تعبیر خواب خانه
اگر کسی خود را در خانه جدیدی دید که متعلق به خود اوست، و در آن خانه وسایل رفاه و راحتی کاملی وجود داشت، به زودی ازدواج می کند و به خوشبختی و رفاه خواهد رسید. اگر شخص متاهلی این خواب را ببیند، نشانه داشتن زندگی مرفه و خوبی است. ورود به خانه نو نیز ازدواج است.
اگر دید در خانه ای بدون وسایل و تک و تنها به سر می برد، نشانه نزدیک شدن به پایان عمر است. اگر کسی ببیند خانه ای محقر و ویرانه دارد و آن خانه متعلق به خودش است، زندگی بر او تنگ خواهد شد و درآمدش کاهش خواهد یافت. چنان چه ببیند یکی از اتاقهای خانه آشفته و خراب است، بخشی از زندگی بیننده خواب دچار خرابی و ویرانی می شود و غمی و زیانی به او می رسد.
اگر ببینید که درب خانه شما آهنی است، زندگی قابل دوامی دارید و ثروتمند می شوید. اگر درب خانه شما از نقره بود، بیننده خواب گنه کار است و باید توبه کند. اگر درب نویی به خانه اش وصل کردند، بیننده خواب شغل و کار جدیدی پیدا می کند.
اگر کسی دید درب خانه خود را کند، و به دور انداخت، اگر درب کهنه و شکسته بود، و به جای آن درب نویی گذاشت، از غم و اندوه مالی خلاصی و نجات پیدا می کند و به مال و نعمت می رسد و اگر کسی دید که دیگری درب خانه او را می کند، از آن شخص خصومت خواهد دید و اگر دید درب خانه اش بزرگ شده به مقام وی افزوده می شود.
اگر کسی دید درب از خانه ی قدیمی می کند، در خیرات به رویش گشوده می شود. اگر کسی درب خانه ی خود را کوچک دید که به زحمت می توانست وارد سرای شود، به تنگدستی دچار می شود.
-
امام صادق (ع) می فرماید: دیدن سرای به خواب بر هشت وجه است:
- مرد را زن و زن را شوهر،
- توانگری،
- ایمنی،
- عیش خوش،
- مال،
- ولایت،
- عزت،
- امانت.
محمد ابن سیرین می گوید: خانه مفرد درخواب، زن است. اگر ببیند خانه یا ستونهای خانه را از جای برداشت، دلیل که زن با مروتی می خواهد و به زودی زنش آبستن خواهد شد. اگر ببیند وارد خانه ای نو شد، دلیل که زنی خواهد و توانگر شود.
اگر ببیند که خانه مفرد به کنج اندوه بود و ندانست که خانه از کیست، دلیل که از دنیا رحلت کند. اگر ببیند درب خانه باز بود و او در را قفل نکرده بود و آن خانه به خانه دیگر راه داشت، دلیل که از غم و اندوه رها گردد. اگر بیمار این خواب را ببیند، شفا یابد. اگر ببیند درب خانه خود را بشکست، دلیل که از کسی او را مالی رسد.
اگر ببیند درب سرای بشکست یا بسوخت، دلیل که برای صاحب سرای مصیبت اتفاق خواهد افتاد. اگر ببیند زمین سرای او بزرگ و فراخ شد، دلیل که به قدر آن فراخی او را روزی در دنیا فراخ شود. اگر برخلاف این ببیند، روزی بر وی تنگ شود. اگر ببیند سرای او را می کندند، دلیل که راه صلاح بر خود ببندد و نماز و عبادت کم کند. اگر ببیند سرای کهن را می کند، در خیرات بر وی گشاده شود و خرم گردد.
ابراهیم کرمانی می گوید: اگر ببیند که خانه بر وی افتاد، دلیل که مالی بسیار بدو رسد. اگر ببیند که خانه بزرگ و فراخ گردید و از آن که بود بزرگتر شد، دلیل که مال و نعمت بسیار بر وی رسد. اگر ببیند درِب خانه او آهنین بود، دلیل که توانگر شود.
اگر درب خانه او سیمین است، دلیل که او باید از گناه و معصیت توبه کند. اگر توانگر بود، نعمتش زیادتر شود. اگر ببیند پیرامون خانه او هیچ خانه ای نبود، دلیل که حالش تباه شود. اگر ببیند که میان سرایِ نو شد، دلیل که او را دختری یا خواهری آید و هم او گوید که صفحه سرای، دلیل کند بر پدر و مادر. اگر دید صفحه سرای او نو و پاکیزه است، دلیل است بر تندرستی تن مادر و پدر.
حضرت دانیال می گوید: اگر ببیند در سرای بیگانه شد و هیچکس را نشناخت و در آنجا مردگان دید، دلیل که آن سرای آخرت بود و وقت اجل وی رسیده است، اگر ببیند در آنجا شد و بیرون آمد، دلیل که بیمار شود و نزدیک هلاک باشد و شفا یابد. اگر در سرای معروف وارد شد که بنیاد آن از گل بود، دلیل که روزی حلال یابد.
اگر ببیند بنیاد سرای او از خشت پخته و گچ بود، دلیل که جوینده مال حرام است. اگر ببیند از آن بیرون آمد، دلیل که از حرام توبه کند. اگر ببیند در سرائی بزرگ و فراخ بود، دلیل که روزی بر وی فراخ شود. اگر سرای کوچکی و تنگ دید، دلیلش به خلاف این باشد.
جابرمغربی می گوید: اگر کسی دید در سرائی بزرگ و پاکیزه و نو داخل شد و دانست که آن سرای ملک او بود، دلیل که روزی بر وی فراخ و گشاد شود و عزت و جاه یابد و زن خوبروی خواهد و توانگر شود و ولایت یابد. اگر این خواب را زنی دید، شوهر توانگر بخواهد.
اگر تعبیر خواب خود را پیدا نکردید آن را از ما بپرسید. لطفا به موارد زیر دقت فرمایید:
لطفا هر خواب را در صفحه تعبیر خواب مرتبط با آن سوال کنید.
حتما خواب خود را با حروف فارسی بنویسید. کامنت های انگلیسی تایید نخواهند شد.
تعبیر خواب شما به صورت عمومی در بخش دیدگاه اضافه خواهد . لطفا از نوشتن ایمیل، اطلاعات شخصی خودداری کنید.
ارسال تعبیر خواب به ایمیل امکان پذیر نمی باشد و تعبیر ها فقط در سایت نوشته می شود.
تعبیرهای درخواستی در سریع ترین زمان ممکن نوشته خواهند شد اما ممکن است به دلیل درخواست های زیاد این زمان گاهی طولانی شود.
در صورتیکه خواب ارسالی شما بیشتر از ۷۵۰ کاراکترباشد، به ازای هر ۷۵۰ کاراکتر یک حق خواب از شما کسر خواهد شد!
فقط اعضای وب سایت می توانند تعبیر خواب خود را سوال کنند. اگر قبلا عضو شده اید ورود و برای ثبت نام عضویت را کلیک کنید. ورود عضویت برای دریافت تعبیر خواب از طریق تلگرام به آی دی @yotaabcom پیام دهید.
arash : سلام،چند سال پيش خواب ديدم،توي خانه خدا هستم،دقيقا داخل كعبه،همونجا كه بودم يه جنازه روي دست داشتن ميبردن،سوال كردم گفتن اين جنازه بنيامين هست(برادر حضرت يوسف)،چند سالي هست اين خواب فكرمو مشغول كرده،چون مطمئنم يه پيامي اين خواب داشت،ميشه لطف كنيد تعبيرش را بگيد
فریبا هراتی
: سلام. ایمان شما قوی است و به امنیت می رسید. خداوند می خواهد که شما سرنوشت او را بدانید. یعقوب پسر اسحاق و نوه ی ابراهیم ع، پیامبری است که هر سه یهودیان، مسیحیان، مسلمانان به پیامبری او اعتقاد دارند. در نزد یهودیان با لقب اسرائیل یا «خلیفه الله» معروف است. او از 2 همسر خوب صاحب 12 فرزند شد که بنیامین و یوسف از جمله ی ایشان هستند. بنیامین نتیجه ی ابراهیم ع است که خانه ی کعبه را بنا نهاد. در انجیل عهد عتیق از بنیامین و سبط وی، به عنوان یکی از قبایل دوازدهگانه بنی اسرائیل سخن گفته شده است. از نسب خاندان بنیامین، سرزمین کوچک اما سوق الجیشی که در شمال فلسطین به ایشان به ارث رسیده و خصایصِ قوم وی ـ جنگجویی و مهارت در استعمال سلاح ـ سخن گفته شده است. بنیامین، جنگجویی شجاع توصیف شده که یعقوب در حق وی گفته است: «بنیامین گرگی است که میدرد. صبحگاهان شکار را خواهد خورد و شامگاهان غارت را تقسیم خواهد کرد». معروفترین فرد خاندان بنیامین، شائول (طالوت)، اولین پادشاه اسرائیل بود که نشانه ی پیامبری وی آن بود که فرشتگان تابوت عهد را برای اثبات پیامبری او به دوش کشیده و بر قوم اسرائیل آشکار کردند. بعدها سلیمان، معبد (هیکل قدس) را در سرزمین همین سبط ساخت. گفتهاند که این امتیاز بدین جهت به آنها تعلق گرفت که بنیامین تنها برادری بود که در افکندن یوسف به چاه (یا فروختن او) شرکت نداشت. در جنگ ۳۳ روزه اسرائیل با لبنان در ۲۰۰۶ میلادی، مرقد بنیامین آسیب دید و دولت جمهوری اسلامی ایران این بنا را ترمیم کرد. محل دفن بنیامین در روستای «ظَهْرحِمار» میان نابلس و بیسان قرار دارد؛ یعنی جایی بین حکومت خودگردان فلسطین و اسرائیل در جنوب لبنان. پس بنیامین از ارزش بالایی نزد خداوند برخوردار است و به همین دیده اید که فرشتگان او را به دوش می کشند تا راجع به او و ارزشش بیشتر بخوانید و مطلع شوید. و ظالوت داوود را مسح کرده و داوود به پیامبری رسید و بعد از او سلیمان نبی. تشکر از همراهیتون.
زهرا : سلام. من خواب دیدم واسه مدت کوتاهی یه خونه گرفتیم طبقه چهارم نزدیک پشت بام خونه شبیه جایی بود که دختر بودم یه سال اجاره بودیم من اومدم بیرون خونه رفتم تو یه مغازه کلاه دیدم دوتا کلاه و پسندیدم میخواستم بخرم یدفعه یادم افتاد بچم تو خونه تنها خوابه وحشت زده میدویدم سمت خونه کلید و میچرخوندم ولی انگار سخت باز میشد یه آقایی اونجا داشت من و به خاطر ازدواجم و اینکه همه مسئولیت ها با منه سرزنش میکرد خانومش میگفت ولش کن چیکارش داری من بهش توجه نمیکردم فقط میخواستم بیام تو خلاصه از بالای در پریدم چهار طبقه رو اومدم بالا دیدم پسرم رو تخت خوابه اما بالای تخت نزدیک دیواری بود که داشت میریخت اول باورم نمیشد اما سریع به خودم اومدم و پای بچم و گرفتم و نجاتش دادم همش فکر میکردم اگه نمیومدم چی میشد؟ عصر واسه همسرم تعریف کردم سرزنشم کرد که حواسم نبوده بعد یه دختری زنگ زد خیلی تمایل نداشتم در و واسه غریبه باز کنم اما باز کردم گفت یه وسیلش اینجاس رفت روی پشت بام از بین آشغالا یه کیف صورتی خیلی خوشگل برداشت گفت جا گذاشته گفت اونام یه سال واسه اینکه بتونن خونه خوب بخرن اونجا ساکن بودن بعدم رفت
فریبا هراتی
: سلام. شما به صورت موقت، افکار و ایده هایی به ذهنتان می رسد که می خواهید با اجرایی کردن آن، خودتان را در زندگی بالا ببرید و از نظر مادی خودتان را قویتر کنید. نقش ها و مسئولیت های زیادی را به دوش می کشید ولی یادتان باشد که هدف اصلی شما در زندگی فرزندتان و تربیت و حمایت اوست. شما نمی توانید همزمان با یک دست چند هندوانه بلند کنید. با انجام اینکار شما هیچ وقت نمی توانید حتی در یکی از وظائفتان موفق عمل کنید چه برسد به چند مسئولیت و وظیفه. اما شما به موقع خبردار می شوید که کارتان اشتباه است و تصمیم می گیرید که مادر خوبی برای فرزندتان باشید و اجازه ندهید که حمایت شما را از دست بدهد. مضافا به اینکه اگر شما مسئولیت های زیادتری را به دوش بکشید، همسرتان هم از دستتان می پرد!! دیگران می توانند خیلی راحت ادای عاشق را برای همسرتان درآورند، فکرش را بدزدند و دلشان را پیش او جا بگذارند!! همسر شما می خواهد که با شما باشد و نه با هر کسی. برای همین کیف صورتی یا همان قلب عاشق دیگری را به او پس داده! دوست خوبم زندگی خانوادگی شما با مسئولیت پذیری بیش از حد شما، نه تنها بهتر نمی شود هر چه که دارید هم از دستتان خواهد پرید. پس از فکر کاری که می خواهید انجام دهید بیرون بیایید. تشکر از همراهیتون.
Almighty : خواب دیدم که به خانه ی عمویم رفتم. فقط ۱ دختر دارند تو واقعیت .تو خواب چند تا دختر و پسر دیگه هم داشتند. خونه شون بسیار لوکس و گران قیمت بود مثل یک قصر بود. از پنجره پل خواجو رو دیدم. خونه شون اصفهان نیست تو واقعیت و فواره داشت دم دروشون. تو واقعیت زندگی عادی ای دارند. تو خواب یه قسمتی از خونه ساخته نشده بود هنوز . سه چهار طبقه ی دیگه داشت که هنوز ساخته نشده بود.
فریبا هراتی
: سلام. عموی شما ایده های زیادی در ذهنش دارد که آنها را هنوز عملی نکرده است. او پروژه هایی در دست دارد که با انجامشان به ثروت خواهد رسید و زندگی اش متحول خواهد شد. او پولدار و غنی می شود. تشکر از همراهیتون.
فرزانه : سلام ، وقتتون بخیر ، خواب دیدم که در خانه قدیمی پدر بزرگم مراسم سالگرد داریم ( البته ایشون چند سال فوت شدن ولی تو خواب انگار سال اول بود) و اونجا مردی که دوستش دارم هم اومده بود و من خیلی خوشحال بودم که اون اومده ولی یجا دختر عموم که مجرد اومد بردش تو حیاط که سیگار بکشن ولی منم رفتم کنارش و سیگار کشیدم و باهاش حرف زدم و اونم جواب منو میداد واسه همین دختر عموم کنف شد ..اونجا یه شوخی کردم باهاش و گفت اره میدونم عاشقمی و میخندید...خلاصه اخر مجلس خواب دیدم که خیلیا پریودن از جمله خودم و دستشویی ها پره نوار بهداشتی کثیف ..و خودم دنبال نوار هستم و عموم اومد که با زن عموم برن ..زن عموم باهاش دعواش شد که چرا اومدی ط بالا انگار دوست نداشت بیاد پیش ما
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. روحشان شاد. خانواده شما همگی به خاطر سنت ها و آدابی که پدربزرگتان به آنها اعتقاد داشته، با هم ارتباط صمیمی دارید و به پدر بزرگتان هم علاقه دارید و دلتنگ او هستید. دختر عموی شما هم مثل شما به کسی که دوستش دارید علاقه مند است و شما همگی از نگرانی ها و مشکلاتتان با هم درددل می کنید. مشکلات شما از بین خواهد رفت و شرایطی برای شما پیش می آید که خیالتان راحت می شود و از نگرانی بیرون می آیید. زن عموی شما تمایلی ندارد که عمویتان با شما صمیمی باشد. تشکر از همراهیتون.
masuumee : سلام.من خواب دیدم که با دوس پسرم باهم بودیم و من و میبره خونشون.هیچکس خونشون نبود و بهم میگه اینجا باش تا من برم جایی بیام.اون میره و من میمونم.میرم تو اتاق خواهرش و پشت در اتاق خواهرش لباس آویزون بود منم یک جلیقه ی زمستونی قرمز که پشت در بود و مال خواهرش بود و برمیدارم و میپوشم.همین که از اتاق میام بیرون میبینم در خونشون باز شد و خواهرش و مادرش اومدند داخل.از ترس داشتم سکته میکردم که الان من و دعوا میکنن که من چرا خونشونم و ...
لباس خواهرشم که پوشیده بودم خجالت میکشیدم که اونم چیزی بهم بگه.در باز شد و اومدن تو تا دیدن کسی خونه است اول جیغ زدن و ترسیدن.بعد خواهرش دید منم به مامانش گفت نترس دختریه که با حسام دوسته، من و شناخت (تو واقعیت هنوز هم و ندیدیم از نزدیک) . دیدم اصلا هیچی بهم نگفتن و یه جورایی هم حتی بهم لبخند میزدن و خوش برخوردی کردن.خواهرشم اصلا برای لباس ناراحت نشد که چیزی بگه فقط اومد جلو بهم گفت چشمات چقد خماره مدلش.گفتم آره همیشه همه بهم میگن. بعد دیدم فامیلاشونم اومدن و اونجا خونه اونا شلوغ شد و یه جورایی بیشترشون من و دیدن. زنگ زدم تو خواب به دوس پسرم و دعواش کردم که چرا من و تنها گذاشتی رفتی و اینا اومدن.اونم گفت از قصداینکارو کردم تا اونا میان تورو ببینن و عکس العملشون و ببینم. خودم تنهات گذاشتم از قصد تا اونا تورو ببینن.ممنون
فریبا هراتی
: سلام. دوست پسر شما راجع به شما با خانواده اش صحبت خواهد کرد و از شما تعریف می کند و می خواهد شما را به آنان معرفی کند. شما هم می خواهید رفتاری مشابه خواهر او در آینده نشان دهید تا آنها شما را بیشتر بپسندند. می خواهید پر شور و شوق و با انرژی باشید. تشکر از همراهیتون.
ایلیار : با سلام
دو روز قبل خواب دیدم با همسرم در یک خانه خیلی بزرگ چند طبقه هستیم که انگار متروکه بوده و مال ما شده و میخواستیم تعمیرش کنیم و قسمتهای مختلفشو نگاه میکردیم.
بعد از بیداری زیاد اهمیت ندادم ولی دیشب هم خواب دیدم یه قسمت از خانه باغی که در اصل وجود داره تعمیر شده و بن میگفتن که پسرم تعمیر کرده.
در اصل پسرم ده ماه قبل فوت کرده.
و علیرغم اینکه نزدیک دو ماه هست توو خواب ندیدمش یعنی از وقتی یه خواب دیدم و شما گفتین آزادش کن. فقط نشانه هایی از اوون توو خوابهام هست. مثلا دیدم توو یه تالار بزرگ هم سن و سالهاش جمع شدن دختر و پسر از تمام ملیتها و تعداد زیاد از بینشون رد شدم به یه تخت شبیه منبر رسیدم. گفتم چه خبره اینجا.
که بهم گفتن منتظریم ایلیار بیاد مارو تعیین تکلیف کنه.
یه بارم یکی توو خواب گفت پسرت رفته سفر
خلاصه همه اینجور خوابهارو بیخیال بودم ولی دو شب پشت سر هم موضوع تعمیرات برام عجیب بود.
ممنون میشم تعبیر بفرمایین
و شرمده اگه چند موضوع مختلف بود.
فریبا هراتی
: سلام. دوست عزیز لطفا دقت بفرمایید که سرعت نت کم است و نباید تند تند دکمه ی ثبت را فشار دهید. یکبار اینکار را بکنید کافیست چون خواب شما 4 بار ثبت شده بود و پاک کردن خوابهای اضافه از روی سایت زمانبر است و کار ساده ای نیست. تعبیر خواب شما این است که شما گذشته تان را پشت سر گذاشته اید و آماده اید که به سمت آینده به پیش بروید. می خواهید که روی بعضی از جنبه های خودتان کار کنید و ذهن و بدنتان را بهتر کنید. می دانید که موضع گیری تان راجع به یک سری مسائل کاملا اشتباه است و می خواهید که خودتان را تغییر دهید، عاقلانه تر فکر کنید و سالمتر زندگی کنید و اعتماد به نفستان را قویتر می کنید. موج جدیدی از انرژی و رشد و مثبت اندیشی به زندگی تان می آید. می خواهید زندگی تان را بازسازی کنید. روح پسرتان شاد. او برایتان دعا کرده که دید خودتان را نسبت به مرگ و شرایطی که پیش آمده عوض کنید و بپذیرید که حیات و بقای او ابدیست و او در اصل نمرده است. ضمن اینکه طبق قوانین سایت نه شما مجاز به ارسال تعدادی خوابهای هر چند کوتاه تحت پوشش یک خواب هستید نه من مجاز به پاسخگویی به این جور خوابها و ما نباید با زیر پا گذاشتن قوانین سایت، خودمان را مدیون سایت و کارکنان آن کنیم. تشکر از همراهیتون.
Ladantayebi : سلام وممنون از ایجاد این کانال ارتباطی
من خواب دیدم که داخل یک خونه بودم که مثل خانه های قاجاری پراز اتاقهای متعدد بود وحیاط بزرگ ودارودرخت نگاه میکردم ویلدم میاومد دیولرهای کاهگلی ترک خورده قبلیش ومیگفتم چه خوب باز سازیش کردند .باافراد خانواده انگار قراربود انجابیاییم زندگی کنیم ومن پیش خودم فکر میکردم ایا بااون خرابی قبلی براطولانی مدت قابل اعتماد هست .
تعدادی از اعضای خانواده رفتند وسایل شخصی شون رابیارند .من این طرف انطرف دنبال دستشویی میگشتم و هراتاقی هم که توش دستشویی بود انگار مثلا کاسه توالت فرنگی بود اما چاهش بسته باشه امکان استفاده ازش نبود وکف همه هم از جمله اتاقعای خونه هم انگار موکت قرمز بود .من پیش خودم میگفتم اگه میخواست ماطولانی اینجا بمونیم نباید دستشویی ها راهم لااقل دقت میکرد یکیش حداقل درست کنه .بعد بابابزرگم دیدم که زیر پنجره خوابیده بودند وملافه رارو خودشون کشیده بودند .
البته بازم خواب بااین مضمون که تو خونه ای که به نظر اشنا میاومد دنبال دستشویی میگشتم دیدم که اگر کاسه اش بود اماقابل استفاده نبود چون چاهش بسته بود.ممنونم که درفهم موضوع کمکم میکنین
فریبا هراتی
: سلام. تشکر. چشم انداز تازه و روحیات تازه و یا ایده های تازه ای به ذهن شما می رسد. شما مشاهده می کنید که شرایط زندگی تان عوض خواهد شد. کل زندگی تان عوض خواهد شد و دوران تلخی ها و سختی ها و ناکامی ها از بین می رود؛ ظاهرا" رفاه و اشرافیت و عظمت به زندگی تان بر می گردد هر چند که شما امروز نمی توانید به این خبر اعتماد کامل کنید. شما می خواهید تغییر و تحولات مهم و بنیادینی در زندگی تان به وجود آورید ولی فکر می کنید که باید منابعی باشد که بتوانید افکار منفی تان را در آنجا تسکین دهید و بدون وجود این منابع چطور می توان از نگرانی ها رهایی یافت. پدر بزرگ شما به خرد و عقل شما اشاره می کند و پارچه ای که او روی خودش کشیده یعنی این چشم انداز مثت و این دیدگهاه ظاهری را باور ندارد!! شما عاقل هستید و گول ظاهر شرایط را نمی خورید. جامعه ای برنده است که در آن مشکلات مردم ریشه ای و بنیادین حل شود و به درددل آنان رسیدگی شود نه اینکه در ظاهر خوش باشند و در باطن کسی برای مشکلات کسی راه حلی نیابد یا به درد دل کسی گوش نکند. تشکر ازهمراهیتون.
مینا : سلام من امروز صبح نزدیکای ساعت ده خواب دیدم رفتم تو خونه ی نامزد سابقم . در واقع طبقه زیر خونه اونها . با مادرم رفته بودیم دنبال دوست های مامانم که طبقه پایین خونه نامزد سابقم بودن بعد موقع خروج دیدم که در خونه نامزدم باز شد خواهرش اومد بیرون دستش دستمال بود با من سلام علیک کرد و گفت میخوام تمیز کاری کنم.منم جوابش را دادم دیدم نامزدم تو خونه جلوی آینه داره کت شلوارش رو مرتب میکنه و منو ندید انگار اما مادرش اومد از خونه تو پارکینگ . منم تا اونو دیدم رومو اونور کردم تند رفتم سمت در خروجی ولی اونم تند اومد دنبالم میخواست باهام حرف بزنه من بهش چشم غره رفتم و گفتم اینا دوستای مامانمم هستن آبروریزی میشه ها یعنی تهدیدش کردم ابروت رو میبرم اونم گفت باشه و قبول کرد که جلوی اونها هیچی نگه . منم اومدم بیرون از خونشون و رفتم سوار تاکسی شدم.
فریبا هراتی
: سلام. شما به نامزد سابقتان فکر می کنید و خواهر او می خواهد شروعی تازه داشته باشد. خودش می خواهد موفق و حمایتگرایانه به نظر برسد و مادرش می خواهد که وجدانش راحت باشد و برای اینکار نیاز دارد که با شما به توافق برسد و از شما دلجویی کند و شما هم حاضر به اینکار نیستید. عصبانی تر از آنید که بتواند رضایت شما را برای خودش بخرد. تشکر از همراهیتون.
پپری : سلام روز بخیر
دیدن مکرر یه خانه یا مکان خاص نشونه ی چیه؟
من یه خیابون که توش خونه های سفید رنگ هست رو چندین مرتبه دیدم حتی گاها خواب دیدم محل زندگیم اونجاست و برای خرید بیرون میرم.یعنی انگار واقعا اونجا زندگی میکنم.
نه این خواب بلکه چندین خواب مشابه این رو دارم که هی تکرار میشن
یه ساختمان تازه ساز خارج از شهر
یا یه ایوان خیلی زیبا رو به دریا که این مورد رو خیلی زیاد دیدم
یا یه جاده ی که یه پیچ خیلی بد داره و هر بار یه اتفاقی سر اون پیچ میفته
خواب اولی رو چند وقت پیش به صورت واقعی دیدم تو یه عکس... یعنی بلافاصله بعد از دیدن عکس اون خیابون به نظرم اشنا اومد و یادم اومد همه ی خوابامو
فریبا هراتی
: سلام. طبق قوانین سایت و به علت کثرت و ازدیاد کاربران عزیز و حجم بالای تعابیر، شما فقط مجاز به ثبت 1 خواب در 24 ساعت هستید و یک خواب شما برای تعبیر ثبت شد. در نوبت هستید و باید خواب دومتان را یک روز دیگر ارسال کنید. این قوانین هنگام ثبت نام در سایت در جایی که علامت زده اید که با قوانین موافقم به شما اطلاع رسانی شده است. تشکر از همراهیتون.
Hoshang : سلام.خدا قوت.تو یک فضای قرار دارم که ظاهرا قرار با خودروی دوستم برم خونه.احتمالا هوا بارانی می شه و من تو خودروی دوستم هستم،او دنده عقب از کوچه ایی بیرون می آد و شیشه ماشین پایین هستش و من دستم بیرون، لحظه ای از اینکه ماشین به دیوار نزدیک و ممکن دستم آسیب ببینه نگران می شم.و دستم را می کشم و نگاه می کنم که چیزی نشده باشه.بعد با همان ماشین می ریم سمت خونه و یکجا سرکوچه مسیر اشتباهی میره و در این لحظه یک دوست دیگه هم به جمع ما اضافه میشه و یکباره بجای خونه تهران ،صحبت از خونه ایی کنار دریا می شه که بعد متوجه می شم که این خونه،همان خونه خواهرم که نزدیک ۳۰سال پیش از دنیا رفته می باشد.در خونه بسته بود و تو خواب داشتم می گفتم که کاش به فامیل خواهرم می گفتیم بیاند در را باز کنند.خواهرم در جواتی بر اثر تصادف از دتیا رقت و من از اون خونه که جنازه خواهرم را از آن بیرون آوردن و از فامیل هاش هم خاطری خوش ندارم.
فریبا هراتی
: سلام. شما با دوستتان درددل خواهید کرد و او می خواهد راجع به مسائل عاطفی با شما صحبت کند. از گذشته ها می گویید و نگران هستید که تکرار این مسائل روحیه شما را خراب نکند. موضوع صحبت شما منحرف شده و کلا راجع به مسائل احساسی صحبت می کنید. راجع به خواهرتان که فوت شده ( روحش شاد) و شما برای او دلتنگ هستید. کاش می شد زمان را به عقب برگرداند... اما نمی شود. تشکر از همراهیتون.