کاربر گرامی، بخش دیدگاه تعبیر خواب روزهای دوشنبه، پنج شنبه و جمعه کلا بسته است. سایر روزها از ساعت 12 شب تا 17 عصر فعال است.باشه

یوتاب گلچینی از بهترین ها

تعبیر خواب خانه

اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.

اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.

اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.

اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.

    امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
  1. مرد را زن و زن را شوهر،
  2. توانگری،
  3. ایمنی،
  4. عیش خوش،
  5. مال،
  6. ولایت،
  7. عزت،
  8. امانت.

محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.

ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.

حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.

جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.

اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!

1433 دیدگاه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.

  bahare sadeghi

bahare sadeghi : چندوقت پیش تووایام شبهای قدر خواب دیدم دوس دختر فعلیه دوس پسر سابقم اومده خونمون و داره نقاشی های روی دیوارو نگاه میکنه (من تابلوهای نقاشیمو زدم به دیوار خونه) بعد یه صدایی اومد گفت( یا حی یا قیوم) یا(یا حی القیوم) دقیق یادم نیست کدومش بود و داشتم باخودم میگفتم همینکارارو میکنی هی ولت میکنه یا همینکارا رو میکنی نمیمونه حالا تو خواب هیچکاری هم نمیکردا ولی در واقعیت میدونم خیلی باهم قهرو آشتی دارن والان باهم هستن و خیلی هم اوکی ان به ظاهر که میبینم

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۲:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. دوست دختر فعلی او به شما (یا پارتنر سابق دوستش) فکر می کند و می خواهد ذهنیت شما را بشناسد و نسبت به شما کنجکاو است. شما به خدای بزرگ توکل کرده اید که هر کاری که دوست سابقتان با شما کرد، یا هر کاری که این خانم در خراب کردن رابطه ی شما و دوستتان کرد، خداوند ببیند و مشابه آن را سرشان بیاورد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۴۲:۲۵
فاطمه

فاطمه : سلام

لطفا متن خوابم نمایش داده نشه.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۴۱:۳۵
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما مهاجرت کرده اید ولی دلتان پیش پدر و مادرتان است. آنان همیشه مشتاق حضور شما هستند. آرامش در زندگی آنان پا برجاست و عشق و محبت و دلسوزی بین خانواده ی شما بیشتر شده است. شما از این جهت خدای بزرگ را شکر می کنید. از آنجاییکه بعضی از خوابهای شب 25 ماه ممکن است برعکس باشند، چنانچه احساس کردید که محتوای خواب با واقعیات شما صدق نمی کند، به همین دلیل است و در اینصورت باید تعبیری که عرض کردم را برعکس کنید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۵۹:۱۵
Sahel mohamadi

Sahel mohamadi : سلام وقتتون بخیر ..دیشب خواب دیدم توی یه خونه دیگه هشتم که اصلا در و پنجره نداره و توی کوچه معلوم بود هرکسی رد میشد میدید خونرو و خودم هم لبه تختم نشسته بودم و جوراب مشکی کلفتی پاک میکردم و تو ذهنم این بود که چقدر سهته خونم به کوچه اس باید شوهرم اومد بهش بگم هرطور شده وام قرض هرچی جورکنه این خونرو عوض کنیم

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۲۰:۴۴
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. شما احساس ناامیدی می کنید و فکر می کنید که هیچ راه نجات و چشم انداز مثبتی در زندگی تان ندارید. شما سفت و سخت به زندگی تان چسبیده اید و همه فکر می کنند که در امنیت و گرمی و رفاه به سر می برید ولی خودتان معتقدید که در شرایط سخت و بغرنج و در محدودیت های شدید قرار گرفته اید و می خواهید از این شرایط رها شوید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۵۹:۲۴
Dina

Dina : سلام.خاب دیدم رفتم خونه عشق سابقم و همسرش،خونشون فقط یه اتاق بودوقدیمی بودوبنظرمیومدبجای دَرپرده داره،انگاراز طرف همسرش اومده بودموخودموبه خاب زده بودم ورو زمین خابیده بودم واون پسرکنارمن نشسته بود،یه لباس بدون آستین استخوانی رنگ پوشیده بودم،پسربازنش صحبت میکردو وقتی همسرش رفت،باانگشتاش به حالت نوازش موهای روپشونیم روکنارمیزدو حرفایی ک باهم زدن رو به من میگفت.کارش مثل حالتی بود ک بخوادباهام مهربون باشه یا دلمو بدست بیاره(من خودموبه خاب زده بودم اما بیداربودم)درواقعیت موهام بلندتره وقتی همسرش اومدمن بیدارشدم سعی کردم پتویا ملحفه اطرافموبصورت حجاب دورم بگیرم، ولی بعدش کلاتا وقتی خونشون بودم یه چادرنرم وحریری خیلی قشنگ وخیلی جنس خوب سَرَم بود،دو سه روزی خونشون بودم و جریان زندگیشون رومیدیدم ودیدم ک پسربه همسرش میگه پس تخت خریدنمون چی، خارج رفتنمون چی و کرکنم گفت تغییرخونه چی؟اما همسرش مخالف بودوپول رومی خواست برای کاردیگه ای خرج کنه،همون زمان باخودم فکرکردم ک همون کارایی ک میخواست بامن انجام بده الان میخوادبا همسرش انحام بده مخصوصا ک قبل ازازدواج ازش متنفر بودپس براش فرقی نداره طرفش کی باشه وبه من علاقه ای نداشته(درواقعیتم ازازدواج بااون دخترفراری بودبه گفته خودش )باهمسرش به آشپزخونه رفتم،دیدم یه آشپز خونه مشترک باهمسایه هادارندویک زن و شوهرهم اونجادیدم ک خوشروبودن وبعد از سلام احوال پرسی رفتن وهمسر پسره هم انگارمنودوست خودش معرفی کردوقتی بر گشتیم تواتاق انتطارداشتم مثل دفعه قبل پسربازم مکالماتشون روبهم بگه ک نگفت وتا آخرزمانی ک خونشون بودم انتظارداشتم باهام حرف بزنه ک نزدومثل غریبه بود،بعد من دوتاشونه تخم مرغ به همسرش نشون دادم و شروع کردم به بازکردنشون وازتوشون چندتا بچه گربه سفیدبیرون اومد(قبلش هم زنش داشت بهش اصراروالتماس میکرد ک گربه می خوادوبذاره گربه بگیره)ازدیدن بچه گربه ها خیلی ذوق کردواونارومیمالیدبه صورتش بعد ازاون رفتم خونمون وتالحظه آخرقبل از رفتن منتظربودم پسریه حرفی بام بزنه امانزد، رفتم خونه وداشتم بهش فکرمیکردم ک یهورفتم واتساپش روچک کردم دیدم یه ویدئو الکی گذاشته اماهدفش جلب توجه من بوده وبگه بهم فکرمیکنه امانمیتونسته باهام حرف بزنه، خونمون تغییرکرده بودورفتم طبقه پایین ک یه چیزی شبیه طویله بزرگ یاانبار بزرگ بودو بازم دوتاشونه تخم مرغ بود،فکرکنم همون قبلیابودن،دیدم یکیشون بازشده توش چیزی شبیه تخم مرغ آبپزه اماانگارهمش زرده آبپز بودازلحاظ رنگ وبافت پودری و شکننده،بعد مامانم گفت اون شونه روداماد داییم اورده خوب نبودولی اینوخودمون گرفتیم خوبه،بعد تخم هاروبازکردم وازتوشون چندتاجوجه اردک دراومد،رفتم توخونه گفتم براشون پنیرمیبرم امابرای اسب هویج میبرم یعنی اعلام کردم ک اسب حق نداره ازپنیرا بخوره،جوجه اردکا خیلی پراکنده شده بودن وطویله انگاردوطبقه بودسعی کردم جوجه ها روپیداکنم وبراشون پنیربندازم ونذاشتم اسب ازپنیرابخوره وسریع اسب حرف گوش کردورفت،اولش خواهر بزرگترم ک متاهله اونجابودوسعی کردازکارام ایرادبگیره وغربزنه ولی دیدفایده نداره ورفت ،من رفتم طبقه پایین طویله ک حیوانای تقریبا زیاذی توش بودپنیر انداختم روزمین ک چندتا سگ اومدن پنیراروبخورن ک باتهدید زدن با دمپایی ودست و.. بی خیال شدن بازم گوشه کناروپشت وسایل چندتاجوجه اردک دیدم، حین پنیردادن ب اردکادیدم یه پرنده جالب وآروم باگردن باریک وبلنداماجثه کوچیک و فکرکنم خاکستری رنگ دیدم وبِش پنیردادم امانخوردولی کم کم تعدادپرنده هازیادشدو همه ظاهرمتفاوت داشتن ومثل پرنده های کمیاب وگرون یاباغ وحشی بودن واین میون یکی هم شبیه مرغ مینااما خاکستری بود ک خوابیده بودبراش پنیر انداختم امانخوردامایه دفعه همه پرنده هاسمتم هجوم اوردن احتمالا برای خوردن پنیروبعدش ازخواب بیدارشدم

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۰۵:۵۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عشق سابق شما مشکلاتی در زندگی اش دارد که خبرش به بیرون درز خواهد کرد و حریم خصوصی ایشان محکم نیست. شما بینشی قوی دارید و بعضی مسائل به دلتان برات می شود. او به منافع خودش فکر می کند و جناح کسی را نمی گیرد ولی نمی تواند از خودش به خوبی دفاع و حمایت کند. یاد شما می افتد و طرز فکر شما را تحسین می کند. شما هم تا حدودی احساس تنهایی می کنید. از نظر دوست سابقتان شما خیلی مهربان و دلسوز هستید. او می خواهد که زندگیشان متحول شود،روابط زناشویی بهتری داشته باشند، طرز فکرشان عوض شود ولی همسر او برای حرفهای او اعتباری قائل نیست.طرز فکر او همان است که از گذشته بوده و چه با شما ازدواج می کرد و یا این خانم، همان آرمانها و آرزوهای خودش را می خواست تحقق بخشد. آنها شرایط مالی خوبی هم ندارند و همسر او امیدوار است که پولدار شوند. آنان دوران سختی را پیش رو دارند در حالی که آینده شان سخت تر از امروزشان خواهد بود. عشق سابق شما تلاش می کند که زندگی اش را حفظ کند و نمی خواهد خانمش متوجه باشد که به شما هم فکر می کند. شما هم به او فکر می کنید و می خواهید به پیامد کارهای خودتان فکر کنید. شما تحت فشار و استرس بوده اید و از این جهت حساس و شکننده شده اید. شما سعی می کنید با احساس تر باشید و خودتان را با شرایط موجود وفق دهید. شما با احساس، فداکار و انعطاف پذیر هستید. می خواهید مقاوم و صبور باشید و بینش تان را از قبل هم قویتر کنید. شما می خواهید شرایط مالی خودتان را هم تقویت کنید و به هر کسی که دوست دارید هم کمک مالی کنید. شما مغرور و آرام و شاید درونگرا هستید. شما آرمانها و آرزوهایی دارید که می خواهید ثروتتان را در جهت تحقق این آرزوها خرج کنید. کم کم یاد می گیرید که بیشتر به خودتان توجه کنید و غصه ی اتفاقات گذشته تان را نخورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۳:۳۵
Abdoli

Abdoli : سلام خانم هراتی عزیز این خواب خواهرشوهرم است که پدرش تازه فوت کردند

خواب دیدم که پدرم خانه ای دو طبقه دارن که میگن طبقه بالا مال ایشون هست و تاریک هست و دوتا پنجره رو به حیاط داره که تاریک بود و ما همه بچه ها رفتیم خونه ی پدرم البته تو حیاط هستیم و پدرم پیراهن سفیدی پوشیدن و جلوی پله ها ایستاده و میگن فقط پسر بزرگم که اسمش رو نام میبرن (عباس)فقط باید بیاد چراغ خونم رو روشن کنه
خونه دو طبقه ای که فقط طبقه بالا متعلق به پدر مرحومم بود و ما پنج تا بچه رفته بودیم خونه ی پدرم ولی چراغ اتاقها خاموش بود و تاریک بود فقط پنجره های طبقه بالا تاریک بود پدر مرحومم که پیراهن سفیدی به تن داشت جلوی پله ها ایستاده بود و میگفت فقط عباس باید چراغ خونم رو روشن کنه و ما تو حیاط منتظر بودیم که برادر بزرگم چراغ رو روشن کنه و ما بریم بالا اتاق پدرم

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۰:۵۹:۰۲
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روحشان شاد. پدر شما به خاطر مسئله ای ناراحت است و هیچ کسی نمی تواند به او کمک کند به جز عباس که باید برای آرامش روح پدرتان کاری انجام دهد. اگر پدر شما با او اختلاف نظر داشته و یا باعث ناراحتی عباس شده، برادرتان باید پدرتان را حلال کند تا او به آرامش برسد. احتمالا پدرتان مرتکب گناهی شده و چاره ی مشکل او بدست عباس است. تعبیر دوم این است که پدرتان به عباس وصیت کرده که او کاری را برای پدرتان انجام دهد و اگر عباس مطابق وصیت پدرتان رفتار نکند، پدر شما از نگرانی بیرون نخواهد آمد. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۰۶:۴۱
fatemeh

fatemeh : با سلام، خواهر بزرگم لطفا مخفی شود.

پاسخ
لینک۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۲۵:۵۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. روح پدرتان شاد. پدر شما سعی می کند که راه حل مناسبی برای پاسخ مسئله ای که فکرتان را ناراحت کرده است برای شما معرفی کند. او می خواهد که شما قوی و با ثبات و محکم باشید؛ پر شور و شوق و با انرژی باشید و از خمودگی دوری کنید؛ به خودتان و روابط خانوادگی تان اهمیت بدهید و با هم ارتباط داشته باشید و رابطه تان را قطع نکنید؛ امروزی باشید و طرز فکرهای دمده و قدیمی را از ذهنتان پاک کنید و پایتان را در محدوده ی دیگران نگذارید، به کار کسی کار نداشته باشید و سرتان به کار خودتان گرم باشد. خواهر شما روحیه اش خسته است و نمی تواند مسئولیت های سنگینی را تقبل کند. با این وجود تلاش می کند که چشم انداز تازه ای در زندگی داشته باشد، از خودش و خانواده تان حمایت کند، و شما همگی با استفاده از تجاربتان تلاش می کنید که روش زندگی تان را مطابق با افکار پدرتان تنظیم کنید تا به آرامش برسید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۴۸:۰۳
Naz

Naz : سلام وقت بخیر.دو سه باره که پدربزرگم که فوت کردن و خودم رو در یک جا خواب میبینم؛انتهای یک کوچه قدیمی ناآشنا یک خونه‌ی قدیمی هستش که یکم سربالاییه تا بهش برسی و یه در فلزی قهوه‌ای رنگ داره(شایدم زنگ زده اینطور دیده میشه دقیق یادم نیست) که روش خط خطی هم هست یکم(کلا قدیمیه) و سمت چپ اون خونه یک راه هستش که ماشین میتونه ازش رد بشه.دو سه باره که پدربزرگم رو میبینم که توی اون کوچه راه میره و تا در خونه میره و برمیگرده و میخنده و هیچ صحبتی نمیکنه و در خونه رو هم باز نمیکنه.دیروز دوباره دیدم سوار ماشین شوهرخالم هستم و میخواست بره جلوی اون خونه اما ماشین جا نمی‌شد و ناچار از همون سمت چپ رفت.این خواب رو نزدیک ظهر میبینم و نمیدونم این موقع و این خواب،تعبیری داره یا نه.

پاسخ
لینک۷ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۳:۳۳:۱۹
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تشکر. روحشان شاد. پدر بزرگتان می خواهد به شما بگوید که او مراقب است تا فقر و ناامید، افکار منفی و گرفتاری برای شما پیش نیاید. چنانچه شما با احساس مثبت و امیدواری کاری را انجام دهید، در زندگی تان شکست نخواهید خورد و گشایش کار خواهید یافت. همراهی با شوهر خاله تان یا پیروی شما از او در انجام یک کار خاص است و یا به معنی گشایش کار شماست. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۷ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۴:۰۲
Mehri

Mehri : سلام خانم هراتی ببخشید من امروز ساعت ۴ صبح براتون یه خواب فرستادم مربوط به شال قرمز بود اونو میخواستم تعبیرش نکنید و در عوض این خوابی که همین الان دیدم رو تعبیر کنید.اونو پاکش کنید مچکر.
خواب دیدم در راه خانه بودم که به گوشیم نگاه کردم دیدم کسی که دوسش دارم منو تو اینستا فالوم کرده .خوشحال شدم .رسیدم به خونه زنگ رو زدم مادرم در رو باز کرد دیدم کسی که دوسش دارم اومده خونمون و نشسته رفتم سلام دادم .برادر کوچیکم هم بود .بعد مامانم به برادرم یه فحش داد پیش عشقم .من ناراحت شدم مادرمو کشیدم کنار گفتم آخه این چه حرفی بود پیش عشقم به برادرم زدی .بهم گفت برو بابا الان عشقت ده روزه اومده خوابیده اینجا بیرونش هم میکنیم نمیره .ما میریم بیرون در رو قفل می‌کنه میمونه تو خونه .منم گفتم واقعا؟؟!! یعنی این ده روزه اینجاست؟ چه رویی داره .من فکر کردم همین امروز اومده (در واقعیت مامانم این آقا رو نمی‌شناسه) خونه هم خونه ی قبلیمون بود .ولی نمیدونم چرا عشقم تو خواب بیشتر شبیه برادر بزرگترم بود چون در واقعیت اصلا هیچ خصوصیاتشون عین هم نیست

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۰۸:۴۸
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. عشق شما به شما فکر می کند و شدیدا به یاد شماست. شما احساس می کنید که به دستاوردهای بزرگی خواهید رسید. مادر شما در خوابتان نمادی از خرد و عقلانیت و بینش شماست. یعنی به دلتان برات شده که او به شما فکر می کند. برادر شما در خوابتان نمادی از صبر و استقامت و اراده ی قوی شما برای رسیدن به اهدافتان است. شباهت او با برادرتان به همین نسبت به شباهتهای او به خود شما تعبیر می شود. او مثل شما صبور و با اراده و مصمم است که خواسته اش را بدست بیاورد. از آنجاییکه خواب را امروز دیده اید که 29 ماه است؛ به احتمال قوی خوابتان راست است. امیدوارم به خواسته تان برسید و برای من هم خبرهای خوش بیاورید. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۹:۲۸:۵۵
shima

shima : سلام من خواب دیدم مشتری بردم خانه یکی از خیاط های سابقم میخوام خونه شون رو اجاره بدم کلی آدم اونجاس خانم خیاطم کلی ازم تشکر میکنه و یه ظرف پر از زولبیا به همه تعارف میکنه به من هم میده با چای زعفرانی روش هم هی پودر نارگیل میریزه خونشون خیلی بزرگه با حمام خیلی بزرگ با سه چهارتا اتاق .تاحالا خونه خیاطم رو ندیدم اما خیلی خوشحالن و ازم تشکر میکنن.باز دوباره با مشتری دارم اتاقا و حمام رو نشون میدم باز بهم زولبیا میدن با چای روش هم پودر نارگیل.یادمه یکم از اون زولبیا ها خوردم با اینکه خارج از خواب زولبیا زیاد دوست ندارم.مدام هم تحویلم میگیرن من رو روی سرشون میزارن.همه خوشحالن اونجا از اینکه من میخوام خونه رو اجاره بدم .ممنون میشم تعبیرش رو بفرمایید

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۳:۲۶:۴۶
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. شما دیگران را تشویق می کنید که اولویت های خودشان را به خاطر کسی که می خواهد زندگی ایشان را عوض کند و نقش تازه ای به زندگی شان رقم بزند، پایان دهند و او را انتخاب کنند. برای کسی تبلیغات می کنید و از ایده های او و آرمانهای بزرگی که در سر دارد، تعریف و تمجید می کنید. از این جهت به شما پاداش غیر منتظره ای خواهند داد و احساس شیرینکامی خواهید داشت. شما معتقدید که این شخص می تواند مشکلات را از بین ببرد و شروعی تازه را برای دیگران رقم بزند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۴ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱:۵۳:۰۸
مهدی

مهدی : سلام خانم هراتی میبخشید ما یه خانه داریم ورثه ای و فعلا چون راجب سه دانگش هفت ساله با ورثه اختلاف داریم والان منزل تخلیه و پلمپ هستش، دیروز شب خواب دیدم خانه رو کوبیدن و در حالت نیمه سازه و ایستادم جلوش دارم به خانه نگاه میکنم و گریه میکنم به خودم با حالت حسرت میگم خوش بحال صاحبش ما دیگه نمیتونیم بیاییم اینجا،میخواستم ببینم این خواب تعبیری دارد،ممنون از لطف شما

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۰۱:۱۲:۴۰
فریبا هراتی

فریبا هراتینویسنده یوتاب : سلام. تعبیر خوابتان این است که شما به خاطر مشکلاتی که در رابطه با ارثتان دارید، ذهنتان درهم برهم و شلوغ است و از این مشکلات رنج می برید ولی این مشکلات را پشت سر خواهید گذاشت و در راه حل اختلافاتتان دوباره اقدام خواهید کرد. شما روی حل مشکلاتتان با دیگران اقدام می کنید و ذهن و افکارتان را بهتر می کنید. مشکلاتتان را حل خواهید کرد، سهمتان را می گیرید و خوشحال خواهید شد که این مشکلات تمام می شوند. تشکر از همراهیتون.

پاسخ
لینک۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۸:۵۳
ادامه

فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.