستن ببرن مارو جمعیتی زن مشکی پوش ک از اقوام خودمم توشون بود بدرقم میکردنو بعضیا بهم ناسزا میگفتن فک میکردن واقعا من دزدی کردم (تو حین اماده شدنم رفتم جوراب سفید پوشیدم )

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۹:۳۷:۳۳
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما شخصیتی مظلوم دارید و نگران هستید که حالا که شاغل نیستید، دیگران شما را قضاوت کنند و یا شما را به بی کفایتی متهم کنند. و می خواهید که از خودتان دفاع کنید و اجازه ندهید که دیگران به شما تهمت بزنند. شما شاید نقش قربانی را در شرایط مختلف زندگی تان بازی می کنید و موقعیتی در زندگی تان هست که به شما استرس و نگرانی می دهد. شما ممکن است احساس کنید که وقتتان دارد هدر می رود و ایده و یا انرژی تان دزدیده شده و از بین می رود. اما در واقعیت شما در امنیت و گرمی به سر می برید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۳۰ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۷:۴۰:۲۶
سارا

سارا : سلام عزیزم، خواب دیدم یه جایی بودم و یه عکسی بود تصویر امام خمینی، بعد یک روحانی جوان کنارم بود. داشتم به عکس نگاه می کردم. اون روحانی گفت تو به عکس توهین کردی. متعجب بودم گفتم اصلا توهین نکردم. چرا تهمت می زنی؟ بعد رفتم بیرون یک دفتر اورد دو جا تعهد نوشته بود. یکی که من توهین کردم و یکی که تعهد بدم توهین نکنم اول دومی رو امضا کردم از ترس اما اولی گفتم ابدا تعهد نمیدم که توهین کردم من خدا رو دارم و ترسی ندارم روحانی فقط نگام میکرد.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۳:۰۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. اینکه دیده اید که می خواهند از شما شهادت بگیرند که شما توهین کرده اید، به این اشاره دارد که شما از کسانی که دیگران را وادار می کنند که به انجام کاری که هرگز انجام نشده است، اعتراف کنند، ناراضی هستید و این کار را اشتباه می دانید. ضمن اینکه شما به تعهد خودتان نسبت به امام خمینی پایبند هستید و ایشان را تایید می کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۲:۳۵:۲۷
سارا

سارا : سلام عزیزم، خواب دیدم یه جایی بودم و یه عکسی بود تصویر امام خمینی، بعد یک روحانی جوان کنارم بود. داشتم به عکس نگاه می کردم. اون روحانی گفت تو به عکس توهین کردی. متعجب بودم گفتم اصلا توهین نکردم. چرا تهمت می زنی؟ بعد رفتم بیرون یک دفتر اورد دو جا تعهد نوشته بود. یکی که من توهین کردم و یکی که تعهد بدم توهین نکنم اول دومی رو امضا کردم از ترس اما اولی گفتم ابدا تعهد نمیدم که توهین کردم من خدا رو دارم و ترسی ندارم روحانی فقط نگام میکرد.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۵۰:۰۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب :
سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، (((شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید))) و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد.(( در نوبت هستید ))و باید این خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۱۶:۰۹
سارا

سارا : متشکرم متوجه شدم. خب حداقل یکیشون تعبیر بشه امروز اگه مقدوره

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۰:۴۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : دوست عزیز بنده سه بار برای شما دور ((( در نوبت هستید))) پرانتز گذاشته ام که متوجه شوید. در نوبت هستید!!!!

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۲۲:۰۱
سارا

سارا : بسیار پوزش

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۱:۴۹
فاطمه

فاطمه : سلام خانم هراتی عزیزم، استاد بزرگوار.خواب دیدم،در خیابان از جایی رد میشدم به احتمال زیاد بازار بود، خانمی بین مردم شربت سرخ رنگ پخش میکرد، من از کنارش رد شدم و رفتم. یهو دیدم همون خانم مرا به اسم صدا زد. سرم را برگرداندم دیدم عمه معشوق سابقم(حسن)هست. مرا به خانه حسن برد، خانه شان شلوغ بود عموها وزن هایشان و غیره بودند. ولی مادر حسن در اتاق بود. صدایش از اتاق می آمد که در مورد من و خانواده ام بدگویی میکرد و تهمت میزد، و پشت سر من میگفت او شبیه مایکل جکسن میرقصد و سی دی هایش پخش است. من اینقد برایم این حرفش مضحک بود که رو به همه حاضرین که بیشتر عمه حسن مخاطبم بود با لحن استهزاء به حرف مادرحسن گفتم من اینقدر بدنم خشک است و بی استعداد به رقص هستم که در باشگاه با ترانه با زور حرکات ورزشی انجام میدهم چه برسد به رقص مایکل جکسون! ای کاش واقعا بلد بودم! بعد انگار خانه شان ماندم،عمه حسن و شوهرش در اتاقی از خانه حسن خواب بودن. من رفتم در اتاق را زدم و به عمه گفتم کیفم را در کمدتان گذاشته ام آن را بده. کیفم که چرم عسلی متوسط مستطیلی با بند بلند بود را بهم داد. و آن را در کیسه زباله روشن گذاشته بود.کیفم را در آوردم و رفتم در حیاط خانه، یک دختر بچه شش هفت ساله بود بلوز قرمز به تن داشت که میدانستم این دختر خوده حسن است! سمتم دوید و در بغلم پرید و دستی بر موهایم کشید و گفت ناراحت نباش ما می آییم.تشکر.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۰۰:۰۶:۲۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عمه ی او تمایل دارد که شادی و خوشبختی زیادی به زندگی شان بیاید و بنابر این برای مردم آرزوی شیرینی و شادکامی و موفقیت و شورو شوق دارد و البته او از شما یاد می کند و دوست دارد که زندگی شما و نیز حسن هم پر از عشق و شور و شوق باشد. اما در واقع رابطه ی شما و حسن به خاطر عدم توافق مادر او با ازدواج شما قطع شده و مادر او معتقد است که شما از بس که ناراحت شدید مرتب از روی حرص بالا و پایین می پرید و بسیار عصبانی شده اید و اعصابتان خورد شده است و شما را خیلی پر اضطراب و تنش معرفی کرده است. عمه ی او در عمل فقط آرزوی خوشبختی برای شما کرده و شما هم فکرتان را از ایشان جدا کرده اید و کیفتان را گرفته اید و از خاطرات و دلهای آنها دور شده اید. حسن به جمع آوری مال و ثروت مشغول شده و شاید فکر می کند که اگر اوضاع اقتصادی او خوب شد، دوباره به شما برگردد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۷ فروردین ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۰۰:۳۵
somaye

somaye : خيلي معذرت ميخام من الان يه چيزي يادم افتاد كه پسر مجرد اين فاميلمون كه من تا حالا نديدمش دو سال پيش با يكي از دوستان دور من در ارتباط بود كه اين دوستم اين موضوع رو به من گفت و حتي قصد ازدواج با هم داشتن كه به خاطر مخالفت شديد همين فاميلمون انجام نشده بود و اين فاميلمون نميدونست كه من اين موضوع رو ميدونم و الان اصلا از اون دوستم خبر ندارم كه هنوز با اين پسره هست يا نه، با توجه به اين مطلبي كه گفتم همون تعبيري كه گفتيد هست؟ چون در خاب به من تهمت زدن نگرانم كرده، خيلي معذرت ميخام بابت توضيح و كسر بفرماييد.

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۴۴:۱۷
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : حتما پیش خودشان گفته اند که اگر خود شما بودید که این پسر از شما خوشش می آمد باز یه چیزی!! و به او احتمالا گفته اند که خود شما را چرا مطرح نکرده. به هر حال تعبیر خوابتان حول محور نظر خانواده ی این آقا به شما بر می گردد و اینکه از شما صحبت کرده اند. گفته اند که اگر خودتان را بخواهد حاضرند که شما را برایش بگیرند ( که دیده اید ماشینتان را با خودشان می کشند). تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۳:۰۲:۳۷
somaye

somaye : سلام . من يك خواب عجيبي ديدم كه يك زن غريبه به جرم يك كاري كه اول نميدونستم چه كاري ، منو ميبره پاسگاه و بيخود به من تهمت ميزنه و بعد مياييم از پاسگاه بيرون و يكي ازسربازا مياد يه پرونده يا يه چيزي از من ميبينه و به من ميگه اين خانم هيچ مدركي ازت نداره و نميتونه چيزي رو ثابت كنه ودوباره برو پاسگاه اين مدارك رو نشون بده كه اين خانم كاري نميتونه بكنه و من داشتم يواشكي فرار ميكردم كه برم پاسگاه يهو زن غريبه اومد طرف من و گفت بريم و من هي بهش ميگفتم من كاري نكردم و گفت پشت سر من بيا و من با خودم گفتم حالا ميرم سوار ماشينم ميشم و يواشكي فرار ميكنم كه يك دفعه ديدم يه طناب به ماشين من زد و ماشين منو با كيفم كه توش بود رو با ماشين خودش برد و به همراهاش گفت اينو بياريد دنبال من و اينكارو كرد كه مثلا من فرار نكنم ( و در خواب ماشينم يك ٢٠٦مشكي بود كه در بيداري ندارم) و رسيديم به خونشون و يهو اون زن غريبه قيافش يكي از فاميلامون شد كه من رفتم توي خونشون و اون فاميلمون به همراه خاهرهاش لباس مشكي پوشيده بودن و بي حال و افسرده دراز كشيده بودن و من به شدت گريه ميكردم و در اين لحظه ي خابم اون جُرمم اين بود كه پسر اين فاميلمون به قتل رسيده بود كه اينا به من شك كردن كه من كشتمش و من در حال گريه خيلي شديد بودم و با گريه زياد ميگفتم چرا به من تهمت ميزنيد من كاري نكردم و دنبال يك قرآن ميگشتم كه ديدم روي ميز هست و قرآن رو برداشتم و جلوشون دست رو قران گذاشتم و گفتم به اين قران قسم كه من اصلا پسرهاي شمارو تا حالا نديدم و نميشناسم چرا به من تهمت ميزنيد و اينقدر گريه ميكردم كه صدام گرفته بود و اونا وقتي ديدن دستمو روي قران گذاشتم تعجب كردن و در حال باور كردن حرفم بودن كه بيدار شدم و اينكه ميخاستم بهشون بگم كه همين خدا و قران جواب قلبي كه از من شكوندين و تهمت زديد رو ميده كه نشد اين حرف رو بزنم از خاب بيدار شدم. ( من با اين فاميلمون اصلا هيچ ارتباطي ندارم و دوتا پسرش متاهلن و يكيشون هم مجرد كه من تا حالا نديدمش (و توي خابم اين مجرده به قتل رسيده بود)و اين فاميلمون شوهرش چند ماهه فوت شده كه به شدت ناراحته چون عاشق شوهرش بود . و خودمم مجردم و با پسري در ارتباطم كه قصد ازدواج داريم ولي فعلا نكرديم. و در خاب به خاطر شدت گريه اي كه كردم وقتي بيدار شدم تاچند ساعت حالم بد بود اينگار ازم انرژي گرفته شد).

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۰۰:۰۶:۳۱
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. پسر این خانم از شما خوشش می آید و در حالی که شما اصلا روحتان هم از این مسئله خبر ندارد، این خانم و خواهر هایش فکر کرده اند که شاید شما در احساس پسرش نسبت به خودتان نقشی داشته اید و شاید شما هم او را دوست دارید. گریه ی شما در خواب خوشحالی شماست و مسئله ای نیست که نگرانش باشید. احتمالا این خانم پیش خودش فکر کرده که اگر پسرش از شما خوشش می آید، شما را برای پسرش می گیرد! و شما به این خاطر خواب دیده اید که او ماشین و کیف شما را دنبال خودش می کشد ( شما را می گیرد). در حالی که شما اصلا تمایلی به ازدواج با پسر او ندارید. این انرژی آنها را شما در خواب به این صورت دریافت و تجسم کرده اید. تشکر از همراهیتون

پاسخ
لینک۱۸ بهمن ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۵۸:۳۵
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.