تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
زهرا : سلام. من خواب دیدم واسه مدت کوتاهی یه خونه گرفتیم طبقه چهارم نزدیک پشت بام خونه شبیه جایی بود که دختر بودم یه سال اجاره بودیم من اومدم بیرون خونه رفتم تو یه مغازه کلاه دیدم دوتا کلاه و پسندیدم میخواستم بخرم یدفعه یادم افتاد بچم تو خونه تنها خوابه وحشت زده میدویدم سمت خونه کلید و میچرخوندم ولی انگار سخت باز میشد یه آقایی اونجا داشت من و به خاطر ازدواجم و اینکه همه مسئولیت ها با منه سرزنش میکرد خانومش میگفت ولش کن چیکارش داری من بهش توجه نمیکردم فقط میخواستم بیام تو خلاصه از بالای در پریدم چهار طبقه رو اومدم بالا دیدم پسرم رو تخت خوابه اما بالای تخت نزدیک دیواری بود که داشت میریخت اول باورم نمیشد اما سریع به خودم اومدم و پای بچم و گرفتم و نجاتش دادم همش فکر میکردم اگه نمیومدم چی میشد؟ عصر واسه همسرم تعریف کردم سرزنشم کرد که حواسم نبوده بعد یه دختری زنگ زد خیلی تمایل نداشتم در و واسه غریبه باز کنم اما باز کردم گفت یه وسیلش اینجاس رفت روی پشت بام از بین آشغالا یه کیف صورتی خیلی خوشگل برداشت گفت جا گذاشته گفت اونام یه سال واسه اینکه بتونن خونه خوب بخرن اونجا ساکن بودن بعدم رفت
فریبا هراتی
: سلام. شما به صورت موقت، افکار و ایده هایی به ذهنتان می رسد که می خواهید با اجرایی کردن آن، خودتان را در زندگی بالا ببرید و از نظر مادی خودتان را قویتر کنید. نقش ها و مسئولیت های زیادی را به دوش می کشید ولی یادتان باشد که هدف اصلی شما در زندگی فرزندتان و تربیت و حمایت اوست. شما نمی توانید همزمان با یک دست چند هندوانه بلند کنید. با انجام اینکار شما هیچ وقت نمی توانید حتی در یکی از وظائفتان موفق عمل کنید چه برسد به چند مسئولیت و وظیفه. اما شما به موقع خبردار می شوید که کارتان اشتباه است و تصمیم می گیرید که مادر خوبی برای فرزندتان باشید و اجازه ندهید که حمایت شما را از دست بدهد. مضافا به اینکه اگر شما مسئولیت های زیادتری را به دوش بکشید، همسرتان هم از دستتان می پرد!! دیگران می توانند خیلی راحت ادای عاشق را برای همسرتان درآورند، فکرش را بدزدند و دلشان را پیش او جا بگذارند!! همسر شما می خواهد که با شما باشد و نه با هر کسی. برای همین کیف صورتی یا همان قلب عاشق دیگری را به او پس داده! دوست خوبم زندگی خانوادگی شما با مسئولیت پذیری بیش از حد شما، نه تنها بهتر نمی شود هر چه که دارید هم از دستتان خواهد پرید. پس از فکر کاری که می خواهید انجام دهید بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون.
Behnaz : سلام خانم هراتی عزیزم
امیدوارم که حالتون خوب باشه،یاد شما رو زمان نیایشهام هیچ موقع فراموش نمیکنم
من خواب دیدم یک مرغ ماهی خوار خیلی بزرگ به خونه ما اومده و من خیبی ازش ترسیدم وفرار میکنم و انکار به خاطر من وارد خونه شده بود توی اتاق رفتم و در رو بستم واز منقار خیلی بزرگش که خیلی بهمن نزدیک میشد ترسیده بودم در اینجا از خواب پریدم و بلافاصله خواب رفتم و دیدم که ازدواج مجدد انجام دادم و توی یک خونه جدید هستم ،خونه خیلی بزرگ بود و اتاقهای خیلی بزرگی داشت،تعدادشویادم نیست ولی وسایل خونه به شیکی خونه پدرم نبودن و من به مامانم گفتم لباسشویی و ظرفشویی ندارم که مادرم گفتن برات میفرستم همون لباسشویی و ظرفشویی خودم از ازدواج قبلیم که الان مادرم دارن ازش استفاده میکنن چون جنسشون خوب بود بعد بهش گفتم میز ناهار خوریمونفرست چون به ست خونه نمیاد،شوهرم رو دیدم اسمش محسن بد(هم نام یک خاستگار گذشتم) ولی چهرش و ظاهرش ان نبود ،یک پسر لاغر با قد کوتاه بود و من توی خواب خیلی احساس ارامش داشتم از وجودش به هم احترام میگذاشتیم،توی خواب به جسه اش نگاه کردم و گفتم من شوهر درشت اندام قد بلند میخواستم ولی چقدر این پسر رو دوست داشتم.یک جا بیرون رفت با دوستش و گفت زود بر میکردم و برگشت و موهاش رو خیلی درست میکرد در واقع به موهاش میرسید،یک جا حلقه ازدواجش رو داد دست دوستش و دوستش با وسیلع ایی مثل چوب با حلقه بازی میکرد و من ناراحت شدم و گفتم مارت اصلا درست نیست و شوهرم توی خواب حلقه رو پس گرفت و احساس کردم ۳تا حلقه هستن که در انگشت گذاشت توی خواب یک مرد همسایه بود که به من نظر بدی داشت و من همش به شوهرم میگفتم تو خونه نباشی این مرد همسایه و یکی دیگشون ممکنه بیاد و به من تجاوز کنه و استرس این مسئله رو گرفته بودم و امنیت در خونه رو چک میکردم(در خواب شب اول ازدواجک بود )کل سر و بدنم رو رنگ زدم وشستم و با لیف بدنم رو میشستم و ،در قسمتی از خواب توی یخچال خونم رو نگاه کردم و دیدم پر از کباب کوبیده و بادمجان سرخ شده هست که خیلی خوشمزه بودن و به دوستم هم دادم که بخوره،انگار غذای عروسیم بود یک جای دیگه با دوست پسرم ایران نیست و چند با باهاش سفر رفتم که هم اسم همون پسری بود توی خواب که همسرم شده بود با اسانسور به پایین رفتیم و دوباره به بالا برگشتیم و توی اسانسور من رو بوسید و من فکر کردم شاید همین شوهرم شده و اگر لین نباشه من یک خانم متاهل هستم و نباید اجازه میدادم ببوسم،موقع پیاده شدن از اسانسور اون همراه با استثانسور یک طبقه پایین رفت و دوباره بالا برگشت که کشس متپجه نشه ما با هم در اسانسور بودیم
پیشاپیش مننونم از تعبیر زیباتون و معذرت میخپام که طولانی شد
فریبا هراتی
: سلام. تشکر عزیزم. توانایی شما برای کشف ضمیر ناخودآگاهتان بالاست. شما با اعتماد به نفس، دور اندیش، موقع شناس و با ثبات هستید. شما به انجام کاری یا به کسی مجددا متعهد خواهید شد و می خواهید که گذشته را فراموش کنید و اشتباهات قبلی را بشویید برود و از تجاربتان استفاده کنید. می خواهید برای زندگی تان برنامه ریزی کنید و به پیش بروید. شما گشایش کار می یابید و به خوبی کارتان را در حد توانتان به پیش می برید. سعی می کنید که درست فکر کنید و کارتان را بازیچه قرار ندهید. شما سعی می کنید که کارتان را خوب انجام دهید تا موفق باشید و کسی حقوقتان را پایمال نکند. می خواهید افکارتان را تازه کنید و نگرانیهایتان را بشویید برود. از لحاظ مالی بسیار غنی خواهید بود. شما در بالا پایین های زندگی تصمیم می گیرید که دوست تان که خارج است را فراموش کنید و یا او را جدی نگیرید. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام ، وقتتون بخیر ، خواب دیدم که در خانه قدیمی پدر بزرگم مراسم سالگرد داریم ( البته ایشون چند سال فوت شدن ولی تو خواب انگار سال اول بود) و اونجا مردی که دوستش دارم هم اومده بود و من خیلی خوشحال بودم که اون اومده ولی یجا دختر عموم که مجرد اومد بردش تو حیاط که سیگار بکشن ولی منم رفتم کنارش و سیگار کشیدم و باهاش حرف زدم و اونم جواب منو میداد واسه همین دختر عموم کنف شد ..اونجا یه شوخی کردم باهاش و گفت اره میدونم عاشقمی و میخندید...خلاصه اخر مجلس خواب دیدم که خیلیا پریودن از جمله خودم و دستشویی ها پره نوار بهداشتی کثیف ..و خودم دنبال نوار هستم و عموم اومد که با زن عموم برن ..زن عموم باهاش دعواش شد که چرا اومدی ط بالا انگار دوست نداشت بیاد پیش ما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. خانواده شما همگی به خاطر سنت ها و آدابی که پدربزرگتان به آنها اعتقاد داشته، با هم ارتباط صمیمی دارید و به پدر بزرگتان هم علاقه دارید و دلتنگ او هستید. دختر عموی شما هم مثل شما به کسی که دوستش دارید علاقه مند است و شما همگی از نگرانی ها و مشکلاتتان با هم درددل می کنید. مشکلات شما از بین خواهد رفت و شرایطی برای شما پیش می آید که خیالتان راحت می شود و از نگرانی بیرون می آیید. زن عموی شما تمایلی ندارد که عمویتان با شما صمیمی باشد. تشکر از همراهیتون.
masuumee : سلام.من خواب دیدم که با دوس پسرم باهم بودیم و من و میبره خونشون.هیچکس خونشون نبود و بهم میگه اینجا باش تا من برم جایی بیام.اون میره و من میمونم.میرم تو اتاق خواهرش و پشت در اتاق خواهرش لباس آویزون بود منم یک جلیقه ی زمستونی قرمز که پشت در بود و مال خواهرش بود و برمیدارم و میپوشم.همین که از اتاق میام بیرون میبینم در خونشون باز شد و خواهرش و مادرش اومدند داخل.از ترس داشتم سکته میکردم که الان من و دعوا میکنن که من چرا خونشونم و ...
لباس خواهرشم که پوشیده بودم خجالت میکشیدم که اونم چیزی بهم بگه.در باز شد و اومدن تو تا دیدن کسی خونه است اول جیغ زدن و ترسیدن.بعد خواهرش دید منم به مامانش گفت نترس دختریه که با حسام دوسته، من و شناخت (تو واقعیت هنوز هم و ندیدیم از نزدیک) . دیدم اصلا هیچی بهم نگفتن و یه جورایی هم حتی بهم لبخند میزدن و خوش برخوردی کردن.خواهرشم اصلا برای لباس ناراحت نشد که چیزی بگه فقط اومد جلو بهم گفت چشمات چقد خماره مدلش.گفتم آره همیشه همه بهم میگن. بعد دیدم فامیلاشونم اومدن و اونجا خونه اونا شلوغ شد و یه جورایی بیشترشون من و دیدن. زنگ زدم تو خواب به دوس پسرم و دعواش کردم که چرا من و تنها گذاشتی رفتی و اینا اومدن.اونم گفت از قصداینکارو کردم تا اونا میان تورو ببینن و عکس العملشون و ببینم. خودم تنهات گذاشتم از قصد تا اونا تورو ببینن.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما راجع به شما با خانواده اش صحبت خواهد کرد و از شما تعریف می کند و می خواهد شما را به آنان معرفی کند. شما هم می خواهید رفتاری مشابه خواهر او در آینده نشان دهید تا آنها شما را بیشتر بپسندند. می خواهید پر شور و شوق و با انرژی باشید. تشکر از همراهیتون.
hana : سلام من ديشب براي تولد امام رضا به مشهد امدم وبعد از زيارت ونماز صبح اين خواب رو ديدم خوابم طولاني بود وفقط اين قسمت واضح يادمه ديدم با چند نفر داخل يك سالن روي صتدلي نشسته بوديم يه اقايي واردشد كه انگار خادم اونجا بود وبه من وچند نفر ديگه اشاره كرد وگفت شما چند نفر با من بياييد بعد وقتي ميخواستيم بلند بشيم به من گفت شماكه جوراب پاتون هست ومن نگاه به خودم انداختم ديدم يه جوراب رنگي پام هست انگار راه راه مثلا دو يا سه رنگ بود بعد پاي بقيه رو ديدم كه لخت هستند وروبه اون اقا ميگم پاي منم لخت بود ديدم ديراومديد از سرما خودم جوراب پوشيدم بعد راه ميافتيم بدنبال اون اقا ميريم من ميدونم قراره به هر كدوم از ماها يه خانه خيلي بزرگ وخوب بدن ودارم به همراهانم تعريف ميكنم وميگم خيلي بزرگ وقشنگه دوتا اشپزخانه داره يكي بزرگ اونطرف بعد انگار به نظرم نميشه دوتا اشپزخانه باشه ميگم يه ميز ناهار خوري بزرگ اونطرف ويه ميز نهار خوري كوچكتر تواين اشپزخانه مثلا داشتم از راحتي زندگي تو اون خونه تعريف ميكردم البته من موقع خواب به نيت مشكلاتي كه دارم نيت كرده بودم وخوابيدم ممنون ميشم خوابم رو تعبير كنيد . نائب الزياره همگي هستم التماس دعا❤️
فریبا هراتی
: سلام. زیارت قبول. شما حاجت روا خواهید شد و به گرمی و آرامش مضاعف در زندگی تان خواهید رسید. زندگی شما متحول و مثبت خواهد شد و ایده ها و افکار جدید و اتفاقات مثبتی به زندگی شما راه می یابد. تشکر از دعای خیر شما.
ایلیار : با سلام
دو روز قبل خواب دیدم با همسرم در یک خانه خیلی بزرگ چند طبقه هستیم که انگار متروکه بوده و مال ما شده و میخواستیم تعمیرش کنیم و قسمتهای مختلفشو نگاه میکردیم.
بعد از بیداری زیاد اهمیت ندادم ولی دیشب هم خواب دیدم یه قسمت از خانه باغی که در اصل وجود داره تعمیر شده و بن میگفتن که پسرم تعمیر کرده.
در اصل پسرم ده ماه قبل فوت کرده.
و علیرغم اینکه نزدیک دو ماه هست توو خواب ندیدمش یعنی از وقتی یه خواب دیدم و شما گفتین آزادش کن. فقط نشانه هایی از اوون توو خوابهام هست. مثلا دیدم توو یه تالار بزرگ هم سن و سالهاش جمع شدن دختر و پسر از تمام ملیتها و تعداد زیاد از بینشون رد شدم به یه تخت شبیه منبر رسیدم. گفتم چه خبره اینجا.
که بهم گفتن منتظریم ایلیار بیاد مارو تعیین تکلیف کنه.
یه بارم یکی توو خواب گفت پسرت رفته سفر
خلاصه همه اینجور خوابهارو بیخیال بودم ولی دو شب پشت سر هم موضوع تعمیرات برام عجیب بود.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین
و شرمده اگه چند موضوع مختلف بود.
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز لطفا دقت بفرمایید که سرعت نت کم است و نباید تند تند دکمه ی ثبت را فشار دهید. یکبار اینکار را بکنید کافیست چون خواب شما 4 بار ثبت شده بود و پاک کردن خوابهای اضافه از روی سایت زمانبر است و کار ساده ای نیست. تعبیر خواب شما این است که شما گذشته تان را پشت سر گذاشته اید و آماده اید که به سمت آینده به پیش بروید. می خواهید که روی بعضی از جنبه های خودتان کار کنید و ذهن و بدنتان را بهتر کنید. می دانید که موضع گیری تان راجع به یک سری مسائل کاملا اشتباه است و می خواهید که خودتان را تغییر دهید، عاقلانه تر فکر کنید و سالمتر زندگی کنید و اعتماد به نفستان را قویتر می کنید. موج جدیدی از انرژی و رشد و مثبت اندیشی به زندگی تان می آید. می خواهید زندگی تان را بازسازی کنید. روح پسرتان شاد. او برایتان دعا کرده که دید خودتان را نسبت به مرگ و شرایطی که پیش آمده عوض کنید و بپذیرید که حیات و بقای او ابدیست و او در اصل نمرده است. ضمن اینکه طبق قوانین سایت نه شما مجاز به ارسال تعدادی خوابهای هر چند کوتاه تحت پوشش یک خواب هستید نه من مجاز به پاسخگویی به این جور خوابها و ما نباید با زیر پا گذاشتن قوانین سایت، خودمان را مدیون سایت و کارکنان آن کنیم. تشکر از همراهیتون.
Ladantayebi : سلام وممنون از ایجاد این کانال ارتباطی
من خواب دیدم که داخل یک خونه بودم که مثل خانه های قاجاری پراز اتاقهای متعدد بود وحیاط بزرگ ودارودرخت نگاه میکردم ویلدم میاومد دیولرهای کاهگلی ترک خورده قبلیش ومیگفتم چه خوب باز سازیش کردند .باافراد خانواده انگار قراربود انجابیاییم زندگی کنیم ومن پیش خودم فکر میکردم ایا بااون خرابی قبلی براطولانی مدت قابل اعتماد هست .
تعدادی از اعضای خانواده رفتند وسایل شخصی شون رابیارند .من این طرف انطرف دنبال دستشویی میگشتم و هراتاقی هم که توش دستشویی بود انگار مثلا کاسه توالت فرنگی بود اما چاهش بسته باشه امکان استفاده ازش نبود وکف همه هم از جمله اتاقعای خونه هم انگار موکت قرمز بود .من پیش خودم میگفتم اگه میخواست ماطولانی اینجا بمونیم نباید دستشویی ها راهم لااقل دقت میکرد یکیش حداقل درست کنه .بعد بابابزرگم دیدم که زیر پنجره خوابیده بودند وملافه رارو خودشون کشیده بودند .
البته بازم خواب بااین مضمون که تو خونه ای که به نظر اشنا میاومد دنبال دستشویی میگشتم دیدم که اگر کاسه اش بود اماقابل استفاده نبود چون چاهش بسته بود.ممنونم که درفهم موضوع کمکم میکنین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. چشم انداز تازه و روحیات تازه و یا ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد. شما مشاهده می کنید که شرایط زندگی تان عوض خواهد شد. کل زندگی تان عوض خواهد شد و دوران تلخی ها و سختی ها و ناکامی ها از بین می رود؛ ظاهرا" رفاه و اشرافیت و عظمت به زندگی تان بر می گردد هر چند که شما امروز نمی توانید به این خبر اعتماد کامل کنید. شما می خواهید تغییر و تحولات مهم و بنیادینی در زندگی تان به وجود آورید ولی فکر می کنید که باید منابعی باشد که بتوانید افکار منفی تان را در آنجا تسکین دهید و بدون وجود این منابع چطور می توان از نگرانی ها رهایی یافت. پدر بزرگ شما به خرد و عقل شما اشاره می کند و پارچه ای که او روی خودش کشیده یعنی این چشم انداز مثت و این دیدگهاه ظاهری را باور ندارد!! شما عاقل هستید و گول ظاهر شرایط را نمی خورید. جامعه ای برنده است که در آن مشکلات مردم ریشه ای و بنیادین حل شود و به درددل آنان رسیدگی شود نه اینکه در ظاهر خوش باشند و در باطن کسی برای مشکلات کسی راه حلی نیابد یا به درد دل کسی گوش نکند. تشکر ازهمراهیتون.
مینا : سلام من امروز صبح نزدیکای ساعت ده خواب دیدم رفتم تو خونه ی نامزد سابقم . در واقع طبقه زیر خونه اونها . با مادرم رفته بودیم دنبال دوست های مامانم که طبقه پایین خونه نامزد سابقم بودن بعد موقع خروج دیدم که در خونه نامزدم باز شد خواهرش اومد بیرون دستش دستمال بود با من سلام علیک کرد و گفت میخوام تمیز کاری کنم.منم جوابش را دادم دیدم نامزدم تو خونه جلوی آینه داره کت شلوارش رو مرتب میکنه و منو ندید انگار اما مادرش اومد از خونه تو پارکینگ . منم تا اونو دیدم رومو اونور کردم تند رفتم سمت در خروجی ولی اونم تند اومد دنبالم میخواست باهام حرف بزنه من بهش چشم غره رفتم و گفتم اینا دوستای مامانمم هستن آبروریزی میشه ها یعنی تهدیدش کردم ابروت رو میبرم اونم گفت باشه و قبول کرد که جلوی اونها هیچی نگه . منم اومدم بیرون از خونشون و رفتم سوار تاکسی شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به نامزد سابقتان فکر می کنید و خواهر او می خواهد شروعی تازه داشته باشد. خودش می خواهد موفق و حمایتگرایانه به نظر برسد و مادرش می خواهد که وجدانش راحت باشد و برای اینکار نیاز دارد که با شما به توافق برسد و از شما دلجویی کند و شما هم حاضر به اینکار نیستید. عصبانی تر از آنید که بتواند رضایت شما را برای خودش بخرد. تشکر از همراهیتون.
رزیتا : سلام خانم هراتی عزیز خسته نباشید
خواب دیدم رفتم خونه ی دختر خالم ( در واقعیت باهم رفت وامد نداریم و خونشونو تا حالا ندیدم ) وارد یه اتاق شدم که اتاق شوهرش بود ویه در به حیاط پشتی خونه داشت در و باز کردم دیدم دیوار حیاط قناصه وکفش شیب داره و دور تادور حیاط، دیوار خونه ها خیلی بلنده بر گشتم داخل اتاق شوهرش دیدم یه لب تاب روشن روی زمینه و یه پارچه روش انداخته سریع اومدم بیرون گفتم اگه شوهرش منو اینجا ببینه خیلی بده . در یه اتاق دیگه باز بود که نامرتب بود ورختخواب ها پهن بود . یه اتاق دیگه بود که یه تخت توش بود وپسر بزرگش روی اون خواب بود و تازه بیدار شده بود من سریع حجابمو گرفتم که منو نبینه وگفتم این خونه چقدر اتاق داره که صدایی گفت ۴ تا اتاق داره در ضمن خونه کهنه وقدیمی بود وسایلش هم همینطور . ممنون از لطف وتوجه تون .
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. زندگی دخترخاله شما به شدت مادیگرایانه است و او و همسرش نمی خواهند که مطلقا راجع به کارهایشان و منابع درامدشان با کسی صحبت کنند. همسر او ارتباطات مخفی با کسانی دارد که تمایلی ندارد کسی از او با خبر باشد. به شدت از خودشان محافظت می کنند و درامد مخفی دارند که کسی از آن با خبر نیست. از لحاظ شرایط زندگی هم روابط خیلی خوبی با هم ندارند. تشکر از همراهیتون.
پپری : سلام روز بخیر
دیدن مکرر یه خانه یا مکان خاص نشونه ی چیه؟
من یه خیابون که توش خونه های سفید رنگ هست رو چندین مرتبه دیدم حتی گاها خواب دیدم محل زندگیم اونجاست و برای خرید بیرون میرم.یعنی انگار واقعا اونجا زندگی میکنم.
نه این خواب بلکه چندین خواب مشابه این رو دارم که هی تکرار میشن
یه ساختمان تازه ساز خارج از شهر
یا یه ایوان خیلی زیبا رو به دریا که این مورد رو خیلی زیاد دیدم
یا یه جاده ی که یه پیچ خیلی بد داره و هر بار یه اتفاقی سر اون پیچ میفته
خواب اولی رو چند وقت پیش به صورت واقعی دیدم تو یه عکس... یعنی بلافاصله بعد از دیدن عکس اون خیابون به نظرم اشنا اومد و یادم اومد همه ی خوابامو
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.